لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

91/6/7
11:55 ص

این مطلب خطاب به مدیر وبلاگ ارزشی "ساعت یک و نیم آن روز" در ادامه ی مباحثه ای که در خصوص مفهوم بصیرت شروع شده است، نگاشته می شود:
دوست من، شما مفهوم ولایت مداری را تبیین می فرمایید و نامش را بصیرت گذاشته اید. ولایت مداری و بصیرت دو مفهوم بسیار مهمند که انسان را به سعادت می رسانند. انسان در زمانی که به ولایت معصوم رسید، می تواند با تبعیت محض از او به سعادت برسد اما آیا همواره شناخت ولایت و رسیدن به ولایت به راحتی میسر است؟! آیا همه فی ذاته ولی خدا را می شناسند؟! پاسخ نه است، حضرت سلمان بدون بصیرت به ولایت نمی توانست برسد. بصیرت هم انسان را به ولایت می رساند و هم در مسیر ولایت نگاه می دارد. تبعیت محض و بدون چون و چرا از ولی تا زمانی معدود انجام شدنی است، اما اگر شبهات روی شبهات و بدون پاسخ انبار شوند، نمی توان به ولایت مداری دائمی مطمئن بود.
قرار نیست اول چرا بگوییم و بعد اطاعت کنیم من هر گز چنین حرفی نزده ام اما قرار نیست پس از عمل هم از پاسخ به شبهات فراری باشیم. دوست من بسیاری از کسانی که ولایت مدار بودند روزی در مقابل ولایت ایستادند و دلیلش همین بی بصیرتی بود چرا که کم کم، شبهات و سوالاتی برایشان پیش می آمد بدون این که دنبال دلیلش بروند و ناگاه دیدند که پایه های ولایت پذیری شان سست شده است.
دوست من نباید با کلمات بازی کرد، بصیرت به معنی کور بودن نیست به معنی بینایی است. همانطوری که در قرآن بارها و بارها از ولایت و تبعیت از ایشان سخن گفته شده است، بارها و بارها و بارها از اهمیت تفکر، دیدن و شنیدن سخن گفته شده است، نکند برای تبیین معنی عمیقی مانند ولایت مداری یک معنی دیگر به نام بصیرت را ذبح کنید. ولایت مداری و بصیرت دو بال لازم برای پروازند.
حضرت سلمان در جایی که حتی حضرت علی حضور نداشت نیز همان می کرد که اگر حضرت علی بود می فرمود و این بصیرت است که بدون این که ولایت همه چیز را ریز به ریز به انسان بگوید تا بفهمد، بتواند خودش تبیین کند و این مفهومی است که رهبر معظم انقلاب نیز مستمراً بر آن تأکید دارند و البته جایی که دستور صریحی بود نیز باید بدون مکث بر اساس دستور عمل کرد. در داستان فتنه، امام خامنه ای بیش از این که دنبال ولایت مدارها باشد دنبال بصیران بود و از بصیران می خواست تا صحنه را برای مردم شفاف کنند و این در حالی بود که ولایت مداران فقط گلیم خودشان را شاید می توانستند از آب بکشند، اما بصیران جامعه را شفاف می کردند و فتنه را خاموش.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

nazokbin

91/6/6
8:49 ع

 

مطلبی را از یکی از دوستان بزرگوار پارسی بلاگی دیدم که بصیرت را "چشم و گوش بسته مطیع ولایت بودن" خوانده بود (اصل مطلب را اینجا بخوانید) که به شدت با این تعریف مخالفم، با توجه به این که قبلاً در این خصوص مطالبی را نوشته بودم با کسب اجازه از دوستان مجدداً تقدیم می کنم:
 بصیرت پیش نیاز ولایت مداری (و بصیرت چگونه حاصل می شود)
تا سه سال پیش، واژه ی "بصیرت" کمتر به گوش می رسید و تنها شاخص حزب اللهی بودن را در ولایت مداری می دانستند، اما در انتخابات 88 اتفاقی افتاد که منجر شد به این که ولایت مداریِ برخی که خود را ولایت مدار می دانستند، سست شد و کم کم از اعتقاد به ولایت فقیه و مصداق اش، لغزیدند و نه تنها لغزیدند که سایرین را نیز لغزاندند، و از آن سو برخی دیگر در شرایط سختِ فتنه نلغزیدند و حتی نه تنها نلغزیدند، بلکه دست سایرین را نیز گرفتند و این جا بود که واژه ای جدیدی در قاموس انقلاب اهمیت حقیقی خود را پیدا نمود و آن واژه، "بصیرت" بود. 
آن چه که باعث می شود تا اهمیت ولایت شناخته شود، چیزی که باعث می شود تا ولایت یزیدی و ولایت حسینی از هم بازشناخته شوند، چیزی که باعث می شود از ولایت علی به ولایت معاویه پناه نبرند، آن چیزی که باعث می شود تا ولایت فقیه را به ولایت شیطان نفروشند، "بصیرت" است.
بصیرت می تواند بی ولایت را به ولی برساند و بی بصیرتی نمی تواند ولایت مدار را حفظ نماید. ولایت مدارِ صرف، گوش به فرمان است و بصیر ولایت مدار، دل به فرمان. این بصیرت است که ولایت مدار را به درک شرایط و انتخاب روش صحیح و مناسب فرمان می دهد بی آنکه سردرگم بماند.
بصیرت بود که سلمان را به ولایت پیامبر اسلام و امیر المومنیان رساند و البته این ولایت بود که سلمان را سیراب می کرد. بصیر حامی ولایت است و ولایت سیراب کننده ی بصیر.
ولایت هدایت کننده ی حال افراد است و بصیرت تضمین کننده ی هدایت آینده ی افراد و این یعنی عاقبت به خیری تنها به ولایت نیاز ندارد، بلکه بصیرت را نیز کم دارد.
بصیران همراه امام شان می مانند و می جنگند و شهید می شوند ویا پیروز و بی بصیرتان همیشه عقب می مانند و تنها به عزا و جشنش می رسند.
و اما بصیرت چگونه حاصل می شود؟ این سوال بسیار مهمی است که به اندازه ی علمم به آن پاسخ می دهم:
1- اولین مسئله در داشتن بصیرت این است که چشم و گوش و دل انسان کور و کر و قفل نباشد و این یعنی تقوی لازم است و ایمان. این ایمان و تقوی است که مقدمات بصیرت را فراهم می آورد و گرنه با چشم کور چگونه می توان بینایی داشت؟!
2- مسئله ی مهم دیگر در بصیرت این است که چشم دل را باید از دوچیز نابجا دور نگاه داشت، یکی کینه و دیگری تعصب. کینه و تعصب نابجا می توانند به راحتی موجب شوند تا دریافت های مان از محیط به تحلیل های غلط آلوده شده و آن چیزی که دیده می شوند آن چیزی نباشند که وجود دارند.
3- بصیرت حاصل انصاف است و انصاف بدست نمی آید مگر این که انسان به راحتی بتواند از خودش فاصله بگیرد و خود را جای دیگران گذارد. تا وقتی که انسان تمام محیط را از دریچه ی کوچک چشم خود ببیند، نمی تواند  به تمام ابعاد آن تسلط داشته باشد.
4- بصیرت فقط دیدن نیست بلکه دیدن صحیح و داشتن تحلیل مناسب است و تحلیل صحیح حاصل نمی شود جز با عقل و منطق. انسان بی منطق چون قادر به تحلیل صحیح مطالب نیست به بصیرت راه ندارد.
5- بصیرت بدون درک صحیح از ارزش زمان حاصل نمی شود. بصیرت یعنی به موقع سکوت کردن و دیدن و به موقع برخاستن و غریدن. چه بسا کسانی که زمان دقت کردن، حواسشان جای دیگر بود و زمان برخاستن، مبهوت و مردد بودند که چه باید بکنند. انسان بصیر حتی کوچکترین لحظات را وا نمی دهد تا حواسش از صحنه پرت شود. بصیرت یعنی زیر نظر داشتن همه، یعنی سر در گریبان خود فرو نکردن و کنج ازلت نگزیدن، یعنی چرب و شیرین را فریب نخوردن، یعنی گوش و زبان را به جای هم بکار نگرفتن.
6- بصیرت بدون گذشت و تحمل حاصل نمی شود. بصیرت با عصبیت حاصل نمی شود. انسان صاحب بصیرت، بد دفاع کردن را بر دفاع کردن ترجیح نمی دهد، چرا که بد دفاع کردن بدترین تخریب است. انسان صاحب بصیرت تحمل فحش ناسزا شنیدن به خود و عزیزانش را دارد تا در زمان مناسب، دفاع مناسب را انجام دهد و این اصل در سیره ی پیامبر خدا و ائمه در برابر ناسزاهای انسان های نادان، بارها به گوش همه ی ما رسیده است.
7- بصیرت یعنی فراتر از جماعت بودن و بصیر، اعتقادی به همرنگ جماعت بودن ندارد. بصیرت یعنی لخت دیدن وقایع، یعنی اضافات را از حقایق جداکردن، یعنی اصل و فرع را تشخیص دادن، بصیرت یعنی تشخیص بدون تأثیر گیری های بی ارزش از قبیل تأثیر گیری بر پایه ی نسب، نژاد، قومیت، ثروت، کمیت، ظواهر، تبلیغات و ضرب المثل های اشتباه و نمی توان از چنین ارزشهای غیر حقیقی تأثیر گرفت مگر با ایمان به وحدانیت الهی و این یعنی اعتقاد راسخ به توحید. یعنی همه چیز را از فیلتر خدا دیدن، یعنی همه چیز را با عینک دین دیدن و همه ی اینها یعنی بصیرت حاصل توحید است، بصیرت یعنی دیدن حقیقت و حقیقت نیز دیده نمی شود مگر با دیده ی حق بین. بصیرت واقعی و تضمینی حاصل نمی شود مگر در زمانی که وجود انسان در تمام زمان ها و مکان ها حاضر به درگاه وحدانیت خدا باشد و هیچ شاخص غیر الهی در نگاه و تحلیل انسان تأثیر سوء نگذارد.
در انتها از خداوند منان بهترین دعا را که همان عاقبت به خیریست طلب می کنم و می دانم که این خواسته، جز با ولایت حق و بصیرت حقیقی حاصل نمی شود.

بصیرت چشمه ولایت مداری 
صبر و بصر مهلک است 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

90/12/19
3:43 ع

می گویم چرا مجلس با دولت همکاری نکرد، این طرف می گوید نه این که دولت همکاری می کرد!
می گویم آری دولت هم با مجلس لجبازی کرد، آن طرف می گوید ولی مجلس شروع کرد!
می گویم دولت و مجلس هر دو باهم لج بازی می کنند، هر دو طرف باهم می گویند تکلیفت را روشن کن، یکی به میخ میزنی یکی به نعل!؟
می گویم هر دو در دام بازی های سیاسی افتاده اند، حقاً انصافتان کجا رفته؟ هر دو می گویند انصافاً کل حق نزد ماست!
می گویم دولت هم در جاهایی قابل نقد است، این طرف می گوید معلوم است توهم با جریان انحرافی که اصلاً ساخته ی توهم خودتان است در حال ستیزی!
می گویم باید دید که دولت در خیلی جاها خوب عمل کرده است، طرف دیگر می گوید معلوم است که توهم از جریان انحرافی هستی!
چند مثال از تاریخ انقلاب می زنم و می گویم معیار حال فعلی افراد است، از تأییدات و افتخارات چند سال پیششان دلیل می آورند که یعنی ما تا ابد کارمان درست است و منتقدمان باطل است!
می گویم قانون از همه چیز بالاتر است، باید قانون را مومنانه اجرا کرد، می گویند ما خودمان قانون ناطقیم!
به هردوی شان می گویم چرا به موقع اطاعت و حمایت از ولایت نمی کنید، هردو می گویند از شدت زیادی ولایت مداری!
می گویم این چه ولایت مداری است که نمی توانید از رفیق بازی یا مقام پرستی بگذرید، می گویند آن ها را هم برای اجرای ولایت مداری می خواهیم.
می گویم چرا کسی از مردم به خاطر اشتباهش عذرخواهی نمی کند، هر دو می گویند اگر عذرخواهی کنیم طرف مقابل طلبکار می شود و تازه ما اصلاً اشتباه نکرده ایم!
من مانده ام متعجب که چگونه می توان دم از قانون، ولایت، بصیرت، محبت، وحدت و دشمن ستیزی  زد و این همه هم باهم مشکل داشت! دیگر گمان می کنم هرکسی از ظن خودش یار قانون و ولایت و انقلاب و نظام و امام شده است! متاسفانه معیار دوستان نفس خودشان شده است! تورم و اشتغال و نظارت بر اجرای قانون اساسی و سوال از رییس جمهور و استیضاح و انتقاد و همه و همه شده اند بلای جان مردم و کسانی که کم کم شأن خادمی خود را فراموش کرده اند به فکر مچ گیری و حال گیری و گیردادن هستند تا بعد از خارج کردن رقیب از گود، باخیال راحت به دنبال خدمتگذاری بروند!
خداوند به همه ی ما و مسئولان انصاف بدهد تا غیر منصفانه ننویسیم و قضاوت و عمل نکنیم، یقین دارم که انصاف می تواند تمام اختلافات را حل و مشکلات را قابل تحمل کند، پس در کنار دعا همدیگر را به انصاف دعوت کنیم بدون اینکه قصد محکومیت دیگران را داشته باشیم.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

90/11/4
5:47 ع

 

آقای احمدی نژاد
سلام
مدتی است که اگر کسی انتقادی به شما داشته باشد، به جای اینکه واقعاً پاسخگو باشید دو نوع پاسخ می گویید، یا انتقادات را برگرفته از مواضع سیاسی دانسته و مدعی می شوید که اصلاً این چرت و پرت ها را نمی خوانید و یا عدم پاسخگویی خودتان را به سکوت الهام بخش حواله می دهید. آقای احمدی نژاد! این چرت و پرت توسط کسی نوشته می شود که بارها و بارها در این سال ها از عملکرد شما در برابر بی انصافی هایی که در قبال شما انجام می گرفته، دفاع می کرده است، ولی اکنون به شما انتقاداتی نیز دارد، آقای احمدی نژاد شما منتقدان شبیه من ولی بسیار بزرگتر کم ندارید، اما برخی دوستان شما تغییر موضع امثال ما را به منفعت طلبی تشبیه می کنند و حال این که تغییر مواضع دوستان واقعی و قدیمی تان نه از منفعت طلبی بلکه از تغییر رفتارشماست. آقای احمدی نژاد این شما هستید که در اصول تان که ملت به خاطر آنها به شما رأی دادیم و از شما حمایت کردیم، تغییر موضع داده اید: 

آقای احمدی نژاد! زمانی خود را مجری قانون می دانستید، حتی اگر قانون را صحیح نمی دانستید
آقای احمدی نژاد! زمانی انتقادات را می شنیدید و سایرین را تشویق به انتقاد می کردید
آقای احمدی نژاد! زمانی دست ولی را می بوسیدید چون در دست مهدی (عج) می دانستید
آقای احمدی نژاد! زمانی بود که ولایت مداری وزرا را مهم می دانستی و ولایت پذیریشان را
آقای احمدی نژاد! زمانی بود که شما و وزرا و نزدیکانتان اگر به مسافرت خارجی می رفتید کسی نگران نبود
آقای احمدی نژاد! زمانی بود که در ابتدای کار به وزرا می گفتید 4 سال قید خانه را بزنند
آقای احمدی نژاد! زمانی بود که مجالس وعظ و اخلاق را در داخل و خارج دولت دنبال می کردید
آقای احمدی نژاد! زمانی اگر می گفتید کشور را امام زمان مدیریت می کند همه خوشحال می شدند
آقای احمدی نژاد! زمانی برای خودتان تا آخرین روزهای انتخابات هم تبلیغ نمی کردید
آقای احمدی نژاد! زمانی مدیریت کشور در مشت تان بود و دلار و سکه و مسکن و صنعت و بیکاری و بازار، رام نشان می دادند
آقای احمدی نژاد! زمانی مدیران تان را مورد عتاب قرار می دادید و برایشان حاشیه ی امن ایجاد نمی کردید
آقای احمدی نژاد! قبلاً اگر اشتباهی یا اتفاقی می افتاد به مردم توضیح می دادید و حتی عذرخواهی می کردید
اما اکنون

آقای احمدی نژاد! اکنون قانونی را که قبول نداشته باشید یا بسیار معطل می کنید و یا اصلاً زیر بار نمی روید
آقای احمدی نژاد! اکنون انتقادات را نمی شنوید و منتقدین را محکوم می کنید
آقای احمدی نژاد! اکنون شانه را می بوسید و دست یاری را پس می زنید
آقای احمدی نژاد! ولایت مدار ترین وزرای تان را به خاطر همان ولایت مداری شان عزل کردید
آقای احمدی نژاد! اکنون از سفرهای خارجی مشایی و صالحی و بقایی و ... اطمینانی وجود ندارد
آقای احمدی نژاد! اکنون خودتان اگر صلاح بدانید خانه نشینی اختیار می کنید
آقای احمدی نژاد! اکنون وعاظ و اساتید اخلاقتان هم دیگر نمی توانند شما را بیابند
آقای احمدی نژاد! اکنون که می گویید هدف مندی یارانه ها  را امام زمان مدیریت می کند، مومنین ناراحت می شوند.
آقای احمدی نژاد! اکنون برخی دوستان تان از بودجه های  دولت همایش های انتخاباتی برگزار می کنند.
آقای احمدی نژاد! اکنون دلار2000 تومان را رد کرده و سکه 1000000 تومان را و مسکن هم 25% رشد داشته و تورم هم که جدا از اینها نیست و با قیمت واردات رابطه ی مستقیم دارد و بازار هم رمیده.
آقای احمدی نژاد! اکنون برخی از دوستان تان نه تنها از طرف شما هیچ عتابی نمی شوند که حتی آنها را خط قرمز معرفی می کنید
آقای احمدی نژاد! اکنون علی رغم خدمات تان، مواردی وجود دارد که به نظر می رسد به توضیح یا عذرخواهی نیاز داشته باشند 

آقای احمدی نژاد! شما را به خون شهدای فتنه قسم! خودتان و دولت تان را جمع و جور کنید! خودتان را دوباره در راه ولایت رسول الله که همان ولایت فقیه است قرار بدهید و با ولایت تجدید میثاق نمایید! امام زمان تان و دستوراتش را و جانشینش را درست بشناسید! قانون را مطیع باشید! مردم و منتقدین را نرانید و تحمل کنید! مشایی و تفکراتش را، این موجبات دلسردی دوستان قدیمی و واقعیت را برای همان دوستی شخصی تان کنار گذارید! و در انتها جسارت های دوستان خودتان را با دو کلمه ی "چرت و پرت" به دیوار نکوبید و لااقل بخوانید و بعد از خواندن مچاله کنید.

مطالب مرتبط:
لزوم پاسخگویی سریع ارزی دولت
دولت دوستان، نشانه ها را نادیده نگیرند
نسبت مصدق با احمدی نژاد
13+25=؟
این بار دعا کنید احمدی نژاد بخواند
آیا احمدی نژاد نجات می یابد؟!
رییس جمهور به کجا می رود؟!!
برای احمدی نژادمان و خودمان دعا کنیم...
یک رویای خوشبینانه در مورد سکوت اخیر احمدی نژاد
بگذارید احمدی نژاد بخواند!  

 میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.  

 


nazokbin

90/10/10
8:55 ص

 

تا سه سال پیش، واژه ی "بصیرت" کمتر به گوش می رسید و تنها شاخص حزب اللهی بودن را در ولایت مداری می دانستند، اما در انتخابات 88 اتفاقی افتاد که منجر شد به این که ولایت مداریِ برخی که خود را ولایت مدار می دانستند، سست شد و کم کم از اعتقاد به ولایت فقیه و مصداق اش، لغزیدند و نه تنها لغزیدند که سایرین را نیز لغزاندند، و از آن سو برخی دیگر در شرایط سختِ فتنه نلغزیدند و حتی نه تنها نلغزیدند، بلکه دست سایرین را نیز گرفتند و این جا بود که واژه ای جدیدی در قاموس انقلاب اهمیت حقیقی خود را پیدا نمود و آن واژه، "بصیرت" بود.
آن چه که باعث می شود تا اهمیت ولایت شناخته شود، چیزی که باعث می شود تا ولایت یزیدی و ولایت حسینی از هم بازشناخته شوند، چیزی که باعث می شود از ولایت علی به ولایت معاویه پناه نبرند، آن چیزی که باعث می شود تا ولایت فقیه را به ولایت شیطان نفروشند، "بصیرت" است.

بصیرت می تواند بی ولایت را به ولی برساند و بی بصیرتی نمی تواند ولایت مدار را حفظ نماید. ولایت مدارِ صرف، گوش به فرمان است و بصیر ولایت مدار، دل به فرمان. این بصیرت است که ولایت مدار را به درک شرایط و انتخاب روش صحیح و مناسب فرمان می دهد بی آنکه سردرگم بماند.

بصیرت بود که سلمان را به ولایت پیامبر اسلام و امیر المومنیان رساند و البته این ولایت بود که سلمان را سیراب می کرد. بصیر حامی ولایت است و ولایت سیراب کننده ی بصیر.

ولایت هدایت کننده ی حال افراد است و بصیرت تضمین کننده ی هدایت آینده ی افراد و این یعنی عاقبت به خیری تنها به ولایت نیاز ندارد، بلکه بصیرت را نیز کم دارد.

بصیران همراه امام شان می مانند و می جنگند و شهید می شوند ویا پیروز و بی بصیرتان همیشه عقب می مانند و تنها به عزا و جشنش می رسند.

و اما بصیرت چگونه حاصل می شود؟ این سوال بسیار مهمی است که به اندازه ی علمم به آن پاسخ می دهم:

1- اولین مسئله در داشتن بصیرت این است که چشم و گوش و دل انسان کور و کر و قفل نباشد و این یعنی تقوی لازم است و ایمان. این ایمان و تقوی است که مقدمات بصیرت را فراهم می آورد و گرنه با چشم کور چگونه می توان بینایی داشت؟!
2- مسئله ی مهم دیگر در بصیرت این است که چشم دل را باید از دوچیز نابجا دور نگاه داشت، یکی کینه و دیگری تعصب. کینه و تعصب نابجا می توانند به راحتی موجب شوند تا دریافت های مان از محیط به تحلیل های غلط آلوده شده و آن چیزی که دیده می شوند آن چیزی نباشند که وجود دارند.

3- بصیرت حاصل انصاف است و انصاف بدست نمی آید مگر این که انسان به راحتی بتواند از خودش فاصله بگیرد و خود را جای دیگران گذارد. تا وقتی که انسان تمام محیط را از دریچه ی کوچک چشم خود ببیند، نمی تواند  به تمام ابعاد آن تسلط داشته باشد.

4- بصیرت فقط دیدن نیست بلکه دیدن صحیح و داشتن تحلیل مناسب است و تحلیل صحیح حاصل نمی شود جز با عقل و منطق. انسان بی منطق چون قادر به تحلیل صحیح مطالب نیست به بصیرت راه ندارد.

5- بصیرت بدون درک صحیح از ارزش زمان حاصل نمی شود. بصیرت یعنی به موقع سکوت کردن و دیدن و به موقع برخاستن و غریدن. چه بسا کسانی که زمان دقت کردن، حواسشان جای دیگر بود و زمان برخاستن، مبهوت و مردد بودند که چه باید بکنند. انسان بصیر حتی کوچکترین لحظات را وا نمی دهد تا حواسش از صحنه پرت شود. بصیرت یعنی زیر نظر داشتن همه، یعنی سر در گریبان خود فرو نکردن و کنج ازلت نگزیدن، یعنی چرب و شیرین را فریب نخوردن، یعنی گوش و زبان را به جای هم بکار نگرفتن.

6- بصیرت بدون گذشت و تحمل حاصل نمی شود. بصیرت با عصبیت حاصل نمی شود. انسان صاحب بصیرت، بد دفاع کردن را بر دفاع کردن ترجیح نمی دهد، چرا که بد دفاع کردن بدترین تخریب است. انسان صاحب بصیرت تحمل فحش ناسزا شنیدن به خود و عزیزانش را دارد تا در زمان مناسب، دفاع مناسب را انجام دهد و این اصل در سیره ی پیامبر خدا و ائمه در برابر ناسزاهای انسان های نادان، بارها به گوش همه ی ما رسیده است.

7- بصیرت یعنی فراتر از جماعت بودن و بصیر، اعتقادی به همرنگ جماعت بودن ندارد. بصیرت یعنی لخت دیدن وقایع، یعنی اضافات را از حقایق جداکردن، یعنی اصل و فرع را تشخیص دادن، بصیرت یعنی تشخیص بدون تأثیر گیری های بی ارزش از قبیل تأثیر گیری بر پایه ی نسب، نژاد، قومیت، ثروت، کمیت، ظواهر، تبلیغات و ضرب المثل های اشتباه و نمی توان از چنین ارزشهای غیر حقیقی تأثیر گرفت مگر با ایمان به وحدانیت الهی و این یعنی اعتقاد راسخ به توحید. یعنی همه چیز را از فیلتر خدا دیدن، یعنی همه چیز را با عینک دین دیدن و همه ی اینها یعنی بصیرت حاصل توحید است، بصیرت یعنی دیدن حقیقت و حقیقت نیز دیده نمی شود مگر با دیده ی حق بین. بصیرت واقعی و تضمینی حاصل نمی شود مگر در زمانی که وجود انسان در تمام زمان ها و مکان ها حاضر به درگاه وحدانیت خدا باشد و هیچ شاخص غیر الهی در نگاه و تحلیل انسان تأثیر سوء نگذارد.

