92/1/30
3:46 ع
تورم، در سال های ابتدایی دولت با مدیریت مناسب بازار و ایجاد تعادل در عرضه، تقاضا، واردات و صادرات، به میزان زیادی کنترل می شد و تا حدود 10 نیز نزدیک گردید، ولی در نتیجه ی مشکلاتی که در نتیجه ی افزایش نقدینگی و عدم امکان جذب آنها توسط بانکها (ناشی از سود پایین بانکی نسبت به تورم) و تحریم ها که منجر به کاهش درآمد دولت و افزایش قیمت ارز و کاهش واردات و گران شدن نیازهای وارداتی کشور و تنش های اقتصادی ناشی از تنش های سیاسی بی مورد گردید، با یک جهش همراه شد که مشکلات زیادی را به لحاظ معیشتی برای مردم ایجاد نمود. تورم 5/31 درصدی و 40 درصدی نقطه به نقطه، شرایط سختی را برای طبقات ضعیف و متوسط ایجاد نمود و موجب کاهش شدید ارزش پول ملی گردید. ادامه مطلب...
92/1/30
3:36 ع
مقدمه: آقای احمدی نژاد در دو دوره ریاست جمهوری اش در بخش های مختلف، عملکرد های متفاوتی داشته است که به تفکیک قابل تحلیلند و انصاف حکم می کند که این عملکردها به دور از حب و بغض های سیاسی مورد بررسی قرار گیرند ولی متأسفانه برخی از افرادی که لجوجانه با تمام رفتارها و عملکردهای آقای احمدی نژاد از همان بدو مسئولیت ایشان مخالف بودند، هم اکنون سعی در سیاه نمایی کامل از عملکرد ایشان را دارند تا به این وسیله عدم تمکین به قانون و لجاجت های خود را در دوره ی مسئولیت ایشان، با ادعای بصیرت توجیه کنند، ایشان اصرار داشته و دارند که پدیده ی احمدی نژاد همیشه به صورت سیاه و سفید نگریسته شود تا با اثبات اشتباهات او، سیاه بودن وی نتیجه گیری شود و حال این که آقای احمدی نژاد دارای کارنامه ای متشکل از دروس متفاوت و نمرات مختلف و در ترم های متفاوت است، ولی متأسفانه برخی از طرفدران افراطی آقای احمدی نژاد که از هر کار رییس جمهور دفاع می کردند از افراط در طرفداری به تفریط در برائت جویی نیل کردند و هنوز به این بازی سیاه و سفید بینی گرفتارند و به عنوان نمونه همین اخیراً آقای حسینیان نیز از ایشان اعلام برائت جسته اند. در این مطلب به هیچ وجه نمی خواهم مسائلی را که در آینده در کارنامه ی آقای احمدی نژاد وارد خواهد شد را مورد قضاوت یا پیش بینی قرار دهم بلکه به مسائلی که تاکنون در دولت ایشان به وقوع پیوسته است، به صورت مختصر و با پرهیز از نگرش سیاه و سفیدی خواهم پرداخت: ادامه مطلب...
91/11/30
12:21 ص
بحث پسته ی برنامه این هفته ی پایش، داغ بود. میهمان تلقنی و میهمان حضوری برنامه آقایان عسکراولادی و نهاوندیان از مخالفان محدودیت صادرات پسته بودند اما منطقی که پشت بحث وجود دارد را به دلایل زیر قبول ندارم:
این که ما چون صادر کننده ی پسته هستیم، نباید بازار پسته مان را از دست بدهیم و به همین دلیل باید همچنان صادر کنیم را حقیر قبول ندارم، چرا که شرایط فعلی کشورمان طوری است که نمی توان از قوانین ساده ی اقتصادی تبعیت کرد، ما در جهاد اقتصادی هستیم و راهکار ما اقتصاد مقاومتی است. اگر ما برای جذب چند دلار بیشتر کاری کنیم که قیمت مایحتاج مردم آنقدر بالا برود که نتوانند آنها را ابتیاع کنند، در واقع دچار خسران عظیمی شده ایم که با هیچ مبلغی قابل جبران نیست.
وقتی بازار صادرات ما قیمت فروش همان جنس را در داخل به تناسب افزایش قیمت ارز افزایش می دهد باید صادرات را با محدودیت مواجه کرد، محدودیتی که چند ماه پیش بر لزوم آن تأکید کرده بودم و اکنون چندقلم محدودیت صادرات را در مرغ و پسته می شنویم که هنوز کم است و با کارشکنی مواجه میشود. به عنوان مثال، قیمت لبنیات به دلیل صادرات نامحدودی که دارد، در داخل کشور از کنترل خارج شده است و این مسئله اهمیت محدودیت کنترل صادرات در مایحتاج ضروری مردم را خاطر نشان می سازد.
اگر قرار باشد منافع برخی تجار و دلالان که قدرت سیاسی و نفوذ بالایی دارند در تضاد با منافع مردم قرار گیرد، آنچه که باید ترجیح داده شود، رفاه مردم است نه منافع تجار و اینک مردم گرفتارند و تجار به فکر از دست دادن بازارهای خارجی شان است، انگار نه انگار که مردم کشورشان از تولیدات کشورشان محروم مانده اند!!! انگار نه انگار برخی اقلام ضروری خانوار مانند لبنیات و مرغ و گوشت از سفره ی هموطنان شان در حال حذف شدن است!!
اگر قیمت پسته به 60 هزارتومان و بیش از آن هم برسد طبقات مرفه که دارایی و درآمدشان نیز افزایش یافته است، دچار مشکل نمی شوند، بلکه مردم طبقات متوسط به پایین هستند که گرفتار و محروم می شوند و در این میان، این توصیه که به جای کنترل صادرات، مردم خرید نکنند، تنها در جهت حفظ منافع تجار وصادرکنندگان است، نه منافع مردم!!! و در این میان طبقات مرفه هم مایحتاج خود را به هر قیمتی تهیه می کنند و فقط سفره ی طبقات ضعیف است که کمرنگ تر می شود و حال این که کنترل صادرات به صورت محدود می تواند منجر به حفظ کیفیت زندگی طبقات مستضعف شود.
کسب نظر از تجار و صادرکنندگان در چنین مقولاتی یقیناً جز به نفع همین اقشار پیش بینی نمی شود و کاش در برنامه ی ارزشمند پایش افرادی هم به نمایندگی از مردم و مصرف کنندگان در برنامه شرکت می داشتند تا از حقوق مردم دفاع کنند.
برچسب های مرتبط: برنامه پایش(9) اقتصاد مقاومتی(4) جهاد اقتصادی(4) صادرات(3)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/14
11:57 ع
بخش نخست برنامه دیشب پایش (برنامه اقتصادی یکشنبه شب های شبکه 1) به محدودیت 52 قلم کالای صادراتی انتقادداشت و این مسئله را مخالف تولید معرفی کرد و از مسئولان نیز خواستند که اگر دفاعی دارند با تماس تلفنی توضیحات خودشان را ارائه بفرمایند اما از آنجا که برنامه پایش با بی مهری و با بهتر بگویم تحریم مسئولان دولتی مواجه شده است، عملاً قابل پیش بینی بود که تماسی برقرار نخواهد شد و از این لحاظ به نظرم رسید که این بحث شاید به منظور تحریک مسئولان برای حضور و مشارکت در برنامه بوده باشد وگرنه منطق پشت این محدودیت صادرات به این دلایل مشخص و به راحتی قابل استنتاج بود:
1- اقتصاد مقاومتی در شرایط جنگ اقتصادی ایجاب می کند دولت از ابزارهای خود در جهت حفظ و تنظیم بازار داخلی به بهترین نحو استفاده نماید و نمی توان توقع داشت بحث های اقتصادی در شرایط معمول را با چنین شرایطی مقایسه نمود.
2- شرایط تحریم کشور موجب شده است در بسیاری از مواقع واردات کالا به دلیل مشکلات مبادله ی پول و مشکلات تحریم اقلام معمول کالایی با مشکل مواجه شود و در چنین شرایط خروج کالاهایی که اطمینانی در ورود و تأمین آنها برای کشور وجود ندارد اشتباه به نظر می رسد.
3- اگر چه مجریان این برنامه در بخشی از انتقاد خود تأمین ارز این کالاها را در شرایطی که کشور برای فروش نفت بعضاً با مشکل مواجه است را مفید می دانند اما این مسئله منطقی نیست چرا که کالاهایی که تحریم شده اند عموماً مورد استفاده داخلی هستند و در صورتی که ارزی از فروش این اجناس به کشور وارد شود، به همان میزان و حتی بیش از آن باید دوباره برای تأمین مشابه همان کالاها ارز از کشور خارج نمود.
4- بسیاری از کالاهای مشمول ممنوعیت صادرات کالاهایی هستند که عملاً به دلیل انرژی بسیار ارزان (نسبت به قیمت ارز) بسیار ارزان تر از کالاهای خارجی تمام می شوند و درواقع بیشتر سودی که عائد صادرکننده می شود ناشی از همین یارانه انرژی است و اینچنین قیمت صادراتی آن و در واقع ارز وارد شده به کشور عملاً از ارزی که جهت تأمین کالای مشابه از کشور خارج می شود به مراتب کمتر خواهد بود.
5- بخشی از ممنوعیت ها مربوط به کالاهایی است که با ارز یارانه ای وارد شده و با فراوری یا بسته بندی با ارز آزاد خارج می شود و این یعنی یک یارانه ارزی به مثابه رانت عظیم ارزی (اختلاف ارزیارانه ای یا مبادلاتی با ارز آزاد) به این صادرکنندگان داده می شود که از جیب بیت المال خارج می شود و درواقع سود صادرکنندگان ناشی از همین اختلاف قیمت ارز است.
6- سود زیادی که در صادرات وجود دارد موجب می شود تولید کننده میل به صادراتش بیشتر شود و در چنین شرایطی تولید کننده قیمت فروشش را در کشور به همان نسبت افزایش ارزش صادراتی افزایش می دهد و تازه از سویی هم بیشتر محصولش را صادر می کند و این یعنی هم کمبود در بازار و هم افزایش قیمتهای وسوسه انگیز برای تولید کننده.
این مطلب در مجله رخنما نیز منتشر گردید.
مطالب مرتبط:
پیشنهادهایی برای برنامه پایش
برنامه پایش و اشتباه قدیری ابیانه
اشتباه دیگری در پایش
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/11
9:1 ع
در تاریخ 1/7/91 مطلبی نوشتم با عنوان "قوانین صادراتی اصلاح شود" و در آن، به وضعیت صادرات کالاهایی که کشور برای واردات مجدد آنها با مشکل مواجه است انتقاد کردم و افزایش قیمت ارز را انگیزه ای برای صادرات بیشتر به جای عرضه در داخل کشور معرفی کردم. در چنین شرایطی از سویی کمبود عرضه و از سویی دیگر سودجویی بیشتر صادرکنندگان در افزایش محصولات داخلی را در افزایش گرانی ها موثر دانستم که با توجه به مشکل کشور در تأمین ارز جهت واردات کالا و جبران کمبودها، همچنین محدودیت های ناشی از تحریم، پیشنهاد دادم که قوانین صادراتی که امکان هرگونه ایجاد محدودیت را برای صادرکنندگان از بین برده بود، اصلاح شود و اینک با توجه به اخبار منتشر شده از سوی مراجع رسمی، لیستی در جهت اعمال محدودیت های صادراتی منتشر شده است که امیدوارم به تثبیت بازار و جبران کمبودهای ناشی از تحریم کمک بنماید تا شاید به برگشتن بازار و قیمت ارز و شکست تحریم ها، دوباره صادرات از سرگرفته شود.
مطلب مرتبط: قوانین صادراتی اصلاح شود
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/1
8:37 ص
با افزایش قیمت روز افزون ارز، میل تولید کنندگان به افزایش صادرات بیشتر شده و همین تمایل باعث شده است تا در همان حین که قیمت ها در اثر نتایج واقعی و روانی ارز در حال ازدیاد است، کمبود نیز در بازار ایجاد شود و این یعنی گرانی مضاعف، چرا که عرضه کمتر شده و تعادل عرضه و تقاضا در جهت گرانتر شدن بهم می خورد.
یکی از نمونه های معضلی که عرض شد، تمایل مفرط تولید کنندگان لبنیات به صادرات است که موجب شده است قیمت داخلی شان را نیز متناسب با قیمت صادارتی، افزایش داده و حتی کالای کمتری به بازار داخل سرازیر کنند؛ همین مسئله در تمام کالاهایی که امکان صادرات وجود دارد رخ داده است که به نظر می رسد این سودآوری برای صادرات، بخشی از مقاومت های ظاهر و پنهان در قضیه ثبات ارز باشد، چرا که این تولید کنندگان نیز با امکانات و پایگاه هایی که در بخش های دولتی و بازار دارند، هرگونه برنامه ای در ثبات ارز را برنمی تابند، این در حالی است که دولت و مجلس می توانند به فراخور افزایش قیمت ارز، برای صادرات کالا نیز تعرفه تعریف کنند تا امکان مدیریت بازار بیشتر از وضع موجود میسر باشد.
توضیح این که هم اکنون بر اساس قوانی جاری کشور، هیچگونه محدودیتی را دولت نمی تواند در خصوص صادرات ایجاد نماید که این مسئله با شرایط اقتصاد مقاومتی سازگار نمی باشد، چرا که وقتی برای وارد کردن کالاها و یا مبادلات ارزی تحت تحریم و فشار و سختی قرار داریم، منطقی نیست که نیاز داخل کشورمان را صادر نماییم.
مطالب مرتبط:
اسرائیل از ما مردم هم پخمه تر است؟!
تلخ ترین فرضیه تورمی
اثبات تورم 50% و نسخه پیشنهادی
رییس جان! علی میزان عدالت است نه خودمان
وزیر اطلاعات مقصر یا سیبل گرانی ها؟!
رییس جمهور و مشاوره با نامشاوران
آیا چاره ی گرانی ها افزایش بازرسی هاست؟!
یک سفربازاری به جای چند سفر استانی
آیا نرخ سود بانکی فعلی به نفع تولید است؟!
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
درد و بلای نخست وزیر چین را چه کنیم؟!
موتور حاشیه سازی دولت روشن شد
کاش دولت همیشه علمی عمل کند
کاهش آنی قیمت سکه پیامی برای دولت
کاش رییس جمهور بخواند
لزوم پاسخگویی سریع ارزی دولت
دولت دوستان، نشانه ها را نادیده نگیرند
نسبت مصدق با احمدی نژاد
آیا احمدی نژاد نجات می یابد؟!
این بار دعا کنید احمدی نژاد بخواند
لیست مفسدان در جیب یا جیب مفسدان در لیست
13+25=؟
رییس جمهور به کجا می رود؟!!
برای احمدی نژادمان و خودمان دعا کنیم...
بگذارید احمدی نژاد بخواند!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.