92/5/31
12:19 ص
با شروع کار کابینه یازدهم، مقامات ارشد دولت، از اولویت های اقتصادی شان نام می برند، برخی مبارزه با تورم، برخی اشتغال و برخی تولید و برخی حل تحریم ها را مهمترین محور حل مشکلات اقتصادی معرفی می کنند، شاید برخی بگویند که همه ی اینها در کنار هم قابل جمعند و می توانند درکنار هم در اولویت قرار داشته باشند، در حالی که این مسئله میسر نیست، چرا که تضادها و تنگاهایی ایجاد می شود که دولت مجبور خواهد بود بین دو یا چند اولیت، یکی را بر دیگران مقدم بداند و آن که باید بر همه مقدم باشد یقیناً تولید است، به دلیل همین اولویت بود که نام پارسال شد "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی"، نظر رهبر معظم انقلاب هم اولویت دادن تولید است و این تولید ملی است که هم نیروی کار را حمایت می کند و هم موجب افزایش سرمایه ملی می شود.
مقام معظم رهبری در جملات متعددی به اهمیت و اولویت تولید ملی پرداختند که برخی از فرازهای آن را تقدیم می کنم:
ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانی حمایت کنیم؛ از سرمایه سرمایه دار ایرانی حمایت کنیم و این فقط با تقویت تولید ملی امکانپذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلی صنعتی و کشاورزی است. سهم سرمایهداران و کارگران، تقویت چرخه تولید و اتقان در کار تولید است و سهم مردم - که بهنظر من از همه اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلی است.
اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله ی تورم حل خواهد شد؛ مسئله ی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده ی این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد.
اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهی و هوشمندی خود، با همراهی و کمک مسئولان، با برنامه ریزی درست بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالش هایی که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه ی کامل و جدی پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله ی تولید ملی، مسئله ی مهمی است.
ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانی حمایت کنیم؛ از سرمایه ی سرمایه دار ایرانی حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملی امکان پذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلی صنعتی و کشاورزی است. سهم سرمایه داران و کارگران، تقویت چرخه ی تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همه ی اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلی است. ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، برای خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالایی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی بجد پرهیز کنیم؛
آری، تولید بر اشتغال مقدم است چون آن هنگام که اشتغال را بر تولید مقدم کردیم، تولیدمان بی کیفیت و صنعتمان فرسوده شد چون صنعت باید فقط اشتغالزایی می کرد و آن با دستگاههای قدیمی و فرسوده بود که محقق می شد.
بازهم، تولید بر اشتغال مقدم است، چون اشتغال پایدار با تولید مناسب میسر است نه با تولید بی کیفیت و ضایعاتی و کم بازده. اکثر کارگاه هایی که در نتیجه ی اولویت دادن اشتغال بر تولید، احداث شدند، خیلی زود در اولین نسیم رقابت، تعطیل شدند.
تولید مناسب اشتغال غیرمستقیم مناسب هم ایجاد می کند چون افزایش حمل و نقل و فروش و خدمات پس از فروش را ایجاد می کند.
تولید بر مبارزه با تورم مقدم است چون وقتی به خاطر جلوگیری از تورم، نقدینگی به تولید کننده ندادیم، به خاک سیاه نشست و حتی نتوانست مواد اولیه اش را بخرد. و اینکه این تولید است که تورم را به صورت اصولی کاهش می دهد چون عرضه و تقاضا را تنظیم می کند و هیچ کالایی دچار جهش در قیمت نمی شود.
تولید بر حمایت از نیروی کار مقدم است چون اگر تولید نباشد، یعنی نیروی کار نیز بیکار می شود و چه حمایتی بالاتر از حفظ کار وجود دارد.
تولید اگر چه به حمایت نیاز دارد، اما برای دولت درآمد مالیاتی ایجاد می کند تا چرخ دولت بچرخد بی آنکه نفت را خام بسوزاند.
تولید بر یارانه مستقیم اولویت دارد چون موجب پویایی جامعه و ارتقای اخلاق در جامعه می گردد.
تولید از مبارزه با بی اخلاقی ها کم اهمیت تر نیست، چون بیکاری است که مادر گناهان است و بیکاری به وسیله ی تولید از بین می رود.
تولید از وام ازدواج مهم تر است چون ازدواج با وام انجام می شود ولی با درآمد است که پایدار می ماند.
تولید از تحصیل مهمتر است چون تحصیل کننده ی بی تولید باید برود سیگار بفروشد و تاکسی براند و تولید کننده ی بی سواد به خانواده و کشورش عزت می بخشد.
تولید از مستحبات واجب تر است چون ایمان واجب تر از هر چیز است و مولد نبودن یعنی فقر و فقر یعنی بی ایمانی.
تولید از اکتشاف نفت و معادن مهم تر است، چون جامعه ی بی تولید یعنی سرمایه ی درونی مردم استخراج نشود و این از نداشتن نفت و گاز بسی تلختر است.
تولید یعنی حل مشکلات روانی جامعه، یعنی احساس مفید بودن، یعنی روحیه مضاعف، یعنی نان بازوی خود را خوردن، یعنی افزایش ازدواج و کاهش طلاق، یعنی کوری چشم دشمنان، یعنی خداحافظی با تحریم ها، یعنی اقتدار ایران، یعنی آینده ی روشن، یعنی تدبیر، یعنی امید.
مطلب مرتبط: سه انتقاد از برنامه دکتر ربیعی+پیشنهاد
برچسبهای مرتبط: دولت اقتصاد تولید تحریم مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی اشتغال تورم تولید ملی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/10/21
10:49 ص
دو طرح شغلی در مجلس و دولت هم اکنون در صدر خبرها قرار دارد یکی ممنوعیت اشتغال در دوشغل در مجلس و دیگری جذب کارمندان جدید در دولت که در این مطلب به صورت کوتاه به آنها می پردازم:
1- در قانون مجلس اشتغال کارمندان در شغل های دومی که به نوعی به نهادهای دولتی یا عمومی یا زیرمجموعه های آنها مرتبط است ممنوع شده است. در این قانون که به هدف کنترل چند شغله های دولتی تصویب شده است فرصت های شغلی بیشتری آزاد شده و امکان بهره وری بیشتر در بسیاری از مشاغل حساس که توسط چند شغله ها اشغال شده، مهیا می شود، این قانون اگر چه به صورت مستقیم فرصت شغلی ایجاد نمی کند ولی موجب می شود افرادی که در رده های بالاتر کارشناسی هستند به عرصه مدیریتی و چرخه ی بسته ی مدیران وارد شوند و در رده های پایین کارشناسی افراد جدید وارد گردند و این جذب نیروهای جدید موجب می شود افزایش هزینه ای هم برای کشور در جهت استخدام ایجاد نشود، این طرح به لحاظ افزایش بهره وری و کاهش مشکلات بخشهایی که مدتهاست گرفتار مدیران چندشغله هستند بسیار مفیداست و جنبه ی اشتغال زایی آن بسیار کمرنگ تر از بخش بهره وری و تربیت مدیران جدید است.
2- در طرح دولت برای اشتغال تعدادی که در سایت های مختلف 500 هزار عدد ذکر شده است، دولت مدعی است با توجه به خروج حدود 800 هزار نفر کارمند از چرخه ادارات و قانونی که به دولت اجازه می داده در ازای هر شغل حاکمیتی 1 نفر و در ازای هر 3 شغل غیر حاکمیتی 1 نفر کارمند استخدام کند، اقدام به جذب این تعداد کارمند خواهد نمود و اگرچه دولت درست می گوید، اما بحثی که پیش می آید این است که در حالی که دولت در شرایط فعلی با مشکل بودجه مواجه است و حتی از پس پرداخت حقوق و مزایای همین کارمندان موجود نیز بر نمی آید چرا باید یک عمل پر هیزینه انجام دهد؟ و این که سوال دیگر این که چرا تا کنون و به تدریج این کسری کارمند جبران نگردیده است تا دولت خودش را 5 ماه مانده به انتخابات در مضان اتهام قرار ندهد؟ و این که در حالی که ساختار و سازمان ها عادت به همین تعداد موجود کارمند نموده اند چه لزومی برای بزرگ کردن دولت وجود دارد؟ و بحث دیگر این که آیا جذب این حدود 500 هزار نفر کارمند در راستای تحقق شعار 2 میلیون و 500 هزار شغل است؟ در هرصورت برداشت من این است که این که دولت با کاهش 800 هزار کارمند توانسته به ادامه فعالیتهایش ادامه دهد بسیار پسندیده است و اگر چه قانونی در جهت جبران آن وجود دارد ولی به نظر می رسد که این بهره وری بالا در دولت نباید با این اقدام هرچند قانونی خنثی شود و ای کاش دولت با حمایت بیشتر (به خصوص با تأمین نقدینگی و ایجاد ثبات و آرامش در بازار) از بخشهای خصوصی اشتغال در بخش های تولیدی را افزایش می داد به خصوص اکنون که با افزایش قیمت ارز و قیمت محصولات خارجی، تولید محصولات ایرانی دارای توجیه اقتصادی بوده و می تواند موجب اشتغال های پایدار زیادی گردد.
این مطلب در عمارنامه نیز منتشر گردیده است.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/31
12:20 ص
تولید بر اشتغال مقدم است چون آن هنگام که اشتغال را بر تولید مقدم کردیم، تولیدمان بی کیفیت و صنعتمان فرسوده شد چون صنعت باید فقط اشتغالزایی می کرد و آن با دستگاههای قدیمی و فرسوده بود که محقق می شد.
تولید بر اشتغال مقدم است چون اشتغال پایدار با تولید مناسب میسر است نه با تولید بی کیفیت و ضایعاتی.
تولید مناسب اشتغال غیرمستقیم مناسب هم ایجاد می کند چون افزایش حمل و نقل و فروش و خدمات پس از فروش را ایجاد می کند.
تولید بر مبارزه با تورم مقدم است چون وقتی به خاطر جلوگیری از تورم، نقدینگی به تولید کننده ندادیم، به خاک سیاه نشست و حتی نتوانست مواد اولیه اش را بخرد. و اینکه این تولید است که تورم را به صورت اصولی کاهش می دهد چون عرضه و تقاضا را تنظیم می کند و هر کالایی دچار جهش در قیمت نمی شود.
تولید بر حمایت از نیروی کار مقدم است چون اگر تولید نباشد، یعنی نیروی کار نیز بیکار می شود.
تولید اگر چه به حمایت نیاز دارد، اما برای دولت درآمد مالیاتی ایجاد می کند تا چرخ دولت بچرخد بی آنکه نفت را خام بسوزاند.
تولید بر یارانه مستقیم اولویت دارد چون موجب پویایی جامعه و ارتقای اخلاق در جامعه می گردد.
تولید از مبارزه با بی اخلاقی ها کم اهمیت تر نیست، چون بیکاری است که مادر گناهان است و بیکاری به وسیله ی تولید از بین می رود.
تولید از وام ازدواج مهم تر است چون ازدواج با وام انجام می شود ولی با درآمد است که پایدار می ماند.
تولید از تحصیل مهمتر است چون تحصیل کننده ی بی تولید باید برود سیگار بفروشد و تاکسی براند.
تولید از مستحبات واجب تر است چون ایمان واجب تر از هر چیز است و بی تولیدی یعنی فقر و فقر یعنی بی ایمانی.
تولید از اکتشاف نفت و معادن مهم تر است چون جامعه ی بی تولید یعنی سرمایه ی درونی مردم استخراج نشود و این از نداشتن نفت و گاز بسی تلختر است.
تولید یعنی حل مشکلات روانی جامعه، یعنی احساس مفید بودن داشتن، یعنی روحیه مضاعف، یعنی نان بازوی خود را خوردن، یعنی افزایش ازدواج و کاهش طلاق، یعنی کوری چشم دشمنان، یعنی تحریم خداحافظ، یعنی اقتدار ایران، یعنی آینده ی روشن.
مطالب مرتبط از همین وبلاگ:
برخی موانع تولید و اشتغال در گیلان
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/27
7:11 ع
از وقتی که استخدام های دولتی که به صورت سراسری انجام می شدند به استانها واگذار گردیده اند، یک فساد آشکار در حال شکل گیری است. نمایندگان مجلس، مسئولان و نهادهای مختلف مذهبی و غیر مذهبی هرکدام بسته به میزان نفوذشان مشغول اعمال نفوذ در این زمینه اند، هرکدام سیاهه ای برای جذب تهیه کرده اند و ناعادلانه جوانان بیکار و بی پارتی را به عقب می رانند. بحثِ شایستگی نیست، بحث وابستگی است، هر کسی به منبع ذی قدرت تری وصل باشد، احتمال یافتن کاری بهتر برایش مهیاتر است. یادم هست که حدود 10 سال پیش خودمان با آزمون استخدامی ادواری و گزینش و مصاحبه در خودِ وزارتخانه، مشغول کار شدیم و امروز گویی همه ی اینها با یک پاراف یا نامه از ذی نفوذها قابل جایگزینی است.
بحث فقط ناعادلانه بودن نحوه ی جذب این افراد نیست، بلکه ورود این افراد به خط مقدم سنگر مواجهه با مردم به عنوان ارباب رجوع، مصیبتی برای مردم است. کسانی که از بدو شروع به خاطر اتصال به پارتی وارد سازمانی شده اند، آیا به راحتی قابل مهار و کنترل خواهند بود؟! قابل نظارت و تنبیه چه؟! آیا این افراد خود را وامدار آن مسئولان نخواهند دانست؟! آیا ایشان مانع و سد پیشرفت کارمندان و یا افراد سالم و بی پارتی نخواهند شد؟! تضمینی هست که از همان قدرت در جهت تخریب دیگران استفاده نکنند؟! آیا ادارات اصلاح می شوند یا فاسد تر؟! برخی ادارات هم با استفاده از ابزارهای قانونی و غیرعادلانه ای که در دست دارند، فرزندان شایسته و یا ناشایسته ی همکاران خود را فارغ از هر مشکلی جذب می کنند. گویی مسئول برای خودش حق استخدام سلیقه ای را قانونی می کند و چه جای تعجب؟! چرا که در پاسخ باید گفت همانطوری که نماینده ی مجلس ورود دیگران را به مجلس سخت تر می کند، برای خودش قانونی برای ارتقای مدرک تحصیلی تصویب می کند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/3
1:19 ص
اگر چه بحث تولید و اشتغال از مشکلات عمده و مهم تمام استانهای کشور است اما برای رفع بهتر و دقیقتر مشکلات هر استان بهتر است که مشکلات هر استان به صورت مستقل مورد توجه قرار گیرد که به همین منظور نمونه ای از مشکلات استان را که حل آنها می تواند موجب ارتقای وضعیت اشتغال، تولید و توسعه ی استان باشد را مختصراً تقدیم می کنم:
محوریت اشتغالزایی، یکی از موانع اشتغال و تولید: یکی از مشکلات مهم اشتغال در استان ریشه در همین حل مشکل اشتغال دارد. توضیح این که سالهاست که نبض تسهیلات بانکی در خدمت سیاستهای وزارت کار قرار دارد و اینگونه است که بر اساس افزایش اشتغال به صنایعی تسهیلات پرداخت شده و یا از آنها حمایت می شود که توان اشتغال زایی بیشتری را با هزینه ی کمتر و زمان کوتاهتری (زودبازده) داشته باشند و این یعنی شیوع صنایع فرسوده، قدیمی، آلوده، خطرناک، پرضایعات و کم بازده در استان به نحوی که حتی کارخانجاتی که تازه تأسیسند و یا تازه توسعه یافته اند نیز قادر به حفظ اشتغال اولیه خود نیستند. اینگونه صنایع محصولات بی کیفیت و گران تولید می کنند و به این شکل است که این صنایع شغل های ناپایدار و کم درآمد ایجاد می کنند.
یکی از پیامدهای چنین اشتغال هایی این است که به دلیل تولید کم و بی مشتری، قادر به ایجاد اشتغال غیر مستقیم مناسبی نیز نیستند و بنگاه هایی در جهت فروش، عرضه و خدمات این کالاها تأسیس نشده و اشتغالی نیز در این خصوص ایجاد نمی شود.
از پیامدهای دیگر این نوع اشتغال این است که این صنایع به دلیل عدم سودآوری مناسب، انگیزه و توانی برای سرمایه گذاری بیشتر ایجاد نکرده و با توجه به حاشیه ی سود کم شان، عموماً قابلیت مقاومت در شرایط سخت و رقابتی را ندارند و در شرایط عادی نیز این صنایع درجا می زنند و حال این که صنایع پیشرفته، با کیفیت و کمیت بالا و سودآوری زیاد، اگر چه در گام های ابتدایی اشتغال کمی ایجاد می کنند، اما با سودآوری به سرعت توسعه یافته و موجب اشتغال بیشتر در گامهای بعدی می گردند و البته که این اشتغال پایدار و در شأن کارگران ایرانی خواهد بود.
متأسفانه بسیاری از صنایعی که در گیلان وارد شدند، صنایع فرسوده و قدیمی اروپای شرقی بودند که به دلیل عدم نظارت بر تسهیلات دریافتی، وارد گیلان شده و موجب بروز صنایع قدیمی و کهنه ای در نساجی، فولاد و ... مشکلات عدیده ی کارگری در استان گردیده اند.
عدم حمایت منسجم نمایندگان و مسئولان از صنایع و تولیدات استان: به نحوی که چای، برنج، طیور، صنایع غذایی و نساجی و بسیاری از محصولات استان که براساس قابلیت های موجود و اقلیمی بومی در استان تولید می شوند، با دلیل عدم حمایت از سوی نمایندگان مجلس و دولت، توان رقابت و توسعه نداشته و حتی در حفظ اشتغال موجود نیز موفق نیستند. این مسئله نشان از عدم حمایت و وحدت نمایندگان مجلس و دولت در احقاق حقوق تولید کنندگان استان را دارد که در مقایسه با مسئولان استان های قوی مانند اصفهان کاملاً به چشم می آید.
مستندسازی ها آفت جان سازمان های دخیل در اشتغال: اگر چه این مشکل در تمام استانها وجود دارد اما با توجه به مهارت ادارات استان گیلان در رقابت های مربوط به طرح تکریم و سایر ارزیابی های دولتی بیشتر به چشم می آید، چرا که تا زمانی که محوریت رشد و ارتقای هر سازمان صرف آمار و مستنداتی باشد که خود آن سازمان یا زیرشاخه های وی تولید می کنند، همواره شاخص ها به نحو کاذبی در حال مثبت نمایی خواهند بود. سازمان هایی با این رویکرد عموماً بهترین امکانات و پرسنل خود را در زمینه ی کسب و ایجاد آمارها و مستندات بهتر هزینه می کنند و به این شکل موجب می شوند تا همواره ظاهری بهتر از باطن داشته باشند.
دعوت از پیمان کاران ضعیف برای احداث و ایجاد پروژه های مختلف: متأسفانه شواهد و موارد زیادی وجود دارد که پیمان کاران ضعیف با ترک تشریفات و یا مناقصه های صوری به کار گماری می شوند و این پیمانکاران موجب می شوند تا زمان به بار نشستن پروژه های مختلف من جمله پروژه هایی که موجب اشتغال زایی و توسعه ی صنعت، کشاورزی و توریسم می شوند، چند برابر به طول انجامد که نمونه ی این مشکل را در انتخاب با ترک تشریفات پیمانکار احداث شهرک گلخانه ای و پیمانکاران مسکن مهر رشت و یا ساخت آزادراه قزوین رشت می توان مشاهده نمود که همین ضعف موجب ورشکستگی و از توجیه خارج شدن طرح شهرک گلخانه ای و عقب افتادگی مفرط مسکن مهر رشت و عدم اتمام پروژه اتوبان رشت –قزوین و افزایش قیمت تمام شده در تمام آنها گردیده است.
عدم اهتمام به قابلیت های بومی استان گیلان در صنایع تبدیلی و بسته بندی و توریسم: موجب گردیده است تا اشتغال غیر مستقیم مربوط به چای و برنج و سایر محصولات کشاورزی و دام و طیور به استان های دیگری مانند تهران واگذار گردد. هم اکنون چای گیلان در سایر استانها بسته بندی می شود و یا به خارج از کشور ارسال شده و با فراوری و طعم دهی از آن کشورها به سایر نقاط دنیا من جمله خود ایران ارسال می شود و این یعنی اشتغال عظیمی که با گشاده دستی به کشورهای دیگر و سایر استانها هدیه می شود.
توریسم به عنوان بهترین و سبز ترین صنعت در گیلان می تواند نقش بسیار تعیین کننده ای داشته باشد که متأسفانه به دلایل زیادی من جمله عدم معرفی مناسب و گسترده، مهیا نکردن راه های دسترسی آسان برای رسیدن به نقاط توریستی، عدم تسهیلات مناسب جهت ساخت هتل ها و مسافرخانه ها و نبود حمایت از این عرصه همچنان جای کار زیادی دارد که در صورت اهتمام به رفع موانع توریسم و به خصوص با بحث توریسم درمان که جدیداً در برنامه ی استان قراردارد، گام بلندی در جهت افزایش اشتغال، جذب منابع و توسعه صنعت سالم، پاک و جذاب توریسم ایحاد خواهد شد، توضیح این که همین توریست هایی که در مقاطع مختلف سال به استان گیلان می آیند نیز به دلیل عدم احداث بنگاههایی برای استراحت، گردشگری، خرید و ... بدون این که درآمدی برای استان ایجاد کنند تنها موجب گرانی فصلی، شلوغی خیابانها و جاده ها و کاهش اجناس و کالاها می گردند. یک مثال ساده این که اکنون سالهاست که قرار است استخرهایی که در اطراف رشت قبلا برای فراوری چوب به کار برده می شدند، برای جذب توریسم بکار برده شوند که نشده است و چقدر راحت می توان این استخرها را با وسایل مختلف تفریحی از قبیل قایق و پارک و یا تدابیر دیگری مانند پرورش ماهی برای ماهیگیری تفریحی میهمانها به محلی برای تفریح و اشتغال و کسب درآمد تبدیل نمود.
عدم استفاده ی شایسته از منطقه ی آزاد و قابلیت های آن: اگر چه شهرستان بندرانزلی با داشتن تعریف منطقه ی آزاد تجاری از تسهیلات خاصی در خصوص اشتغال و توسعه می تواند استفاده کند اما این ظرفیتها همچنان با کمترین استفاده هدر می روند.
مطالب مرتبط از همین وبلاگ:
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.