91/11/26
12:15 ص
چندسالی است که به صورت منظم فوتسال بازی می کنم و هدفم هم از این ورزش مفرح ولی خطرناک، سلامتی، تفریح، بودن با دوستان و استراحت دادن به ذهن و فراموش کردن موقت مشکلات است. بعد از فوتبال شما با استراحتی که به ذهن تان داده اید خیل راحت تر می توانید راه حل مشکلات پیچیده تان را پیدا کنید. غیر از پیامدهایی که در خصوص فوتبال برشمردم، در خلال آن، به نتایج مهمی نسبت به رفتار افراد و دوستان تان می توانید دست یابید.
اگر چه همگی شنیده ایم که دوست را باید در سفر شناخت، اما به نظر حقیر فوتبال نیز جای خوبی است تا دوستان تان را محک بزنید. برخی از افراد در ظاهر دوستان خوبی به نظر می رسند و شاید سال ها طول بکشد تا متوجه شویم این فرد دوست خوبی نبوده و چه بسا ضربات مهلکی نیز بابت این به ظاهر دوستان خورده باشیم، اما به جای این چند سال دوستی ناکام، اگر و فقط اگر چندبار باهم در یک تیم و چند بار در مقابل هم بازی می کردیم به راحتی به ابعاد شخصیتی وی پی می بردیم:
دوستی که به خاطر یک اشتباه تان در هنگام پاس یا شوت زدن، در جمع دوستان بر شما فریاد می کند یقیناً دوست خوبی نمی تواند باشد، او احترام و دوستی را برای چیزهای کوچک فراموش خواهد کرد.
اگر دوست تان به ندرت پاس می دهد و همیشه اصرار به تک روی دارد، او انسان خودخواهی است، تمام پیروزی ها را به تنهایی و به نام خود می خواهد.
اگر روی زمین افتاده اید و از درد به خود می پیچید و دوست تان شما را ببیند و به دنبال بازی خود باشد، نمی توانید توقع جوانمردی را در روابط تان از وی داشته باشید.
اگر وقتی که یک توپ را خراب می کنید، دوست تان به شما دلداری بدهد و یا اصلاً به روی خودش نیاورد، او دوست با گذشت و مهربانی است که هرگز نباید او را از دست بدهید.
اگر دوست تان در اعتراض به تصمیم داوری زیاده روی می کند و یا حتی به توهین، دروغ و تقلب متوسل می شود، بدانید که ممکن است روزی همین اعمال را در مقابله با شما انجام دهد و اینکه او برای قضاوت افراد بی طرف نیز احترام قائل نخواهد بود.
اگر همبازی تان از آنهایی است که بدون این که بازی بلد باشد مدام با داد و فریاد از بقیه طلب پاس می کند، بدانید که ایشان از آن هایی است که برای گرفتن هر پست و مقامی همیشه آماده و جنگنده است، حتی اگر مطمئن باشد که هیچ چیزی از آن مسئولیت نمی داند.
اگر دوست تان علاقه و اصرار خاصی به لایی زدن و یا دریبل های تحقیر آمیز دارد، بدانید که چه بسا این خصلت در زندگی عادی وی نیز جریان داشته باشد، شاید روزی را ببینید که همو از نقاط ضعف تان برای تحقیرتان استفاده کند.
اگر دوست تان به صورت خطرناک و با دوپا به سمت شما تکل می رود و تنها هدفش این است که شما را متوقف کند و اصلاً سلامتی شما برای او هیچ اهمیتی ندارد، روی دوستی وی خیلی حساب باز نکنید، او انسان خطرناکی است، چه بسا برای حیثیت و اعتبارتان نیز اهمیتی قائل نباشد.
اگر دوست تان وقتی پاس و یا شوط اشتباهی کرد از سایرین عذرخواهی می کند، مطمئناً دوست با مسئولیتی در کنار خود دارید، به خصوص نسبت به کسانی که بعد از اشتباهات خود، از سایرین طلبکار می شوند.
اگر به خاطر بازی ضعیفتان، شما را بازی نمی دهند یا اصلاً به شما پاس نمی دهند، همبازی هایتان، فداکار و ایثارگر نیستند، چرا که ایشان پیشرفت و موفقیت خود را هرگز برای چند دقیقه بازی کردن شما به خطر نمی اندازند.
اگر دوست تان هرگز حاضر با تعویض با شما یا دیگران نیست، بدانیدکه او برای دیگران حق بودن قائل نیست، حق بودن برای دیگران آنجا ارزش دارد که مانعی برای پیشرفت و بودن وی تلقی نشود.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/6/26
1:39 ص
در تعریف جنگ نرم دشمن روی هر آنچه که می تواند به عنوان نقطه ضعف تلقی شود تمرکز می کند و با تشدید و انتشار این نقاط، عملاً ضربات خود را به لحاظ روانی بر پیکر دشمن وارد می کنند. و اما وضعیت فوتبال ما با این همه باخت و مساوی از هر تیم ضعیف و مستضعفی مرا به آن داشت که کمی از در بدبینی مختص جنگ نرم به مسئله نگاه کنم.
لیگ فوتبال در کشور ما برای اکثر مردان، کودکان و حتی بسیاری از زنان مهم است، حتی اگر برای کسی بی اهمیت هم باشد لااقل وضعیت تیم ملی را همه دنبال می کنند. دو سرمربی یکی در والیبال و دیگری در فوتبال وارد کشور شدند و هر دو نیز از مربیان مطرح جهان بودند. اکنون بعد از مدت طولانی و نسبتاً مساوی از سرمربی گری هردوی این مربیان، وضعیت والیبال ایران روز به روز افتخارآفرین تر و وضعیت فوتبال ایران روزبه روز مفتضح تر می شود و این در حالی است که سرمربی فوتبال ما تمام اختیارات فوتبال کشور را نیز در دست گرفته است، از انتخاب مربیان امید و پایه تا وضعیت لیگ و تشکیلات فوتبال کشور و این همه اختیارات، اگر موجب پیشرفت فوتبال کشور می شد خوب بود اما وضعیت موجود که نیازی به تشریح جزئیات آن نمی بینم این قدر خراب است که فکر آدم را به هزار راه و شاید بی راه می برد.
در کشور ما همانطوری که قهرمانی های ورزشی موجب عزت و افتخار ملی می شوند، شکست ها هم موجب سرشکستگی و افسردگی و ناامیدی ملی می گردند، آن هم با بازی های زشت و در برابر تیم های ضعیف.
حال در ایران مان، سرمربی فوتبال مان یک غربی (پرتغالی) است و سرمربی پرسپولیس هم یک غربی (پرتغالی) دیگر، آیا این احتمال خیلی بعید است که دشمن روی این نقطه ی حساس یعنی فوتبال دست گذاشته باشد؟! آیا وضعیت فعلی فوتبال ما با توجه به این که تمام اختیارات آن را به یک فرد متخصص و معروف سپرده اند، قابل توجیه است؟! آیا این احتمال که بخواهند از ابزار فوتبال برای تلقین ضعف و ذلت در کشورمان استفاده کنند کاملاً منتفی است؟! این سوالاتی است که مسئولان کشور باید به آنها لااقل در درون خودشان پاسخ گویند و احتیاطات لازم را به جا آورند که در این برهه کاملاً ضروری به نظر می رسد، و البته هدف از این نوشته این نیست که یک توهم توطئه مطرح گردد بلکه هدف این است که تمام گزینه های ممکن مورد تحلیل قرار گیرند، آن هم وقتی خودِ دشمن می گوید تمام گزینه ها روی میز است و از ترور و تأمین بودجه و تهدید و تحریم و رسانه هم استفاده می کند، پس چه حجتی وجود دارد که در عرصه ی فوتبال ما و به قصد تضعیف روحیه ی ملی و انقلابی ما نفوذ نکرده باشد؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/5/31
1:35 ص
امشب در جایی میهمان بودم و جو هم سنگین بود، برنامه ی 90 و مصاحبه سردار رویانیان شد سوژه ی صحبت ها، متأسفانه این لحن بی ادبانه ی ایشان که همه را فضول می داند و اصلاً تحمل ندارد که کسی از ایشان سوالی بکند جایی برای دفاع از ایشان را نمی گذارد، این که ایشان به خود حق می دهد با هر ابزار و از هر راهی حتی خلاف قانون اهداف خودش را در اثبات مدیریت عالی خود به پیش ببرد، دست هر مدافعی را می بندد و البته تا اینجا هیچ چیز عجیبی نیست چون اکثر مدیران فوتبالی ما همین هستند، مشکل از این ریش و چفیه ی ایشان است که برخی ها به آن حساسیت دارند. متأسفانه خیلی ها این لحن جسورانه و بی ادبانه ی سردار رویانیان را به ریش و چفیه ی ایشان حواله می دهند و این واقعاً ظلم است.
خیلی از بسیجی ها و مذهبی ها تا کنون نه از محاسن خویش و نه از چفیه و نه حتی از دست و پای قطع شده ی خود سوءاستفاده نکرده اند و حال این چنین تهمت زننده ای به خاطر امثال رادان به حزب الله زده بشود، جای تأسف دارد. برخی ها هم منتظرند که چنین حرف هایی زده شود تا بیشتر به آن دامن بزنند، برنامه ی 90 در شب هایی که باید به این وضعیت ریخت و پاش و نتیجه نگرفتن ها تشر برود و این مدیریت را زیر سوال ببرد، به چند تا صندلی وزرشگاه سردارجنگل گیر می دهد که چرا هنوز ساخته نشده است تا برخی ها هم که منتظر چنین فرصت هایی هستند بیایند و بگویند که همه از این حزب اللهی های قدرت طلب چند شغله ی بی ادب می ترسند حتی عادل فردوسی پور. آخر این عادل که در یک شب با چند نماینده ی مجلس در می افتاد به خاطر دفاع از حق تیم های تهرانی، حالا چرا نمی آید از این تبعیض در وضعیت بودجه و هزینه در تیم های تهرانی نسبت به سایر تیم ها داد سربدهد، چطور آن موقع یک برنامه ی کامل را می توانست برای جلوگیری از رفتن یک تیم تهرانی بی تماشاچی و ته جدولی به یک استان بگذارد ولی حالا نمی تواند از این که بودجه ی چند تیم غیر تهرانی را به 2 تیم تهرانی رانت خور تخصیص داده اند، تازه آن هم با این وضعیت نتیجه گیری برنامه ی اختصاصی ارائه دهد؟! چطور یک شب را می تواند تا ساعت حدود 3 صبح برای احقاق حق و حقوق چند صد میلیونی آقای علی دایی اختصاص دهد ولی اکنون نمی تواند از حق و حقوق چند میلیاردی کل ملت ایران توسط یک انسان بی ادب بگوید؟!
راستی با این گوشه کنایه هایی که امشب عادل فردوسی پور در مورد حذف 4/5 تیم می زد، احتمالاً برنامه ی دیگر ایشان کار کردن روی این قضیه است تا نکند تیم پرسپولیس به لیگ 1 سقوط کند.
مطالب مرتبط:
مردان قانون و تخلف از قانون؟!!
سردار، کدام سرختر است؟!
این فوتبال سردار خراب کن...
عادل است؟!
بازیکنان و کارمندان هر دو نان خورند اما این کجا و آن کجا؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/4/13
9:58 ص
با توجه به این که بیشتر تیم های فوتبال کشورمان دولتی هستند و یا از کمک های نهادهای عمومی مانند شهرداری تغذیه می کنند و درآمدهای میلیاردی و ماشینهای چند صد میلیونی به بازیکنان خویش می دهند و تازه همان را هم کمتر از حق دوستان می دانند و آرزو دارند که می توانستند تمام بودجه ی دولت را به پای ایشان بریزند و شرمنده از این که چرا نتوانسته اند هواپیمای شخصی به ایشان بدهند، مقایسه ای انجام داده ام بین بازیکنان فوتبال و کارمندان دولت که اتفاقاً ایشان هم نان خور دولتند. در این مقایسه سوالاتی مطرح می کنم که پاسخ شان را می توانید به راحتی با بله و خیر بدهید.
