93/5/4
8:19 ع
آن هایی که با برنامه های ماهواره ای سروکار دارند حتماً قبول دارند که بیشترین تبلیغات ماهواره ای و اینترنتی اعم از تیزر و زیرنویس و فیلم و میان برنامه و … مربوط به تبلیغات داروهای جنسی است و در اکثر قریب به اتفاق این تبلیغات، استفاده از این محصولات موجب افزایش لذت جویی و پایانی بر مشکلات، بیماری ها و نارسایی های جنسی معرفی می شود و این در حالی است که هر گونه عوارض احتمالی آنها به صورت قطعی انکار می شود. ادامه مطلب...
93/4/6
12:3 ص
همانطوری که همگی شاهدیم، پرداختن به مسأله حجاب بدون توجه به بحث غیرت، تا کنون ناکارآمد بوده و صرفاً باعث لوث شدن این فریضه حکومتی و اخلاقی گردیده است. آنچه که غور در خانواده هایی که زنان و دختران شان بی حجابند، به ما می فهماند، این است که در چنین خانواده هایی، غیرت به همان اندازه ی حجاب و حتی بیش از آن مغفول مانده است. چگونه می توان فرض کرد که همسر یا دختر بالغه کسی بدون حجاب مناسب و با لباس های زننده، تنگ، نازک، محرک و نیمه عریان به خیابان و یا میان نا محرمان بیاید و شوهر و یا پدر خانواده را غیور دانست. چگونه ممکن است در خانه ای که مردانش غیرتمندند، زنان و دختران بتوانند هرگونه که بخواهند در جامعه حاضر شوند.
آیا دشمن فقط حیا و حجاب را نشانه گرفته است که بتوان با دفاع در برابر آن شیوع بی حجابی را درمان نمود. آیا وقت آن نرسیده است که بفهمیم غیرت هدف اولی بود که نشانه گرفتند تا در گام بعدی حجاب را هدف قرار دهند؟! و آیا همچنان باید به بحث غیرت افزایی بی توجه بمانیم؟!
در حالی که در فرهنگ غربی و آثار فرهنگی و فیلم های غربی، هیچگونه حقی برای نظارت و دخالت در وضعیت حضور و معاشرت بانوان برای مردان تعریف نشده است و در شرایطی که موضوع ارتباط جنسی زنان شوهردار با غیر شوهران خود به راحتی و به کرات در شبکه های ماهواره ای نمایش داده می شود و در شرایطی که در این خانواده ها زنان مجاز به بروز هر رفتار و پوشیدن هر لباسی در برابر سایرینند و مردان از هرگونه اعتراض منع می شوند، و اینکه استفاده از ماهواره و مشاهده شبکه های خارجی، از عرف به معروف مبدل می شود، چگونه می توان تاثیرات مشاهده این برنامه ها و فیلم های آکنده به روابط حرام و مزین به تکنیک های چشم نواز تلویزیونی و سینمایی نا دیده انگاشت؟!
چگونه می توان ماهواره را در خانواده ها به عنوان عضوی فعال از خانواده نادیده انگاشت در حالی که برخی خانواده ها ساعت ها مستمع و بیننده ای محض در برابر آنند. وقتی که دخالت مرد در ول انگاری های زن و فرزند قبیح شمرده می شود، نه تنها غیرت زیبا جلوه نمی کند، که قبیح شمرده خواهد شد و این همان نتیجه ای است که بی غیرت بودن را از شاخصهای ترقی یک جامعه تلقی می نمایند و غیوران را انسانهای خودخواه و عصبی می شناساند.
این گونه است که امری فطری چون غیرت که حتی در ذات حیوانات به عنوان ارزش تلقی می شود، به نماد حیوانیت تلقی می شود، در حالی که خوردن، خوابیدن و شهوت رانی به عنوان خلقیات حیوانی تلقی نمی گردند و روز به روز به عنوان نماد پیشرفت و رفاه در یک جامعه تبلیغ می گردند.
در حالی که غیرت جزء خصوصیات لاینفک مردان مؤمن در روایات متواتر و حجاب جزء دستورات مبرم برای مردان و زنان در قرآن کریم بیان شده اند، یک بستر سازی شوم فرهنگی هر دو را به یکباره هدف گرفته است تا هم مردان، خود را در خدمت بی حجابی همسران و دختران خود قرار داده و حتی به آن افتخار کنند و هم بی حجابی را به عنوان شاخصی برای پیشرفت زنان و دختران جا اندازند. این منکر آنچنان در تمام دنیا جاانداخته شده است که هم اکنون، اکثریت قریب به اتفاق کشورهای دنیا، مسابقات زنان و یا دختران زیبا و به اصطلاح شایسته را به صورت سالانه برگزار می نمایند.
همانطور که در مقالات قبلی آنتن ماهواره را پرچم تهاجم فرهنگی دانسته ام، همچنان عامل اصلی بی حجابی و بی غیرتی را فراگیر شدن ماهواره در کشور می دانم و البته این بدان معنی نیست که مقصران در بحث تربیت فرزندان، فرهنگ سازی حکومتی، تبلیغ مناسب مبلغان دینی، قانونگذاری عملیاتی همچنین اجرای اصولی را تبرئه نمایم، بلکه دلیلی قاطع برای جدی گرفتن دشمن، شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است.
آنچه که در این مقاله بیشتر منظور نظر است، بحث غیرت است که منجر به تشکیل یک دولت خانگی در خانواده می شود تا:
اولا – مانع ورود آنتن ماهواره، فیلمها و محصولات مستهجن و مبتذل فرهنگی گردد.
