لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
< 1 2 3 >

92/12/4
1:40 ص

 

آقای محراب قاسم خانی در انتقاد به اعتراض های بختیاری های غیور به بخش هایی از سریال "سرزمین کهن" مطلبی نوشته با این عنوان که "تهرانی ها بی غیرت ترین مردم ایران هستند  !" و در آن به صورت غیرمستقیم و به زبان تندِ طنز، اعتراضات اقوام ایرانی به اینگونه سریال ها را به تمسخر گرفته است، که به نظر حقیر این اعتراض تاحدود زیادی وارد نیست، در واقع اگر در یک سریال که فضای فیلمش در یک استان خاص دنبال می شود، در کنار شخصیت های مختلفی که در همان قوم به تصویر درمی آیند و در کنار شخصیت های مثبت آن کار، برخی از شخصیت ها نیز خلافکار، خائن یا دیوانه باشند کسی ایرادی وارد نکرده و نمی کند، لیکن ایراد آنجایی است که تعداد معدودی از شخصیت های یک قومیت خاص، در یک سریال یا فیلم نمایش داده می شوند و همه ی همین معدود پرسناژها با اختلالات اخلاقی یا شخصیتی، شخصیت پردازی شده باشند. به راستی اگر در یک فیلم که مثلاً تماماً در شمال و بین شمالی ها ضبط شده فقط دو شخصیت تهرانی تعبیه شده باشد که یکی فاسد و دیگری هم دیوانه طراحی شده باشد، ایشان به عنوان یک تهرانی غیور!، خوشحال می شوند؟! 

 اتفاقاً برعکس نظر آقای قاسم خانی که گمان می کند بسیاری از شخصیت های مجرم، خائن یا دیوانه ی سریال های ضبط شده در تهران به صورت تصادفی از قومیت های خاص انتخاب می شوند، حقیر نظر دیگری دارم، این که در بسیاری از سریال هایی که فضای فیلم تهران و اکثریت شخصیت ها هم تهرانی هستند، همه ی گداها و فالگیرها با لهجه ی شیرازی می گویند "فالِت بیگیرُم" و یا بیشتر دیوانه ها و خدمتکارها با لهجه های شمالی یا آذری صحبت می کنند، یک مسئله ی تصادفی نیست، برادر تهرانی من! شما که مشغول مظلوم نمایی برای هنرمندان تهرانی و ارائه ی شخصیت بی ظرفیت از سایر اقوام هستی آیا گمان نمی کنی این اعتراضات ریشه در کجا دارد؟ این که برخی از بی هنران به ظاهر هنرمند برای هر قومیتی یک صفت زشت مصطلح کردند و برای شان جک و لطیفه ساختند تا مردم را بخندانند، یک مسئله ی غیر قابل کتمان است، این حساسیت که قومیت ها نسبت به عزت و غیرت خویش دارند، همینطوری بی جهت ایجاد نشده است و در حالی که یقیناً نمی خواهم تهرانی های عزیز را محکوم و یا اعتراضات اقوام دیگر را توجیه نمایم، ولی اجازه می خواهم بگویم که آن دسته از تهرانی ها یا اقوام دیگری که به سایر قومیت ها توهین می کنند و این مسئله را وسیله ای برای تفریح خود، یا تحقیر سایر اقوام قرار داده اند، در بروز این وضعیت مقصرند و به راستی اگر چنین نبود، سال های دور استاد شهریار اینچنین نسبت به آن دسته از تهرانی ها موضع تند نمی گرفت.

این مطلب در عمارنامه و مجله پارسی بلاگ منتشر شد.

برچسب های مرتبط:    هنر  فرهنگ   رسانه    صدا و سیما

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/11/23
5:27 ع

 

22 بهمن امسال هم مانند سایر 22 بهمن ها و مثل سایر ایام الله این کشور، از قدس گرفته تا انتخابات، پرشور برگزار شد که نباید از کنار این مسئله بدون تفکر و تحلیل گذشت. یقیناً بخش زیادی از این شور و شعور به سخنرانی های وحدت آفرین رهبر جلیل القدر ما بازمی گردد، لیکن بخشی از این شور نیز مرهون دشمنان نادان ایران است که درست در همان زمانی که باور برخی از مردم به همت تشکیک برخی از دوستان ناآگاه نسبت به دشمنی دشمنان سست می شود، با صحبت ها، توهین ها و رجزخوانی های شان دوباره این ملت را متحدتر از گذشته به بیعت با آرمان های نظام و رهبری رهنمون می نمایند.

ازنقش رهبری که فرصت شناخت دشمن را به مردم و مسئولان داد و از نقش دشمنان که مثل همیشه خباثت هایشان را با کمترین فرصتی به نمایش می گذارند که بگذریم، به نقش سربازان انقلاب می رسیم، سربازانی که با چشم و گوش باز از کنار تشرهای دشمن و از کنار هشدارهای رهبری به راحتی نمی گذرند و اطرافیان خود را نیز به درک حقیقت دعوت می نمایند. این سربازان عموماً روحانیون، انقلابیون، معتمدین، هنرمندان و فعالان جنگ نرم و فضاهای حقیقی و مجازی هستند که مدام در پاسخگویی به شبهات فعالند و نمی گذارند حقایق در لفافه ی توجیه و دورغ و تزویر پنهان بماند.

در کنار این سربازان، مدتی است که یک گروه هنرمند و انقلابی پیشرو هستند، آقایان حامد زمانی، محمد مهدی سیار و گروه شان دراین یکی دوساله سرودهای حماسی و انقلابی زیادی تقدیم انقلاب کرده اند که در کنار شور مثال زدنی شان، فوق العاده بصیرت افزا نیز هستند به حدی که دشمنان و ضدانقلاب ها نمی توانند از اظهار دشمنی آشکار با ایشان خودداری کنند، حامد زمانی و گروهش نه از عشق های مجازی می خوانند و نه از شکست های عشقی، حامد زمانی عزت یک ملت را یاد می کند و ذلت دشمنان را فریاد می زند، حامد زمانی شهدا را عزیز می شمارد و تروریستها را زبون می خواند، حامد زمانی از شدن و توانستن می گوید و ترس و ضعف را به سخره می گیرد، حامد زمانی استقلال، غیرت و عزت مردم را در ذهن آنها که گمان می کنند این ملت نام شان را به نان شان می فروشند، بازتعریف می کند و آنانی که حماسه را به خاطر خالی بودن کاسه های شان از شر تحریم یزیدیان زمان فراموش کرده اند را دوباره هشیار می کند، امثال زمانی و سیار برای جامعه ی ما نیازند و نعمت، نیازی که باید قدرشان را شناخت و نعمتی که باید سپاس شان را بجا آورد، امید که جوانان و هنرمندان کشور، هرچه بیشتر به ایشان بپیوندند.

مطلب مرتبط:
تشکری و تذکری برای حامد زمانی و نسل جوان هنرمندان انقلاب

برچسب های مرتبط: هنر   انقلاب   آمریکا   فرهنگ   رسانه

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد. 


nazokbin

92/10/19
9:44 ص

 

دیروز آقای رییس جمهور در اولین دیدار خود با هنرمندان گفتند که:

"تقسیم بندی هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی بی معناست زیرا هنر خود ارزش است"

در رد سخنان رییس جمهور عزیز لازم دیدم به آیات  221 تا 227  سوره شعرا اشاره کنم:

هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطِینُ (221) تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ (222) یلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ (223) وَ الشُّعَرَاءُ یتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ (224) أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ (225) وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لا یَفْعَلُونَ (226) إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ (227)

آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسى فرود مى‏آیند (221) بر هر دروغگوی گناهکارى فرود مى‏آیند (222) که [دزدانه] گوش فرا مى‏دارند و بیشترشان دروغگویند (223) و شاعران را گمراهان پیروى مى‏کنند (224) آیا ندیده‏اى که آنان در هر وادیى سرگردانند (225) و آنانند که چیزهایى مى‏گویند که انجام نمى‏دهند (226)مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته‏اند یارى خواسته‏اند و کسانى که ستم کرده‏اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (227)

همان طوری که مشاهده می شود، قرآن حکیم شاعران را به دو گروه زیر تقسیم می کند:

1- گروهی که به واسطه بدکاری شان، الهامات شیطان را به رشته تحریر درمی آورند، شخصیت ایشان متزلزل است و حرف هایی می زنند که خود به آنها عمل نمی کنند و از ایشان تنها گمراهان پیروی می کنند.

2- گروهی دیگر از شاعران هستند که اهل ایمان و نیکوکاری و ذکر خدا هستند و از دین خدا و کسانی که مظلوم واقع شده اند دفاع می کنند.

با توجه به این که شعر به عنوان یکی از قدیمی ترین هنرها مطرح است، به نظر می رسد با توجه به شباهتی که با سایر هنرها دارد به راحتی تعمیم این تقسیم بندی به سایر هنرها میسر است، یعنی همانطوری که در روایات داریم که خوشنویسی عبارت "بسم الله الرحمن الرحیم" بسیار ثواب دارد، خوشنویسی یک برای ترویج یک گناه نیز مجازات دارد و همان طوری که ساختن یک فیلم که ترویج دینداری و ظلم ستیزی می کند اجر و ارزش دارد، ساختن یک فیلم که ترویج بی بندوباری می کند و ظلم می کند نیز ضد ارزش تلقی می شود و این نشان می دهد هنر فی ذاته یک ارزش نیست بلکه بسته به محل و نحوه استفاده از آن می تواند ارزش یا ضد ارزش تلقی گردد.

اگر چه یک نهاد حقوقی یا حقیقی، حق ندارد هنرمندان را تقسیم بندی کند، اما خود قرآن کریم شجاعانه به خوبی با تبیین مسئله و مرزبندی ها چنین کاری را صراحتاً‌ انجام می دهد تا هم هنرمندان موقعیت خودشان را بدانند و هم علاقمندان و مروجان هنر، و به استناد این آیات،حکومت نمی تواند خودش را به این تقسیم بندی بی اعتقاد بداند و سیاست های خود را در این مسیر معطوف نکند، بایستی برگزاری جشنواره هایی که در راستای ظلم ستیزی، استکبار ستیزی و ترویج دین قرار دارند در اولویت باشند و به نظر می رسد همین تفکر اشتباه و غیرقرآنی دولت است که منجر به تعطیلی جشنواره ضدصهیونیستی "افق نو" و عدم حمایت از جشنواره "عمار" گردیده است و این در حالی است که از جشنواره های معمولی با فیلم های زرد و حتی سیاه حمایت های زیادی صورت می گیرد.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردید.

برچسب های مرتبط: هنر    حسن روحانی    فرهنگ

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.  


nazokbin

92/2/28
9:41 ص

استاد انتظامی بزرگوار سلام

خواندن توضیحات تان در خصوص همراهی ناخواسته با آقای مشایی در روز ثبت نام شان در ستاد انتخابات کشور حقیقتاً ناراحت کننده بود، این که از شخصیت و اعتبار کسی سوءاستفاده کنند و او را بازیچه ی اهداف سیاسی خود کنند از سوی هیچ طرفی قابل پذیرش و توجیه نیست، هرچند در ظاهر با احترام همراه باشد.

البته این که آقای مشایی شما را در آخرین روز ثبت نام انتخابات و به صورت تصادفی دیده باشند و شما هم بدون این که بدانید آن زمان، آخرین لحظات ثبت نام انتخابات است! و آقایان احمدی نژاد و مشایی به کجا می روند! و تنها به امید وعده ی موافقت با مجوز بنیادتان سوار ماشین شان شده باشید! و ناگاه به خود آمده باشید و خودتان را در میدان فاطمی دیده باشید! اگر چه خیلی شبیه فیلم های هندی درآمده است!، اما لااقل نشانگر یک واقعیت است که شما از مسائل سیاسی و مهم کشورتان اطلاعات چندانی ندارید.

استاد بزرگوار! بهترین و تأثیرترین بازی که از سینمای ایران در ذهنم وجود دارد مربوط به بازی شماست در آن صحنه است که با احساسات تمام از عشقتان به یک دختر پاپتی (روسری آبی ) برای فرزندانتان می گفتید و بدون این که از حرف و سخن مردم بترسید با صداقت سخن گفتید،‌ می بینید! بی خود به شما آقای بازیگر لقب نداده اند،‌ شما مجسمه ی بازیگری و الگوی بازیگران هستید! براستی چگونه می توان تأثیر گذاری شما را بر جامعه ی هنرمندان نادیده گرفت؟! اما با تمام این، جناب استاد! آیا شما احساس نمی کنید که آگاهی تان در مسائل سیاسی اینقدر ضعیف است که جریان های سیاسی از محبوبیت شما سوءاستفاده می کنند؟! آیا هرجایی که شلوغ بود و تعداد زیادی از شما مطالبه ای اغواگرانه داشتند شما باید همراه شوید؟! جناب استاد! حقیقتاً شناخت جریان های سیاسی حتی برای بسیاری از سیاسیون دشوار است و با آن که نمی توان عدم شناخت و اشتباه را در تشخیص جریان های سیاسی را از سوی هنرمندانی مانند شما نکوهش کرد، اما آیا بهتر نیست در مسائلی که شناخت لازم ندارید با احتیاط گام نهید؟! آیا هرجایی که شما را با احترام و تکریم صداکردند باید بروید و همراهی کنید؟!

نگاشتن این سطور برایم سخت است چرا که شما در عرصه ی هنر کشورمان به حقیقت یک الگو به شما می روید، ولی آیا شما و امثال شما می توانید به خودتان حق بدهید که با چنین جایگاهی به اشتباه با جریانات سیاسی فریبکارانه همراه شوید؟!! آیا همراهی شما با این جریان ها جز برای این است که از جایگاه شما سوءاستفاده کنند؟! آیا همانطوری که شما را با فریب همراه خود می کنند، می دانید شما هم خیل افرادی را همراه خود به همان سمت می کشانید؟!

استاد بزرگوار! یادتان هست که 4 سال پیش، دروغ برخی را که خودشان را دوست هنر و مردم معرفی می کردند را باور کردید؟! یادتان هست که چه عکسها و نوشته ها و مقالاتی از شما در حمایت از آن جریان علم شد؟! شاید تحلیل سیاسی و اثبات اشتباه بودن آن تلاش هایی که به گمان خودتان در راستای خدمت به کشور انجام می دادید اشتباه بود ولی اینک فقط کافیست ببینید که همان ها که این انقلاب و حکومت را متقلب معرفی می کردند، برای انتخاباتی دیگر در همین نظام به رقابت روی آورده اند و به دنبال کسب صلاحیت از همان مراجع هستند که آنها را نامشروع می دانستند! آیا هنوز خیل اصلاح طلبان و حتی حامیان رسانه ای شان که ایشان را تشویق به حضور در انتخابات می کنند برای شما قابل تأمل نیست؟!!

استاد بزرگوار! ای کاش همانطوری که از همراهی ناخواسته تان با جریان انحرافی گفتید،‌ همانگونه نیز از دلایل همراهی تان با کسانی که به اشتباه صادقشان دانستید می گفتید، اگر چه غبار فتنه جایش را به شفافیت داده و نیازی به توضیح ندارد! استاد بزرگوار! آیا همیشه روزگار اینقدر فرصت برای درک اشتباه به انسان می دهد؟! براستی اگر شما فرصتی برای تبرایتان از جریان انحراف پیدا نمی کردید آیا اسمتان برای همیشه در این جریان ثبت نمی شد؟! آیا عمر و روزگار همیشه فرصت و شفافیت لازم را برای درک و  توضیح رفتارها به انسان می دهد؟! البته دعا می کنم که لااقل به ما و شما همیشه چنین فرصت حیاتی داده شود.

‌استاد انتظامی عزیز! شأن هنر بالاتر از شخصیت انسان نیست،‌ شخصیت شما بیش از هنرتان برای ما ارزش دارد که شما بخواهید آن را برای گرفتن یک مجوز یا حتی به زعم خودتان ارتقای هنر (که هرچند حقتان هم هست)،‌ زیرپا بگذارید، شما متعلق به یک گروه و یا قشر خاص نیستید! شما به همه ایرانیان تعلق دارید که با آثارتان زندگی کرده اند. استاد بزرگوار! در میدان سیاست یک آن که حواست پرت باشد در ستاد انتخاباتی مشایی یا موسوی یا روی آنتن bbc  و voa هستید و چه بسا تا فهمیدن و توضیح دادن ابهامات،‌ همه چیز خیلی زود، دیر شده باشد.

برچسب های مرتبط: شجریان   فتنه     انحراف   هنر

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/2/10
9:2 ع

در این چند ماهه 2 لوح فشرده اصل با نامهای عاشقانه های احسان خواجه امیری و همین از خواننده های معروف پاپ خواجه امیری و رضا صادقی خریدم تا خدای ناکرده مرتکب تخلفِ کپی برداری نشوم، ولی متأسفانه در هر دو لوح فشرده، جناب خواننده هایی که جزء خواننده های اول پاپ کشور هستند، با نهایت بی وجدانی، آهنگ های قدیمی خود را تنها با کمی تغییر در شعر و ملودی که بعضاً یک اجرای ضعیف تر را نیز در پی داشته است، به بازار روانه کرده اند و شما که با در نظر گرفتن وجدانیات به خرید لوح اصلی اقدام کرده اید، با بی وجدانی خواننده ها مواجه می شوید!! بی وجدانی که جز به بی اعتباری آن خواننده ها ختم نخواهد شد.

نمی دانم که به لحاظ حقوقی وزارت ارشاد مکلف به نظارت در این خصوص هست یا نه! ولی می دانم که هرکسی باید در کارش وجدان داشته باشد، وقتی کسی یک اثر هنری تازه روانه بازار می کند، باید برای شعر و ملودی و تنظیم آن هزینه کند نه این که همان قدیمی ها را با یک اسم جدید و به عنوان یک اثر جدید وسیله ای برای کلاه برداری نماید.

برچسب مرتبط: هنر

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

هنر ،

شبکه اجتماعی
  

92/1/25
12:39 ص

امشب این دل وامانده ام زهرایی است

امشب دلم ویرانه ای بی بی بی است

اینک، منزل روح و ملک غرق ماتم است

گویا چشم علی نیز زخمی به سیلی است

 حضرت زهرا

دیگر همه ی روزهای علی شب تار می شود

امشب مام زینبین، با تن تب دار، می شود

امشب دل حسنین هم آکنده از غم است

امشب حال اهل سما هم زار می شود


میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/8
9:59 ص

در حالی که در جشنواره ی فیلم فجر ادعا و رفتارمان طوری است که نشان دهیم دقت داوران جشنواره صرفاً به مسائل تکنیکی است و پایبندی به این اصل،‌ بعضاً موجب رسیدن فیلم های با محتوای ناسازگار با اصول اسلام و انقلاب به سیمرغ می گردد،‌ اما جوایز این دوساله ی اخیر اسکار که غرب و آمریکا تمام همتش را در تمام جبهه ها بر علیه ایران بسیج کرده است، به فیلم های جدایی نادر از سیمین و آرگو می رسد. فیلمهایی که هر دو ضد ایران هستند و هر دو مسائل داخلی کشور و مبانی دینی را هدف قرار داده اند. واقعیتی که سال پیش در مورد جدایی نادر از سیمین از سوی سازندگان و برخی طرفداران ایشان تکذیب می شد، امسال شواهد جدیدی در اثبات آن پیدا شده است. پارسال که از سیاسی بودن این جشنواره و هدف دار بودن چنین گزینشی سخن راندیم، گفتند که به جای افتخار،‌ تشکیک می کنید؟!! و امسال دیگر بحث از تشکیک ما گذشته است، هرچند نمی دانم هنوز برخی در حال افتخارند یا نه؟!

هرچه می گوییم هنر ابزار است و از خود اصالتی ندارد،‌ گویا برخی متعصبان هنر و حتی مسئولان دولتی ما نمی توانند آن را درک کنند، همان ها که از سفارشی بودن هنر و سینما در ایران سخن می رانند، نمی توانند جهت دهی های قوی و آشکار را در هالیوود و جشنواره های غربی ببینند و تشخیص بدهند، گویا چشم شان را ظواهر دل فریب و رنگ و لعاب فیلم ها، از دیدن واقعیت های پس پرده نابینا کرده است. هنرمندان ما بعضاً هنر فی نفسه را قابل تقدیس می شمارند و حال این که مقصد و آرمانشان جاییست که خود به لحاظ هنر، فاشیستی ترین رفتارها را دارد و به این شکل، خیل عظیمی در عرصه ی هنر، بر کاروان استکبار سوارند و به مناظر پرفریبِ این راه چشم دوخته اند و مقصد را نمی بینند.

براستی هنری در غرب هنر قابل ستایش است که نگاهش به ترویج سیاست های مستکبرین باشد. بعنی بگوید که جهان نیاز به ژاندارم دارد،‌ بگوید که کشورهای مخالف مستکبرین متوحش و بی منطقند، بگوید که کشورهایی که جلوی استکبار مقاومت می کنند تروریست و خشونت طلب هستند و بگوید که چنین کشورهایی مستحقند تا با آنها با خشونت و تروریسم برخورد شود و خلاصه این که ارزشهای الهی و انسانی اصیل را به پای ضدارزش های به رسمیت بخشیده ی خود، ذبح کنند.

البته این نگاه فاشیستی فقط در هنر نیست که جاریست، بلکه در گردش آزاد اطلاعات نیز هست،‌ آن اطلاعاتی که به نفع غرب است باید گردش آزاد داشته باشند و غیراز آن نه!. این نگاه فاشیستی در مورد علم نیز هست،‌ تنها کشورهایی حق دارند از علوم پیشرفته استفاده کنند که در جهت سیاستهای استکبار گام نهند و یا لااقل تضادی با مستکبرین عالم نداشته باشند و همین نگاه در تمام شئون غرب جاریست.

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/91-10/24/237166_929.jpg

البته تمام این رفتارها اگر چه زیر لفافه های رنگین تبلیغاتی تکذیب می شوند، اما آنگاه که دم خروس شان بیرون می زند، دیگر سکوت است که بر دهان مدافعان لیبرالیسم غربی دوخته می شود. آنگاه که ملت ایران با راهپیمایی و انتخابات مشت بردهان استکبار می کوبند، گردش آزاد اطلاعات در سیم و کابل هایشان گیر می کند و آن گاه که کشوری مانند ایران تحت نظارت و پایبند به مقررات بین المللی حاضر می شود استفاده ی صلح آمیز از علوم نوین که تازه خودش آنها را کسب کرده است را در دستور کار قرار دهد، دم خروس شان در حمایت از علم و حمایت از محیط زیست و پیشرفت کشورهای جهان سوم!! بیرون می زند. و آن گاه که دم از هنر و اصالت تکنیک های هنری و زیبایی می زنند، انتخاب فیلم های کاملاً سیاسی و به نوعی سفارشی مهر بطلان بر ادعاهای پلیدشان می زند. و آن گاه که خودشان را دلسوز مردم جهان معرفی می کنند، با منع فروش دارو به ایران، خودشان به ادعاهایشان زکی می گویند و آن گاه که کسی در غرب به این تضادها می پردازد،‌ همو نیز به نوعی تحریم رسانه ای دچار می شود.


http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/12/1/234112_576.jpg

ای کاش مسئولان، هنرمندان و خود ما نیز بیشتر دقت می کردیم و جو گیر نمی شدیم و به جای تسلیت، تبریک و به جای تبریک، تسلیت نمی گفتیم و ای کاش مسئولان مان به راستی هنر را  در خدمت انقلابی گری و ترویج اسلام و آزادگی قرار می دادند و عنایتی به آیات 224 تا انتهای سوره ی شعرا و تعمیم آن به سایر هنرها داشتند:

و شاعران را گمراهان پیروى مى‏کنند
آیا ندید که آنان در هر وادیى سرگردانند

و آنانند که چیزهایى مى‏گویند که انجام نمى‏دهند

مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته‏اند یارى خواسته‏اند و کسانى که ستم کرده‏اند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت

و ای کاش ما مردم نیز به ادعاهای دروغ مدعیان آزادی و علم و هنر و تکنولوژی و گردش آزاد اطلاعات کمتر دل و گوش می دادیم،‌ مفاهیمی که هر روز در شبکه های ماهواره ای خود،‌ خودشان را پایبند به آنها معرفی می کنند.

این مطلب در عمارنامه  و 8 دی منتشر گردید.

برچسب های مرتبط:  فرهنگ(18)  هنر(8)  غرب(8)   جدایی نادر از سیمین(5)   سینما(12)


میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/11/2
12:0 ص

در سالروز با سعادت امامت حضرت حجت (عج) تفألی زدم به دیوان خواجه حافظ شیرازی و غزلش را با خودکار نوشتم که تقدیمش می کنم به دوستاداران حضرتش:

مطلب مرتبط: تقدیم به حضرت حجت

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/9/12
11:51 ع

هر چه می گذرد فضای هنری جامعه، بیشتر به سمت آثار ساختار شکنانه پیش می رود و بسیاری از این آثار نیز از سوی کسانی ساخته می شود که در مجموعه های حکومتی مانند صداوسیما و وزارت ارشاد همکاری نزدیکی داشته اند. همزمان با افزایش این آثار، انتقادات مذهبی ها نیز روز به روز بیشتر شده و گسترش پیدا می کند، تا حدی که دامنه ی این انتقادات به اجرای بند میم وصیت نامه امام نیز کشیده شده است؛ در این مطلب نمی خواهم به درست یا غلط بودن رفتارهای انتقادی و اعتراضی بپردازم، بلکه می خواهم بحث را از قبل آن مورد بررسی قرار دهم  :
در شرایطی که سینما گران مذهبی ما کمتر از تعداد انگشتان دو دست می رسند که همان ها هم، کم کار و بیشتر به دسته ی منتقدان عامی ورود می کنند، این توقع که عرصه هنر و به خصوص سینمای کشور جولانگاه تولید آثار ضدارزشی نشود بسیار غیر منطقی و بعید از ذهن به نظر می رسد، بعیدی که در ذهن جامعه مذهبی های ما قریب ترین شده است.
هر وقت ارزشی ها عرصه ای را خالی کنند، یقیناً آن عرصه سریع تر از سایر عرصات به سمت آلودگی پیش می رود؛ آن قدر حضور حزب الله در عرصه ی هنر کمرنگ شده است که در جریان نقد آثار غیر ارزشی، یک نقد هنری، اصیل و مذهبی را هم شاهد نیستیم و منتقدان به این آثار، تنها چیزی را که به میدان می آورند، رگ ورم کرده و مشت گره کرده است.
سؤال اساسی این است که چرا جامعه مذهبی ما تکلیفش را با هنر مشخص نمی کند!؟ از یک سو ورود به عرصه ی بسیاری از هنرها منکر جلوه داده می شود و از یک سو نمی توانیم از این ابزار بسیار مهم و تأثیرات آن چشم بپوشیم؛ آری در یک تضاد گیر کرده ایم که قفلش جز با چاره اندیشی علما و فقها باز نمی شود، از یک سو نمی خواهیم هنر را به عنوان یک الزام بپذیریم و از یک سو توقع کار ارزشی از هنرمندان داریم. حوزه های علمیه ما در سال های اخیر در بسیاری از عرصه ها ورود پیدا کرده و از ابزارهای مختلف روز، به خصوص در عرصه نرم افزار، زبان های خارجی و فضای مجازی در جهت نشر دین استفاده می کند، اما همچنان عرصه هنر رها شده و متروک مانده است.
اکنون اکثریت قریب به اتفاق موسیقی های ما شده اند از نوع غربی صرف و با اشعار بی معنی و بی محتوا، فیلمهای مذهبی ما جز به دست سلحشور و دهنمکی و بحرانی و جمال شورجه و کمی هم میرباقری و حاتمی کیا ساخته نمی شود و تازه همان ها هم بعضاً به لحاظ محتوا یا پوسته ضعیفند، متأسفانه همین آثار نیز مانند شخصیت های این افراد که در عرصه مسموم هنر تنفس می کنند، پر از مواردی است که با روح اسلام منافات دارد، یکی خیلی خشن می سازد و سخن می گوید و دیگری زیادی شوخ و جلف و آن برخی دیگر هم روز به روز بیشتر از کارهای مذهبی و ارزشی فاصله می گیرند، تازه بعضی وقت ها همین ها هم به جان هم می افتند و همدیگر را خنثی و حتی ضایع می کنند.
از یک سو بسیج هنرمندان که چند سال است در کشور دفتر و دستک و مسئول هم دارد (و حقیر هم عضوش هستم)، معلوم نیست چه می کند و سایر نهادهای مذهبی هم که اصلاً به این حوزه ها ورود نمی کنند، خیلی کلاه مان را بالا انداختیم تازه وقتی که شروع به برگزاری جشنواره عمار کردیم، ولی آیا از این مزرعه می توان محصول دندانگیری درو کرد؟!
فرض کنید که حوزه و بسیج و سایر نهادهای مذهبی ما قانع شدند که در عرصه هنر و بالاخص سینما وارد شوند، برای شروع اولین چیزی که نگران مان می کند، داشتن یک فضای سالم برای راضی کردن و وارد کردن ارزشی ها در آن است، چرا که این قدر فضاهای هنری حاضر آلوده هستندکه پاکان نیز در آن در خطر گمراهی و گناهند و هیچ کسی را یارای پذیرش عاقب به شری دیگری نیست، پس برای شروع تمام داشته ها را از افراد گرفته تا سخت افزار و تا نرم افزار و تا همراهی فقها و علما را باید روی میز ریخت و آنها را با هم هماهنگ کرد تا اولاً تکلیف مان را با خودمان و هنر روشن کنیم و ثانیاً حریم و خطوط قرمز صحیحی تعریف کنیم و ثالثاً رابطه ی صحیحی بین هنر ارزشی با دین و عبادت برقرار کنیم.
ابتدا باید یک محیط آموزشی هنری سالم ایجاد کرد تا بتوان از خانواده های مذهبی، علما و فقها توقع داشت حاضر شوند اذن ورود به این فضا را به جوانان بدهند و بعد از آن باید مبانی هنری اسلامی را تدوین کرد تا تعریف ما از هنر منطبق با اهداف و برنامه های اسلامی باشد نه اینکه براساس تعاریف غربی (که (البته خودشان هم به آن پایبند نیستند) هنر را برای هنر بخواهیم و این که هنرمندان مستعدی که تمایل و آمادگی به فعالیت در این حوزه را دارند را جذب نموده و مذهبی های این عرصه را به لحاظ اعتقادی تقویت نمود تا از این وضعیت انفعالی فعلی به حالت فعال و پویا ارتقا یابیم، نه این که چماقی در دست گرفته و هر روز به دنبال یک کارگردان و یک هنرپیشه بدویم، حزب الله ما باید هنر را به دنبال انقلاب بکشد نه این که هنری داشته باشیم که به سان آفت، به جان انقلاب بیفتد.
در انتها باز هم از محضر نورانی علما باید خواست که هنرمندان و آثاری را که در خدمت رشد و نشر دین هستند را بیشتر تشویق کنند؛ چرا نباید یک مجموعه مثل مختارنامه، مثل یک روضه و منبر در جهت رشد اسلام مورد تمجید علما قرار گیرد؟! آیا سریال ها و فیلم های مذهبی و قرآنی خودشان به مثابه یک منبر قوی نباید به شمار آیند؟! آیا تعریف مبلغان ما نباید از تبلیغ به روز شود؟! آیا علما و فقهای ما کار را برای اینگونه آثار و دست اندرکاران شان بیشتر تسهیل می کنند یا نه؟! بیشتر سخت می کنند؟! آیا این ها نیاز به یک بازنگری اساسی و کلی را اثبات نمی کند؟!
آیا برای داشتن مسئولان و انجمن های صنفی متعهد در عرصه ی هنر، می توان بدون کادر سازی منتظر معجزه ماند؟! آیا در صنف و انجمنی که اعضای آن رنگ و بویی از دین ندارند، می توان توقع داشت تصمیمات دین مدارانه و آثار مذهبی رشد کنند و یا جلوی آثار ضد دینی گرفته شود؟! می توان توقع داشت فیلم های ارزشی به فستیوال ها فرستاده شوند؟! می توان توقع داشت فیلم های ارزشی توسط داوران جشنواره های وطنی مورد تقدیر قرار گیرند؟! تمام آنچه در بالا گفته شد، مقدمه ی کادرسازی و تربیت هنرمندان متعهد است، این همان چیزی است که بیش از انتقاد صرف مورد نیاز فضای هنری جامعه است.

لینک همین مطلب در عمارنامه :در عرصه هنر فقط انتقاد کنیم؟!

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود. 


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

91/4/25
5:17 ع

 

چندروزی است که به برکت یک بیماری (التماس دعای شفا)، خانه نشینم و هر از چند گاهی، گوش و چشمم به کارتن هایی که فرزندانم نگاه می کنند، معطوف می شود. کارتن هایی که با وسواس و دقت از نوع با مجوز اداره ی ارشاد خریداری کرده ایم، کارتن هایی که بدون سانسورش را خودمان هم نمی توانیم در کنار پدرومادرمان نگاه کنیم، کارتن هایی که لباس و رقص و آواز و بوسیدن و در آغوش کشیدن های شان همه چیز را برای انحراف فرزندانمان آماده می کنند اگر در ممیزی ارشاد با قیچی اصلاح نشده باشند. و این توصیه به همه که از تام و جری تا هر کارتن دیگری را که می خواهی برای فرزندانت بگیری مبادا چشم بسته باشد، که گر چنین شد چشم و گوش فرزندت چه زود از بسته بودن چشمت باز می شود به پرده دری های این فرهنگ بی حیا، و چه زود بی قبح می شود هر قبیحی در نگاه طفل بی گناه. اینچنین به ناچار آنقدرمنتظر می مانیم و می گردیم تا کارتن های روز و قابل پخش، از کانال وزارت محترم ارشاد و دوبله ی فارسی به بازار برسد و آنگاه آن کارتن را می خریم و در اختیار کودکانمان قرار می دهیم.....
و آن گاه که همین کارتن را نگاه می کنیم می بینیم که شخصیت های این کارتن چقدر زشت و بی ادبانه و با تمسخر لهجه های مختلف پارسی باهم صحبت می کنند و چه قدر پرسروصدا و گوش آزارصداگذاری می شوند. بهترین شخصیت های کارتن هایی که در این شرکت های هنری نه! بل تجاری دوبله، دوبله می شوند به لحن فیلم فارسی های قدیمی و لات های سرگذر باهم صحبت می کنند و سایر شخصیت ها هم با لهجه های مختلف از اقوام کشورمان. کلمات و جملاتِ زشت و نامأنوس در این کارتن ها انگار نمک کارتنند و اینچنین شکرستان پارسی به نمک زاری سزا به زاریدن تبدیل می شود.
و عجیب است که این دوبله ها نه تنها از سوی وزارت ارشاد با اقبال روبروهستند، بلکه در صدا وسیما نیز جایگاه خوبی دارند، این کج سلیقگی تا آنجاست که بارها کارتن ها و یا فیلم های با کیفیت دوبله ی سخیف را بر نسخه ی دوبله ی نفیس از همان کارتن که مثلاً کار آقای بهرام زند بوده ترجیح داده اند، که نمونه اش همین چند روز پیش در مورد کارتن موش سرآشپز اتفاق افتاد.
ای کاش وزارت ارشاد نسبت به هنر دوبله بیش از این حساسیت به خرج می داد تا این هنری را که یک آسمان ستاره از مفاخر را در خود جای داده است، اینچنین کم کم به قهقرا کشانده نشود. و کاش صداوسیما دوبله را به عنوان یک کیفیت در کنار افزایش کمیت در آثار نمایشی و سینمایی حفظ نماید و اینگونه نباشد که کمیت بالای دوبله ها، کیفیت دوبله های خوب را به نسیان بسپارند و به اصالت دوبله ی ایرانی که باید حامل فرهنگ اصیل و ادب ناب ایرانی باشد، بیش از قیمت و یا سایر عوامل اهمیت بدهند.

 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

 

 


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی من وآینده من یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه