لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

92/7/5
1:37 ص

وقتی که رییس جمهور آمریکا در سخنرانی اش در سازمان ملل، نظر مقام معظم رهبری را به عنوان "فتوای رهبر عالی (معظم) ایران" مورد استناد قرار می دهد و چند ساعت بعد نیز رییس جمهور ایران، در نطقش و در حالی که خودش را با اختیارات تام معرفی کرده است به نظر رهبری با عنوان "رهبرفرزانه انقلاب" در خصوص راحت ترین راه حل مشکل مذاکرات هسته ای ایران (مبنی بر پذیرش حق ایران) استناد می کند، سه پیام مهم قابل استخراج است:

1- حتی دشمنان کشور نیز به نظرات و فتاوای رهبر معظم انقلاب اهمیت قائلند و به صحت و صلابت این نظرات ایمان دارند و فتوای رهبری برای ایشان نیز به عنوان یک سند اعتماد آور تلقی می شود و اگر چه ما تا کنون تخلفی در خصوص مسئله صلح آمیز هسته ای نداشته ایم، اما این فتواست که تنها و مهمترین دلیل اعتماد برای آینده ی فعالیت ایران محسوب می شود.

2- وجود حاکمیت دوگانه در کشور ما از سوی دوست و دشمن انکار می شود و اکنون هم مسئولان و سیاسیون داخلی و هم اپوزیسیون و دولت های خارجی مطمئن هسند که حاکمیت در کشور ما یکیست و چیزی به نام حاکمیت دوگانه در این کشور وجود ندارد و در واقع این حاکمیت قدرتمند است که آمریکا را از امکان تغییر حاکمیت ایران ناامید کرده است.

3- در حالی که تا کنون مواضع رهبری به وضوح مورد اشاره و معرفی قرار نمی گرفت، اما سانسور غرب در این خصوص عملاً دیگر میسر نبوده و سازمان ملل و مهمترین سخنرانی های آن، به ذکر مواضع رهبر معظم انقلاب و نقل قول محترمانه از ایشان می پردازد و این به معنی گشوده شدن باب جدیدی از شناخت جهانیان از مواضع و نظرات رهبر معظم انقلاب و آرمانهای انقلاب خواهد بود.

این مطلب در 8 دی منتشر گردید.

برچسب های مرتبط: سیاست خارجی    مقام معظم رهبری     رابطه ایران و آمریکا    نرمش قهرمانانه    حسن روحانی

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/6/30
9:27 ع

 

بین شعارهای نامزدهای انتخاباتی آنچه بیش از همه در بین اکثر نامزدها مشترک بود، بحث به چالش کشیدن نحوه ی تعامل ایران با آمریکا و تغییر شیوه ی مذاکره بود که نقش پررنگ آقای ولایتی بیش از سایر نامزدها به پیروز شدن شعار مذاکره در برابر شعار مقاومت انجامید.

با پیروزی آقای روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، رسماً تغییر روش و هیأت مذاکره در دستور کار دولت قرار گرفت و رهبر معظم انقلاب نیز همزمان با این مسئله، این اجازه را به دولت داد تا این تغییرات را به شرط پافشاری بر اصول و آرمانهای انقلاب انجام دهد، شاید برای برخی از افراد که همواره سخن از مقاومت و بدبینی به نظام سلطه و در رأس آن آمریکا را از رهبران ایران شنیده بودند این مسئله دارای یک تضاد عمیق بود، اما مقام معظم رهبری شخصاً در این خصوص توضیحاتی دادند و با ادغام عباراتی مانند نرمش قهرمانانه و انعطاف هنرمندانه در کنار پافشاری بر اصول و آرمانها این مسئله را به نحوی دقیقی تبیین کردند و از سویی آقای روحانی در مصاحبه ی خود به اختیارات تام خود در این خصوص اشاره نمود، که در کنار هم چیدن این قطعات و مواضع قبل و بعد از انتخابات رهبر معظم انقلاب، تحلیل زیر را از این پازل به ذهنم متبادر می سازد که تقدیم می گردد:

در حالی که بخشی از مردم و حتی برخی از نخبگان سیاسی که بعضاً جزء معتمدین نیز هستند، بحث مذاکره را با خوشبینی، حلال مشکلات می دانند و بدبینی به آمریکا را با تردید می نگرند، مقام معظم رهبری با راهبرد نرمش قهرمانانه و مجوز به رییس جمهور قابل اعتمادی که به مذاکره امیدوار است، یک بازی دو سربرد را برای ایران رقم می زند:

1-  در صورتی که آمریکا و غرب فرصت این نرمش را مغتنم بشناسند و حاضر به تکریم حقوق مسلم و استقلال ایران بشوند، عملاً در کنار احقاق حقوق ایران، تحریم ها نیز می شکند و به خصوص که این شعار می تواند خط وحدت در بین دشمنان را دچار چالش نماید.

2- در صورتی که آمریکا این نرمش را مغتنم نشناسد و دچار غرور و یا کج فهمی شده و احساس کند ایران در اثر ضعف دچار عقب نشینی شده است، همانطوری که مقام معظم رهبری و شخص آقای روحانی بیان کرده اند، ایران هرگز حاضر نخواهدبود اصول را فداکند و در این صورت است که برگ جدیدی از شناخت مردم از کینه توزی همیشگی آمریکا ورق خواهد خورد و آنان که چاره حل مشکلات را در خارج جستجو می کنند، همدل با اهالی مقاومت و پایداری، به توانایی داخل کشور و تقویت آن متمرکز خواهند شد و چه بردی برای ایران بالاتر از این که تولی با خط مقاومت و تبری از خط آمریکا و ایادیش، منسجم تر گردد.

این مطلب در 8 دی و عمارنامه منتشر گردید.

