91/10/3
7:3 ع
این که مکالمات تلفنی نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی لو رفته باشد و آن را صرفاً یک تصادف بدانیم ساده ترین برداشتی است که می توان از این قضیه داشت که با توجه به سطح خصومت ضدانقلاب با انقلاب، هیچ تردیدی نیست که تمام مناسبات ایشان با نظام تحت تأثیر این دشمنی وجود دارد.
پس چه انگیزه ای می توان از این قضیه برداشت کرد؟! مگر مهدی هاشمی کم به ضدانقلاب خدمت کرده است که اکنون بخواهند برایش دردسر درست کنند؟! مگر کم خوش خدمتی کرد؟! به نظر می رسد 2 مسئله در بازگشت مهدی هاشمی مؤثر باشد، یکی آن توجیهاتی که به وسیله ی آن مهدی هاشمی را به کشور بازگرداندند و دیگری هدف نهایی که به دنبال آن بودند، که ممکن است مهدی هاشمی از آن هدف غایی اطلاع نداشته باشد.
آنچه که باعث شد مهدی هاشمی حاضر به بازگشت شود به روایتی حجم پرونده و تخلفاتی است که در خارج از کشور داشته و به دادگاه کشیده شده بود که این مسئله موجب شد مهدی هاشمی برای فرار از آن پرونده ی قطور و همچنین کمک به پدر در شرایط خطیر انتخابات، علی رغم تذکرات مسئولان قوه قضاییه مبنی بر بازداشت وی، به کشور بازگردد.
یقیناً نقش مهدی هاشمی در انتخابات 88 به لحاظ وظایف اجرایی که توسط او و خواهرش ایفا شد، قابل فراموش کردن نیست، به خصوص بحث نظرسنجی کذبی که سران فتنه سودای ریاست جمهوری را با آن نظرسنجی در سرپروراندند و یا پروژه دختران فیروزه ای و یا ستاد صیانت از آرا و .... یادمان نرود که همان نظرسنجی کذب شد اسم رمز تقلب یعنی دلیل ظاهری فتنه. نقش مهدی هاشمی و خواهرش همچنان می تواند برای انتخابات 92 پررنگ باشد و در شرایطی که حتی جریان اصلاحات نیز دیگر روی هاشمی رفسنجانی به عنوان مهره قابل اعتماد حساب نمی کند، به عنوان معتمدین پدر و بازوان اجرایی وی در فتنه ای دیگر نقش ایفا کنند.
و اما آن دلیلی که شاید به خود مهدی هاشمی نگفته بودند این بود که با توجه به شخصیتِ فرزندسالاری که در هاشمی رفسنجانی وجود دارد، پتانسیلی بیشتر از یک بازو برای پدر داراست. نگاه به حرف های هاشمی رفسنجانی نباید کرد که فرزندانش را مانند سایر مؤمنان خداجو!!! مبارزانی غیر حمایت شده می داند، بلکه باید به عملکرد وی نگریست که چگونه آبرو و شخصیت و سابقه ی خود را در راه نفسانیت ایشان فدا کرده است و چنین کسی، در دفاع از فرزندان، پتانسیل مقابله ی شدیدتری با نظام را نیز دارد، نقشی که ضدانقلاب از هاشمی توقع داشت اما آنچنان که منتظر بود محقق نشد.
اینجاست که نقش مکالمات مهدی هاشمی و نیک آهنگ کوثر نقش یک کاتالیزور را ایفا می کند تا هر چه سریعتر کنش مورد نیاز ضدانقلاب صورت بگیرد، آنها پیش بینی کردند که اگر مهدی هاشمی شرایط سختی پیدا کند، پدرش واکنش شدیدتری نشان خواهد داد و این کنش می تواند یکی از 2 میوه ی زیر را ثمر دهد:
1- یا مهدی هاشمی با حمایت های پدرش و مماشات مسئولان قضایی از پرونده ی فتنه و مفاسد اقتصادی سربلند بیرون آید که این مسئله موجب می شود تا چیزی به اسم فتنه دیگر وجود نداشته باشد و این که قوه قضاییه و خود حکومت در معرض تهمتِ ترسیدن گیرد و موجب دلسردی حزب الله و انقلابیون شود.
2- و یا مهدی هاشمی عادلانه محاکمه و مجازات شود که در این صورت، هاشمی رفسنجانی و همسرش امکان بروز رفتارهای شدیدتر در جهت داغ شدن بازار انتخابات و برپایی فتنه ی دیگر را بروز خواهند داد که این مسئله می تواند موجب شود که بازهم مکالمات و اسناد بیشتری در جهت محکومیت شدیدتر مهدی هاشمی در راستای داغ شدن این محاکمه رو شود.
در هر صورت چاره چیست؟! گویی امتحان قوه قضاییه، سخت است و سنگین! اما آیا چاره این است که وادهد و یا اسناد را و مکالمات را منکر شود؟! یا این که محاکمه را به نوعی ادامه دهد که چشم فتنه کور شود. محاکمه ی صحیح از این پرونده که به آن شاه کلید فتنه نام می برند موجب می شود که نقش سران فتنه، هاشمی رفنسجانی، قدرتهای استکباری و سایر حامیان آشکار شود و عمق خیانت هایی که در جریان فتنه در دستور کار قرار داشت برای همگان عیان شود، تنها در آن صورت است که مجازات یا بخشش موجب سوءاستفاده نخواهد شد، تنها در آن صورت است که مجازات ظلم تلقی نمی شود و بخشش نیز پاک کردن فتنه 88.
مطالب مرتبط:
محاکمه حمید رسایی، عبرت مهدی هاشمی؟!!
هشداری بجا از حسین قدیانی به خودی ها
تحلیلی از عملکرد سایتهای اصولگرا در خصوص آزادی مهدی هاشمی
در نقد سخن رسایی در مورد مهدی هاشمی
مهدی هاشمی با دریافت کدام وثیقه مناسب آزاد شد؟!
قائم باشک مسئولان با مهدی هاشمی
حس تکلیف هاشمی و سن تکلیف ما
خائنان، طلبکار از خادمان!!!
هاشمی دنبال چه فرصتیست؟
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
کدام حب مقام؟ من و فرزندانم به فکرنظامیم
فرضیه های بازگشت مهدی هاشمی
لزوم شناخت صحیح خاستگاه امتیاز آقازادگی و تدوین برنامه مقابله
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/30
9:47 ع
همزمان با دلسرد شدن برخی انقلابی ها از آزادی به قید وثیقه مهدی هاشمی و بدبینی به کل نظام و احتمال معامله های پنهانی، آقای قدیانی وبلاگ نویس ارزشی وبلاگ قطعه 26 مطلبی نوشته است، البته همانطوری که آقای قدیانی در مطالب دیگرشان نهضت عدالتجویی را فریاد می زنند، اما هشداری می دهند که آن هم قابل تأمل است و مهم، و علی رغم این که عادت به درج مطالب سایر منابع در وبلاگم ندارم، اما از درج این مطلب نمی توانم بگذرم:
درسی از جمل
حد نقد را باید نگه داشت که شرط عقل است… و البته حد نقد را باید نگه داشت که شرط ولایت پذیری است. به «عقل» و «ولایت پذیری»، البته «قانون» را هم باید اضافه کرد. چه اینکه؛ ملک و مملکت اگر نباشد، سخن گفتن از کدام عدالت و حتی بی عدالتی؟!
راقم این سطور، روزهایی که گذشت، هم به کرات، نقد خاندان تبعیض نوشت و هم طعنه زد دستگاه قضا را. تند و غلیظ شاید نوشته باشم، اما به وادی محافظه کاری نیفتادم. فی الحال اما روی سخنم با بعضی دوستان معدود است که سخن از یاس می رانند و اینکه؛ ما همه سر کاریم!
عزیزان! بیایید همه با هم سفر کنیم به تاریخ. به صدر اسلام. به روزگار پس از جمل. من سئوال می پرسم، شما جواب دهید.
یک: آیا مولای متقیان علی (ع) درباره همه اشرار جنگ جمل، یعنی آمرین به این جنگ، مر عدالت را اجرا کردند؟!
دو: آیا حضرت نیز مصلحت اندیشی نکردند؟! ادامه مطلب...
91/6/23
11:18 ع
با توجه به افاضات جدید این هماهنگ کننده ی سران فتنه در خصوص "لزوم برگزاری انتخابات آزاد و شفاف" به نظرم آمد تا چنین انتخاباتی را از نظر خود آقای هاشمی معنی کنم:
انتخاباتی آزاد است که هر کسی بتواند در آن شرکت کند
انتخاباتی آزاد است که قبل و وسط و بعد آن همه بتوانند شلوغ کنند و آتش بزنند و بشکنند و فحش بدهند و به هر زبانی که می توانند شعار بدهند
انتخابات آزاد انتخاباتی است که فقط طرفداران آزادی رأی آورند
و اما انتخابات شفاف چیست؟
انتخابات شفاف آن انتخاباتی است که از اکنون با شفافیت مشخص باشد که پیروزی از آن ماست
انتخابات شفاف آن انتخاباتی است که صندوق ها آن قدر شفاف باشند که نیازی به شمارش نداشته باشد و همان شب انتخابات همه به ما تبریک بگویند
انتخابات شفاف آن انتخاباتی است که خانم مرعشی همان صبح انتخابات، نتیجه ی آن را بداند و اعلام کند.
انتخابات شفاف آن انتخاباتی است که اگر ادعای تقلب کردیم به صورت شفاف اسناد و مدارکش را هم در اختیارمان بگذارند نه این که مثل انتخابات قبلی این قدر غیر شفاف باشد که حتی یک دلیل نتوان ارائه نمود.
انتخابات شفاف انتخاباتی است که تمام نمایندگان و متصدیان رأی گیری به صورت شفاف طرفدار ما باشند.
انتخابات شفاف انتخاباتی است که از فرط شفافیت بدون اقامه ی دلیل بتوان ابطال انتخابات را کف خواسته ها قرار داد.
انتخابات آزاد و شفاف یعنی انتخاباتی غیر از تمام انتخابات هایی که تا کنون برگزار شده است، البته غیر از مواردی خاصی که نتیجه ی شفاف خود هاشمی بود.
انتخابات آزاد و شفاف در یک کلام آن انتخاباتی است که ما در آن به خواسته ی مان برسیم در غیر اینصورت هم انتخابات و هم آزادی و هم شفافیت آن زیر سوال خواهد بود.
مطالب مرتبط:
خائنان، طلبکار از خادمان!!!
هاشمی دنبال چه فرصتیست؟
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
کدام حب مقام؟ من و فرزندانم به فکرنظامیم
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/6/2
12:28 ص
بعد از این که اکثریت مردم سالهاست در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به هاشمی و وابستگانش اقبالی نشان نمی دادند، معلوم نیست از چه روی دوستان ایشان دوباره هوس کرده اند ایشان را به بازار انتخابات ریاست جمهوری بازگردانند، البته ما آن قدر ساده نیستیم که ندانیم دوستان ایشان بدون اذن ایشان آب هم نمی نوشند و یقیناً طرح و رضایت خود ایشان نیز در پس این پرده وجود دارد. اما مطلبی که من به آن می خواهم بپردازم انگیزه ی این بازگشت است؟
1- شاید یک فرضیه می تواند این باشد که ایشان بعد از این همه عدم اقبال می خواهد برای پایان عمر سیاسی خویش یک فرصت دیگر طلب کند و به نوعی مردم را راضی کند تا این بار به ایشان اعتماد کنند. شاید ایشان از کرده هایی که موجب ناخرسندی مردم گشت پشیمان است و می خواهد به نوعی جبران کند، اگر چه با توجه به آثار و علائم موجود چنین فرضیه ای قریب به ذهن نمی رسد اما چون فرض محال، محال نیست بیان کردم و البته این فرضیه می تواند به عنوان ظاهری برای جلب محبوبیت استفاده شود.
2- فرضیه دوم این است که ایشان می خواهد یک فرصت به مردم بدهد تا بعد از سال ها اشتباه کردن و قدر آقای هاشمی را ندانستن، در پی جبران برآیند و با بازگرداندن ایشان، خودشان را از مشکلات نجات دهند، شاید همان مشکلاتی که به زعم آقای هاشمی و دوستان شان اگر اکنون ایشان سرکار بودند، خبری از آنها نبود؟!! همانطوری که در زمان ریاست جمهوری ایشان نه خبری از تورم بود!!! نه از تحریم!!!! و نه فساد و فامیل بازی و رانتخواری!!!! و ...
3- فرضیه ی سوم هم این است که فرصت انتخابات و ادعای تقلب در آن، با توجه به تجربه ی قبلی، برای آقای هاشمی شاید به عنوان آخرین فرصت برای زهرریزی وسوسه انگیز است و ایشان که به زعم من جزء اصلی ترین سران فتنه است، قصد دارند این بار در سطحی وسیع تر، از بزرگواری که نظام علی رغم خیانت هایی که در زمان فتنه انجام دادند، سوءاستفاده کند و خنجری را که ازدشمنان خونی این کشور و انقلاب در فتنه ی قبلی به عاریت گرفته را این بار در قلب نظام فرو نماید.
4- البته از هوش سیاسی و غیر دینی ایشان (یادآوری صحنه ی تبلیغاتی ایشان در دیدار با جوانان) بعید نیست که هر سه رویه را باهم در پیش گیرد و یقیناً ایشان این بار از هر ابزار دیگری نیز در این راه استفاده خواهد نمود و اکنون که با سهل انگاری های قوه ی قضاییه، دو فرزند فتنه گر و مجرمشان که نه!!! تنها متهمشان!!! در خارج از کشور مشغول هماهنگی های لازم هستند، فرصت مناسبی است تا در داخل نیز با ظرفیت سنجی و ظرفیت سازی بستر برای فتنه ای بزرگتر آماده گردد.
مطالب مرتبط:
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
ماشیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
لزوم شناخت صحیح خاستگاه امتیاز آقازادگی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.