لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
< 1 2 3 4 >

91/4/16
12:48 ص

همه ساله با افزایش گرما وضعیت بی حجابی ها تشدید می شود و علتش را اگر از خود بی حجاب های مشدد بپرسید, دلیل شان گرمای تابستان است اما من سوالی از ایشان دارم:
اگر به دلیل گرماست که روسری کوچک و شل و شلوار و دامن کوتاه و مانتوی آستین کوتاه می پوشید، پس چرا صورت تان را با لایه های مختلفی از لوازم آرایشی عایق کاری می کنید؟!
تا آنجا که ما می دانیم، این لایه ها با بستن منافذ پوستی، جلوی تعریق سلول های صورت و خنک شدن و همچنین دفع سموم پوست را می گیرد و حال این که حجاب منافذ پوست را مسدود نمی کند و پوشیدن حجابی مناسب و کامل از جنس پارچه های نخی هم جلوی تعریق را نمی گیرد و هم جلوی تابش مستقیم آفتاب را بر سطح پوست می گیرد و البته حجاب نه تنها جلوی اشعه های خطرناک را می گیرد، بلکه راه نفوذ شیطان را در دل خود انسان و اطرافیانش نیز می بندد و این دلیل است که شیطان را وا می دارد با بهانه های مختلف از جمله گرما، دل های سست را تسلیم نماید، پس کافیست هر کسی نگاه کند که از کارش چه کسانی خوشحال می شوند تا بفهمد که این کار از کدام منبع سرچشمه می گیرد، نفس انسانی و یا شیطانی.
خداوند همه ی کسانی را که باعفاف و حجاب و حیای خود، آبروی دین و امید امام زمان و کابوس شیطانند را موفق و مورد هدایت باقی بدارد و ما را نیز در قیامت با ایشان محشور نماید.

مطالب مرتبط:چشم چرانی یعنی این...
بحث غیرت، مغفول تر و مهم تر از حجاب 
سردرگمی در حجاب و عفاف 
تعلل جدی حوزه، دولت و سیما در زمینه عفاف و حجاب
آیا مشکل کشور همین چند میلیون تار مو است؟!‏ 
بی حجابم چون...
بدحجابی کسانی که به انقلاب پایبندند، مغرضانه است؟!‏  

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/4/5
2:23 ع

چشم چرانی یعنی این که انسان به حق خودش قائل نباشد در دیدن، یعنی از حق خود پافراتر نهادن و به حقوق دیگران تجاوز کردن.
چشم چرانی یعنی که انسان می خواهد خودش را مالک همه کس بداند یعنی زیاده خواهی و خودخواهی.
چشم چرانی یعنی که انسان دوست داشته باشد، جاهای بیشتری از نامحرمان را ببیند و یا اگر نبیند تصور کند.
چشم چرانی یعنی چشم بر غیرت دیگران بستن و غیرت و ناموس دیگران را نادیده انگاشتن.
چشم چرانی یعنی گرم کردن بازار فساد در جامعه، یعنی دودی در چشم همه، حتی خانواده فرد چشم چران.
چشم چرانی یعنی شراکت در بی حجابی دیگران و تشویق و جایزه برای بی عفتان.
چشم چرانی یعنی مقابله با امام زمان، چرا که او حجاب و عفاف را برپاخواهد کرد.
چشم چران در گناه بی حجاب شریک است همانطور که بی حجاب در گناه چشم چران.
چشم چرانی یعنی که نظر، هرز و دل، ول باشد.
چشم چران یعنی غیر قابل اعتماد بودن، یعنی امین نبودن.
چشم چران، محرم هیچ کس نیست، چون چشمش حرمتی برای محرم دیگران قائل نیست.
چشم چران یعنی چراندن چشم در علفزار هرز گناه، بعنی رسیدن به مرحله ی حیوانیت.
چشم چران تا هست بی حجابی هست و بی حجابی تا هست چشم چران راضی است و چشم چران اینچنین به عذاب رضاست.
چشم چران، تعصبی اگر داشته باشد از حسد است و غیرت نیست، غیرت صفتی الهی است و کسی که غیرتی باشد، برای همه غیرت دارد.
چشم چرانی سوز چشم و گداز دل را می زداید و ریح روح را می میراند.
چشم چرانی یعنی دریوزگی یک نگاه از نابندگی روسیاهی دیگر.
چشم چرانی فقط چشم را به چرا نمی برد که دل را نیز می چراند.
چشم چرانی یعنی بی فایده ترین و زبون ترین گناه.چشم چرانی یعنی آلوده کننده ترین اعتیاد.
چشم چرانی یعنی چشم بر عقبی بستن و به دنی ترین دنیا دیده دوختن.
چشم چرانی یعنی کوری در حشر، یعنی سرگردانی در قیامت.
چشم چرانی یعنی گام گذاشتن با دو دیده نابینا بر بند باریک صراط.
چشم چرانی یعنی یک بیماری صعب العلاج، یعنی جسم و روح در عذاب.
چشم چرانی یعنی زنای چشم و بعد زنای فکر و بعد زنای جسم.
چشم چرانی، یعنی تنوع طلبی جنسی، یعنی مشکلات زناشویی و خانودادگی، یعنی عصبی شدن.
چشم چرانی بعنی بیگانه بودن چشم با زمین، یعنی فراموش کردن گور، یعنی عبرت نگرفتن از اهل قبور.
چشم چران باید به دکتر دین و عالم جان مراجعه کند، باید در پی درمان درد رود تا خود را احیا کند.
خداوندا! به حق نظربازانِ چشم پاکت، به حرمت ناظران بر جمالت و چشم بستگان بر عصیانت،  ما را از گناهِ نگاه حفظ فرما.

مطلب مرتبط از همین وبلاگ:
بحث غیرت، مغفول تر و مهم تر از حجاب 
سردرگمی در حجاب و عفاف 
تعلل جدی حوزه، دولت و سیما در زمینه عفاف و حجاب
آیا مشکل کشور همین چند میلیون تار مو است؟!‏ 
بی حجابم چون...
بدحجابی کسانی که به انقلاب پایبندند، مغرضانه است؟!‏

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ   مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود .


nazokbin

91/3/31
12:10 ص

یکی از دوستان زحمت کشیده اند و مطلبی را در وبلاگشان نوشته اند مبنی بر این که اقتضای زندگی امروزی براساس نوع معماری، صنایع، رسانه، حمل و نقل عمومی و ... همین زندگی است که روز به روز به سمت بی حجابی سوق پیدا می کند. البته این دوست ماهم دلسوزانه نوشته اند و هم تا حدودی صحیح، ما هم قبول داریم که عوامل زیادی در پیرامون ما، ما را به سمت بی دینی و یا جداکردن مظاهر دین از ظواهر زندگی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی تشویق می کنند؛ اما آیا این سبک تفکر، ما را به نشستن و نظاره نمی خواند؟!
آیا اگر ما قرار باشد با حجاب زندگی کنیم، باید خانه و زندگی و وسایل حمل و نقل و همه چیزمان را بکوبیم و دوباره درست کنیم؟! و اگر چنین نتوانستیم یعنی که از حالا دستان تسلیم را بالا بگیریم.
آیا نمی توان در کنار این دستاوردهای زندگی به سبک غربی که ما را به سبک آن نوع زندگی فرامی خواند، از همین اقتضائات در زندگی اسلامی تر استفاده نمود؟! آیا از همان شبکه های اجتماعی که نگارنده ی آن مقاله، آن را بحق مقصر بخشی از بی حجابی ها خوانده بود، نمی توان در جهت ارتقای جایگاه دین و پاسخگویی صحیح، دقیق و سریع به شبهات و تقویت دین استفاده نمود؟! آیا هم اکنون همین شبکه های اجتماعی، کم به عنوان مدافع دین و انقلاب عمل می کنند؟! و بحثی دیگر! آیا تمام آنچه را که این نگارنده اقتضائات زندگی غربی خوانده است، همه و همه به غرب ارتباط دارد؟! که بخواهیم بگوییم پس ناچار به انتخاب آن سبک زندگی هستیم؟! آیا اگر قرار باشد در 50 متر مربع هم بخوابیم و هم بپزیم و هم بنشینیم و هم دستشویی و حمام برویم، می توانیم معماری اندرونی و برونی را طبق خانه های 200 متری قدیم طراحی کنیم؟! آیا اگر قرار باشد در این ترافیک و شلوغی خیابان و پیاده رو به کارهای مان برسیم، این ربطی به تسلیم شدن در برابر زندگی غربی دارد؟! آیا این که از سویی بی حجابی را با آن جمله ی معروف که "آیا همین دوتار مو مشکل کشور است؟!" را کوچک بشماریم و از سویی خودمان را دلسوز و خلع سلاح بدانیم، کارگشاست؟!
مشکل جای دیگری است؛ مشکل از نبود کار فرهنگی است. مشکل از ضعف من وبلاگ نویس و روحانی منبری و سیمای ایران و ارشادِ اسلامی و هنرمندان متعهد و متمولین حزب اللهی و ... است که همه و همه حوصله ی درگیری با هیچ کس را نداریم و هر یک کسی دیگر را مقصر می گیرد و در انتها انگشتان اشاره دست به دست به نیروی انتظامی ختم می شوند؛ مشکل از اینجاست که به وظایف مان عمل نمی کنیم، اگر من اهل مسجد نباشم و در خانه و پارک بنشینم و اگر روحانی منبر را رها کرده و به میز و صندلی و مقام دل بسته باشد و اگر هنرمندمان تعهد را به گیشه فروخته باشد و اگر قلم بدست، مزد را به مزدوری معنی کند و اگر مجریان کار را به فرهنگی ها و فرهنگی ها کار را به مجری ها حواله دهند، به فرهنگ غرب که هیچ به فرهنگ آفریقا هم خواهیم باخت. تأثیر اجتماع را و معماری و اتوبوس و مترو و اینترنت را اگر بر زندگی مردم می بینیم، به تأثیر کار فرهنگی و سازندگی آن هم ایمان داشته باشیم، برای اصلاح فرهنگ با رفتار و گفتار و قلم، قدم برداریم. اکنون فرصت نیست تا با گیردادن به خانه و زندگی و ایاب و ذهاب و همه چیز مردم، آنها را از اصلاح ناامید کنیم و گناه را ناگریز بدانیم و فساد را ناگزیر. دین اسلام با فرهنگسازی صحیح در هر خانه و کاشانه و دلی به خوبی نفوذ کرده و می کند، از زمان جاهلیت تا اکنون؛ دین اسلام به پشتوانه ی عظیمی که به لحاظ فکری، منطقی و فرهنگی دارد، همچنان در حال پیشرفت است و غرب اکنون از پیشرفت اسلام می هراسد و انصاف نیست که ما از فرهنگ غرب و عظمتش روی زرد کنیم و دست بر دست بگذاریم و همه را مقصر بگیریم تا پیشاپیش تقصیرات را از سرخودمان وا کنیم. 

مطالب مرتبط از همین وبلاگ:

سردرگمی در حجاب و عفاف 
تعلل جدی حوزه، دولت و سیما در زمینه عفاف و حجاب
آیا مشکل کشور همین چند میلیون تار مو است؟!‏ 

 میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/3/26
12:22 ع

این که فقط گلایه کنیم و از وضعیت حجاب بد بنویسیم بدون این که پیشنهاد و تحلیل ارائه دهیم نه منصفانه است و نه فایده ای دارد، تنها موجب پیشرفت وضعیت ناهنجاری ها و جسورتر شدن هنجارشکن ها خواهد شد. چندی پیش گفتم و بازهم می گویم که امر به معروف و نهی از منکر تنها با گروهی که در این زمینه تخصص دارند میسر است. برخورد مأمورانی که خودشان و خانواده شان میانه ای با حجاب ندارند، تنها بر اساس دستور مافوق است و باری به هرجهت، و نه تنها هیچ فایده ای ندارد که احتمالاً موجب تأثیر عکس هم می گردد. پیشنهاد من این است که انسان های دلسوز و باسواد در امر دین و فقه و البته امر به معروف و نهی از منکر و با استفاده از ابزارهای فرهنگی، هنری و البته در گام های بعدی قانونی و با رفتار قابل دفاع و غیر زننده وارد شوند و هیچ گروهی را دراین زمینه از طلاب مناسب تر نمی دانم، گروهی که اگر فیلم و بلوتوث شان را اگر یک بی حجاب دید به حجاب ترغیب شود، نه بشود بهانه ای برای شبکه های ماهواره ای.
اگر قرار باشد در سنگر امر به معروف و نهی از منکر روحانیون و طلاب پیشرو نباشند، ببخشید کجا قرار است پیشرو باشند؟! 
اگر قرار باشد روحانیون و علمای عزیز در محرم و صفر و رمضان فرهنگ حجاب و عفاف را با بیان لین به مردم نیاموزند، پس کی این کار را می خواهند بکنند؟! اگر روحانیون و طلاب بخواهند به کناری بنشینند و میز را بر منبر ترجیح دهند و حرف و کتکش را بسیجی ها بخورند و یا این که گروه هایی که بویی از منطق و دین نبرده اند این مهم را بر عهده بگیرند، پس چه زمان قرار است به پا خیزند و لباس پیامبر اکرم را بر تن خود معنا کنند؟! اصلاً چرا حوزه وارد عرصه ی هنر نمی شود؟! چرا روحانیون و طلاب ما باید سال ها منتظر بنشینند تا سلحشوری متولد شود، بزرگ شود و درست تربیت شود و بعد بیاید و داستانی از یوسف بسازد و عفاف را بیاموزاند؟! ما توقع تشکل و کار برنامه ریزی شده و حتی تضمینی را در این زمینه ها داریم، اگر روحانیون ما از دانشگاه های هنر ما توقع چنین خدماتی دارند که هیچ! ولی اگر چنین انتظاری را از سربیرون کرده اند، همانطور که در حوزه شاخه های مختلف فرهنگی و دینی ایجاد کرده اند، توقع داریم در زمینه ی فرهنگسازی با استفاده از ابزار هنری وارد شوند و در زمینه ی امر به معروف و نهی از منکر دقیق تر نیرو تربیت کنند.
و اما دولت! دولت که مجری رسمی برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است، دولت چه بکند؟! پاسخ مشخص است! چرا که تکلیف در قانون بیان شده است! ترویج فرهنگ دینی و عفاف و حجاب و مفاهیمی مانند غیرت با استفاده از ابزارهای هنری و رسانه ای اگر وظیفه ی اول دولت نباشد، پس وظیفه ی چه کس و چه مرجعی است؟! آیا این همه فیلم های سینمایی که در دولت های اصلاحات، غیرت را جنون معرفی می کرد، نباید خنثی شود؟! آیا عفت و حجابی که سال ها به عنوان نماد املیسم معرفی می شد نباید احیا شود؟! آیا این که دینداران انسانهای بی عقل و بی منطق معرفی شدند نباید با همان ابزارها به خوبی بلااثر شوند؟! دولت اگر نمی تواند وضعیت حجاب را بهتر کند، آیا نمی تواند لااقل نگذارد بدتر از این شود؟! یعنی مثلاً همین حجاب درب و داغان رایج را لااقل حفظ کند؟! ما نمی خواهیم دولت عزیز حجاب کامل شرعی را الزام کند اما اگر همینطور بخواهد به تنگ و نازک و کوتاه شدن ها نیز واکنش نشان ندهد، مطمئناً چیزی به اسم حجاب در جامعه تا چند سال آینده نخواهیم داشت. اکنون کارمندان خانم هم کم کم دارند مانتوهای محل کارشان را به بالای زانو ارتقا می دهند و لااقل این ارتقا را مانع شوند اگر ارتقا در حجاب را نمی دانند و نمی توانند.
صداوسیما هم که نمی تواند همین نیروی انسانی معدود ارزشی را زیر پرچم فرهنگ عفاف و حجاب گردآورد، فکری به حال مدیران خودش بکند، بالاخره تعداد انگشت شماری کارگردان و تهیه کننده و بازیگر داریم که هنوز عفت و حجاب و حیا را ارزش می دانند، نمی دانم چرا صداوسیما همین پتانسیل موجود را نیز هدر می دهد!؟ آیا این همه زیبایی که در عفت وجود دارد ارزش به تصویر کشیدن ندارد؟! که استفاده از هنرپیشه های بی حجاب را بهترین جلوه ی بصری برنامه ها فرض کرده اند؟! آیا بهتر نیست مسئولان گرانقدر سیما اینچنین در جذب و تربیت نیروهای متظاهر، ریاکار  و ضدانقلاب در درون خودشان و متعاقباً در جامعه نکوشند؟! کسانی را می شناسم که اکنون ضدانقلاب و ضدولایت فقیهند و در سیما، خانه که چه عرض کنم، لانه کرده اند و مستقیم و غیر مستقیم در خدمت فرهنگ غرب گام می نهند، کارمندان و هنرپیشگان و مجریان محجبه ای که کافی است یکبار در خیابان ببینیشان تا جایگاه حجاب را در تلویزیون این مهمترین رسانه ی کشور بشناسی!

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ   مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/3/25
11:22 ع

 

آیا مشکل کشور همین دو تار مو است؟!
آیا مشکل کشور همین صد تار مو است؟!
آیا مشکل کشور همین چند میلیون تار موی مش کرده است که از پشت و جلوی سربانوان عیان شده اند؟!
آیا مشکل کشور همین آستین های کوتاه و تازده ی مانتوها تا آرنج است؟!
آیا مشکل کشور همین ساقهای برهنه است که از شلوارهای کوتاه و دامنهای چاکدار بیرو زده اند؟!
آیا مشکل کشور همین چند تا شکاف طولی مانتوهست که تا خود کمر کشیده شده اند؟!
آیا مشکل کشور همین گوشواره و گوش و گردن و سینه ریز و گردن بند و پایین تر از آن است که عیانند؟!
آیا مشکل کشور همین مانتوهاست که از پیراهن هم کوتاهتر شده اند و شلوارهایی که به رنگی بر بدن شبیهند؟!
آیا مشکل جامعه همین چند رنگ و چند قلم آرایش خانم های کشورعزیزمان است؟!
آیا مشکل کشور همین اختلاط هایی است که در آن نه حجابی وجود دارد و نه حیایی و نه عفافی و البته نه نظارتی؟!
آیا مشکل کشور همین مانکن هایی هستند که فکر و ذهن پسران و مردان و پیر مردان و پالب گورها را مخدوش و روحشان را مدهوش می کنند؟!
آیا مشکل کشور همین زنانی هستند که مردان را به دنبال خود می کشانند و آبرویشان را به زمین می فشانند؟!
آیا مشکل جامعه همین دختران و زنانی هستند که به خاطرچاک لباسشان به آنها تعرض می شود؟!
آیا مشکل کشور همین دختران و پسران بی حجاب و عفافی هستند که دلشان نمی آید تن به ازدواج بدهند و سن ازدواج را بالا می برند؟!
آیا مشکل افزایش طلاق ها ربطی به این مسئله دارد که زنان و مردان نامحرم در جامعه دل و قلوه می دهند و می گیرند و دیگر رغبتی به همسر تکراری خود ندارند؟!
آیا مشکل اشتغال مردان به وضعیت حجاب دخترانی که دل از کارفرمایان خود می برند و حقوقشان را صرف همان قیافه شان می کنند، ارتباطی دارد؟!
آیا مشکلات کشور هیچ ربطی به این شهوت شناور در جامعه دارد؟!
آیا بیشترین عامل تصادفات رانندگی که عدم توجه به جلو است ربطی به این نازک اندامان خرامان در خیابان دارد؟!
آیا مشکل کشور همین سرمایه ی کشور است که برای خرید عطر و لوازم آرایش گران و لباس های شب در روز، از کشور خارج می شود؟!
آیا خیابان متر کردن جوانانی که بعضاً کارجویایشان است، ربطی به صفای بی حیای خیابان ها وپارک ها دارد؟!
آیا مشکلات اقتصادی برخی خانواده به هزینه ای که با چشم و همچشمی صرف لوازم آرایش و مدگرایی و تنگ و کوتاه کردن مانتوها و مانکن سازی و برنزه کردن و ... ربطی دارد؟!
آیا افزایش آمار ایدز و بیماری های جنسی و مصرف داروهای روانگردان و محرک های جنسی و... ربطی به وضعیت پوشش ها دارد؟!
آیا افزایش آمار تجاوزات گروهی ربطی به وضعیت لباس ها و اختلاط ها و میهمانی ها (پارتی ها) دارد؟!
آیا کاهش سن بلوغ و روابط جنسی پرخطر زودهنگام در نوجوانان، ربطی به نازکی و بدن نمایی لباس ها دارد؟!
آیا اصلاً هیچ مشکلی در کشور به حجاب وعفاف ارتباط دارد؟!
آیا اصلاً مشکلات کشور ربطی به اجرای اسلام و احکامش دارد؟!
آیا توصیه کردن به حفظ حجاب در برابر توصیه کردن به انسانیت و دعوت به مکتب ایران هیچ اهمیتی دارد؟!
آیا اصلاً کشور مشکلاتی دارد تا ربطی به چیزی داشته باشد؟!
آیا مشکل اصلی کشور، مسائل فرهنگی و اقتصادی و تورم و بیکاری و مفاسد بزرگ اقتصادی و .... است یا نه مشکل اصل کاری است و این که باید همه روزی 100 بار بگویند که هیچ کس در رأس امور نیست جز کسی که از همه خدمتگزار تر است؟!
این نوشته اگر تند بود خرده نگیرید، احساس کردم دوتارمویی که رییس جمهور ایرادی بر آنها نمی دانست کمی بیشتر از دوتا تار شده است و شقشقیه وار از انگشتانم جست و واقعاً نمی دانم مرز این دوتا تار موی رییس جمهور کجا است و تا کجا را ایشان دوتار مو می دانند که پس از آن همان طور که از مردم می خواهند به بازار نروند از مردم دعوت به حجاب بکنند. نمی دانم تا کی ایشان منتظرند تا از عالمی دیگر عالمی بیاید و شاید انسانی کامل و فرهنگسازی کند و تا کی ایشان خودشان هم با این همه بودجه و دستگاه و اداره ی فرهنگی توصیه ای به زیرمجموعه ی خود در این مهم خواهند نمود! نمی دانم ولی کم کم احساس می کنم تا 3- 4 سال آینده کلاً مقوله ای به نام حجاب در اجتماع نخواهیم داشت، مگر فقط برای کسانی که حجاب را قبول دارند و البته احساسم این است که این همان مکتبی است که با عرفان نوظهور ایشان و مریدان و مرادانشان موافق است و یقیناً ثواب چنین مکتبی برای ترویج کنندگانش ذخیره و جاودان خواهد ماند!!!

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ   مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/2/27
11:52 ع

ممکنه برای بعضی ها این سوال مطرح بشه که اگر از یک به اصطلاح مسلمان بی حجاب بپرسن چرا بی حجابه؟ چه جواب هایی می تونه بده، من چیزهایی رو که به فکرم می رسه که بعضی هاشون هم با غلو هستند رو از طرف اونها می نویسم:
چون فکر می کنم با دیدن زیبایی هام از من چیزی کم نمی شه!
چون این طوری بهتر زیبایی ها و اهمیت من به بقیه اثبات می شه!
چون هیچ کسی به من نمیگه فقط به من زیبایی هاتو نشون بده!
چون بزرگترانم هم از دیدن زنها و دخترای بی حجاب لذت می برن، رو من غیرت و سختگیری ندارن!
چون اعتقادی به این که خدا برای زیبایی هایی که به من داده یک وقتی از من سوال می کنه، ندارم!
چون اصلاً اعتقادی به روز جزا ندارم! و همش همین دو روز خوشی دنیاست که مهمه!
چون به نظر من کسانی که نمی تونن از نشون دادن خودشون بگذرن، از کسایی که به خاطر خدا از این میل نفسانی می گذرن، با اراده ترن!
چون تمام اهمیت زن به نشون دادن زیباییشه و هرچه زنی زیباتر به نظر برسه زن بهتریه، پس باید زن زیبایی هاشو بیشتر بیرون بریزه!
چون زنی خوبه که نگاههای آتشین و هوس آلود بیشتری را سیراب کنه اون هم با بنزین!
چون مردها زن هایی رو دوست دارن که به همه تعلق دارن!
چون زن باید این قدر همگانی باشه که غیرت را در اطرافیانش ریشه کن کنه!
چون زن باید با مسخره کردن حجاب با بی حجابیش، نشون بده که به قرآن و آیات محکماتش اعتقادی نداره!
چون زن هرچه که بیشتر حواس خودش و مردان بیشتری را پرت کنه، با بهم زدن جامعه و خیابون و دانشگاه و محل کار، خدمت بیشتری به جامعه کرده!!
چون اگر حجاب خوب بود، هنرپیشه های غربی و زنان کشورهای پیشرفته از آن استفاده می کردن مخصوصاً توی این همه فیلمهای خارجی!!
چون اگر باحجاب باشم دیگه برنامه های من و تو و فارسی وان و ماهواره به دلم کوفت می شن!
چون دوست ندارم کسی تو کارم دخالت کنه، با این کار همه رو سرجاشون مینشونم!
چون دست خودم نیست، سلول به سلول تنم نگاه مردان چشم چران و هوسران را طلب می کنه!!!
چون دنیا رو باید دریافت و آخرت را کی دیده!! تازه خود خدا مقصره که این میل خود نمایی رو تو تمام موجودات گذاشته!!!
چون به مرگ اعتقاد ندارم و این که قراره گوشت و پوست و چشم و مو و ابروم توی قبر خوراک حشرات بشه و متلاشی شن!
چون الگوی من حضرت زهرا نیست که بخوام مثلش زندگی کنم، بلکه الگوی من زنان امروزن همون کسانی هستند که دشمن حضرت زهرا و عفاف و حجابش هستند.
چون با این کار متلک های بیشتری بهم میگن که همچین حالم جا میاد!! 
چون احساس می کنم اگر مردی با دیدن زیبایی های بدن بی حجابم، زنش از چشمش بیفته، تونستم کار مفیدی بکنم!
چون اگه پسری با دیدن من به هزارتا گناه بیفته، قدرتم رو تونستم ثابت کنم!
چون هر تق تق کفشم و هر ترمز و هر تصادفی که برای من می شه، نقش پررنگم را در جامعه ثابت می کنه!
راستی به نظر شما چه جواب هایی رو جا انداختم؟! شما بگید من اضافه کنم:... 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/27
11:48 ع

این ادعا که همه ی بی حجاب ها مغرضند و مجرم، ما را فوراً به برخورد مستقیم رهنمون می سازد، اما آیا همه ی بدحجاب های ما واقعاً مغرضند و مجرم؟! مطمئناً پاسخ نه است، چرا که تعداد زیادی از همین بدحجابها در انتخابات و 22 بهمن و روز قدس به میدان می آیند و در کنار محجبه ها رأی می دهند و یا در راهپیمایی شرکت می کنند. من نمی خواهم قبح بدحجابی را بشکنم ولی نگاه افراطی به بدحجاب ها را مانع کار فرهنگی می دانم؛ اگر یقین داشته باشیم که بدحجابان مغرضند و مشرک و بی ایمان، آن موقع کار فرهنگی را نیز مفید نخواهیم دانست و این گونه حجاب و عفاف را عملاً یا از دستور کار خارج می کنیم و یا به صورت جدی دنبال نخواهیم نمود و البته این سکه یک روی بد دیگر هم دارد و آن روی دیگر این است که اصلاً نسبت به حجاب هیچ حساسیتی وجود نداشته باشد و کم کم یک فرهنگ سکولار را در جامعه مجاز و معروف بدانیم که این نیز منجر به حذف هر گونه برنامه ریزی در خصوص جاری نمودن فرهنگ عفاف و حجاب خواهد شد، که متأسفانه این روی سکه را نیز در گفتمان رییس جمهور و البته مسئولان فرهنگی دولت شاهدیم و این دو روی سکه که هر دو به ضرر فرهنگ عفافند، رایج ترین گفتمان های موجود در این حوزه هستند.

اگر نگاه مسؤولان فرهنگی کشور مانند مستولان حوزه، صداوسیما و ارشاد لبریز از کینه و تنفر نسبت به بدحجاب ها باشد، عملاً کارفرهنگی که مقدمه اش نزدیک شدن، احترام و حتی محبت است نیز به وقوع نخواهد پیوست و این مسئله ای است که متأسفانه در لحنِ کلام برخی روحانیون مطرح و برخی مدعیان فرهنگ شاهدیم.
این مسئله که بسیاری از بدحجابان جامعه به انقلاب و رهبر و مسئولان آن اعتقاد و اعتماد دارند، خود نشانه ی عدم موفقیت مسئولان فرهنگی در نشر جایگاه رفیع اسلام و حجاب و عفاف است که نتوانسته اند به نهادهای انسان های پاکی که انقلاب اسلامی ایران را با تمام وجود دوست دارند، مفهوم حجاب و عفاف را منتقل نمایند. یقیناً اگر چنین بی حجابانی عمیقاً به بی حجابی اعتقاد داشتند، هیچگاه در سنگر انقلاب حاضر نمی شدند بلکه بایستی در شمار کم شمار ضدانقلاب در می آمدند.
 
فرض کنید پدر و مادری در تربیت فرزندانشان کوتاهی کرده باشند و فرزندشان دچار یک انحراف شده باشند، آیا برخورد قهری پدرومادر می تواند مفید واقع شود؟! یا نه! پدرومادر ابتدا باید به خود بیایند و در خود و در برخوردهای خود تحولاتی ایجاد کنند تا فرزندشان زشتی انحراف مزبور را درک کرده و آن گاه با برخوردهای سختگیرانه و در حالی که فرزند به مصلحت خویش واقف شده است او را از انحراف دور نمایند؛ وضعیت جامعه ی ما چنین است، متأسفانه بحث حجاب و عفاف عملاً به حجاب صرف تنزل داده شد و همان حجاب نیز بدون کارفرهنگی و فقط با کارقهری در جامعه جاری گردیده است، در حالی که عملاً کار قهری صرف بدون کار فرهنگی نه تنها تأثیر مثبتی (جز موقت و ظاهری) نخواهد داشت بلکه موجب تضعیف جایگاه باطنی و واقعی حجاب می گردد که متأسفانه گردیده است.

ای کاش مسئولان فرهنگی به خصوص مسئولان حوزه، روحانیون و طلاب همچنین صدا و سیما و نیروهای حزب اللهی و رسانه های مذهبی و اصولگرا زودتر به خود بیایند و مسئله ی مهم حجاب و عفاف را با این عبارت که "ما مأمور به تکلیفیم و نه نتیجه"، تخریب نکنند چرا که در حکم امر به معروف و نهی از منکر نتیجه نیز مهم است و اگر نتیجه ای وجود نداشته باشد و یا نتیجه عکس محتمل تر باشد، عملاً تکلیف عوض می شود و اگر چه قبول دارم که در کارفرهنگی کوتاهی عظیمی رخ داده است اما جبران این فرصت سوزی را با کار ضربتی و قهری بدترین ضربه به مبحث حیاتی حیا و حجاب و عفاف می دانم. نتیجه این که یه نظر حقیر هر چه زودتر تمام مسئولان و دست اندرکاران فرهنگی باید در خصوص شناخت و جبران کاستی ها و نقایص خود و تعیین اقدامات اصلاحی دست به کار شوند و عملاً تحلیل و تحول را مهمترن رکن های حل این معما در نظر گیرند.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/20
10:25 ع


انسان در زندگی اگر هر هدفی را دنبال کند، نیازمند خطوط قرمزی است تا برای خودش ترسیم کرده و از آنها گام بیرون ننهد. خط قرمز برای هر کسی به فراخور اعتقادات وی تعریف می شود و کسی نیست که خط قرمزی نداشته باشد و حتی می بینیم که برخی همین عدم اعتقاد به هیچ خط قرمزی را به عنوان خط قرمز انتخاب می کنند و بر آن پای می فشارند و از آن کوتاه نیز نمی آیند.
یک انسان، مومن نیست مگر خطوط قرمزش را با دین تنظیم نماید و نمی تواند مومن بماند، مگر وقتی که مدام خط قرمزهایش را کنترل و پررنگ نماید و اگر این چنین نباشد، چون همواره خطوط قرمز ما به دلیل تعامل مان با جامعه، دوستان، خانواده، عرف و فرهنگ های دیگر مورد هجمه قرار می گیرند، خطر کمرنگ شدن و پافراتر گذاشتن از این خطوط نیز به تدریج وجود خواهد داشت.
در کنار اصرار بر حفظ حریم ها، خوب است که انسان همواره در جهت حفظ خود، قبل از خطوط قرمز شرعی، خطوط قرمز خود را بر مبنای خطوط قرمز اخلاقی و تنگ تر ترسیم نماید. انسان نمی تواند بدون حساسیت بر گناه از گناه دوری کند و اگر کسی از بی فایده و مکروه  دوری گزیند، یقیناً کمتر به سمت گناه و حرام می رود.
همه ی ما ناچاریم در برخی مواقع، مسائلی را به خاطر جمع و جامعه ای که درآنیم تحمل کنیم، ولی نکته ی مهم این است که تحمل این مسائل نباید به عادی شدن آنها در ذهنمان و بی تفاوت شدن در برابر آن گناهان بینجامد، و این مسئله موجب شسته شدن خط قرمزهایمان می گردد و وقتی چشم مان این خطوط کمرنگ را نبیند، پایمان نیز از آن فراتر خواهد رفت.
چه بسا کسانی که نگاه به نامحرم و بی حجابی را با دیدن فیلم های صدا و سیما و ماهواره، عادی فرض کردند و سپس به چشم چرانی و بی غیرتی و بی حجابی گرفتار آمدند.
چه بسا کسانی که چون قلیان را جزء خطوط قرمز قرار ندادند، از در تفریح به قلیان روی بردند و پس از عادی شدن آن، سپس به سیگار و بعدهم به مواد مخدر دیگر روی آوردند.
چه بسا کارمندان و مسئولانی که گرفتن هدیه را خط قرمز خود قرار ندادند و کم کم به هدایای مشکوک و حتی رشوه روی خوش نشان دادند.
چه بسا کسانی که تسلیم نشدن در برابر حق را خط قرمز خود قرار ندادند و کم کم بر باطل نیز لجاجت و اصرار ورزیدند.
چه بسا کسانی که ولایت فقیه را از خط قرمز خویش خارج کردند و کم کم منکر وجود امام زمان و حتی حقانیت اسلام گشتند.
آری خط قرمزها در زندگی مهمند و باید روی آنها تحلیل و دقت داشت. نباید گذاشت خطوط قرمز مان بر اساس معیارهای دنیوی و نفسانی تعیین و تثبیت شوند و نباید گذاشت خطوط قرمز صحیح زیر گامهای دیگران در برابر چشمان ما نیز رنگ ببازد.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/6
8:58 ص


حقیر متأسفانه یا خوشبختانه اینقدر جسور بوده ام که در هر زمینه ای از اقتصادی تا سیاسی و اجتماعی حتی طنز مطالبی را بنویسم اما امان از این بحث حجاب!!
این که بی محابا از عدم برخورد بنالم، آن طور که حتی علما می گویند، واقعاً برایم سخت است و مسئولیت آور، چون راه اجبار را حتی هیچ پدرو مادری نتوانسته اند درخصوص بچه های خود اجرا نمایند، چه رسد در مورد جامعه! می دانم بسیاری از دوستان با این مطلبم به من خواهند تاخت، اما دوست دارم منطقی به من جواب بدهند که آیا تا کنون اجبار را برای نمازخوان کردن یا با حجاب کردن کسی بکاربرده اند!؟ آیا نتیجه ای جز بدتر شدن و دین گریز شدن طرف دیده اند!؟ دوستان به ذهن شریفشان رجوع کنند و این بحث مبارزه با بی حجابی را از زمان کمیته انقلاب اسلامی تا زمان گشت نسبت و ارشاد مقایسه کنند و بگویند آیا روش انجام کار و نتیجه ی کار را پسندیده اند!؟ آیا این روش و نتیجه مثبت بوده است یا منفی!؟ آیا حتی حزب اللهی ها توانسته اند از فیلم ها و بلوتوث هایی که بیرون آمده است دفاع کنند!؟ آیا برآیند نتایج این برخوردها را به سمت مثبت دیده اند یا تنها موجب سرخوردگی آنی و پیشروی بعدی گردیده است!؟
قبلاً نوشته ام و بازهم پیشنهاد می دهم که جهت رفع این روشهای غیر علمی و غیر مسئولانه، از طلاب مرد و زن آموزش دیده در کف جامعه استفاده شود تا ابتدا با فرهنگسازی صحیح راه باز شود و سپس این مقوله به مثابه ی یک جرم تلقی شود. خدایی کسی که در خانواده ی خودش نتوانسته است حجاب را جا بیندازد و یا حتی خودش به آن اعتقاد نداشته باشد، آیا می تواند جامعه را با حجاب کند!؟ منظورم برادران نیروی انتظامی است که هر چند که خودشان مقید هم باشند اما مشکلات فرهنگی مقوله ای است که حتی خانواده های آنان نیز با آن مواجهند!
سوال مهم از برادران و دوستانی که برخورد را لازم می دانند، این است که آیا خودشان در جامعه و اطرافیان و حتی خانواده موفق و مجری امر به معروف و نهی از منکر لسانی می شوند!؟
نظر حقیر هم، لزوم فرهنگسازی اولیه است، تا عمل زشت بی حجابی و بی عفتی و بی غیرتی در جامعه و عموم مردم منکر به نظر برسد و عمل ثواب حجاب و عفاف، معروف؛ اما وقتی که بی حجابی را از قبح انداخته باشند و فرهنگسازان ما نیز نه تنها عقب نشسته باشند، بلکه کمک نیز کرده باشند، آیا می توان امر به معروف را مانند امر به راستگویی تعریف نمود که در تمام دنیا همچنان معروف است!؟
حقیر فرهنگسازان را از حوزه گرفته تا صداو سیما و ارشاد مقصر اول می دانم!؟ ایشان مقصرند که نتوانستند حجاب را به عنوان یک معروف حفظ نمایند! این که روحانیون ما بر فراز منابر بحث حجاب را نیز مانند بحث خمس به گوشه ای گذاشته اند چرا که بعضاً مستمع آزار است! یک تقصیر است؛ حزب اللهی ها نیز مقصرند چرا که ورودشان در عرصه ی سینما و فرهنگ آنچنان که باید باشد نبوده است! علما و مراجع و اساتید اخلاق مقصرترند که حزب اللهی ها را از ورود به این عرصات نهی کرده اند! و عرصه ی فرهنگ را آن قدر مسموم معرفی نموده اند؛ تازه همان نیروهای متعهدی نیز که به سینما رفتند هنوز احساس گناه می کنند که چرا رفته اند و حال اینکه بایستی مورد تشویق و تقدیر قرار گیرند و مورد رابطه و هدایت علما باشند.
دولت نیز مقصر است که نه تنها مبارزه نمی کند، فرهنگسازی را نیز رها نموده است! همان رییس جمهوری که علناً گشت ارشاد را محکوم می کند، همانی که بین کفار حربی نام امام زمان را نیز می برد، بایستی حجاب را ارزش معرفی کند و مردم را توصیه به حفظ آن نماید تا لااقل شمیم احساس مسئولیت دولت در مورد حجاب و عفاف استشمام گردد تا هم مورد سوءاستفاده معاندین نباشد و هم موجب ناراحتی متدینین!
مجلس نیز مقصر است، همان مجلسی که رییس جمهور را برای سخنانش در مورد برخورد با حجاب مورد سوال قرار می دهد، به عنوان یکی از سردمداران و مسئولان مبارزه با بی حجابی چه نموده است!؟ خودشان به خودشان و ملت گزارش دهند! از برنامه ها و قوانینی که تصویب و اجرا و نظارت نموده اند بگویند! از کمیسیون ها و گام هایی که برداشته اند!
سیاسیون ما نیز مقصرند، چرا که در هر بحثی دنبال منافع سیاسیند و اگر در این حین به احکام الهی نیز ضربه ای وارد شود خیلی ککشان نمی گزد، کافیست بدانند که منفعت سیاسی شان در چیست، حمایت از برخورد و مبارزه با بی حجابی و یا حمایت از تساهل و تسامح و این آفت سیاسیونی شده است که دیانتشان را پایه ی سیاستشان قرار نداده اند.
صداو سیما چه می کند!؟ صدا و سیما متأسفانه کیفیت را به خصوص محتوا را به پای کمیت و تعداد کانال و شبکه ذبح نموده است، و البته صداوسیما هرچند که تعدادی هنرمند و هنرپیشه ی باحجاب تربیت و بکارگیری کند، اما چه سود که حجاب بی عفاف ماندگاری ندارد و این افراد نیز بین سایر هنرمندان کم کم دچار همان معضلات می گردند.
دوستان عزیز و برادران مومنم! بحث حجاب، عفاف و غیرت اگر درست دنبال نشود می تواند موجب درگیری بین مردم، بین خانواده ها و حتی بین نیروهای ارزشی و حتی تأثیر منفی گردد و به همین دلیل از دوستانم می خواهم تا از این کلی گویی دست بردارند و واقعا کاربردی و عملیاتی تجویز دارو نمایند و البته نه دارویی که نه تنها بر باحجاب ها نیفزاید ضدانقلاب را نیز خوشحال و کمیت بخشد. دوستان عزیز امر به معروف و نهی از منکر از آن مقوله ها نیست که ما مأمور به تکلیف صرف باشیم بلکه در احکام آن داریم که اگر اقدام ما موجب هیچ فایده ای نباشد و یا تأثیر سوء یا وهن داشته باشد بایستی اجرا یا عدم آن مورد تأمل و دقت قرار گیرد.
و البته هرکسی ابتدا بایستی از خودش، خانواده، همکاران و دوستانش شروع کند و این کار را با کلام خوش و زیبا و منطقی دنبال نماید و تبلیغ کند. این مطلب نه به خاطر این بود که بحث حجاب و عفاف و غیرت را رها کنیم؛ بلکه برای دقت، تأمل و تدبر بیشتر در آن و ساده ننگاشتن آن ارائه گردید. 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، درصورت تمایل به  صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.  


nazokbin

90/10/27
10:51 ع

 

این بار در سریال تا ثریا صحنه ای نمایش داده شد که ثریا چادرش را کشید و چون پای سرهنگ روی آن قرار داشت افتاد و چون پلکان پشتش بود، به شدت سقوط کرد و مرد.

به نظر حقیر، نویسنده ی داستان می خواسته با کشیدن چادر یک قتل کاملاً غیر عمد را متوجه ثریا کند به گونه ای که حتی از یک هل دادن ساده نیز سهوتر باشد، ولی ناخواسته اشتباهی مرتکب شده و آن اشتباه مانند سهو ثریا، منجر به خطایی بزرگ یعنی قتل شد، و اشتباه فیلم این بود که چادر به نوعی دخیل در قتل سرهنگ معرفی شد و همین اشتباه کافی بود تا حملات به تاثریا اوج گیرد و این بار منتقد متعهد رجانیوز، سریال تاثریا را با عرض معذرت از نقل قول ایشان، مقصر در به "لجن کشیدن چادر" معرفی کند.

اگر چه انتقاد رجانیوز فقط به چادر خلاصه نمی شود، ولی نکات دیگری نیز دارد که نگارنده ی نقد اغلبِ آنها را خودش پاسخ داده است و مطالعه ی اصل مطلب کمک می کند به پاسخگویی به سوالات و شبهات نگارنده.

یکی از اشتباهات نقد مذکور این است که برادرِ شوهر ثریا در آن انسان بد و بی حیایی معرفی می شود و حال اینکه او پس از فوت برادرش از ثریا خواستگاری کرده و پس از آن نیز ازدواج نکرده بود چگونه منتقد عزیز، تسبیح به دست بودن چنین آدمی را (که مثل هر آدم عادی دیگری مطمئناً معصوم هم نیست) مورد نکوهش قرار می دهد و اصلاً چه بسا ثریا بغیر از مسئله ی ربا تاوان همین اشتباهش را نیز می دهد که حلال خدا را آنهم با کسی که دلسوزیش برای ثریا و بیننده مشخص است رد می کند تا خانواده ای را بی مدیر مدیریت کند و اینچنین با سرهنگ روبرو شود.

ثریا اگر چه برایش مهم است که ربا ندهد و مشارکت داشته باشد اما جایی که اسم زیان به میان می آید دست و پایش چون ایمانش می لرزد و پذیرفتن لفظ ریا را بر اصل زیان ترجیح می دهد.

ثریا اگر چه ظاهرالصلاه است اما آیا می توان گفت یک مذهبی آگاه است؟ آیا ثریا توانسته لگام بر توقعات بی حد فرزندانش بزند؟ آیا ثریا توانسته است فرزندانش را محجبه بار آورد؟ آیا ثریا به جای این که فرزندانش را از ازدواج زودهنگام بازدارد توانست توقع و تفکر بچه ها را در ابتدای زندگی کنترل و مدیریت و برای زندگی مشترک آماده کند؟ آیا این ها و همه ی آنها که در سریال های دیگری که نشان دهنده ی مسائل مذهبیون جامعه است در جامعه کم مشاهده می شود؟ آیا مذهبیون ما در تربیت فرزند بیشتر راه تعادل را در پیش می گیرند و یا راههای افراط و تفریط را؟ برخی از مذهبیون مانند مذهبیون سریالهای ما بچه ها را به خودشان وامی گذارند و برخی دیگر فرزندان خویش را تحت فشارهای سنگین دین زده می کنند؟ آیا نمایش این موضوعات نمی تواند برای خانواده ها قابل تحلیل و آموزنده باشد؟

چرا منتقد ما توقع دارد در یک خانواده ی مذهبی یا برای یک خانم چادر مشکلی و یا اشتباهی اتفاق نیفتد تا بتوان الگوپذیری از آنها را زیاد کرد؟ آیا مومنین کمی داریم که یا پاسخگوی سوالات دینی فرزندانشان نیستند و یا اصلاً با طرح سوال آنها برخورد می کنند؟ آیا حفظ مذهبیون و خانواده هایشان و کمک به رفع اشتباه هایشان کمتر از الگوسازی آنهاست؟

دوستان منتقد! من هم مثل شما از این که چادر در قتل سهوی حتی یک درصد سهیم باشد ناراحت شدم و ترجیح می دادم که نویسنده آلت دیگری را برای قتل انتخاب کند، ولی نباید فراموش کرد که هر چیز خیلی خوب هم اگر صوری و ظاهری با آن برخورد شود، می تواند منجر به هدایت نشده و باعث گمراهی نیز باشد، به نظر من تعصب به بهترین چیزها نیز اگر بدون فکر و تحلیل ایجاد شود، موجب نجات نخواهد بود چرا که تعصب بدون تفکر نه قابلیت دفاع دارد و نه قابلیت بقا.

مطالب مرتبط:
 تا ثریا گامی به سمت پورنوکراسی؟!
شیدایی کجا و تا ثریا کجا!
 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.  


 


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه