90/10/10
7:58 ص
برخی ها که در فتنه ی 88 آب به آسیاب دشمن ریختند و علی رغم تن دادن به هر پلشتی از پناه بردن به شیطان بزرگ تا توهین به عاشورا و امام و انقلاب و رهبر و مردم، به خواسته ی شیطانی خود که همان به زمین زدن انقلاب بود نائل نشدند، فرضیه ای را رقم زدند با این عنوان که این اغتشاشاتی را که آنان بانی اش بوده اند، مقدمه ای بود بر انقلابات مردمی سایر کشورها و با این فرضیه هم خود را دنکیشوت وار، قهرمان فرض کردند و هم انقلاب ولایی ایران را با حکومت های دیکتاتوری مقایسه کردند. اگر چه تحلیل گران انقلابی با مقایسه ی انقلاب های مردمی و شعارهای آنها با انقلاب اسلامی ایران در سال 57 و شعارهای آن به خوبی این فرضیه را رد کرده اند، حقیر می خواهم در جوابِ فرضیه ی ادعایی آنان، فرضیه ی دیگری را رقم بزنم. به نظر حقیر آنچه که باعث شد تا انقلابات مردمی از مرحله ی نارضایتی به مرحله ی انقلاب برسد، حادثه ی 9 دی بود و برای اثبات این ادعا دلایلی را تقدیم می کنم:
مدتها بود که آمریکا وغرب به منظور جلوگیری از الگو قرار گرفتن انقلاب اسلامی ایران در کشورهای دیگر نقشه های خصمانه ی زیادی را طرح ریزی و اجرا کردند. مطمئناً ترس الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین دلیل دشمنی با آن بود، به خصوص این که رهبر کبیر انقلاب از همان ابتدا بحث صدور انقلاب را مطرح نمود.
شکاندن انقلاب اسلامی ایران به عنوان مجسمه ی استقلال و آزادی آن قدر لازم بود که آمریکا و غرب برای آن به هر کاری دست زدند؛ اینان در حالی که تمام روش های بیرونی را از جنگ تا تحریم و فشار، بی فایده یافته بودند دست به یک برنامه ریزی درونی با مشارکت عناصر سرخورده و عقده ای را رقم زدند. بحث بر سر این بود که یک انقلاب درونی را فقط یک انقلاب درونی دیگر می تواند بشکند.
آمریکا و غرب این بار با یک تیر دو نشان را هدف قرار گرفتند، یکی این که انقلاب را مهار کرده و با نفوذ مهره های خود، آن را مسخ کنند و دیگر این که به ملت هایی که چشم شان به ملت ایران بود بفهمانند که انقلاب کردن در برابر مهرهای آمریکا و غرب راه به جایی ندارد و ختم به شکست خواهد شد و اینچنین با ناامید کردند ملتهای ناراضی، خطر انقلاب های مردمی را به صفر برساند و البته نمی دانستند که آن اغتشاشات، موقت و زودگذر خواهند بود، چرا که بین یک انقلاب واقعی و یک انقلاب ساختگی تفاوت هایی آشکار وجود دارد: اول عیان شدن دست بیگانگان و دوم آشکار شدن دروغین بودن آنها.
آنچه که در 9 دی اتفاق افتاد این بود که یک مکرشیاطین به خودشان بازگشت و نه تنها ملت های دنیا از انقلاب ایران ناامید نشدند، بلکه بیش از پیش به صلابت و موفقیت آن ایمان آوردند. وقتی که ملت های منطقه و جهان ایران را در حفظ شعارهای اولیه اش یعنی "استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی" موفق دیدند، به خود آمدند و چون امام نداشتند، امام مان را امام خودشان دانستند و انقلاب مان را الگویی برای انقلاب خودشان دیدند تا انقلاب های خود را رقم بزنند. اینک اگر چه تعدادی از این انقلاب ها به مدد نام و یاد امام و انقلاب به پیروزی رسیده اند اما فقدان رهبر داخلی در برخی از آنها باعث شده است تا دشمنان ملتها بخواهند خود را و طرز تفکر خود را در آن کشورها دیکته کنند و البته انشاءالله این فشارها منجر به هدر رفتن این انقلاب ها و خون هایی که به پایش ریخته شده است نگردند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.