89/11/9
1:37 ع
جهان نیوز:
اصرار نمایندگان مجلس بر نظر خود در مقابل ایرادات شورای نگهبان و ارجاع موادی از برنامه پنجم توسعه به مجمع تشخیص مصلحت نظام گرچه به خودی خود انتقادات بسیاری را به دنبال داشت؛ چرا که مواردی از جمله مصوبه جنجالی مجلس درباره بانک مرکزی علیرغم مخالفت صریح با قانون اساسی با اصرار نمایندگان مواجه شد اما در مقابل بسیاری از نمایندگان با ابراز نگرانی از این رویه اظهار امیدواری میکردند که مجمع تشخیص مصلحت نظام درخصوص ترکیب مجمع عمومی بانک مرکزی با جهتگیری غیرکارشناسی و خلاف اصول قانون اساسی تصمیم نگیرد.
اما خلاف انتظار حقوقدانان، بخشی از نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی، مجمع تشخیص در جریان بررسی این لایحه، ابتدا به سمت تغییر اصول قانون اساسی و کاهش اختیارات رئیس جمهور گام برداشت و حتی "برخی اعضای ذی نفوذ" آن به تذکری که گفته شد از سوی رهبر معظم انقلاب داده شده، به بهانه هایی توجه نکردند.
البته نامه رسمی رهبر معظم انقلاب به مجمع تشخیص از ادامه این روند مخاطره آمیز جلوگیری کرد.
در همین راستا، نشریه "? دی" در شماره امروز خود در گزارشی به نقل از علیاصغر زارعی نماینده مردم تهران در مجلس به بیان ناگفته هایی درباره جلسه اخیر مجمع تشخیص پرداخته است. آقای زارعی سخنان خود را براساس گفتوگویی که با برخی از اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته، بیان کرده است. وی در این باره می گوید:
بهانهجویی در مجمع تشخیص مصلحت
در نشست روز سه شنبه موضوع اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان در دستور کار قرار گرفت. مجلس شورای اسلامی بر معرفی رئیس بانک مرکزی توسط رئیسجمهور و رأی اعتماد نمایندگان تأکید داشت و شورای نگهبان این کار را برخلاف قانون اساسی میدانست. قبل از طرح موضوع، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام قصد داشت نظری که از سوی دفتر رهبر انقلاب به ایشان ابلاغ شده بود را اعلام نماید که متأسفانه با بهانهجویی برخی از اعضای ذینفوذ مجمع تشخیص و از جمله رئیس مجمع و رئیس مجلس مواجه میشود تا جایی که اعلام میکنند در این خصوص اطلاعات کافی دارند و نیازی به طرح آن نیست!
با اصرار آنها مجمع وارد بررسی موارد اختلافی بین مجلس و شورای نگهبان میشود و علیرغم اینکه یکی از اعضا در قالب تذکری نظر رهبر انقلاب را از روی برگههایی قرائت میکند اما باز به دلیل اصرار بعضی از اعضا مبنی بر حل موضوع توسط آنها در نهایت، اعضای مجمع در جمعبندی به نظر سومی میرسد که نه نظر مجلس است و نه نظر شورای نگهبان، یعنی انتخاب رئیس بانک مرکزی با رأی رؤسای سه قوه! با خروج دو نفر از اعضا در اثنای جلسه، به هنگام رأیگیری رسمیت جلسه به دلیل نصاب نداشتن با تردید مواجه و رأیگیری به نشست روز شنبه بعد موکول میشود.
در جلسه شنبه نیز اطلاعات دقیق در اختیار اعضای مجمع قرار نمیگیرد و همچنان برخی از اعضای ذینفوذ مجمع به نظرات خود و عدم اشکال در روش جلسه تأکید میکنند و در نهایت با ?? رأی موافق و ?? رأی مخالف انتخاب رئیس بانک مرکزی به دو رأی از سه رأی رؤسای قوا سپرده میشود که البته این برخلاف نظر رهبری بوده است. با اطلاعرسانی به موقع محسن رضایی دبیر مجمع به مراجع بالاتر و تصمیم بر عدم اعلام خبر و مصاحبه دبیر صدا و سیما، متأسفانه مصوبه مجمع در سایتها و نشریات نزدیک به علی لاریجانی و هاشمی رفسنجانی رسانهای میشود ولی در عین حال محسن رضایی طی مصاحبهای اعلام میکند که نظر مجمع در این خصوص تا آخر هفته اعلام میگردد! از سوی دیگر به دنبال نامه دکتر احمدینژاد به رهبر معظم انقلاب که در آن مصوبه مجمع تشخیص را معضلی بر سر راه مدیریت مالی و پولی دولت معرفی میکند، رهبری انقلاب طی نامه دیگری به مجمع تشخیص مصلحت نظام، بررسی این موضوع به عنوان یک معضل را به مجمع واگذار میکند با این تفاوت که مصوبه مجمع باید به گونهای باشدکه انتخاب رئیس بانک مرکزی همچنان در حوزه اختیارات رئیس قوه مجریه قرار گیرد. نهایتاً نیز این موضوع توسط دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام رسمی شود.
نقض آئیننامه داخلی مجلس توسط رئیس مجلس
از آنجا که مشروح این مذاکرات به صورت عمومی منتشر نشده، به نظر میرسد که لازم است مشروح مذاکرات این دو جلسه در اختیار عموم قرار گیرد. در عین حال اکنون چند ابهام در افکار عمومی مطرح است که شاید پاسخگویی به آنها برخی از نکات را برطرف سازد:
?. آیا طبق اصل ??? قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت نظام میتواند با کنار نهادن نظر مجلس یا شورای نگهبان، نظر سومی را مطرح کند و به عبارت دیگر قانونگذاری نماید؟ این اقدام مجمع، مجدداً جایگاه و محدوده اختیارات آن را در افکار عمومی با سؤال مواجه کرده است.
?. آیا اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام از نظر رهبری انقلاب درخصوص این موضوع اطلاع داشتند و چنین تصمیم گرفتهاند و اگر نداشتند، چه عواملی باعث شده تا آنها بیخبر بمانند یا به صورت جهتدار به سمت چنین تصمیمی راهنمایی شوند؟
?. موضوع ماده ?? قانون پنجم برنامه شباهتهایی با مصوبه مجلس مشهور به یکشنبه سیاه پیدا کرده است. در آن مصوبه جنجالی نیز علیرغم اطلاع آقای لاریجانی از نظر رهبری درخصوص وقف، مجلس به تصمیم دیگری رسانده شد. هرچند نمایندگان دو روز بعد با مصوبه دیگری اشتباه خود را جبران کردند ولی متأسفانه جایگاه مجلس با خدشه جبرانناپذیری مواجه شد و در نهایت نیز موضوع با ورود صریح رهبری و متوقف کردن اموال دانشگاه آزاد حل شد. در این مورد نیز مجمع تشخیص به شکلی مدیریت میشود که در نهایت، عملکرد آن با علامت سؤال مواجه میگردد و به جایگاه آن خدشه وارد میشود.
?. رئیس مجلس برای به تصویب رساندن این قانون در مجلس بارها و بارها آئیننامه داخلی مجلس را نقض کرد و چند بار مجلس را به تنش کشاند. درخصوص نحوه اداره جلسه و رفتارهای خلاف قانون رئیس مجلس درباره موضوع بانک مرکزی ـ که حتی اکثر اعضای هیأت رئیسه هم با آن مخالف بودند ـ بیش از ?? تن از نمایندگان مجلس به کمیسیون اصل ?? شکایت کردهاند. این برای بار چندم است که به کمیسیون ?? کشیده میشود و البته رئیس مجلس با مقاومت در برابر قانون تاکنون اجازه قرائت گزارش آن را نداده است.
انتظار از رئیس مجلس
?. رئیس محترم مجلس در جلسه غیررسمی و غیرعلنی سه شنبه هفته گذشته، گزارشی از مذاکرات مجمع تشخیص ارائه داد، هر چند این گزارش جامع و کامل نبود اما انتظار میرفت که مطالب گفته شده دقیق باشد که متأسفانه چنین عنوان شد که رهبری انقلاب موضوع تعیین رئیس بانک مرکزی را به عنوان یک معضل به مجمع ارائه دادهاند در حالی که در مصاحبه دبیر مجمع تشخیص نظام به صراحت عنوان شده که رهبری انقلاب در خصوص نحوه تعیین رئیس بانک مرکزی، تعیین تکلیف کردند و بخشهای دیگر برای ارائه نظر کارشناسی و مشورتی به مجمع ارجاع شده. انتظار این است که مجموع اطلاعاتی که به نمایندگان ارائه میشود، کامل، دقیق و صحیح باشد تا...
یک سوال از برخی افراد متنفذ مجمع
?. اگر این اخبار درست باشد ـ که ظاهراً هست ـ این نکته مطرح میشود که مجمع تشخیص مصلحت نظام، شأنیت و جایگاهی غیر از قرار گرفتن در ذیل سایه ولایت فقیه ندارد. با این حساب به چه دلیل برخی از افراد متنفذ در مجمع تشخیص علیرغم علم و اطلاع از نظر رهبری، بر طراحی برای به کرسی نشاندن نظر خود و خبری کردن آن اصرار داشتهاند؟ آیا این رفتار با شعار قانونگرایی و تبعیت از ولایت فقیه که دائماً از سوی آنها سر داده میشود، سازگار است؟ آیا این اقدام با تأخیر چندروزه احمدینژاد درخصوص عمل به مرقومه رهبری در خصوص تغییر معاون اول ـ که ما نیز در آن ایام انتقاد جدی به آن داشتیم ـ قابل مقایسه است!
به یقین این گونه رفتارها از چشمان تیزبین مردم انقلابی و خواص با بصیرت مغفول نخواهدماند اما آیا رفتار خواص مردود در فتنه ?? و رویگردانی مردم از آنها کافی نبود تا همه ما به این نکته مهم پی ببریم که در ایران اسلامی، عیار سنجش رفتار مسئولان با میزان عمل نسبت به اوامر ولایت فقیه سنجیده میشود و نه به شعارها و مصاحبههایی که میکنند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/11/9
9:2 ص
ای کاش صاحبان قلم، خود رسا باشند و گرنه در کشوری که رسانه هایش رسا نباشد، به قول پرفسور مولانا رییس جمهورش می شود رساترین رسانه!
حقیر در همین وبلاگ بارها به همین اتحاد بین برخی نمایندگان صاحب نفوذ در مجلس و اعضای اصلی مجمع اشاره کرده بودم و این نه از باب پیش گویی که از وضوح شواهد بوده است. چگونه می توان دید که محور فتنه از پایگاههای قدرتی که نظام با گذشت تمام در اختیارش گذاشته است، سوءاستفاده می کند، و دم نزد؟ (رجوع به مقاله ی "همه چیز سیاستمان تکراری شده است").
موضوع فقط سوءاستفاده ی هاشمی از تریبون خبرگان یا مجمع نیست، مشکل از سنگ اندازی در امور اجرایی کشور و 70 میلیون ملت است. ضمن اعتقاد به این که توقع ما دوستداران احمدی نژاد، صبر بیشتر از سوی وی است، یادآوری می کنم که این صبر و تحمل وی در 4 سال اول ریاست جمهوری اش بوده که خاندان هاشمی و مسئولان سهم خواه را به چنان انفعالی انداخت که خود تیشه به ریشه ی خود زدند، لذا ضمن اظهار هم دردی کامل، تداوم همان راه را از ایشان طلب می کنم و البته از رسانه ها نیز توقع دارم که به کار اصلی خود که آشکار کردن ارتباطات پنهان و آشکار و معرفی نقاط فسادخیز و ارائه ی راه حل است بپردازند، نه نقش مصلح را بازی کنند، این گونه می شود که وقتی رییس مجمع مصلحت نقش محور و امید فتنه را ایفا می کند، رسانه نقش مصلح و رییس جمهور نقش رسانه را ایفا خواهند کرد. راستی ما هنوز منتظریم تا این قوه ی قضاییه چشم فتنه را درآورد، اگر نمی تواند لا اقل عینک فتنه را بردارد! اگر بازهم مصلحت نیست لااقل، فضا را برای چشم فتنه تاریک کند! اگر بازهم مصلحت نیست که هیچی ما بازهم تحمل می کنیم، چرا که واقعا تحمل کسی که تمام سعی اش را در به زانو درآوردن یک ملت، با اتحاد و هم کلامی اش با عوامل بیگانه کرده است، در مافوق شأن مردم و در مسند حکومتی سخت است.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/10/26
11:38 ع
چند سالی است که مجلس شورای اسلامی قوانین دست و پاگیر برای دولت تصویب می کند و با توجه به اینکه بسیاری از این قوانین مخالف اصول شرع و قانون اساسی به خصوص اصل تفکیک قوا می باشند، با مخالفت شورای نگهبان به مجلس برگشته و طبق یک چرخهی تکراری با عدم اصلاح مجلس واسرار برآن و انکار شورای نگهبان به مجمع تشخیص فرستاده می شود.
از آنجا که مجمع تشخیص مصلحت از رییسش گرفته تا دبیر و بسیاری از اعضایش، مسئولان قدیمی و جامانده از میزهای ریاست و سرخورده از عدم کسب آرای مردمند، کرسی های خود را محملی برای انتقام از رقبایشان و مردم بی اعتماد به آنها نموده اند. وقتی مسئول این مجمع که باید اهل تشخیص و مصلحت باشد در تریبون عمومی از اهمیت تحریم ها سخن می راند و آن را بهانه ای برای اتحاد با سران فتنه می داند، چگونه می توان توقع داشت که مصلحت مردم و دولت در آن مجمع تصویب گردد. وقتی دبیر مجمع حتی بازشماری آرای انتخابات را محترم نمی شمارد و نیمه کار رهایش می کند تا به سران فتنه باز گردد، می توان پیش بینی کرد که هماهنگی های مجمع در چه جهتی صورت می گیرد. وقتی آقای روحانی از اهمیت حضور پرونده ی ایران در شورای امنیت دم می زند و آن را بزرگترین مشکل ما می داند تا به دشمنان کشور گرا داده باشد، چگونه می توان توقع برنامه ریزی برای صلاح و مصلحت کشور را از این مجمع داشت. وقتی بسیاری از متحدان و رفقای سران فتنه هنوز در همین مجمع حضور دارند، چگونه می توان توقع داشت که مجمع عقده های باخت سنگینی را که ظرفیت تحملش را نداشتند، در تصمیم گیری های خود تاثیر ندهند.
حقاً اگر الان آقای رفسنجانی یا لاریجانی یا هر کس دیگری رییس جمهور بود، دستش را در اداره ی بانک مرکزی می بستند که برای دولت احمدی نژاد چنین قصدی دارند. مگر اکنون دولت بانکها را بد اداره می کند که باید این چنین بجان دولت بیفتند. نکند تحمل اصلاح ساختار بانکها و نظام مالی را که در تحول اقتصادی دولت پیش بینی شده است را ندارند؟! چگونه است که در اوج موفقیت های ورزشی کشور به بهانه ی این که ورزش به مجلس پاسخگو نیست می آیند ساختارش را دستکاری می کنند؟! که البته خدا خدا می کردند که این کار با یک شکست مفتضحانه در گوانگ ژو همراه شود که نشد!!!
متاسفانه شاهدیم که مجلس با محوریت لاریجانی و باهنر و مطهری و توکلی و نادران و... هر مصوبه ای را که می خواهند به صحن می آورند و تصویب می کنند و بعد هم با فشار مجمع به کرسی می نشانند.
از یک سو مجلسی داریم که به شروع و پایان ساعت کار کارمندان دولت کار دارد، مجلسی که برای جلو و عقب کشیدن ساعت، قانون تصویب می کند، مجلسی که به جای تخصیص بودجه برای اجرای لایحه ی خدمات کشوری، اجرای آن را از محل صرفه جویی مقرر می کند، مجلسی که لایحه ی شجاعانه و داوطلبانه دولت را در خصوص هدفمندی یارانه ها یا لوایح بودجه را آنقدر تغییر می دهد که دولت پشیمان شود و بعد هم همان پیشنهاد زیر و رو شده را وسیله ای برای فشار بر دولت می کند، مجلسی که بانک مرکزی و تربیت بدنی را وسیله ای برای سنگ اندازی بیشتر دانسته و برای آنها قانون وضع می کنند، مجلسی که با این همه نظارت بر دولت ارضا نشده وبازهم اهرم نظارتی می خواهد ولی حاضر به تصویب طرحی برای نظارت بر خود نیست.
و از یک سو مجمع تشخیص مصحلتی داریم که برای شهرداری تهران از بودجه ی سالانه دولت بودجه اختصاص می دهد و یا در اوج اتهام به دولت در خصوص تقلب در انتخابات طرح اصلاح انتخابات را روی میز می گذارد و کلا از هیچ فعالیتی در جهت اذیت دولت و حمایت از معارضان دولت دریغ نمی کند.
حال اگر این مجلس و مجمع را با هم جمع کنیم نتیجه اش می شود تشکیل یک جبهه برای سنگ اندازی در مسیر خدمت رسانی دولت به ملت تا با یک تیر دوهدف نشانه گیری شود: هم از مردمی که به مافیای قدرت و ثروت نه گفته اند و هم از دولتی که توانسته نظر چنین مردمی را به خود جلب نماید، انتقام گیرند که البته کسانی که در این راه حرکت کرده اند تا کنون بیش از انتقام گیری از آن دولت و ملت، خود را منفور و به افول سیاسی نزدیک نموده اند.