هر دو بر اساس قانون، دقیقاً متناسب با تورم، حقوقشان باید تعریف شود ولی نمی شود؟
هر دو نانخور دولتند و غذای اصلی شان نان و شاید هم پنیر است؟
هر دو با خط فقر اعلامی فاصله ی زیادی دارند؟
هر دو سقف قانونی قرار داد در موردشان رعایت می شود؟
هر دو کسانی مانند آقای رویانیان دارند که تا پای جان از حقوقشان دفاع کند؟
هر دو حقوق شان کاملاً مشخص است و هر دو برای ریال درآمدشان هم مالیات پرداخت می کنند؟
هر دو حین عقد قرارداد خودرو و خانه هدیه می گیرند؟
هر دو اگر تخلف بکنند (اخلاقی، مالیاتی، قاچاقی، مخدری،...) فوراً مورد عفو و گذشت و بعد هم تشویق قرار می گیرند؟
هر دو عزیزند و مورد علاقه مسئولان و رسانه ها به نوعی که نصف روزنامه های سیاسی و صدا و سیما نیز به وضعیت ایشان و احقاق حقوق حقه ایشان می پردازد؟
هر دو مدام مورد کمک مالی شهرداری ها، مجلس، دولت و ارگانهای مختلف قرار می گیرند؟
هر دو اگر کوچکترین ظلمی به ایشان بشود مجلس و کمیسیون های مختلف برای حل مشکلشان جلسات علنی و غیر علنی می گذارند؟
هر دو چه بر نیمکت بنشینند و چه گل بزنند و یا نزنند و یا کار بکنند و یا نکنند حقوق بخور و نمیرشان را می گیرند.
هر دو جزء دهک های بالای درآمدی جامعه هستند؟
هر دو اگر کوچکترین بلایی، بیماری و گرفتاری داشته باشند، مورد حمایت برنامه ی 90 و جذب کمکهای مردمی و دولتی قرار می گیرند؟
هر دو همیشه مصدومند و زخمی روزگار؟
مطلب مرتبط:
سردار، کدام سرختر است؟!
این فوتبال سردار خراب کن...
مردان قانون و تخلف از قانون؟!!
پیروزی و استقلال ویژه خواران بزرگ ورزشی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود
91/4/8
12:13 ص
خون شهدا یا رنگ پرسپولیس!؟
سردار رویانیان دو سه مطلبی در خصوص رفتار، گفتار و عملکردتان نگاشته ام و این بار فقط از باب تلنگر چند سؤال از شما دارم، جناب سردار رویانیان! خون شهدا سرخ تر بود یا لباس پرسپولیس؟! قرمزی پیشانی بند یا حسین را سرخ تر می دانی یا پرچم پرسپولیس را؟! هواداران کدام باید دوآتشه تر باشند؟! سردار عزیز! فرماندهی جبهه ها افتخار آمیزتر بود یا مدیریت باشگاه!؟ سردار جان از سؤال شهدا بیشتر می هراسی یا از اعتراض هواداران؟! سردار ما دلمان خوش بود که با ورود شما پا در خون شهدا نهاده ها، به زمین چمن فوتبال، آن تعهد و سلامت به این عرصه سرایت خواهد کرد و چه غلط بود آنچه می پنداشتیم، شما آبرو و سابقه ی سرداریتان را پای آبروی یک تیم با تعدادی بازیکن که اگر حمایت امثال شما نبود اکثرشان به اتهامی از جرایم متنوع فساد اخلاقی، اکنون گوشه ای زندانی بودند. سردار رویانیانی که خانه اش و زندگیش اش ساده است و ساده زیست! سردار عزیز! دنیای خودت را با بیت المال آباد نکردی که دنیای دیگران را به ناحق با بیت المال آباد کنی؟! سردار جان ماشین و هواپیما پیشکش، بدان که تومان تومانی که از بیت المال هزینه می کنی پاسخ می خواهد و اگر نبودی سردار رویانیان، فرمانده و همسنگر شهیدان، اینچنین دلمان نمی سوخت.
مطلب مرتبط از وبلاگ:
این فوتبال سردار خراب کن...
مردان قانون و تخلف از قانون؟!!
پیروزی و استقلال ویژه خواران بزرگ ورزشی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/4/2
2:35 ع
وضعیت اسفناک این فوتبال دولتی که از کیسه ی بیت المال می زید، به اینجا رسیده که سرداری که مخلصانه در کنار همسنگران خویش بدون طمع به هیچ چیز، جز رضای خدا، می جنگیده است، را در خود غرق کند و البته این اولین سردار و آخرین سردار این بحر میت نیست. سردار ما که کلی پست داشته است و قرار بوده کشور گلستان کند، سرداری که ساده زیسته و می زید، سرداری که به خاطر حق جلوی طاغوت سرخم نکرده است، اکنون شده است مدافع این که "ماشین بیت المال چیزی نیست، اگر هواپیما هم داشتم به این فوتبالیست ها می دادم".
بنده ی خدا، رویانیان اینقدر جو گیر شده است که گویی اثبات توان مدیریتش در پرسپولیس یعنی اتمام دین و اکمال مأموریت!! گویی او برای این که توان مدیریتی خود را به همه اثبات کند، می پندارد که با جبهه ی کفار طرف است و هر کسی که سوالی از این نحوه بنماید را از صدامیان مأمور می داند؟! اصلاً اگر کسی ناموفق باشد بهتر است که یک دشمن قوی برای خودش بتراشد تا ضعف خود را توجیه کند! واقعتش را عرض کنم مشکل از سردار نیست؟! سردار هم یک قربانی بی دست و پاست. قربانی این منجلاب که با پول من و شما ساخته شده است! هرچه می گوییم که آقا فوتبال به خصوص این دوتیم گردن کلفت، باید خصوصی شود به خصوص وقتی که اشتهای بازیکنان اینچنین سیری ناپذیر می شود، درپاسخ می گویند که اگر خصوصی شودند، ضربه می خوریم و حال پاسخ جدی ما این است که حالا که فوتبال از خون این ملت می مکد چه تخم دوزرده ای تحویل داده است که باید همین روند ادامه یابد؟! اصلاً چرا نمی فهمند که این فوتبال دلسوز می خواهد، این دوره و زمونه هم کسی جز برای پول خودش دل نمی سوزاند، پس بسپارید این فوتبال را به بخش های خصوصی تا خودشان مدیریت کنند پول وتیمشان را.
شما را به خدا که قسم می دهیم نمی پذیرید، به شهدا هم که در نمی یابید، شما را به پله و مسی قسم می دهیم، بگذارید این فوتبال خصوص شود ببینیم کسی یک تیم دسته دهمی را به امثال رویانیان و فتح علی زاده می دهد تا اینچنین چوب حراج که چه عرض کنم، تاراج بر بیت المال بزنند، در این خیال که درجبهه های نبرد حق علیه باطلند و بازیکنانشان هم فخر دوعالم؟! شاید با خصوصی شدن تیم های دولتی بزرگ، مدیران شایسته وارد این عرصه شوند و چه بسا همین مدیران بتوانند فوتبال این کشور را نجات دهند، اکنون همین چند تیم دولتی که از منابع ناشمار، بودجه های ناشمرده برای شان می رسد، کار تیم های خصوصی و دولتی ضعیفی چون ملوان را هم با افزایش کاذب قیمت بازیکن و جذب بازیکنان موفق خراب کرده اند و اگر این اصل مبارک 44 در فوتبال نیز اجرا شود نه تنها بر بهره وری فوتبال می افزاید، بلکه موجب کاهش اتلاف بیت المال و ارتقای سطح فوتبال و حتی تقویت بخش خصوصی می گردد، به خصوص که اکنون شبکه ی ورزش نیز آماده است تا درخدمت یک فوتبال حرفه ای و البته خصوصی قرار گیرد.
مطلب مرتبط از خودم:
مردان قانون و تخلف از قانون؟!!
پیروزی و استقلال ویژه خواران بزرگ ورزشی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/25
12:13 ص
چند شبی است که از بازی های دور اول مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا می گذرد و یک مسئله ی مهم را در این مسابقات شاهد بودیم که در تحلیل های ارائه شده در برنامه های تلویزیون و یا حین گزارش گزارشگران سیما به آن اشاره نشده است.
مسئله ای که طی این چند مسابقه شاهدش بوده ایم این بود که چیزی حدود 70 درصد گل های به ثمر رسیده، با ضربه های سر و سانتر از جناحین بوده است و گذشتن از کنار این مسئله به راحتی میسر نیست، به نظر می رسد فوتبال به سمت استفاده بهینه از تمام فضای زمین اعم از طول و عرض و توپ های زمینی و هوایی به پیش می رود و از سویی این قدر تیم ها با ترکیب های دفاع خطی در آفساید گیری حرفه ای عمل می کنند که نفوذ از داخل و فرار از تله ی آفساید بسیار مشکل شده است و در این شرایط گرداندن توپ با پاس های عرضی و قطری به تمام نقاط زمین مورد اقبال بسیاری از تیم ها قرار گرفته است و از سویی همین سبک بازی در گل زدن با نفوذ از جناحین، سانترهای دقیق و ضربات سر و کاهش تکروی بازیکن های تکنیکی و به قول فوتبالی ها ستاره ها، در حال رواج یافتن به فوتبال سایر کشورهاست.
اکنون فقط اسپانیا نیست که تیکی تاکا بازی می کند، همه ی تیم ها انگار از اسپانیا و بارسلونا الگو گرفته اند و به نظر می رسد تعداد پاس های تیمهای مختلف در حال بالا رفتن است، اگر چه تعداد پاس های اسپانیا در هر بازی همچنان حدود دوبرابر سایر تیمهای مطرح دنیاست ولی افزایش پاس سایر تیم ها را از آمارهای آخر بازی می توان برداشت کرد.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/13
9:34 ص
آقای رویانیان به عنوان مدیرعامل پرسپولیس چندی پیش گفت که سقف قراردادها در فوتبال ایران رعایت نمی شود و البته ماهم رعایت نمی کنیم. این جمله را شاید بارها تلویزیون پخش کرده است و البته من ندیدم که کسی از دوستان به این مصیبت بپردازد و یادم هست زمانی که ایشان رییس پلیس هم بود، در محل پارک ممنوع پارک کرده بود و امروز هم در سایتی دیگر می خواندم که ایشان به مجری تلویزیون گفته است که من به اندازه ی سن تو خدمت کرده ام و این چه سؤالاتی هست که از من می پرسید؟!
اگر چه تأسف خوردن صرف به درد نمی خورد و این رویه ی من هم نبوده و نیست چرا که هر جا نقدی کردم پیشنهادش را هم کنارش چسبانده ام، ولی اینجا می خواهم فقط مراتب تأسف عمیقم را اعلام کنم و از این که خاطر شما را هم مکدر می کنم پوزش می خواهم:
براستی برای مردان قانون و مجریان قانون این کشور متأسفم که به راحتی قانون را نقض و سپس توجیه می کنند.
براستی برای قانون های مان متأسفم که بعضاً این قدر غیر منطقی هستند، مردان قانون نیز حداقل برای حفظ شخصیت و اعتبار خودشان نمی توانند اجرای شان کنند.
براستی متأسف می شوم وقتی که یک خادم کشور به راحتی زحمات چند ساله اش را با یک منت پایمال می کند و بدتر این که، این کار را برای فرار از پاسخ گویی به ملت انجام می دهد.
براستی از این که افراد حتی موجه! به این راحتی علناً اعلام کنند که ما قانون را رعایت نمی کنیم ولی هیچ اتفاقی در جهت تنبیه یا تغییر قانون نمی افتد متأسفم.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/11
12:17 ص
همین که قرار است یک تیم دولتی بدون تماشاچی تهرانی را به استان دیگری بفرستند، آقای فردوسی پور در چند برنامه ی جنجالی، به قول خودش شروع به افشاگری می کند و طوری وانمود می کند که ایشان فقط دوست دارد شهرستان هایی که لایقند در لیگ برتر تیم داشته باشند و گویی فقط از لابی های سیاسی و امتیاز خواهی های نمایندگان منزجر است؛ اما به پیروزی یا همان پرسپولیس و استقلال که می رسد، همه باید حمایت کنند و از بودجه ی بیت المال به پای این دو بریزند و همه من جمله همین آقای فردوسی پور و مدعوین برنامه اش مراقبت کنند که نکند امتیازی از ایشان کسر گردد و یا بازیکنی از بازیکنانشان محروم شود و یا نکند فرصت استراحت شان کم باشد و نکند که با این همه شکست از لیگ حذف شود و از این مقولات!!
بیچاره آن کسانی که آمده اند و یک تیم را با پول خودشان خریده اند تا در لیگ برتر خیرسرشان رقابت سالم کنند، ولی در تمام طول لیگ فقط می بینند که مسئولان ورزش و داوری و رسانه و سیاسیون و همه و همه فقط حواسشان به دو تیم استقلال و پیروزی است و اگر رمقی باشد در درجه های بعدی به تیم های دولتی قوی توجه می کنند که نکند حقی از ایشان ضایع شود و آن گاه است که تیم های خصوصی و بدون رانت و پشتیبان، یا تیم های دولتی کم پشتوانه (مانند ملوان) در انتهای جدول منتظر سقوطی غم انگیز و ورشکستگی ورزشی و اقتصادی اند و مسئولان فقط نگرانند که نکند از حیثیت و اعتبار دو تیم ویژه خوار تهرانی کم شود.
اکنون تیم پرسپولیس با وجود این همه حمایت و ریخت و پاش وضعیت بدی دارد و با آنکه هر ارگان دولتی و غیر دولتی بی حساب به پای آن پول بی حساب می ریزد، یکی بودجه می دهد و دیگری جریمه هایش را تقبل می کند، ولی از بس که صاحب دارد، همچنان بی صاحب اداره می شود.
متأسفانه تا وقتی که بودجه ی تیمی مثل پرسپولیس را دولت و نهادهای شبه دولتی از منابع مشخص و مبهم پرداخت می کنند، و از سویی هر یک از آقایان دایی و مایلی کهن و پروین و استیلی و کریمی و ... خود را صاحب این تیم قلمداد می کنند و با هر موضع گیری و اظهار نظری تیم را به حاشیه می کشانند، تنها کسی که در تیم باید کشکش را بسابد همچنان همان سرمربی است که دور وبر خودش لش،کری متفرق و از هم پاشیده را قرار است مدیریت کند و جام بگیرد.
رسانه ها هم برای این که این همه حمایت و رانت را توجیه کنند طوری وانمود می کنند که یعنی تمام مردم ایران برای این که ایرانی باشند باید طرفدار یکی از این تیم ها باشند والبته چقدر هم موفق بوده اند که برخی جوانان ساده ی ما به جای این که تیم استان و شهر خودشان را تشویق کنند، به عشق این دو تیم با شکست تیمشان در مقابل این دو خوشحال می شوند!!!
باور کنید که اگر قرار باشد جایی این اصل 44 اجرا شود اولینش همین واگذاری تیم های دولتی فوتبال است. خداکند مسئولان کشور بر بودجه ای که در این سیاه چاله های نابارور ریخته می شود دل بسوزانند و بدانند که این بودجه از مالیات دستمزد عرق جبین کارگر و کارمند و کسبه است که تأمین می شود و انصاف نیست که اینچنین در جیب میلیاردرهای ناسپاس و بعضاً بی رگ ریخته می شود تا کم فروشی کنند و به ریش مردم و حامیان شان بخندند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/1/21
11:40 ص
این علی کریمی که دیروز با تمارض یک پنالتی گرفت، امروز می گوید که حرفه ای گری کردم و چون به نفع تیمم کار کردم، کارم درست بوده؛ این موضع دقیقاً مرا یاد موضع همین آقا و دوستانش در آن بازی ملی انداخت که با پارچه ی سبز، ننگی را برای خودشان نوشتند، همان ها که هنوز اذعان می کنند جرزنی، تمارض و مظلوم نمایی حرفه ای گری است.
آری! علی کریمی توجیه خوبی کرد؛ برای حرفه ای بودن، لازم نیست پایبند به قانون و اخلاق بود، لازم نیست مثل تختی پهلوان بود، بلکه فقط کافی است به نفع تیمت و دوستانت فکر کنی، اگر لازم شد به زمین بیفتی و حتی دایو بروی و حتی پارچه ی سبز به همه جایت ببندی!!! فقط کافی است نمایشی خودت را روی زمین بیندازی و وانمود کنی که رویت خطا کرده اند و اگر در انتخابات باشد نشان دهی که رویت تقلب انجام داده اند، همین! حالا مدام سرمایه ی این کشور را صرف قهرمان سازی از امثال بازیگران و بازیکنان اینچنین کنند و ما ذوقشان کنیم!!!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.