89/12/27
12:19 ص
مثل اینکه با کمر همتی که بسته شده تا آقای مهندس اسفندیار رحیم مشایی عزیز!! رییس جمهور شود، باید قانع شویم که ایشان رییس جمهور بعدی است و رقیب هم ندارد. از آنجا که معاونت محترم مطبوعاتی رییس جمهور ادعا کردند: علی رغم اینکه آقای مشایی قصد نامزد شدن ندارند ولی شورای نگهبان نمی تواند صلاحیت ایشان را رد کند و این یعنی حتی اگر ایشان نخواهد نامزد شود با این همه طرفدار حتما باید تایید شوند! آقای جوانفکر برای شورای نگهبان اظهار تأسف هم کرده اند که مگر می شود مشایی را رد صلاحیت کرد به خصوص که وقتی آقایان موسوی و کروبی صلاحیت شان تایید شد، چگونه مشایی رد صلاحیت شود آن هم با این همه دوستدار! از آنجا که با این اظهارات آقای جوانفکر، بعید است شورای نگهبان دیگر جرأت رد صلاحیت را داشته باشد و اینکه فرض این است که طرفداران ایشان بسیار زیاد است، کم کم باید خودمان را قانع کنیم که ایشان رییس جمهر بعدی است و کسی جز او نخواهد بود! و احتمالا هر کسی غیر از ایشان برنده ی انتخابات شود، آقای احمدی نژاد به عنوان مسئول برگزاری انتخات و شورای نگهبان به عنوان ناظر بر آن، به نفع کس دیگری در نیتجه ی آرا، مهندسی کرده اند!
به همین منظور و برای طی مراتب توبه و انابه از ندانم کاری هایی که در گفتار و نوشتار در نقد جاهلانه ی گفتارهای ایشان داشته ام، مطالبی را با کمال خلوص نیت می نگارم:
این حقیر از آن زمان که آقای مشایی را دیدم به اقتدار ایشان پی برده و تقریبا مطمئن بودم که ایشان به یک مقام بالا، حداقل تا حدود شخص دوم مملکت نائل خواهد شد، اما از آنجا که حسادت در وجودم ریشه کرده بود، نمی توانستم ببینم کسی جایگاه خیالی مرا تصاحب نماید و همیشه آرزو داشتم که کمی، فقط کمی از این همه هوش و استعداد ایشان را می داشتم که این چنین تمام مرزهای علوم اجتماعی و دینی را در هم نوردیده و شجاعانه بی آنکه از هیچ کسی کوچکترین ترس و حیایی داشته باشد، می راند آنچه را که سایرین نمی توانستند برانند.
این آقای مشایی عزیز از همان ابتدا مورد علاقه نه امام خامنه ای! که حتی محبوب امام خمینی نیز بوده اند و همواره به عنوان یک ذخیره ای طلایی که نه! مسی! کنار گذاشته شده بود و آنچه که اکنون باعث شده است تا ایشان به میدان بیاید احتمالاً دستور بلاواسطه ی شخص خود انسان کامل بوده است و الا شأن ایشان آن قدر بالاست که جز از امام زمان از کسی دیگر دستور نمی گیرد.
مشاییا! تو بسیار تکامل یافته تر از احمدی نژادی و هر چقدر که ایشان فقط اهل عمل و کار بود شما اهل حرف و تئوری پردازی و مکتب سازی هستی. شما آن قدر آینده نگری تان عمیق است که هر چه قدر احمدی نژاد با هدفمندی یارانه ها و سهمیه بندی سوخت به فکر نتیجه ی انتخابات نبود و رأی خودش را می ریخت، شما از خیلی وقت پیش مشغول برنامه ریزی برای کسب جایگاه خدمت نه به خلق، که به خود انسان کاملی و در این راه حتی یک رأی را مغتنم می داری و امید است که به یمن شفافیت در مواضع تان، اصول گرا و وصول گرا و اصلاح طلب، فتنه گیر و فتنه گر، فلسطین دوست و اردن دوست و اسرائیل دوست و همه و همه با شما همراه شوند!
مکتب شما آن چنان عظیم است که ایرانیان خارج از کشور هم آنچنان از خود بی خود شده اند که مدام الکی به ایران می آیند. آقای مشایی آنان که با شما بدند، تحمل جذابیت شما را ندارند! نمی توانند نفوذ چشمان زیبای فیروزه ای شما را تحمل کنند! نمی توانند اقتدار شما را که در تعیین استانداران و برجاماندان وزرا حرف اول را می زند، تاب بیاورند! نمی توانند در مقابل آن قد رعنای شما تعظیم کنند! شما نه اهل جاذبه و دافعه! که فقط دارای جاذبه ای! و این یعنی از امیرالمومنین نیز پیشی! اینان نمی توانند محبوبیت شما را ببینند که اینچنین تمام هنرمندان و هنر وران و هنرپیشگان و هنربندان سر خود را روی شانه ی رحمانیت می گذارند!
مهندسا! رحیما! مشاییا! مکتب شما آن قدر پیشرفته است که با این که پلورالیزم را به خصوص در درک اسلام درهم کوبیده ای ولی به نوعی نوسکولاریزم رسیده ای! و در این نوسکولاریزم حکومت نه وظیفه ی برخورد با هنر ناپاک را دارد و نه وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر حتی از نوع زبانیش را! و نه حتی وظیفه ی محکوم کردن فتنه گران داخلی و خارجی!
مهندسا! خلاصه عرض کنم که فهم حقیر از ابعاد شناختی و معرفتی شما عاجز است و بعید می دانم جز در زمان ظهور که علم معرفت زیاد می شود، بشود شما را شناخت! و این سوء فهم منست که باعث شد از سر بی شناختی، بعضی وقت ها شما و گفته های تان را مورد نقد قرار دهم و از این گناه کبیره از درگاه رحمانی شما تقاضای عفو دارم!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/12/24
12:14 ص
رییس جمهور عزیز! خدا شاهد است که طی این 6 سال که از ریاست جمهوریت می گذرد، چقدر برای بی خوابی ها و مظلومیت هایت، ناراحت شده ام، چقدر در مقابل انتقادها و هجمه های غیر منصفانه، با صبر و منطق سایرین را به رعایت انصاف دعوت کرده ام، بیان اینها نه از باب منت است که هدف اثبات نمک نشناس نبودن است. دکتر جان! من هرگز به مناظره ات ایراد نگرفته ام، هرگز به عامیانه صحبت کردنت انتقاد نکرده ام، هرگز از خاکی بودنت خجالت نکشیده ام، همیشه از احیای نام امام عصر در چهارگوشه ی دنیا احساس غرور و افتخار کرده ام، همیشه از زنده کردن نام عدالت در بین مظلومان و ظالمان به خود بالیده ام، اما...
اما آنچه که موجب دلگیریم شده است، این است که کسی حایل بین شما و ما شده است، کسی مانع بین شما و علما شده است، همان کسی که رییس دفتر شما شده است و دوستانش که انگار در دولت با تقسیم سلولی در حال زیاد شدن هستند، کسی که نه تولایش و نه تبرایش مشهود نیست، کسی که تولایش در ولایت پذیری مشکوک و تبرایش در برائت از مشرکان و منافقان مورد سؤال است، کسی که به احترام هیچکس دست از صحبت های غیر تخصصی اش برنمی دارد، کسی که فکر می کند در دین، در جامعه، در هنر، در فلسفه و در منطق کسی جلودارش نیست، کسی که اهل مناظره نیست و اهل مناقشه است، کسی که باعث شده است تا به رضایت علما کمتر اهمیت بدهی، کسی که باعث شد تا لفظ ایران در برابر کلمه ی اسلام قرار گیرد، کسی که با مردم غاصب اسرائیل ، شاه اردن و فتنه گران اگر دوست نباشد، حداقل دشمن نیست! کسی که اصرار دارد با هر کسی با هر فکر و عملی و هر ظاهر و باطنی دوست باشد! کسی که اصرار دارد کسی از او بدش نیاید! کسی که شما را کانالیزه می کند! کسی که مخالفانش را بر نمی تابد! کسی که اصرار دارد ایدوئولوژیست است! کسی که اصرار دارد مکتب ساز است! کسی که اصرار دارد برداشتش از اسلام را به همه قالب کند! کسی که اصراردارد حرف نو بزند، حتی اگر نوروز را با ماه رمضان یکی کند! کسی که به نظر می رسد تا ظهور انسان کامل، از هیچ عالمی پیروی نمی کند! کسی که به نظر می رسد، انسان کامل را بهانه ای برای خودرأیی، خود محوری و لجاجت خود قرار داده است! کسی که به نظر می رسد ولایت امام عصر را سدی در برابر ولایت فقیه می داند!
خلاصه آقای رییس جمهور عزیز! هر چه که به این دشمنِ دوست نما نزدیک می شوی، از علما و مردم و مسلمین جهان دور می شوی، آنقدر اسلام را ایرانی کرده که در دنیا بجای اسلام، مجبور به دعوت به عدالت شده اید! احمدی نژاد عزیز! باور کنید در عصر غیبت کبری، نوابی برای هدایت مستقیم شما وجود ندارد! این خود امام زمان است که به پیروان ولایت فقیه، با دست غیبی اش کمک می کند، نه مدعیان رابطه با امام عصر!
احمدی نژاد عزیز، کانالیزه نشو! نگذار خندقی بین شما و مردم و علما ایجاد شود! شمایی که هرگز هیچ مصلحتی و عدالتی را برای کسب مقام دنیا معطل نکردی، طعمه ی کسی نشو که هدف اولش پیروزی در انتخابات بعدی و جلب همه ی آراست! نگذار که برای خرید رأی هر کس و ناکسی، رأی مستضعفین و مؤمنان هدر رود! نگذار نیت الهی شما را خراب کنند! آیا کسی به شما نگفته است که مؤمنان و علما از شما دلگیرند! و یا شاید نوشته اند ولی از سد دفتر شما رد نشده است! احمدی نژاد عزیز! باور کنید تا ظهور انسان کامل، هدایت در تبعیت از همین ولایت فقیه است که مطمئناً تحت حمایت و هدایت انسان کامل است! احمدی نژاد عزیز! نکند کسی از اطرافیان شما خود را به جای نائب امام عصر یا پیغام رسان نائب ایشان، جا زده باشد! می دانی همان هایی را می گویم که مدعی شدند در پیرامون شما هاله ی نور بود! آقای احمدی نژاد من یقین دارم که امام زمان (عج)، کسی را که در سرزمین استکبار از حضرتش می گوید، مورد عنایت و حمایت قرار می دهد، اما این مسئله نیازی به طرح هاله ی نور ندارد! دارد؟! نکند بازهم متوهمان و مدعیان تبعیت مستقیم از امام زمان، با این هاله های متوهمانه، از ارادت واقعی شما به حضرت ولی عصر سوءاستفاده می کنند! شما را به خدا اگر از آقای جوادی آملی و شاگردانش در حفظ راز هاله ی نور امانت داری ندیدی، از طرح مسائل دینی با سایر علما منصرف نشو! قربانت بروم! گلایه نمی کنم چرا وقتی که گفتند این آقای مشایی موجب سرخوردگی دوستداران شما می شود، باور نکردید! اما به شدت گلایه می کنم از این که این واقعیت را می بینید و باور نمی کنید! آقای احمدی نژاد عزیز! از این که در یک ارکستر موسیقی می نشینید کسی به شما انتقاد نکرده و نمی کند، اما از اینکه آقای مشایی و دوستانش بخواهند به زور علما را هم موسیقی دان کنند، انتقاد دارم و این لجاجت را چیزی جز سوءقصدی شوم به رابطه شما و علما نمی دانم. آقای احمدی نژاد عزیز! به دو جبهه ای که دست در دست هم، رابطه ی شما را با علما تخریب می کنند، (جبهه یی که خود را اصول گرای واقعی می داند و در قم خانه کرده و جبهه ی مشایی) توجه داشته باش که خدای نکرده قیچی نشوی! آقای احمدی نژاد شکست فتنه گران و پیروزی شما، مدیون دعای همین علما و مؤمنین است نه مدیون مدعیان متوهم! نکند خود را به این جبهه وام دار بدانی!
آقای احمدی نژادِ عزیز! برگرد و غصه را در چشم حامیانت ببین! شما را به خدا بیش از این پشتوانه ی 40 میلیونی ات را به رضایتِ به قول خودت آن خس و خاشاکِ وطن فروش، نفروش! در این کشور هم ایرانیت سر جای خود است و هم اسلامیت، نیازی نیست کسی به نام مکتب سازی در توازن این دو دستکاری کند! آقای احمدی نژاد برگرد و چهره ی دوستان واقعیت را ببین! آیا هنوز آن لبخند رضایتِ زمانی که دست رهبر را می بوسیدی در سیمایشان می بینی!؟
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/12/19
12:16 ص
در پی انتشار حدیث مبارک مشوی در خصوص بسته شدن دست شیطان در نوروز، آخرین احادیث مشوی در باب شیطان شناسی از منابع موصغ، به اطلاع مومنان مهر ورز و پیرو امام زمانِ مکتب ایرانی رسانده می شود، امید است که با بکارگیری این احادیث به خدای مکتب ایرانی نزدیک تر شده و دل امام زمان این مکتب را از خود شاد نماییم:
-زمستان فصل خداست و شیطان نمی تواند بو بکشد چرا که دماغ شیطان در زمستان کیپ می شود.
-مرداد ماه خداست و در این ماه گوش شیطان به بندگان بسته است چرا که گوش شیطان از صدای جیرجیرک ها در تابستان ناشنوا می شود.
-زمستان فصل عشق و حال است چرا که دست و پای شیطان در زمستان از سرما بی حس می شود.
-مومنان در پاییز شادند چرا که شیطان در پاییز افسرده است.
-همواره به ذکر مکتب ایرانی دهانتان را خوشبو کنید چرا که دهان شیطان در هنگامی که از مکتب ایرانی صحبت شود، الکن می شود.
-وقتی که ایرانیان خارج از کشور، در ایران جمع می شوند، شیطان چهل قدم از ایران می شود.
-وقتی با مردم اسرائیل دوست باشیم شیطان با مردم اسرائیل دوست نخواهد شد.
-وقتی ولایت مداری یک هفته معطل بماند، شیطان به مدت یک هفته سکته می کند.
-وقتی گره از چشم یک هنرمند خوش چشم و ابرو باز شود، رگ گردن شیطان می ترکد.
-وقتی مفهوم ولایت در مکتب ایرانی معنی شود، امام عصر حتما ایرانی است و یا لااقل آرزو داشت که یک ایرانی بود.
-روز چهارشنبه سوری مومنان از روی شیطان که از جنس آتش است می پرند و از دست شیطان سر می خورند.
-روز سیزده به در شیطان در طبیعت و کره ی خاکی جایی ندارد و انسان کامل هم چمن گره می زند.
-وقتی وانمود کنی که با امام زمان رفیق صمیمی هستی شیطان به گور پدرش -می خندد که به دوست امام زمان نزدیک شود.
-وقتی مفهوم ولایت فقط در ایران درست تعبیر شود شیطان به جای ولایت مطمئنا بیشتر از ایران می ترسد.
-وقتی کسی با مردم اسرائیل و حتی فتنه گران مشکل نداشته باشد، شیطان ناامید و مایوس می شود، البته خود شیطان را نیز نباید دشمن دانست چرا که گناه دارد.
-وقتی مومنین می توانند ناز بانوان هنرمند را بخرند، چرا باید ناز شیطان را بخرند.
-وقتی عارفی نتواند ساکت بایستد یا بنشیند یا بخوابد و از هرچیزی، چیزی بگوید، شیطان عمراً فرصتی برای حرف زدن پیدا نمی کند.
-وقتی کسی بخواهد همه ی رأی ها را به خصوص تمام آن 13 میلیون را کسب کند، کسی به شیطان رأی نخواهد داد، حتی آن خس و خاشاک.
-وقتی تمام پست های کلیدی را داشته باشی، شیطان بیکار و بی عار می شود.
-هر رأیی که به دوستان امام زمان مکتب ایرانی داده شود، تیری است که جاهای حساس شیطان اصابت می کند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/11/25
1:30 ص
سخنان احمدی نژاد در 22 بهمن، بیانگر نکاتی بود که بخشی از آن ها در جهت انتقاد به مشایی و یا لااقل در جهت اصلاح سخنان وی بوده که اگر چه نامحسوس بود، ولی قابل توجه و خوشحالی است. این سخنان شاید اطمینان خاطری باشد برای کسانی که احمدی نژاد را دوست چشم و گوش بسته ی مشایی می پندارند و به همین منظور گوشه هایی از سخنرانی رییس جمهور محترم را که از سایت نهال نیوز برداشت شده است را برای هر قست تقدیم می دارم.
- آقای احمدی نژاد در ابتدای سخنرانی به غیر جغرافیایی بودن انقلاب اشاره نموده و ماهیت انقلاب را یک نهضت جهانی عدالت جویانه دانست و البته در عین حال ملت ایران را پیش قراول آزادی ملتها و دارای ظرفیت الگو شدن معرفی نمود:
علت پیروزی انقلاب اسلامی گرایشهای ناسیونالیستی، حزبی و گروهی نبوده است.
انقلاب اسلامی، راه احیا و بازیابی کرامت و حقیقت انسانی را پیش روی ملت بزگ ایران و جامعه بشری قرار داد.
رییس جمهور، ویژگی نخست انقلاب را احیای کرامت انسان، حقیقت انسان و ماموریت انسان و ظرفیت های عظیم الهی خواند.
امروز بر همه آشکار شده که انقلاب اسلامی حرکتی بر پایه قومیت گرایی ایرانی، منافع حزبی و گروهی، قومی و طایفه ای نیست و حتی یک حرکت بر مبنای منافع ملی صرف
به تعبیری که امروز در دنیا رایج است، نمی باشد.
رمز این ماندگاری و پایداری را باید در ویژگی ها و آرمان های این انقلاب جستجو کرد.
اولین مشخصه انقلاب اسلامی ایران، توجه به انسان و احیای کرامت انسانی است.
رییس جمهور با یادآوری اینکه در طول تاریخ، دنیا پرستان، مکاتب مادی، جریان های فکری و سیاسی، یکی پس از دیگری آمده اند و هر کدام در پی تامین منافع گروهی و طایفه ای خود، حقیقت انسان را پایمال کرده اند، گفت: اندیشه مارکسیستی به تاریخ پیوست و اندیشه سرمایه داری نیز امروز همان کاری را می کند که مارکسیست ها برای تحقیر انسان و پایمال کردن آن انجام دادند که اندیشه سرمایه داری نیز به لطف خدا در حال افول است.
همه مستکبران عالم که از پیشرفت ملت ایران به عنوان پیشقراول و خط شکن آزادی ملت ها میهراسیدند، تلاش کردند تا ملت ایران به قله هستهای دسترسی پیدا نکند.
احمدی نژاد خاطرنشان کرد: باید در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، زمامداری صالح، قضاوت، ساختار اداری، تولید، قانونگذاری، تربیت، سیاست و دیگر عرصه ها برای سایر کشورها الگو شویم.
این انقلاب متعلق به همه انسان ها، ملت ها و به هر نهضت پاکی است که در هر نقطه عالم حضور دارد.
با انقلاب اسلامی، خودباوری در ملت ایران زنده شد و ملت ایران، قدرت و توانمندی خود را یک بار دیگر باور کرد.
حقیقت امر این است که حرکت آخر آغاز شده است و ما امروز در متن یک انقلاب عظیم جهانی به مدیریت امام عصر(عج) قرارداریم.
احمدی نژاد در ادامه با یادآوری سخنان بنیانگذار انقلاب اسلامی که بارها فرمودند "دست الهی در کار است و هدایت می کند" و بیانات رهبری عزیز انقلاب در این زمینه گفت: همه توجه کنند که بیداری و حرکت، منحصر به ایران یا خاورمیانه یا شمال آفریقا یا مصر و تونس نیست، بلکه در همه جای جهان، در آمریکای لاتین، در آفریقا در اروپا و آسیا و نقطه نقطه زمین، این حرکت آغاز شده و گرایش به توحید و عدالت و گرایش به عدالت گستر حقیقی روز افزون است.
- آقای احمدی نژاد با احترام کامل به تمام انبیای الهی جنس کار همه ی انبیا را یکی دانسته و اجرای عدالت را آرمان همهی انبیا معرفی کرده و نیل به این هدف را در گروی ظهور منجی عالم بشریت می داند:
وی با بیان این که عدالت مهم ترین دستور کار انبیای الهی است، گفت: لازمه شکوفایی انسان، عدالت در سایه توحید است.
رییس جمهوری، عدالت را مقدمه شکوفایی انسان دانست و خاطر نشان کرد که تا عدالت بر زمین حاکم نشود، استعدادهای الهی انسان فرصت بروز و ظهور پیدا نمی کنند و عدالت زمینه ساز شکوفایی استعدادهای الهی انسان است.
رییس جمهوری افزود: برپایی یک حکومت جهانی که سرشار از توحید، عدالت، عشق و محبت باشد، آرمان همه انبیای الهی بوده است.
حمدی نژاد با یادآوری این که همه اولیا و صالحان آمده اند تا کاروان بشریت را به سمت نقطه نورانی هدایت کنند، افزود: این وعده همه انبیا است که اگر محقق نشود، اساس خلقت انسان و بعثت پیامبران الهی ابتر است.
رییس جمهوری خطاب به ملت ایران و همه ملت های مظلوم و عدالت خواه دنیا گفت: انقلاب آمد و در نقطه مقابل اندیشه مادی منقطع از آسمان قرار گرفت و فریاد توحید، عدالت جهانی را سر داد.
رییس جمهوری با تاکید بر این که این انقلاب ثمره تلاش، فداکاری و مجاهدت همه انبیا و صالحان و مجاهدان و در پی تحقق اهداف و آرمان همه آنان است.
رییس جمهوری تاکید کرد که انقلاب اسلامی ما در متن حرکت عمومی جهان به سمت نقطه موعود، بازگشت انسان به فطرت الهی و آرمان الهی انبیا یعنی حضرت محمد(ص) گام برداشته است.
رییس جمهور تاکید کرد: اخلاص در عمل، توجه و ایمان به توحید، پافشاری بر اصلاح، عدالت و وحدت و تمسک به حبل الله و خط نورانی ولایت و امامت رمز سربلندی ملت ایران است.
همه پیامبران الهی آمده اند تا حقیقت انسان را به انسان معرفی کنند و او را در مسیر کمال الهی هدایت کنند، آنها آمده اند بگویند انسان باید خلیفه خدا، تجلی اسمای الهی در عالم، جانشین خدا در زمین، مظهر علم، حکمت، قدرت، رافت، خلاقیت و حاکمیت خدا باشد.
احمدی نژاد با یادآوری اینکه همه پیامبران الهی آمده اند تا بشر را با این حقیقت آشنا کنند، تصریح کرد: هنوز انسان آنطور که باید، شناخته نشده و استعدادهای الهی انسان شکوفا نشده است، به طوری که هنوز جز معدودی از بزرگان عالم، کسی طعم حقیقی انسان بودن و تجلی اسمای الهی را نچشیده است.
رییس جمهوری با بیان این که تمام پیامبران الهی آمده اند تا بشریت را در مسیر آرمان های بزرگ هدایت کنند، اظهار داشت که همه پیامبران آمده اند تا بشریت را یک گام به سمت نقطه موعود و میعاد هدایت کنند، آمده اند تا آرمان توحید و حاکمیت عدالت بر جهان را برای بشر معرفی کنند.
اجرای کامل عدالت، سخت ترین و ضروری ترین مرحله برای کمال انسان است و انبیا و اولیای الهی نیز مشکلات فراوانی برای اجرای آن تحمل کردند.
- رییس جمهور بر خلاف آنچه که به آن متهم است، یعنی اینکه زحمات سایر دولتها را نادیده می انگارد، سه دوره آبادانی و خدمت را در ایران بر شمرد و البته 30 سال انقلاب را از دو دوره ی قبل موفق تر معرفی نمود:
وی در ادامه عمران و آبادی کشور را از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی برشمرد و گفت: در این سرزمین در سه دوره زمانی عمران و آبادی انجام شد. نخستین دوره قبل از اسلام و در دوره امپراطوریهای بود که هر کدام 300 سال حکومت می کردند و دوره دوم و اساسی سازندگی را دوره صفویه دانست و دوره سوم عمران و آبادانی را دوره جمهوری اسلامی ایران و انقلاب عنوان کرد و خطاب به مردم گفت: از روی علم واگاهی به شما میگویم که سازندگی در طی 30 سال اخیر در همه تاریخ ایران بینظیر بوده است.
وی با بیان اینکه ملت ایران، کشور را در مسیر حقیقی پیشرفت قرار داد، گفت: مراقبت کنید تحقق آرمان های بلند نیازمند حفظ عوامل اصلی پدید آورنده انقلاب است.
رییس جمهوری افزود: اگر می خواهیم که همچنان پرچم دار توحید و عدالت باشیم و به قله های آرمانی برسیم، باید همچنان در مسیر مستقیم انقلاب مصمم و مستحکم باشیم.
- رییس جمهور بدون هیچ نرمشی حذف اسرائیل را راه حل مشکلات منطقه عنوان کرد:
به فضل الهی به لطف هوشمندی و ایستادگی ملت ها به زودی خاورمیانه ای جدید اما بدون آمریکا و بدون رژیم صهیونیستی محقق خواهد شد که مستکبران در آن خاورمیانه جایی نخواهند داشت.
وی راه جلب اعتماد ملت ها را جمع کردن بساط رژیم صهیونیستی به عنوان عامل اصلی تمام جنایت ها عنوان کرد و گفت: همانطور که این رژیم را تحمیل کردید، خودتان این منشا فساد را جمع و منطقه را آزاد کنید.
رییس جمهوری در ادامه خطاب به مستکبران جهان گفت: گوشهایتان را باز کنید، با وجود تمام طراحی های پیچیده و شیطانی شما، به فضل الهی به لطف هوشمندی و ایستادگی ملت ها به زودی خاورمیانه ای جدید اما بدون آمریکا و بدون رژیم صهیونیستی محقق خواهد شد که مستکبران در آن خاورمیانه جایی نخواهند داشت.
بدانید که این رژیم صهیونیستی نقطه اشتراک تمام زشتی های زشتکاران تاریخ است و از سوی دیگر نیز نقطه مشترک دشمنی همه ملت های جهان به شمار می رود.
وی همچنین گفت: اگر خیال کردید با فریبکاری دو دولت می توانید این رژیم را حفظ کنید، اشتباه می کنید.
وی تاکید کرد که تمام جهان بزودی حقیقت شیرین یعنی جهان بدون صهیونیست، بدون سلطه و بدون زور را تجربه خواهند کرد.
- کلام پایانی احمدی نژاد چهار تشکر بود، از رهبر معظم انقلاب، مردم ایران، مردم منطقه و ابراز احساسات راهپیمایی کنندگان:
وی در ادامه ضمن قدردانی از ملت ایران اظهار داشت که ملت ایران با حضور نورانی خود، فجر 32 را به آغازی جدید و جهش بزرگی در جهان تبدیل کردند و بر ادامه راه تا تحقق کامل حکومت "الله" در جهان میثاقی دوباره بستند.
احمدی نژاد ضمن تشکر از رهبر گرانقدر انقلاب تاکید کرد که از رهبر معظم انقلاب به دلیل آن که با هوشمندی و تدبیر بار سنگین انقلاب را بر دوش می کشند، قدردانی می کنم.
وی در پایان ضمن تشکر از ملت های منطقه، گفت: از همه ملت های منطقه تشکر می کنم که با کاروان حقیقت، پرچم عدالت و توحید را همراهی می کنند و امیدوار باشند که پیروزی نزدیک است.
احمدی نژاد در پایان این بخش در واکنش به ابراز احساسات مردم که در شعارهای خود از او به عنوان مالک اشتر رهبری یاد کردند، خود را بنده کوچک و خاک پای ملت ایران و خاک پای مالک اشتر امام علی(ع) خواند.
89/10/14
8:29 ص
اینتعویض 14 مشاور ریاست جمهوری انگار موجب سرو صدای برخی سیاسیون و سایتهای منتسب به افراد سیاسی مثل خبر آنلاین شده است که عمق حساسیتشان از نوع تیترشان "واکنش ها به دومین زلزله دولتی /بی خبری مشاوران از دلیل برکناری شان" هم مشخص است، اما چه کنیم که بعضی وقتها ناچاریم تا برای این بحثها هم وقت بگذرایم "
اولاً: هر مسئولی که از سمتی برکنار می شود، عرفا در صورت بی سمتی تا یافتن پست جدید و یا تا مدتی به عنوان مشاور منسوب می گردد.
ثانیاً: حوزه ی مشاوره یک حوزه ی کاملا شخصی و حتی خصوصی بوده و مشاوران بدون نیاز به نظرخواهی از هرجای دیگر به این سمت منسوب و یا معذول می شوند.
ثالثاً: تعداد زیاد مشاوران برکنار شده، نشان دهنده ی غیر سیاسی بودن ماجرا دارد.
رابعاً: کدام مسئولی برای عزل و نصب مشاورانش تاکنون از کسی کسب اجازه کرده یا به کسی توضیح داده که این دومیش باشد؟
خامساً: نوع عزل و نصب ها در دولت آقای احمدی نژاد همیشه موجب تعجب و بدور از هر گونه تکلفی بوده است و اصلا عقیده ی رییس جمهور و یکی از شعارهای انتخاباتی وی همین بوده که کسی نه از مسئولان زیر دستش حمایت بی جا کند و نه تعارف داشته باشد.
سادفشطاً!: این مورد را خودمانی (طنزی) می گویم، وقتی مشاور قدر قدرتی (مانند ر-م) که در تمام حوزه ها تخصص دارد و نمی تواند هم مشاوره ندهد و اصالتا و ذاتا مشاور است و همواره اختیاری، عمدی، سهوی، درگوشی، تریبونی و... در کنار همهی افراد از هر قشری مثل طلبه، هنرپیشه، سیاسی، نخبه و رییس جمهور، چه بخواهند و چه نخواهند مشاوره می دهد، چه نیازی به مشاوران تک تخصصی وجود دارد؟!!!
89/10/8
7:36 ع
چندی پیش آقای مشایی گفتند که موسیقی انحرافی قطره ای از دریای بیکران موسیقی است و کسانی هستند که موسیقی را نمی فهمند و می گویند حرام است، این جملات علی رغم اینکه به موسیقی انحرافی نیز اشاره کرده بود ولی موجب ناراحتی کسانی شد که موسیقی را کلا حرام می دانند. بنده بر این باورم که، این که موسیقی کلاًحرام است و یا حرام و حلال دارد، دعوایی است فقهی و ورود مقلدان به آن کار اشتباهی است، و کلاً ورود آقای مشایی به عرصه ای که تخصصی در آن ندارد را نمی پسندم، به خصوص این که با بی احترامی (آن هم به برخی مراجع) نیز توأم گردد، ولی با توجه به این که توضیحات آقای مشایی تا حد زیادی برداشت ناصحیح جملات قبلی ایشان را اصلاح می کند، کل مطالب منتشره را که از سایت نهال نیوز برداشت کرده ام تقدیم می کنم:
وی افزود : یکی از آن ویژگی ها، مقوله موسیقی است. درست است که در غرب، موسیقی های منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دیر باز موسیقی های آموزنده و معنا دار هم وجود داشته است.
مشایی افزود : موسیقی های که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می تواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد.
مشایی اضافه کرد : در غرب موسیقی هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و حتی یک مجموعه فکری را به سمت صحیح هدایت کرده، کم نبوده است".
رییس دفتر رییس جمهوری ادامه داد : "چه ارزشی دارد که به خواهش دل یک نفر بسازند و بخوانند و بنوازند و آن اندیشه ریاضی و محاسبه علمی و منطقی را که اعتبار موسیقی است – چنین خوار و ذلیل کنند؟ موسیقی باید برای اهداف متعالی باشد آن وقت موسیقی را می توان پاک و مقدس نامید.
وی افزود : مگر سرودهای انقلاب و مارش جنگ را فراموش کرده اید؟! هم اکنون سرودهای اوایل انقلاب، ما را به یاد آن دوران می اندازد؛ من قاری قرآن هستم، ما قرآن را در دستگاه های موسیقی عربی می خوانیم؛ نهاوند، حجاز و راست، اینها دستگاه های موسیقی است.
مشایی تاکید کرد : فردی که موسیقی را نداند ممکن است هر حرفی راجع به آن بزند.
وی ادامه داد : مسابقات قرآن در قسمت های تجوید، صوت و لحن برگزار می شود، لحن همان نغمه است؛ شما در هر دستگاهی نمی توانید حماسه سازی کنید.
مشاور و رئیس دفتر رئیس جمهور با بیان اینکه این عالم پر از نغمه های بی کران است، اظهار داشت: نغمه، مخلوق و موجود است و "نغمه سرا" کاشف نغمه محسوب می شود و خالق آن نیست.
وی خطاب به برخی مداحان گفت: ای مداحی که از آهنگ مطربان می خوانی و به آنها فحاشی می کنی، آیا این نشانه مردانگی است؟
مشایی در ادامه تاکید کرد: فرهنگ فقط و فقط زمانی ارزش پیدا می کند که محصول آن هنر باشد، چرا که هنر نشانه ی تعالی فرهنگ و باور است.
رئیس کمیسیون فرهنگی دولت با اشاره بر اینکه هنر باید محصول شیره جان، که همان عشق است باشد، تصریح کرد: موسیقی صحیح موجب خیزش روح و عامل حرکت آن به سمت اوج است.
وی اظهار عقیده کرد که غیر از موسیقی لهوی، موسیقی های حرام دیگری نیز وجود دارند. هر چیزی که عزت انسان را بشکند حرام است؛ موسیقی هایی هم که عزت انسان را بشکند و انسان را پست کند حرام است.
89/10/8
10:16 ص
برخی از دوستان ما که ظاهرا دنبال سیاه و سفید جلوه دادن همه چیزند، در این تنش اخیر متکی و دولت، نمی توانند موضعی صحیحی اتخاذ نمایند، یا تحلیل درستی داشته باشند و دوست دارند که قاطعانه از یک طرف جانبداری کنند. در پاسخ به این دوستان عرض می کنم که چرا ما باید همه چیز را باهم قاطی کنیم و یا مطلق ببینیم؟ خوب است که منصفانه مسائل را تحلیل کنیم و اگر انسان خوبی، کار بدی کرد، اشکالی ندارد که بگوییم که آن کار، کار بدی بوده است و برعکس.
اما مباحث مرتبط با نظارت دوستان که سعی کرده ام با نگاه منصفانه تحلیل کنم و یا پاسخ بگویم:
1- اینکه متکی با این شکل عوض شد اصلا خوب نبود و آنقدر بد بود که با قرائن و شواهد نمی توان شکل برکناری را به احمدی نژاد نسبت داد، و حتی اگر دقت کرده باشید احمدی نژاد در زمانی که مشایی، ثمره و صالحی کنارش نشسته بودند به خبرنگاران گفت که آنکسی که با متکی صحبت کرده الان روبروی شما نشسته است و این یعنی می تواند یکی از 3 تن دیگر باشد که احتمال قریب به یقین با توجه به سمت رییس دفتری آقای مشایی و نوع گند زدن، بیشتر به آثار هنری مشایی شبیه است. اگر چه به این قائلم که بخشی از هر عمل بدی که مشایی انجام می دهد به گردن احمدی نژاد است مگر در برابر رفتارهای اشتباه وی موضع گیری مناسب کند.
2- این که متکی یک شبه عوض شد را قبول ندارم، چرا که بخشهایی از سیاستهای متکی طی این چند سال اخیر مورد انتقاد شخص رییس جمهور و حتی مجلس بوده که منتج به بیشترین سوال مجلسیان از وی نیز گردیده است.
3- اینکه متکی عوض شد تا نظرات به هدفمندی منعطف نشود مورد قبول نیست، چون اصولا دولت با برنامه قبلی مدتها بود که نظرات را به این مسئله منعطف می کرد. و دیگر این که می گویند این مسئله برای سرپوش گذاردن بر این بود که قیمتهای 5 ساله یک شبه آزاد شد محل اعراب است چرا که:
اولا: جز قیمت نان و گاز چیز دیگری تماماً آزاد نشده است و در برخی قلمها مانند شیر نیز اصلاً قدمی برداشته نشده است.
ثانیا: اگر فقط بنزین 700 تومانی اعلام می شد بنزین کاملا آزاد شده بود اما بنزین با سه نرخ تعریف شده است و این قضیه در مورد برق و آب و گاز شهری نیز صادق است و این یعنی نقض منظور دوستان.
ثالثا: درست که در 5 سال باید این کار انجام شود اما نظر دولت روی 3 مرحله و پیشنهاد دولت روی 5 مرحله بود که در هر صورت فعلا یک قدم از آن 3یا5 قدم برداشته شده است و یقینا هرچه تعداد مراحل کمتر و البته با مدیریت بهتر انجام شود، تورم کاذب ایجاد شده نیز کمتر خواهد بود.
رابعا:ً خود منتقدان و مجلسیان نیز فعلا اتخاذ موضع نکرد اند چرا که تا اینجا کار به خوبی انجام شده است و بعید نیست که به شرط استمرار آرامش کنونی در عرصهی اقتصاد و اجتماع، منتقدان نیز تسلیم نظر دولت شوند.
4- متکی علی رغم اینکه در مورد برکناری مظلوم واقع شد (که در بند 1 به آن پرداختم)، ولی بی عیب هم نبود، چرا که در شرایطی که میدانست رییس جمهور از عملکرد وی ناراضی است، اصرار بر ماندن داشت دلایل و شواهد نارضایتی و اصرار بر ماندن وی هم اینکه:
اولا: چند بار رییس جمهور صراحتاً اعلام نارضایتی کرده بود و حتی قصد داشت وزیر را عوض کند.
ثانیا: نمایندگان امور قاره ای معرفی کرد تا جبران مافات را بنماید چرا که نتوانسته بود تحت فشارهای وراده وزیر را تعویض نماید.
ثالثا: آقای متکی در مواقع خطر برکناری، مدام دست به دامان این و آن می شد و در آن مورد بدعت انتخاب نمایندگان قاره ای نیز، ورود رهبر انقلاب برای جلوگیری از این بدعت غلط را به نفع خود تمام کرد تا فشار دیگری برای ماندن شود.
89/10/6
11:49 ع
آقای متکی چه در زمانی که آقای احمدی نژاد قصد داشت تا دیگر از ایشان استفاده نکند و چه در زمانی که زمزمه های تغییر ایشان بلند می شد، به اندازه ی کافی با ایجاد سروصدا و پناه بردن به افراد و چنگ زدن به هر دست آویزی خود را بر مسند نگاه می داشت و ضمن مقاومت در برابر تغییر و یا تبعیت، هرآنچه را که موجب تضعیف خود می دانست بر نمی تافت ولی این همه عدم تمکین متکی با یک خطای رییس جمهور (شما بخوانید دفتر رییس جمهور) در عزل خارج از عرف دیپلماتیک به فراموشی سپرده شد.
در این خصوص آقای سجاد فیاض مطلبی را در سایت رجانیوز درج کرده است که عینا درج می گردد:
1- در جریان عزل آقای منوچهر متکی از مقام وزارت، رئیسجمهور و مجموعه همکاران دفترش مرتکب اجحافی در حق برادر معزولمان شدند که بالاخره پنج سال برای سیاست خارجی انقلاب دویده بود.
2- کل توضیحات "دکتر" و همکارانش را میتوان در یک جمله اینگونه بیان کرد: "به خدا در این اجحاف، عمد و تدبیری در کار نبوده است، انصاف آن است که ما را قاصر بخوانید نه مقصر."
3- این توضیح را چه بپذیریم یا نپذیریم، اصل اجحاف در حق آقای منوچهر متکی، قطعی و از این حیث، حقی از جنس حقوق اخلاقی باقی است.
4- توضیحات و دلجوییهای نسبتاً مفصل و دوستانه رئیسجمهور و همکارانش در ترمیم روحیه وزیر سابق و دوست دیرین توفیقی نداشت و کاری از پیش نبرد و او با دو موضع آشکار و جدی که که دومی عریانتر از اولی مینمود، به مطالبه حق خود اقدام کرد که انصافاً قیام پیروزممندانهای بود! جریان و هجمه سیاسی چند روز اخیر علیه دولت و رئیسجمهور که به اتکای مواضع پس از عزل متکی سامان یافت، آنقدر وسیع و خشن بود که بتوان گفت او چند برابر طلب اخلاقی خود از رئیسجمهور وصول کرد. از این لحاظ متکی، موفقترین معزول دولتهای نهم و دهم است.
5- قرار ما با دکتر احمدینژاد عزیز از انتخابات 84 تاکنون "پاکی" است. او حق ندارد حتی برای یک لحظه بوی رقیقترین بیانصافیها را بدهد، هر چند در ارتکاب آن عمدی نداشته باشد. یادتان هست جمله مرحوم ابوترابی را چقدر دوست داشت و تکرار میکرد: "پاک باشیم و خدمتگزار". من از آقای متکی تشکر میکنم که نه تنها اجازه نداد رئیسجمهور ما آلودهی به رقیقترین حقالناسها باقی بماند، بلکه از آن مهمتر، ما و رئیسجمهورمان را از زیر با ر منت گذشتی که میتوانست سالها بر گردنمان سنگینی کند، رهانید و حسابش را خیلی زود صاف کرد. خوشبختانه از این به بعد، ایشان هیچ حقی به گردن دولت اسلامی و حامیان آن ندارند. از همینجا از همهی خواصی که احساس میکنند به نوعی از رفتار و گفتار دکتر احمدینژاد مغبون شدهاند یا در فرآیند عزل، توبیخ یا تهاجم انقلابی ایشان دچار خسارات مادی و روحی شدهاند، درخواست میکنم که مثل آقای متکی، بدون لحظهای تأمل و احتیاط، کل مطالبات خود را یکجا وصول کنند، چون احمدینژاد حق ندارد به کسی غیر از مردم بدهکار باشد. این رسالت تاریخی اوست که تا پایان عمر، مردی از جنس مردم باقی بماند. مردم بدهکار هیچ فرد و گروه و خانواده و دانه درشتی نیستند و احمدینژاد هم یکی از همین مردم است.
89/10/5
9:21 ع
دستگاه دیپلماسی کشور در زمان متکی بیشترین تحولات را بعد از عقب نشینی های دولت قبل ایجاد نمود. اگر چه در بروز این موفقیت ها خود رییس جمهور از همگان بیشتر نقش داشته است، اما نقش وزارت خارجه و دبیر شورای امنیت ملی را نیز نمی توان نادیده گرفت.
آقای متکی برای من از آن جا شناخته شد که به عنوان میهمان در برنامه گزارش خبری شبکهی 2 مستقیما به بحث با نمایندگان گروه مذاکره کننده آن زمان دولت اصلاحات با آژانش هسته ای و گروه 5+1 میپرداخت و بندبهبند تفاهم نامه را نقد و تحلیل مینمود. شاید آن موقع نه ایشان و نه کس دیگری فکر نمی کرد که این چهرهی نسبتا ناشناخته طی 1-2 سال آینده وزیر امورخارجهی کشور شود ولی زمانی که ایشان به عنوان گزینهی وزیر خارجه به مجلس مطرح شد، من این انتخاب آقای احمدی نژاد را تحسین کردم.
در پایان دولت نهم و زمان تبلیغات برای انتخابات ریاست جمهوری، آقای متکی به همراه آقای صفار هرندی از فعال ترین وزرای دولت نهم بودند که علی رغم اینکه بحث تغییر آنها در همان دولت انجام شده بود، ولی با انگیزهای الهی به فعالیت فشرده پرداختند که همگی دیدیم که حتی بعد از عزل آقای صفارهرندی، بازهم ایشان مخلصانه کمک یار و حامی دولت باقی ماند.
هم زمان با معرفی کابینه دهم و درحالی که اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول مطرح شدهبود، پیش بینی میشد که قرار است تا اختیارات ایشان در این دولت افزایش یابد.
مدتی بود که به نظر میرسید، توقع آقای احمدی نژاد به عنوان مبدع سیاست فعال خارجی و جایگزینی با سیاست منفعلانه دولت اصلاحات، همچنین به عنوان پیشتاز در اجرای این شعار، (که حتی منجر به انتقاد علی لاریجانی (دبیر وقت شورای امنیت ملی) و سایر نامزدهای ریاست جمهوری نیز شد،) فراتر از وضع موجود در زمان آقای متکی بوده و بعضا موجب افزایش زحمت رییس جمهور می گردید.
با بروز این شرایط و احتمالا سبقهی درگیریهای اسفندیار رحیم مشایی و وزرای ولایت مداری از قبیل متکی و از سویی با افزایش اختیارات گستردهی رحیم مشایی به عنوان رییس دفتر ریاست جمهور(به عنوان تنظیم کننده روابط رییس جمهور) زمزمه ی تغییر متکی بالا گرفت و با توجه به درک جامعه از مشکلات بین متکی و رحیم مشایی، فشارهایی به رییس جمهور وارد شد تا متکی همچنان به عنوان وزیر فعالیت داشته باشد و این گونه بود که آن موازی کاری پر سروصدا در معرفی نمایندگان رییس جمهور در امور قاره ها به وقوع پیوست و با توجه به فعالیت خود متکی در فرار از این وضعیت و اینکه این عمل بدعتی غلط و غیرقانونی بهشمار میرفت، با دخالت بهجای رهبر معظم انقلاب، حکم نمایندگان، به مشاوران رییس جمهورتغییر یافت و این درست زمانی بود که آقای رحیم مشایی، رأساً همایش ایرانیان خارج نشین را با آن هیاهوی تبلیغاتی موافقین و مخالفین برگزار کرد.
شاید اگر مشکل آقای احمدی نژاد با متکی در زمانی که صرفاً جنبهی کاری داشت، به راحتی با یک تغییر معمولی و طبق عرف دیپلماتیک قابل رفع بود، اما ورود رییس دفتر رییسجمهور در مشکلات کوچک که غالباً موجب ایجاد مشکلات بزرگتری گردیده است، باعث بالاگرفتن دعوا و حساسیت ماجرا شد.
قبلا نوشتم که آقای احمدی نژاد در پاسخ به خبرنگاری که در خصوص برکناری آقای متکی سوال کرده بود، گفتند که کسی که با آقای متکی صحبت کرده است اکنون روبروی شما نشسته است، اگر چه اینچنین برداشت شد که خود آقای احمدی نژاد با آقای متکی صحبت کرده بود، اما حضور آقای مشایی در کنار آقای احمدی نژاد، مرا به این گمان انداخت که احتمالا تصور آقای احمدی نژاد این است که آقای مشایی با آقای متکی قبلا صحبت کرده و از فرط اعتماد به آقای مشایی، با جمله ای که دروغ هم نبوده (آقای مشایی هم روبروی آن خبرنگاران نشسته بود) صحبت با آقای متکی را حتمی فرض نموده است و این با انکار آقای متکی موجب افزایش کدورت ها گردیده است. مطمئناً در صورتی که این تغییر با رعایت اصول ساده دیپلماتیک همراه بود، بسادگی پیامدهای موجود و هزینه های بیمورد، اتفاق نمیافتاد.
آنچه مسلم است این که اشتباهات و لجاجت های آقای مشایی ( که شروعش باب دوستی با مردم اسراییل و آخرینش توهین به علما به خاطر حرمت موسیقی بود)، اگر در مسند رییس دفتری رییس جمهور نیز وجود داشته باشد که دارد، مطمئناً موجب کدورت در بین اعضای دولت با یکدیگر میگردد، همانطوری که بعضاً موجب دلسردی علما و دلسوزان از دولت گردیده است و این همان هشداری بود که مقام معظم رهبری بخردانه در خصوص آن هشدار داده بودند.
مطمئناً جمع اختیارات گستردهی آقای مشایی و اعتماد بی حد رییس جمهور به ایشان، موجب افزایش مشکلات رییس جمهور با وزرا، علما، اصولگرایان حقیقی، دوستان دولت، سایر کشورها و در نهایت دلگیری مقام معظم رهبری خواهد شد.
اما بحث متکی؛ دیدیم که برخی از وزرای برکنار شده در اولین فرصت از دشمنان و مخالفان احمدی نژاد شدند و حتی در کادر تبلیغات ضد احمدی نژادی نیز فعالیت گسترده ای داشتند، لذا پیش بینی می شود با توجه به اطلاعاتی که آقای متکی از دولت دارد و اینکه خریداران این اطلاعات نیز کم نیستند، و با توجه به رسوخ روز افزون مشایی، بزودی مخالفان دولت به وی طمع نمایند و همانطور که خود آقای متکی اخیرا گفتند که حرفهای زیادی برای بیان کردن دارد، در آیندهی نهچندان دور، حرفهای بیشتری از ایشان مطرح گردد. اما با توجه به صدق نیت ایشان، امیدوارم که ایشان نیز مانند جناب صفار هرندی، هرگز آب به آسیاب دشمنان احمدی نژاد نریزد، و یا عامداً موجب تضعیف دولت یا دستگاه دیپلماسی کشور نگردد (ان شاءالله).
89/10/3
9:59 ع
آقای احمدی نژاد در پاسخ به خبرنگار شبکه ی معاند، که دلیل برکناری متکی در ماموریت را جویا بود، گفتند که نقل قول غلطی از آقای متکی در مورد مطلع نبودن از برکناریش در رسانه ها منتشر شده است و کسی که با آقای متکی قبل از سفر صحبت کرده است، اکنون روبروی شما نشسته است.
اما ضمن احترام همیشگی به هوش سرشار و قابل تحسین آقای احمدی نژاد، در پاسخ به خبرنگاران (که همگی دعا کنیم هوش شان در شناخت آقای مشایی هر چه زودتر به کارآید)، یک گمانه را مطرح می کنم:
در موقع پاسخ آقای احمدی نژاد به آن سوال، غیر از خود ایشان، چه کسانی روبروی خبرنگاران نشسته بودند؟ برای کمک به جواب این سوال، عکسش را تقدیم می کنم:
به نظر می رسد همه ی اعضای دولت که بر اطلاع متکی از برکناری خویش تاکید دارند، نقل قول از یک نفر کرده باشند که احتمالا شما به نامش در سوال قبلی اشاره کرده اید.