95/8/22
3:46 ع
پس از سخنان روشنگرانه آیت الله آملی لاریجانی مبنی بر این که روحانی از سویی شعار آزادی بیان میدهد و از سویی خواهان برخورد با برخی رسانهها است، نوبخت، معاون و سخنگوی دولت، خواهان برخورد با رسانههای هتاک شد و گفت:
«دولت به آزادی بیان در چارچوب قانون معتقد و به حاشیه امن داشتن عده ای هتاک معترض است»
که در پاسخ به این سخنان سخنگوی دولت میگویم:
آقای نوبخت! در این سه سال و اندی که از عمر دولت پرمدعایتان میگذرد، چه کسی بیش از شما و رئیس دولت متبوعتان هتاکی کرده است؟! بیسواد، بیشناسنامه، بیکار، متوهم، بروید به جهنم، رانتخوار تحریم، کاسب تحریم، افراطی، زبان نفهم، کودک، رسانه میلی، بزدل، ترسو، تعامل هراس و ... را چه کسی به منتقدان خود حواله داده است؟! آیا اینها مصداق هتک و توهین و افترا نیستند؟!
آقای نوبخت! آیا این توهینها به نجومی بگیران، مفسدان فساد 8000 میلیاردی و به آمریکای بدعهد انجام شده است و یا به منتقدان، کارشناسان و رسانههای داخلی که به لحاظ فنی به برجام، FATF ،IPC و... ایراد گرفتند؟! آیا حالا چنین دولتی میتواند مدعی و معترض هتاکی دیگرانی باشد که مدام از سوی دولتمردان مورد توهین، هتک، تهمت، افترا و توقیف قرار گرفتهاند؟!
آقای نوبخت! آیا پاسخ دندان شکن آیت الله آملی لاریجانی به اظهارات آقای رئیس جمهور در اففتاحیه نمایشگاه مطبوعات، باید باعث میشد در توجیه تناقض ادعای آزادی بیان و درخواست برخورد و توقیف منتقدان و رسانههایشان، ایشان را با برچسب رسانههای هتاک ، شایسته قلم شکستن، دهان بستن و زبان بریدن قلمداد کنید؟!
جناب سخنگو! برای یک بار هم که شده به جای گفتن، بشنوید، اگر این توهینها به سبب خنک شدن دلتان است که هیچ، خنک شوید و به کارتان برسید ولی اگر فکر میکنید مردم، ادا و اطوار مبادی اخلاقتان را جدی میگیرند و ژست مدعی آزادی بیان بودنتان را باور میکنند، باید بگویم که زهی خیال باطل! مردم بسی زیرکتر از آنند که شما میپندارید فقط ترسم این است که دیر دریابید!
95/8/17
6:42 ع
یکی از معلمان ابتدایی دخترانه در کلاس میگوید ماهواره خوب است فقط باید ایمان محکمی داشت و از آن درست استفاده کرد! اما او به دانش آموزان نمیگوید که یکی از لوازم محکم بودن در ایمان این است که خود را عمداً در موقعیت گناه قرار ندهیم و دیدن برنامه های ماهواره، حضور در مجالس غیبت و همنشینی با دوستان بد، از مواردی است که انسان خود را در موقعیت گناه قرار میدهد. متأسفانه این معلم، مسئله را ساده گرفته است و در حالی که مردان و زنان پخته در برابر ماهواره دچار لغزش میشوند، کودکان را به استفاده از آن تشویق میکند.
مشاوری دیگر از آموزش و پرورش، درباره مسائل تربیتی دختران نوجوان به والدینشان میگوید جلوی دوستی فرزندانتان با جنس مخالف را نگیرید که یک نیاز روحی ایشان است! و میگوید برای فرزندانتان ماهواره بخرید تا عقده ای نباشند! در کنار این موارد، شاهدیم که در برخی مهدها رقص آموزش داده و در برخی مدارس جشن هالوون برگزار میشود که اینها نشان میدهد که حال نظام آموزشی ما خراب و تربیت فرزندان ما در معرض خطر است.
اگر چه تکلیف والدین این است که نگذارند قبح گناهانی مثل استفاده از ماهواره، بی حجابی، ارتباط با نامحرم در ذهن فرزندانشان نشکند، ولی این هم قابل پذیرش نیست که نظام آموزشی ما طوری اداره شود که والدین را به تهیه امکانات انجام گناه برای فرزندان و ترویج سبک زندگی غربی تشویق کند، لذا والدین و فرزندان باید نسبت به این مسائل حساس باشند و نگذارند برخی معلمان و مشاوران با تفکرات انحرافی، به انحراف اذهان پاک کودکان و نوجوانان ادامه دهند.
به نظر میرسد نظام معیوب تربیت معلم و مدیران آموزشی از یک سو و علوم روانشاسی و تربیتی غربی و مقاومت مسئولان اجرایی در جهت اسلامی نمودن علوم دانشگاهی از سوی دیگر، باعث شده است تا دانش آموزان در مدارس در معرض خطر نظام آموزشی ، معلمان و مشاوران منحرف قرار گیرد و اشخاصی تربیت شوند که الگوهایشان، مردعنکبوتی و باربی است و نه شهدا و علمای بزرگ کشورشان.
به غیر از این که تفکرات غیر انقلابی و غیر ارزشی به تدریج در تدوین نظام آموزشی و کتب درسی در حال رسوخ است، همین محتوای موجود به یادگار مانده از گذشته نیز با تدریس معلمان غیر معتقد، عملاً خنثی میگردد؛ شاید مطالب زیادی در کتابهای درسی در بیان و بزرگداشت ارزشهای انقلاب و اسلام ذکر شده باشد، اما متأسفانه در پایان درس، برخی معلمان با یک جمله همه آنها را زیر سؤال میبرند.
که همه موارد فوق اثبات میکند که نظام آموزشی ما نیاز جدی به بازنگری و ارتقا دارد و والدین وفرزندان نباید نسبت به مسائل مدرسه بیتفاوت باشند و در صورت عدم توجه به این مسأله، دچار خسارتهای عظیم به دلیل رشد و تربیت اشتباه خواهیم شد.
95/7/19
11:6 ع
حاج منصور ارضی عزیز؛ مداح انقلابی و وارسته
سلام علیکم
مصاحبه شما در برنامه بدون تعارف سیما در خصوص لزوم سیاسی بودن مردم و به خصوص مداحان کاملاً در چارچوب اسلام انقلابی صحیح و قابل دفاع است، اما برخی از نظرات شما مثل تکرار این جمله که برای سر برخی افراد جایزه گذاشتید یا جمله اخیرتان که درباره فوتبال ایران و کره گفته بودید که نگذارید حزب الله خشمگین شود، مرا بر آن داشت تا با کسب اجازه از شما، چند جمله خدمت حضرتعالی بیان نمایم.
در شرایطی که دشمنان اسلام و انقلاب منتظرند تا از کوچکترین فرصت برای زیر سؤال بردن انقلاب استفاده کنند، متأسفانه شاهدیم که اشتباهات نیروهای مؤثر انقلابی، بهترین فرصت را برای هجمه به اسلام و انقلاب فراهم میکند که هرچند در نیت خالصانه و دغدغه های دلسوزانه این بزرگواران تردیدی وجود ندارد، لیکن باید توجه داشت که یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که احتمال اثرگذاری وجود داشته باشد و نه این که تازه اثر عکس هم ایجاد نماید!
از قدیم الایام گفته اند که حرمت امامزاده بیش از همه با متولی آن است و از این رو اعتقاد داریم که حرمت انقلاب را بیش از همه خود نیروهای انقلابی باید حفظ و مطالبه نمایند. نباید خارج از چارچوبی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند که همان رعایت قانون، پرهیز از دوقطبی سازی و رعایت مصالح جامعه است، هیچ گونه موضع گیری و یا توصیه ای صورت گیرد، به خصوص که ایشان بارها از تحصن ها، تجمع ها، رفتارهای خودسرانه، بهم زدن جلسات سخنرانی و هرگونه رفتار غیرقانونی انتقاد کرده اند.
سؤال کلیدی این که آیا اگر نیروهای انقلابی، خط مشی رهبری و چارچوب قانون جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند و به جای بیان منصفانه، مؤدبانه و کارشناسانه مطالب روز کشور، به تهدید، توهین، استفاده از اشعار بی ادبانه و جایزه گذاشتن برای سر افراد متوسل شوند، میتوانند منتظر تأثیرگذاری سازنده و پایدار در جامعه و جذب مردم به اسلام و انقلاب باشند و یا این که برآیند این حرکات، صرفاً به ضرر وجهه انقلاب، موجب سوءاستفاده دشمن و نارضایتی مقام عظمای ولایت خواهد شد؟!
جناب حاج منصور ارضی عزیز! به نظر میرسد برای رسیدن به اهداف انقلاب، هیچ راهی به جز استفاده از ابزارهای متعارف و مجاز انقلابی وجود ندارد و کسی نباید برای خودش این حق را قائل باشد که به اسم دفاع از ولایت و ارزشهای اسلامی و انقلابی، از اسلوبی که مقام معظم رهبری در این سالها به کرات و به روشنی و براساس شرایط و فضای جامعه تبیین کرده اند، عدول کند. در همین راستا است که نیروهای انقلاب باید قدر هر بلندگو و رسانه ای که در فضای حقیقی یا مجازی در اختیار دارند را برای حرکت در مسیری که ایشان تبیین کرده اند بکار گیرند.
در خصوص اظهارات فوتبالی شما و برادرمان آقای الله کرم، متأسفانه احساس می شود که تنها خروجی این موضع گیری ها این باشد که دایره انقلابی گری و دینمداری این قدر تنگ و بسته تعریف گردد که در یک سو، یک تجمع 100 یا 1000 نفره ی مخالف برگزاری مسابقه فوتبال در عصر تاسوعا، محب اهل بیت (ع)، حزب اللهی و انقلابی معرفی میشود و در سوی دیگر، یک جمعیت صدهزار نفره که در ورزشگاه مشکی پوش هستند و حسین حسین (ع) می گویند، بی دین و غیر انقلابی! و این در صورتی است که اساساً این تقسیم بندی نه منصفانه است، نه منطقی و نه مفید!
جناب آقای حاج منصور ارضی بزرگوار! حضور، حساسیت و بینش سیاسی شما و شاگردان عزیزتان در هیأت های مذهبی میتواند بیش از وضع موجود، حلقه وصل سیره اهل بیت (ع) و مشی انقلابی گری برای جوانانی باشد که از شما الگوی میگیرند تا هم اسلام انقلابی و هم انقلاب اسلامی به خوبی تبیین و ترویج گردد، لیکن این امر بدون استفاده از منطق استوار انقلاب، ادبیات رسمی و محترمانه و رویکرد جذب حداکثری و دفع حداقلی و در یک کلام، حرکت در مسیر مقام معظم رهبری قابل دسترسی نخواهد بود.
95/7/19
10:56 ع
پس از این که مسئولان ورزشی کشور گفتند نامه نگاری های لازم را برای تغییر زمان مسابقه فوتبال ایران و کرده از روز تاسوعا انجام داده اند ولی فیفا با آن مخالفت کرده است، آیت الله یزدی با نیت حفظ حرمت تاسوعا توصیه کردند که ایران به این مسابقه تن ندهد. پس از این توصیه نامه علی مطهری به آیت الله یزدی در رسانه ها منتشر شد که آقای علی مطهری در آن، توصیه آیت الله یزدی را موجب بدبینی مردم به دین معرفی کنند.
فارغ از این که توصیه آیت الله یزدی یا نامه علی مطهری به آیت الله یزدی چقدر قابل دفاع است، به نظرم رسید که مطلبی خطاب به آقای مطهری بیان کنم، امیدوارم همانطوری که ایشان در بیان نظراتشان جسورانه عمل میکنند، در پذیرش انتقاد هم شجاعت داشته باشند:
آقای علی مطهری! شما در مقدمه نامه خود، به آیت الله یزدی گفته اید که البته خوب بود مسابقه ایران و کره در زمانی غیر از تاسوعا اجرا میشد که البته یک حرف بدیهی زدید، ولی شما که به این مسئله اقرار دارید چرا در کنار نامه ای که به آیت الله یزدی منتشر کرده اید، لااقل به عنوان نائب رئیس مجلس به مسئولان ورزشی کشور عتاب نکرده اید که با سهل انگاری و بی توجهی، نسبت به تغییر زمان بازی در زمان مناسب اقدام لازم را انجام نداده اند؟!
شما در نامه ای که به آیت الله یزدی نگاشته اید، خود را نگران بدبینی مردم به دین دانسته اید، در حالی که قبلاً گفته بودید در مسائل فرهنگی اصولگرا و در امور سیاسی اصلاح طلب هستید، سؤال جدی این است که پس چرا دغدغه های فرهنگی تان، تنها در نقد علمایی چون یزدی، جنتی، علم الهدی و… بروز می یابد؟! آیا ضرباتی که از مسئولان یا جریاناتی که به لحاظ سیاسی خود را از آنها دانسته اید، به اسلام وارد میشود، نیازی به خطاب و عتاب ندارد؟!
آقای علی مطهری! همان موقع که مشی سیاسی و مشی فرهنگی خود را برخلاف هم دانستید، مشخص بود که دیانت و سیاست شما نمیتواند عین هم باشد، چرا که اساساً اختلافات سیاسی جریانات مختلف ریشه در اختلافات اعتقادی و فرهنگی ایشان دارد و امروز شما در عمل هم اثبات کرده اید که دغدغه های فرهنگی و مذهبی تان نمیتواند سالم، مخلصانه و فراجناحی از فیلتر ذهن سیاستزده تان عبور کند!
95/7/2
7:2 ع
انتشار کلیپ آسانسور در شبکه افق و سپس شبکه های اجتماعی منتشر شد که واکنش های زیادی را به همراه داشت، برخی آن را تأیید کردند و برخی نیز آن را تندروی و حتی مسخره خواندند، در این کلیپ میبنیم که مرد جوانی با ظاهر مؤمنانه به جهت این که با یک زن جوان با حجاب نه چندان مناسب در آسانسور تنها نماند، مسیر پله را انتخاب میکند و همزمان نشان میدهد که همسرش نیز برای این که در صندلی عقب در کنار مرد نامحرمی ننشیند با هماهنگی راننده، به صندلی جلو نقل مکان میکند و در نهایت نیز به استناد آیه شریفه قرآن، مردان پاک و زنان پاک را سزاوار هم می داند.
این که برخی از افراد بی اعتقاد کلیپ آسانسور را مورد تمسخر قرار دهند اصلاً چیز عجیبی نیست چرا که اقتضای طبیعتشان چنین است، اما این که برخی افراد مذهبی و معتقد به مبانی اسلام نیز آن را مسخره کنند و یا تندروی بخوانند، واقعا محل اشکال است. البته شاید در این عصر و زمانه، دیدن چنین کلیپ برای برخی از دوستان عجیب بوده باشد ولی اگر این کلیپ در یکی دو دهه پیش منتشر میشد، مسئله عجیبی به شمار نمیرفت.
متأسفانه باید بپذیریم که فضای مسموم جامعه به لحاظ عدم رعایت حجاب و عفاف و مسائل مرتبط با اختلاط مرد و زن نامحرم و سایر معضلات فرهنگی باعث شده است ذائقه بخشی از افراد مذهبی نیز تحت الشعاع قرار گیرد به حدی که انگار با عادی شدن گناه در جامعه، اسلام هم به دیده اغماض به گناهان نگاه میکند! و انگار اسلام جدیدی آمده است و دیگر این مسائل خیلی اهمیتی ندارند! در صورتی که سیره حضرت علی علیه السلام که میزان روز جزاست، با آنچه که امروز عادی می شماریم تفاوت زیادی دارد:
«عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ عَلَیْهِ السَّلَامَ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّهِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ»
رسول خدا(ص) به زنها سلام میکرد و جوابش را میدادند، و شیوه امیرالمؤمنین علی(ع) هم این بود که به زنها سلام میکرد و خوش نداشت که به زنهاى جوان سلام کند و میفرمود: میترسم آوازش مرا خوش آید، و زیادتر از آن اجرى که میجویم [گناه] به من رسد.
این روایت دارای سند صحیح و در منابع مختلف روایی نقل شده است و با توجه به این که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به حضرت پیامبر صلوات الله علیه جوان بودند، به لحاظ عقلی نیز از سوی عالمان دینی کاملاً منطقی شمرده شده است. وقتی میبینیم حضرت علی علیه السلام با آن همه کمالات معنوی، عصمت از گناه و تقوای بی نظیر ، از پیشقدم شدن در سلام به زنان استنکاف میکردند، ما چطور به خودمان حق میدهیم تا مسئله ای مثل پرهیز از تنها ماندن در فضای کوچک آسانسور با یک نامحرم آن هم با پوشش نه چندان مناسب را مسخره کنیم؟! مطمئناً نمیگوییم که ماندن در آسانسور با یک نامحرم لزوماً موجب حرام و گناه میشود ولی همین که کسی از موقعیت عملی و ذهنی گناه فرار کند ستودنی است و نه سزاوار مسخره کردن!
با این وجود، نه تنها انتقادات به کلیپ آسانسور با مبانی شرعی و اخلاقی سازگار نیست، بلکه ناسپاسی از سازندگان این اثر ارزشی نیز هست. این اثر محصول یک گروه هنرمند مؤمن و انقلابی است که هنر خود را صرف پاسداشت عفاف و پاکدامنی کرده اند و حال این که درهمین عصر و روزگار، در همین کشور خودمان، هنرمندانی نیز حضور دارند که «فروشنده»ی هنر خود برای تطهیر و عادی سازی هرزگی و روابط نامشروع به بهای کسب جوایز خارجی هستند!
95/6/11
8:52 ع
نگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و بسیاری از علما به تکلیف حکومت اسلامی در مسائل فرهنگی این است که حکومت باید درکنار تلاش برای حل مشکلات مادی مردم و گسترش عدالت در جامعه به مقوله رشد و هدایت معنوی جامعه اهتمام ویژه داشته باشد. اگر مروری به یکی از سخنان امام خمینی در تاریخ 10 اسفند 1357 که پس از صحبت سخنگوی دولت موقت (امیرعباس انتظام)، در 8 اسفند 1357 درباره مجانی شدن پول آب و برق برای مستمندان بیان شد، داشته باشیم می بینیم که هدف اصلی از انقلاب از نظر امام، نه مسئله رفاه مادی، بلکه بهبود زندگی معنوی مردم است:
«ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم؛ شما را به مقام انسانیت میرسانیم.» (صحیفه امام، ج6، ص 273)
لیکن آنچه که در میان جریان های سیاسی کشور غالب است، متأسفانه نگاهی افراطی یا تفریطی دراین باره است که در سه دسته مختصرا به آن ها اشاره می کنم:
الف- برخی از جریانات سیاسی کشور نه تنها درپی جاری سازی دین و رشد و هدایت معنوی در جامعه نیستند، بلکه دقیقاً برخلاف آن میکوشند و حتی پیشرفت جامعه را در دور شدن از قید و بندهای دینی میدانند که این نوع نگرش در اصلاح طلبان و اعتدالیون متأسفانه رایج است. این جریانات نه تنها در برابر تهاجم فرهنگی غرب ایستادگی نمیکند، بلکه مدام تلاش میکند راه تهاجم فرهنگی را با آزادی ماهواره، تطهیر استفاده از آن، حذف فیلترینگ و حذف ممیزی آثار فرهنگی بازتر نمایند. در این نگرش کسانی که تلاش برای هدایت معنوی در جامعه را از حکومت مطالبه میکنند، متوهم، بیکار و افراطی معرفی می شوند و اسلامی کردن علوم انسانی به سخره گرفته می شود.
ب- در طیف احمدی نژاد اگر چه تلاشی برای تسهیل تهاجم فرهنگی صورت نمیگیرد، اما نسبت به آن و مسئله هدایت معنوی جامعه حساسیتی هم دیده نمیشود. در این جریان میبینیم که مشایی از ملاقات با هنرپیشه های زن استقبال می کند، در مجلس رقصی در کشور ترکیه می نشیند، با فرضیه پایان اسلام گرایی، تکامل بدون اسلام را میسر و میسور معرفی میکند؛ عبدالرضا داوری، از نام خواننده ها و فیلم فارسی های طاغوتی و آثار صمد بهرنگی ذکر خیر میکند، علی اکبر جوانفکر چادرمشکی را موجب جلب نظر مردان معرفی میکند و خود احمدی نژاد با خبرنگاران زن بی حجاب، ساعت ها مصاحبه میکند، مبارزه با بی حجابی را با عبارت معروف «دو تار مو» رد میکند و از دست گذاشتن برشانه مادر چاوز (که داغدار بود) ابایی نداشت که همه این ها به ما میگوید از طیف احمدی نژاد هم نمیتوان توقع هدایت معنوی و دینی جامعه را داشت.
ج- جریان اصولگرایی اما نمی تواند نسبت به هدایت معنوی جامعه و نزول معنوی جامعه بی تفاوت بماند، لیکن ضعف بزرگ این جریان، در نحوه بیان دغدغه ها و شیوه مواجهه با جامعه است چرا که متأسفانه حتی منطقی ترین دغدغه را بعضاً با بدترین ادبیاتها بیان میکند تا جایی که مردم بعضا این جریان را دشمن می دارند! بکاربردن عباراتی مثل دیوثی، عیاشی، هرزگی و... به لحاظ تربیتی، روانی و رسانهای چه تأثیر مثبتی می توانند در اصلاح جامعه ایجاد کنند جز اثر عکس؟! آن هم در شرایطی که جریانات سیاسی دیگر میکوشند با به رسمیت شناختن عرف های غلط جامعه، از این ادبیات غلط اصولگرایان سوءاستفاده کنند و محبوبیت خود را افزایش دهند! لذا جریان اصولگرایی باید یاد بگیرد که صرف تلاش برای هدایت جامعه کافی نیست، بلکه این کار باید با ادبیات و نگاه سرشار از عشق به مردم و همراه با احترام به قانون و به خصوص تبعیت از مشی امام و رهبری میسر است ولاغیر.
95/5/31
8:7 ص
شاید برای برخی افراد، علت اختلاف نظرهای مقام معظم رهبری و سایر علما سؤال باشد که مثلاً چرا بین نظرات مقام معظم رهبری درباره ورزش یا تحصیل بانوان و یا مواردی مانند هنر و حضور در شبکه های اجتماعی، با سایر علما و مراجع و ائمه جمعه تفاوت وجود دارد که در پاسخ باید عرض کنم، ضمن احترام به تمام علمای بزرگواری که بعضاً نظراتشان با رهبری متفاوت است، درکنار تفاوت جایگاه علمی ایشان، یک علت مهم این اختلافات ناشی از جایگاه و مسئولیت ولایت فقیه نسبت به سایر علما و مراجع است. خیلی از علما و ائمه جمعه، حوزه مسئولیت، استان و یا نهایتاً کشورشان را معیار قرار میدهند ولی مقام معظم رهبری نگاهی جامع نگر و جهان شمول به مسائل دارند.
شاید یک امام جمعه به این می اندیشد که مردم شهر یا استانش را به آنچه که مورد پسند خداست نزدیک نماید لذا از نظر امام جمعه ای که در یک شهرستان مذهبی مشغول فعالیت است، هیچ لزومی ندارد جوانان و مردم تشویق به حضور در عرصه های مهم و البته پرخطری مانند موسیقی و سینما بشوند، امام مقام معظم رهبری نگاهشان به نیاز امروز کل کشور و جهان اسلام است، ایشان معتقدند برای پاسخگویی به شبهاتی که علیه اسلام و انقلاب مطرح می شود هنر، رسانه و شبکه های اجتماعی بسیار مؤثرند و ضمن هشدار بابت آسیب های این عرصه ها دعوت به حضور فعال و انقلابی در آنها می نماید.
و یا وقتی برخی دشمنان اسلام می کوشند حجاب و عفاف را مانع موفقیت زنان مسلمان در عرصه های علمی، ورزشی، هنری و شغلی معرفی کنند و برای این کار از تشکیل انواع کمپین ها و فضاسازی ها استفاده می کنند، مقام معظم رهبری می بینند موفقیت یک زن محجبه مسلمان در مسابقات ورزشی یا علمی، بهترین پاسخ برای آنان است که حجاب را مانع پیشرفت زن مسلمان معرفی میکنند و از این لحاظ حرکت آن ورزش کار مسلمانی را که با حجاب وارد میدان و سکوی کسب مدال می شود را ارزشمند معرفی میکند، کاری که شاید از نظر برخی از علما که تنها دغدغه شان، شرایط شهر کوچک خودشان باشد، عجیب باشد!
اگر علت برخی از اختلاف نظرهای مقام معظم رهبری و سایر علما را بدانیم، این اختلافات خیلی برای ما عجیب و گیج کننده نخواهد بود و در این صورت همانطوری که همه در حوزه عملکرد فردی، از مراجع تقلید خود تبعیت می کنیم اما در حوزه حکومتی همگان حتی سایر مراجع و علما باید بدانیم که نظرات و فتاوای ولی فقیه باید ملاک قانون گذاران و مجریان قرار گیرد، هر چند احترام به نظرات سایر علما و مراجع نیز تاجایی که در تضاد جدی با نظرات ولی فقیه نباشد، قابل توصیه است.
95/5/27
1:4 ع
اصلاحطلبان و اعتدالیون برای این که حذف فیلترینگ و آزاد کردن ماهواره را مطالبه کنند، چند توجیه تکراری میاورند که مختصراً پاسخ شان را بیان میکنم:
میگویند چون نیمی از مردم از ماهواره استفاده میکنند، پس باید آن را آزاد کرد تا مردم قانون شکنی نکنند!
این حرف مثل این است که بگوییم چون نیمی از مردم تخلف رانندگی میکنند پس باید تخلف رانندگی آزاد باشد تا تخلف نکنند!
میگویند نباید با محدودیت و ممنوعیت با اینترنت و ماهواره مواجه شد، چون مردم میتوانند با فیلترشکن یا خرید تجهیزاتی، این محدودیتها رو دور بزنند!
مثل این است که بگوییم باید مواد مخدر و یا سمی را آزاد کنیم چون مردم میتوانند خودشان بسازند یا قاچاقی سرکوچه شان خریداری کنند! یا این که چون مواد قاچاق در همه فروشگاهها هست پس قاچاق هم باید آزاد شود!
میگویند به جای ایجاد محدودیت در استفاده از ماهواره، سایت ها و شبکه های اجتماعی مضر، تنها باید فرهنگ و روش کار کردن را به مردم و کودکان آموخت!
مثل این است که تجویز کنیم مواد سمی، مخدر و خطرناک را در خانه و جامعه دسترس کودکان بگذاریم و به صرف هشدار دادن، اکتفا کنیم! مثل این که ماهواره را برایشان مهیا کنیم ولی بگوییم فلان فیلمها و شبکهها را استفاده نکنید چون دچار بلوغ زودرس، انحراف جنسی، انحراف فکری و… خواهید شد! در حالی که فرزندان از تجزیه و تحلیل این هشدارها نیز عاجزند!
میگویند در دنیای آزاد و باز اطلاعات امروز، نباید و یا نمیتوان محدودیت ایجاد کرد!
درحالی که خود کشورهای غربی هم، این رسانهها را بر اساس مصالح و اصولی که برای جامعه قائلند با فیلتر کردن یا پولی و کابلی کردن، محدود میکنند و تقریباً کشوری نداریم که هیچ محدودیتی در عرصه های رسانه ای نداشته باشد! و البته چون به لحاظ کمی و کیفی بین ارزشهای جوامع تفاوت وجود دارد، میزان محدودیت ها نیز متفاوت خواهد بود!
میگویند به جای محدود کردن اینترنت و ماهواره، تنها باید فرهنگسازی کرد!
وحال اینکه هیچ فرهنگ سازی هم برای تقویت باورهای دینی، مذهبی و اخلاقی نمیکنند و تازه بودجه صداوسیما که متولی اصلی این امر است را نیز با محدودیت های سنگین و گروکشی های سیاسی مواجه میکنند!
میگویند در آزاد کردن ماهواره و حذف فیلترینگ ، بدون هیچ نگرانی باید به مردم اعتماد کرد!
وحال اینکه خیلی از مردم به اقتضای سن یا معلومات قادر به پاسخگویی به شبهات و هجمه ها نیستند! چطور دولت مردان بسیاری از مردم را به بهانه لبوفروشی و راننده تاکسی بودن، صالح به دانستن مسائل کم اهمیت ندانستند!
میگویند نباید با بدبینی با ماهواره و اینترنت مواجه شد و آن ها را محدود کرد!
ولی این را نادیده میگیرند که دشمنان چقدر بابت تهاجم به اعتقادات این مردم، بودجه تصویب میکنند و میخواهند با ساده لوحی دربرابر هجمه دشمنان، با آزاد کردن ماهواره ، سپرهای های فرهنگی، فنی و قانونی را کنار بگذارند!
میگویند دانستن حق مردم است و حاضرند رسانههای ضدانقلاب را به این بهانه آزاد و تطهیر کنند!
وحال این که اشخاص، روزنامه ها و سایت های داخلی بعضاً انقلابی را بابت کوچکترین اشتباهی تعلیق، فیلتر یا تحت پیگرد قرار میدهند! پس چرا میخواهند دربرابر هجمه ها، شبهات و تهمت های ضد انقلاب، محدودیت نداشته باشند؟!
میگویند می توان شبکه های ماهواره ای یا سایت های بد را رمز گذاشت یا محدود کرد!
اما نمیگویند فرزندان در عصرحاضر، از والدینشان در اموری چون کانال یابی و یا رمزگشایی ماهرتر هستند!
میگویند ماهواره هم مثل ویدئو است و با آزاد شدنش هیچ مشکلی ایجاد نمی شود!
ولی قیاسشان غلط است چرا که در ویدئو، افراد با اختیار خودشان یک فیلم را انتخاب و نگاه می کردند، اما در ماهواره با صدها شبکه مواجه هستند که اختیاری در پخش محتواهای شان ندارند و اعم از فیلم، سریال، خبر و تبلیغات، حد و مرزهای اخلاق، دین و سن در آن ها رعایت نمی شود!
می گویند در آینده زمانی خواهد آمد که ماهواره به آنتن هم نیاز نخواهد داشت و تلویزیون ها خودشان شبکه های ماهواره ای را خواهند گرفت!
که باید درپاسخ گفت، باید فرصت را غنیمت شمرد و با راهکارهای فنی و فرهنگی، مردم را از خطرات ماهواره آگاه کرد و از همه گیر شدن استفاده از ماهواره جلوگیری نمود و صداوسیما را در تقویت شبکه ها و برنامه ها تقویت نمود، نه این که از ترس مرگ خودکشی کنیم!
میگویند مردم در حال استفاده از ماهواره هستند و آزاد نبودن آن هیچ تأثیری در این امر ندارد!
اگرچه هرکسی که بخواهد از ماهواره استفاده میکند ولی باید دانست که آزاد کردن ماهواره ، به معنی تطهیر و قبح شکنی از آن است!
95/5/23
8:50 ع
تا حالا چند تصویر اعم از هنرپیشه و یا سایر افراد متمول جامعه در شبکههای اجتماعی منتشر شده که فرد با عکس گرفتن از لیست بلند و بالای جرایم رانندگی خود به آنها افتخار میکند و میتوان نتیجه گرفت که از نظر این افراد، کسب لذتهای پوچ و در درجه بالاتر مال اندوزی و کسب موقعیتهای نامشروع، با قانون شکنی و تضییع حقوق دیگران یک ارزش و افتخار است!
باید به همه گفت، قانون شکنی فقط قانون شکنی نیست! بلکه در اکثر موارد تضییع حقوق دیگران و جامعه است، فردی که در رانندگی و غیر رانندگی، لایی میکشد، سبقت غیرمجاز میگیرد، توقف یا سرعت غیرقانوی دارد، بداند که این رفتارهایش ممکن است باعث خطرات جانی و مالی به دیگران شده باشد حتی اگر خودشان هم ندانند.
و این یک مصیبت اجتماعی در حال شیوع است که از بین بردن آن نیازمند یک عزم عمومی برای محکوم کردن این ضد ارزشها است، باید اول تلاش کرد این افراد از زشتی کارشان آگاه شوند و اگر هم فایدهای نداشت بازهم باید زشتی این رفتارها بدون هیچ اغماضی آن قدر محکوم گردد که هزینه ترویج این ضد ارزشها غیر قابل تحمل شود.
95/5/23
8:48 ع
روحانی(95/5/20): «حال در این شرایط میتوانیم بگوییم فضای مجازی کلا ممنوع؟ دنیای دیجیتال ممنوع؟ ارتباط اینترنتی نمیخواهیم؟ تمام شبکههای اجتماعی را روزانه و ساعتی فیلتر کنیم؟ با فیلتر و ممنوعیت میشود در دنیای امروز زندگی کنیم؟ شدنی است؟ روزی اگر کسی کاست ویدئو دستش بود مامور وی را دستگیر میکرد. یک روزی میگفتیم اساساً استفاده از برنامههای رادیو تلویزیونی غیر داخلیمان کاملاً ممنوع حال اگر تمام دیشها را هم جمع کنیم، شدنی است؟ در استانهای مرزیمان می توانیم کاری انجام دهیم؟ اصلا این امر شدنی است؟»
آقای روحانی! مگر کسی گفته کلا فضای مجازی، دنیای دیجیتال، اینترنت یا شبکه های اجتماعی ممنوع باشد؟! و یا کسی گفته کلاً همه چیز را فیلتر کنیم؟! مسلماً خیر! ولی اینطوری که از فحوای کلامتان مشخص است، شما دنبال حذف فیلترینگ و آزادی ماهواره هستید! در صورتی که حتی کشورهای لیبرال و غیر اسلامی هم نتوانستند کلاً فیلترینگ را کنار بگذارند چرا که همانطوری که فضای حقیقی دارای قواعد، قوانین، آزادی ها و محدودیت هایی است، فضای مجازی نیز باید چنین باشد والا همین فضا موجب خدشه های شدید به جامعه خواهد شد.
آقای روحانی! اتفاقا اگر تمایل دارید اینترنت مورد استفاده افراد بیشتری در سنین مختلف قرار گیرد، باید این فضا را با محدودیت های بجا، امن تر نمایید، اگر تمایل دارید یک کودک 10 ساله هم بتواند در فضای مجازی با خیال راحت تری دنبال نیازهای علمی خود باشد، به ناچار باید این فضا را از پلشتی هایی که برای کودکان و نوجوانان خطرناک است، پاک نماییم و اگر توقع دارید خود والدین این محدودیت ها را برای کودکان و نوجوانانشان اعمال نمایند، این مسئله برای بسیاری از خانواده ها قابل تحقق نیست چرا که توانایی فنی فرزندان غالبا از والدین شان بیشتر است.
آقای روحانی! مدتی است که شما و وزیر ارشادتان برای تطهیر، تجویز و آزادی ماهواره تلاش می کنید و برای این کار دلایلی را مطرح می کنید که واقعاً قابل قبول نیستند! آیا به صرف این که نمی توان جلوی امواج ماهواره را گرفت باید با قانونی کردن آن، آن را در نزد همان خانواده هایی که به حق، این ابزار را در خدمت دشمن برای هجمه به فرهنگ ایرانی و اسلامی خود می دانند هم قبح زدایی کرد؟! آیا چون شما نمی توانید یا نمی خواهید نیمی از مردم را از استفاده از یک محصول آلوده منصرف کنید، باید این محصول را به صورت آزادانه در دسترس همگان قرار دهید؟!
آقای روحانی! شما که تحمل اتهام و حتی انتقاد را ندارید و به قول معاون جدید حقوقی تان سریع و خشن واکنش نشان می دهید، چطور است که دنبال آزادی ماهواره و همه سایت ها و شبکه های اجتماعی هستید در حالی که بسیاری از ایشان اساساً برای توهین و تهمت به اسلام، انقلاب، امام خمینی، رهبری، شهدا و ارزش ها ساخته شده اند؟! اصلاً آقای روحانی! ما از شما توقع داریم همانقدری که نسبت به حریم دولت و هرگونه هجمه ای به خودتان حساس هستید، نسبت به حریم اسلام و انقلاب هم حساس باشید که اگر چنین بود یقیناً حامی آزادی ماهواره و حذف فیلترینگ نمی شدید.
آقای روحانی! بارها از شما داستان تکراری شباهت ماهواره و ویدئو را شنیدیم در صورتی که ویدئو وسیله ای بود که هر چه دلتان می خواست را می توانستید در آن بگذارید و حال این که در مواجهه با ماهواره، ناگهان با چند صد شبکه مواجه می شوید که از فیلم، خبر، تبلیغات، سریال و زیرنویسش می توانند ضداسلامی، مستهجن، غیراخلاقی، دروغ، تهمت و ضدانقلابی باشند که نظام سلطه برای گرداندن آنها بودجه صرف کرده تا انواع لطمات اخلاقی و شبهات اسلامی و انقلابی را به مخاطب منتقل کنند و در حالی که این برنامه ها حتی برای بزرگسالان هم مضرند شما حتی نمی توانید آنها را از دسترس کودکان دور کنید، چرا که ایشان هر قفلی را بهتر از شما میشکنند!
آقای روحانی! شما گفتید دولت نباید مردم را به بهشت ببرد! اصلاً قبول! ما را به بهشت نبرید! فقط لطف کنید و برای جهنمی کردن ما این قدر صغری و کبری نچینید! شما آنان را که دنبال بهشتی کردن مردم بودند را متوهم و بیکار خواندید! خب پس برای جهنمی کردن ما اینقدر وقت نگذارید و تلاش نکنید! هرکسی خواست می تواند ماهواره داشته باشد و اتفاقاً هم دارد، گناهش پای خودش! لطف کنید، این ابزار شیطانی را آزاد و مجاز اعلام نکنید که این مجاز بودن به منزله تطهیر و قبح زدایی از آن خواهد بود.