مطلب مرتبط: نرمش قهرمانانه، حاصل تغییر شعار یا شرایط؟

برچسب های مرتبط: حسن روحانی   سیاست خارجی    مقام معظم رهبری     رابطه ایران و آمریکا    نرمش قهرمانانه

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/6/28
6:32 ع

 

در شرایطی که رهبر معظم انقلاب واژه های "انعطاف هنرمندانه، نرمش قهرمانانه و مانور هنرمندانه" را در کنار عباراتی مانند "ممنوعیت عبور از خطوط قرمز و بازگشت از راهبردهای اساسی و پافشاری بر اصول" بکار بردند، برخی این مسئله را به نوعی عقب نشینی تعبیر و در واقع تحریف می کنند، تدبر در سخنان مقام معظم رهبری در خصوص دیپلماسی دولت یازدهم، چند مسئله را به ذهنم متبادر می سازد که مختصراً تقدیم می کنم:

1- نرمش قهرمانانه و انعطاف هنرمندانه در شرایطی معنی می یابد که نه از عزت کشور و نه از اصول انقلاب چیزی کاسته نشود و به موازات این مسائل، مصالح کشور نیز تأمین گردد و این هرگز به معنی عقب نشینی نباید تلقی گردد.

2- اصرار مقام معظم رهبری بر پافشاری بر اصول و آرمان ها، همواره در کنار واژه ی "واقع بینی" صورت گرفته است و هرگز مقام معظم رهبری آرمانگرایی مطلق و بدور از واقعیت را مد نظر قرار نداده است.

3- در حالی که واقعیت گرایی و آرمان گرایی در کنار هم قرار دارند، شرایط و واقعیت های پیرامون ماست که بهترین راه تحقق آرمان ها را محقق می سازد، یقیناً عدم شناخت از واقعیت ها، نمی تواند به روشی برای رسیدن به آرمان ها منتج شود.

4- واقعیت کشور ما این است که هم اکنون کشور ما در یک نمایش قدرت بی سابقه قرار دارد، با برگزاری پرشور انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و اثبات دروغگویی مدعیان فتنه و افزایش وحدت و همدلی نیروهای انقلاب با خطوط مختلف سیاسی، و تحقق حماسه سیاسی، قدرت داخلی افزایش یافته است و با مسائلی که در خصوص سوریه در منطقه رخ داد نیز قدرت خارجی ایران بر همه اثبات شده است، اکنون ایران در منطقه پیروز اول جنگ با آمریکا، ترکیه، عربستان و .... است و موقعیت والای ایران این اجازه را نمی دهد که کسی به خصوص دشمنان، فکر ذلت و عقب نشینی ایران را به خود راه دهند.

5- در حالی که واژه های مذاکره، نرمش و انعطاف در دیپلماسی دولت به وضوح تکرار می شوند، مقام معظم رهبری این واژگان را با صفاتی مانند قهرمانانه و هنرمندانه محدود نمودند تا موجب عدول از اصول نگردد و این عبارات بهترین روش هدایت دولت در کنار حمایت منطقی به شمار می رود.

این مطلب در 8 دیمنتشر گردید.

برچسب های مرتبط: دولت   سیاست خارجی    مقام معظم رهبری    رابطه ایران و آمریکا    نرمش قهرمانانه

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/5/31
12:19 ص

 

با شروع کار کابینه یازدهم، مقامات ارشد دولت، از اولویت های اقتصادی شان نام می برند، برخی مبارزه با تورم، برخی اشتغال و برخی تولید و برخی حل تحریم ها را مهمترین محور حل مشکلات اقتصادی معرفی می کنند، شاید برخی بگویند که همه ی اینها در کنار هم قابل جمعند و می توانند درکنار هم در اولویت قرار داشته باشند، در حالی که این مسئله میسر نیست، چرا که تضادها و تنگاهایی ایجاد می شود که دولت مجبور خواهد بود بین دو یا چند اولیت، یکی را بر دیگران مقدم بداند و آن که باید بر همه مقدم باشد یقیناً تولید است، به دلیل همین اولویت بود که نام پارسال شد "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی"، نظر رهبر معظم انقلاب هم اولویت دادن تولید است و این تولید ملی است که هم نیروی کار را حمایت می کند و هم موجب افزایش سرمایه ملی می شود.

مقام معظم رهبری در جملات متعددی به اهمیت و اولویت تولید ملی پرداختند که برخی از فرازهای آن را تقدیم می کنم:

ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانی حمایت کنیم؛ از سرمایه‏ سرمایه ‏دار ایرانی حمایت کنیم و این فقط با تقویت تولید ملی امکان‌پذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلی صنعتی و کشاورزی است. سهم سرمایه‌‏داران و کارگران، تقویت چرخه تولید و اتقان در کار تولید است و سهم مردم - که به‌نظر من از همه اینها مهم‌تر است - مصرف تولیدات داخلی است.

اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله ی تورم حل خواهد شد؛ مسئله ی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده ی این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. 

 اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهی و هوشمندی خود، با همراهی و کمک مسئولان، با برنامه ریزی درست بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالش هایی که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه ی کامل و جدی پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله ی تولید ملی، مسئله ی مهمی است. 

ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانی حمایت کنیم؛ از سرمایه ی سرمایه دار ایرانی حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملی امکان پذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلی صنعتی و کشاورزی است. سهم سرمایه داران و کارگران، تقویت چرخه ی تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همه ی اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلی است. ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، برای خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالایی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی بجد پرهیز کنیم؛  

آری، تولید بر اشتغال مقدم است چون آن هنگام که اشتغال را بر تولید مقدم کردیم، تولیدمان بی کیفیت و صنعتمان فرسوده شد چون صنعت باید فقط اشتغالزایی می کرد و آن با دستگاههای قدیمی و فرسوده بود که محقق می شد.
بازهم، تولید بر اشتغال مقدم است، چون اشتغال پایدار با تولید مناسب میسر است نه با تولید بی کیفیت و ضایعاتی و کم بازده. اکثر کارگاه هایی که در نتیجه ی اولویت دادن اشتغال بر تولید، احداث شدند، خیلی زود در اولین نسیم رقابت، تعطیل شدند.
تولید مناسب اشتغال غیرمستقیم مناسب هم ایجاد می کند چون افزایش حمل و نقل و فروش و خدمات پس از فروش را ایجاد می کند.
تولید بر مبارزه با تورم مقدم است چون وقتی به خاطر جلوگیری از تورم، نقدینگی به تولید کننده ندادیم، به خاک سیاه نشست و حتی نتوانست مواد اولیه اش را بخرد. و اینکه این تولید است که تورم را به صورت اصولی کاهش می دهد چون عرضه و تقاضا را تنظیم می کند و هیچ کالایی دچار جهش در قیمت نمی شود.
تولید بر حمایت از نیروی کار مقدم است چون اگر تولید نباشد، یعنی نیروی کار نیز بیکار می شود و چه حمایتی بالاتر از حفظ کار وجود دارد.
تولید اگر چه به حمایت نیاز دارد، اما برای دولت درآمد مالیاتی ایجاد می کند تا چرخ دولت بچرخد بی آنکه نفت را خام بسوزاند.
تولید بر یارانه مستقیم اولویت  دارد چون موجب پویایی جامعه و ارتقای اخلاق در جامعه می گردد.
تولید از مبارزه با بی اخلاقی ها کم اهمیت تر نیست، چون بیکاری است که مادر گناهان است و بیکاری به وسیله ی تولید از بین می رود.
تولید از وام ازدواج مهم تر است چون ازدواج با وام انجام می شود ولی با درآمد است که پایدار می ماند.
تولید از تحصیل مهمتر است چون تحصیل کننده ی بی تولید باید برود سیگار بفروشد و تاکسی براند و تولید کننده ی بی سواد به خانواده و  کشورش عزت می بخشد.
تولید از مستحبات واجب تر است چون ایمان واجب تر از هر چیز است و مولد نبودن یعنی فقر و فقر یعنی بی ایمانی.
تولید از اکتشاف نفت و معادن مهم تر است، چون جامعه ی بی تولید یعنی سرمایه ی درونی مردم استخراج نشود و این از نداشتن نفت و گاز بسی تلختر است.
تولید یعنی حل مشکلات روانی جامعه، یعنی احساس مفید بودن، یعنی روحیه مضاعف، یعنی نان بازوی خود را خوردن، یعنی افزایش ازدواج و کاهش طلاق، یعنی کوری چشم دشمنان، یعنی خداحافظی با تحریم ها، یعنی اقتدار ایران، یعنی آینده ی روشن، یعنی تدبیر، یعنی امید. 

مطلب مرتبط: سه انتقاد از برنامه دکتر ربیعی+پیشنهاد

برچسبهای مرتبط: دولت     اقتصاد    تولید    تحریم    مقام معظم رهبری    اقتصاد مقاومتی   اشتغال   تورم    تولید ملی

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود. 


nazokbin

92/5/25
10:38 ص

در این چند روزی که مجلس به بررسی کابینه پرداخت، مطالب مختلفی از سوی نمایندگان و وزرای پیشنهادی مطرح شد و برخوردهای جاری بین نمایندگان و وزرا، جز معدود مواردی که آن هم با عذرخواهی تمام شد، در تمام موارد به صورت آرام و در فضای تعاملی صورت گرفت که در نهایت این فضا موجب شد تا 15 نفر از 18 نفر وزرای پیشنهادی رییس جمهور حائز رأی اعتماد مجلس شوند که مختصراً تحلیلی از مسائل این چندروز را تقدیم می کنم:

عدم موفقیت در اخذ اعتماد نمایندگان وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی از چند مسئله نشأت می گرفت، یکی این که این دو نفر در حوادث فتنه 88 نقش آفرینی مستقیم، طولانی مدت و مستندی داشتند و دیگر این که این وزارتخانه ها به صورت مستقیم با آینده سازان این کشور ارتباط داشته و به این لحاظ از اهمیت بالایی برخوردارند و دیگر این که وزارتخانه هایی هستند که در ایجاد تنش و نارضایتی در مسائل کشور پتانسیل بالایی دارند که حوادث تلخی مانند کوی دانشگاه در آن حیطه رخ داده بود و در نهایت این که نیاز مبرم کشور و توصیه های اکید رهبری در خصوص لزوم ادامه ی روند پیشرفت علمی کشور بود که نباید تحت هیچ مسئله ای تحت الشعاع مسائل سیاسی و یا هر جریان دیگری قرار گیرد.

عدم اعتماد به وزیر پیش نهادی وزرش و جوانان نشان داد که مسئله ی تجربه و آگاهی وزرا از حوزه ی کاری برای اکثریت نمایندگان مجلس، نقش اصلی و مهمی را ایفا کرده است و واگذاری این بخش از کشور (که در شرایط نسبتاً مطلوب و در حال رشد است) به فردی که به شدت سیاسی و فاقد تجربه ی ورزشی است، موجب سیاسی شدن بیشتر فدراسیون ها و هیأت مدیره های باشگاه ها و عقب رفت می گردد که به همین لحاظ مجلس به آقای سلطانی فر به عنوان وزیر ورزش و جوانان رأی اعتماد نداد.

آرای اعتماد مجلسیان به کادر اقتصادی دولت بیش از حد انتظار بود، اگر چه وزیر امورخارجه به ظاهر جزء وزارتخانه های اقتصادی نبودند ولی با توجه به شعارهایی که آقای روحانی در خصوص مباحث مربوط به تعامل و مذاکرات در حل مشکلات اقتصادی داشتند، ایشان را نیز در قالب تحقق برنامه های اقتصادی دولت قرار می داد. از یک سو بالاترین رأی را وزیر اقتصاد (آقای طیب نیا) گرفت و از یک سو افرادی که انتقاداتی (به لحاظ مواضع غیرشفاف در فتنه و یا در سلامت اداری حوزه ی فعالیت شان) به ایشان وارد بوده و احتمال قوی رأی عدم اعتماد به ایشان پیش بینی می شد نیز موفق به اخذ رأی گردیدند که این مسئله 3 دلیل مهم داشت: یکی این که دولت هر چه زودتر، شروع به اجرای تعهدات و برنامه های اقتصادی اش نماید، دیگری این که دولت بهانه ای برای عدم موفقیت در اجرای برنامه ها و تعهدات و مقصر گرفتن دیگران نداشته باشد و در نهایت این که درخواست آقای روحانی در خصوص برخی از وزرای پیشنهادی مانند زنگنه در حدی بود که گویی عدم اعتماد به ایشان مصادف با شکست برنامه های اقتصادی دولت و نداشتن نیروی معادل و حتی نزدیک به معادل تعبیر می شد که همین فضای احساسی که آقای روحانی در خصوص برخی از این وزرا ایجاد می کرد، موجب رأی اعتماد نهایی ولی کم شمار به ایشان گردید.

یکی از مسائل دردناک این چند روز این بود که متأسفانه بعد از کمتر از 4 سال از فتنه ی 88 و آن همه حوادث و درس ها و عبرت های تاریخی، عده ای از نمایندگان مجلس و دولت حتی حاضر به بکار بردن واژه ی فتنه نبوده و اساساً آن را منکرشده و یا بسیار کوچک و هم ارز و درعرض مسئله ی کهریزک معرفی می کنند، ناراحت کننده ترین این مواضع آنجایی بود که رییس جمهور کشور در سخنانی غیرمتعادل، لشکرکشی های خیابانی را معادل و در کنار زندان کهریزک قرار داد، توضیح این که حقیر در این وبلاگ در مطالب متعدد برخورد قانونی و سخت گیرانه با مقصران کهریزک و موارد مشابه آن مانند ستار بهشتی را مطالبه کرده ام و در این خصوص هیچ مصلحت سنجی را برای کنترل خودسری ها صحیح نمی دانم اما به راستی به فرموده ی رهبری، مسئله ی کهریزک در کنار مسئله ی فتنه تنها به عنوان یک فرع است.  بحث لشکرکشی خیابانی که براساس مستندات و شواهد مشخص داخلی و خارجی به صورت برنامه ریزی شده به سمت کودتای مخملی (رنگی) پیش می رفت، هرگز با بحث کهریزک قابل مقایسه نیست که به نظر می رسد آقای روحانی با این سخنان خود، قصد کوچک کردن گناه افراد دخیل در فتنه را داشت که آرای قاطبه ی نمایندگان مجلس اثبات کرد که نسبت به فتنه حساس بوده و از بکارگیری افراد موثر بر فتنه در پستهای حساس اصلاً استقبال نمی کنند.

در مجلس یکی از مواردی که رییس جمهور و موافقان با وزرای متهم به دخالت در فتنه بیان می کردند این بود که با حسن ظن نسبت به این افراد به ایشان رأی اعتماد داده شود ولی ای کاش دعوت کنندگان به این حسن ظن، یکبار هم از اصحاب فتنه و دوستانشان نیز در 4 سال پیش چنین درخواستی می کردند تا نسبت به نظام و رهبری و شورای نگهبان و برگزارکنندگان و ناظران قانونی و محلی انتخابات حسن ظن داشته باشند! به راستی کدام مستحق تر به حسن ظن بودند؟!! نظام یا کسانی که در فتنه نقش داشتند؟!!!

پیام کلی و نهایی بحث اعتماد به کابینه را جز در تعامل مجلس با دولت نمی توان تفسیر نمود، به راستی مجلس حداقل ممکن از وزرا را با رأی اعتماد رد نمود و اگر رویه ی معمول مجلس در این دولت نیز تکرار می شد، یقیناً تعداد بیشتری از وزرا حائز اکثریت آرا نمی شدند که این مسئله همت عالی دولت را طلب می کند تا هرچه سریعتر به فکر اجرای تعهداتی از قبیل شروع آثار قابل مشاهده در مباحث اقتصادی و پرهیز از سیاسی کاری ها و رفتارهای معتدل و البته اثبات ادعای تبعیت از ولایت فقیه گردد که جناب روحانی این مسئله را برای خودش و تمام وزرا بارها فریاد کرد.

بحث نهایی این که امیدوارم آقای روحانی رویه ی اشتباه خودشان را در تطهیر گناه فتنه گران ادامه نداده و در تحلیل های خود دچار اشتباهی مهلک نشوند و گمان نکنند که مثلاً حدود 51 درصد مردم کشور که به ایشان رأی داده اند، گناه فتنه گران و نابودکنندگان منافع کشور را فراموش کرده اند، امیدوارم که آقای روحانی عزیز، آرای مردم به تعادل را، به نفع افراطیون و فتنه گران کشور مصادره ننمایند و این که مباحثی مانند بخشش فتنه گران نیز مانند بحث مذاکره و تعامل با آمریکا، پیش از این که به رییس جمهور بازگردد، به نظر مستقیم رهبر معظم انقلاب بستگی دارد ولاغیر. 

برچسب های مرتبط: مقام معظم رهبری    دولت    حسن روحانی    فتنه    مجلس و دولت   مجلس

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود. 


nazokbin

92/5/21
10:54 ع

آقاجان، می خواستم از غصه ام، قصه ای بنویسم که چگونه دیروز ساکت فتنه را منکر شدند و امروز فتنه را انکار می ورزند، دیدم که قِصه ی من کجا و غصه شما کجا! این همه از فتنه 88 گفتید تا عمارهایتان، همین جوان های بسیجی و افسران جنگ نرم، فضای حقیقی و مجازی را از رجس فتنه گران زدودند و چقدر شیرین بود که با این همه فتنه گر و فتنه دوست و ساکت فتنه، فتنه به دست جوانانت و رویش های نازک انقلاب مهار شد و امروز در مجلس شورای اسلامی چقدر تلخ بود که دیدیم برخی که باید نماینده ملت و مطیع رهبر باشند، چگونه بنده ی چاپلوسی شدند و چگونه فتنه را توهم خواندند، تو گویی اصلاً در تقویم ایران، سال 1388 را بالکل با فتنه و 9 دی اش ندیده اند، سالی که غبار دروغ در فضای فتنه بر سیمای باصفای انقلاب نشسته بود و دل رهبری و مردم خون بود از توهین ها و جسارت هایی که به ائمه و انقلاب و ولایت فقیه و رأی مردم می شد، ولی این کابوس لعنتی به بیداری 9 دی تمام شد و امروز برخی که در آن کابوس نقش اول، مسبب و مباشر را داشتند، آن را چه زشت، توهم می خوانند و فتنه گران را افرادی که از بس پاکند در هیچ دادگاهی محکوم نشده اند!!! در صورتی که این افراد اگر محاکمه نشدند، یکی از دلایلش همین آشکار بودن جرمشان برای هر کودکی بود و دوم هم این که در این محاکمات ادای مظلومان را درنیاورند.