ثانیا – موجب تبلیغ دینی و فرهنگ سازی مذهبی از طریق معاشرت با خانواده های مقید و حضور در مساجد و مناسک مذهبی شود.
ثالثا – موجب نوعی خودداری والدین در برابر هر گونه خلاف اخلاقی گردیده تا بهانه ای برای آلوده شدن فرزندان فراهم نگردد.
رابعا – موجب احساس مسئولیت والدین نسبت به رفت و آمدها، معاشرت ها و رعایت مسائل مذهبی از قبیل نماز، حجاب و … خواهد شد.
همانطور که در خانواده ای که همگی نسبت به سیگار تنفر دارند و پدر و مادر پیشتازان مبارزه با سیگارند، احتمال آلوده شدن فرزندان به سیگار و هر گونه دخانیات به صفر میل می کند، در هر خانواده ای که مباحث حجاب، غیرت و پایبندی به دین و اخلاق و فرار از آماج تیرهای غیر فرهنگی از سوی والدین مهم تلقی گردد، احتمال بی حجابی و بی بندوباری فرزندان بسیار تقلیل خواهد یافت.
از دلایل اولویت بحث غیرت بر حجاب این است که خاستگاه سیاسی بی حجابی در جامعه، از شعار بی حجابی به وجود نیامد، بلکه از تسامح و تساهل جاری شد، آنجا که رییس جمهور و مسئولان دولت اصلاحات، تسامح و تساهل را ابزاری برای تقبیح غیرت و خنثی سازی بی حجابی قرار دادند و به تدریج همزمان با نشستن گرد بی غیرتی در چهره برخی مردان، معروف سازی بی حجابی و بی بندوباری در روابط اجتماعی در دستور کار قرار گرفت تا بی غیرتی و بی حجابی چونان شاخصهای اصلی کشور های سکولار، یکی از مهمترین مشخصه های لازم برای آماده سازی برپایی یک حکومت سکولار و غیر دینی در کشور فراهم گردد.
شاید همان قدری که بحث غیرت از سوی طرفداران سکولار ذبح گردید، از سوی مبلغان نیز مظلوم واقع شد تا تعریفی دقیق، زیبا و جامع از آن ارائه گردد. آیا منظور از غیرتمند بودن این است که از فردا مردان با برخورد قهری در برابر بی حجابی ها و یا بی بندوباری های اعضای خانواده بایستند و یا مراتب و مراحلی برای آن باید تعریف نمود:
1- از اولین نیازهای این بحث، حساس سازی خانواده است. یعنی که در خانواده، بی حجابی و بی بندوباری تقبیح گردد تا در گام اول از شکسته شدن قبح آن پیشگیری گردد و یا مجددا تقبیح گردند.
2- ابزارها، رسانه ها و معاشرت هایی که غیرت و حیای خانواده را هدف گیری می نمایند باید از حریم خانواده ها پاک گردند. پدر و مادری که نتوانند خود را از دام این تله های فرهنگی نجات دهند، هرگز نباید توقع تربیت فرزندان باحیا، باحجاب، چشم پاک و با غیرت را داشته باشند.
3- این حس که والدین و حتی فرزندان باید نسبت به مسائل اخلاقی و مذهبی یک دیگر حساس باشند باید در خانواده نهادینه گردد، آنطور که همگی یکدیگر را به کارهای خیر و نیکو تشویق نمایند و امر به معروف و نهی از منکر و روشهای آن از سوی پدر و مادر اجرا و حتی مورد پذیرش قرار گیرد. همانطور که همه خانواده نسبت به نزدیکی اعضا به مواد مخدر حساسند، باید نسبت به ترک نماز، بی حجابی، بی حیایی، کسب غیر حلال و … نیز واکنش نشان دهند و این واکنش ها در صورت فرهنگ سازی صحیح والدین، نه تنها به عنوان دخالت تلقی نمی شوند، بلکه به نوعی ابراز محبت و علاقه تعبیر خواهند شد.
4- معاشرت با اهل دین، اهل حیا، اهل غیرت، رفت و آمد به مسجد، قرار گرفتن در برابر وزش نسیم نصیحت و پند و منبر علمای عامل به دین، از ابزارهای لازم و اصلی حفظ دین در خانواده هستند. بی پرده بگویم که همانطور که فرزندان به نصایح والدین محتاجند، پدر و مادر نیز به این نصایح محتاجند و چه خوب است که از همان طفولیت، فرزندان را در برابر پند و منبر آماده پذیرش نماییم و به جای اینکه فرزندانمان را از نصیحت فراری نماییم، علاقمند سازیم تا خود فرزندان به دنبال هدایت، نصیحت و پند باشند.
5- معرفی پدر و مادر به عنوان افرادی که جلب رضایت آنان با دیدگاه قرآنی بعد از اطاعت از پرودگار مهمترین خواسته خداوند است. این حالت زمانی در خانواده ها به عینیت خواهد رسید که والدین همواره نمایش های خوبی از احترام به پدر بزرگها و مادر بزرگها به نمایش بگذارند تا فرزندان نیز این حکم الهی را پذیرا باشند. تنها در این صورت است که می توان نظارت و دخالت از سوی والدین و اطاعت از سوی فرزندان را در یک خانواده نهادینه نمود. کمرنگ شدن اطاعت فرزندان از پدر و مادرها یک ریشه مهم دارد و آنهم عدم احترام شایسته و بایسته به پدربزرگها و مادر بزرگها است، چرا که فرزندان بیشترین تاثیر را نه از نصیحت و پند والدین، بلکه از عمل و رفتار آنها می گیرند.
6- غیرت در هنگامی جایگاه اصلی خود را پیدا می کند که مسئله ولایت پذیری در هر مسئله ای اعم از محیط کاری، خانواده، اجتماع و حکومت اهمیت داشته باشد، چرا که تا تمام آحاد جامعه ولایت ولی خود را نپذیرند، با مسئله پذیرش غیرت شوهر و یا پدر نیز نمی توانند کنار بیایند. از ریشه ای ترین دلایل مشکلات بخشهای مختلف در کشورمان، همین عدم ولایت پذیری نسبت به ولی در هر بخشی است.
7- تقویت غیرت در خانواده آنقدر مهم و کارگشاست که می تواند تقصیرهای ناظران، حاکمان، قانون گذاران و مبلغان را بپوشاند که امید است چون گذشته مغفول نیافتد، که در صورت غفلت در این خصوص نه تنها بحث حجاب به هیچ جای خوبی نخواهد رسید، بلکه به یک بن بست حساسیت زا مبدل خواهد شد.
نتیجه: در پایان از همه آحاد جامعه، چه از والدین و چه از دست اندرکاران قوای سه گانه توقع این است که به جای اینکه فقط هم دیگر را مقصر جلوه دهند و این بحث را به جبهه ای برای بازی های سیاسی و رفع تکلیف از خود بدل نمایند، به دنبال بر پاداشتن فرهنگ دینی که از مظاهر آن بحث حجاب، حیا و غیرت است باشند، چرا که این از همان بحث هایی است که همگی در برابر آن مسئولیم، کمترین کاری که به لحاظ فردی از هر کسی بر می آید:
اولاً حفظ چشم و اعضا و جوارح خود است تا تشویقی برای بی حجابان نباشیم.
ثانیاً تقویت احساس مسئولیت در برابر خانواده، دوستان و اجتماع است.
ثالثاً آموختن نحوه تاثیر گذاری و استفاده از روشهای نیکو در امر به معروف و نهی از منکر.
برچسب مرتبط: عفاف و حجاب خانواده فرهنگ غیرت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
93/3/15
11:36 ص
در پی طرح آزادی یواشکی که به دست مسیح علی نژاد از خبرنگاران زن ضدانقلاب مقیم خارج برای تشویق دختران و بانوان ایرانی به کنار گذاشتن حجاب و ارسال تصاویر آنها برای این رسانه ها کلید زده شد و با توجه به مباحثی که در این خصوص در فضای مجازی مطرح شد، لازم دیدم این مسئله را از چند منظر مورد بررسی قرار دهم:
از لحاظ نیت متولیان:
همزمان با برنامه آزادی یواشکی مباحثه ای بین دکتر یامین پور و مسیح علی نژاد در شبکه اجتماعی رخ داد که طی این بحث، مسیح علی نژاد با استفاده از عباراتی مانند رابطه شفاف و با احترام متقابل، به داشتن رابطه های متعدد جنسی و البته نامشروع خود بالید و یقیناً برای کسانی که قبل از این اقرار گمان می کردند آزادی یواشکی تنها یک بازی سیاسی و اجتماعی برای همجمه به انقلاب و مقررات آن است، این مسئله می تواند درس بزرگی باشد چرا که این حرکت و حرکات مشابه آن به قصد تغییر فرهنگ و تغییر سبک زندگی مطرح می شوند تا ایمان اسلامی و فرهنگ ایرانی زنان مان را تاراج ببرند. اینک زنانی که برای امثال مسیح علی نژاد و تفکرات غربی ایشان احترام قائل بودند می توان با شناخت بهتری نسبت به تفکرات ایشان مواجه شوند.
طرح فوق مطمئناً به دنبال غربی کردن فرهنگ زنان ایرانیست، ولی به راستی آیا تفکر غرب با نوع نگاهش به زن و مفاهیمی مانند عفت و حجاب توانسته است برای او احترام و شخصیتی به ذات بیافریند؟! آیا نیمه برهنه شدن در برابر چشم دیگرانی که خریدارانه به او نگاه می کنند چیزی جز نزول از انسانیت به شیئیت داشته است؟! آیا نگاه بی بندوبارانه و بدون هرخط قرمزی، انسان را جز به هرزگی، کمرنگ شدن خانواده، ریختن قبح احکام الهی، مشروعیت بخشی به هر چیزی که بتوان لذت تلقی کرد، قبح شکنی از روابط بی بندوبار جنسی اعم از خیانت، همجنس بازی، عشق های مثلثی و … کشانده و یا خواهد کشاند؟! آیا آنهایی که غرب را به عنوان مظهر پیشرفت صنعت، علم و نظم می شناسند با بی حجابی و بی عفتی به این تنها خصلت های خوب غرب دست خواهند یافت؟! آیا قدم گذاشتن در چاهی که قعرش جز تاریکی و گمراهی ندارد می تواند برای هیچ عاقلی به غیر از صاحب عقل شهوت زده ای که چشم بر انسانیت بسته است و در به در به دنبال افزایش اوج و عمق و طول لذتش از دنیا و مافیهاست، منطقی باشد؟!
به لحاظ الهی:
این فراز از مطلب تنها برای کسانی قابل استفاده است که اسلام و قرآن را به عنوان دین و کتاب خدا قبول دارند و تنها از سستی عمل است که به بحثی مانند آزادی های یواشکی می اندیشند، اصلاً بر فرض این که به دور از چشم نهادهای ضعیف متولیان نظارت بر اجتماع و فضای مجازی، بتوان حجاب را از سر واکرد و تصاویرش را منتشر نمود، ولی آیا می توان از نظارت خداوند نیز گریخت؟! آیا می توان اینقدر یواشکی کاری کرد که خدا هم شاهدش نباشد؟! آیا دعوت رسانه ها ی خارجی به بی حجابی و بی عفتی می تواند بهانه ای برای رد دعوت کتاب خدا به حجاب باشد؟! یقیناً آنان که قرآن را کتاب آسمانی و الهی می دانند و از دستوارت این کتاب به رعایت حجاب و عفاف مطلعند هرگز به آسانی به دعوت دشمنان دین و کتاب خدا لبیک نخواهند گفت. و البته باید دانست که مفاهیمی مانند حجاب، عفت، پاک نگاه داشتن چشم که صراحتاً در قرآن به آنها دستور داده شده است، بیش از هرچیزی به حفظ جایگاه زن، امنیت زنان، گرمی نهاد خانواده و ارتقای امنیت اجتماعی کمک می نماید، مسائلی که مسلماً نفعشان به زنان کمتر از مردان و اجتماع نخواهد بود.
92/11/9
3:37 ع
این که یک سرمایه دار، سرمایه اش را غیرتمندانه در خدمت آبادنی و اشتغال شهر و استانش صرف کند، یک اقدام شایسته و قابل سپاسگزاری است، این که همین سرمایه دار در ایام محرم عزاداری برپاکند و سفره ای پهن کند مأجور است و این که چنین فردی مورد احترام مسئولان و نمایندگان و مردم شهرش باشد هم وظیفه است، اما آیا چنین سرمایه دارانی در قبال این احترام ها مسئولیت دیگری ندارند؟! آیا نباید مانند بقیه به شرع، قانون و عرف احترام بگذارند؟! آیا اگر این سرمایه داران و یا فرزندانشان به ساختار شکنی فرهنگی و ترویج اقدامات منافی عفت در شهر و استان شان رو آورند قابل اغماض و چشم پوشی است؟! آیا اگر یک سرمایه دار در قبال آبادانی شهرش تعصب داشته باشد حق دارد در صدد تخریب فرهنگی و ضربه زدن به مقدسات مذهبی همشهریانش برآید؟!
به راستی آیا مسئولانی که به واسطه ی سپاس یا استمداد یا بهره برداری از این سرمایه داران به ایشان نزدیک شده اند در قبال اقدامات ضدفرهنگی این افراد مسئولیتی ندارند؟! اگر فرزند این سرمایه داران کلیپی تهیه کند و در آن به صورت علنی با دختری بدون روسری و با خودروی مازراتی اش در شهرش بگردد و در هتل پدری اش، اقدام به سرو مشروب و اجرای موسیقی های مبتذل با دعوت از یک خواننده زیر زمینی بنماید و شجاعانه فیلمش را در اختیار شبکه های ماهواره ای هم بگذارد و موجب ننگ فرهنگی برای شهرش بشود، نباید با او برخورد کرد؟! آیا اگر کسی پولدار بود، باید برایش مجوز بی حجابی و بی عفتی و عیش و نوش و رقص و آواز و انتشار فیلم مبتذل را صادر کرد؟! آیا چنین تساهل از مسئولان از فقدان غیرت دینی است و یا از وابستگی و نمک گیری نسبت به پول این سرمایه داران؟!
در چنین شرایطی مردم چه مسئولیتی دارند؟! از امت حزب الله چه برمی آید؟! اگر بیایند و شعار بدهند که ایشان را محکوم به بی قانونی و حتی دشمنی با سرمایه دار و موجب فرار کارآفرینان می کنند و اگر کاری نکنند که در محضر وجدان شان به بی غیرتی و بی تفاوتی در برابر فساد متهم می شوند؟! خب بهتر است که مسئولان در گام اول به وظیفه قانونی خودشان در قبال اینگونه جرائم ساختارشکنانه عمل کنند و همانطوری که فرماندار رشت اخیراً قول داده اند واقعاً با اینگونه اقدامات غیرفرهنگی و ساختار شکن برخورد شود و در گام دوم این که مسئولانی که با پدرِ سرمایه دار این پسر رفاقتی دارند، ایشان را به جبران این قبح شکنی و دلجویی از مردم تشویق نمایند.
بحث دیگر این که براساس شنیده ها، گرفتن ستاره برای هتل ها تابع شرایط خاصی است که این کلیپ به نوعی این شرایط را با نمایش سرو مشروب در هتل مزبور مورد اثبات قرار می دهد و در صورتی که این شنیده ها صحیح باشد مسئولان گردشگری، اماکن و قضایی نیز باید هرچه زودتر اقدامی عملی در برخورد با این هتل ها بنمایند.
برچسب های مرتبط: عفاف و حجاب فرهنگ عدالت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/6/23
11:48 ع
آقای ضیاءالدین دری، کارگردان مطرح سینماست که قبل از سریال کلاه پهلوی، سریال خوش ساخت کیف انگلیسی را ساخته بود و با توجه به موفقیت آن سریال، منتظر ارائه ی یک سریال خوب دیگر آن هم با محوریت حجاب و عفاف از ایشان بودیم که فارغ از تمام مزایای فنی و داستانی آن، متأسفانه این سریال که قرار بوده به تاریخ قانون کشف حجاب و حواشی آن و تقبیح رخدادهای آن زمان بپردازد، از مسیر اصلی خود منحرف شده است. هم در کیف انگلیسی و هم در کلاه پهلوی، صحنه هایی از روابط زن و مرد نامحرم وجود داشت که لیکن در سریال کلاه پهلوی، نحوه ی نمایش این صحنه ها طوریست که به جای این که این رفتارها که بعضاً بیشرمانه بین زن و مردان متأهل نیز به نمایش در می آید را تقبیح کند، خواسته یا ناخواسته بیشتر در عادی سازی این روابط گام برمی دارد.
ایرادات اصلی که در این خصوص می توانم بشمارم این است که:
اولاً، لازم به نظر نمی رسید که این تعداد صحنه های خلوت از نامحرمان را که بی پروا به تاریکی و تلقین شروع رابطه ی نامشروع ختم می شدند نمایش داده شود.
ثانیاً، نیازی نبود سریال اینقدر در نمایش این تصاویر خودش را بی طرف و خنثی نشان دهد و بدون اصرار بر تقبیح این روابط خط سیر داستان را دنبال کند؛ اگر کارگردان توانمندِ این سریال می خواست، می توانست صحنه های خیانت را با بکارگیری نور و صدا و تکنیکهای هنری، به صورت یک منکر قبیح به نمایش درآورد، لیکن متأسفانه چنین عزمی در این اثر دیده نمی شود.
ثالثاً، متأسفانه این اثر، بیش از این که به وقایع تاریخی و تحلیل آنها بپردازد، به حواشی ورود پیدا کرده است که این حواشی اگر چه بر جذابیت اثر افزوده است اما متأسفانه باعث شده است تا هدف اصلی سریال تا حدود زیادی به حاشیه رانده شود.
رابعا،ً پخش صحنه های مقطوع و برخی دیالوگها و رفتارهای بی پرده در آن، موجب برانگیختگی حس کنجکاوی کودکان و نوجوانان می گردد که یا باید این صحنه ها اصلاح می شدند و یا بایستی برای مشاهده آن محدودیت سنی قرار می دادند و زمان نمایش آن را از حالت عمومی خارج می کردند.
این مطلب در چریغ و 8 دی منتشر شد.
برچسب های مرتبط: عفاف و حجاب صدا و سیما رسانه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/5/26
11:1 ص
چندی پیش نامه ای خطاب به آقای احمدی نژاد به همراه تصاویر وضعیت اسفناک بی حجابی سواحل خزر را در همین وبلاگ منتشرکرده بودم که با احضار معاون سیاسی وقت استانداری گیلان و قول مساعد ایشان برای حل مشکل، مجبور به حذف مطلب مزبور شدم، لیکن با مشاهده ی ادامه ی اهمال کاری و خلف وعده ی مسئولان نظارتی، مجدداً آنها را منتشر می کنم، باشد که موجب هشیاری نهادهای نظارتی و مردم و رسانه های دلسوز گردد، پیشاپیش از جریحه دار شدن قلوب مومنین عزیز عذر می طلبم و به محضر امام عصر (عج) این نزول فرهنگی و اجتماعی را تسلیت عرض می کنم، ضمناً برای دیدن بقیه عکس ها روی گزینه ادامه ی مطلب کلیک فرمایید:
92/2/30
1:35 ع
هرچقدر که در این سالها شاهد کم کاری مسئولان فرهنگی و اجرایی در مقوله ی ترویج حجاب و عفاف هستیم، خوشبختانه شاهدیم که به همت بچه حزب اللهی ها، در فضای مجازی برای آن تلاش قابل تقدیری انجام می شود، که البته در اجرای این کار خوب هم مثل هر کار خوب دیگری آفات و اشتباهاتی دیده می شود که لازم دیدم به آن بپردازم.
این نگاه که حجاب می تواند زیبایی های خانم ها و دختران را بیش از بی حجابی یا به اندازه آن نشان دهد از نگاه های غلطی است که متأسفانه در نگرش برخی مروجان حجاب و به خصوص در تصاویری که در تبلیغ حجاب ساخته و نمایش داده می شود ترویج داده می شود. اصرار بر نمایش چشم و ابروهای زیبا و بعضاً آرایش کرده در پس نقاب یا چادر از این موارد به شمار می رود و یا برخی از این تصاویر دستان مزین به ساق های توری و یا گیپور و با رنگهای شاد را به نمایش می گذارد و یا دستان خانم های جوانی را نشان می دهند که انگشترهای تزیینی خوش آب و رنگ پوشیده اند، یا تصویر علی رغم نمایش حجاب ظاهری، عشوه گری زنانه را نیز به همراه دارد.
آنچه که در بحث ترویج حجاب و عفاف مهم است این است که باید خود عفاف و حجاب را به عنوان زیبایی نمایش داد، نه کسی را که لباس محجبه پوشیده است. ترویج این نگاه که حجاب و به خصوص چادر موجب زیباتر به نظر رسیدن می شود به انحراف در بحث حجاب نیز منجر می شود، به عنوان مثال چندی پیش از سوی آقای جوانفکر نیز به این شکل گفته شده بود که چون چادر صورت زن را قاب و زیباتر می کند بهتر است استفاده نشود!!!، به راستی باید مواظب باشیم در قبال مطلبی که به دیگران منتقل می کنیم، یک شبهه و یا اشتباه نیز به ایشان انتقال داده نشود، اشتباهاتی که بعدها می توانند در قالب یک انحراف بروز یابند.
حجابی که عفاف به دنبال نداشته باشد و عفافی که با حجاب همراه نباشد، هر دو ناقصند و نامطلوب. در تبلیغ حجاب و عفاف باید هم معیارهای فقهی حجاب اعم از محدوده ی پوشش و زینت نداشتن رعایت شود و هم معیارهای عفیفانه مانند نداشتند عشوه گری و طنازی و جلب توجه.
این مطلب در سایت 8 دی و کاوش پرس منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: عفاف و حجاب فرهنگ رسانه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/1/26
9:55 ص
شاید در ابتدا بگویید خب این بحث چه فایده ای دارد؟! حداقل فایده اش این است که بدانیم که اولاً به کدام سمت می رویم و ثانیاً این که کمی به خودمان بیاییم شاید قبل از این که به روزمرگی گرفتار آییم در افکار و برنامه های مان تغییراتی دهیم.
با توجه به این که مقنعه ها به سمت روسری و روسری ها به سمت لچک و شالهای کوچک رفتند و موها از جلو و عقب عیان شدند، دیگر باید منتظر ماند با توری و نازک شدن همین روسری ها، کم کم حجاب سر برخی از این خانمها، کلاً به سمت عدم گام بردارد، پس دیگر کم کم می توان به همت مسئولانی که همان 2 تار مو را مشکل نمی دانستند منتظر مشاهده ی موهای رنگ و وارنگ و مش کرده و بدون روسری در جامعه ماند.
با توجه به این که چادر به مانتو و مانتو به مانتوهای چاک دار و مانتوی کوتاه و سرافن و پیراهن های نازک و چسبان گام برداشت، عملاً دیگر جز محدوده ی کوچکی از حجم بدن برخی بانوان چیزی برای عیان شدن نمانده است و به همین لحاظ جز عیان شدن همان حجم از بدن دیگر مسئله ی بدی در این حیطه مورد انتظار نیست.
پس از تغییر شلوارهای پارچه ای بانوان به شلوارهای لی و بعد شلوارهای لی کشی و شلوارک های برمودا و شلوارک، هم اکنون در مرحله ی ساق شلواری های چسبان قرار داریم، اگر چه گویا فعلاً هنوز برخی از غیور همسران این زنان، کوتاه نیامده اند ولی به نظر می رسد در آینده ی نزدیک همین ساقهای شلواری به سمت توری، نازک و بدن نما شدن حرکت کرده و مهر بی عفتی و بی غیرتی کامل را بر تارک این زنان و همسرانشان خواهد نشاند.
آرایش خانم های بدحجاب کشور ما به گونه ای پیش رفته است که به لحاظ متدهای آرایشی در دنیا حرفی برای گفتن داریم و در مصرف مواد آرایشی نیز دارای رتبه و مقامیم، به نوعی که گمان نمی کنم در هیچ کشوری، هیچ زنی برای رفتن به مکانهای فساد نیز به اندازه ای که برخی زنان ما برای رفتن تاسرکوچه، این همه از تکنیکها و تاکتیکهای آرایشی استفاده کند.
کلاً وبا جمع بندی از بحث بالا به نظر می رسد باید از همت دولت سازندگی در ول کردن مسائل فرهنگی و از دولت اصلاحات در آزادی و ترویج فرهنگ غربی و تسامح دولت به عدالت با آن شعار معروف در مورد دوتارمو همچنین پشتکار مروجان و فرهنگسازان حوزوی و دانشگاهی و آموزش و پرورشی و صداوسیما کمال تشکر را به خاطر یک قدم ماندن به بی حجابی کامل داشته باشیم.
متأسفانه و متأسفانه باید بگوییم که فرهنگ عفت و حجاب نه به لحاظ کیفیت و نه به لحاظ کمیت به سمت مطلوب حرکت نمی کند و خداکند که مسئولان، فرهنگساران و هنرمندان کشور هر چه زودتر به خودشان بیایند و لااقل به همان کار فرهنگی که به بهانه ی آن هرگونه کار انتظامی را تعطیل کردند را به جد پیگیر باشند و البته نمی توان خوشبین نیز بود، چرا که از کسانی که خودشان چندان به اسلام و احکام آن پایبند نیستند چگونه می توان انتظار ترویج آن را داشت.
تکمیلی: حین به دنبال گشتن تصویر مناسب برای این مطلب دیدم که برخی سایت های مدل و لباس برای دختران و بانوان ایران لباس های غیر عفیفانه طراحی می کنند و چقدر زود همین مدها درکشور ما به صورت فراگیر به کارگیری می شوند که 3 تصویر را به عنوان نمونه از یکی از این سایت های مد و لباس در همین مطلب منتشر کرده ام، ولی مسئولان و هنرمندان و فرهنگ ساران ما همچنان به دنبال این هستند که آیا باید کاری کرد یا نه و آیا اصلاً این بی حجابی ها هدفمند و با برنامه ریزی انجام می شود یا نه به صورت خودجوش؟!!!
این مطلب در سایت 8 دی و مجله پارسی نامه و پایگاه خبری تحلیلی فریاد گیلان منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: عفاف و حجاب فرهنگ
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/7
11:17 ص
باتوجه به این که سازمان ها و ادارات حکومتی (اعم از دولتی و غیره) بخش های مختلفی از قبیل حراست، امور فرهنگی و پایگاه های بسیج دارند و برای شان بودجه و نیروی انسانی مستقل (به غیر از بسیج که از همان کارمندان با وظایف مختلف اداری تأمین می شود) تعریف شده است، ایشان مکلف به ترویج و حفظ و حراست از حریم و شئون اسلامی در ادارت می باشند، اما متأسفانه شاهدیم که این حریم ها در ادارات به درستی رعایت نمی شوند به نحوی که به شخصه شاهد بوده ام که در اداراتی مفاسد مختلف و حتی مستندی از قبیل جنسی، ارتشاء، اقتصادی و حتی رباخواری وجود داشته و عملاً امور فرهنگی و حراست و پایگاه های بسیج هیچ واکنشی در جهت رفع، پیشگری و حتی جلوگیری از رشد و حتی تنبیه متخلفان، از خود نشان نداده اند و متأسفانه و متأسفانه و متأسفانه از بین همین مشکل داران، کسانی به پست و مقام گماشته می شوند. از آنجا که ریشه یابی در هر مشکلی اولین گام در حل مسئله است، با توجه به سوابق، مشاهدات و تجارب شخصی ام، به برخی دلایل این بیماری صعب العلاج با توجه به تعریف نهادهای حراست و امور فرهنگی و بسیج اشاره می کنم:
1- متأسفانه به کارگماری کارمندان حراست در ادارات بر اساس شرایط و ضوابط نبوده و این افراد بر اساس باندبازی وسیاسی کاری منصوب و عزل می شوند.
2- حراست های ادارات متأسفانه در راستای همان انتصابات، به فعالیت های سیاسی و باندبازی های اداری و خارج از اداری مشغولند و سعی می کنند تا در عزل و نصب ها و مسائل فنی، دخالت های بدون ضابطه و اعمال فشار نمایند و در مسائلی مهمی که در شرح وظایف ایشان قرار دارد، بی تفاوت و تماشاچی بمانند.
3- متأسفانه بسیاری از کارمندان حراست و امور فرهنگی ادارات، خودشان و خانواده های شان اعتقاد راسخی به مسائلی مانند عفاف و حجاب و احکام اسلامی ندارند واین معضل همان معضل عدم اثربخشی برخورد بسیاری از مأموران در بحث های امر به معروف و نهی از منکر است.
4- بسیاری از کارمندان حراست از نوع قرارداری و پیمانی در نظر گرفته می شوند و ایشان حتی علی رغم اعتقادات و خواست قلبی نیز با توجه به پایگاه سستی که به لحاظ استخدامی دارند، توان هیچگونه برخوردی را ندارند و بعضاً ناچار به گزارش سازی و یا تأیید گزارش های کذب در جهت تقویت و یا تضعیف نابجای افراد و رقبا، قرار دارند.
5- عدم آموزش های لازم به کارمندان حراست، امور فرهنگی و بسیج و عدم آشنایی ایشان به نحوه صحیح امر به معروف و نهی از منکر باعث شده است، معدود برخوردهای ایشان نیز غیرمنطقی صورت گیرد و اینچنین مجموعه ای از برخوردهای افراطی و تفریطی که اکثراً غیر قابل دفاع هستند، موجب شده است تا این نهادها در ادارات به جایگاهی منفور تبدیل گردند که حتی کارمندان با سواد، مؤمن و معتقد نیز از کار کردن و حتی همکاری غیر مستقیم در چنین جایگاه هایی طفره بروند.
6- حراست، بسیج و امور فرهنگی در ادارات باید باهم در یک مسیر حرکت و همکاری داشته باشند و نمی توان سیاست های تنبیهی و تشویقی و فرهنگی را مستقل از هم تعریف نمود که متأسفانه در حال حاضر چنین است و علی رغم هزینه و نیروی انسانی بکارگیری شده در این بخش ها، عملاً شاهدی پیشرفتی در این حوزه ها نیستیم.
7- فعالیت های فرهنگی (چه در حوزه امور فرهنگی و در حوزه بسیج) در سازمان ها و ادارات تا حدود زیادی تعطیل هستند و صرفاً به فعالیت های کلیشه ای تبدیل شده اند که غالباً با سندسازی به ارائه کارنامه مشغولند و اینچنین اکثر قریب به اتفاق کلاس هایی که در ادارات با مضمون امر به معروف و نهی از منکر، نماز، حجاب، عفاف و مبارزه با فساد اداری به عنوان گزارش از ادارات خارج می شود تنها یک گواهی از یک حضور کذب در کلاس است تا حداقل امتیازات و نیازهای آموزشی ادارات و کارمندان همچنین بهانه های جذب بودجه با آن ها تأمین شود.
8- معاونت های بسیج ادارات و کارمندان نیز شق دیگری از قضیه هستند که متأسفانه به دلیل عدم تغذیه مناسب با نیروی انسانی متخصص و بودجه مالی و حمایت های لازم از پایگاه های ادارت، عملاً پایگاه های ادارات را به یک جایگاه فرمالیته صرف تغییر شکل داده اند تا با تنظیم و ارسال چند عکس بعضاً مجعول و گزارشهای ساختگی همواره برای ادارات کارنامه های مقبولی ایجاد نمایند، چرا که این پایگاه ها برای کوچکترین بودجه ای باید به مدیران متوسل شوند و این بعنی عملاً بسیاری از فعالیتهای فرهنگی مناسب از دستور کار خارج می شوند.
9- نکته دیگر، کنترل شدید مدیران و روسای ادارات بر حوزه های بسیج ادارات و حراست است تا نکند که احیاناً مفاسد و تخلفات ایشان به مدیران ارشد و یا ارگانهای نظارتی گزارش گردد که همین مسئله موجب شده تا این بخش ها که قاعدتاً باید در حوزه های غیر فنی فرابخشی عمل کنند و گزارش دهند، تحت شدیدترین کنترل ها قرار داشته باشند و عملاً خنثی شوند.
10- عدم اطمینان از برخوردهای غیرسیاسی و منصفانه در حوزه های ستادی و صفی حراست و بسیج موجب شده است بسیاری از افراد امین و مطلع، از ارائه گزارش در زمینه تخلفات خودداری کنند و چه بسا دیده ام حتی گزارشی که به صورت محرمانه علیه یک مدیر یا مسئول ارائه شده است، بعداً روی میز همان مدیر و رییس متخلف سردرآورده و اینچنین فرد گزارش دهنده در ازای تخلفی که گزارش داده شده، مورد شدیدترین تنبیهات و حتی اخراج قرار می گیرد.
11- عدم نظارت مؤثر بر فعالیت های حراست و بسیج در ادارات و حتی به صورت نامحسوس بر خود ادارات موجب می شود تا عملاً با به بن بست رسیدن این نهادها، ادارات برخلاف مسیر صلاح و سلامت حرکت نمایند. اصرار بر دریافت گزارش های مستند و با امضا موجب تعطیلی روند سلامت اداری شده است و حال این که این رویه باید به استفاده از بازرسی های نامحسوس بر اساس همان گزارش های غیر مستند و بازرسی های دوره ای نامحسوس و محسوس تغییر یابد.
12- بحث بسیار مهم و گسترده ی دیگر این است که نمی توان رعایت شئونات اسلامی و مبارزه با مفاسد مختلف را در ادارات خارج از مجموعه جامعه بررسی و کنترل کرد. وقتی در جامعه و سطوح کلان برخورد مناسبی با مفاسد و تخلفات صورت نگیرید، تأثیر این رویه را نمی توان در ادارات نادیده گرفت.
13- بحث بسیار مهم دیگر، بحث های مدیریتی است که قبلاً در مطالب متعددی که بعضاً ذیل همین مطلب درج شده است، مشروحاً مورد بررسی قرار گرفته است.
مطالب مرتبط:
چرایی وضعیت بهره وری در ایران
مهاجرت کارمندان از تهران به چه قیمتی!؟
همه مسئولانه بخوانند
مردم را نجات دهید
عذرنخواهی و عذرنپذیری، مادر گناهان ما
مردم مقصرترند یا مسئولان؟!
چرایی وضعیت بهره وری در ایران
مدیران مهمترین مانع در ارتقای بهره وری و سلامت اداری
مهمترین عامل در ارتقای سطح همت و کار عموم
به شغل خود تعصب نورزید
فرهنگ، مهم مهجور در نهادها
برنامه پایش و اشتباه قدیری ابیانه
در پاسخ به پاسخ دکتر قدیری ابیانه
ادامه ی بحث با آقای دکتر قدیری ابیانه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/6/23
3:2 ص
حجاب باید اول از منابر و صداوسیما و سینما و فرهنگ و خانواده شروع شود. در هر حوزه متخصصین و حزب اللهی ها و آشنایان به کار فرهنگی و تبلیغی باید شروع کننده باشند. منبری ها باید حجاب را زیبا و جذاب ترسیم کنند و در این راه صبر داشته باشند، متأسفانه هم اکنون روحانیون ما از ایام اللهی که مردم به مساجد پناه می برند به خوبی استفاده نمی کنند و اگر هم از حجاب حرفی می زنند معمولاً از عذاب و عقبی می گویند نه از فضایل و زیبایی ها و فواید حجاب و عفاف و معنی عفاف را رها کرده اند و فقط ظاهر حجاب را دنبال کرده اند.
صداوسیما و سینما باید با تمام توان و استفاده از افرادی مانند سلحشور و ده نمکی و هاشمی و ... افرادی از این قبیل که واقعا به حجاب اعتقاد دارند استفاده کند و شروع به فرهنگسازی کند و البته باید از کارهای کلیشه ای پرهیز شود. اگر آقای سلحشور و امثال وی همان راه را که در ساخت آثار قرآنی و مذهبی می رفتند را در راه حجاب و عفاف ادامه می دادند یقیناً هم وضعیت فرهنگی خود سینما و هنرمندان بهتر می شد و هم وضعیت جامعه را متأثر می کردند که متأسفانه هم اکنون بیشتر انرژی این عزیزان در راه مبارزات سیاسی و موضع گیری های جنجالی صرف می شود.
دولت مردان و تمام مسئولان و همه ی کسانی که پیش مردم احترام دارند باید از عزت و آبروی خود برای ترویج حجاب استفاده کنند و به صورت عملی و شفاهی و کتبی و با بودجه و جایزه و تشویق در این راه گام بردارند، چه ایرادی دارد تا آقای رییس جمهور و وزرای فرهنگی و غیر فرهنگی برای مردم و سازمانهای تحت مدیریت خویش در خصوص حجاب توصیه و پیشنهاد کنند.
اعضای خانواده نسبت به همدیگر مسئولیت دارند تا حجاب را زیبا، جذاب و مفید جلوه دهند و هر چه را که در جهت تضعیف و از بین بردن آن است را از صحنه ی خانواده پاک کنند و به همین لحاظ نقش مادر و بعد پدر بسیار با اهمیت بوده تا به صورت عملی این مهم را تبلیغ کنند و رسانه هایی مانند ماهواره که بخشی از همت گردانندگان آن در خدمت تضعیف اسلام و مظاهر آن است را به حریم امن خانواده راه ندهند و در مراودات و رفت و آمدها خانواده هایی را انتخاب کنند که از این گوهر الهی بهره برده باشند.
مطالب مرتبط:
تعلل جدی حوزه، دولت و سیما در زمینه عفاف و حجا
واقعاً چاره ای جز بی حجابی نیست؟!
سردرگمی در حجاب و عفاف
بحث غیرت، مغفول تر و مهم تر از حجاب
سفسطه ی جدید ایرنا در نفی چادر مشکی
بی حجابم چون...
بدحجابی کسانی که به انقلاب پایبندند، مغرضانه است؟!
کلامی با بی حجابهای گرمایی
چشم چرانی یعنی این..
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.