96/5/5
9:11 ع
علی لاریجانی: "آمریکا در پی عصبانی کردن ایران است. در دام تبلیغات آمریکا نیفتیم. رسانه ها اضطراب بلاوجه درباره مصوبه آمریکاییها ایجاد نکنند. این تحریمها تأثیر شایان ذکری در کشور نمیگذارد."
آقای لاریجانی! شما که این قدر عاقلانه نمیخواهید در دام آمریکا بیفتید، بگویید چرا آن وقتی که آمریکا در پی این بود که برجام را شتابزده تصویب و اجرایی کنید، 20 دقیقه ای آن را با این همه اشکال تصویب کردید که امروز به ابزاری علیه خودمان تبدیل شود که مجبور باشید بدعهدهای مکرر و بزرگ طرف مقابل را تا این حد توجیه نکنید! و چرا همانطوری که امروز رسانه ها را دعوت میکنید که اضطراب بلاوجه نداشته باشند ایشان را در روزهای بررسی برجام در مجلس به آرامش فرا نمیخواندید که برای هر روز تأخیر در تصویب برجام، خسارات میلیاردی را تیتر روزنامه هایشان نکنند؟! اصلاً فرض کنید مصوبه مادر تحریمها کم اثر و حتی بی اثر! بفرمایید که چرا باید در ازای تعهدات نقدی که انجام داده ایم، لب بر بدعهدیهای روز افزون طرف مقابل ببندیم؟! اصلاً همین که ترامپ اعلام میکند دیگر برجام را امضا نمیکند یا بعید است برجام را امضا کند چیست جز یک نقض بزرگ برجام و ایجاد مانعی بزرگ برای این که کشورها و شرکتهای دیگر برای تعامل با ایران راضی شوند؟! آیا همین یک نقض برای مانور کردن روی نقض برجام کافی نیست تا جهانیان بدانند که ایران حق دارد؟!! البته شاید شما راست میگویید! این تحریمها باوجود این که نقض صریح، فاحش و عمده برجام است ولی تقریباً اثری در برجام ندارد! چرا که خود برجام تقریباً اثر محسوسی در اقتصاد کشور ندارد که حالا بخواهد اثرش با این مصوبه یا سایر مصوبات و تهدیدات خنثی شده باشد!! شاید معنی دیگر حرفتان این است که ذات برجام و بدعهدیهایی که تا امروز از سوی آمریکا و غرب در اجرای تعهداتشان وجود داشته، کاری کرده است که عملاً اثر بدعهدیهای بعدی دیگر چندان به چشم نیاید، ولی اینها قطعاً نه تطهیر کننده نقش عجیب شما در ایجاد جنگ روانی برای تصویب چنین توافقی است و نه بزک کننده تحریمها و بدعهدیهای آمریکا و نه مجوزی برای این که در برابر بدعهدیهای صریح آمریکا بخواهید اقدام متقابل و متناظر انجام ندهید! در پایان نظر شما را به این جمله آیت الله جوادی آملی جلب میکنم که اگر ما تعهداتمان را در برجام اجرا کنیم و طرف مقابل اجرا نکند، این بردگی است و شما امروز در تصویب و اجرا و استمرار این سند بردگی نقش برجسته ای دارید.
95/11/25
9:31 ع
سخنرانی روحانی در 22 بهمن امسال حاوی مطالب عجیبی بود، ایشان به 3 پیامد برجام افتخار کردند که در واقع تنازل بودند و اگر مایه شرمساری تلقی نشوند، مایه افتخار هم نیستند. رئیس جمهور به واردات کیک زرد، صادرات آب سنگین و ارتقای رآکتور اراک افتخار کردند و این در حالی است که:
1- واردات کیک زرد افتخار نیست چرا که ما مجاز نیستیم بیش از 300 کیلوگرم اورانیوم غنی شده داشته باشیم و باید بیش از آن را بدهیم و به جایش کیک زرد (که ماده اولیه برای غنی سازی است) بگیریم؛ آن هم در شرایطی که 11 تن محصول (اورانیوم غنی شده) را در ازای 197 تن ماده اولیه (کیک زرد) از کشور خارج کردیم!
2- براساس برجام، افزایش آب سنگین کشور از 143 تن، نقض برجام است و از این رو ناچاریم مازادش را به هر شکلی و با هر قیمتی چه با فروش و چه مجانی از کشور خارج کنیم. اخیراً 11 تن آب سنگین را بدون مشتری و فعلاً به صورت مجانی به عمان فرستادیم تا شاید بعدها بتوانیم آن را بفروشیم و احتمالا در این مدت باید برای نگهداری آن، هزینه هم پرداخت کنیم!
3- دولت برخلاف شروط 9 گانه مقام معظم رهبری در اجرای برجام، بدون انعقاد قرارداد مطمئن برای بازطراحی و بازسازی قلب رآکتور اراک، آن را بتون کرد و هنوز هم نتوانسته است چنین قراردادی ببندند. روحانی فعلاً به ارتقای چیزی افتخار میکند که هنوز برای طراحیش قرارداد نبسته است! آن هم تغییراتی که رآکتور اراک نتواند اکسید اورانیوم طبیعی را مستقیماً به اورانیوم غنی شده تبدیل کند!
شاید علت این سخنرانی روحانی در 22 بهمن این است که برجام در رفع تحریمها، ممانعت از وضع تحریمهای جدید و گردش چرخ اقتصاد کشور تقریبا هیچ اثر قابل مشاهده ای نداشته باشد. در واقع او ناچار است با دستاوردسازی درباره تنازلهای هسته ای یا رفع سایه جنگ، یا استفاده از عباراتی مثل آفتاب تابان، ابر شتابان، هوای پاک و باغ سیب و گلابی، برجام و ادامه راه تنازل را توجیه پذیر نماید.
95/10/16
6:50 ع
علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و از حامیان اصلی برجام در مورد سخنان اخیر کریمی قدوسی گفت:
«آقای کریمی قدوسی در دوره قبل هم این عقیده را داشتند که “به نظر من مطالب محرمانه نیست و قابل افشاست” و این موضوع موجب شد که در تعامل کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و وزارت امور خارجه خدشهای ایجاد شود و عملا کمیسیون از اطلاعاتی که باید داشته باشد محروم شود./ در موضوع اخیر هم به رغم اینکه آقای کریمی قدوسی در جلسه حضور نداشت، ولی به گونهای مطلع شد./ وزیر خارجه در جلسه کمیسیون گفته بود که مطالبی را عنوان میکنم و تاکید دارم حتماً این موارد از قول من عنوان نشود و اگر عنوان شود به روال کار جاری وزارت خارجه به خصوص در عرصه هستهای ضربه میزند!!” اما این اتفاق روی داد و موجب شد ما عملاً یک بار دیگر در شرایط قبلی قرار بگیریم»!
بروجردی در سخنان فوق، مطالب کریمی قدوسی مبنی بر اعتراف ظریف به اعتماد اشتباه به جان کری را تلویحا #پذیرفته است ولی اصرار دارد که کریمی قدوسی نباید این مطالب را بیان میکرد! متأسفانه بروجردی بیش از این که بابت وضعیت بغرنج برجام و نقش خود در نادیده گرفتن محتوای کارشناسی جلسات کمیسیون برجام و منتقدان آن، نادم باشد و آن را #مایه_شرمساری خود بداند، #ذلیلانه از این که دیگر جلسات وزیر امور خارجه و کمیسیون امنیت ملی برگزار نمیشود ناراحت است!
نکته دیگر منطق اشتباه بروجردی و ظریف است که گویی اظهارات کریمی قدوسی باعث ضربه به کشور شده است! انگار نه انگار که ضربه به کشور را آنان به کشور زدند که با غرور و خودرأیی خود و نامحرم دانستن کارشناسان و مردم، هرچه خواستند در خفا، خفت پذیرفتند و فقط فخرش را مردم فروختند! و بیچاره مردمی که روحانی، ظریف، لاریجانی و بروجردی مسئولانشان هستند که حتی امروز که باید پاسخگوی خرابکاریشان در به هدر دادن سرمایههای کشور در ازای #تقریبا_هیچ باشند، در جلوت به برجامی که در خلوت از آن خجلند، آفتاب تابان، ابر شتابان، هوای پاک و باغ سیب و گلابی لقب میدهند!
95/9/30
8:36 ع
تمدید تحریم ISA باعث شد تا رئیس جمهور، وزیر امور خارجه را مأمور نماید تا مراحل اعتراض به نقض برجام را دنبال کند که برخی مسئولان این دستور را اشتباه، بی فایده و به ضرر کشور معرفی کردند که در پاسخ به این بزرگواران عرض میکنم:
1- چه بخواهیم و چه نخواهیم، هم کفه و هم زمان اجرای تعهدات به ضرر ما نوشته شده است و هم مکانیزم نظارت بر اجرای آنها به نفع ما نیست. در واقع مکانیزمی جز همین کمیسیون حل اختلاف برای ما تعبیه نشده در صورتی که برای طرف مقابل، شرایط بسیار متفاوت است، چرا که آژانس اجرای تعهدات هسته ای ما که غالباً به صورت نقد و به صورت پیشدستانه انجام شد را تحت نظارت دارد و به عنوان یک نهاد به اصطلاح بی طرف، میتواند به هر بهانه ای ما را ناقض برجام بشناساند، در صورتی که برای نقضهای طرف مقابل، این ماییم که باید مورد نقض را آن هم در کمیسیونی که ترکیب و مکانیزمش کاملا به ضرر ماست، اثبات کنیم! و اگر طرف مقابل نخواست این نقضها را نقض بداند، کنار کشیدن ما از برجام، به منزله نقض برجام از طرف ما تلقی شده و موجب بازگشت همان معدود تحریمهای رفع شده خواهد شد و ما در موقعیتی قرار خواهیم گرفت که هم برگ برنده های هسته ایمان را از دست داده ایم و دوباره برای آنها چند سال هزینه بدهیم و هم با بازگشت قطعنامه ها مواجه خواهیم شد!
2- از سوی دیگر، برجام راه واکنش متقابل دیگر را هم تقریبا به روی ما بسته است، یعنی برعکس خاصیت برجام برای طرف مقابل که برایشان راهکارهای زیادی برای خنثی کردن برجام آن هم بدون نقض صریح برجام قائل شده، برای ایران طوری سختگیرانه نوشته شده است که امکان فشاری که بدون نقض کردن برجام، منافع طرف مقابل از برجام را تحت الشعاع بگذارد به حداقل میرساند، این شده است که اکنون آمریکا میتواند با تحمیل تحریمهای جدید به هر بهنه ای و تمدید تحریمهای منقضی شده قدیمی و ترساندن کشورهای دیگر برای معامله با ما، برجام را برای ما در حد خسارت محض نگه دارد ولی ما پس از بتن ریزی ها و اوراق کردنها و اکسید کردنها و خارج کردنها، نهایت کارهایی که میتوانیم بکنیم، فشار ایمیلی و چیزی مثل همین تحقیق و بررسی درباره پیشران هسته ای باقی میماند که در این چند روز هم کاملا مشخص شده که فاقد بازدارندگی لازم در برابر نقضهای برجام از سوی طرف مقابل است.
3- امروز کاملاً مشخص است که آمریکا درپی افزایش تحریمها به بهانه های متنوع و واهی است و برجام حتی نتوانست جلوی تمدید تحریم ISA که بخشهایی از آن هسته ای است را بگیرد. لذا پیشنهاد میگردد:
الف- به وضوح و با صراحت نشان دهیم که ذلت اجرای یک طرفه تعهدات سنگین هسته ای و پذیرش نظارتهای آن را با وجود کارشکنیها، بدعهدیها، وضع تحریمهای جدید و باج خواهی های بیشتر نخواهیم پذیرفت و این به موضع گیریهای مستحکمتر دولتمردان درباره نترسیدن از بازگشتن به شرایط قبل از برجام نیاز دارد، باید توجه داشت که تکیه بیش از حد مسئولان کشور بر برجام، باعث شده آنها برجام را یک اهرم فشار و نقطه ضعف دولت بشناسند که این رویه باید هر چه سریعتر اصلاح شود.
ب- تمام سعی خود را بکنیم که همین مسیر اعتراض به نقض برجام مندرج در اثر (تمدید تحریم ISA) در متن برجام را به درستی و قاطعانه طی کنیم و از این نترسیم که احتمالا ورود به این مسیر در نهایت منجر به بازگشت قطعنامه ها خواهد شد و این احتمال را هم بدهیم که شدت عمل ما موجب شود آنها نیز کمی برای حفظ این توافق که به قول خودشان موجب امنیت خاطرشان شده است، تلاش کنند که عدم چنین حسی باعث شده است برجام مثل یک رابطه یک طرفه موجب درد سر ما گردد.
ج- بالاخره باید پذیرفت که راه رفع تحریمها، عقب نشینی همه جانبه از مواضع و منافع انقلاب نیست، بلکه این است که زهر تحریمها با اقدام و عمل در حوزه اقتصاد مقاومتی گرفته شود تا از جذابیت اعمال تحریم در نظر دشمن کاسته شود. باید بپذیریم که چاره ای جز تکیه بر توان داخلی، نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، منابع خدادادی گسترده، توان علمی بالا، ظرفیت قابل احیا و ارتقا در تولید و خودکفایی (به خصوص در حوزه محصولات استراتژیک) نداریم. این تنها راهی است که دشمن را از کارآمد دانستن تحریمها و استفاده بیمارگونه از این اهرم ناامید و منصرف میکند.
95/9/24
8:22 ص
محمد نهاوندیان ، رئیس دفتر رئیس جمهور:
«آمریکا باید متعهد به برجام باشد. مقامات سیاسی ما مرتب باید این موضوع را گوشزد کنند و مانند تصمیم غلطی که کنگره آمریکا گرفته که نقض برجام است، نظام ما واکنش متناسب را خواهد داشت. اگر آمریکا این غلط را بکند و اجرایی کند بعنوان نقض فاحش برجام برخورد خواهد شد.»
نباید امید به آمریکا داشته باشیم، ما در کنار دیپلماسی سیاسی، دیپلماسی فعال اقتصادی نیاز داریم! افراطیون در آمریکا با تصویب آن قانون در کنگره می خواهند فضای خوبی که نسبت به اقتصاد ایران پیدا شده را مخدوش کنند. انگیزه اتحادیه اروپا بعد از برجام برای همکاری با ایران بیشتر شده است، ما باید این شرایط مساعد را تبدیل به توافق و قرار داد کنیم تا فاصله اروپا با تصمیمات ضد ایرانی آمریکا بیشتر شود.»
در پاسخ به این اظهارات آقای محمد نهاوندیان میگویم:
1- متأسفانه رویکرد تقسیم بندی نقضهای برجام به نقض معمولی و نقض فاحش برجام به یک رویه تبدیل شده است و اصلاً علت این که آمریکا در قریب یک سالی که از برجام میگذرد بارها آن را نقض کرده است همین است که میداند در داخل کشور کسانی هستند که این نقضها را به هر شیوه ای توجیه میکنند و یا کوچک نشان میدهند چرا که حیات سیاسی شان به برجام بند شده است.
2- این که رئیس دفتر رئیس جمهور میگوید ما به دیپلماسی فعال اقتصادی نیاز داریم میتواند با دوهدف دنبال شده باشد، یکی این که اقرار میکنند دیپلماسی اقتصادیشان فعال نبوده است و دوم این است که القا کنند اگر تاکنون برجام منافع محسوسی برای ایران نداشته است، ناشی از ضعف دیپلماسی اقتصادی بوده است و نه ضعف برجام!
3- محمد نهاوندیان میگوید باوجود این که آمریکا تلاش کرده است فضای تعامل دیگران با ایران را پر ریسک و خطرناک نشان بدهد ولی ما باید با عقد توافق و قرارداد این تلاش را ناکام بگذاریم ولی نمیگوید که مسلماً اروپاییها نیز برای تعامل با ایران هم قیمتهایشان را بالا میبرند و هم ریسک معاملات را متوجه ما میکنند که این در صورت ناکامی برجام، خسارتهای بیشتری هم به کشور وارد خواهد کرد.
4- دولتمردان امروز از ناامیدی به آمریکا دم میزنند و دنبال جلب نظر اروپا هستند، و در واقع بر فرضیه 4 ساله شان خط بطلان میکشند، چرا که آقایان از ابتدا گفتند نتیجه رسیدن با اروپا، با پل زدن به کدخدایشان آسانتر است، ولی الان که از آمریکا ناامید شده اند میگویند ما باید نظر اروپا را حتی با وجود فشارهای آمریکا جلب کنیم!
95/9/21
8:47 ص
پس از این که چند مطلب در کانال عبدالرضا داوری درخصوص مواضع اولیه و جانبدارانه آقای مهدی محمدی درباره برجام منتشر گردید، ایشان متنی را تنظیم کردند و از آقای عبدالرضا داوری خواستند آن را نیز در کانالشان منتشر نمایند که آقای مهدی محمدی در بخشی از آن توضیح دادند که:
«با وجود اینکه تا لحظه آخر -و بدون شک بسیار بیش از سرجمع همه مدعیان نقد برجام- علیه این مذاکرات جنگیده بودم، عقیده داشتم حال که نظام توافق را با اکراه پذیرفته باید اجازه بدهیم تجربه ای که مدنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی از پذیرش برجام است در ذهن مردم شکل بگیرد.»
که حقیر جسارتاً این پاسخ را نمیتوانم بپذیرم، چرا که آقای محمدی صرفاً حرفهایی نزد که برجام پذیرفته شود، بلکه حرفهایی زد که به منزله تحسین برجام، دخالت رهبری در جزئیات و اصلاح آن برداشت میشد، عباراتی که بعدها و امروز از سوی منتقدان ایشان و منتقدان رهبری مورد سوءاستفاده قرار گرفت تا بگویند رهبری در جزئیات برجام دخالت کرده است، امری که خود شخص رهبری آن را قبلاً به صراحت تکذیب کرده بودند. پس حقیر موضع گیری آقای مهدی محمدی را یک تحلیل اشتباه میدانم که در برابر تحلیل استاد فؤاد ایزدی که از همان روز اول به اشتباهات مهلک برجام اشاره داشت، تحلیل اشتباهی را در روزهای اول به امثال من منتقل کرد، هرچند آقای مهدی محمدی خیلی سریع به اشتباه خود پی برد و موضع گیری خود درخصوص برجام را خیلی سریع اصلاح نمود.
آقای عبدالرضا داوری در پاسخ به متن آقای مهدی محمدی، پاسخی تحت عنوان «”قدرت” و دیگر هیچ» ذیل مطلب مهدی محمدی منتشر میکند که در بخشی از آن اینچنین میگوید:
«ماجرا اینگونه که جناب مهدی محمدی روایت میکنند، نبود! صاحب این قلم معتقد است که این رویکرد جناب محمدی و همفکرانشان بیش از آنکه به دغدغه “رشد آگاهی عمومی” متکی باشد به دغدغه “مصادره به مطلوب” برجام در آستانه انتخابات مجلس دهم مرتبط است. مروجان این رویکرد نگران بودند که کلید برجام، قفل مجلس دهم را برای “جریان سازش” بگشاید و تلاش کردند با حمایت از برجام، آن کلید را در جیب خود قرار دهند و البته به دلیل همین رویکرد و محاسبه “قدرت مدار”، حمایتشان از برجام نیز برای مردم “باور پذیر” نشد تا انتخابات هفتم اسفند 94 به کام “سازش گرایان” شیرین گردد. بر همین اساس حملات امروز جناب محمدی و دوستانشان به برجام نیز ناشی از رشدیافتگی آگاهی عمومی از ماهیت غیرقابل اعتماد امریکا طی یک سال اخیر نیست؛ ایشان دریافته اند که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96، چاره ای جز رقابت با حسن روحانی ندارند و چون روحانی نه “نهی پذیر” است و نه قابل “ردصلاحیت”؛ پس این بار به جای “حمایت از برجام”، فرمان “حمله به برجام” در دستور کار جناب مهدی محمدی و دوستانشان قرار گرفته تا با استفاده از فرصت حضور ترامپ در کاخ سفید، تنها کالای موجود در ویترین دولت حسن روحانی را کالایی بنجل و تقلبی نمایش دهند.»
این پاسخ آقای داوری به آقای مهدی محمدی اما یک اتهام بزرگ است، چرا که آقای مهدی محمدی تنها در اولین موضع خود در خصوص برجام، از عبارات «متوازن» و «ورود رهبری به جزییات» و «رفع ایرادات» را مطرح کرده بود و همان جا هم قبل از تمجید برجام گفته بود:
« زمانی کم و بیش طولانی لازم است تا همه ابعاد این متن روشن شود و بتوان درباره آن یک داوری بدون ابهام به دست داد…»
اما آقای عبدالرضا داوری گویا فقط تحلیل اول آقای مهدی محمدی را مبنا قرار داده و فراموش کرده است که ایشان در تحلیلهای بعدی در نقد برجام و در حالی که هنوز انتخابات مجلس دهم برگزار نشده بود، بارها در تلویزیون در نقد برجام حاضر شد و منطق حامیان برجام را به چالش کشید.
از آن جا که آقای عبدالرضا داوری که به خودش اجازه میدهد، چنین اتهام نا روایی را به آقای مهدی محمدی که واقعاً در جهت روشنگری تلاش بسیار کرده است و حتی هدف ترور دشمنان اسلام قرار گرفته است، وارد کند به ما نیز حق بدهد که براساس خط سیر مطالب متعدد وی در کانالش و نه به صرف یک یا دو مطلب درباره ایشان قضاوت کنیم:
به نظر من، آقای داوری بازوی رسانه ای غیر رسمی احمدی نژاد است که قرار است حرف بزند ولی به پای احمدی نژاد نوشته نشود، او از حامیان متعصب و سخت احمدی نژاد و مشایی است که در جریان سفرهای استانی احمدی نژاد و در عین هشدارهای متعدد مقام معظم رهبری به پرهیز از دوقطبی کردن جامعه، برای سفرهای استانی احمدی نژاد که توسط ستادهای خودساخته ایشان طراحی و منعکس میشد، مدام با تیترهایی مثل «قیام مردم زنجان»، «زنجان در انتظار قیام قسط» «قیام آمل»، «خیزش تاریخی مردم آمل»،… به دوقطبی سازی فضای جامعه پرداخت، آن هم در شرایطی که هنوز بیش از یکسال به انتخابات 96 مانده بود!
حرکت رسانه ای عبدالرضا داوری، صرفاً در او متوقف نمیشد، بلکه بسیاری از کانالها و رسانه های احمدی نژادی نیز عیناً همان تیترهای تحریک کننده و دوقطبی ساز و انتخاباتی را به کار گرفتند و تکرار کردند، تیترهایی که بعضاً در کنار مقایسه عکسهای استقبال از سفرهای استانی احمدی نژاد و روحانی، فضای دوقطبی را به شدیدترین حالت در می آورد و موجب موضع گیری حامیان روحانی و انتخاباتی شدن زودهنگام فضای سیاسی کشور نیز گردیده بود در صورتی که رهبری همواره بر پرهیز از انتخاباتی کردن زودهنگام فضای سیاسی کشور تأکید کرده بودند.
و اما وقتی که آقای احمدی نژاد به بهانه گزارش دهی به مقام معظم رهبری نزد ایشان میرود و تلاش میکند در پایان گزارش اینطور نتیجه گیری کند که استقبال مردم و خواست مردم نشان دهنده عطش ایشان برای حضور اینجانب است، با توصیه رهبری به عدم حضور به انتخابات مواجه میشود ولی همچنان مسئله را رسماً اعلام نمیکند و به همان شکل و سیاق به ادامه سفرهای استانی خود ادامه میدهد تا حدی که برخی مطلعین، مسئله توصیه رهبری را آشکار مینمایند تا جلوی این فضاسازی احمدی نژاد را بگیرند.
اما اتفاقی که می افتد این است که احمدی نژاد تا مدتی در برابر افشای نظر رهبری، سکوت اختیار میکند و هیچ نمیگوید تا امثال داوری به کسانی که این خبر را منتشر کرده بودند، تهمت دروغ و افترا بزند تا حدی که این تهمت ها پس از درس اخلاق امام خامنه ای با موضوع حفظ اسرار جلسات که سالانه بیان میشد، از سوی همین آقای داوری، با تیترهایی مثل «وعلیکم بالتوبه»، وارد فاز هجمه آشکار به امثال مهدی فضائلی و مهدی محمدی و یاسر جبرائیلی و… شد.
اما مقام معظم رهبری فردای جلسه درس اخلاقشان درباره حفظ اسرار جلسات، مسئله را علنی کردند و فرمودند:
«خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظهی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما شما شرکت کنید. این را گفتیم. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدمها هم، بخصوص آدمهایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند بیشتر و بهتر از دیگران میشناسیم. با ملاحظهی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد میشود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست.
این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایهی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو. انسان باید نصحیت کند. نصحیت یعنی خیرخواهی. من به جنابعالی که مثلاً آقای آشیخ عبدالعالی اسمتان است من باب مثال علاقهمندم. میدانم شما اگر وارد این مقوله شدی به ضررت است. به ضرر کشور هم هست. به شما میگویم وارد نشو. نمیگویم هم وارد نشو. امر و نهی نیست. حالا بعضی گفتند آقا دستور دادند، امر کردند، نه، گفتیم صلاح نمیدانیم. من صلاح نمیدانم. این چیز خوبی است. این چیز بدی نیست.»
که از این فاز هم رفتار آقای عبدالرضا داوری دیدنی بود، ایشان در 24 ساعتی که طول کشید تا آقای احمدی نژاد بجنبند و به نامه رهبری پاسخ بدهند، تبعیت از این توصیه را غیر الزامی دانست و پس ازنامه احمدی نژاد شروع کرد به انتشار تصاویری که بین مردم و احمدی نژاد، موانعی مانند دیوار، شیشه و فنس دارد و ذیل آنها از تیترهایی که احمدی نژاد را مظلوم نشان میداد استفاده کرد و در همین اثناء، مطالبی در خصوص اختیارات رهبری، نحوه انتخابات ریاست جمهوری، قانون اساسی، عدالت و… منتشر کرد که همگی حاکی از نارضایتی شدید داوری در این مسئله بود و در این فضا برای القای بیشتر مظلومیت احمدی نژاد، از عبارت «منع احمدی نژاد» استفاده کرد در صورتی که در فاز قبل، به افرادی که از این عبارت استفاده میکردند می تاخت و میگفت احمدی نژاد منع نشده، بلکه فقط توصیه به نیامدن شده است!
اما خط سیر سخنان عبدالرضا داوری در همین جا تمام نشد و او در خلال این مطالب چند برنامه دیگر را نیز دنبال کرد، به عنوان مثال، او مدام حامیان روحانی را با هشتگ «مهار دوگانه» تحریک کرد که چه نشسته اید که بعد از حذف احمدی نژاد، نوبت حذف روحانی است و از سوی دیگر شدت تاختن به رقبای روحانی را اضافه کرد و در خلال بیشتر مطالب سیاسی، اجتماعی، نظری و… تنها چند نتیجه معدود میگرفت، اول این که نباید مردم را از انتخاب افراد محروم کرد، دوم این که جز احمدی نژاد هیچ کسی نه لیاقت دارد و نه توان برنده شدن و سوم این که در انتخابات آتی مردم حضور نخواهند داشت و چهارم این که همه گزینه های دیگر در غیاب احمدی نژاد، تفاوت چندانی ندارند!
اما آقای عبدالرضا داوری بازهم رفتار قابل تأمل دیگری را به خرج داد، او به غیر از هشدار مکرر به حامیان روحانی برای حذف نشدن وی، در مواردی نیز از وی حمایت کرد، او حتی در حمایت از روحانی و پس از نقض برجام خواندن تمدید تحریم داماتو، این تحریم را غیر هسته ای خواند تا کانالهای معاند، این اظهارات وی را به عنوان سند مورد استفاده قرار دهند و حال این که تحریم داماتو به حوزه انرژی و هسته ای هم ارتباط داشت و اساساً جزو تحریمهای هسته ای بود که اگر نبود، نیازی نبود برخی از بندهای آن در اجرای برجام با دستور اجرایی اوباما متوقف گردد!
در ادامه اما داوری حمایتهای غیر مستقیم و بعضاً مستقیم خود از روحانی و دولت را تمام نکرد و در فازی که هم اکنون در انتقاد و اتهام وی به مهدی محمدی شاهدیم، به او تهمت زد که آن روزی که از برجام حمایت کرد، دنبال ممانعت از ورود حامیان روحانی به مجلس بوده است و امروز که از برجام انتقاد میکند، تنها دنبال این است که مزیت روحانی را خنثی کند و قدرت را به اصولگرایان برگرداند!
متأسفانه حرکت عبدالرضا داوری در زمینه دوقطبی سازی، انکار توصیه رهبری و سپس ظالمانه وانمود کردن آن، تلاش برای بازگرداندن احمدی نژاد به عرصه انتخابات، حمایت غیر مستقیم و بعضا مستقیم از عملکرهای بد روحانی، تحریک حامیان روحانی در خصوص حذف احتمالی روحانی، هجمه های بعضاً غیرمنصفانه به گزینه هایی مانند قالیباف و جلیلی و… همه و همه نشان میدهد که آن کسی که به قدرت می اندیشد و «دیگر هیچ»، مهدی محمدی نیست، تنها اشتباه قابل انتقاد به مهدی محمدی این است که تحلیل اولیه وی از برجام غلط بود، ولی بازهم نباید فراموش کرد که او خیلی سریع و قبل از این که یک ماه از آن نظرش بگذرد، در نظرات و مقاله هایش و مناظرات تلویزیونی، این اشتباه خود را جبران کرد.
95/9/18
12:2 ع
آقای روحانی، رئیس جمهور دولت راستگویان! امروز در سخنرانی خود در روز دانشجو کوشید، با تکرار ادعای دخالت مقام معظم رهبری در جزییات مذاکرات ، القا کند که اگر برجام ایرادی هم دارد، مقام معظم رهبری هم در آن شریک است! که در چند جمله این ادعا را تکذیب میکنم:
1- اگر خطوط قرمز مقام معظم رهبری و شروط نه گانه ایشان در اجرای برجام، مثلاً در مسائلی مانند تناظر، هم زمانی، پرهیز از خوشبینی، اخذ ضمانتهای لازم و… رعایت میشد، امروز آمریکا نمیتوانست این همه بدعهدی و کارشکنی کند! پس وقتی این موارد رعایت نشده است، نمیتوان ادعای دخالت مقام معظم رهبری در جزییات مذاکرات را پذیرفت!
2- آقای روحانی امروز در حالی میخواهد از پذیرش مسئولیت بزرگ خود در خصوص ناکامیهای برجام فرار کند که مشمول حمایتهای لازم از سوی مقام معظم رهبری بوده است و خود آقای روحانی قبلاً در تاریخ 93/6/8 هم صراحتاً گفته بود: «مسئولیت مذاکرات هسته ای را شخصاً برعهده دارم»؟!
3- اگر ادعای دخالت مقام معظم رهبری در جزییات مذاکرات صحیح و ایشان شریک ناکامی های برجام است، پس چرا ایشان به راحتی آن را خسارت محض خواندند درحالی که روحانی تا همین چند روز پیش آن را آفتاب تابان، ابر شتابان، هوای پاک، کار خدا و باغ سیب و گلابی مینامید؟!
4- اگر برجام با رعایت منویات رهبری و جزئیات مد نظر ایشان در مذاکرات و توافق تنظیم شده بود، پس چه نیازی بود که برای تصویب آن، به فشار بر نظام و حتی درخواست رفراندوم هسته ای روی آوردند؟!
5- روحانی چطور میتواند در جزئیات برجام به نظر رهبری احترام گذاشته باشد در حالی که حتی به کلیات مد نظر رهبری، که از همان اول #بدبینی به آمریکا و بی فایده و مضر دانستن تعامل با آمریکا بود، توجهی نداشته است؟!
6- ما فراموش نکرده ایم که پس از مطلب انتقادی سایت رهبری درباره پیاده روی ظریف و کری با عنوان نقطه خیالی، روحانی جسورانه گفت: «ممکن است ایراد بگیرند و بگویند تند و کند راه رفته و…»! که این نقدپذیری! به خوبی میزان احترام روحانی به منویات رهبری، آن هم در جزئیات! را نشان میدهد!
7- اگر ادعای دخالت مقام معظم رهبری در جزییات مذاکرات درست بود، پس چه نیازی بود که ایشان در منشور اجرای برجام هشدار دهند که: «(برجام) دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود.»
8- اگر خطوط قرمز مقام معظم رهبری و به ادعای آقای روحانی! جزییات مد نظر ایشان در حوزه مذاکرات و متن برجام رعایت شده بود، پس چه نیازی بود برای اجرای برجام، شرایط نه گانه را تعیین کنند و عدم رعایت آن را موجب خسارت بزرگ به کشور بدانند؟!
9- ادعای دخالت مقام معظم رهبری در جزییات مذاکرات، قبلاً در زمانی که مذاکره کنندگان میخواستند آن را به تصویب مجلس برسانند نیز مدام از سوی ایشان تکرار میشد که البته رهبری همان موقع آن را قویاً تکذیب کردند و تکرار مجدد این ادعا بعد از حدود یک سال، حاکی از نیاز ایشان به فرافکنی حتی به قیمت دروغگویی دارد.
10- آقای روحانی امروز در حالی میخواهد از پذیرش مسئولیت بزرگ خود در خصوص ناکامیهای برجام فرار کند که مشمول حمایتهای لازم از سوی مقام معظم رهبری بوده است و خود آقای روحانی قبلاً در تاریخ 93/6/8 هم صراحتاً گفته بود: «مسئولیت مذاکرات هسته ای را شخصا برعهده دارم»؟!
95/9/18
12:1 ع
محمود صادقی نماینده مجلس تهران در توئیترش نوشت:
«تمدید تحریمها نقض برجام است اما برجام یک توافق فراملیتی است و با نقض موردی و عهدشکنی یکی از طرفها نباید همه چیز را از دست رفته تلقی کرد»
جالب است محمود صادقی همان نماینده ای که مدعیست در برابر تخلفات نهادهای قانونی داخلی و خدشه به منافع ملی کوتاه نمی آید و اهل مدارا نیست! در برابر نقض های مکرر برجام از سوی آمریکا، میگوید نباید با نقض موردی و با عهدشکنی یکی از طرفها! همه چیز را از دست رفته تلقی کرد! و در واقع برجام را تمام شده دانست که این تناقضات محمود صادقی برای توجیه رذیلانه برجام را میتوان ناشی از ارجحیت منافع حزبی بر منافع ملی دانست:
1- برجام تنها یک بار نقض نشده است که او میگوید نقض موردی! چرا که همین عدم همکاری بانکها در اثر تهدیدهای پیدا و پنهان آمریکا، تأخیر چند ماهه و در نهایت هم منع صدور مجوز برای فروش هواپیما به ایران، تحریمهای جدید و مکرر به بهانه های واهی که انجام شده اند و خواهند شد! و نهایتاً تمدید تحریمهایی که در واقع منقضی شده اند، نقضهای مکرر برجام هستند که همین افزایش کمیت و کیفیت نقضهای برجام، ناشی از انفعال و تذبذب در برابر اولین نقضهای برجام است.
2- درست است که برجام یک توافق چند جانبه است، ولی همه طرفهای آن به یک میزان در ایجاد و ابقای تحریمها موثر نبوده اند؛ بلکه اکثر قریب به اتفاق تحریمها و دست اندازیها با نقش آفرینی مستقیم یا غیر مستقیم آمریکا بر کشور تحمیل گردیده است! و اصلاً به همین دلیل بود که آقای روحانی مدعی شد باید با کدخدا به صورت علی حده وارد مذاکره شد! و همین الان هم طرفهای دیگر برجام، به فشارهای آمریکا اعتراض دارند، هرچند در عمل با آنها همراهی میکنند.
3- محمود صادقی میگوید نباید این نقض باعث شود همه چیز از دست رفته تلقی گردد! لیکن نمیگوید چه چیزی کسب شده است که ناراحت از دست رفتن آن هستند! هم اکنون در میان امتیازاتی که قرار بود در برجام کسب کنیم، تنها افزایش میزان فروش نفت محقق شده است، که همان هم چون عملاً بهای نفت فروخته شده به کشور باز نمیگردد، تقریبا چیزی عائد کشور نمیکند؛ و این خسارت محض ناشی از همین نقضهای برجام است که باتوجه به امتیازاتی که نقداً داده ایم، امروز منافع ملی را مخدوش نموده است.
نتیجه: همان محمود صادقی که در هجمه به شخصیتها حقیقی و حقیقی از وظایف نمایندگای خود خارج و مرتکب تهمت شد و اصرار هم دارد که اهل مدارا نیست! امروز دربرابر نقضهای برجام که برخلاف منشور رهبری در اجرای برجام، مصوبه مجلس و برخلاف منافع ملی نیز هست، توصیه به مدارا میکند! او که به دولت قبل یا قوه قضاییه یا اشخاص غیر سیاسی اتهامات غیرمستند زد، در برابر مفاسد نجومی و 8000 میلیاردی این دولت به فرافکنی پراخت که این تناقضات محمود صادقی اثبات میکند که وی برخلاف آنچه که وانمود میکند، به دنبال تأمین منافع حزبی است.
95/9/14
7:10 ع
آقای ظریف، وزیر امور خارجه ایران و مسئول تیم مذاکره کننده هسته ای! شما در حالی که طرح تمدید تحریم ISA (داماتو) در حال نهایی شدن است گفته اید:
«تمدید تحریمها ضد ایران از نظر جامعه بینالمللی بیاعتباری دولت آمریکا را نشان میدهد. همانطور که در گذشته مقامات آمریکایی موظف بودند اجرای تحریمها را متوقف کنند، اکنون هم اجرا متوقف است و شرایط برای کشورهای ثالث تفاوتی ندارد. کاری که کنگره آمریکا کرده است در صورتی که به امضای رئیسجمهور آمریکا هم برسد اثر اجرایی ندارد»
که در رابطه با این اظهارات از شما سوالاتی دارم که امیدوارم شفاف و صریح در اولین مصاحبه خودتان به آنها پاسخ دهید:
1- آقای ظریف! آیا تمدید تحریم ISA که در حال انقضا است به منزله تصویب یک تحریم جدید نیست؟!
2- آیا این که بخشهایی از تحریم ISA ، هسته ای است، به منزله تصویب یک تحریم جدید هسته ای نیست؟!
3- آیا تصویب تحریم جدید، آن هم به خصوص از نوع هسته ای، نقض برجام نیست؟!
4- آیا این که سایه تحریمها بر کشور باقی بماند، عامل ابقای ریسک سرمایه گذاری های بلند مدت و سنگین و مؤثر در کشور نیست؟!
5- آیا صرف دستور اجرایی، میتواند چنین ریسک سنگینی را برای بانکها و شرکتهای بزرگ، کم اهمیت جلوه دهد؟!
6- اصلاً مگر آمریکا تا حالا با همین ریسک آفرینی ها مانع استفاده ایران از امتیازات خود در برجام نشده است؟!
7- مگر همین ریسکها باعث نشد تا یک به یک برای کشورها، از آمریکا امان نامه گرفتید و شخصاً بردید به کشورها تحویل دادید؟!
8- مگر تا حالا پیشرفت کشور را منوط به برجام و توانش برای تقویت سرمایه گذاری های خارجی نکردید؟! پس چگونه از یک نقض برجام که این سرمایه گذاری ها را هدف قرارداده اینطور به راحتی عبور میکنید؟!
9- اول گفتید هدف برجام رفع تحریم ظالمانه است! بعد گفتید هدفش رفع سایه جنگ بود! حالا آن را به اثبات بیاعتباری آمریکا تنزل میدهید! آیا این همه خسارت جهت فهمیدن اصل بدیهی بی اعتباری آمریکا، قابل توجیه است!؟
10- برجام به دفعات متعدد نقض شده است و حتی اگر روی کاغذ، یک توافق بردبرد بود! امروز باوجود این همه کارشکنی آمریکا در اجرای برجام، چطور همچنان آن را یک توافق بردبرد قلمداد میکنید؟!
11- اصلاً مگر خودتان در خرداد امسال در مجلس نگفتید که تمدید این تحریمها به منزله نقض برجام است؟! پس چرا با این توجیهات، همین خرده وجه ای که برایتان مانده را هم از بین میبرید؟!
12- آیا حواستان هست که با این رویه مذبذبانه در برابر نقضهای مکرر و قطعی برجام، باعث جسورتر شدن آمریکا در نقض برجام شده اید! و ادامه این روند باعث تشدید نقضها میشود؟!
13- آیا هیچ خط قرمزی را برای توجیه نقضهای مکرر برجام توسط آمریکا در نظر گرفته اید؟! و یا قرار است بدون رعایت منافع ملی و عزت کشور، همه نقضهای برجام را تا ابد توجیه کنید؟!
95/9/14
7:8 ع
تمدید تحریم داماتو یا ISA، از چند جهت و به اذعان شخص مقام معظم رهبری و ظریف، وزیر امور خارجه و شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و حامیان تصویب برجام در مجلس یک نقض برجام آن هم از نوع آشکار و غیر قابل انکار است و امروز نیز بیشتر مسیر تصویب این تحریم به نحوی طی شده است که حتی اگر اوباما، رئیس جمهور فعلی آمریکا بخواهد مانع تصویب نهایی آن بشود (که اصلاً گویا چنین قصدی هم ندارد)، بازهم با توجه به اکثریت قاطع آرای اعضای کنگره و سنا، چنین امکانی برای وی وجود نخواهد داشت.
فارغ از این که دولت چه مسیری را در مذاکره، رسیدن به توافقهای ژنو، لوزان، وین و اجرای برجام طی کرد تا امتیازاتی که روی کاغذ کسب کرده بود، در عمل و درازای #تقریبا_هیچ، از دست بدهد، امروز مهمترین مسئله قابل تأمل این است که «تعامل با آمریکا» را که جریانی خاص، حدود 3 دهه به صورت مخفیانه در قضیه مک فارلین و به طور علنی در توافق سعدآباد دنبال کردند، یکبار دیگر در قالب برجام و با ابعاد بسیار بی نظیر و بی سابقه آن دنبال گردد.
همان جریانی که مدعی بود تنها راه حل مشکلات کشور، «تعامل با آمریکا» است و در تمام مشکلات کشور، گفتمان اصیل انقلاب در حوزه مقاومت و استقلال را به چالش میکشید و با همین ادعا از 50/7% مردم، رأی گرفت و از مجوز مقام معظم رهبری برای آزمایش راهی که شخص رهبری به آن بدبین بودند، برخوردار شد، امروز مسیر تعامل با آمریکا را در بالاترین سطوح سیاسی با مذاکره، توافق، لبخند، مصافحه، پیاده روی و تنازل، آن هم در جلوی چشم مردم ایران و جهان طی کرده اند.
امروز مهمترین حاصل این تجربه تعامل با آمریکا در برجام، یک درس عبرت ماندگار و پرهزینه است که پس از چند سال بزک کردن سیمای آمریکا از سوی غرب دوستان، چند سال مذاکره خوشبینانه، تعامل، توافق، اجرای پیش دستانه بندهای توافق و دادن امتیازات سنگین که توسط مدعیان دیپلماسی و تحصیل کردگان در آمریکا و انگلیس انجام شد، حاصل گردیده و امروز وقت آن است که حاصل این درس عبرت پرهزینه، برای تغییر جهت از این مسیر انحرافی از گفتمان انقلاب، مورد استفاده قرار گیرد.
امروز با توجه به این که تمدید تحریم داماتو (ISA)، نقضی آشکارتر از نقضهای گذشته است و با توجه به این که برخلاف نقضهای قبلی برجام، بابت آن از قبل در بالاترین سطح سیاسی کشور اولیتماتوم داده شده بود، توقع میرود دولت نسبت به اعتراض رسمی نسبت به این نقض برجام و نقضهایی که در دوره پسا برجام انجام شده است، وارد فرایند تعبیه شده در متن برجام، برای اعتراض گردد و نگذارد که طرف مقابل به راحتی نسبت به تعرض آشکار به منافع ایران در برجام ادامه دهد.
درخصوص مردم هم باتوجه به شرایط جدیدی که با نقض برجام توسط آمریکا در آن قرار گرفته ایم نباید نگرانی داشت، چرا که مردم عزیز ما و حتی آنهایی که بعضاً فریب لبخند و تبریک اعیاد فطر و نوروز امثال اوباما و بزکهای امثال صادق زیباکلام و سریع القلم را میخوردند، در برابر تشدید دشمنیهای علنی آمریکا که حتی در پسابرجام هم لحظه ای متوقف نگردید، متحدتر شده اند و اگر برخی از مسئولان بخواهند با ایجاد دوقطبیهای کاذب، از مردم برای توجیه استمرار تنازلهای بی فایده استفاده کنند، موفق نخواهند شد.