در انتها از خداوند منان بهترین دعا را که همان عاقبت به خیریست طلب می کنم و می دانم که این خواسته، جز با ولایت حق و بصیرت حقیقی حاصل نمی شود.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود. 


nazokbin

90/6/26
9:59 ص

چقدر دیدن این روزها سخت است! احمدی نژاد مدتی است که حرف های جدید و غریبی می زند، مدتی است که قانون را اگر قبولش نداشته باشد انجام نمی دهد! مگر این که مجبورش کنند!! مدتی است که دیگر هر منتقدی را بدخواه و عقده ای و حسود قلمداد می کند حتی اگر سابقه ی خدمت دیرینه و مخلصانه داشته باشد! مدتی است نشانه های ولایت مداری احمدی نژاد را فقط در کلامش می بینیم! مدتی است که احمدی نژاد بر سر ملت و نظام منت می گذارد! مدتی است که احمدی نژاد نصیحت مادر و برادر و دوست و ولی و بزرگتر و کوچکتر را جمعاً نشنیده می گیرد! مدتی است که رییس جمهور ِ خاکی از تعریف و تمجید دشمنان بیش از انتقاد و خیرخواهی دوستان خوشش می آید! مدتی است که دیگر مفسدین اقتصادی، چهار ستون بدنشان از نام احمدی نژاد نمی لرزد! مدتی است که طرفداران احمدی نژادِ قدیم، دشمن شاد شده اند! مدتی است که دیگر در هر سخنرانیِ احمدی نژاد منتظر یک تنش یا حاشیه ی جدید هستیم! مدتی است که دیگر مشایی را ول کرده ایم چسبیده ایم به خود احمدی نژاد! مدتی است که سران استعمار از کلام احمدی نژاد نمی ترسند! مدتی است که رفتار و گفتار احمدی نژاد، رنگی از "رحماء بینهم و اشداء علی الکفار" ندارد! مدتی است که منتظریم! منتظر یک اتفاق بد! منتظر افولِ یک فروغ! مدتی است که دلمان نگران است، نه نگران دگران، نگران خودمان! مدتی است که دعا می کنیم این 2 سال دیگر به خیر بگذرد! مدتی است که آقازاده ها و رانت خوارها حس تکلیف شان دوباره گل کرده است! مدتی است که مصاحبه های احمدی نژاد با شبکه ها و رسانه های خارجی بیشتر از مردم و رسانه های داخلی شده است! مدتی است که خود احمدی نژاد نمی خواهد کسی او را از جریان انحرافی جدا کند!

همه ی این ها را نگفتم تا ته دل دوستان را خالی کنم، بلکه فقط این ها برای اعلام آماده بودن است! این ها در حد تیراندازی هوایی است برای هشدار! ما یاد گرفته ایم که همیشه آماده باشیم! ما آموخته ایم کسی را "مدار" ندانیم جز ولایت را! ما آموخته ایم، افراد را از دوستان شان بشناسیم نه از چشم و ابرو و چربیِ زیر پوست شان! ما منتظریم! منتظریم که احمدی نژاد تکلیف نهایش را با خودش روشن کند! ما می خواهیم بدانیم احمدی نژاد این همه فرصتی را که برای شناخت دوست و دشمن و بازگشت به وی داده شد، غنیمت خواهد دانست یا نه! ما تکلیف مان روشن است! ما تا ظهور حضرت حجب مطیع ولایت فقیهیم! ما برای این که از ولایت فقیه خارج شویم برای ظهور، صغری و کبری نمی چینیم! ما تکلیف مان با خودمان و خدای مان و انقلاب و رهبرمان روشن است! ما تحت لوای ولایت فقیه منتظر ظهور حضرت حجتیم! ما نه حجتیه هستیم و نه صالحیه و نه مطیع هیچ مکتب خود ساخته از ایرانی گرفته تا انسانیه و تا عرفانیه! ما منتظریم بقیه تکلیف شان را با خودشان روشن کنند، ما براساس دستور امام مان ولایت فقیه را همان ولایت رسول الله می دانیم و بر اساس همو پشتیبان او خواهیم بود و نخواهیم گذاشت مملکت به دست نااهلان بیفتد.

ما تکلیف مان با خودمان روشن است، برای عزت انقلاب و رهبرمان تلاش و دعا می کنیم و البته همچنان برای هدایت احمدی نژاد هم، نصیحت و دعا!

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

90/6/7
1:21 ع

 

روزی نیست که نشنویم فلان مداح برای فلان مسئول شاخ و شانه کشیده و یا آن یکی مداح به مسئول دیگری فحش های رکیک داده و یا دیگری حکم قتل مسئول دیگری را داده یا حکم ارتداد فرد دیگری از سوی فلان مداح صادر شده!

خدا نبخشد هر کسی را که در کاری تخصص و آگاهی ندارد ولی اصرار به دخالت و اظهار نظر در آن داشته باشد، این مسئله بین مداح و خواننده و رییس دفتر و عالم دینی و متاسفانه همه ی اقشار مشاهده می شود و هیچ کسی نیست که با این مسئله برخورد کند. یک روز یک استاد آواز می آید و در سیاست دخالت می کند بدون اینکه الفبای آن را و حتی دوست و دشمن خودش و کشورش را بشناسد، یک روز یک رییس دفتر می آید و در مورد فقه و روز دیگر در مورد فلسفه و روز دیگر در مورد تاریخ سخن می گوید، دو روز بعد یک مداح می آید و در موضوعات سیاسی، اجتماعی دهانش را به فحش و ناسزا باز می کند، دوباره چند روز بعد یک مسئول نظامی که اتفاقا یک دکتری آبکی هم گرفته است می آید و اقتصاد و فرهنگ و سیاست و امور خارجه را در یک برنامه باهم واکاوی می کند، چند روز بعد یک مداح می آید و برای سر یک نفر جایزه تعریف می کند و بعد از مدتی می آید و حرف خودش را تحریف (نه تکذیب) می کند، دوباره چند روز بعد یک نفر که خودش را جزء هنرمندان می داند می آید و با اظهارات ناشیانه در فقه و تاریخ چادر مشکی را بدترین حجاب معرفی می کند، همین ها موجب شده است که در جامعه افراد بی سواد و یا بی تخصصی را بینیم که در زمینه های کاملاً تخصصی اظهار فضل و نشر جهل می کنند، انگار نه تنها مقابله ای وجود ندارد، بلکه این مسئله فراگیر شده است.

ما ملت را چه شده است؟؟!!! نمی گویم در گوش کسی بزنیم که در خارج از حوزه ی تخصصی خود آنچنان محکم سخن می گوید که مبانی یک علم یا تخصص را به لرزه واداشته است، ولی لااقل چرا از این دکانها فاصله نمی گیریم؟؟! چرا وقتی یک مداح بی پروا و مستمراً حرف هایی می زند که نشان از کج فهمی سیاسی، فقی و اجتماعی دارد بازهم به گردش جمع می شویم؟؟!! آخر کسی نیست به این مداحان محترم بگوید که مگر کشور کم عالم و فقیه و مجتهد و دین شناس و جامعه شناس دارد که شما کسی را تکفیر می کنید؟؟!!! حال اصلاً شناخت شما صحیح، مگر می شود اینچنین در ملأ عام بی پروا دهان به ناسزا گشود؟!! قبلاً مداحان در محضر علما و سخنرانان مداحی و روضه خوانی می کردند و اگر اشتباهی داشتند همانجا آن عالم اصلاح می کرد، اما از وقتی که مداحان ما خودشان منبر می روند، علم هم همراه علما از منابر رخت بربسته است؛ آن وقت سایتی مانند رجانیوز که می توان روی اسم و فعلش قسم خورد، اینچنین محتاط و مودبانه انتقادی به چنین مداحی می کند، طرفداران غیرتی مداح، آن سایت و نویسنده و مدیر و مسئول را یکجا لقب مزور می دهند! آخر چگونه می شود مداحی بگوید پول خون کسی را می دهم و چند شب بعد بگوید من 1000 تومان می دهم آن هم بدون 3 صفر تازه تا آخر ماه رمضان!!!!! خوب اگر این مداح انسان عاقلی است خب روی حرفش بایستد و اگر از روی جهل سخن گفته بود با عذر خواهی در سخنان آتی خود احتیاط کند و طرفداران هم کمی به خودشان بیایند.

آخر این چه رسم ولایت پذیری است که برخی از این مداحان با غصب منابر سخنان ناعالمانه بزنند و وقتی مورد نهیب و بی مهری ولایت نیز قرار می گیرند بازهم درس عبرت نگرفته و دوباره بدترش را به بهانه ی ولایت مداری تکرار می کنند، خوب همین کار را جریان انحرافی هم می کند، همین کار را هاشمی رفسنجانی هم کرد؛ پس چه فرقی بین جناب مداح و انحرافی و فتنه گر وجود خواهد داشت، وقتی نظر خود را عاقلانه تر از دستور ولی خود بداند؟؟؟

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

90/6/1
10:1 ص

دوباره لازم دیدم تا در باب این که چرا این وبلاگ سلمان علی (ع) شد، انگشت فرسایی کنم تا پاسخی باشد برای دوستانی که قبلاً دلیلش را نخوانده اند:

آن قدر انسان های مدعی ولایت مداری و بصیرت داشتن دیده ایم که خط و ربطشان 180 درجه باهم متفاوت بوده است، آن قدر کسانی را دیده ایم که در عین حال که مدعی ولایت مداری بوده اند چونان دشمن بر یکدیگر تاخته اند، آن قدر کسانی را دیده ایم که از بس مدعی بصیرت بوده اند خود را از فرط بصیرت داشتن دلسوزتر از ولایت دانسته و این چنین کسانی را دیده ایم که ادعای بصیرت و ولایت مداریشان آنان را به پیشی گرفتن از ولایت کشانده است! آن قدر کسانی را دیده ایم که از بس که خود را ولایت مدار و دوست دار ولایت یافتند، در باب دفاع از ولایت، به حریم ولایت هم رحم نمی کنند.

شاید اگر الگویی در باب ولایت مداری و بصیرت نداشتیم، سرگشتگی ها را می شد توجیه نمود اما وقتی سلمان فارسی علیه الرحمه اینچنین ولایت مداری و بصیرت را با یکدیگر عجین کرده است که نمی توان بین این دو فرقی گذاشت چگونه می توان این آشفته بازارها را دید و حرفی نزد؟

حضرت سلمان آن قدر ولایت مدار بود که حتی بر حسب ظاهر نیز دوست داشت پا جای پای حضرت علی علیه السلام بگذارد و آن قدر بصیر بود که گویی هر آنچه می کند را نه از باب اطاعت محض که از دریچه ی عقل نیز به صحت آن ایمان دارد، سلمان فارسی آنچنان در علی عجین شده بود که از علی جدا نبود، اگر کلامی از او می شنیدی، می توانستی کلام معصوم بدانی و اگر عملی از او می دیدی می توانستی عمل معصوم بخوانی؛ این اوصاف بود که سلمان از نقل حضرت زهرا علیها سلام "منا اهل البیت" است. سلمان فارسی تجلی ولایت مداری و بصیرت بود و ما که بعضا به ایرانی بودن خود افتخار می کنیم، ذره ای از وجود چنین الگویی را در خودمان متبلور نمی کنیم.

در این وبلاگ سعی من (البته به قدر عقل و ایمانم) این بوده که بصیرت و ولایت مداری را به هم نزدیک نمایم و به همین دلیل هر کسی را که نتواند و یا نخواهد این دو را با هم جمع کند، مورد انتقاد قرار خواهد گرفت، خواه حاج منصور و حاج سعید باشد و خواه مشایی و جوانفکر و لاریجانی و مطهری و احمدی نژاد و ... و هر کسی را که بتوان این دو صفت را به نحو مطلوب با هم جمع نماید مورد تقدیر خواهد بود.
در ادامه شعری از آقای علی سعادتی تقدیم تان می کنم:

هر کجا حرفی ز عشق و همدلی است          صحبت از خورشید بی پایان علی است
شیعه با نام علی آزاده است                              شیعه در راه علی جان داده است
مردم سلمان مسلمان علی است                        ملت ایران چو سلمان علی است
خانه ای بی نام او پیدا نشد                                      هیچکس بی مهر او برنا نشد
نام او وزن حیات و زندگی است                          عشق او اوج خلوص و بندگی است
سرو اندر سایه اش آرام یافت                                   جبرئیل از محضرش اکرام یافت
بی ولایش زندگی بیحاصل است                         بی جمالش عالمی آب و گل است
این ولایت با ولایت زنده است                                    با خمینی و علی پاینده است

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

90/2/15
11:29 ص

تیتر بسیار ساده است اما برای من خیلی مهم و بی جانشین به نظر رسید. روزی بود که همه از طرح نام مقدس امام زمان (عج) توسط رییس دولت و وزرا و معاونین رییس جمهور و رییس دفتر رییس جمهور خوشحال می شدیم و احساس غرور و افتخار می کردیم ولی نمی دانستیم که در پس این مسئله ی به این مقدسی، می تواند چنین انحراف عظیمی نهفته باشد. نمی دانستیم برخی نام امام زمان را می برند تا جانشینش را کمرنگ کنند، نمی دانستیم که قرار است ولایت پذیری فقط متعهد بودن ظاهری به امام زمان در پس پرده باشد نه به نائب بر حقش! زنگ خطر از آنجا نواخته شد که یک شیر نمی دانم پاک یا ناپاک خورده ای به رییس جمهور گفت که وقتی صحبت می کردی هاله ی نور در پیرامونت تشکیل شد! در آن روزی که رییس جمهور این داستان را برای عالِمی هاشمی!!! نقل کرد وی او را از نقل این مسائل بازداشت و البته ایشان هم اطاعت کرد ولی حیف که صرفه ی سیاسی در نشر فیلم این داستان بود تا بجای این که جلوی انحراف از همان جا گرفته شود، با مسئله ای به این مهمی که زنگ خطر انحراف بود، به مثابه ی یک فرصت برای انتقام جویی انتخاباتی در فیلم "90 سیاسی" برخورد شود.

مدتی بود که مدعیان مهدویت خود را از همه ولایت مدارتر می دانستند و ما فکر نمی کردیم که منظورشان از ولایت مداری، ولایت نداری است! چرا که در عصر غیبت باید به حکم ولی فقیه عمل می شد نه به انتظار موعود، بی تکلیف و غیر مسئولانه هر کاری که به ذهن ناسالم رسید، انجام داد! چه شد که مهدویت با ولایت ناپذیری جمع شد؟! جز این که غیبت کبری برای برخی غیبت صغری تلقی شد؟!! نکند کسانی در این عصر، احساس الهامات قلبی و غیر قلبی از سوی امام زمان دارند آن طور که هر عمل و فعل و قولشان را از سوی حضرتش بدانند! این هم نوعی انحراف است دیگر! و متأسفانه مهدویت کم کم به ابزاری برای فرار از ولایت پذیری مبدل گشت و مدعیان مهدویت همچنان مدعی و فقط مدعی ولایت پذیری مانده اند!

حقیر قبلاً در مقاله ای با عنوان "بگذارید احمدی نژاد بخواند" این چنین خطاب به ایشان نوشتم:

 احمدی نژاد عزیز! باور کنید تا ظهور انسان کامل، هدایت در تبعیت از همین ولایت فقیه است که مطمئناً تحت حمایت و هدایت انسان کامل است! احمدی نژاد عزیز! نکند کسی از اطرافیان شما خود را به جای نائب امام عصر یا پیغام رسان نائب ایشان، جا زده باشد! می دانی همان هایی را می گویم که مدعی شدند در پیرامون شما هاله ی نور بود! آقای احمدی نژاد من یقین دارم که امام زمان (عج)، کسی را که در سرزمین استکبار از حضرتش می گوید، مورد عنایت و حمایت قرار می دهد، اما این مسئله نیازی به طرح هاله ی نور ندارد! دارد؟! نکند بازهم متوهمان و مدعیان تبعیت مستقیم از امام زمان، با این هاله های متوهمانه، از ارادت واقعی شما به حضرت ولی عصر سوءاستفاده می کنند! شما را به خدا اگر از آقای جوادی آملی و شاگردانش در حفظ راز هاله ی نور امانت داری ندیدی، از طرح مسائل دینی با سایر علما منصرف نشو! قربانت بروم! گلایه نمی کنم چرا وقتی که گفتند این آقای مشایی موجب سرخوردگی دوستداران شما می شود، باور نکردید! اما به شدت گلایه می کنم از این که این واقعیت را می بینید و باور نمی کنید!

و اکنون نیز بر همان گفتار هستم و این که مشکل از ولایت پذیری احمدی نژاد نیست بلکه از تلقین و درک غلط از مفهوم ولایت مداری است. این درک اشتباه آن قدر خطرناک است که موجب تحریف در دین و انحراف در انقلاب می شود که البته شواهد امر نیز مشخص و مشهود است. در دوره ی اصلاحات برنامه این بود که ولایت فقیه را به بهانه ی دموکراسی و آزادی به زمین بزنند و البته خدا توفیق داد و چنین نشد اما اکنون داستان پیچیده تر شده است، یک جریان (انحرافی) می خواهد به بهانه ی مهدویت، ولایت را زمین بزند و البته تا کنون هیچ نشانه ای از درک احمدی نژادی که همه او را بسیار باهوش می دانستیم، از مسئله مشاهده نشده است. در انتها به سه مسئله ی مهم اشاره می کنم:

1- همانطور که قبلا در مقاله ای دیگر نوشتم، هرگز امام عصر (عج) نمی گذارد انحرافی را به نام خودش در پایگاهش ایجاد کنند و این با جلوگیری به دستان نائب برحقش و منتظران واقعی انجام خواهد شد همانطوری که تاکنون شده است.

2- کلام دیگر با رییس دولت است: همانطور که ساده زیستی برای سلامت یک مسئول مهم است، ولایت پذیری  نیز برای او لازم است والا نتیجه اش می شود مانند همان فردی که در اطراف شما جاخوش کرده و می دانم واقعا ساده زیست است اما بدون هیچ درکی از فقه و دین و فلسفه و ولایت، عامدانه یا جاهلانه در حال ضربه زدن به انقلاب و اسلام و ایران است.

3- کلام سوم با خودم و امت حزب الله است و این که نباید مطلق گرا بود نه نسبت به احمدی نژاد و نه نسبت به منتقدان دائمیش! باید با بصیرت و ولایت پذیری گام به گام در پی ولایت حرکت کرد و سایرین را نیز به این عمل ترغیب نمود.


nazokbin

89/12/24
12:14 ص

 


رییس جمهور عزیز! خدا شاهد است که طی این 6 سال که از ریاست جمهوریت می گذرد، چقدر برای بی خوابی ها و مظلومیت هایت، ناراحت شده ام، چقدر در مقابل انتقادها و هجمه های غیر منصفانه، با صبر و منطق سایرین را به رعایت انصاف دعوت کرده ام، بیان اینها نه از باب منت است که هدف اثبات نمک نشناس نبودن است. دکتر جان! من هرگز به مناظره ات ایراد نگرفته ام، هرگز به عامیانه صحبت کردنت انتقاد نکرده ام، هرگز از خاکی بودنت خجالت نکشیده ام، همیشه از احیای نام امام عصر در چهارگوشه ی دنیا احساس غرور و افتخار کرده ام، همیشه از زنده کردن نام عدالت در بین مظلومان و ظالمان به خود بالیده ام، اما...
اما آنچه که موجب دلگیریم شده است، این است که کسی حایل بین شما و ما شده است، کسی مانع بین شما و علما شده است، همان کسی که رییس دفتر شما شده است و دوستانش که انگار در دولت با تقسیم سلولی در حال زیاد شدن هستند، کسی که نه تولایش و نه تبرایش مشهود نیست، کسی که تولایش در ولایت پذیری مشکوک و تبرایش در برائت از مشرکان و منافقان مورد سؤال است، کسی که به احترام هیچکس دست از صحبت های غیر تخصصی اش برنمی دارد، کسی که فکر می کند در دین، در جامعه، در هنر، در فلسفه و در منطق کسی جلودارش نیست، کسی که اهل مناظره نیست و اهل مناقشه است، کسی که باعث شده است تا به رضایت علما کمتر اهمیت بدهی، کسی که باعث شد تا لفظ ایران در برابر کلمه ی اسلام قرار گیرد، کسی که با مردم غاصب اسرائیل ، شاه اردن و فتنه گران اگر دوست نباشد، حداقل دشمن نیست! کسی که اصرار دارد با هر کسی با هر فکر و عملی و هر ظاهر و باطنی دوست باشد! کسی که اصرار دارد کسی از او بدش نیاید! کسی که شما را کانالیزه می کند! کسی که مخالفانش را بر نمی تابد! کسی که اصرار دارد ایدوئولوژیست است! کسی که اصرار دارد مکتب ساز است! کسی که اصرار دارد برداشتش از اسلام را به همه قالب کند! کسی که اصراردارد حرف نو بزند، حتی اگر نوروز را با ماه رمضان یکی کند! کسی که به نظر می رسد تا ظهور انسان کامل، از هیچ عالمی پیروی نمی کند! کسی که به نظر می رسد، انسان کامل را بهانه ای برای خودرأیی، خود محوری و لجاجت خود قرار داده است! کسی که به نظر می رسد ولایت امام عصر را سدی در برابر ولایت فقیه می داند!
خلاصه آقای رییس جمهور عزیز! هر چه که به این دشمنِ دوست نما نزدیک می شوی، از علما و مردم و مسلمین جهان دور می شوی، آنقدر اسلام را ایرانی کرده که در دنیا بجای اسلام، مجبور به دعوت به عدالت شده اید! احمدی نژاد عزیز! باور کنید در عصر غیبت کبری، نوابی برای هدایت مستقیم شما وجود ندارد! این خود امام زمان است که به پیروان ولایت فقیه، با دست غیبی اش کمک می کند، نه مدعیان رابطه با امام عصر!
احمدی نژاد عزیز، کانالیزه نشو! نگذار خندقی بین شما و مردم و علما ایجاد شود! شمایی که هرگز هیچ مصلحتی و عدالتی را برای کسب مقام دنیا معطل نکردی، طعمه ی کسی نشو که هدف اولش پیروزی در انتخابات بعدی و جلب همه ی آراست! نگذار که برای خرید رأی هر کس و ناکسی، رأی مستضعفین و مؤمنان هدر رود! نگذار نیت الهی شما را خراب کنند! آیا کسی به شما نگفته است که مؤمنان و علما از شما دلگیرند! و یا شاید نوشته اند ولی از سد دفتر شما رد نشده است! احمدی نژاد عزیز! باور کنید تا ظهور انسان کامل، هدایت در تبعیت از همین ولایت فقیه است که مطمئناً تحت حمایت و هدایت انسان کامل است! احمدی نژاد عزیز! نکند کسی از اطرافیان شما خود را به جای نائب امام عصر یا پیغام رسان نائب ایشان، جا زده باشد! می دانی همان هایی را می گویم که مدعی شدند در پیرامون شما هاله ی نور بود! آقای احمدی نژاد من یقین دارم که امام زمان (عج)، کسی را که در سرزمین استکبار از حضرتش می گوید، مورد عنایت و حمایت قرار می دهد، اما این مسئله نیازی به طرح هاله ی نور ندارد! دارد؟! نکند بازهم متوهمان و مدعیان تبعیت مستقیم از امام زمان، با این هاله های متوهمانه، از ارادت واقعی شما به حضرت ولی عصر سوءاستفاده می کنند! شما را به خدا اگر از آقای جوادی آملی و شاگردانش در حفظ راز هاله ی نور امانت داری ندیدی، از طرح مسائل دینی با سایر علما منصرف نشو! قربانت بروم! گلایه نمی کنم چرا وقتی که گفتند این آقای مشایی موجب سرخوردگی دوستداران شما می شود، باور نکردید! اما به شدت گلایه می کنم از این که این واقعیت را می بینید و باور نمی کنید! آقای احمدی نژاد عزیز! از این که در یک ارکستر موسیقی می نشینید کسی به شما انتقاد نکرده و نمی کند، اما از اینکه آقای مشایی و دوستانش بخواهند به زور علما را هم موسیقی دان کنند، انتقاد دارم و این لجاجت را چیزی جز سوءقصدی شوم به رابطه شما و علما نمی دانم. آقای احمدی نژاد عزیز! به دو جبهه ای که  دست در دست هم، رابطه ی شما را با علما تخریب می کنند، (جبهه یی که خود را اصول گرای واقعی می داند و در قم خانه کرده و جبهه ی مشایی) توجه داشته باش که خدای نکرده قیچی نشوی! آقای احمدی نژاد شکست فتنه گران و پیروزی شما، مدیون دعای همین علما و مؤمنین است نه مدیون مدعیان متوهم! نکند خود را به این جبهه وام دار بدانی!
آقای احمدی نژادِ عزیز! برگرد و غصه را در چشم حامیانت ببین! شما را به خدا بیش از این پشتوانه ی 40 میلیونی ات را به رضایتِ به قول خودت آن خس و خاشاکِ وطن فروش، نفروش! در این کشور هم ایرانیت سر جای خود است و هم اسلامیت، نیازی نیست کسی به نام مکتب سازی در توازن این دو دستکاری کند! آقای احمدی نژاد برگرد و چهره ی دوستان واقعیت را ببین! آیا هنوز آن لبخند رضایتِ زمانی که دست رهبر را می بوسیدی در سیمایشان می بینی!؟

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
کانون فرهنگی شهدا بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه