لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره

95/12/19
9:3 ص

ایرادات و تناقضات فروشندهاز ایرادات و تناقضات فروشنده ، این است که یک متجاوز عائله مند و دچار مسائل مالی که با وانت کار میکند، با حوصله وارد خانه فاحشه ای شده، بدواً پولی را در ویترین گذاشته و در عین حال هم متوجه تغییر همه اثاثیه خانه ای که بارها به آن آمده بود، نشده است! البته ممکن است کسی مدعی شود او پول را پس از ارتکاب جرم روی قفسه گذاشته است که این هم با فیلمنامه سازگار نیست چرا که متجاوز اینقدر هول شده بود که موبایل، سوئیچ و ماشینش را جا گذاشته، پس چطور میتواند پرداخت هزینه به کسی که در حین ارتکاب جرم، فهمیده فاحشه هم نبوده را فراموش نکرده باشد! البته این ایرادات و تناقضات فروشنده ناشی از یک هدف مشخص است، فرهادی میکوشد آنجایی که قرار است وضعیت روحی زن و شوهر را به تصویر بکشد، گزاره هایی را نشان دهد که تجاوز را تأیید کنند و آنجایی که میخواهد مظلومیت پیرمرد متجاوز را نشان دهد، مسائل را مبهم و سطحی مرور کند و این تناقض هم ناشی از تلاش فرهادی برای مقصر و سیاه نشان دادن جامعه به جای افراد است.

از ایرادات و تناقضات فروشنده ، موضع فیلم درباره بروز تجاوز یا عدم آن در فیلم است و حتی خود فرهادی هم به سوال خبرنگاران در این خصوص شفاف جواب نمیدهد؛ با این وجود فرد متجاوز در فیلم میگوید پس از این که فهمیده مورد تجاوز را ابتدا اشتباه گرفته در اثر وسوسه، به فعلش ادامه داده است که این یعنی پیرمردی که خودش همسری محجبه و عفیفه دارد، عامدانه و عالمانه به زنی که بدکاره هم نبوده، به زور تجاوز کرده است. البته نحوه تشریح صحنه جرم در حمام (که توسط یکی از همسایه ها بیان میشود)، اظهارات زن که «نگاه های مرد متجاوز» را به خوبی در خاطر دارد، صحنه ای که شوهر یک جفت جوراب را در گوشه اتاق خواب (و نه حمام که محل پیدا شدن جسم مجروح زن است) پیدا میکند که آغشته به ماده ای چسبناک است و پس از انداختن آن جورابها در سطل آشغال، دستانش را با وسواس میشوید، بروز تجاوز را تلقین میکند اما چون فروشنده میخواهد نهایتاً برای پیرمرد مظلوم نمایی کند اصرار دارد مهر تأیید بر این تلقین نزند!

اصغر فرهادی فروشندهایراد اساسی دیگر فروشنده این جاست که متجاوز با آن کهولت سن، قلب بیمار، نیاز به قرص زیرزبانی و توان جسمی پایین، وارد صحنه جرم شده است، به زنی به زور تجاوز نموده، با پای مجروح و خونین از پلکان پایین آمده و بدون ماشینش، از صحنه حادثه فرار کرده، و در عین حال هم دچار سکته نشده است، اما در انتهای فیلم و پس از خوردن یک سیلی در اتاقی که جز خودش و شوهر آن زن حضور ندارد، سکته و فوت میکند! همه این گزاره های سست، متناقض و مضحک از یک جهت در فیلمنامه وارد شده اند که اولاً تجاوز این پیرمرد در پرده ابهام قرار گیرد چرا که با تأیید قطعی فعل تجاوز، مظلوم نمایی برای متجاوز سخت میشود و ثانیاً بیماری، کهولت، اشتباه، وسوسه، سیلی، سکته و نهایتاً فوت، او را در ذهن مخاطب، بی تقصیر، مظلوم و بی اراده نشان دهد و در جایی که همه اشخاص مظلوم نشان داده شدند، اعتقادات و جامعه ایران، ظالم تلقی شوند.

نقطه افتراق داستانهای فرهادی با آموزه های دینی و قصص قرآنی این است که رب کریم با ابزارها و سنتهای خود، هدایت و کمال انسانها را دنبال میکند و این نگاه را ترویج و عملی میکند که دنیا دار مکافات است و به خوبی ها و بدیها پاسخ در شأن میدهد و این که عفیفها و باحیاها را از شر بی عفتها و متجاوزان حفظ میکند! اما در مکتب فرهادی، داستانها برخلاف این سنت و قاعده و درس تربیتی، روایت میشوند، فرهادی میکوشد صحنه هایی که احتمال وقوع هر یک از آنها شاید یک در میلیون هم نباشد را در کنار هم بگذارد و آنها را به مجموعه ای از تناقضات تبدیل کند تا از این داستانها برای رد این منطق استفاده نماید، تناقض آشکار و مهم آثار فرهادی این است که در آثار او، جامعه ای را بد و سیاه نشان میدهد که از مجموعه انسانهای خوب و سفید تشکیل شده است.

یکی از ایرادات فروشنده و آثار فرهادی این است که برای مجبور و بی تقصیر نشان دادن خیانت کاران، متجاوزان، کسانی که خودکشی میکنند، کسانی که برای مهاجرت از کشور، قید خانواده را میزنند و حتی کسانی که در تاکسی به بغل دستی خود تهمت «تنه زدن» میزنند و برای این که جامعه، اعتقادات و حکومت را مقصر همه بدیها نشان دهد و به ایشان هرچه بیشتر متلک بگوید، استانداردهای فیلمنامه و فیلم را رعایت نمیکند و به ساختن صحنه های بی ربط و متناقض و جدا از موضوع فیلم می پردازد؛ اساساً فرهادی دنبال مانور کردن روی جبر اجتماعی در ایران است و نه تقبیح بدیها و بدکاران! و این رویکردی هست که جشنواره های مطرح خارجی نیز به آن بسیار اهمیت میدهند، اینقدر که حتی استانداردهای فیلم و فیلمنامه را از اولویت خارج میکنند و فیلمهایی مانند فروشنده، جدایی نادر از سیمین و آرگو را مورد تقدیر قرار میدهند.


nazokbin

95/12/19
8:36 ص

اصغر فرهادی فروشندهبرآوردم از فروشنده و سایر آثار اصغر فرهادی این است که هیچ ایرانی بابت هیچ کاری نکوهش کند، یعنی همه شخصیتهای آثار او حتی اگر مرتکب بدترین جرائم و معاصی شده باشند به نحوی معرفی میشوند که مخاطب اگر به ایشان حق ندهد، لااقل ایشان را مقصر نداند! او میکوشد همه مجرمان و گناهکاران آثارش را مجبور و معذور نشان دهد و بعضاً برای ایشان مظلوم نمایی هم بکند و در عوض، جامعه، حکومت و اعتقادات را مقصر بشناساند و در این مسیر از نسبی نشان دادن اخلاق ابایی نداشته باشد، در آثار فرهادی بیان این پیامها و متلکها اینقدر مهم میشود که بعضاً حتی استانداردهای یک فیلمنامه را نادیده میگیرد.

فرهادی در فروشنده، یک پیرمرد متجاوز را به نحوی به تصویر میکشد که مخاطب او را مقصر نداند و تا آنجایی مظلوم نمایی را ادامه میدهد که پیرمرد متجاوز، پس از سیلی خوردن از شوهر زن مورد تجاوز، در اثر ناراحتی میمیرد و عملاً فردی که با تجاوزش آرامش، اعتبار و شخصیت یک خانواده را گرفته است، مظلوم از دنیا میرود و مخاطب را به این نتیجه میرساند که کاش مکانهای رسمی برای هوسرانی وجود داشت تا فاحشه ها در خانه ها فساد نکنند و پیرمردها هم بتوانند آنجا هوس خود را فرونشانند و این که کاش غیرت، حیا، آبرو، وفاداری به همسر و…. اینقدر مهم نبودند که افراد برایش دچار تنش، درگیری و سکته شوند.

از دیگر نکات آثار فرهادی که دوستشان ندارم این است که او مجرمان و متخلفان و شخصیتهای منفی آثارش را با ظاهر و رفتار کاملاً عادی و انسانی نشان میدهد و تا آخر فیلم حفظ میکند تا اگر دختری در آثارش خودکشی میکند، یا زن و شوهری به نقطه طلاق یا مهاجرت از کشور میرسند، یا پدر پیر و عائله مندی به زنی جوان تجاوز میکند، به راحتی به اطرافیان همه ایرانیان قابل تعمیم باشد، در واقع او با این کارش، سیاهیها و تباهیهای آثارش را به تمام جامعه و همه خانواده ها و افراد تعمیم میدهد.

از دیگر نکات آثار فرهادی که البته خیلی از نقادان شاید به آن انتقادی نداشته باشند این است که او فقط معضلات و سیاهیها را نشان میدهد بدون این که بخواهد برایشان راه حلی ارائه دهد، او نه تنها راه حلی ارائه نمیدهد بلکه حتی امیدی هم باقی نمیگذارد، متأسفانه پایان آثار او به خودکشی، طلاق، مهاجرت از کشور، مرگ، قهر، ناامیدی مطلق و سیاهی ختم میشود تا داستانهای سیاه او با یک پایان سیاهتر، نهایت سیاه نمایی از جامعه ایرانی را به نمایش بگذارد، نمایشی که برخی برایش به راحتی دست به اسکار میشوند، چه جدایی نادر از سیمین و فروشنده باشند و چه آرگو.


nazokbin

95/12/19
8:33 ص

معظم رهبری به دولتمردان گفته است از دولت قبل انتقاد نکنید، حال این که مقام معظم رهبری در خصوص مسئله ریزگردها و قبلاً درباره برخی مشکلات دیگر به دولت فرمودند این که فقط تقصیر را متوجه قبلی ها بکنید فایده ای برای مردم ندارد و باید برای حل مسائل کار کرد چرا که فرصت اندک است و زود از بین میرود و این که فردا این سیاه نمایی ها درباره دولت فعلی هم رخ داد و این مسئله ای هست که به همه دولتها به انحاء مختلف گوشزد میکردند؛ رهبر معظم انقلاب اخیراً هم این چنین فرمودند:

«درست است که برخی مسائل به چاره‌اندیشی‌های بلندمدت احتیاج دارد اما این حرف که وضعیت فعلی نتیجه به فکر نبودن گذشتگان است، کافی نیست و مشکلی را حل نمی‌کند و چند صباح دیگر نیز دیگران همین قضاوت را درباره ما خواهند کرد که چرا برای علاج مشکل مردم کاری انجام نشد.»

ولی متأسفانه آقای روحانی همانطوری که در مقدمه بیان شد، به جای ابراز تبعیت از این پیام دلسوزانه رهبری، آن را با طعنه و کنایه و اینچنین پاسخ گفت:

«درباره دولت گذشته می گوییم بعضی ناراحت می شوند وقتی آن دولت بود می گفتند انتقاد نکنید تضعیف می شود الان هم می‌گویند چکار دارید آن دولت که رفته درباره دولت خودتان حرف بزنید.»