آقاجان! چقدر بزرگواری و تیزهوشی شما برای اصحاب فتنه سنگین آمد که با صبر و حوصله گذاشتید غبارها بنشیند و با پرهیز از عجله، نگذاشتید پهلوان پنبه های دروغگوی فتنه، خودشان را به جای پهلوانهای واقعی و آزادی خواهان خدایی این ملت جا بزنند و امروز، در حالی که حتی کلاغها هم به حد مترسک روی این پهلوان پنبه ها حساب نمی کنند، دوستان همان کمتر از مترسک ها، معترضان به باعثان، بانیان و حامیان فتنه را متهم به متوهم بودن می خوانند!! و این توهین نه تنها تحریف تاریخ و توهین به شعور ملت است که ناشکری مطلق در برابر بزرگواری و متانت رهبری نظام است، شنیدن و دیدن این خزعبلات و ناسپاسی های امروز برخی نمایندگان برای ما که فتنه را با گوشت و پوست و استخوان مان درک کردیم، برای ما که خنده ی موذیانه آمریکا و ایادیش را زیرچشمی می نگریستیم، برای ما که حرمت مردم را بازیچه ی دروغگویی مشتی فتنه گر می دیدیم، برای ما که صدای هل من ناصر ینصرنی و أین عمار شما را از وسط میدان می شنیدیم، برای ما که شما و انقلاب را ملقب به متقلب می دیدیم، بسیار سنگین بود و اگر چه همین ها برای ترکیدن بغض مان کافیست ولی آن گاه که به یاد می آورم شما در این 4 ساله از دوستان سست عنصر و نادان و دشمنان کینه توزتان چه کشیده اید، به راستی درد خودم را فراموش می کنم، آقاجان! به یقین می دانم ظرفیت، صبر و بصرتان به مراتب بیش از من وامثال من است و این تنها دلخوشی ام است، ولی این را نیز می دانم که علم شما از مشکلات و مسائل کشور و نقشه های دشمنان داخلی و خارجی و سست عنصری و بی وفایی مدعیان، به مراتب بیش از درک امثال من است، آقاجان! به حقیقت شما را نائب امام زمان می شناسم و به سربازی شما که نه! حتی به سربازی سربازان راستینی چون سید حسن نصرالله افتخار می کنم، آقاجان! بمان و غصه نخور و ببین که چگونه رویش های انقلاب در محضرتان بصر و صبر و جهد را مشق خواهند کرد و عَلمِ انقلاب را محکم تر از همیشه بر کره ی زمین خواهند کوبید.

این مطلب در سایت مشرق نیوز و فریاد گیلان منتشر گردید.

برچسب های مرتبط: مقام معظم رهبری    دولت    حسن روحانی    فتنه    مجلس و دولت

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود. 


nazokbin

92/5/7
4:10 ع

افسران -  آیا مشی استاد مصباح برخلاف کلام رهبریست؟! پس از سخنرانی شیوای مقام معظم رهبری در خصوص جایگاه و رابطه ی تکلیف گرایی و توجه به نتیجه، برخی افراد به جای درک دقیق جمله به جمله ایشان، یک جمله در میان جملات ایشان را مورد بزرگنمایی قرار می دهند که حقیر ابتدا عین جملات ایشان را  در این خصوص تقدیم می کنم و سپس با تبیین کامل آن سعی می کنم یک تحلیل جامع و غیر سلیقه ای ارائه کنم:

آیا این جمله (ما به دنبال تکلیف هستیم) بدین معنا است که امام با وجود آن سختی ها و زحماتی که سالها متحمل شده بودند، دنبال نتیجه نبودند؟ قطعاً چنین چیزی صحیح نیست.

تکلیف گرایی صحیح آن است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب براساس تکلیف عمل و از کارهای ضدتکلیف و نامشروع پرهیز کند.

انسانی که برای رسیدن به نتیجه براساس تکلیف عمل می کند، اگر به نتیجه مطلوب هم نرسد، احساس پشیمانی و خسارت نمی کند. 

تکلیف گرایی هیچ منافاتی با دنبال نتیجه بودن، ندارد. 

فعال دانشجویی آرمانخواه که واقعیات را هم می بیند، در هیچ شرایطی، چه هنگام پیروزیهای شیرین و چه هنگام هزیمت های تلخ، دچار احساس انفعال و یأس و بن بست نمی شود زیرا در آرمانخواهی صحیح و واقع بینانه، بن بست وجود ندارد. 

توقع من از دانشجویان عزیز این است که همواره و در هر شرایطی، با نگاه واقع بینانه به دنبال آرمانها باشند. 

در جملات مقام معظم رهبری چند عبارت خیره کننده هست: نتیجه، تکلیف، واقع بینی، آرمان خواهی، پرهیز از کارهای ضدتکلیف و نامشروع

این عبارات اگر چه یکی نیستند ولی با یکدیگر نه تنها منافاتی ندارند بلکه حتی با یکدیگر در ارتباط و تعامل ند اما این ارتباط به صورت عرضی نبوده و بعضاً برخی از این موارد در سطح بالاتری قرار دارند.

آرمان چیزی است که بهترین شرایط را شامل می شود، شرایطی که در آن حق بر باطل غالب شود و هیچ ظلمی صورت نگیرد، شرایطی که دستورات الهی به صورت کامل در جامعه جاری شود و تمام روابط بشری و اجتماعی بر اساس مناسبات الهی و اخلاقی شکل گیرد.

واقع بینی یعنی بین حقایق و واقعیت ها تفاوت قائل بود، واقعیتها وضعیت موجود هستند و حقایق همان آرمانها که باید به آنها نیل کرد، اما معمولاً بین آرمانها و واقعیتها فاصله ی زیادی وجود دارد که این فاصله می تواند موجب دست کشیدن از آرمانها و یا انحراف از آنها شود و اینجاست که تعریف هدف و نتیجه اهمیت می یابد.

نتیجه چیزی است که باید تعیین کرد، طوری که قابل تحقق باشد واین یعنی هدف را باید با توجه به آرمانها و با درک واقعیات انتخاب کرد. نتیجه لزوماً به معنی رسیدن به آرمان نیست بلکه هر پله از حرکت به سمت آرمان را می توان به عنوان یک هدف و نتیجه تعریف کرد.

تکلیف گرایی یعنی همه ی این مفاهیم را به صورت صحیح باهم تلفیق کنیم، یعنی به آرمانها معتقد باشیم و به سمت آنها حرکت کنیم و برای رسیدن به آنها اهداف و نتایج قابل حصول تعریف کنیم و در این قابل حصول بودن واقعیات جامعه و امکانات و ظرفیت ها را در نظر بگیریم. نکته ای که در مورد نتیجه و هدف مهم است، این است که مسیر رسیدن به این اهداف و ابزارهای مورد استفاده هرگز نباید با آرمانها در تضاد باشند و این یعنی اگر چه رسیدن به آرمان یک اصل بلند مدت است اما استفاده از ابزارهای مبتنی بر اصول، یک اصل همیشگیست و در همین رابطه رهبری نیز چنین فرمودند که "تکلیف گرایی صحیح آن است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب براساس تکلیف عمل و از کارهای ضدتکلیف و نامشروع پرهیز کند".

خیلی از کسانی که این سخنان مقام معظم رهبری را متوجه استاد مصباح و مشی جبهه پایداری در انتخابات های اخیر می دانند، به دلایل زیر اشتباه می کنند:
1- که نظر مقام معظم رهبری همواره و در تمام انتخابات ها اصرار بر شناسایی اصلح و رأی دادن به او، فارغ از ترس از نتیجه داشته اند.
2- مقام معظم رهبری خودشان مردم را به مشورت گرفتن از علما و بصیران تشویق می کردند و علما را به مشورت دادن و حضور در این عرصات توصیه می کردند.
3- این سخنان هرگز تناقضی با مشی استاد مصباح ندارد، یعنی همانطوری که مقام معظم رهبری می فرمایند نتیجه گرایی با تکلیف گرایی منافاتی ندارد، به همان شکل هم خودشان می فرمایند که همیشه نمی توان به نتیجه رسید، ولی همین حرکت به سمت نتیجه اگر صورت گیرد کافیست تا احساس پشیمانی و خسران نداشته باشیم.
4- بحث دیگر بحث آرمانهاست، تأکید بر آرمانها و رسیدن به آنها نشان می دهد که نباید اهداف و ابزارهای تعیین تکلیف از آرمانگرایی زاویه ای داشته باشند، نمی توان با سیاست بازی و دغل کاری مدعی شد که تکلیف گرایی را بر اساس نتیجه گرایی دنبال می کنیم، نمی توان گفت که با تسلیم و سازش در برابر جبهه کفر و نفاق می خواهیم به تکلیف عمل کنیم، نمی توان ادعا کرد که با تضییع زحمات دیگران و سیاه نمایی و تهمت می خواهیم به نتیجه  و تکلیف نائل شویم.
5- خود استاد مصباح بهترین تبیین را در خصوص نظرشان در مورد تکلیف و نتیجه دارند که می توانید در "«ما مکلفیم به وظیفه؛ نه نتیجه» یعنی چه؟" بخوانید. 

مطالب مرتبط:
ابعاد تکلیف گرایی، آفت و درمان آن
تعریفی ساده از جایگاه نتیجه گرایی در تکلیف گرایی

برچسبهای مرتبط:  ولایت مداری     بصیرت    تکلیف گرایی     مقام معظم رهبری

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/4/13
3:29 ع

بحث تقلید یک بحث مترقی و منطقی است که در آن مومنان یا باید آگاه به حدود الهی باشند و یا باید از فرد آگاهی تقلید کنند و یا باید احتیاط را پیشه کرده و از سخت ترین احکام فقها تبعیت نمایند که با توجه به عدم امکان رسیدن به درجه اجتهاد برای همگان، عموم مومنان مکلف به شناخت و انتخاب مرجع تقلید و تقلید از اویند؛ با این فرض اگر قرار باشد در حکومت اسلامی، هر مرجع و هر مقلد، فتاوی و تکالیف خود را به همه سرایت دهد، عملاً انسجام و نظم در حکومت از بین رفته و حکومت دچار تفرق و بی قانونی می گردد که به همین لحاظ، جایگاه ولی فقیه فراتر از سایر مراجع تقلید تعریف گردیده است.

براساس قانون اساسی، سیاستهای کلی نظام توسط رهبری ترسیم می شود که بر اساس آگاهی و تسلط بر مسائل روز کشور و جهان و از مجرای دین مبین اسلام ارائه می گردد و اینجاست که نگاه دینی و فقهی ولی فقیه در حکومت تزریق می شود و این اصول و سیاستهای کلی به قوانین و مقررات و دستورالعمل های قوا، وزارتخانه ها و نهادهای مختلف تبدیل می شوند، به عنوان مثال وقتی سیاستهای کلی نظام در زمینه ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ می شود و یا قوانینی در این خصوص تصویب می گردند، به میزان التفات مسئولان و قانون گذاران به نگاه رهبری، اسلام در قوانین کشور جاری می شود.

از آنجا که بین فقها و علما، اختلافات فقهی وجود دارد، نظر ولی فقیه با نظر برخی دیگر از فقها در یک راستا قرار نمی گیرد و اینجاست که به اصل مسئله می رسیم، مسئله ای که در این سالها بارها مصداقهای آن ها را مشاهده کرده ایم و بعضاً به دلیل عدم دقت و توجه کافی نتوانسته ایم واکنش مناسب را از خود به نمایش بگذاریم.

در این مقال نمی خواهم اختلاف سلیقه فقها را با ولی فقیه نفی یا نکوهش کنم، بلکه بحث بر الزامات مدیریت حکومت و نحوه ی مواجه ی مقلدان و حامیان مراجع با نظرات ولی فقیه است. فرض کنید اپراتورهای مختلف مخابراتی براساس قوانین کشور و مجوز لازم از ولی فقیه در مناقصه ای شرکت کرده و پس از برنده شدن و نصب و توسعه ی تجهیزات، ناگهان فردی از یک یا چند مرجع تقلید دیگر استفتا می کند و ایشان نیز مکالمه ی تصویری را به دلیل کثرت ضررها نسبت به منافع، غیرمشروع اعلام می کنند و ناگهان یک موج رسانه ای از سوی حامیان یا مقلدان این مراجع راه می افتد تا جلوی مسئله را بگیرند، نمی خواهم بگویم که این گونه رفتارها چگونه اعتبار سرمایه گذاری در کشور را در زمینه های مختلف از بین می برد، بلکه مسئله مهم این است که چرا باید در برابر احکامی که اجتماعی هستند، از نظر ولی فقیه عدول کرد؟! آیا این ها تحمیل گری محسوب نمی شوند؟! آیا این رفتارها در تضاد با اصل ولایت فقیه به شمار نمی روند؟!

20 07 تصاویر صحنه پخش نشده شهادت حضرت ابوالفضل در مختارنامه

مثال دیگر نمایش تصویر حضرت ابوالفضل (ع) است. کارگردانی توانا آمده است  و حدود 10 سال برای ساخت سریال مختارنامه زحمت کشیده و برای تصویر برداری هر دقیقه از آن، یک روز کاری از یک گروه عظیم کاری و پرهزینه وقت گذاشته و با هزینه میلیاردی، سریالی موثر و ارزشمند و نفیس ساخته و شاه بیتش را در نمایش رشادت های حضرت عباس قرار داده و یقیناً این کار را با مجوز شرعی از رهبری انجام داده است که ناگهان استفتایی می شود و مرجع تقلیدی، پخش این بخش ها از سریال را با فتوایی تند و بازدارنده مانع می شوند، بازهم نمی خواهم در خصوص صحت این فتوا نظر بدهم و نمی خواهم بگویم که این چنین رفتارها چگونه مانع ورود هنرمندان وسرمایه گذاران، به عرصه های هنر ارزشی و اسلامی می شود، نمی خواهم بگویم که همین کارگردان که سریالهای امام علی (ع) و مختارنامه را ساخته، آدم برفی را هم ساخت ولی کمتر مورد تهاجم قرار گرفت، بلکه حرفم این است که به راستی آیا بهتر نیست که سوال کننده و منتشر کننده و جواب دهنده ی استفتائات، شأن حکومتی برخی شئون ولایت فقیه را بیشتر مورد احترام قرار دهند؟! آیا حال که رهبر معظم انقلاب اینچنین به نظرات سایر مراجع و مقلدانشان، احترام می گذارد باید توجیهی برای تحمیل گری به شمار رود؟!

امیدوارم که اشتباه برداشت نشود؛ حقیر نه صلاحیت و نه قصد زیر سوال بردن نظرات تخصصی فقها را ندارم، بلکه بحث یک مبنای عقلی وقانونی و شرعی است، باید پذیرفت که مراجع حکومتی مکلف به استفتا از تمام مراجع برای امور خود نیستند و این حکم و فتوای ولی فقیه است که اداره ی صحیح و منسجم و اسلامی امور اجتماعی و سیاسی کشور را همراه دارد. نمی توان گمان کرد که در هر مرحله از هر کار مهم اقتصادی، فرهنگ، اجتماعی و سیاسی، یک اختلاف فقهی بین یک مرجع تقلید با ولی فقیه موجب اخلال در امور کشور گردد که اگر چنین شود آن ولایت فقیه مد نظر امام خمینی که در امتداد ولایت رسول خدا بود نیز محقق نمی گردد.

نگاه و نظر فقهی و تخصصی رهبر معظم انقلاب به عنوان ولی فقیه در شاخه های مختلف اجتماعی مانند ورزشی، هنری، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... اینقدر مترقی و منبعث از احکام اسلامی است که به عنوان ولی فقیه برای سایر فقها و مقلدانشان نیز قابل احترام باشد، و این که اگر اختلاف نظری هست که حتماً هست این اختلاف فتاوا باید به دامنه مقلدان هر مرجع تقلید معطوف شود، نه به کل کشور، به راستی اگر غیر از این باشد، چه تفاوتی بین احکام حکومتی ولی فقیه در حکومت اسلامی با دستورات شاه در حکومت پادشاهی قائل خواهیم بود؟ باید توجه داشت، همانطوری که می توان از مرجعی غیر از ولی فقیه تقلید نمود، احکام اجتماعی و حکومتی ولی فقیه، حتی برای آنان که به اجتهاد رسیده اند و حتی مراجع تقلید نیز شرعاً و قانوناً لازم الاتباع است و نباید موضع گیری ها در قوانین اجتماعی و حکومتی به نحوی باشد که در راستای تضعیف ولی فقیه و انسجام جامعه ی اسلامی باشد.

این مطلب در سایت 8 دی منتشر گردید.

برچسب مرتبط:   مقام معظم رهبری

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/2/10
3:14 ع

مطلبی در سایت رجانیوز دیدم که حقیقتاً تکان دهنده بود؛ سید حسن نصرالله یک انقلابی جان برکف است که به واسطه ی شجاعتش تمام دنیا او را می شناسند، او عزیزان زیادی از جمله فرزندش را در راه اسلام و مبارزه با کفر تقدیم کرده و خود نیز جانانه در همین راه گام می گذارد؛ تولا و تبرای سید حسن نصرالله حقیقتاً مثال زدنیست، سیما و صدای او همانقدر که برای ما دلنشین است، برای کفار، صهیونسم و استکبار وحشت می آفریند.
همین سیدحسن نصرالله که به عنوان رهبر حزب الله، اسرائیل را بارها و بارها به زانو در آورده است، کراراً در برابر رهبر انقلاب بال خضوع به زمین سائیده است که یکی از موارد به یادماندنی اش مربوط به تصویر زیر است که دست رهبر انقلاب را در معرض میلیون ها چشم بوسید. این مطلب از این جهت درس آموز است تا ما و مسئولان مان بدانیم که چقدر در درک انقلاب، بصیرت، ولایت و ولایت مداری عاجزیم. خاطره و تصویر زیر شاید قبلاً به نظرتان رسیده باشد ولی حتی در اینصورت نیز، دوباره و چندباره ارزش انتشار و تأمل را دارد، کاش روزی نشود که هیچ رهبری حسرت چنین سربازی را بخورد و هیچ سربازی حسرت چنین رهبری را، کاش!
در ادامه عین مطلب و تصویر مزبور را جهت استفاده شما تقدیم می کنم:
رجانیوز: اولین جلسة کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه بود. پس از سخنرانی، هنگامی که آقا در حال عبور از سالن کنفرانس بود، سیدحسن نصرالله، خودش را به آقا رساند و دست ایشان را بوسید. برایم کمی تأمل برانگیز بود. یک روز بعد که به دیدار سیدحسن نصرالله رفتم، قضیه را پرسیدم.  

سیدحسن گفت: امسال رسانه‌های جهانی مرا به عنوان "مرد سال" نامیده‌‌اند و در کشورهای عربی نیز عنوان "موفق‌ترین رهبر جهان عرب" را به من داده‌اند. دیروز چون مراسم به طور مستقیم در جهان پخش می‌شد، مناسب دیدم به همه بگویم که من "سرباز" رهبر انقلابم.

برچسب مرتبط: ولایت مداری    مقام معظم رهبری      بصیرت

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/2/8
9:31 ع

آقای دکتر حداد عادل، رییس فراکسیون اصولگرایان مجلس در مورد موضوع هولوکاست گفت که موافق طرح این موضوع به گونه‌ای که آقای احمدی‌نژاد مطرح کرد، نبودم، موافق این نبودم که آقای احمدی‌نژاد اصل هولوکاست را انکار کند چون ما از انکار هولوکاست سودی نبردیم.

مدتی است آنهایی که زمانی جزء مدافعان پروپاقرص برنامه های مختلف سیاسی و اقتصادی دولت بودند، در انتقاد به همان برنامه ها که زمانی با سکوت و یا تقریر آنها را تأیید می کردند، گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند. یکی از مواردی که اخیراً مورد انتقاد حتی اصولگرایان و استکبار ستیزان قرار گرفته است بحث سیاست خارجی فعال احمدی نژاد و به خصوص طرح مسئله هلوکاست است که اخیراً از سوی دکتر حداد عادل و دکتر ولایتی بیان گردید. البته بیشتر کسانی که به سیاست طرح هلوکاست توسط احمدی نژاد انتقاد می کنند، عنوان مسئله را تکذیب هلوکاست می نامند و حال این که همگی یادمان هست که احمدی نژاد با دو سوال بحث هلوکاست را طرح می کرد یک سوال با پاسخ تایید هلوکاست و دیگری هم با رد آن.

من این مسئله را از چند جهت به صورت مختصر مورد بررسی قرار می دهم:

با توجه به این که اسرائیل طی دهه های اخیر خبیث ترین و عنود ترین دشمن ما بوده است، گمان نمی کنم اقرار به دشمنی با چنین دشمنی و برانگیختن نظرات جهانیان علیه او و حامیان او موثرترین و انقلابی ترین سیاست ممکن نبوده باشد، و این که طرح بحث هلوکاست موجب تضعیف پایگاه اسرائیل در نگاه ملت ها و حتی بسیاری از دولتها گردید تا آنجا که اسرائیل در پاسخ به این مسئله دست به اقداماتی زد که خود را تا مرز یک کشور دیوانه و جانی در نظر جهانیان مطرح نمود که نمونه اش را در کار مسخره شان در سازمان ملل شاهد بودیم.

برانگیختگی و آشفتگی اسرائیل در این مدت اینقدر زیاد شد که بارها در حملات و اقدامات وحشیانه خود علیه فلسطین و لبنان با شکست های چندروز مفتضح شد و میزان عصبیت در کشور اسرائیل در پی سیاست فعال خارجی احمدی نژاد در خصوص اسرائیل، این حرامزاده ی جغرافیایی را تا مرز اغتشاشات و اختلافات شدید درونی و حتی بروز شکافهایی با مسئولان دولت آمریکا پیش برد.

براساس قرآن کریم مسلمان نمی تواند اشداءعلی الکفار نباشد، آنهم علیه کفاری که شمشیرشان را در مقابله با انقلاب اسلامی، مردم، نخبگان و مسئولان از رو بسته اند، نه تنها طرح هلوکاست که حتی طرح دشمنی با اسرائیل نیز صحیح و قابل تمجید است.

بحث بسیار مهم دیگر این که یادمان نرود که اگر رییس جمهور تنها دوسوال را در مورد هلوکاست مطرح کرد، رهبر معظم انقلاب علناً اعلام حمایت از تمام دشمنان اسرائیل را به هر نحو ممکن اعلام کردند و امام خمینی و شهید مطهری نیز به صراحت در مقابل اسرائیل اعلام موضع شدید و حتی تهاجمی می کردند، پس چگونه منتقدان به مسئله طرح هلوکاست می توانند تناقض انتقاد خود را با مواضع صریح رهبران انقلاب اسلامی ایران در خصوص اسرائیل توجیه نمایند؟!

آنهایی که به سیاست های فعال احمدی نژاد در خصوص طرح مسئله ی هلوکاست انتقاد می کنند، بخش زیادی از مشکلات کشور را ناشی از آن مسئله و تحریم های ناشی از آن قلمداد می کنند و البته این مسئله نه تنها در منتقدان احمدی نژاد، که متأسفانه در خود احمدی نژاد نیز به چشم می آید و حال این که اگر در این میان اشتباهی رخ داده باشد عدم تناسب سیاست های داخلی و سیاست های خارجی دولت است.

اگر دولت آن قدر که در سیاست های خارجی خود فعال و مقاوم عمل نمود، همانقدر نیز در مسائل داخلی و اداره مملکت به مقاومت قائل بود، اکنون وضعیت طور دیگری بود. اگر ما همانطوری که در برابر تحریم بنزین عمل کردیم در برابر سایر تحریم ها نیز قوی عمل می کردیم، اکنون با همان ادامه ی طرح هلوکاست، این اسرائیل بود که در بحران های داخلی غرق شده بود نه این که ما مجبور بشویم مشکلاتمان را در نقاط قوتمان بجوییم!!

بحث بسیار مهم دیگر که یک بحث اخلاقی است، دقت در اظهار ندامت ها و برائت هاست. به کرار دراحادیث وارد شده است که کسی که در کار خوب دیگری خوشحال می شود در ثوابش شریک است و یا این که همان طوری که پشیمانی از گناه موجب پذیرش توبه و بخشش گناهان است، پشیمانی از کار صواب و ثواب نیز موجب زایل شدن اجر آن است؛ پس توصیه ی حقیر به بزرگان این است که انتقادهایی که از احمدی نژاد دارند را بر اساس انصاف طرح نمایند و موجب زایل شدن شخصیت و اعتبار دنیوی و اخروی شان نشوند.

برچسب های مرتبط:  مقام معظم رهبری  انتخابات    تحریم    اقتصاد مقاومتی     حداد عادل

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
کانون فرهنگی شهدا بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه