92/3/9
2:46 ص
امشب دکتر عارف، معاون اول رییس جمهور دولت اصلاحات، میهمان برنامه گزارش خبری بود تا از برنامه های انتخاباتی اش بگوید، این آقا از اخلاق حرف زد و در همان حال که از اخلاق و اخلاق مداری صحبت می کرد به دروغ گفت رییس جمهور به مردم گفته است خس و خاشاک!!! او نه تنها اخلاق را پاس نداشت بلکه دروغ نیز گفت. آقای عارف از اخلاق گفت ولی هرگز نگفت که چگونه به مقدس ترین نظام حکومتی روی زمین تهمت تقلب زدند! و هرگز از زحماتی که برای کشور و مردم و دولت ایجاد کردند عذر نخواست! او نه تنها عذر نخواست بلکه گویا هنوز طلبکار است!
امشب آقای عارف می توانست از خودش و برنامه ها و اهدافش بگوید اما او به اشتباه ما را به یاد ضعف ها و نقشه های شان در دولت اصلاحات و فتنه 88 انداخت، او می توانست خودش و رفتارش را توجیه کند و از برنامه هایش بگوید، اما او طوری پرچم اصلاحات و سردمدارانش را بلند کرد که دیگر نمی تواند از اشتباهات شان برائت بجوید، اکنون مشخص است که قبله ی آمال او در مدیریت رسیدن به همان شرایط دولت اصلاحات است، شرایطی که مردم بعد از آن در هیچ انتخاباتی به قائلانش روی خوش نشان ندادند.
آقای عارف امشب خیلی از فساد ستیزی و سلامت خودش و دولت اصلاحات گفت، ولی هرگز نمی توانم واگذاری کارخانه الکتریک رشت را فراموش کنم که چگونه به همسر غلامرضا قبه و دختر هاشمی و دوستان کرباسچی واگذار شد و ایشان نیز ظرف چند ماه یک کارخانه ی فعال با کلی کارگر را تعطیل و دستگاه ها را تخلیه و به یک زمین برای کاربری مسکونی تبدیل کردند و کارگران را اخراج کردند و حتی حق و حقوق شان را نیز تا سالها به ایشان پرداخت نکردند. از نمونه های این واگذاری ها آن قدر در هر استانی هست که هرکسی می تواند لااقل یک مورد را بیاد بیاورد و به میزان سلامت دولت اصلاحات واقف شود.
امشب آقای عارف مدیریت خودشان را در دولت اصلاحات آنقدر شایسته معرفی نمود تا بیننده چشم بسته به ایشان رأی دهد، اما مردم هرگز نمی توانند تعطیلی های مستمر کارخانجات بزرگ نساجی و کفش و بیکاری فرزندان و تشدید وابستگی کشورشان را فراموش کنند، هرگز نمی توان فراموش کرد که ایشان چگونه ساخت پالایشگاه تولید بنزین را به بهانه ی امکان خرید آن تعطیل کردند تا کشور روز به روز به واردات پارچه و کفش و بنزین و .... بیشتر نیاز داشته باشد.
امشب عارف از اخلاق گفت ولی هرگز نمی توان فراموش کرد که در دولت اصلاحات چگونه ترویج فساد های فکری و رفتاری نهادینه شد، نمی توان فراموش کرد که چگونه در دولت اصلاحات به پیامبر و ائمه و ولی فقیه و امام زمان و ... توهین شد، چگونه به بهانه پلورالیزم و برداشتهای مختلف از دین، کتابهای پائولو کوئیلو کتابهای عرفانی شناسانده می شد، براستی چگونه دولتی که حتی حافظ حرمت پیامبر و ائمه و دین نبود، اکنون مدعی حفظ حرمت مردم گردیده است؟ آیا 8 سال اینقدر زمان زیادی برای افزایش رو و ریختن حیا بوده است یا توان این افراد در این خصوص زیاد است؟
امشب آقای عارف از توانمندی های دولت اصلاحات گفت ولی هرگز نگفت که چگونه ندانم کاری ها و ضعف های مدیریتی خود را با نگذاشتند، نگذاشتندها توجیه می کردند، چگونه تنش های سیاسی را که خود خالق آنها بودند را بهانه سوءمدیریت ها اعلام می کردند.
امشب دکتر عارف از منافع مردم و منافع ملی گفت ولی هرگز نگفت که چگونه بزرگان و حامیان اصلی دولت اصلاحات چقدر برای این کشور و مردم تنش آفریدند، تنش هایی که با رفتن دولت اصلاحات تمام شد، چرا که دست برپا کنندگان تنش با رأی مردم از حکومت کوتاه شد. مردم تنشهایی را که توسط دولت اصلاحات و بزرگان این جریان در این چند سال تحمل کرده اند را هرگز فراموش نخواهند کرد، تنش هایی مانند کوی دانشگاه و فتنه 88 حاصل فتنه انگیزی های برنامه ریزی شده همین اصلاحاتی ها بود که اکنون مدعی آرامش بخشی به کشور شده اند.
امشب آقای عارف از هیأت دولت خوب!!! اصلاحات گفت ولی هرگز نگفت که چرا برخی از همین وزرا و معاونان و ایدئولوگهای جریان اصلاحات، اکنون جزء ضدانقلاب های لندن نشینی هستند که بعضاً ین انگلیس و اسرائیل و آمریکا در حال درس پس دادن و مشق نوشتن هستند ولی امشب عارف از دلیل تعداد زیاد خائنان و نفوذی های دولت اصلاحات و علت خیانتهایشان و دلیلی برای اثبات تفاوت خودشان با ایشان چیزی نگفت.
امشب آقای عارف از مشکلات کشور در این 8 ساله داد سخن داد، ولی هرگز نگفت 4 سال دولت نهم کشور به مراتب به لحاظ شاخص های اقتصادی بهتر از دولتهای اصلاحات اداره شد و 4 سال دوم نیز به حمایت همین دوستان اصلاحاتی، کشور دچار فتنه 88 شد و نگفت که چگونه دوستان و بزرگان اصلاحات از داخل و خارج از کشور در هدایت دشمنان این مرز و بوم در تشدید تحریم ها و زمین گیر کردن دولت و نظام تلاش کردند!
براستی آیا آقای عارف برای مشکلات اکنون کشور، تقصیری را متوجه خودشان نمی داند؟ به غیر از بحث فتنه (که در بند قبلی به آن پرداختم)، آیا ایجاد یک اقتصاد وابسته و تحویل آن به دولت بعدی نقشی در کاهش توان مقاومت و افزایش آسیب پذیری ما نداشت؟
آقای دکتر عارف از سیاست خارجی اصلاحات تعریف کرد ولی هرگز نگفت که با این سیاست چه امتیازی جز سرخوردگی برای کشور گرفتند، گویا ایشان نیز مانند دکتر روحانی حافظه ی تاریخی و سواد مردم را به هیچ انگاشته است!
آری حرف های امشب آقای عارف را اگر قبل از دولت اصلاحات می شنیدیدم شاید تحت تأثیر قرار می گرفتیم اما چه می توان کرد که افرادی که کارنامه های مشخصی دارند، ادعایشان فوراً با کارنامه شان مقایسه می شود، کارنامه ای که نمرات پایینش تا کنون نگذاشته است، حتی یک فرصت دیگر از پیشگاه مردم برای اصلاحاتی ها ایجاد شود.
این مطلب در سایتهای 8 دی و چریغ و حرف تو منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: فتنه انتخابات محمد خاتمی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/1/1
3:20 ع
سالهاست که آقای هاشمی رفسنجانی و تمام گروه ها و احزاب منتسب به ایشان در هیچ انتخاباتی نتوانسته اند به یک موفقیت نسبی نیز دست یابند و همین وضعیت را جریان منتسب به اصلاحات نیزدر خود دارند که نه در انتخابات شوراها و نه مجلس و نه ریاست جمهوری های اخیر نتوانسته اند به هیچ جایگاه مقبولی دست یابند. این دو جریان آنقدر احساس ضعف و رکود کردند که در انتخابات قبلی ریاست جمهوری عملاً با ادعای تقلب، ورشکستگی سیاسی خود را عملاً اعلام رسمی نمودند.
تحلیلی فوق ممکن است از سوی برخی صاحب نظران اینچنین با سوال مواجه شود که اگر چنین است پس چرا همچنان این جریان ها در عرصه فعالند و از صحنه کنار نکشیده اند، که پاسخ حقیر این است که اگر چه در ظاهر این جریاناتِ ورشکسته، بحث نامزدی در انتخابات را با دست پیش می کشند و با پا پس می زنند، اما ایشان ضمن مطالعه روی بازخورد اقدامات خود، در واقع دنبال یک هدف دیگر به عنوان هدف نهایی هستند، ایشان قصد دارند تا عملاً فقط در صحنه حضور داشته باشند و فراموش نشوند چرا که کشور را آبستن حوادثی می دانند که با حضور و حرکت مناسب در این حوادث امکان تقویت و احیای جایگاه قبلی خود را بیش از سکوت و قهر و تحریم محتمل می دانند، ایشان اگر هم بخواهند انتخابات را تحریم کنند زمانی این کار را انجام می دهند که بتوانند از این اقدام خود میوه ای بچینند و لااقل ضربه ای بزنند و این ابزار را نیز برای رد صلاحیت احتمالی نامزدهای خود کنار گذاشته اند.
در صورتی که برگزار کنندگان انتخابات بخواهند پا را از تکالیف قانونی خود فراتر نهند و در کار نظارت نهادهای قانونی اخلال ایجاد کنند، فضای کشور می تواند آماده ی موج سواری جریان های ورشکسته ی سیاسی گردد. جریان هایی که هم زمان با رییس جمهور و قبل از او بر طبل انتخابات آزاد و فشار بر نهادهای نظارتی کوبیدند تا ایشان نیز سهم و نقشی در فتنه ی آتی داشته باشند و از یک سو جریان انحرافی که روز به روز بیشتر در دولت ریشه دوانده است پتانسیل همراه کردن جریان های ورشکسته را در مقابله با نظام و رهبری دارد چرا که افراد و جریان های ضعیف انحرافی در برابر نظام مقتدر ولایت فقیه یک تفاهم بزرگ دارند و آنهم مقابله با ولایت فقیه و اسلام به عنوان یک حکومت دینی است.
از یک سو رییس جمهور از جریان های نزدیک و متعهد به ولایت فقیه در امر انتخابات اظهار نگرانی می کند و از یک سو شعارشان یعنی انتخابات آزاد و فشار بر نهادهای نظارتی با شعار جریان های ورشکسته ی سیاسی در یک جهت است، یک احتمال قوی این است که در صورت رد صلاحیت برخی نامزدهای این دو جبهه، اهداف و شعارهای مشترک شان بتواند تا مقطعی گروه های ضعیف انحرافی و ورشکسته ی سیاسی را باهم همراه سازد و البته این همراهی یقیناً تا زمان مناسب، آشکارا مورد اقرار نخواهد گرفت چرا که زمانی این وحدت از سوی مردم قابل پذیرش خواهد بود که بهانه ای مناسب برای توجیه وحدت این به ظاهر دو قطبِ مقابل یعنی رد صلاحیت نامزدهای شان وجود داشته باشد و احتمال دیگر هم این است که جریان انحرافی با حرکات اشتباه و نسنجیده ی خود راه را برای موج سواری و حضور ورشکستگان مهیا سازد.
پس با این تفاسیر هدف اصلی ورشکستگان سیاسی از هاشمی تا خاتمی و اعوان و انصارشان در این است که تخته موج به بغل لب ساحل انتخابات، منتظر امواجی باشند که جریان انحرافی به احتمال زیاد به عمداً و یا سهواً آنها را ایجاد خواهد نمود تا بسته به ارتفاع امواج تصمیم بگیرند در خلاف آن حرکت کنند تا مشروعیت از دست رفته خود را احیا کنند ویا در جهت آن به مبارزه با دشمن مشترک بپردازند و البته ایشان خودشان هم از اقتدار نظام کاملاً مطلعند و می دانند که مقام معظم رهبری همواره در حمایت از جایگاه قانونی تمام ارکان نظام از قوای سه گانه گرفته تا شورای نگهبان و آرای مردم تسلیم ناپذیر بوده اند و شعارهای صیانت از آرا و انتخابات آزاد هرگز خللی در اقدام استوار ملت و رهبر ایجاد نمی کند.
برچسب های مرتبط: فتنه انحراف هاشمی رفسنجانی محمد خاتمی انتخابات آزاد
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/27
11:54 ص
این مطلب خودم را به صورت اتفاقی در گوگل دیدم و علی رغم این که مربوط به 2 سال پیش است که آقای خاتمی برای حضور مجدد در انتخابات یک نامه حاوی کلی شرایط برای نظام تعیین کرده بود و الان با توجه به تناسب این مطلب با بحث حضور خاتمی و اصلاح طلبان در انتخابات با عرض پوزش تقدیم می کنم:
نوشتند شرایط نامه، خواندیم جارونامه!
آدم از سران فتنه باشه، ممنوع الخروج هم باشه، بعد برای نامزدشدن ریاست جمهوری شرط هم بذاره! دقیقا مثل اینه که، موشه تو سوراخ نمی رفت بعد جارو به دمش بسته بود! یا بعضی ها از ترس مردم نمی تونن بیان تو خیابون بعد برای ریاست جمهوری شرط هم می ذارن! بعضی ها قانون رو به سخره گرفتن، اونوقت می خوان مجری قانون هم باشن! بعضی ها 13 میلیون رأیشون رو نتونستن 8-9 ماه حفظ کنن، بعد الان مدعی رأی همه هستند! بعضی ها هیأت دولتشون، هیأت دشمن شدن، اونوقت خودشون دوباره می خوان رییس هیأت دولت هم باشن! بعضی ها رو تو ده راه نمیدن، بعد سراغ خونه ی کدخدا رو می گیرن! بعضی ها دزد حیثیت ممکلتشون بودن الان پررو و طلبکار هم هستن! بعضی ها دولا دولا سوار شتر خیانت شدن، الان فکر می کنن کسی ندیدتشون! بعضی ها شریک دزدن می گن رفیق قافله ایم! بعضی ها آتش روشن کردن، دودش رو نمی تونن تحمل کنن تو چشم بقیه فوت می کنن! بعضی ها چاله کندن، الان ته چاه جیغ می کشن! بعضی ها آب و گل کردن، نتونستن ماهی بگیرن، طلبکارن! بعضی ها سرشون هنوز تو آخور نظامه، شیرشو به دشمن می دن! خلاصه، موشه تو سوراخ نمی رفت ....
مطالب مرتبط:
تابش: فتنه گران را محاکمه کنید!
نه غزه نه لبنان، فقط شاه عربستان!!!
بهترین فرصت برای محاکمه ی خاتمی و ...
خانم ابتکار! اکنون کف خواسته تان اعتدال است؟!
حیای گربه رفته! در دیزی چرا بازه؟!!
جنگ زرگری خاتمی و خوئینی ها
چرا خاتمی رأی داد؟!
فتنه منفعلانه جمع نمی شود!
ما گفتیم تحریم انتخابات را تحریم می کنیم!
انتخابات آزاد و شفاف از نظر هاشمی چیست؟
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/17
11:25 ص
در شرایطی که خاتمی و خوئینی ها به عنوان بزرگان فتنه، بعد از 9 دی 88 تا مدتی سیاست های مقابله ای با نظام را دنبال کردند، اما کم کم تغییر رویه دادند و روش های مختلف را در نوع تعامل با نظام دنبال کردند، آقای خاتمی فرمان رویه خود را به تدریج به سمت نظام چرخاند و اگر چه پیش شرط های مضحک وی محقق نشده بود، اما نتوانست از صحنه بازی به دور بماند و با رأی دادن در انتخابات، در ظاهر یک سناریوی جدید را کلید زد، سناریویی که از سوی برخی اصلاح طلبان هنوز با شک و تردید و سؤال با آن برخورد می شود، این حضور در پای صندوق رأی، خبر از امکان مشارکت در انتخابات بعدی می داد، چیزی که به ظاهر مورد انتقاد جبهه ی تندروی اصلاح طلبان من جمله خوئینی ها قرار گرفت، اما گمان من از این دو رویه ی متفاوت بین بزرگان جریان اصلاحات (شما بخوانید فتنه)، دو سناریو نیست، یک سناریوی واحد است. در واقع خاتمی و خوئینی ها نه توانستند ریسک کنند و از انتقادات تند و جایگاه اپوزیسیونی خود دست بردارند و نه توانستند از شانس شرکت در انتخابات و تیری در تاریکی بگذرند. اکنون اگر چه دو رویه ی مجزا در جریان اصلاحات به نظر می رسد اما هر دو رویه به موازات هم ادامه یافته و به هم کمک می کنند، اولاً سیاست فشار از پایین و چانه زنی از بالا تخصص اصلاح طلبان بوده و ثانیاً در زمان مناسبی قبل از انتخابات و یا در اولین روزهای پس از انتخابات این دو رویه با هم یکی خواهند شد، برنامه ی این جریان این است که اولاً تا آخرین لحظات ماهیت اعتراضی خود را حفظ کنند و به همین بهانه از عذرخواهی نیز شانه خالی کنند و ثانیاً خود را از بازی در نظام سیاسی کشور کنار نگذراند و در واقع خودکشی سیاسی نکنند و ثالثاً فضا را برای تشنجات احتمالی در انتخابات 92 آماده نگاه دارند، چرا که فتنه ی انتخاباتی با داشتن 2 عامل الزامی میسر است، حضور در انتخابات و انتقاد به نظام.
این مطلب در سایت زاهدانه نیز منتشر شده است: جنگ زرگری خاتمی و خوئینی ها
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/17
2:13 ص
برنامه امروز، دیروز فردای این هفته دو میهمان مرتبط با جنبش دانشجویی داشت، کسانی که در جریان تسخیر لانه جاسوسی دخیل بودند. یک ویژگی خاص برنامه این بود که اگرچه از نزدیکان و همفکران خانم ابتکار هم کسانی در جریان فتنه 88 گرفتار زندان شدند، اما فرزند دانشجوی آقای روح الامینی در جریان فتنه 88 در فاجعه ی کهریزک به قتل رسیده بود.
بحث جنبش دانشجویی به لحاظ تأمین شرایط مناسب و شناخت و معرفی آفات با مفاهمه خوبی از سوی طرفین مطرح شد که حفظ این آرامش از سوی هر دوطرف و تا آخر برنامه برایم جالب بود.
آرامش و وقار آقای روح الامینی در حالی که فرزندش به خاطر دروغ بزرگِ بزرگان اصلاحات جزء تحریک و بازداشت شدگان بود و به خاطر تخلف برخی دیگر کشته شده بود و در حالی که هنوز بعد از گذشت 3 سال تکلیف قاصران و مقصران جریان کهریزک مشخص نشده و سران فتنه نیز به عنوان تحریک کنندگان اصلی و اغفال کنندگان جنبش دانشجویی و فرزند ایشان مجازات نشده اند، واقعاً نشان از روحیه ی گذشت و انقلابی ایشان داشت و از سوی دیگر آرامش و سخنان اعتدال محور خانم ابتکار در دفاع از آزادی و حمایت از زندانیان دانشجو و فعالان سیاسی آن قدر اغوا کننده بود که توگویی ایشان و دوستان شان، مادرزاد عاشق اعتدال بوده اند!! اصلاً انگار نه انگار که بیشترین توهین را همین جریان اصلاحات با استحمار جریان دانشجویی انجام دادند!! انگار نه انگار که در کوران حوادث فتنه هرچقدر بزرگان نظام ایشان را به اعتدال دعوت می کردند، ترمز بریده و دم از کف خواسته و خالی نکردن کف خیابان می زدند!! انگار نه انگار که بخشی از رکود و خمودگی جریان دانشجویی مدافع ایشان ناشی از همین احساس مورد سوءاستفاده قرار گرفتن است!! و از این که بر سادگی، شجاعت و خون طبقه جوان و دانشجو زین نهادند تا به براندازی دست یازند!! آری اکنون، باید هم خانم ابتکار و دوستان شان نگران عدم حمایت جریان های دانشجویی باشند، باید هم حسرت این حامیان کم هزینه را بخورند!! باید هم تلاش کنند تا با این حرف ها دل ایشان را نسبت به خود نرم و نسبت به انقلاب سخت کنند!! و چه توهینی بالاتر از این که همان ها که جریان دانشجویی را با دروغ و تهمت به بازی گرفتند اکنون حاضر نیستند حتی برای سواری های بعدی به خاطر دروغ و خیانت خود از ایشان عذرخواهی کنند!!
خانم ابتکار زندانی شدن فعالان در فتنه 88 را ناشی از پیش بینی شرایط فعلی و یا بهتر بگویم بصیرت خودشان معرفی کردند و حال این که حاضر نبودند نقش پررنگ خود را در تشدید تحریم، فشار، ایجاد فضای بی قانونی و هرج و مرج و گرا دادن های خودشان و دوستان شان به دشمن، گردن گیرند.
خانم ابتکار در جایی دیگر از سخنان شان شرایط فعلی را ناشی از رکود فعالیت های اصلاح طلبان دانستند و گفتند که اگر چنین نمی شد اکنون کشور وضعیت بهتری داشت و البته این حرف ایشان را می پذیرم چرا که این خاصیت هر گروه سهم خواه و بی ظرفیت است تا در صورتی که سهمش را نگیرد با لگد به زیر میز قانون و انتخابات و مصالح و امنیت کشور بزند و قاعده بازی را به سخره بگیرد تا با هزینه ای که برای دیگران ایجاد می کند، عملاً بگوید که دیگی که برای من نجوشد همان به که سرسگ در آن بجوشد.
خانم ابتکار در همان ابتدای بحث با نام بردن از 2 نفر از فعالان دانشجویی در تسخیر لانه جاسوسی که به خاطر ایفای نقش در فتنه 88 اکنون زندانی هستند، قصد داشتند که خودشان و ایشان را همچنان مدافع گفتمان آن زمان و شجاع و آرمانگرا نشان دهند و حال این که موضع گیری های صحیح سران اصلاحات من جمله خود آقای خاتمی و دوستان نزدیک شان را در رد و تقبیح تسخیر لانه جاسوسی و غرب پرستی و آمریکا ترسی را فراموش کرده بودند و البته آقای روح الامینی نیز با یادآوری نقش و جایگاه شهدا و پایبندان به گفتمان انقلاب، حساب کسانی را که در جریان فتنه 88 زیر علم دشمن سینه زدند را از حساب انقلابیون اصیل و پایبند جدا کردند و تا حساب کسانی را که گذشته شان را درپوشی برای حال استحاله شده و ننگین شان نشان می دهند را از انقلابیونی مثل روح الامینی که مصالح و منافع کشورش را به مزدوران نفروختند را جدا کنند.
مجری برنامه در سؤالی از خانم ابتکار دلیل عدم انتشار کتاب تسخیر را در آمریکا جویا شدند که خانم ابتکار با زیرکی خاصی بدون این که منکر آزادی بیان در آمریکا شود، سؤال را پاسخ نداده رها کردند.
خانم ابتکار آنچنان منکر آزادی جریان ها و جنبش های دانشجویی بودند که گویی فقط دانشجویان و همفکران ایشان فعال دانشجویی هستند؛ انگار دلسردی دانشجویانی که چوب اعتماد نابجا به جریان اصلاحات را خوردند، ایشان را منکر فعالیت جریان های اصولگرا و وفادار به گفتمان انقلاب و رهبری ساخته است! وشاید همانطوری که در انتخابات 88 رأی خودشان را کیفی تر از رأی مردم عادی می دانستند، اکنون نیز فعالیت دانشجویان سایر جریان ها را واجد فعالیت های شجاعانه و آرمانگرایانه نمی شمارند.
همه آنچه که گفتم نباید موجب شود تا از دایره انصاف خارج شوم، لذا عرض می کنم که آرامش خانم ابتکار به خصوص در مواقعی که مکررانه آقای روح الامینی در میان سخنشان می پریدند، واقعاً برای جریان های سیاسی و فعالان سیاسی یک درس است که بدانند اولاً بازی های سیاسی نیاز به تسلط بر اعصاب و داشتن صبر و حوصله دارد و این که فریب رگ ورم کرده برخی سیاسیون را نخورند که این عصبانیت ها همه صوری است تا سایرین را به تحرک و جنبش و رفتارهای پرخاشجویانه وادارند و در وقت کمین ایشان نباید از دیدن قیافه صبور و باحوصله ایشان متعجب شوند.
البته ای کاش این درس را در زمانی که تهمت زشت فتنه به کشور زده شد و جریان های حامی اصلاحات فضا را به شدت متشنج می کردند، پس می دادند، نه اکنون که از فتنه انگیزی قبلی ناامید شده اند، بالاخره وقتی کسی از اشتباهش احساس ندامت نمی کند، باید به دیگران حق بدهد که همچنان منتظر تکرار اشتباهات و فتنه انگیزی ها باشند، پس شعار اعتدال بدون عذرخواهی به خاطر افراط ها به خصوص از کسانی که متحمل هزینه و تلفات شده اند بیشتر به یک حقه زشت سیاسی شبیه است، هر چند این رفتار در پس یک سیمای صبور و آرام قابل مشاهده نباشد.
خانم ابتکار ای کاش امشب لابه لای بحث تان می گفتید که چرا بعد از حدود 3 ماه از طرح خطرناک بودن پارازیت های ماهواره ای و این همه جنجال رسانه ای هنوز هیچ سند علمی ارائه نکرده اید!؟ نکند نظرتان این بوده است که امکان رسیدن به اعتدال با دیدن شبکه های ماهواره ای بیشتر می شود و البته اگر چنین باشد دروغ هم نگفته اید لابد!! چرا که نداشتن اعتدال برای سلامتی به خصوص سلامت روان هم خطرناک است حتماً!!!
من در همین جا صراحتاً اعلام می کنم که از شعار اعتدال خوشم می آید و البته نه فقط اکنون که قبلاً هم خوشم می آمد، اما حقیقتاً تحقق هیچ اعتدالی بدون عدالت را میسر نمی دانم، مگر می شود با فتنه گر برخورد نکرد و منتظر رفتارهای معتدل ماند؟! مگر می شود بدون اجرای عدالت، به اعتدال رسید؟! مگر می شود کسانی را که با دروغ اعتدال یک ملت و کشور را به بازی می گیرند را را رها کرد و منتظر تکرار اعتدال شکنی نبود؟! نظر من این است که باید عدالت را در قبال فتنه گرانی که فضای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دانشجویی و عامی ما را دچار چالش و محدودیت و فشار کردند، همچنین در حق متخلفانی که موجب فجایعی مانند کهریزک یا جنایت اخیر شدند، اجرا نمود و اعتقاد دارم که اجرای عدالت اولین گام برای رسیدن به اعتدال است، یقیناً در این صورت هیچ فتنه گری خودش را صاحب و مالک جریان های دانشجویی و منافع ملی نخواهد دانست و هیچ مجری، داور و پلیسی نیز خودش را مجاز به اجرای خودسرانه عدالت و انتقام جویی نخواهد دانست و این دو در کنار هم اعتدال را در فضای دانشجویی و جامعه جاری خواهد نمود.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.