لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
< 1 2

93/2/12
9:1 ع

امروز مورخ دوازدهم اردیبهشت مناظره ی بسیار مهمی با موضوعیت شفافیت اقتصادی در تلویزیون برگزار شد که در نوع خود جالب توجه بود. مناظره تقریباً مخالفی نداشت و همه موافق و یا موافق مشروط صحبت کردند، در حالی که جناب حیدری (مجری برنامه)، در خلال برنامه افشا کرد که 2 نفر از میهمانان به عنوان مخالف اعلام آمادگی کرده بودند ولی به عنوان موافق مشروط صحبت نمودند که این تغییر تصمیم ناگهانی از میهمانانی که غالباً دکترای اقتصاد یا حقوق بودند، عجیب به نظر می رسد.

تقریباً مورد اذعان همه ی میهمانان بود که شفافیت اقتصادی نه با قواعد فقهی و نه با قواعد حقوقی و نه حتی با رویه کشورهای غربی (و سرمایه داری که پرچمدار اولویت منافع فرد بر منافع اجتماعند) منافاتی ندارد و حتی انطباق نیز دارد و تنها انتقادی که موافقان مشروط داشتند، این بود که در این مسئله اولاً ابتدا فرهنگسازی صورت گیرد و ثانیاً بی محابا عمل نشود و موافقان این طرح نیز ضمن لزوم شفاف سازی اطلاعات مردم بر لزوم شفاف سازی اطلاعات دولت و دولتی ها تأکید کردند، ایشان به درستی قائل به این بودند که دولت و دولت مردانی که اطلاعاتش را از مردم پنهان می کند، نمی تواند شفافیت اقتصادی را در جامعه مطالبه و اجرا نماید.

نظرسنجی برنامه نیز خیلی جالب بود، بیش از 90 درصد از بینندگان پرشمار این برنامه به شفافیت اقتصادی رأی مثبت دادند و این مسئله برای کسانی که عدم شفافیت اقتصادی را به بهانه ی دفاع از حقوق مردم پیگیری نمی کنند، بسیار آموزنده بود. بانگاهی به نتیجه نظرسنجی به راحتی می توان فهمید که به غیر از یک دهک متمول جامعه، سایر طبقات اجتماعی با شفافیت اقتصادی موافقند، چرا که تنها آن یک دهک هستند که به راحتی از مالیات فرار می کنند و با سرمایه های غیرقابل شفاف خود، اقتصاد کشور را دچار پریشانی و بیماری می کنند. با توجه به نتیجه ی این نظرسنجی بزرگ به نظر می رسد حجت بر نمایندگان مجلس و دولت مردان کامل شده باشد تا بحث شفاف سازی را به صورت جدی پیگیری و از هرگونه بهانه ای پرهیز نمایند، که اگر چنین نکنند، یقیناً با مطالبه ای که عمومی شده است، کسانی که به این مسئله اهتمام نداشته باشند از سوی مردم از صحنه ی سیاست حذف خواهند شد و به این لحاظ به نظر می رسد شفافیت اقتصادی راه ناگریزی است که دیر یا زود در برنامه ی همین مسئولان یا مسئولان آتی قرار خواهد گرفت، ان شاءالله.

این برنامه یک نکته ی جالب توجه دیگر هم داشت و آن، دعوت از دکتر سعید محبی 35 ساله، دانش آموخته ی حقوق دانشگاه امام جعفر صادق بود، ایشان با شور جوانی و انقلابی اش بعضاً پایش را از چارچوب های متعارف صداوسیما و دولت فراتر می گذاشت، ایشان صراحتاً مخالفان شفاف سازی اقتصادی را کسانی معرفی کرد که به بهانه ی حفظ حقوق مردم می خواهند دارایی های خودشان را پنهان کنند و صراحتاً در چند جای برنامه به این سخن رئیس جمهور که (حقیر نیز در چند مطلب به آن انتقاد کردم)، استفاده از حساب های بانکی مردم را سرک کشیدن در زندگی مردم ترجمه کرده بود، تاخت؛ همین مطالب و نظرات دیگر این دکتر جوان و انقلابی برای ممنوع التصویر شدن او کافی بود، لیکن او به همین مقدار بسنده نکرد و تیر خلاص را با جمله ای به عنوان شوخی بیان نمود، به حضور کوتاهش در تلویزیون شلیک کرد؛ ایشان در جواب یکی از بینندگان که در رد سخنان دکتر محبی، دکتر روحانی را یک حقوق دان دانسته بود، گفت که "حالا یک مطایبه ای هم با رئیس جمهور بکنم که اگر هر سرهنگی خودش را حقوقدان معرفی کرد که دلیل نمی شود حرفهایش حقوقی باشد"؛ البته شخصاً ترجیح می دادم، حالا که مسئولان دولت و مجلس و صداوسیما اینقدر در برابر انتقادات کم طاقتند، دکتر محبی و امثال ایشان چارچوب های موجود را رعایت کنند و راه ورود خود و انقلابی های دیگر را به تلویزیون مسدود ننمایند، و مردم و انقلاب را از نظرات انقلابی خویش در دفاع از عامه ی مردم، محروم ننمایند.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

مطالب مرتبط:
این همه دشمن برای شفافیت اقتصادی
اولین شرط تحقق شعار حماسه سیاسی-اقتصادی 
آیا چاپ اسکناس درشت برای اقتصاد کشور مفید است؟

برچسب های مرتبط:   دولت  صدا و سیما   اقتصاد    اقتصاد مقاومتی   مالیات

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/2/11
8:24 ع

در سالی که فرهنگ بخشی از نامش است، اصلاح فرهنگ از کسانی که بیش از همه دغدغه ی اجرای توصیه های رهبری را دارند، بیشتر توقع می رود و به همین لحاظ در این مطلب به یک انتقاد درون گفتمانی متوسل خواهم شد، نگاهی به شکل و محتوای این وبلاگ نشان می دهد که عزم این وبلاگ در جهت پاس داشتن آرمان های انقلاب و رهبری است، لیکن به منظور این که از طرف برخی دوستان عجولم فوراً محکوم به ضدانقلاب بودن نشوم لازم دیدم به علاقه ام به انقلاب اقرار کنم.

متأسفانه برخی دوستان حزب اللهی و انقلابی در عین حال که محتوای اندیشه و فکرشان کاملاً انقلابی است، اما حین بیان نقد و نظر، رفتار و گفتاری از خود بروز می دهند که به نفع جریان انقلاب نبوده و بعضاً موجب خدشه به اعتبارش می شوند. انتقاداتی که عجولانه، بدون تحقیق لازم، با عبارات ناهنجار و به صورت قطعی بیان می شوند، نمی توانند موجب روشنگری و یا تأثیر در مردم و شخص مورد انتقاد بشوند:

استفاده از عباراتی مانند همه، هیچ، هر، همیشه و ... یک قضاوت خیلی تند در مورد افراد ارائه می دهند که معمولاً نیز غلط از آب در می آیند و به همین دلیل افراد بهتر است از واژگانی مانند اکثراً، بیشتر، به ندرت و ... استفاده کنند، وقتی شما می گویید فلان شخص یا فلان گروه هیچ خدمتی انجام نداده است و یا همیشه خیانت کرده است، هم اثبات این حرف بسیار مشکل است و هم رد آن بسیار آسان و به همین سادگی آن انتقاد به خاطر استفاده از یک واژه ی اشتباه رد گردیده و گریبان منتقد را می گیرد.

قضاوت روی برخی اخبار غیر مستند و پرداختن به این اخبار به عنوان خمیر مایه انتقادات تند، معمولاً به پوزش خواهی و مظلومیت طرف مورد انتقاد منجر می گردد که نمونه اش را در بحث توزیع سکه به تمام میهمانان کاخ ریاست جمهوری شاهد بودیم و حال این که بسیاری از انتقادات صحیح بود ولی صرف استناد به یک خبرمشکوک در نهایت منجر به مظلوم نمایی دولت گردید، نمونه ی دیگرش را همین اخیراً در خصوص اظهارات تحریف شده استاد پناهیان در دانشگاه شاهد بودیم که حتی یکی از مداحان معروف، قبل از این که فرصتی برای تکذیب قائل شوند شروع به انتقاد کردند و البته خیلی سریع مسئله با مشخص شدن اصل ماجرا روشن شد.

بکار بردن واژگان توهین آموز و موهن و برچسب های تند سیاسی نه تنها مورد رضایت و اجازه رهبری نیستند بلکه به لحاظ اثرگذاری نیز تأثیر عکس دارند، توجه به اشارات رهبری در خصوص منتقدانی که دولت را سازشکار معرفی می کردند، باید مدنظر قرار گیرد و این که چگونه بسیاری از این توهین ها منجر شد تا رهبری مذاکره کنندگان را فرزندان انقلاب بخواند و مذاکرات را در چارچوب نرمش قهرمانانه مشروعیت ببخشد و این که هنوز علی رغم این مسئله برخی دوستان انقلابی اشتباهات فکری و فنی در مذاکرات را به انتقادات موهن همراه می کنند، یقیناً نمی تواند مجاز و مطلوب باشد. بالاخره در مدتی که قرار است به دولت و کسانی که به او رأی دادند فرصت داده شود تا درک خود را از راه حل مشکلات کشور بیازمایند، نباید کاری کرد که عدم موفقیت های احتمالی به جریان انقلاب حواله داده شود و البته در عین حال باید با روشنگری به زبان انصاف و ادب به تسریع این مسئله کمک کرد.

زیاد گفتن نیز از ایرادات ماست، این که به هر مسئله ی مهم و غیر مهمی با یک صدا و لحن انتقاد کنیم و ایراد بگیریم در نهایت موجب می شود تا مطالب مهم و اصلی لابه لای انتقادات ریز و درشت گم شوند. باید در تکرار و تأکید بر انتقادات، به موضوعات مهم توجه بیشتری کرد و در برابر هر مسئله ای لحن و ضریب تکرار خاصی را در نظر گرفت.

یکی از ایرادات ما در انتقادات این است که فرد مورد انتقاد را سریعاً به آغوش دشمنان و ضدانقلاب هول می دهیم، چه بسا اگر منصفانه و در خلال انتقادات مان، از کارهای خوب خاطیان هم تقدیر بنماییم، موجب نشویم تا بدخواهان از این هل دادن ما سوءاستفاده کنند و با گرفتن دست طرف، یک دشمن جدید برای گفتمان انقلاب بتراشند، مثال بارزش همین الان است که اصحاب فتنه و اصلاحات به دنبال این هستند که اعتدال را به سمت خودشان جلب کنند و به مقابله با نظام راضی کنند و این جاست که باید بین انتقاد صحیح و سکوت مطلق و دشمن تراشی مرز ایجاد کرد.

 یکی از مشکلاتی که معمولاً در روش انتقاد ما مشاهده می شود این است که به انتقادات درون گفتمانی علاقه ای نداریم وگمان می کنیم این انتقادات موجب شکست و تضعیف می گردند و حال این که اشتباه می کنیم، انتقاد درون گفتمانی هم باعث می شود، جریان انقلاب همدیگر را به راه احسن هدایت کنند و هم باعث می شود طرف های مقابل به انتقادات ما کمتر حساسیت غیرمنطقی نشان دهد، در همین خصوص مثلاً این که اگر چه هنوز موفق به دیدن مستند من روحانی هستم نشده ام اما ضمن این که چنین اقدامات علمی و مستندی را به شرط رعایت انصاف و ادب تأیید می کنم، ولی تمایلم به این است که این تحلیل ها در مورد سایر شخصیت ها نیز رخ دهد، طوری نباشد که ما فقط به رقبا انتقاد کنیم، بلکه باید انتقادات به شکلی صورت گیرند که هم قابل دفاع باشند و هم بوی تحزب و گروه گرایی از آنها استشمام نگردد.

بحث دیگری که متأسفانه در انتقادات مشاهده می شود این است که بعضاً قلیلی از دوستان طوری برخورد می کنند که گویا از اشتباهات دولت خوشحال می شوند، طوری رفتار می کنند که گویی زمین خوردن دولت را به ضربه خوردن به کشور ترجیح می دهند، شاید هیچ منتقدی چنین نیتی نداشته نباشد، اما حداقلش این است که نباید طوری انتقاد کرد که چنین مسئله ای به ذهن خطور کند. ما باید از این که دولت بتواند مشکلات کشور را حل کند خوشحال باشیم و برای این کار پیشنهاد بدهیم و از اقدامات خوب دولت نیز تقدیر کنیم نه این که منتظر خرابکاری هایی مانند سبد کالا و ثبت نام انصراف یارانه ها باشیم تا بعد از سوءمدیریت ها نوشداروی شماتت را تجویز کنیم.

مطلب مرتبط:
5 توصیه مهم برای حزب اللهی های رسانه ای

برچسب های مرتبط:   انتقاد   انتقاد پذیری   دولت  

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/10/23
10:53 ع

 

امروز نامه ی وزارت ارشاد به یکی از افراطی های منتخب مردم افراطی تهران منتشر شد تا با مطالعه دقیق آن نامه تحول عمیقی در من به وجود آید، چرا که اگر چه حقیر به غیر از انتقاد، تقدیرهایی هم از دولت یازدهم داشتم و حتی انتقاداتم نیز به اندازه ی این افراطی (رسایی)، تند نبود و حتی قبلاً توصیه هایی هم به رسانه های حزب اللهی کرده بودم (5 توصیه مهم برای حزب اللهی های رسانه ای)، ولی در رعایت شرط ادب و مهمتر از آن شرط عقل، لازم دیدم چند اعتراف و عذرخواهی از درگاه دولت معتدل، عذرپذیر و منتقددوست بنمایم:

حقیر در مطلب "چند تشکر بابت توافق" بابت توافقنامه ژنو از مذاکره کنندگان حاضر و قدیم و خود مردم به خاطر مقاومت جانانه و نرمش قهرمانانه شان تشکر کردم، و حتی به برخی شبهات منتقدان به این توافق در مطلب "در حاشیه شبهات وارده به توافق نامه ژنو " پاسخ گفتم ولی اکنون که بعد از نامه وزارت ارشاد به آقای رسایی خوب فکر می کنم، به نظرم می رسد که بایستی بابت انتقاداتی که به عدم دقت در توافقنامه در یکی نبودن روح و متن توافقنامه داشتم، عذربخواهم و فهمیده ام که اتفاقاً اگر روح و جسم باهم یکی باشند خیلی هم خوب نیست و حتماً حکمتی داشته که خود خداوند روح و جسم را متفاوت خلق کرده است و اتفاقاً بابت این تفاوت در روح و متن توافق تشکر ویژه ای از مذاکره کنندگان عزیز دارم.

اگر چه حقیر در مطلبی با عنوان "ابعاد فعالیت دولتی ها در شبکه های مجازی" هم به حضور مسئولان در شبکه های مجازی خارجی به گمان ناقص خودم مستدلاً! انتقاد کرده بودم و این کار را نه قانونی و نه به مصلحت دانست بودم، لیکن با توجه به این که گویا یکی از جرائم آقای رسایی چنین انتقادی بوده است، الان که خوب فکر می کنم می بینم اتفاقاً فعالیت مجازی مسئولان دولتی در شبکه های مجازی نه تنها قانونی و عقلی است بلکه حتی می تواند یک واجب شرعی نیز تلقی شود و امیدوارم هر چه سریعتر وزرایی که شبکه های اجتماعی داخلی را انتخاب کرده اند و به اشتباه از ایشان تشکر کرده بودم (از وزیر ارتباطات متشکرم چون...) به اشتباه خود پی برده و به تکلیف خود عمل کنند، و اصلاً چه چیزی بهتر از حضور با وضو و با حضورقلب در فیس بوک و توئیتر؟!

یادم هست که همین اخیراً مطلبی نوشتم با عنوان "تناقضات رفتاری و گفتاری در دولت راستگویان " که به خاطر غلطِ زیادی خودم، برخی رفتارهای صادقانه دولت راستگویان را در اثر کج فهمیم، تناقض دانستم و الان که این نامه ی وزارت مکرمه ارشاد به حق اسلامی روبروی چشمم است، احساس می کنم چه اشتباه بزرگی انجام دادم و با تمام وجود از محضر دولت راستگویان عذر می طلبم و دست و پای تک تک دولتمردان البته فقط مردان را می بوسم.

با توجه به این که نامه ی هیأت محترم نظارت به برخی دیگر از جرائم آقای رسایی اشاره نکرده و در ادامه تنها به استفاده از چند نقطه اکتفا کرده است، حقیر نیز به صورت کلی از سایر اشتباهات احتمالی خود اعلام برائت کرده و از خودم نیز تبرا می جویم، ای کاش این نامه به تمام جرائم آقای رسایی به عنوان مظاهر افراط اشاره می کرد تا امثال من مرتکب اشتباهات مشابه نشوند و بتوانند فرق انتقاد سازنده را با سیاه نمایی و توهین به مقامات و نشر اکاذیب را تشخیص دهند، مطمئناً تنبیه افراطی ها چیزی از بزرگواری وزارت ارشاد کم نمی کند چرا که این وزارت خانه اثبات کرده است که می توان به مقدسات و احکام الهی و مسئولان سابق کشور توهین کرد و مجرم نیز شناخته نشد، در ادامه از دولت انتقاد پذیر و عیب پوش و اعتدال گرا و راستگو این انتظار را دارم که پوزش طلبی این رعیتِ کهنه افراطی را بپذیرد و مرا به قوه ی جدیه ی محترمه ی قضاییه معرفی نکند تا به شلاق و پیاز و پول و فیلتر و دوری از فضل خدا محروم نشوم.

 برچسب های مرتبط:   انتقاد   انتقاد پذیری   اعتدال  حسن روحانی   رسایی  دولت   طنز

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/5/27
9:58 ع

اگر چه شعارها و تعدادی از وزرا و مسئولان منصوبه در دولت یازدهم مقبول و مطلوب قشر حزب اللهی نیست، ولی باید چند مسئله را در انتقادات مورد توجه داشت:

1- انتقادات باید برپایه اطلاعات دقیق و صحیح باشد، به عنوان مثال چند روز پیش چند سایت مهم ارزشی خبرهای مشکوکی در مورد انتصاب خانم فائزه هاشمی به سرپرستی وزارت ورزش منتشر کردند که دیدیم فرد دیگری به عنوان سرپرست این وزارتخانه معرفی شد و حال این که برخی از سایتها و وبلاگها بر اساس همین گمانه زنی ها مطالب تندی منتشر می کنند و بعد، هم خودشان را در موضع شرمندگی قرار می دهند و هم جامعه را دچار تنش می کنند.

2- انتقادات به دولت جدید باید برپایه ی انصاف باشد، باید در کنار ایرادها، مزایا را گفت تا انتقادات بوی کینه ورزی های شخصی و حزبی را ندهد. باید در نظر گرفت که انتقاداتِ منصفانه می تواند هدایت گر و انتقادات غیرمنصفانه می تواند موجب لجاجت ها و کدورت و خصومت و اصطکاک بی جا گردد.

3- همانطوری که ما به دولت و برخی رفتارش انتقاد داریم، اپوزیسیون و فتنه گران خارجی و داخلی نیز به او انتقاد دارند، نباید طوری در انتقادات زیاده روی کرد که این دولت و این رییس جمهور را به دامن اپوزیسون بیندازیم، بلکه با پرهیز از زیاده روی می توانیم هرچه بیشتر این دولت را در چارچوب نظام و دایره ی خودی ها حفظ نماییم.

4- در انتقاد نباید عجله نمود. این مسئله از سوی رهبری نیز مورد اهتمام بود که هنوز دولت شروع به کار نکرده نباید بی جهت در انتقاد کردن عجله کرد، به نظر حقیر، حداقل بایستی به دولتی ها فرصت داد تا نظرات و برنامه های شان را بیان کنند و براساس نظرات مصرح و یا عملکردشان انتقاد و یا پیشنهاد ارائه نمود.

5- اگر چه قائلم به این که هرکسی اگر در مقطعی کوتاه با فتنه همراهی نموده است، بسته به میزان همراهی بصیرت سیاسی اش زیر سوال است، اما نباید همه ی کسانی را که خیلی زود به آغوش ملت و حکومت بازگشتند را ضدانقلاب و ضدولایت فقیه دانست، این نوع نگرش اشتباه، می تواند موجب دور شدن از نقدهای کارشناسی و منصفانه گردد و البته همه ی بزرگانی که در پی فتنه گران حرکت کردند، باید صریحاً از محضر مردم، قانون و رهبری با قول و یا رفتار پوزش بخواهند.

این مطلب در مشرق نیوز و فاطرنیوز و تی نیوز منتشر گردید.

برچسب های مرتبط:  دولت    حسن روحانی   انتقاد  رسانه 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد. 


nazokbin

91/8/16
1:56 ع

در حالی که امروز مطلبی را در خصوص وصول سوال از رییس جمهور می نوشتم، یک از دوستان ذیل "تحلیل نامه احمدی نژاد به رهبر" از حقیر انتقاد کرده بود و عدالت و انصاف مرا زیرسوال برده بود که پس از درج مطلب مزبور "مهمتر از سوال، لحن سوال و جواب است" لازم دیدم لینک برخی از این مطالب را تقدیم کنم، توضیح این که موضع حقیر با توجه به تغییرات جزئی امثال مطهری و لاریجانی و باهنر تغییر نکرده است اما مواضعم با توجه به تغییراتی که در شخصیت احمدی نژاد بروز پیدا کرده است تغییر یافته است ولی همچنان نسبت به مواضع برحق آن موقع ایشان از قبیل ولایت مداری، ساده زیستی، استکبارستیزی، پرکاری و حاشیه گریزی (که البته بسیاری از این خصلتها هنوز کم و بیش در ایشان باقی مانده است)، اعتقاد راسخ دارم:
مهمتر از سوال، لحن سوال و جواب است
چگونه احساس خطر نکنم؟!
علی مطهری! مرگ بر ضد ولایت فقیه!
این چند نفر!!!
اصولگرایان منتقد یا اصولگرایان غرغرو؟؟
رأس امور بودن، رأس امور مجلس نهم
ولله شأن ملت از دولت و مجلس بالاتر است 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود. 


nazokbin

91/7/24
12:37 ص

در این چند ماهه اخیر بیشترین افرادی که با حقیر مباحثه سیاسی و اقتصادی کرده اند، مدافعان متعصب دولت بوده اند که یکی از دلایل ایشان در مباحث با من این بوده است که انتقادات شما بی ریشه و در جهت سوءاستفاده از فشارهای اقتصادی است که حقیر مطالب قبلی ام را که در انتقاد به رییس دولت و یا کلیت دولت بوده است را به ترتیب از جدید به قدیم تقدیم می کنم، بدیهی است در اثنای همین انتقادات، تقدیرهایی هم در همین وبلاگ صورت گرفته است که در این مطلب لینکهای انتقادی مطالب خود را با تاریخ های شان تقدیم می کنم، لازم به ذکر است که انتقادهای با محتوای اقتصادی صرف به خصوص در مورد هدف مندی یارانه ها، افزایش حقوق ها، سود بانکی، نظارت بر بازار و .... نیز بوده است که در این مطالب نیاورده ام:

یک نمونه واقعی از انحراف ...... چهارشنبه 19/7/91
رویکرد منسجم مدافعان محض دولت ...... دوشنبه 17/7/91
آقای احمدی نژاد تشکر!‏ ......

چهارشنبه 12/7/91

خطاب به مسئولان محترم قوا ...... جمعه 7/7/91
دیگر کسی در رأس امور نیست؟! ...... پنج شنبه 30/6/91
تناقض در شعار جدید دولت ...... پنج شنبه 23/6/91
کدام شعار دولت عوض شد+عکس ...... چهارشنبه 22/6/9
تیم اقتصادی دولت چرا ساکتند؟ ...... سه شنبه 21/6/91
در حاشیه سخنان اخیر رییس جمهور ...... پنج شنبه 16/6/91
آقای رییس! ماهم درکتان می کنیم اما... ...... جمعه 30/4/91
وزارت اطلاعات، کشور و استانداران مقصر گرانی؟!‏ ...... جمعه 16/4/91
سخنی با سران هنوز محترم قوا! ...... جمعه 9/4/91
رییس جان! علی میزان عدالت است نه خودمان ...... یکشنبه 21/3/91
اسرائیل از ما مردم هم پخمه تر است؟! ...... شنبه 23/2/91
وزیر اطلاعات مقصر یا سیبل گرانی ها؟!‏ ...... جمعه 22/2/91
رییس جمهور و مشاوره با نامشاوران ...... سه شنبه 19/2/91
نظرات اخیر احمدی نژاد مورد حمایت خاتمیست!!! ...... جمعه 1/2/91
یک سفربازاری به جای چند سفر استانی‏ ...... دوشنبه 28/1/91
انصاف گمشده ی سیاسیون (برگزیده مجله پارسی بلاگ) ...... جمعه 19/12/90
کاش دولت همیشه علمی عمل کند ...... جمعه 7/11/90
کاهش آنی قیمت سکه پیامی برای دولت ...... چهارشنبه 5/11/90
کاش رییس جمهور بخواند ...... سه شنبه 4/11/90
لزوم پاسخگویی سریع ارزی دولت ...... جمعه 16/10/90
دولت دوستان، نشانه ها را نادیده نگیرند ...... پنج شنبه 8/10/90
تحلیل درست دکتر؟!! ...... جمعه 2/10/90
نظام اسلامی جایگزین مناسب نظامهای انسانی ...... یکشنبه 1/8/90
 
نسبت مصدق با احمدی نژاد ...... سه شنبه 5/7/90
آیا احمدی نژاد نجات می یابد؟! ...... شنبه 26/6/90
این بار دعا کنید احمدی نژاد بخواند ...... پنج شنبه 24/6/90
13+25=؟ ...... یکشنبه 20/6/90
رییس جمهور به کجا می رود؟!! ...... سه شنبه 21/4/90
ولله شأن ملت از دولت و مجلس بالاتر است ...... سه شنبه 20/2/90
برای احمدی نژادمان و خودمان دعا کنیم... ...... شنبه 17/2/90
آیا امام عصر مسخ انقلابش را به نام خودش می بیند؟!‏ ......

جمعه 27/12/89

 
بگذارید احمدی نژاد بخواند! ...... سه شنبه 24/12/89
تحلیل تغییرات احمدی نژاد ...... پنج شنبه 1/7/89
انفعال دولت در پاسخ به انتقادات و توصیه های اخیر رهبر ...... یکشنبه 14/6/89
گاه پندگیری ولایت مداران دولت!! ...... دوشنبه 8/6/89

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/7/21
9:19 ص

 

در هنگام سنگسار می گویند فقط کسانی حق اجرا دارند که خودشان دستشان آلوده نباشد، ولی در کشور ما می بینیم کسانی که خودشان در ایجاد مشکلات بیشتر از همه مقصر بوده اند بیش از همه طلبکار شده اند، اکنون حکایت دزد بودن و پررو بودن به داستان این چهار دسته برمی گردد:
یک دسته کسانی که در فتنه 88 خودشان جزء فتنه گران بودند و با بیانه و پیغام و مصاحبه از دشمنان ایران طلب حمایت و فشار و تهدید و تحریم و حتی حمله می کردند. ایشان به واسطه ی خیانتی که در تشدید تحریم ها کردند باید بارها و بارها به اعدام محکوم می شدند و اگر اکنون سرشان بالای دار نیست فقط برای این است که همه فریفتگان به خیانت و دروغگویی ایشان ایمان آورند که با توجه به این که همگی بدون پیش شرط تا کنون، در انتخابات شرکت کرده اند و حتی می خواهند نامزد شوند و یا نماینده معرفی کنند و این که هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات تقلب نداشته اند، دروغگویی شان بر عموم ثابت شده است و البته هنوز که هنوز است مسئولان آمریکا اذعان دارند که از داخل ایران کسانی طلب افزایش تحریم ها را دارند و این یعنی توبه ای که جز با مرگ میسر نمی شود.
دسته ی دیگر کسانی هستند که موجب طولانی شدن فتنه و امیدوار شدن استکبار به فروپاشی و آسیب پذیری کشور، تحت فشار و تحریم گردیدند و ایشان همان ها هستند که تا 9 دی شریک دزد و رفیق قافله بودند. ایشان را ما ساکتین می نامیم چرا که مهمترین فتنه معاصر را قبل از این که بساط تحریم و فشار باز شود را برنچیدند، ایشان در برابر فتنه سکوت می کردند و کهریزک را به عنوان سندی برای اثبات حقانیت فتنه گران در بوق می کردند، ایشان از هر فرصتی استفاده کردند تا صحنه ی وحدت و همدلی در کشور به صحنه ی تخاصم و تفرقه بدل شود و البته تا حدی هم با غفلت منتخبان ملت موفق شدند.
دسته دیگر کسانی که خودشان دانسته یا نادانسته در ایجاد مشکلات نقش داشته اند، کسانی که به منظور کسب درآمد هر حوزه را فارغ از عواقب آن برای کشور، عرصه تاخت و تاز و دلالی قرار دادند، کسانی که برای کسب منفعت و بدون این که نیاز داشته باشند وارد بازار می شدند و تعادل بازار را برهم می زدند. کسانی که یک روز با سکه و یک روز با ارز و یک روز با مسکن، زندگی مردم عادی، محرومان و حتی فرزندان خودشان را به چالش کشیدند.
دسته چهارم نیز استکبارگران و رسانه هایشان هستند که اشک تمساح می ریزند و در حالی که خنجر خونی را پشت شان پنهان کرده اند، خودشان را ناراحت و نگران مردم نشان می دهند، مردمی که تکبر ایشان را با عزت خویش به سخره گرفته اند.
و البته غیر از این چهار دسته، همه حق دارند نگرانی خود را از مشکلات کشور اعلام کنند و از مسئولان چاره اندیشی و پایداری طلب کنند و البته مسئولان نیز باید برای مردم حق سوال و برای خودشان تکلیف پاسخگویی قائل باشند تا اینچنین مردم محرم شناخته شوند و این محرمیت، مرهمی باشد بر زخم زندگی شان تا هر کسی که اشتباه کرده با پذیرش اشتباه در جبران آن گام بردارد، قبل از این که به دنبال مچ گیری از دیگران باشد و البته ملت ایران نگاه شان از مسیر و رهبر شان برداشته نمی شود و همچنان بر حرکت انقلابی خویش ادامه خواهند داد، انشاءالله.

مطالب مرتبط:
خائنان، طلبکار از خادمان!!!
هاشمی دنبال چه فرصتیست؟
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
کدام حب مقام؟ من و فرزندانم به فکرنظامیم
رویش دربهار تولیدملی باگذر پیروزمندانه اززمستان تحریم‏  

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود. 

 


nazokbin

91/2/24
9:43 ع


امروز یک وبلاگ تخصص
ی را که 3 سال با گمنامی می گرداندم، تعطیل کردم. وبلاگی که بارها و بارها تا نیمه های شب مثل کودکم تروخشکش کردم، وبلاگی که در خدمت حفظ سلامتی کارگران بود. وبلاگم اگر چه بیشتر حاوی انتقاد بود تا تشکر، ولی هم تشکرهم داشت و هم انتقادهایش همواره با ارائه ی پیشنهاد بود. از این وبلاگ هرگز استفاده ی شخصی نکردم، با آن که بارها و بارها می توانستم از حق ضایع شده ام در آن وبلاگ دفاع کنم ولی حیفم آمد که هدف مقدسم را فدای مسائل شخصی ام بکنم.
بارها دیدم که در رفتار مسئولانی که این وبلاگ در حوزه ی وظایفشان بود، تأثیر گذار بوده ام و این تأثیر را با صدور دستورالعمل ها  و آیین نامه های جدید مشاهده می کردم، خودشان می گفتند که اول هر صبح این وبلاگ را می خوانند و البته من منکر وبلاگم می شدم چرا که همین تأثیر گذاری برایم کافی بود و البته پذیرش این مسئله هم برای من معذوریت ایجاد می کرد و هم برای مافوقانم مسئولیت، مستنداً می دانستم که این پیشنهادها را بعضاً، بعضی دیگر به نام خودشان ثبت و تبدیل به جایزه کرده اند.
این که انسان برای این که مفید باشد زندگی کند، جزئی از آمالم است و و اقعاً، بدون آن احساس پوچی می کنم، مفید بودن را البته در غنای مالی بدون غنای روحی دنبال نمی کنم.
از 3 سال عمر وبلاگم، حدود 2 سالش را با گمنامی مدیریت کردم و کم کم به دلایلی که بعضاً از اشتباه خودم بود و بعضاً نیز به خاطر نوع نگارشم مشخص بود، لو رفتم و اگر چه به خاطر این که بتوانم به کارم ادامه بدهم، بازهم تکذیبش می نمودم. اما چه سود؟! که کم کم شک ها به یقین تبدیل شد و کم کم هشدارها و تذکرات شروع شد و به همه چیزم گیردادند تا جایی که این محدودیت ها حتی نام وبلاگ و تبادل لینک ها و مطالبم را در برگرفت.
اولین تذکر را با اتهام به ضدانقلاب بودن قورت دادم و سپس آن قدر گلایه ها و تذکرات بالا و بالا رفت که کم کم از سطح مدیر کل وزارتخانه به سطح معاون وزیر رسید و پس از چند کارت زرد از معاون وزیر که دست به دست به دستم می رسید، با خود گفتم که: آقاجان!! چه کاری است؟! می خواهی به مسئولانت کمک کنی تا بهتر تصمیم بگیرند و برنامه ریزی کنند و حال این که ایشان حتی نمی خواهند سر به تنت باشد!!! مرد ناحسابی! بی خیال شو! مثل خیلی های دیگر باش! دلسوزی و تخصصت را بگذار لب کوزه و آبش را بخور!
اکنون که این مطلب را می نویسم یاد آن نوشته ام افتادم که اخیراً و احتمالا در شرایط توهم! در همین وبلاگ نوشته بودم در باب این که "چگونه راحت و موثر انتقاد کنیم" و اکنون که سرم به سد مسئولان خورد و خداروشکر که به سنگ وجدان نخورده است، به خودم می گویم که غلط می کنی که در کار مسئولان و بزرگترانت انتقاد می کنی! اصلاً تو که هستی! حالا گیرم معاون وزیر و به پایینش همه هم تورا بشناسند خب که چه؟! گیرم آثار مفت و مجانیت، منتج به چند آیین نامه ی نان و آب دار برای همکاران ستادیت شده باشد، گیرم نفر اول آزمون برتر علمی بین تمام همکارانت در کشور شده باشی، گیرم هر سال یک تشویقی به جای چند تشویقی از وزارتخانه برایت نوشته باشند، گیرم تورا با ارزنده بودن پیشنهادهایت بشناسند، خب که چه؟! چه فایده وقتی که تیغ در گلویی و خار در چشم؟! دیدم که بهتر است تا به اتهام ضدانقلاب بودن سرمان بالای دار نرفته و مثل آن کاریکاتوریست بدبخت که به شلاق محکوم شد، محاکمه نشده ایم، خودمان کرکره ی وبلاگمان را پایین بکشیم و در آنی بغض درگلو و نم درچشم، وبلاگ سه ساله ام را با تمام اخبار و نظرسنجی و تحلیل هایش برای همیشه قربانی کردم، صدقه سر مدیران چند رده بالاترمان! قبل از این که این بندگان شجاع خدا! به خاطر گناهان یک کارمند عاصی، در خشم معاون محترم وزیر گرفتار آیند.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/23
12:11 ص


در پیرامون ما همواره موقعیت هایی پیش می آید که دوست داریم و لازم می دانیم که انتقاد کنیم ولی با توجه به تجربه های شخصی که از خودمان و دیگران سراغ داریم بسیاری از اوقات به دلیل عدم احتمال در اثربخشی آن، قید نقد را زده و یا آنچنان این انتقاد در ذهنمان دشوار و یا خطرناک به نظر می آید که حاضر به تقبل ریسک آن نمی شویم.
اما آیا در خصوص انتقاد مؤثر و راحت می توان مهارت هایی را تعریف نمود؟ پاسخ به این سوال را می توان با مثال هایی در اطرافمان مشاهده نمود، چگونه است که برخی وبلاگها و سایت ها بیشترین انتقادها را می کنند ولی خطری تهدیدشان نمی کند و برخی دیگر به راحتی منحل و یا همان فیلتر می شوند؟! یا این که چگونه است که برخی انتقادات شان نه تنها مورد مواجهه واقع نمی شود بلکه بابت انتقاد به آنها حق الزحمه نیز می دهند؟! فارغ از بحث پشتوانه ها و روابط در این زمینه نحوه ی خود انتقاد در این مسئله اولین نقش را ایفا می کند.
ابتدا بایستی منظورم را از انتقاد راحت و مؤثر بیان نمایم، انتقاد راحت انتقادی است که با کمترین خطر و مواجهه انجام می شود و منتقد در معرض خطرات جسمی، روحی، اجتماعی و شغلی قرار نمی گیرد و انتقادِ مؤثر، انتقادی است که تأثیر گذار باشد و بتواند اصلاح را در پی داشته باشد. این چنین انتقادی نه به انتقاد کننده و نه به انتقاد شنونده آسیبی وارد نکرده و حتی منجر به ارتقا و پیشرفت توأم آنها نیز می گردد.
اکنون می توانیم به خود عنوان مطلب بپردازیم، یعنی چگونه می توانیم راحت و مؤثر انتقاد کنیم؟
یک انتقاد خوب با سه شرط مهم میسر است و هر یک از این شروط مهیا نباشد نمی توان آن را به عنوان یک انتقادِ خوب ارزیابی نمود:
ادب- اولین شرط یک انتقاد خوب این است که ادب در آن رعایت شود به نحوی که انتقاد شونده احساس احترام داشته باشد و این حس باعث می شود تا با کمترین واکنش شنوای انتقاد مواجه باشد. ادب باعث می شود تا انتقاد شنونده ظرفیت بیشتری پیدا کرده و انتقادات تند و تیزتر را نیز بهتر تحمل نماید.
انصاف- شرط دیگر یک انتقاد خوب، رعایت انصاف است؛ اگر در انتقادات خود به صورت غیر منصفانه عمل کنیم و فقط بدی ها را آشکار کنیم و خوبی ها را نبینیم یا به آنها اشاره ای نکنیم، انتقاد شونده به حتی بخش های منطقی و انتقادات وارد را نیز غیر منصفانه تلقی کرده و به آنها التفاتی نمی کند و حتی ممکن است موجب لجاجت و بدتر شدن وضع شود. انصاف موجب می شود تا انتقاد شونده کمتر به واکنش های تدافعی متوسل شود و همین مسأله موجب می شود تا به جای این که انرژی اش را صرف توجیه و مجادله نماید، به خود انتقاد و فهم توجه داشته باشد.
علم- انتقاد اگر غیرآگاهنه و از سوی افراد غیر متخصص وارد شود، عملاً فایده و اثری نخواهد داشت، چرا که یک انتقاد باید همراه با تحلیل و تجزیه بیان شود تا ذهن انتقاد شونده را درگیر و تسلیم نماید و در صورتی که کسی در زمینه ای اطلاعات خوبی نداشته باشد و بخواهد انتقاد نماید، انتقاد شونده یا وی را غیر منصف و یا غیر متخصص تلقی نموده و چه بسا از جایگاه نقد شدن در برابر چنین منتقدی فرار کرده و حتی موجب هتک حرمت به منتقد گردد.
در کنار سه شرط ضروری مورد اشاره، موارد دیگری نیز در انتقاد وجود دارند که می توانند یک انتقاد خوب را به یک انتقاد عالی تبدیل نمایند که می توانم به این موارد اشاره کنم:
دلسوزی- این که یک منتقد خودش را دلسوز انتقاد شونده معرفی کند و انتقاد شونده این مفهوم را در ذهن خویش بپذیرد، آن قدر مؤثر است که حتی بعضاً موجب می شود تا منتقد به جای رعایت شرط ادب، با کلام غیر مؤدبانه ولی دلسوزانه نقد خویش را در ذهن نقد شونده بنشاند.
استفاده از آیات، روایات، کلام بزرگان، لطایف، هنر و ضرب المثل- چه بسا با یک لطیفه ی بامزه، انتقاد تندی را بیان کرده و نه تنها موجب دلخوری نشویم، بلکه باعث شادی، نشاط و اصلاح نیز گردیم و این استفاده از لطایف و هنر در انتقاد را در نمایش ها و شعرهای طنزِانتقادی و کاریکاتورها به تناوب دیده ایم و لذت برده ایم.
معمولاً منتقدانی که در هر زمینه ای بدون رعایت مبانی انتقاد، بی محابا و بعضاً اهانت آمیز نقد می کنند، با توهین، تحقیر، طرد و حتی تنبیه مواجه شده و معمولاً این افراد مدام از ظرفیت پایین جامعه در برابر نقد دادها سرخواهند داد و این در حالی است که به نظر حقیر ظرفیت نقد پذیری جامعه و حکومت بسیار فراتر از حد مورد ادعای نامنتقدان است که البته خود مفهوم نقد پذیری و ارتقای ظرفیت آن مقوله ی مهم و مستقل دیگری است که بایستی به صورت ویژه و کاربری به آن نیز پرداخت.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/1/8
1:11 ع

 

اگر چه حقیر در مطالبی که در خصوص حجاب و عفاف، فرهنگسازی، بحث مساجد و مسئولیت های روحانیون نوشته ام همواره بر مسئولیت و قصور دولت و مجلس و صدا و سیما و حوزه و روحانیت تاکید کرده ام اما انگار برخی دوستان که حامی ویژه ی روحانیون هستند، حوزه و روحانیون را مبراتر از این حرف ها دانسته و تمام تقصیر را به دولت و شاید هم با تخفیف صدا وسیما و مجلس مختوم می دانند و برای اثبات این مسئله نیز از یک روحانی برجسته پاراگرافی را حجت برای برائت تقصیر از تمام روحانیون می دانند.
حقیر به اهمیت و تأثیر گذاری روحانیت بسیار اعتقاد دارم و خلاف این را اشتباه و یا عناد می دانم و از طریق مصاحبت با روحانیونی مانند حاج آقا ضابط (رحمت الله علیه) و سید محمد انجوی نژاد عزیز به این مسئله یقین پیدا کرده ام.
این جانب نقش روحانیت را نه در انقلاب که قبل از آن نیز مهم و حیاتی دیده، و می دانم که این قشر وصنف عزیز در حکومت هایی که حتی علیه روحانیت اقدام و برنامه ریزی می کردند موفق عمل کرده و در جذب مردم به دین خدا و خنثی سازی ترفندهای مختلف بدون هیچ حمایت و امکاناتی از جان و مال مایه ی توفیق گذاشته اند.
در کشوری که مساجد، صداوسیما و حسینه ها و ادارات، پایگاه های روحانیون است چگونه می توان جایگاه سخت افزاری و نرم افزاری این قشرعظیم و عزیز را نادیده انگاشت. دوستان عزیز! حقیقتاً روحانیت نیز نیاز به ارتقا و برنامه های جدید و روز دارد، همانطوری که رهبر معظم انقلاب این تحول را در سفر قبلی شان به قم مورد تأکید قرار دادند.
باور کنید اگر تعداد و جایگاه ها و مناصب روحانیون را ده برابر کنیم ولی بر اثر بخشی و کارآیی آنها نیافزاییم اتفاقی در عرصه ی فرهنگ نخواهد افتاد مگر منفی! اگر ما هرچه روحانی تربیت کنیم به همان مقدار، پست در آموزش پرورش و نیروهای نظامی و انتظامی و نهادهای انقلاب از جهاد و کمیته امداد و ... تعریف کنیم و روحانیون مسجدی را نیز جذب آن نهادها کنیم و عملاً سنگر اصیل مجلس را خالی کنیم و مساجد ما تنها یکی دونوبت نماز یومیه ی جماعت و حتی فرادا در آنها برگزار گردد، چه معجزه ای در عرصه ی فرهنگ را باید توقع داشته باشیم؟! متأسفانه همچنان بیشتر بار فرهنگی مذهبیون کشور را همان منبری های قدیمی و مسجدی مانند حاج آقا پناهیان، انصاریان، فاطمی نیا و قرآئتی به دوش می کشند که دلسوزانه عرصه ی فرهنگ را بر مناصب و مقام های سیاسی و اجتماعی ترجیح داده اند.
و اکنون... متأسفانه مساجد جولانگاه برخی مداحان عقل گریز گشته است که جامعه ی جوانان مسجدی را به سمت شور و احساس صرف و برخلاف جهت شرع و عقل به پیش می برند. دوستانی که در مساجد به بهانه ی حب اهل بیت، این مظاهر عقل و عشق الهی، ارادت خود را با صداهای ناهنجار و ساب و اکو به اثبات می رسانند و پس از آن، جوانان جذب شده را به قلیانسراها برده و فکر و روحشان را تدخین می کنند و از خانواده هایشان دور. آیا این وضعیت مساجد تحولی در فرهنگ ایجاد خواهد کرد!؟ آیا جایگاه بزرگ، اصیل و قدیمی مسجد همان است که در صدر اسلام مورد تأکید در محضر نبی اکرم بوده است؟! آیا این وضعیت محصولی جز خالی کردن مساجد از روحانیون تمام وقت و منبری و فرهنگساز است؟! دوستان عزیز! پارسال یک روحانی جوان و اهل کار فرهنگی به مسجد ما آمد و پس از 5-6 ماه کارفرهنگی و به حرکت درآوردن مسجد محل، به دعوت سپاه یک بخش، سنگر مسجد را رها کرده و به سنگر سپاه پیوست! و حساسیت و اهمیت آن سنگر کجا و این سنگر کجا؟!
دوستان عزیز! من این اهتمام حوزه را برای جذب و تربیت و پرورش طلاب تحسین می کنم اما اگر این طلاب به عنوان محصولات حوزه در سبد مصرف کننده ی واقعی که همان اجتماع و جوانان است قرار نگیرند، عملاً چه چیزی را فتح کرده ایم؟!
دوستان من! حقیر این همت حوزه را که بر استقلال از دولت ها اصرار داشته، بسیار می پسندم و ترجیح می دادم، وجوهات شرعیه به جای این که خرج طلاب 40-50 ساله ی بعضاً چند شغله شود، صرف روشن کردن چراغ مساجد به نور روحاینت مسجدی گردد، تا روحانیون مسجدی ما را دغدغه ی معیشت نیازارد، اگر چه این وظیفه ی حوزه از مسئولیت دولت در این خصوص نمی کاهد و تکلیف ما نیز بقا بر پرداخت وجوهات شرعیه است.
در این مطلب قصد پرداختن به تقصیرهای متعدد سایر نهادها و قوا نداشته و نکند که این مسئله موجب شود که دوستان فکر کنند من جانب سایر نهادها و قوای مقصر را گرفته ام. دوستان عزیز! مدنظرتان باشد که اگر قرار است اصلاحی و تحولی انجام شود بدون تحلیل و ریشه یابی میسر نخواهد بود و تحلیل و نقد و انتقاد نیز ازیک دیگر  قابل انفکاک نیستند. امیدوارم دوستان عزیز این مطلب را دلسوزانه بدانند و ستزجویانه پاسخ ندهند.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی کانون فرهنگی شهدا یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه