90/12/25
10:18 ص
امشب اخبار سراسری سیمای جمهوری اسلامی دو خبر را پخش کرد که مستقلا به آنها می پردازم:اولی مربوط به مراسم سوال مجلس از رییس جمهور بود که مدتها حجم زیادی از اخبار و حواشی را به خود اختصاص داده بود و البته حقیر هم تعداد کمی از سوالات را وارد می دانستم و طی نوشته هایی به آنها پرداخته بودم و با توجه به برخی دیگر از سوالات نابجا و زمان پرسش آنها، سوال از ریاست جمهوری را در این مقطع زمانی سیاسی ارزیابی می کردم.
آنچه که قبل از جلسه ی پرسش و پاسخ و حین جلسه دیدیم و شنیدیم طعنه های زشتی بود که تعدادی از نمایندگان مردم در مجلس و دولت به هم زدند و هریک با نشان دادن چنگ و دندان به یکدیگر سعی در اثبات در رأس بودن داشتند. مجلس برای اثبات بزرگتر بودن خود رییس جمهور را مورد سوال قرار داده و رییس جمهور برای اثبات بزرگتری خود نظارت بر قانون اساسی را علم کرد.
رییس جمهور نماینده ها را تحقیر و نماینده ها رییس جمهور را تضعیف کرد، دیگر اکنون همه هم رسم بازی را یادگرفته اند و هم رسم جر زدن را. دیگر آن ایرادی که به احمدی نژاد وارد می کردند و ما عاشق همان ایراد احمدی نژاد بودیم به او وارد نیست، همان ایراد که به زعم خودشان می گفتند احمدی نژاد رسم بازی را بلد نیست و صحنه ی بازی را بهم زد.
دیگر اکنون هیچ کدام از مسئولان از حاشیه فرار نمی کند دیگر همه عاشق حاشیه اند و اصل را وانهاده اند و فرع را تا انتها دنبال می کنند. یکی قانونی تصویب می کند تا طرف را دست و پابسته کند دیگری قانونی را اجرا می کند که می پسندد تا دیگر را ضایع کند و همین طور مردم منتظرند تا ببینند کی مسئولانشان دست از بازی ها و جرزنی های بچه گانه ی خود دست می کشند و رسم خدمت و امانت داری را بجا می آورند؛ دیگر هر یک دیگری را زیر سوال می برد، در حالی که خودش را کاملا مبرا می داند. هر یک می خواهد طرف مقابلش را به عذرخواهی وادار کند و یا وجهه ی او را نزد مردم با خاک یکسان نماید و در این میان عجیب ترین چیزی را که می توان تصور کرد این است که فردی حتی یک ایراد کوچک را به عملکرد خویش وارد بداند و حتی عذرخواهی کوچکی را حق مردم بشناسد. مسئولان ما متخصص شده اند تا سوال را با سوال پاسخ دهند و بگریزند از موقعیتی که عذرخواهی می طلبد، چقدر خوب بود در فرصتی که امروز پیش آمد لااقل رییس جمهور خانه نشینی را تکذیب نمی کرد و از محضر ملت عذر می خواست که البته این مشکل عذرنخواهی نه فقط در ایشان که در تمام مسئولان ما کم کم نهادینه شده است و آقای احمدی نژاد از آخرین مبتلایان به این بیماری به نظر می رسد. آخرین و البته شاید تنها عذرخواهی که از رییس جمهور خاطر دارم این بود که ایشان گفتند در خصوص شروع مسکن مهر دیر اقدام شد و باید زودتر اقدام می شد که ای کاش این روحیه ی مسئولیت پذیری، شجاعت و تواضع همچنان در ایشان برجا مانده بود.
و اما هر چه خبر اول برای من و شما عادی شده بود ولی خبر دوم که برایم بسیار عجیب و قریب و البته رشک برانگیز بود (که نمی دانم چرا فقط در یکی از اخبار پخش شد و در هیچ خبرگزاری دیگری نیز به آن اشاره نکرده است)، این بود که:
نخست وزیر چین به خاطر 9 سال عدم موفقیت در برنامه هایش از مردم کشورش عذرخواهی کرد. نمی دانم چه بگویم، فقط دوست دارم چند بار این تیتر را بخوانم و اشک بریزم، نمی دانم کسی هست که حس مرا درک کند یا نه! ولی افسوس می خورم از این که چگونه کسانی که حتی به خدا اعتقاد ندارند، از مردم شان چنان حیا دارند که مسئولان ما از خدایشان ندارند! چگونه مسئول کشوری که در شدیدترین بحران های سیاسی و اقتصادی جهانی، با شتاب به رشد اقتصادی خود ادامه داده و به سرعت خود را به عنوان یک ابرقدرت جدید و مهم در معاملات و معادلات سیاسی و اقتصادی مطرح کرده است، این گونه در برابر ملتش کرنش کرده و عذر بخواهد تا مردم کشورش بدانند که حق شان بیشتر از آن چیزیست که برایشان مهیا شده است و به جای این که منتی گذارد برای موفقیتهای کشورشان، برای ضعف هایشان طلب بخشش نماید.
اگر چه نمی خواهم منکر زحمات و تلاش های مسئولان کشور باشم که قطعاً آنها را در بسیاری موارد شایسته ی تقدیر و تشکر می دانم، اما نمی توانم این مسئله را که مسئولان کشور عمدتاً خودشان را بی عیب معرفی کرده و در عین حال تمام مشکلات را به سایرین حواله می دهند را با هیچ صفت مثبت دیگری خنثی کنم و نادیده بگیرم.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
90/11/4
5:47 ع
آقای احمدی نژاد
سلام
مدتی است که اگر کسی انتقادی به شما داشته باشد، به جای اینکه واقعاً پاسخگو باشید دو نوع پاسخ می گویید، یا انتقادات را برگرفته از مواضع سیاسی دانسته و مدعی می شوید که اصلاً این چرت و پرت ها را نمی خوانید و یا عدم پاسخگویی خودتان را به سکوت الهام بخش حواله می دهید. آقای احمدی نژاد! این چرت و پرت توسط کسی نوشته می شود که بارها و بارها در این سال ها از عملکرد شما در برابر بی انصافی هایی که در قبال شما انجام می گرفته، دفاع می کرده است، ولی اکنون به شما انتقاداتی نیز دارد، آقای احمدی نژاد شما منتقدان شبیه من ولی بسیار بزرگتر کم ندارید، اما برخی دوستان شما تغییر موضع امثال ما را به منفعت طلبی تشبیه می کنند و حال این که تغییر مواضع دوستان واقعی و قدیمی تان نه از منفعت طلبی بلکه از تغییر رفتارشماست. آقای احمدی نژاد این شما هستید که در اصول تان که ملت به خاطر آنها به شما رأی دادیم و از شما حمایت کردیم، تغییر موضع داده اید:
آقای احمدی نژاد! زمانی خود را مجری قانون می دانستید، حتی اگر قانون را صحیح نمی دانستید
آقای احمدی نژاد! زمانی انتقادات را می شنیدید و سایرین را تشویق به انتقاد می کردید
آقای احمدی نژاد! زمانی دست ولی را می بوسیدید چون در دست مهدی (عج) می دانستید
آقای احمدی نژاد! زمانی بود که ولایت مداری وزرا را مهم می دانستی و ولایت پذیریشان را
آقای احمدی نژاد! زمانی بود که شما و وزرا و نزدیکانتان اگر به مسافرت خارجی می رفتید کسی نگران نبود
آقای احمدی نژاد! زمانی بود که در ابتدای کار به وزرا می گفتید 4 سال قید خانه را بزنند
آقای احمدی نژاد! زمانی بود که مجالس وعظ و اخلاق را در داخل و خارج دولت دنبال می کردید
آقای احمدی نژاد! زمانی اگر می گفتید کشور را امام زمان مدیریت می کند همه خوشحال می شدند
آقای احمدی نژاد! زمانی برای خودتان تا آخرین روزهای انتخابات هم تبلیغ نمی کردید
آقای احمدی نژاد! زمانی مدیریت کشور در مشت تان بود و دلار و سکه و مسکن و صنعت و بیکاری و بازار، رام نشان می دادند
آقای احمدی نژاد! زمانی مدیران تان را مورد عتاب قرار می دادید و برایشان حاشیه ی امن ایجاد نمی کردید
آقای احمدی نژاد! قبلاً اگر اشتباهی یا اتفاقی می افتاد به مردم توضیح می دادید و حتی عذرخواهی می کردید
اما اکنون
آقای احمدی نژاد! اکنون قانونی را که قبول نداشته باشید یا بسیار معطل می کنید و یا اصلاً زیر بار نمی روید
آقای احمدی نژاد! اکنون انتقادات را نمی شنوید و منتقدین را محکوم می کنید
آقای احمدی نژاد! اکنون شانه را می بوسید و دست یاری را پس می زنید
آقای احمدی نژاد! ولایت مدار ترین وزرای تان را به خاطر همان ولایت مداری شان عزل کردید
آقای احمدی نژاد! اکنون از سفرهای خارجی مشایی و صالحی و بقایی و ... اطمینانی وجود ندارد
آقای احمدی نژاد! اکنون خودتان اگر صلاح بدانید خانه نشینی اختیار می کنید
آقای احمدی نژاد! اکنون وعاظ و اساتید اخلاقتان هم دیگر نمی توانند شما را بیابند
آقای احمدی نژاد! اکنون که می گویید هدف مندی یارانه ها را امام زمان مدیریت می کند، مومنین ناراحت می شوند.
آقای احمدی نژاد! اکنون برخی دوستان تان از بودجه های دولت همایش های انتخاباتی برگزار می کنند.
آقای احمدی نژاد! اکنون دلار2000 تومان را رد کرده و سکه 1000000 تومان را و مسکن هم 25% رشد داشته و تورم هم که جدا از اینها نیست و با قیمت واردات رابطه ی مستقیم دارد و بازار هم رمیده.
آقای احمدی نژاد! اکنون برخی از دوستان تان نه تنها از طرف شما هیچ عتابی نمی شوند که حتی آنها را خط قرمز معرفی می کنید
آقای احمدی نژاد! اکنون علی رغم خدمات تان، مواردی وجود دارد که به نظر می رسد به توضیح یا عذرخواهی نیاز داشته باشند
آقای احمدی نژاد! شما را به خون شهدای فتنه قسم! خودتان و دولت تان را جمع و جور کنید! خودتان را دوباره در راه ولایت رسول الله که همان ولایت فقیه است قرار بدهید و با ولایت تجدید میثاق نمایید! امام زمان تان و دستوراتش را و جانشینش را درست بشناسید! قانون را مطیع باشید! مردم و منتقدین را نرانید و تحمل کنید! مشایی و تفکراتش را، این موجبات دلسردی دوستان قدیمی و واقعیت را برای همان دوستی شخصی تان کنار گذارید! و در انتها جسارت های دوستان خودتان را با دو کلمه ی "چرت و پرت" به دیوار نکوبید و لااقل بخوانید و بعد از خواندن مچاله کنید.
مطالب مرتبط:
لزوم پاسخگویی سریع ارزی دولت
دولت دوستان، نشانه ها را نادیده نگیرند
نسبت مصدق با احمدی نژاد
13+25=؟
این بار دعا کنید احمدی نژاد بخواند
آیا احمدی نژاد نجات می یابد؟!
رییس جمهور به کجا می رود؟!!
برای احمدی نژادمان و خودمان دعا کنیم...
یک رویای خوشبینانه در مورد سکوت اخیر احمدی نژاد
بگذارید احمدی نژاد بخواند!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
90/10/28
11:39 ص
بحث عماد افروغ در برنامه ی پارک ملت را مستقیم در همان ساعات نیمه شب شنیدم و واقعا برایم عجیب بود که چگونه صداو سیمای ما چنین برنامه ای را زنده به روی آنتن برده است. ناراحتی من از طرح سوال و شبهه نیست، ولی از این که شبهات و سوالات بدون پاسخ رها می شوند نگرانم. براستی آیا بهتر نبود که صداوسیما به بحث و مناظره بیشتر بها می داد تا اگر شبهه ای مطرح می شود که باید بشود، پاسخش نیز در همان جا مطرح شود؟ آیا برقراری مناظرات بهتر از این نیست که صاحب یک تفکر نقادانه یک طرفه به قاضی افکار عمومی برود و راضی برگردد؟!
آیا برقراری مناظره بهتر است یا این که انقلاب و رهبری یک طرفه آماج حملات قرار گیرند؟ آن هم در صداو سیمای جمهوری اسلامی!؟ آقای ضرغامی در کدام جبهه ای؟ اصلاً جبهه را می بینی؟! خدا را شاهد می گیرم که از طرح این سوالات و پاسخ گویی به آنها هیچ گزندی به انقلاب نمی رسد و موجب استوار شدن آن خواهد شد، چرا که هم شبهات بی جا پاسخ گفته می شود و هم انتقادات به جا موجب اصلاح و ارتقای انقلاب می شود و البته شبهات و اتهامات بی جا بسیار بیشترند و به راحتی قابل پاسخگویی.
با این همه خوبی که برای مناظرات و فضای باز مباحثه متصوریم، عجیب است که صداوسیما از آن شانه خالی می کند؛ گویی منتظر است تا فتنه ای دیگر اتفاق بیفتد و وقتی آب ها از آسیاب افتاد یکی دوماهی برنامه ای چالشی مثل امروز دیروز فردا تدارک ببیند و بعد دوباره دیگر هیچ! انتظار تا فتنه ی بعدی و به شرط حیات!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.