92/3/12
8:12 ع
گفتمان رایج در نامزدهای انتخابات با دوشاخه مذاکره و مقاومت و برایند این دو قابل تحلیل است، یعنی چند نفر می گویند تا روی میز مذاکره، تحریم ها را کنار نزنیم در داخل کشور قادر به حل مشکلات نیستیم و مذاکره محورند، گروهی دیگر می گویند تا در داخل نقاط ضعف کلیدیمان را نپوشانیم در میز مذاکره نیز پیروزی نخواهیم داشت و دکتر جلیلی مظهر این گفتمان است.
مبنای گفتمان هر نامزد، نسخه ی تجویزیش را مشخص می کند و حتی با فرض این که سابقه ی اجرایی جلیلی کمتر از برخی نامزدهاست، ولی به این دلیل که مشکل را و دارو را درست کشف کرده است تنها گزینه ی ممکن برای برون رفت از مشکلات می دانم.
به غیر از تشخیص و تجویز درست، شخصیت جلیلی نشان می دهد به حرفهایی که می زند پایبند است، اما بدانید که همین مواضع انقلابی وقتی از دهان افرادی مثل روحانی یا عارف بیرون می آید، هرگز قابل باور نخواهد بود چرا که مشی سیاسی شان با این مواضع در تضاد بوده است و یا اگر برخی دیگر، همین مواضع جلیلی را بگویند که نمی گویند با طرز تفکر تکنوکراتانه شان منافات دارد، چرا که گفتمان انقلاب با اقتصاد مقاومتی قابل اجراست و مدیریت مقاومتی با تکنوکراسی در تضاد کامل است، تکنوکراسی ابزار و مدل های علم اقتصاد و مدیریت را تنها راه می داند و بین گزینه کسب درآمد یا توسعه و گزینه افزایش میزان مقاومت یا عدالت، گزینه اول را انتخاب می کند.
به نظر می رسد جلیلی علی رغم این که مرد کارکشته میدان مذاکره است ولی چندان به این عامل برای رفع مشکلات کشور به عنوان گزینه ی اصلی نگاه نمی کند، او می داند که روی میز مذاکره این برآیند نقاط ضعف و قدرت هر یک از طرفین است که قدرت چانه زنی او را مشخص می کند. چگونه وقتی کشوری در حل مشکل تورم و تولید دارو و مرغ ... مشکل دارد می تواند مشت بر میز مذاکره بکوبد و امتیاز بگیرد؟! او می داند که وقتی به نقطه ی حساس در مذاکره می رسیم ضعف های ما همان محدودیت های ماست و او برای این آمده است که سیاست و اقتصاد پارا المپیکی ما را به پای سیاست خارجی المپیکی برساند.
برچسب های مرتبط: انتخابات سعید جلیلی اقتصاد مقاومتی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/10
5:34 ع
اگر چه بسیاری از نامزدها عاشق برنامه دادن برای خرج و هزینه به خصوص از نوع یارانه ای هستند اما کمتر نامزدی است که تمایل چندانی به بحث دخل و چگونگی متعادل سازی بین دخل و خرج داشته باشد. نامزدهایی که تمام مشکلات کشور را با یارانه و تسهیلات و استمهال می خواهند حل کنند، نمی گویند که این همه یارانه های رنگی را از کدام محل می خواهند تأمین کنند.
به بحث دخل که می رسد همه خلاصه می گویند باید از نفت فاصله بگیریم و در جزئیات به صادرات غیرنفتی و توریسم و حقوق ترانزیتی اشاره می کنند اما حواسشان نیست که تمام این گزینه ها نیز قابل تحریم هستند یعنی اولاً با تحریم های بانکی و ثانیاً با تحریم های بخشی غیرقابل حصول می شوند.
تنها عاملی که در بحث دور شدن از وابستگی به نفت کمترین تأثیر را از تحریم می پذیرد بحث مالیات است. تدوین و انسجام در اطلاعات اقتصادی در تمام حوزه های اساسی از ارز تا مسکن و خودرو و .... می تواند دولت را در شناسایی درآمدهایی واقعی اقشار متمول یاری نماید و این شناخت صحیح از اقتصاد کشور است که هم امکان نظارت و پایش را می دهد و هم امکان اخذ مالیات را که این مسئله جزء اولین اولویت های اقتصادی دکتر جلیلی مطرح گردیده است.
این که بیشتر مالیات کشور از اقشار کارگر و کارمند ستانده شود و سایر اقشار براساس خوداظهاری و آنهم با تأخیر یکساله درصدی از مالیات واقعی را پرداخت نمایند اگر به نحوی اصلاح شود که سایر اقشار به خصوص اقشار پردرآمد نیز مالیات واقعی درآمد خود را بدهند می توان ایران را مانند سایر کشورهای دنیا با همین پول مالیات اداره کرد و البته در کنار مالیات می توان به سایر درآمدها نیز چشم داشت چرا که وقتی دشمن بداند که تحریم ها در خصوص درآمد کارگر نیست عملاً توجیهی برای ادامه ی آنها نخواهد داشت.
اگر چه بحث دریافت مالیات با تکمیل نظام اطلاعات اقتصادی کشور قبلاً در صدر برنامه های دکتر جلیلی عنوان شده بود ولی امروز در مناظره به آن پرداخته نشد که شاید به جهت جلوگیری از ریزش رأی بوده باشد، البته باید دانست که گرفتن مالیات واقعی از دلالان ارز و مسکن و خودرو و تجار و طلافروشان و .... چیزی نیست که موجب کاهش محسوس آرا گردد و در عوض موجب افزایش آرای طبقات متوسط و ضعیف می گردد.
برچسب های مرتبط: اقتصاد اقتصاد مقاومتی سعید جلیلی انتخابات مالیات
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/8
11:13 ص
قبل از شروع فرصت انتخابات از سوی برخی نزدیکان دکتر جلیلی می شنیدیم که ایشان تمایل دارند مستقل وارد شوند ولی از سوی دکتر لنکرانی می شنیدیم که دکتر جلیلی تمایلی به حضور ندارند و اگر حاضر شوند، من انصراف خواهم داد و بعد از مدتی و پس از نامزدی آقای جلیلی تحت قالب شعاری که برخی حامیان ایشان به نام ائتلاف +1 مطرح کردند، آقای لنکرانی طبق وعده ای که داده بودند و فارغ از تمام مسائل، انصراف دادند.
پس از مدتی که از انتشار بیانیه انصراف دکتر لنکرانی گذشت، مطالبه و اعلام سردرگمی طرفداران استادمصباح و دکتر لنکرانی از عدم اعلام موضع توسط دکتر جلیلی بالاگرفت و این بار نیز برخی از همان دوستان یا رسانه های نزدیک به دکتر جلیلی گفتند که دکترجلیلی برای ملاقات رفته است ولی استاد مصباح ایشان را نپذیرفتنه اند که البته بالاخره با همت مهره های بزرگ جبهه پایداری به منظور کشف و رفع کدورت، دکتر جلیلی و استاد مصباح در تاریخ های ششم، هفتم و هشتم خرداد چند دیدار به همراه اعلام مواضع صریح ناشی از قرابت نظر و گفتمان داشته اند که این مصاحبت ها موجب به یقین رسیدن استاد مصباح در حمایت از دکتر جلیلی شد و استادمصباح خبر مبنی بر نپذیرفتن دکتر جلیلی توسط خودشان را شیطنت برخی رسانه ها عنوان کردند و در این دیدارها دکتر جلیلی نیز از استاد مصباح تشکر کردند و حمایت ایشان را قدر دانسته و از شخصیت بزرگ و موثر ایشان در گفتمان انقلاب سخنان مهمی گفتند.
به منظور نحوه پوشش سایت ها و حامیان دکتر جلیلی و دکتر لنکرانی که ایشان را در عدم نزدیکی زودتر این دو بزرگوار تا حدودی مقصر می دانستم، سری به فضای مجازی زدم، اما مشاهده کردم که علی رغم پوشش گسترده دیدارهای استادمصباح با دکتر لنکرانی در سایت هایی حامی دکتر لنکرانی و جبهه پایداری و حمایت علنی ستادهای دکتر لنکرانی به نفع دکتر جلیلی، اما متأسفانه همچنان برخی سایت های معتبر و اصلی حامی دکتر جلیلی پوششی برای دیدارهای دکتر جلیلی با استادمصباح نداده اند.
به عنوان نمونه می توانید سری به سایت های "مسیر، اتاق فکر حامیان دکتر سعید جلیلی" و "ستاد مردمی حیات طیبه" بزنید و این مسئله را تا این لحظه که چهارشنبه 8 خرداد است می توانید در این سایتها و شاید برخی دیگر از سایتهای حامی دکتر جلیلی عزیز دنبال فرمایید.
با مشاهده ی نحوه ی تعامل و برخی اظهارات و یا سکوت هایی که برخی حامیان دکتر جلیلی از همان بدو دعوت توسط جبهه پایداری تاکنون از خود نشان داده اند، به نظر می رسد فرضیه ام در قبال برخی حامیان رسانه ای دکتر جلیلی تقویت شده است یعنی در اردوگاه دکتر جلیلی افراد ذی نفوذی وجود دارند که در مقوله ی نزدیکی برادرمان دکتر جلیلی به استادمصباح جلیل القدر از خود مقاومت و کارشکنی نشان می دهند، شاید قبل از این سه روز که همراه با اظهارات دوستانه و صریح از سوی هر دو بزرگوار بود، نمی توانستم چنین نتیجه ای بگیریم ولی اکنون و با وجود این روابط حسنه عدم انتشار اخبار این دیدارها و مواضع دو طرف، به نوعی اثبات این فرضیه تلقی می شود که امیدوارم هرچه زودتر دکتر جلیلی بزرگوار در صدد رفع این مسئله برآیند.
مطلب مرتبط: من دوست دارم رییس جمهورم وامدار باشد ....
برچسب های مرتبط: استاد مصباح جبهه پایداری انتخابات باقری لنکرانی سعید جلیلی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/6
2:3 ع
بالاخره بعد از نشست هایی که بین اعضای اصلی جبهه پایداری و دکتر جلیلی انجام شد، امروز رسماً استاد مصباح عزیز، از دکتر جلیلی حمایت کرده وایشان را برای ریاست جمهوری مناسبت ترین فرد معرفی کردند. حمایت استاد مصباح و جبهه پایداری مسلماً گرایش نیروهای حزب اللهی به دکتر جلیلی را به لحاظ کیفی و کمی افزایش داده و موجب تمرکز نیروهای انقلابی به سمت ایشان خواهد شد، که این تمرکز قوا می تواند فاصله ی دکتر سعید جلیلی را از سایر نامزدها به حد مطلوب و مورد اطمینان افزایش دهد.
از جنبه ی دیگر، حمایت بزرگان و علما از افراد، بیش از آن که برای ایشان مسئولیت داشته باشد، برای خود فرد مسئولیت ایجاد می کند، چرا که حمایت علما، تنها براساس وضعیت حال و گذشته ی ایشان انجام می شود نه براساس پیشگویی و غیب دانی، به خصوص این که هیچ ضمانتی برای تغییر رفتار بهترین افراد نیز وجود ندارد؛ ولی آینده ی فرد بیش از هرکسی به خود او و رفتارش مرتبط است؛ با این وجود فردی که مورد حمایت قرار گرفته است باید بداند که اگر بدون آن حمایت ها دچار اشتباه می شد، فقط خودش مورد بازخواست قرار می گرفت، ولی بعد از حمایت های بزرگان و علما، ایشان نیز آبرو و عزت خویش را خرج کرده اند و هرگونه اشتباهی می تواند موجب هتک حرمت برخی سوءاستفاده کنندگان به ایشان بشود، لذا از دکتر سعید جلیلی بزرگوار توقع می رود هم با توجه به سابقه ی درخشان خود و هم با عنایت به حمایت استاد بزرگوار ما استاد مصباح یزدی در این عرصه ی خطیر گام نهد و همچون آقای لنکرانی بزرگوار که حفظ احترام و آبروی استادمصباح را مدام مد نظر داشت، در پیش روی خود داشته باشد.
برچسب های مرتبط: استاد مصباح جبهه پایداری انتخابات باقری لنکرانی سعید جلیلی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/5
8:19 ص
دیشب مصاحبه زنده با دکتر جیلیلی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 پخش شد که به لحاظ صحبت هایی که در برنامه انجام شد می توان گفتمان مقاومت را در شعارهای دکتر جیلیلی به عنوان محور اهداف ایشان مشاهده نمود.در این گفتمان که محورهایش توسط دکتر جلیلی مطرح شد:
امیدواریم در برنامه های بعدی، جزئیات بیشتری از هریک از محورهای یادشده را از ایشان و برنامه ریزان ایشان بشنویم.
برچسب های مرتبط: اقتصاد اقتصاد مقاومتی سعید جلیلی انتخابات
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/3/4
1:19 ع
برچسب های مرتبط: اقتصاد اقتصاد مقاومتی سعید جلیلی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/2/31
11:48 ع
بعد از کناره گیری دکتر باقری لنکرانی در حمایت از دکتر سعید جلیلی، حمایت طرفدران دکتر باقری لنکرانی نیز در جهت اتحاد گفتمانی به دکتر جلیلی متوجه شد. از صلاحیت دکتر جلیلی همین بس که ایشان در کنار دکتر لنکرانی به شدت از سوی معاندین خارجی مورد وحشت قرار دارند و به همین لحاظ کناره گیری دکتر لنکرانی با وحدتی که به ارمغان آورد، موجب تقویت گفتمان مقاومت و تضعیف گفتمان سازش گردید.
نوشتن این مطلب در تحلیل برخی جهت گیری های فعالان سیاسی داخلی است که نپرداختن به آنها از آن جهت که ممکن است دوباره تکرار شود، اشتباه به نظر می رسد:
تولد جبهه پایداری درراستای ادامه ی گفتمان سوم تیر و جدا شدن از جریان انحرافی صورت گرفت؛ شعارهای جبهه پایداری، همواره فراتر از شعارهای یک حزب سیاسی بود و نگاهی که به مسائل داشتند فراتر از نگاه منفعت جویانه حزبی بود. این جبهه در شناسایی و معرفی نامزدهای نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری نگاه جامعی داشت که تمام گزینه های مناسب را در بر می گرفت. نگاه جبهه پایداری اینقدر فراگیر بود که افراد در آن درمی آمدند و از آن خارج می شدند بی آنکه برای آمدنشان و یا رفتنشان دچار تعهد یا مشکلی شوند، چرا که محوریت در این جبهه نوع نگرش و گفتمان بود نه افراد و شخصیت ها و منافع شان.
نوع نگرش جبهه پایداری به مسائل باعث شد تا گزینه احتمالی این جبهه از دایره ای وسیع مورد بررسی قرار گیرد و بعد از صرف وقت و دقت فراوان در حالی که دکتر جلیلی اصرار داشت وارد نشود، به عنوان گزینه اصلح معرفی گردید. ثبت نام دکتر لنکرانی با ارائه برنامه و معرفی نیروهای احتمالی ایشان، نشان از عزم جدی به حضور در انتخابات داشت در حالی که آقای دکتر جلیلی نیز در آخرین روز فرصت ثبت نام به این عرصه وارد شدند و با این حضور، دکتر لنکرانی علناً اعلام که گفتمان انقلاب یقیناً یک نامزد خواهد داشت و این یعنی در صورت ماندن دکتر جلیلی، این دکتر لنکرانی خواهد بود که متعهد به انصراف است و به همین لحاظ دکتر لنکرانی از همان ابتدای ورود دکتر جلیلی، از جبهه پایداری کسب تکلیف کرد که تصمیم بر ماندن ایشان گرفته شد و این تصمیم با اقامه ی دلیل از سوی استاد مصباح همراه شد.
بعد از تأکید استاد مصباح بر اصلحیت دکتر لنکرانی، شخص استاد مصباح و دکتر لنکرانی و خود جبهه پایداری به شدت مورد حمله و تهاجم قرار گرفتند که بخشی از این حملات از سوی گروه ها، شخصیت ها و سایت های خبری و تحلیلی صورت گرفت. برخی از حملات در حد شب نامه و فحش نامه بود، به نوعی که حقیقتاً خاطر علاقمندان استاد مصباح را مکدر کرد ولی استاد مصباح بارها در دوره ی اصلاحات و در مبارزه با انحراف ثابت کرده بود که در دفاع از حق از تمام حیثیت و آبروی خود مایه می گذارد، در اینجا بود که دکتر لنکرانی به چند دلیل رأساً و تنها با اطلاع جبهه پایداری اقدام به انصراف نمود:
اول اینکه دکتر لنکرانی، حقیقتاً با دکتر جلیلی قرابت گفتمانی داشت و از این لحاظ نگرانی به لحاظ انصراف به نفع ایشان احساس نمی کرد.
دوم این که دکتر لنکرانی از ابتدا نیز آگاهانه متعهد شده بود که نخواهد گذاشت انشقاق درجبهه گفتمان انقلاب رخ بدهد و کنار کشیدن ایشان یک تعهد اخلاق مدارانه و تکلیف گرایانه بود.
سوم این که دستور صریح استاد مصباح عمل به تکلیف برای نامزدها بود و این که اگر حس کردند تکلیفشان چیزی است باید آن را انجام دهند و به همیل لحاظ شخص دکتر لنکرانی حتی به فتوای استاد مصباح بیش از هرچیزی مکلف به تبعیت از تکلیفی بود که احساس می کرد، همانطوری که دکتر جلیلی نیز براساس همان حس تکلیف وارد شده بود.
چهار این که دکتر لنکرانی شاهد حجم تخریب های غیرمنصفانه استاد مصباح بود و به یقین برای او بیش از هرکسی این تخریب ها سخت بود چرا که استاد مصباح به لحاظ حمایت از دکتر لنکرانی مورد هجمه قرار گرفته بود.
پنج این که دکتر لنکرانی در تکلیف گرایی زمان را از دست نمی داد، ایشان همان موقع که احساس تکلیف می کرد اقدام می نمود و همانطوری که در روز اول ثبت نام، وارد شده بود به دلایلی که ذکر می گردد، قبل از اعلام احراز صلاحیت ها کناره گرفت چرا که هر دلیلی که بعد از حس تکلیف موجب طولانی شدن تصمیم گردد، سیاسی کاری تلقی می شود.
شش این که دکتر لنکرانی حقیقتاً همانطوری که گفته بود، اگر شورای نگهبان صلاحیتش را رد می کرد، تشکر نیز می نمود، یادمان نرفته که چگونه او حجم توهین ها و بی احترامی هایی که چاردیواری مسائل خانوادگی وی را نیز محترم نمی شناخت را بر حسب تکلیف با کمترین واکنشی تحمل کرد.
هفت این که دکتر لنکرانی اگر می دانست دکتر جلیلی وارد عرصه می شود اصلاً وارد نمی شد و این مسئله با توجه به اصراری که در دعوت از دکتر جلیلی برای ورود می کرد نیز مشخص بود و به همین شواهد، انصراف دادن دکتر لنکرانی، قبل از اعلام تایید صلاحیت شده ها را نمی شود سیاسی دانست مگر با سوءظن های غیرمومنانه و بی منطق که با مشی سیاسی ایشان نیز متضاد است.
هشت اینکه هیچ دلیلی برای رد صلاحیت دکتر لنکرانی وجود نداشت به جز شبهات و تخریب هایی که علیه ایشان صورت گرفته بود. دکتر لنکرانی هم یک سابقه ی اجرایی 4 ساله موفق در یک وزارتخانه ی عظیم داشت و هم بهترین مواضع اصولی و عملی را در قبال فتنه و انحراف گرفت و هم در کسوت سخنگوی یک جبهه ی سیاسی به نام پایداری فعالیت فعال سیاسی داشت و به غیر از اینها نیز هیچ ضعفی در قبال عدم تمکین به قانون و یا ساده زیست نبودن و یا سایر معیارهای اعلامی از سوی شورای نگهبان نداشت پس به لحاظ شرایط تأیید صلاحیت چیزی از دکتر جلیلی کم نداشت.
تمام موارد فوق نشان می دهد که دکتر لنکرانی تنها براساس تکلیفی که به لحاظ تقویت گفتمان مقاومت، جلوگیری از انشقاق نیروهای انقلاب، وفای به عهد و کاهش هجمه ها به استاد مصباح و جبهه پایدای حس می کرد، به نفع دکتر سعید جلیلی انصراف داده است و همین دلایل بوده است که موجب تقویت علاقه نیروهای حزب اللهی به ایشان و ایمان به خلوص و اثبات تکلیف گرایی ایشان شد و حتی به شدت از سوی طرفداران آقای جلیلی نیز مورد تقدیر قرار گرفت، اما متأسفانه همان گروه ها و افراد و سایت ها که قبلاً در تنور تفرقه می دمیدند این بار، دکتر باقری لنکرانی و استاد مصباح و جبهه پایداری را به الفاظ دیگری مورد هجمه قرار دادند و با بکارگیری اصطلاحات و جملات غیرمنصفانه ی جدید حاضر نشدند هرآنچه را که به دروغ به ایشان منتسب کرده بودند را پس گیرند تا حدی که کناره گیری ایشان را به دلیل رد صلاحیت احتمالی دانستند و نذر روغن ریخته نامیدند؛ البته مردم و به خصوص قائلان به گفتمان مقاومت، بصیرتر از این حرف ها بودند که تحت الشعاع این هجمه ها، اعتقادشان به استاد مصباح و دکتر لنکرانی و جبهه پایداری سست شود، بلکه موجب شد کناره گیری دکتر لنکرانی در عین صلاحیت داشتن، گردآوری کادر متعهد و متخصص، برنامه جامع، محبوبیت و مقبولیت به عنوان برگ زرینی در کارنامه ایشان و شاگردان استاد مصباح و جبهه پایداری باقی بماند.
برچسب های مرتبط: استاد مصباح جبهه پایداری انتخابات باقری لنکرانی سعید جلیلی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/2/30
9:30 ع
دکتر لنکرانی همانطوری که در تمام اظهارات قبل و بعد از نامزدی دکتر جلیلی قول داده بود، گفتمان انقلاب فقط یک نامزد خواهد داشت، از نامزدی انصراف داد، ایشان و استاد مصباح یزدی و جبهه پایداری در مقوله ی انتخابات امسال تمام همت و آبروی خود را به نفع گفتمان انقلاب به میدان آوردند و در حالی که حتی کادر بسیار منسجم و قوی متشکل از تعدادی از وزاری قوی و معاون رییس جمهور اسبق و برنامه ی عملیاتی مدون و کاملی را تدارک دیده بودند ولی به منظور حفظ وحدت گفتمان انقلاب به نفع دکتر سعید جلیلی، از نامزدی انصراف دادند. دکتر لنکرانی و دکتر جلیلی از نامزدهایی بودند که محبوبیت و توان و شدت آرمانگرایی و انقلابی گریشان چشم ضدانقلاب داخلی و خارجی را ترسانده است و باقی ماندن یکی از این دو منجر به تقویت این گفتمان خواهد شد.
نامزدی دکتر لنکرانی در زمانی انجام شد که احتمال حضور دکتر جلیلی با توجه به دعوت هایی که از ایشان شده بود بعید به نظر می رسید و اعضای جبهه پایداری نیز روی دکتر لنکرانی به عنوان گزینه ی اصلح به جامعیت رسیده بودند و علی رغم این جامعیت، از همان ابتدا مشخص بود که دکتر لنکرانی خود را برای هردو حالت یعنی رفتن و ماندن در مسیر پیروزی گفتمان انقلاب آماده کرده است و به قطع یقین اگر مرکز فرماندهی جبهه پایداری زودتر به نتیجه می رسیدند، ایشان زودتر از اینها انصراف خود را عملی می کردند. در هر صورت انصراف و کناره گیری ایشان به نفع بزرگوار دیگر همین گفتمان، برای حقیر اثبات کرد که ایشان حقیقتاً انسان وارسته و متعهدی بوده و هستند و امیدوارم که دکتر جلیلی بزرگوار نیز این مهره ی ارزشمند را به خوبی قدر بشناسند.
نکته ی دیگری که کمی نگرانم می کند نوع گفتمان برخی از خودی هاست. علی رغم اینکه در مطلبی با عنوان "قابل توجه حامیان دکتر لنکرانی و دکتر جلیلی"خطاب به طرفداران دو بزرگوار نوشته بودم که این دوگفتمان یکیست و یقیقناً اگر دکتر جلیلی هم کنار نرود، حتماً دکتر لنکرانی کنار خواهد رفت و به همین لحاظ باید احترام هر دو بزرگوار و به خصوص شخص استاد مصباح بزرگوار حفظ شود، اما بعضاً برخی جملات آزاردهند، دل مان را مکدر کرد. همان قدر که محل تهمت و هجمه دشمنان و ضدانقلاب شدن برای هر انقلابی موجب افتخار است، اما شنیدن سخنان غیرمنصفانه و بعضاً حاوی توهین و تهمت از سوی برخی خودی ها، حقیقتاً اوقات طرفداران استاد مصباح و جبهه پایداری و دکتر لنکرانی را مکدر کرد، که امیدوارم طرفدران دکتر لنکرانی همانطوری که تاکنون ثابت کرده اند، همچنان در مسیر مصالح و پیشرفتِ انقلاب، ادب، انصاف و غیرت خود را در مسیر انتخاب و معرفی دکتر سعید جلیلی بزرگوار به عنوان نماینده ی گفتمان انقلاب و مبتنی بر مقاومت حول محور ولایت مداری و خدمت به مردم، هزینه نمایند، انشاءالله.
بیانیه دکتر باقری لنکرانی را در خصوص این انصراف می توانید اینجا بخوانید.
برچسب های مرتبط: استاد مصباح جبهه پایداری انتخابات باقری لنکرانی سعید جلیلی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/2/23
2:35 ص
در شرایطی که یقیناً آقای جلیلی نیز براساس تکلیف به عرصه ی حساس انتخابات ریاست جمهوری ورود پیدا کرده اند و با توجه به گفتمان تکلیف گرا و انقلابی که در جبهه پایداری به رهبری استاد مصباح و زیر مجموعه شان وجود دارد، یقیناً گفتمان انقلاب اسلامی که مبتنی بر اصول مهمی مانند مقاومت، خدمت، ولایت مداری، سلامت، دین ورزی و عدالت محوریست، علی رغم قوتی که در هر دو نامزد مطرح وجود دارد، با یک نامزد نهایی در انتخابات حاضر خواهد شد.
لذا در این برهه که هر کدام از طرفداران گفتمان انقلاب اسلامی به یکی از این دو بزرگوار نظر مثبت تری دارند و از نامزد اصلح شان حمایت می کنند، اما می دانند که در نهایت هر کدام از این نامزدها که تا آخر بماند تمام رأی های این گفتمان را نصیب گفتمان انقلاب اسلامی خواهد نمود، پس طرفداران این دو شخصیت نیز مانند خود این دو بزرگوار، با کمال حفظ احترام متقابل با یکدیگر برخورد گفتمانی و بدور از رقابت خواهند داشت.
برچسب های مرتبط: استاد مصباح جبهه پایداری انتخابات سعید جلیلی باقری لنکرانی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/2/21
8:8 ع
همانطوری که زمزمه های نامزدی سعید جلیلی به گوش می رسید این امر تحقق یافت و این فرد شایسته و انقلابی نیز به خیل نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کشور پیوست. قرابت گفتمانی دکتر سعید جلیلی و دکتر باقری لنکرانی و اظهارات متواضعانه ی دکتر لنکرانی احتمالاً منجر به یک جبهه واحد در این سمت با محوریت دکتر جلیلی خواهد شد و احتمالاً آقای زاکانی و چه بسا آقای حداد عادل نیز حامی این گفتمان خواهند بود. انتخاب دکتر سعید جلیلی به اتفاق قریب به یقین موجب تقویت جایگاه سیاسی و بین المللی کشور و تسریع روند و شدت مقاومت جانانه کشور در زمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی خواهد شد که قبلاً در مطلب "در مورد نامزدی سعید جلیلی" به آن پرداخته بودم، در هر صورت به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان عزیز، مختصری از زندگی نامه و سوابق آقای دکتر سعید جلیلی به نقل از خبرگزاری فارس تقدیم می گردد:
سعید جلیلی متولد 1344 منطقه معروف به طلاب مشهد مقدس است؛ وی تحصیلات خود را تا مقطع دکتری علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع) تهران به پایان رسانده و به زبانهای عربی و انگلیسی تسلط دارد.
وی در دوران دفاع مقدس به عنوان نیروی بسیجی بارها برای دفاع از آرمانهای انقلاب در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت و سال 65 در عملیات کربلای 5 به درجه جانبازی نایل آمد.
جلیلی پس از جنگ، رساله دکترای خود را با عنوان اندیشه سیاسی در قرآن در خصوص سیاست خارجی اسلام به رشته تحریر درآورد که پروفسور حمید مولانا بر آن مقدمه نوشته است؛ این رساله در لبنان به زبان عربی ترجمه و منتشر شده است.
وی در سال 68 به وزارت امور خارجه رفت و پس از یک دوره 2 ساله، ریاست اداره بازرسی وزارت خارجه را بر عهده گرفت؛ دیگر مناصب او در این وزارتخانه دبیری و رایزنی جمهوری اسلامی ایران بود.
وی پس از دوم خرداد 76 و تغییراتی که در وزارت خارجه اتفاق افتاد، به اداره آمریکای وزارتخانه منتقل شد و معاونت این اداره را بر عهده گرفت.
جلیلی در سال 80 به دفتر مقام معظم رهبری رفت و در سمت مدیریت بررسیهای جاری دفتر رهبر انقلاب به ادامه خدمت پرداخت.
وی پس از انتخابات سوم تیر 84 به عنوان گزینه مطرح و موردنظر محمود احمدینژاد رئیس دولت نهم برای تصدی وزارت امور خارجه مطرح شد اما بر اساس مصلحت، اداره معاونت اروپا و آمریکای این وزارتخانه را بر عهده گرفت.
جلیلی در زمان حضورش در وزارت خارجه ارتباطش با دانشگاه را قطع نکرد و در دانشگاه به تدریس سیره سیاسی پیامبر اکرم (ص) پرداخت؛ وی همچنین مدتی به عنوان استاد دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف فعالیت داشته و در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع ) نیز صاحب کرسی استادی است.
وی در حال حاضر دبیری شورای عالی امنیت ملی و مسئولیت پیگیری موضوع هستهای کشورمان را بر عهده دارد.
مطلب مرتبط: در مورد نامزدی سعید جلیلی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.