اما این پاسخ نه تنها اصرار به فرافکنی از پاسخگویی است بلکه حاوی نکته دیگری هم هست، این که روحانی وانمود میکند مقام معظم رهبری نسبت به این دولت موضعی با سیاه نمایی و غیرمنصفانه گرفته است، حال این که مقام معظم رهبری همواره نسبت به سیاه نمایی از دولتهای گذشته ابراز نارضایتی میکردند و این مسئله را در خصوص رئیس جمهور قبل نیز بیان کرده بودند آنجایی که درباره مناظره های انتخاباتی سال 88 دو طرف مناظره ها را این طور مورد شماتت قرار دادند:

«متأسفانه برخی مواقع مناظره ها حالت تخریبی پیدا میکرد و به سیاه نمایی افراطی خدمات دولت فعلی و در مقابل، سیاه نمایی عملکرد دولتهای قبلی کشیده میشد و در میان طرفداران نامزدها التهاب و نگرانی ایجاد میکرد، یک طرف به رئیس جمهور قانونی کشور، صریحترین و خجالت آورترین اهانتها و تهمتها را بیان میکرد و با پخش کارنامه های جعلی برای دولت، رئیس جمهور متکی به آرای مردم را دروغگو، خرافاتی و رمال مینامید و اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا میگذاشت و طرف دیگر هم، با اقداماتی مشابه، کارنامه درخشان 30 ساله انقلاب را کمرنگ جلوه میداد و شخصیتهایی که عمرشان را در راه نظام صرف کرده اند زیر سؤال میبرد و اتهاماتی را که در مراجع قانونی اثبات نشده است بیان میکرد».

و این در حالی بود که عملکرد دولت نهم به لحاظ شاخصهای آماری و از نظر مردم، قابل قبول بود و با این وجود، مقام معظم رهبری از این که این دولت در کنار ارائه عملکردش بخواهد کارنامه دولتهای گذشته را زیر سؤال ببرد انتقاد داشت، چه رسد به این که دولتی به لحاظ عملکردی کارنامه ضعیفی داشته باشد و به جای پاسخگویی بخواهد دولتهای قبل را مقصر ناکارآمدی خود نشان دهد! عبارات رهبری نشان میدهد که ایشان اساساً با این که دولتها بخواهند با زیرسوال بردن دیگران، از مسئولیت فرار کنند و کارشان را بزرگ نشان دهند، رضایت ندارند و از همین رو، آنهایی که امروز نسبت به دولت یازدهم انتقاد میکنند هم باید حواسشان باشد انتقادات منصفانه باشد و به شکلی نباشد که کلیت انقلاب و تفکر انقلابی زیرسؤال برده شود.

اما متأسفانه رویه ای که در کشور مشاهده میشود این است که از یک سو آنانی که در قدرت قرار ندارند، مسئولان را با سیاه نمایی مورد انتقاد قرار میدهند و حتی بعضا پا را فراتر مینهند و اقدام به سنگ اندازی در امور دولتها حتی با هماهنگی با بیگانگان مینمایند (مانند آنچه که پس از فتنه 88 با گرادادن به دشمن و کمک به وضع تحریمها و تأسیس صرافیهای غیرمجاز در کشور رخ داد)، از سوی دیگر آنانی که در قدرت قرار میگرند عملکرد خود را به قیمت سیاه نمایی از کلیت همه دولتهاق قبل بزرگ میکنند و در ناکامیهای خود نیز، دولتها و یا سایر قوا و نهادها را مقصر معرفی میکنند که این رویه متأسفانه از سوی حامیانشان هم دنبال میشود، حال این که باید به این روند سیاه، با حرکت به سمت مسئولیت پذیری و نقد و مطالبه گری منصفانه، دلسوزانه و منطقی پایان داد.


nazokbin

95/12/13
10:40 ص

روحانی درباره انداختن قطعنامه های سازمان ملل در منقلآقای روحانی دیروز (95/12/7) در سخنرانی خود در جمع مجریان انتخاباتی درباره قطعنامه های سازمان ملل گفت:

«برخی فکر میکردند منقل در کنار دستشان است و قطعنامه های سازمان ملل را داخل منقل می اندازند و تمام میشود.»

