91/12/18
8:21 ص
چندی پیش مقاله ای برای حضور در همایش اقتصاد مقاومتی گیلان (16/12/91) نوشتم که احتمالاً به هزارویک دلیل در همایش مربوطه از سوی داوران محترم رد گردید، در هر صورت با توجه به زمانی که برای تهیه این مقاله گذاشتم و حسن ظنی که به مخاطبان عزیز دارم، مطلبم را همینجا در 3 شماره تقدیم می کنم:
چکیده
اقتصادمقاومتی، واژهایست که با تیزبینی رهبر معظم انقلاب به منظور مقاومت نظاممند و علمی در برابر فشارهای اقتصادی تعریف و مورد تأکید قرارگرفت. این نوع اقتصاد، با نظام های اقتصادی معمول دنیا به لحاظ اهداف و کارکردها تفاوتهای آشکاری دارد که در غالب تضاد بروز پیدا می کند. درک تفاوت ها و تضادهایی که با بکارگیری اقتصادمقاومتی ایجاد می شود و تجویز راه مناسب برای گذر از تفاوت ها و تعارضات در درجهی اهمیت بالایی قرار دارد. در شرایط اقتصادمقاومتی، از ابزارهای اقتصادی در جهت مهیاکردن شرایط پیشرفت کشور، تبدیل تهدیدها به فرصت، غلبه بر فشارهای خارجی، افزایش هزینه تحریم برای تحریم کنندگان و افزایش قدرت تحمل جامعه و مردم استفاده می شود.
این مقاله به نقش ابزارهای اقتصادی اعم از تولید، بازار، سیاستهای پولی، نظام کنترل بازار، مالیات، بیمه، فرهنگِ مصرف...همچنین مراجع مختلف اعم از دولت، مجلس، قوه قضاییه، مردم، بانکها، تولیدکنندگان و تعامل آنها طبق اصول اقتصادمقاومتی میپردازد.
1- مقدمه
با مقاومت جانانه انقلاب اسلامی ایران در برابر دشمنان خارجی، تشدید تحریمها در دستور کارشان قرارگرفت و با توجه به اینکه ادارهی اقتصاد کشور در این شرایط، تابع الزامات متفاوتی با شرایط عادیست، رهبر معظم انقلاب، نسبت بهکارگیری روش اقتصادمقاومتی تأکیدات مکرری فرمودند. اقتصادمقاومتی با ایستادگی دربرابر فشارهای اقتصادی، منافع نظام سلطه را تهدید میکند و به همین لحاظ هرگز از سوی کشورهای مدعی تولید علم، تبیین نگردید و همین مسئله، اهمیت پرداختن جامعه علمی و دانشگاهی کشور را به تبیین این نوع اقتصاد خاطر نشان میکند.
2- اقتصادمقاومتی
اقتصاد مقاومتی، اقتصادیست که در فشارهای سازمان یافتهی اقتصادی که از بیرون کشور اعمال میشود، پیشرفت، آرامش و بقای نظام، جامعه، خانواده و بنگاههای اقتصادی کشور را تضمین نماید، اصولی که در اقتصادمقاومتی باید در دستور کار قرار گیرند عبارتند از:
1-2- شناسایی نقاط ضعف کشور و کاهش آنها به صورت نظاممند.
2-2- جلوگیری از بروز و معرفی نقاط ضعف، پیش از چارهاندیشی برای آنها.
3-2- حربههای دشمن در مواجه با نقاط ضعف باید پیشبینی گردند تا قبل از دشمن برای آنها چارهاندیشی شود، چه بسا همین چارهاندیشیها موجب انصراف دشمن در استفاده از آن حربهها شود که این مسئله در خصوص سهمیهبندی بنزین به وقوع پیوست.
4-2- در پاسخ به فشارها، باید اقدامات تلافی جویانه تدارک دید، به نحوی که فشارهای خارجی برای کسانی که به آن متوسل می شوند، دارای هزینههای زیاد و توجیه ناپذیر گردد.
5-2- تمام نیازهای کشور حتی بدون وابستگی به خارج تأمین گردد.
6-2- تمام ابزارهای اقتصادی و سیاسی در جهت کاهش ضربات اقتصادی دشمن و آرامش اقتصادی کشور استفاده شوند، تا ثبات و آرامش اقتصادی و سیاسی کشور تضعیف نگردد.
7-2- برای هر فشار احتمالی یک راه حل آشکار برای ناامیدکردن دشمن و چند راه حل مخفی و احتیاطی در نظر گرفته شود.
3- چگونگی تحقق اقتصادمقاومتی
در تحقق اقتصادمقاومتی نمیتوان به چند عامل و مشارکت چند نهاد اکتفا کرد، اقتصاد مقاومتی مانند هر نوع مقاومت دیگر، به هماهنگی و برنامه نیازمندست، باید بین قانونگذار، ناظر، مجری، نیرویکار، کارآفرین، بانک، مردم و سایر اجزای اقتصادی وفاق ایجاد گردد:
1-3-جایگاه دولت در تحقق اقتصادمقاومتی
بدون تردید، دولت با در اختیار داشتن ابزارهای متعدد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، مهمترین نهاد در تحقق اقتصادمقاومتی است. دولت میتواند قوانین مورد نیاز خود را با ارائهی لوایح مناسب تأمین نماید. دولت با تنظیم بودجه میتواند منابع درآمدی و ردیفهای هزینهای خود را بر اساس اصول اقتصادمقاومتی تعییننماید. در اقتصادمقاومتی مهماست که دولت روی چه منابع درآمدی حساب باز کردهاست و درآمدش را در چه مواردی هزینه میکند. یک بودجهی منضبط، هدفدار و در مواقع لزوم نیز قابل انعطاف، شرط لازم تحقق اقتصاد مقاومتیاست. یقیناً در صورتی که بودجه با رویکرد اقتصادمقاومتی نوشته نشود، نمی تواند مولودی به نام اقتصاد مقاومتی متولد نماید.
1-1-3- منابع درآمدی دولت
بودجه دراقتصادمقاومتی، بایستی کمترین وابستگی را به منابعی پرخطر داشته باشد، منابع پرخطر درآمدی تحت تأثیر فشارهای خارجی ممکن است محقق نشوند و همین مسئله دولت را به وابستگی کمتر به درآمد حاصل از فروش نفت و گاز ملزم میکند، که عدم تحقق این الزام، موجب شدهاست تا نفت و گاز به جای این که یک نقطهی قوت برای تأثیرگذاری بر عوامل خارجی بهکار رود، به یک نقطه ضعف برای ما تبدیل شود. هم اکنون دولت، مهمترین عامل مؤثر در بروز مشکلات اخیر اقتصادی را، کاهش درآمد حاصل از فروش نفت و گاز بیان میکند، حال این که با کسب درآمدهای عادلانه از مالیات یا سایردرآمدهای مطمئن، این مشکلات هرگز به وقوع نمیپیوست. متأسفانه یک شرکت خدماتی یا تجاری با 5 نفر کارگر، مالیاتی معادل یک کارمند ولی دیرتر از او پرداخت میکند. متأسفانه دلالانی که بعضاً فقط با دو تماس تلفنی به یک درآمد کلان میرسند، مالیاتی بابت این درآمدشان پرداخت نمیکند و اینها نشان میدهد که دولت کنترلی روی گردش پول و کالا و عملاً در اخذ مالیات واقعی از مردم ندارد و بیشترین مالیات را در کشور، طبقات ضعیف و متوسطِ کارمند و کارگر پرداخت میکنند و طبقات مرفه به نسبت سرمایهی خود، مالیات کمتری پرداخت میکنند که اصلاح این رویه منوط به ایجاد ساختاری است که درآمدها و داراییهای مردم کاملاً قابل پایش باشند و قوانین مناسبی برای کسب مالیات عادلانه از طبقات متول نیز فراهم گردد.
2-1-3- بازار
1-2-1-3- انحصار: دولت در تحقق اقتصادمقاومتی نباید بگذارد که انحصار و رانت در دست افراد معدودی قرارگیرد، چرا که همین مسئله به عنوان یک ابزار برای فشار به بازار مورد استفاده قرار خواهدگرفت، مسئلهای که نیازمند ورود و تشویق بخشهای مختلف غیردولتی دارد و این مهم تنها با ایجاد حس اعتماد و حمایت از بخش خصوصی و جلوگیری از سرکوب آنها توسط قدرتهای دولتی و شبه دولتی با اجرای صحیح اصل 44 میسر میگردد.
2-2-1-3- واردات: در اقتصادمقاومتی نباید از واردات به عنوان یک راه طولانی مدت استفادهنمود و در شرایطی که واردات محصولی اضطراری باشد، باید از منابع متعدد، قابل اعتماد و بعضاً پنهان برای کنترل بازار استفادهشود. اصل دیگر در خصوص واردات این است که نباید به بهانههایی مانند ارزانی یا کیفیت کالای وارداتی، گذاشت تولید داخل دچار آسیب شود، چرا که تأمین کالا با واردات، تحت تأثیر تحریمها سخت و غیر ممکن میشود، اما خودکفایی و تأمین نیاز از داخل کشور هرگز تحت تأثیر تحریم مختل نمیگردد. از مباحث بسیار مهم در واردات این است که به هیچ وجه نباید با انحصارهایی که نمونه اش در بحث واردات علوفه و کمبود آن در کشور رخ داد، موجب شویم بازار واردات تنها در دست عدهای که تنها به منافع خود میاندیشند و رقیبی نیز ندارند قرارگیرد. از دیگر مباحث در واردات این است که واردات نباید مانعی برای تولید داخل باشد، اشتباهی که سالها در کشور ما به خصوص در زمینهی واردات از چین و واردات بیرویه محصولات کشاورزی رخداده است. ابزار واردات، تنها و تنها باید در خدمت تنظیم بازار (در موارد گرانیهای موضعی) و جبران کاستی های تولید داخل باشد، نه این که محفلی برای سودآوری برخی انحصار طلبان و تجار گردد که اولین منفعتشان در تعطیل شدن تولید داخل و ایجاد بهانه برای واردات بیشتر است.
این مطلب در خاکریز فرهنگی خیبری ها منتشر گردیده است.
گام به گام تا اقتصادمقاومتی، قسمت دوم
گام به گام تا اقتصادمقاومتی، قسمت سوم
91/11/30
12:21 ص
بحث پسته ی برنامه این هفته ی پایش، داغ بود. میهمان تلقنی و میهمان حضوری برنامه آقایان عسکراولادی و نهاوندیان از مخالفان محدودیت صادرات پسته بودند اما منطقی که پشت بحث وجود دارد را به دلایل زیر قبول ندارم:
این که ما چون صادر کننده ی پسته هستیم، نباید بازار پسته مان را از دست بدهیم و به همین دلیل باید همچنان صادر کنیم را حقیر قبول ندارم، چرا که شرایط فعلی کشورمان طوری است که نمی توان از قوانین ساده ی اقتصادی تبعیت کرد، ما در جهاد اقتصادی هستیم و راهکار ما اقتصاد مقاومتی است. اگر ما برای جذب چند دلار بیشتر کاری کنیم که قیمت مایحتاج مردم آنقدر بالا برود که نتوانند آنها را ابتیاع کنند، در واقع دچار خسران عظیمی شده ایم که با هیچ مبلغی قابل جبران نیست.
وقتی بازار صادرات ما قیمت فروش همان جنس را در داخل به تناسب افزایش قیمت ارز افزایش می دهد باید صادرات را با محدودیت مواجه کرد، محدودیتی که چند ماه پیش بر لزوم آن تأکید کرده بودم و اکنون چندقلم محدودیت صادرات را در مرغ و پسته می شنویم که هنوز کم است و با کارشکنی مواجه میشود. به عنوان مثال، قیمت لبنیات به دلیل صادرات نامحدودی که دارد، در داخل کشور از کنترل خارج شده است و این مسئله اهمیت محدودیت کنترل صادرات در مایحتاج ضروری مردم را خاطر نشان می سازد.
اگر قرار باشد منافع برخی تجار و دلالان که قدرت سیاسی و نفوذ بالایی دارند در تضاد با منافع مردم قرار گیرد، آنچه که باید ترجیح داده شود، رفاه مردم است نه منافع تجار و اینک مردم گرفتارند و تجار به فکر از دست دادن بازارهای خارجی شان است، انگار نه انگار که مردم کشورشان از تولیدات کشورشان محروم مانده اند!!! انگار نه انگار برخی اقلام ضروری خانوار مانند لبنیات و مرغ و گوشت از سفره ی هموطنان شان در حال حذف شدن است!!
اگر قیمت پسته به 60 هزارتومان و بیش از آن هم برسد طبقات مرفه که دارایی و درآمدشان نیز افزایش یافته است، دچار مشکل نمی شوند، بلکه مردم طبقات متوسط به پایین هستند که گرفتار و محروم می شوند و در این میان، این توصیه که به جای کنترل صادرات، مردم خرید نکنند، تنها در جهت حفظ منافع تجار وصادرکنندگان است، نه منافع مردم!!! و در این میان طبقات مرفه هم مایحتاج خود را به هر قیمتی تهیه می کنند و فقط سفره ی طبقات ضعیف است که کمرنگ تر می شود و حال این که کنترل صادرات به صورت محدود می تواند منجر به حفظ کیفیت زندگی طبقات مستضعف شود.
کسب نظر از تجار و صادرکنندگان در چنین مقولاتی یقیناً جز به نفع همین اقشار پیش بینی نمی شود و کاش در برنامه ی ارزشمند پایش افرادی هم به نمایندگی از مردم و مصرف کنندگان در برنامه شرکت می داشتند تا از حقوق مردم دفاع کنند.
برچسب های مرتبط: برنامه پایش(9) اقتصاد مقاومتی(4) جهاد اقتصادی(4) صادرات(3)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/10/30
9:13 ع
طرح مشکلات تحریم در کشور از آنجا آغاز شد که برخی سوءمدیریت های دولت و برخی حمله های غیر منصفانه منتقدین و لجاجت های این دو موجب شد تا دولت در دفاع از خودش جنبه های تحریم و تأثیر آنها را بر اقتصاد کشور علنی نماید. بعد از طرح مشکلات تحریم در جامعه توسط مسئولان، متأسفانه امید دشمنان به پیروزی با این حربه بیشتر شد، آن قدر که صدای هل هله های شوم وحشیانه شان به گوش مان می رسد، تحریم هایی که زندگی روزمره مردم را از غذا تا درمان و سلامتی هدف گرفته است و اگر چه با مدیریت بهتر و دقیق تر تا حدود زیادی قابل پیشگیری بود ولی اکنون نقطه ی امیدی برای دشمن شده است. در این شرایط دولت و مجلس اقدام به نشست مشترکی برای بررسی و رفع مشکلات کرده اند که در مطلب قبلی همین وبلاگ به آن پرداخته ام اما از نگاه دیگر در این نشست باید به غیر از محصولات مدیریتی از مردم نیز مدد جست.
مردم ولایی و مومن ایران می توانند جور اشتباهات و نقصان های مسئولان را در همکاری و اجرای اقتصاد مقاومتی به دوش بکشند، مردم به انقلاب و استقلال کشورشان علاقه دارند و اگر صادقانه و مسئولان از ایشان خواسته شود، حاضرند ایثارگرانه از خودگذشتگی کنند. همدلی و وحدت مسئولان اگر حقیقتاً برای حل مشکلات و در راستای مقاومت جانانه در برابر تحریم ها باشد و از حرف به عمل و رفتار برسد، حتماً مردم نیز با حس اعتمادی که به مسئولان پیدا می کنند بیشتر حاضر به همکاری خواهند شد. همانطوری که در دوکلام اقتصادی با مردم و 2 تکلیف اقتصادی مهم ما در این شرایط به آنها پرداختم ما مردم می توانیم سهم بسیار ویژه ای در گذشتن از این مرحله داشته باشیم، برای نیل به این هدف، باید با موارد زیر را مورد اهتمام جدی قرار دهیم:
1- صرفه جویی در مصرف همه چیز برای کاهش واردات و افزایش صادرات
2- پرهیز از خرید محصولات خارجی و ارز بر برای صرف ارز در جاهای ضروری
3- پرهیز از مصرف پول برای دلالی که موجب افزایش تورم و نتیجتاً کاهش ارزش پول ملی و تضعیف اقتصاد کشور می شود.
4- دمیدن حس آرامش و روحیه مقاومت در اطرافیان و اجتماع به منظور افزایش مشارکت عمومی در پوشاندن مشکلات و مراعات کردن انصاف بیشتر نسبت به همدیگر
5- پرهیز از مسافرتهای غیر ضرور خارجی از سیاحتی گرفته تا زیارتی غیر ضروری
6- سپردن نقدینگی به بانک و بورس در جهت تقویت نقدینگی تولید و صنعت در کشور
7- همت بیشتر از سوی سرمایه دار و نیروی کار در جهت افزایش تولید و بهره وری و نتیجتاً کاهش واردات و افزایش صادرات
8- توکل به خدا و توسل به اهل بیت همواره در حل مشکلات به خصوص وقتی که با تلاش همراه می شود معجزه می کند و نمی توان آن را نادیده گرفت
با رعایت این موارد به مسئولان فرصت می دهیم تا با همدلی و وحدت مشکلات را حل کنند، تا به شرایط عادی برسیم، فقط کافیست مسئولان به صورت جدی از مردم بخواهند، کافیست مسئولان مجلس و دولت با اقرار به کوتاهی های خودشان در ایجاد تفاهم و همکاری و سوء مدیریت و باتعهد بر تلاش برای جبران اشتباهات، از مردم بخواهند تا مردم نیز عاشقانه همکاری کنند، نکته مهم این است که مردم به چنین دعوی صادقانه ای پاسخ رد نخواهند داد و تمام تلاش خود را برای حل مشکلات خواهند نمود.
مطالب مرتبط:
2 تکلیف اقتصادی مهم ما در این شرایط
دوکلام اقتصادی با مردم
اقتصاد مقاومتی یعنی ..
یا مهدی! ادرک انقلابنا
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/10/19
4:45 ع
امروز وزیر نفت گزارش داد که فروش نفت 40 درصد و فروش گاز 45 درصد کاهش یافته است، احساس کردم باید ما هم بیشتر کمک کنیم و نباید شرایط را مانند قبل فرض کنیم، اصلاً کاری به زحمات و اشتباهات و مدیریت ها و سوءمدیریت ها و سوءاستفاده ها و حتی خیانت های دیگران ندارم، بیایید ببینیم ما خودمان چقدر به انقلاب و کشور و استقلال کشورمان علاقه داریم؟ یقیناً در این شرایط دشمنان قسم خورده کشور بر آنند تا با فشار اقتصادی، مردم و انقلاب را از پای درآوردند و از آنجا که حفظ نظام از اوجب واجبات است، شناخت مسئولیت هر بخش اعم از دولت، مجلس، قوه قضاییه، تولید کنندگان و در نهایت مردم و عمل به آن تکالیف از واجبات مهم به شمار خواهد رفت، یقیناً ما مردم نیز دارای در حفظ نظام دارای تکالیفی هستیم، که باید به اندازه علاقه و ایمان مان در جهت حفظ انقلاب و استقلال کشور از این تکالیف تقدیم می شود غفلت نورزیم:
1- در شرایطی که واردات هر کالایی از لوکس تا حیاتی محتاج ارز است و با توجه به کاهش فروش نفت در تأمین ارز نیز مشکل داریم، بیایید تا جایی که حیاتی نیست، اجناس خارجی نخریم، این کار موجب می شود با فروش کمتر نفت نیز بتوانیم راحت تر مشکلات را پشت سر بگذاریم و این اجازه را به دولت بدهیم تا ارز را صرفاً در موارد ضروری مانند دارو و مواد اولیه صنعت و تولید و رسیدن به خودکفایی در موارد حیاتی صرف نماید.
2- در حالی که هر چه مصرف مان کمتر شود، هم نیاز کمتری به واردات پیدا می کنیم و هم امکان صادرات و درآمد ارزی بیشتری پیدا می کنیم، می توانیم روی صرفه جویی بیش از این تأکید بورزیم. در باب صرفه جویی همه چیز در اولویت قرار دارد، چرا که در مورد هر کالایی یا به خودکفایی رسیده ایم و یا بیش از مصرف داخلی تولید می کنیم که در هر صورت صرفه جویی می تواند نسبت به خروج کمتر ارز و ورود بیشتر درآمد ارزی به کشور کمک کند. صرفه جویی می تواند در تمام بخش ها اعم از مواد غذایی و پوشاک و برق و .... کمک به سزایی به اقتصاد کشور داشته باشد، پس بیایید صرفه جویی را امری واجب و تکلیفی الهی فرض کنیم.
نکته ی مهم: اگر چه تکلیف تولید کننده خودش نیاز به مطلب مجزایی دارد اما همین بس که بدانیم بزرگترین تکلیف تولید کنندگان این است که این دو عامل را در اجناس داخلی به هم نزدیک کنند، یعنی طوری تولید کنند که مصرف انرژی کمتر یا امکان صرفه جویی بیشتری را برای کشور فراهم آورند تا مردم بتوانند به راحتی جنس ایرانی و کم مصرف خریداری کنند.
مطالب مرتبط:
دوکلام اقتصادی با مردم
مردم مقصرند؟!
برخی موانع تولید و اشتغال در گیلان
تأمین سرمایه در گردش، مهمترین نیاز فعلی تولید
وزارت دارایی مخل تولید
اقتصاد مقاومتی یعنی ...
گام های بعدی کنترل بازار چیست؟
قوانین صادراتی اصلاح شود
آرامش بازار مقدمه گام های بعدی دولت
بی تعارف، تولید بر همه چیز مقدم است
مادر مشکلات اقتصادی
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
آیا نرخ سود بانکی فعلی به نفع تولید است؟!
شکوفایی اقتصادی را پیامد شکست تحریم ها نخوانید
رابطه عدم تقویت تیم اقتصادی دولت با جام زهر
خائنان، طلبکار از خادمان!!!
تحریم، تحفه ای به سران فتنه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/14
11:57 ع
بخش نخست برنامه دیشب پایش (برنامه اقتصادی یکشنبه شب های شبکه 1) به محدودیت 52 قلم کالای صادراتی انتقادداشت و این مسئله را مخالف تولید معرفی کرد و از مسئولان نیز خواستند که اگر دفاعی دارند با تماس تلفنی توضیحات خودشان را ارائه بفرمایند اما از آنجا که برنامه پایش با بی مهری و با بهتر بگویم تحریم مسئولان دولتی مواجه شده است، عملاً قابل پیش بینی بود که تماسی برقرار نخواهد شد و از این لحاظ به نظرم رسید که این بحث شاید به منظور تحریک مسئولان برای حضور و مشارکت در برنامه بوده باشد وگرنه منطق پشت این محدودیت صادرات به این دلایل مشخص و به راحتی قابل استنتاج بود:
1- اقتصاد مقاومتی در شرایط جنگ اقتصادی ایجاب می کند دولت از ابزارهای خود در جهت حفظ و تنظیم بازار داخلی به بهترین نحو استفاده نماید و نمی توان توقع داشت بحث های اقتصادی در شرایط معمول را با چنین شرایطی مقایسه نمود.
2- شرایط تحریم کشور موجب شده است در بسیاری از مواقع واردات کالا به دلیل مشکلات مبادله ی پول و مشکلات تحریم اقلام معمول کالایی با مشکل مواجه شود و در چنین شرایط خروج کالاهایی که اطمینانی در ورود و تأمین آنها برای کشور وجود ندارد اشتباه به نظر می رسد.
3- اگر چه مجریان این برنامه در بخشی از انتقاد خود تأمین ارز این کالاها را در شرایطی که کشور برای فروش نفت بعضاً با مشکل مواجه است را مفید می دانند اما این مسئله منطقی نیست چرا که کالاهایی که تحریم شده اند عموماً مورد استفاده داخلی هستند و در صورتی که ارزی از فروش این اجناس به کشور وارد شود، به همان میزان و حتی بیش از آن باید دوباره برای تأمین مشابه همان کالاها ارز از کشور خارج نمود.
4- بسیاری از کالاهای مشمول ممنوعیت صادرات کالاهایی هستند که عملاً به دلیل انرژی بسیار ارزان (نسبت به قیمت ارز) بسیار ارزان تر از کالاهای خارجی تمام می شوند و درواقع بیشتر سودی که عائد صادرکننده می شود ناشی از همین یارانه انرژی است و اینچنین قیمت صادراتی آن و در واقع ارز وارد شده به کشور عملاً از ارزی که جهت تأمین کالای مشابه از کشور خارج می شود به مراتب کمتر خواهد بود.
5- بخشی از ممنوعیت ها مربوط به کالاهایی است که با ارز یارانه ای وارد شده و با فراوری یا بسته بندی با ارز آزاد خارج می شود و این یعنی یک یارانه ارزی به مثابه رانت عظیم ارزی (اختلاف ارزیارانه ای یا مبادلاتی با ارز آزاد) به این صادرکنندگان داده می شود که از جیب بیت المال خارج می شود و درواقع سود صادرکنندگان ناشی از همین اختلاف قیمت ارز است.
6- سود زیادی که در صادرات وجود دارد موجب می شود تولید کننده میل به صادراتش بیشتر شود و در چنین شرایطی تولید کننده قیمت فروشش را در کشور به همان نسبت افزایش ارزش صادراتی افزایش می دهد و تازه از سویی هم بیشتر محصولش را صادر می کند و این یعنی هم کمبود در بازار و هم افزایش قیمتهای وسوسه انگیز برای تولید کننده.
این مطلب در مجله رخنما نیز منتشر گردید.
مطالب مرتبط:
پیشنهادهایی برای برنامه پایش
برنامه پایش و اشتباه قدیری ابیانه
اشتباه دیگری در پایش
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/6/5
1:49 ص
اقتصاد مقاومتی یعنی اول باید فرض کنیم که دشمنانی داریم که ابایی از ضربه زدن با ابزارهای اقتصادی ندارند.
اقتصاد مقاومتی یعنی از توهم بی دشمنی دست برداریم و خود باوری را خنثی کننده ی توطئه ها کنیم.
اقتصاد مقاومتی یعنی قبل از این که دشمن نقاط ضعف و آسیب پذیر ما را بشناسد، خودمان آنها را شناسایی کرده و رفع کنیم و یا راه های جایگزین را برای مقابله، آماده و زیرسر داشته باشیم.
اقتصاد مقاومتی یعنی از اقتصاد برونگرا به یک اقتصاد مبتنی بر قدرت دورنی نظر بدوزیم.
اقتصاد مقاومتی یعنی فاکتورهای مؤثر در اقتصاد فقط همین عرضه و تقاضا و دلال و یارانه و بانک و... نیستند و عوامل دیگری نیز از بیرون مؤثرند و البته قابل پایش و برنامه ریزی و کنترل.
اقتصاد مقاومتی نشانه ی این نیست که ما در شعب ابی طالب محاصره شده ایم، بلکه به این معنی است که ما بلدیم چگونه در هیچ محاصره ای، ناتوان و درمانده نشویم.
اقتصاد مقاومتی این نیست که فقط ضربه نخوریم، بلکه باید در برابر هر ضربه، دو ضربه آماده داشته باشیم تا هزینه ی فشارها افزایش یابد و کسی هوس فشار آوردن به ما را به سر راه ندهد.
اقتصاد مقاومتی یعنی به جای انگشت در دهان گزیدن و نوشدارو پس از مرگ سهراب، تمام اهرم های فشار را خرد کنیم و این یعنی سیاست پیشگیری به جای چاره اندیشی.
اقتصاد مقاومتی یعنی ما به توان خودمان در خنثی سازی تمام توطئه های اقتصادی باور داشته باشیم، یعنی پرهیزاز اقتصاد انفعالی و انفعال سیاسی.
اقتصاد مقاومتی یعنی ما تمام سنگرهای انقلاب را مورد اهتمام قرار می دهیم، جبهه ی فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی همه باید تحت تسلط مان باشند.
اقتصاد مقاومتی یعنی بعد از ایجاد مشکل، انگشت اشاره به همدیگر نگرفتن، یعنی همدلی و شراکت در پیروزی، یعنی وحدت ملی.
اقتصاد مقاومتی یعنی تقسیم مسئولیت صحیح بین تمام اقشار، یعنی مردم سراغ تولید ملی و حمایت از نیروی کار و سرمایه ی ایرانی بروند و مسئولین سراغ ایجاد امنیت برای ایشان و امنیت نیز ایجاد نمی شود مگر با ایجاد سپر دفاعی با نام اقتصاد مقاومتی.
اقتصاد مقاومتی مقدمه ای برای پیروزی در مذاکرات هسته ای، یعنی پیروزی در تحریمهای اقتصادی، یعنی دست پیش گرفتن، یعنی کوری چشم دشمنان و نابودی امید مستکبران، یعنی الگو شدن برای تمام مستضعفان.
بعدنوشت: با توجه به نظر یکی از دوستان عرض می کنم که متن فوق در کوران اختلافات بین سران قوا و نامه نگاری های بین ایشان و عدم التفاط به بحث اقتصاد مقاومتی تنظیم شده است و بخشی از جملات آن به لزوم حفظ وحدت و یکپارچگی بین مسئولان در تحقق مسائل می پردازد که به همین دلیل از شما دعوت می کنم برای دیدن مطالب مرتبط با بحث اقتصاد مقاومتی اینجا کلیک کنید.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.