با توجه به سابقه جسارتهای قبلی و روحیه پرخاشگری وی در برابر منتقدان و حتی شخص مقام معظم رهبری، برخی رسانه ها و اشخاص، سخنان فوق را با هشدار مقام معظم رهبری خطاب به نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا که حرف از پاره کردن برجام میزدند مرتبط دانستند. مقام معظم رهبری در 25 بهمن امسال در این خصوص اینچنین فرموده بودند:

«برجام را ابتدائاً نقض نخواهیم کرد امّا اگر آمریکاییها برجام را پاره کنند، آن را آتش می زنیم!»

چه اظهارات دیروز روحانی با هدف کنایه به کلام مقام معظم رهبری باشد و چه نباشد، این دو سخن نمیتوانند باهم ارتباط منطقی داشته باشند، چرا که:

اولاً مقام معظم رهبری با مذاکره و ‌توافق برای حل مسأله هسته‌ای هرگز مخالف نبوده‌اند و قبل از بر سرکار آمدن دولت یازدهم نیز مذاکراتی برای حل مسئله هسته ای با گروه 5+1 و حتی مستقیماً با آمریکا (در عمان) انجام شده بود.

ثانیاً اگر مقام معظم رهبری در جایی برای مذاکرات، خط قرمز یا شرط و شروط گذاشتند، در جهت مخالفت با توافق یا لغو قطعنامه های سازمان ملل نبود، بلکه برای جلوگیزی از تضییع حقوق ملت در برابر زیاده‌خواهیهای موجود و بدعهدیهای احتمالی بوده است.

ثالثاً انسان خیلی باید ذلیل باشد که حتی باوجود پاره کردن برجام توسط آمریکا، از آتش زدن آن ابا داشته باشد؛ و البته پاره کردن برجام صرفاً پاره کردن کاغذنوشته آن نیست، بلکه کارشکنیهایی که موجب تضییع حقوق ایران در برجام میشود هم به منزله پاره کردن برجام هستند.

رابعاً مقام معظم رهبری در برابر قطعنامه های سازمان ملل و تحریمها هرگز شعاری برخورد نکردند؛ ایشان همواره فرمودند تنها راه مقابله با جنگ اقتصادی دشمن، تحقق اقتصاد مقاومتی با اقدام و عمل است؛ مقوله ای که متأسفانه روحانی و برخی دولتمردان آن را در حد یک لقلقه زبان نگه داشته اند.

البته مطلب فوق این احتمال را منتفی نمیداند که روحانی با این سخنان در پی کنایه زدن به مقام معظم رهبری باشد به خصوص که میدانیم روحانی در شرایط بسیار سختی به سر میبرد و در حالی که تنها 80 روز به انتخابات باقی مانده است، در خلاء عملکردهای قابل ارائه، ناچار است با حرفهای هرچند بی ادبانه، تند و بی ربط، نظرها را به خودش جلب کند.


nazokbin

95/10/16
6:52 ع

اصغر فرهادیآقای اصغر فرهادی ، سلام! این که شما به عنوان یکی از سیاه ترین هنرمندان کشور تازه پس از خواندن یک گزارش، از مشکلات زندگی مردم مطلع و شرمگین شوی نمیتواند برایم قابل بخشش باشد چرا که قاعدتا چون شمایی باید بارها و بارها به دنبال سوژه با چنین موضوعاتی مواجه شده باشد و درباره شان اثری بسازد، لیکن متأسفانه این مسئله در شما وجود ندارد و با این وجود در این مطلب میکوشم پاسخی به متن منتسب به شما خطاب به آقای حسن روحانی، تنظیم نمایم:

آقای اصغر فرهادی ! شما مشکلات این سی و اندی سال را مایه شرمندگی دانستی ولی خوب است بدانی که اولاً مشکلات کشور در این سی و اندی سال بوجود نیامده است، بلکه سالهای سال قبل از انقلاب، مردم این کشور، با فقر، فساد و تبعیض با ابعاد بسیار بزرگ تری مواجه بوده اند، ثانیاً نمیتوان تمام این سالهای پس از انقلاب و زحماتی که برای بردن امکانات به مناطق دورافتاده و حمایت از محرومان و پیشرفت آنها با راه اندازی جهاد سازندگی، کمیته امداد امام خمینی و بسیج سازندگی و… بردن راه آسفالته، برق، آب، گاز، تلفن و… به یک یک روستاهایی که سالها از ابتدایی ترین امکانات زندگی محروم بودند نادیده گرفت.

آقای اصغر فرهادی ! شما که این همه به ساخت فیلمهای سیاه مشهور هستی، چطور تا امروز فیلمی با محوریت فقر و تبعیض و ریشه های آن و راهکار رفع آن نساخته ای؟! منظورم از این فیلمهای سیاهی نیست که تاکنون ساختی و در آنها انقلاب و اسلام و ایران را غیر قابل تحمل نشان دادی و اینطور گفتی که تنها راه نجات از اینها، یا خودکشی است و یا فرار از ایران! بلکه منظورم این است که فیلمی بسازی و در آن بگویی که آرمانهای انقلاب، امام و رهبری این بوده و هست که مسئولان در سطح پایین ترین مردم زندگی کنند تا بتوانند درد و رنج مردم را درک کنند و برایشان چاره بیندیشند، چرا فیلمی نمیسازی که در آن بگویی چطور برخی مسئولان با چه توجیهاتی برای خود و دوستانشان حقوقهای نجومی و رانتهای نجومی قائل شدند؟!

آقای فرهادی ! شما از حامیان آقای روحانی بودی و هنوز هم هستی، پس بگو که چطور از آقای روحانی با تفکر سرمایه داری و با این ادعا که مردم مدیر میخواهند و نه خادم! توانستی از او و تفکراتش حمایت کنی؟! پس بگو چطور با ژست روشنفکری، در خدمت سیاستمدارانی قرار گرفتی که با شعار تدبیر، برای فرزندان ذخیره های خود، حق فراغتی تعریف کردند که چند ده برابر بیشتر از تنها دلخوشی برخی خانواده ها، یعنی یارانه نقدیشان است؟! پس چطور طرفدار همان جریانی شدی که رسما میگوید کشاورزان ما را درک کنند چون محصولات خارجی ارزان تر است ما از آنها خرید میکنیم؟! پس چطور از کسانی حمایت میکنی که تیشه به ریشه تولید و اشتغال میزنند و بر جمعیت کارتن خوابها و گورخوابها اضافه میکنند؟!

آقای اصغر فرهادی ! این انقلاب به پابرهنگان و مستضعفان تعلق دارد، امامانش هم، ساده زیستند و فرزندانشان و سایر مسئولان را نیز به ساده زیستی و حمایت از مستضعفان فرمان دادند، اصلاً یکی از آرمانهای جدی این نظام همین ریشه کنی ظلم و فقر و ایستادن در برابر ظالم و مستکبر بود، آرمانی که شمای هنرمند در آثارت آن را چون منطبق با تفکرات روشنفکری شما نبود، کنار گذاشتی و از کسانی حمایت کردی که پیوستن به نظام سرمایه داری را تنها کلید حل مشکلات دانستند، مسئولان نجومی بگیر را ذخیره خواندند و حقوق نجومی را در برابر زحمات برخی از این مفتخورها، ناچیز دانستند! و حالا شما تازه یاد آرمانی افتاده ای که خودتان، سالهاست آن را در گور خوابانده اید؟!

آقای اصغر فرهادی ! شما از آن افرادی که پشت آمبولانس بیمار حرکت میکنند تا خودشان را زودتر به مقصد برسانند خیلی خوب انتقاد کرده ای ولی باید به شما بگویم که صد رحمت به آنها نسبت به شما! آنان دنبال واقعیات کشور حرکت میکنند و از آن سوءاستفاده میکنند ولی شما بدون پرداختن به دغدغه های اصلی و واقعی مردم مانند اشتغال، ازدواج، مسکن، فقر، فساد و تبعیض، آثاری را درباره فرهنگ ایران و خانواده ایرانی ساخته ای که حتی افرادی مانند مطهری و ابطحی نیز آنها را غیر منصفانه و غیرواقعی توصیف کردند و البته شما کاری به این مسائل نداشتی، مسئله شما گویا تنها دست زدن تماشاچیانی بود که بیرون از آمبولانس، برای شما کف میزدند و به شما جایزه میدادند.

آقای اصغر فرهادی ! از این که با دیدن این گورخوابها، گویا از خوابهای ناز روشنفکری و موضوعات کلیشه ای چون حقوق زنان و حقوق بشر بیدار شده ای جای امیدواری دارد و آرزو میکنم این بیداری واقعاً در حد یک نامه نوشتن نبوده باشد، بلکه واقعاً مسیر آثارتان را نیز عوض کند، مسیری که با ریشه یابی و تحلیل و ارائه راه حل مشکلات واقعی همراه شود و به مسائل امروز کشور مثل بیکاری، فقر، تبعیض و درجریان مقابل، حقوقهای نجومی، فساد و اشرافیگری بپردازی که در غیر این صورت باید بگوییم این نامه شما نیز خود در عین اعتراض به سیاستبازی، خود آلوده سیاستبازی است.


nazokbin

94/9/2
2:4 ع

 

rouhani-angry2بعد از این که دولت در اجرای برنامه های اقتصادی و کلید محور! خود با عنوان 100 روزه، 6 ماهه، یکساله، دوساله  و… نتوانست رضایت مردم را جلب کند به منظور همراه نمودن مردم با خود و جلوگیری از ریزش آرای ناپلئونی اش (که مجموع آرای خاکستری و جریانات اصلاح طلب و اعتدال بود)، حملات سنگینی را انجام داد تا جناح مقابل را به عنوان جریان غارتگر ، فاسد و دروغگو معرفی کند ولی با گذشت زمان، پرونده مفاسد اقتصادی جریانات اعتدال و اصلاحات روز به روز در حال قطورتر شدن و اتهاماتی که وارد کردند نیز در حال تبرئه هستند.
امروز پای اصلاح طلبان در پرونده دکلهای نفتی گم شده به دادگاه باز شده است، اثبات مفاسد جریان زنگنه در وزارت نفت با صدور حکم برای امثال ترقی جاه ، حکم دیوان در خصوص دو فقره تخلف 4میلیارد دلاری در برداشت غیرقانونی از صندوق توسعه ملی، برائت حمید رسایی از حکم دادگاهِ فاقد صلاحیتِ تخلفات اداری دولت یازدهم ، رد ادعای دولت یازدهم در خصوص 3000 بورسیه غیرقانونی از سوی کمیسیون اصل 90 ، عدم صدور حکم کیفرخواست علی رغم مانور سنگین در خصوص بازداشت بقایی و گذشت چند ماه از بازداشت نامبرده ، اثبات رانت 650 میلیون یورویی به یک تاجر توسط دیوان محاسبات ، صدور حکم اعدام جعفری تبار (حامی تبلیغاتی روحانی)، بازداشت دو جاسوس در رده های بالای بدنه دولت، محکومیت مهدی هاشمی به جرم اختلاس ، ارتشاء و جعل ، تغییر فرمت قراردادهای نفتی به صورت کاملاً مفسده انگیز ، تکرار دروغ های نوبخت به عنوان سخنگوی دولت در خصوص گرانی نان، ارزاق، بنزین، یارانه ها و … که مجموع این عوامل نشان میدهد روحانی برای گرفتن رأی از همان مردمی که در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری به او رأی دادند هم دچار مشکل خواهد بود، چرا که نه مردم از لحاظ اقتصادی از دولت راضی هستند، نه سیمای رقبا اینقدر سیاه است که نمایش دادند و نه دامان خودشان از دروغ و فساد و رانت پاک است و نه برخوردشان در برابر مردم و منتقدان هیچ اثری از خشوع و احترام و  حتی تحمل دارد و عملاً دولت در هر 4 حوزه عملکرد ، اخلاق ،  سلامت و افشای سیاه نمایی علیه رقبا ، دچار چالش های جدی است.


nazokbin

93/9/14
3:28 ع

 

68100 لزوم برخورد منصفانه با افزایش قیمت نانطی هفته ای که گذشت با مجوز دولت یازدهم به استان ها اجازه داده شد تا با احتساب افزایش هزینه های هر استان، نسبت به افزایش قیمت نان تا سقف 30 درصد به نانوایی ها مجوز صادر شود که اظهار نظر و حساسیت اهالی رسانه و مسئولان کشور را به همراه داشت که لازم دیدم چند سطری در این خصوص تقدیم کنم:

با توجه به این که نان قوت غالب مردم متوسط و ضعیف کشور است و عموماً نیز با آرد یارانه ای تولید می شود، نمی توان به قیمت و کیفیت آن حساس نبود و به همین لحاظ پرداختن رسانه ها و شخصیت های مختلف به بحث گرانی نان یک امر طبیعی و حتی ضروری به نظر می رسد، اما آنگاه که با چنین مقولاتی برخورد سیاسی صورت می گیرد و از آن برای جریحه دار کردن احساسات عمومی استفاده می شود، دیگر مسئله قابل قبول نخواهد بود، خواه این گونه برخوردها با برنامه های دولت دهم شکل گیرد و خواه در برابر برنامه های دولت یازدهم، قرار نیست چون برخی از طرفداران رسانه ای و حتی مسئولان و دولتمردان فعلی قبلاً چنین رویه ای را در خصوص دولت های قبل داشته اند و با نیات سیاسی با هر مسئله ای برخورد می کردند، ما که به برخی اقدامات این دولت انتقاد داریم نیز چنین برخوردی داشته باشیم.

همانطوری که سخنگوی دولت جناب دکتر نوبخت گفتند، چیزی از یارانه دولت در خصوص آرد نانوایی ها کاسته نشده است، بلکه این افزایش قیمت تنها برای جبران افزایش قیمت های کارگری و سایر هزینه های کارگاه های نانوایی صورت گرفته است. وقتی حقوق کارگران یا هزینه ی اجاره نانوایی ها به صورت سالانه افزایش می یابد، نمی توان با تثبیت قیمت نان منتظر حفظ کیفیت و اندازه نان بود، اقدام دولت در صدور مجوز برای افزایش حداکثر 30 درصدی قیمت نان آن هم بدون کاهش یارانه ی دولتی در این بخش، همانند افزایش حقوق کارمندان و کارگران و یا صدور مجوز برای افزایش قیمت لبنیات و خودرو و سایر محصولاتی که توسط دولت قیمت گذاری می شوند، یک مسئله ی قابل پذیرش است و حتی ضروری است و اگر این اتفاق رخ ندهد هم حق مشتریان به واسطه کیفیت و اندازه نان تضییع می شود و هم هزینه های دورریز نان به مراتب افزایش می یابد و البته انتظار می رود دولت همانطوری که در این خصوص به حقوق نانوایان و کارگران نانوایی اهتمام داشته است با نظارت دقیق بر امور نانوایی ها در خصوص وزن چانه ها و کیفیت نان ها نیز به حقوق مصرف کنندگان احترام بگذارد.
بعد نوشت: متأسفانه علی رغم این که دولت گفته بود قصد ندارد از یارانه آرد بکاهد، ولی عملاً با گران کردن آرد طی همین مدتِ افزایش قیمت نان، عملاً بخشی از افزایش مبلغ قیمت نان بابت افزایش قیمت آرد پرداخت می گردد و نوعی خلف وعده از سوی دولت تلقی می گردد.

 


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه