95/12/7
9:4 ص
برخی از افرادی که مدام میخواهند به خاطر مواضع برخی حامیان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی به خصوص آقای محمدرضا باهنر ، کلیت این جریان را زیر سؤال ببرند و مدام میگویند چرا جمنا از این افراد اظهار برائت نمیکند که برای این دوستان انقلابی، از پاسخ مقام معظم رهبری به سوال دانشجویان درباره اظهارات قابل انتقادِ برخی از منصوبین ایشان، وام میگیرم، ایشان در تاریخ 94/4/20 در جمعی از دانشجویان گفت:
«یک نکتهی دیگر گفتند که کسانی به عنوان نمایندهی رهبری از زبان رهبری حرف میزنند. خب، من خودم هنوز که الحمّدلله زبانم از کار نیفتاده؛ حرف خود من که مقدّم به حرف آنها است. آنچه من میگویم، حرف من آن است؛ کسانی هم که حرف میزنند -نمایندگان رهبری و منصوبین رهبری و مانند اینها که تعداد زیادیاند- از قول رهبری نمیگویند؛ این را توّجه داشته باشید. در همین مسئلهای که بالخصوص اسم آوردند، آن کسی را که اسم آوردند، آن کس حرف خودش را زده بود؛ از زبان رهبری چیزی نگفته بود. بنده هم حرف خودم را زدم؛ هم قبل از آن، هم بعد از آن؛ خب، شما حرف من را از خود من بشنوید. بله، ممکن است یک نفری جزو منصوبین رهبری هم باشد، دربارهی فلان مسئله یک عقیدهای خلاف رهبری هم داشته باشد، هیچ اشکال ندارد؛ اینجور چیزی هم هست. خیلی از همین آقایان محترمی که منصوبین رهبریاند، در فلان مسئلهی خاصّ سیاسی یا اجتماعی یا اعتقادی ممکن است عقیدهشان غیر از عقیدهی رهبری باشد؛ ما این را اشکال ندانستیم؛ عمده برای ما جهتگیریهای کلّی است، جهتگیریهای انقلابی است. والّا در هر مسئله که ما نمینشینیم هماهنگ کنیم که ببینیم در فلان مسئله نظر ما یکی هست یا نیست؛ خب، او نظر خودش را گفته. این هم نمیشود که من هرجا هرکسی از نمایندگان ما یک چیزی گفت، ما فوراً بگوییم آقا! شما، این را غلط گفتید، این را درست گفتید، روابط عمومی اعلان کند؛ این هم نمیشود.»
البته همانطوری که بیان شد، موضع فوق برای شرایطی است که یکی از منصوبین یا نزدیکان رهبری، نظر شخصی خود را در خصوص مسئله ای بیان نماید، مثل برخی مواضع غلط و جنجالی که این روزها از محمدرضا باهنر درباره مرحوم هاشمی، روحانی و خاتمی شنیده ایم؛ البته مقام معظم رهبری در جایی که کسی از قول ایشان موضعی خلاف واقع بگیرد، حتماً واکنش نشان میدهند که در ادامه سخنان فوق در همان تاریخ، ایشان میفرمایند:
«بله، اگر از قول حقیر، کسی چیزی بگوید و به گوش من برسد و خلاف باشد، ما به خود او بلافاصله تذکّر میدهیم؛ مکرّر اتّفاق افتاده؛ تذکّر دادیم، گفتیم که شما خودتان این را اصلاحش کنید، آن طرف هم اصلاح کرده. مصلحت نمیدانم که اگر یک کسی یک چیزی گفت، ما هم اینجا برداریم یک اعلامیّه بدهیم که فلان کس غلط کرد این حرف را زد؛ اینکه نمیشود. هرجا برخلاف نظر ما -البتّه از قول من؛ اگر از قول خودش گفته باشد، نه- از قول من چیزی گفته باشد، اطّلاع میدهیم و میگوییم آقا! این را شما از قول ما، شنیدیم گفتید و باید خودتان اصلاح کنید. این هم این مطلب.»
خب حالا اگر موضع گیری فوق را مدر نظر داشته باشیم، میبنیم که امثال محمدرضا باهنر ، هیچ سمتی در جبهه مردمی نیروهای انقلاب ندارند و مانند بسیاری از افراد سرشناس دیگر، از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی حمایت کرده است و مسلما اختیار دارد درباره نظرات خودش در مسائل مختلف موضع گیری نماید و این توقع که در برابر هر موضع او، جمنا موضع گیری نماید غیرمنطقی است و حتی با سیره مقام معظم رهبری نیز در تناقض است، حال این که مواضع رسمی جمنا و مؤسسین آن، دارای عیار انقلابی مناسبی در حوزه های مختلف است.
95/11/25
9:42 ع
برخی از دوستان عزیز انقلابی سوالی مطرح میکنند مبنی بر این که چرا جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، «مردمی» نامگذاری شده است؟ که در پاسخ به این دوستان باید معنی «مردمی» بودن را در خصوص این جبهه درست متوجه شد:
1- اگر مردمی بودن را به این معنی بگیریم که تمام اعضای این جبهه توسط مردم و یا همه نیروهای انقلابی انتخاب شده اند که بعید میدانم مؤسسان آن نیز چنین ادعایی داشته باشند و حداقل با تشکیلات نوپای فعلی تحقق چنین امری میسر به نظر نمیرسد، اما اعضای این جبهه، توسط معتمدین جریان انقلابی معرفی شده اند و مقبولترین افراد انقلابی حوزه های خود هستند، ولی از آنجا که در اهداف این جبهه آمده است که برای پس از انتخابات هم برنامه دارند، میتوان منتظر مکانیزمهای مردمی تری برای شناخت یکایک اعضای این جبهه در انتخاباتهای بعد بود.
2- «مردمی» بودن میتواند در برابر «حزبی» بودن هم معنی شود که این معنی برای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی صادق تر است، چرا که برخلاف ائتلافهای گذشته، هیچکدام از اعضای کشوری و استانی این جبهه، نمایندگان احزاب نیستند و از احزاب هم درخواست نشده است که نماینده ای معرفی کنند و اگر هم معدود افراد حزبی در این جبهه حضور دارند، تنها براساس شایستگی های انقلابی شخصی خود بوده است، نه این که نماینده و مأمور تحقق اهداف دیکته شده از سوی احزاب خود بوده باشند.
3- وقتی اعضا و شیوه شکل گیری یک ائتلاف به صورت حزبی باشد، مسلماً اهداف این ائتلاف نیز حزبی خواهد بود و اعضای آن نیز به فکر تأمین منافع احزاب خود خواهند بود و علماً شائبه سهم خواهی برای چنین ائتلافی ایجاد میشود ولی با توجه به ماهیت شکل گیری و اعضای غیرحزبی در جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، اهداف این جبهه حل مشکلات و دغدغه های اصلی مردم، مثل معیشت و اشتغال، با توجه و عنایت به اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی خواهد بود.
در واقع جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را از این جهت مردمی نامیده اند که اولاً اعضای آن، افراد مقبول و معتمد قاطبه مردم و نیروهای انقلابی حوزه های خود هستند، ثانیاً اعضای تصمیم گیر این جبهه نمایندگان احزاب نیستند و ثالثاً اهداف این جبهه، حزبی نیست و حل مشکلات و دغدغه های مردم است.
95/11/21
9:24 ص
این دومین باری است که طی چند ماه اخیر با هشدار باهنر به جلیلی درباره حضور در انتخابات 96 مواجه میشویم که این حضور را وحدت شکن و مضر اعلام میکند، البته شاید همه نیروهای انقلابی تمایل داشته باشند که جریانات انقلابی گزینه اصلح را به درستی بشناسند و روی او به جمع بندی برسند و برای رأی آوری وی تلاش کنند، ولی هشدار باهنر به جلیلی را به دلایل زیر قابل تأمل میدانم:
1- اساساً جایگاهی که آقای باهنر برای خودشان به عنوان بزرگتر جریان اصولگرایی و حتی انقلابی قائل هستند، برای ایشان قائل نیستم و حضورشان در جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را نیز تنها به عنوان یک حامی و نه به عنوان تعیین کننده و سرنوشت ساز، قابل قبول میدانم. چه ایشان خوششان بیاید و چه خوششان نیاید، شخصیت ایشان ما را به یاد وحدت شکنیهای آقایان لاریجانی، ولایتی و جلالی در انتخاباتهای اخیر می اندازد.
2- مهمتر از این که نیروهای انقلابی در دور اول انتخابات به وحدت برسند و پیروز شوند این است که در دور اول شکست نخورند چرا که فرصت پیروزی در دور دوم همچنان محتمل خواهد بود و با توجه به عملکرد بسیار ضعیفی که در کارنامه آقای روحانی وجود دارد این مسئله با ریزش آرای وی به کمتر از 50% در دسترس است ولی این مسئله با تخریب نامزدها و جریانات انقلابی در معرض خطر می افتد چرا که هر رأیی که از یک نامزد انقلابی کم میشود، میتواند به سمت طیف مقابل برود.
3- خودتخریبی نامزدها و جریانات انقلابی بسیار مخرب تر از نرسیدن به وحدت بر یک گزینه است. یعنی اگر مثلا 2 گزینه انقلابی تا آخر در صحنه بمانند ولی به جای تخریب یکدیگر، در معرفی گفتمان انقلاب همکاری کنند، بسیار بهتر از این است که آقای باهنر بیاید و با حرفهای نسنجیده و دل آزار، بخشی از بدنه انقلابی کشور و یکی از انقلابی ترین گزینه های موجود را محاکمه کند و پیشاپیش، مقصر باخت کل جریان انقلابی معرفی نماید.
4- به مؤسسان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی توصیه میکنم حتماً مراقب مواردی مثل هشدار باهنر به جلیلی باشند، حرکت مقدسی را که آغاز کرده اند، از منتسبان این جبهه و حامیان مطرح آن ضربه نخورند و نگذارند شخصیتی مثل آقای باهنر که با حمایتهای گاه و بی گاه از افرادی مثل هاشمی و ناطق، همچنین ریاست ستاد انتخاباتی ولایتی با آن عملکرد کاملاً شائبه برانگیز در انتخابات 92، با یک مصاحبه، موجب تکدر و تفرق نیروهای انقلابی گردد.
5- البته حقیر هم به همه گزینه های انقلابی توصیه میکنم اگر به صحنه انتخابات می آیند محکم، انقلابی و اخلاقی بیایند و حامیان خود را نیز به رعایت اخلاقیات و عدم تخریب دیگران توجیه کنند و در نهایت اگر روزهای انتهایی انتخابات مطمئن شدند که رأی ندارند و حضورشان تنها موجب تقویت جریان مقابل میشود، روحیه انقلابی خود را با گذشتی انقلابی نشان دهند و مسلماً چنین توقعی از کسانی که خود را به عنوان اصلح به مردم معرفی میکنند توقعی به جا و سزاست.
95/11/21
9:16 ص
در دهه فجر انقلابی هستیم که با وحدت مردم و بزرگان انقلاب، حول محور شعارهای اصلی انقلاب که از سوی حضرت امام خمینی(ره) بیان میشد به پیروزی رسید، بدون این که روی جزئیات آن و شیوه تحققشان وحدت کاملی وجود داشته باشد و همین که روی اسلام، استقلال، عزت ملی، مخالفت با استبداد، استکبارستیزی، عدالتجویی، خدمت به محرومان و… اتفاق نظر داشتند، متحد شدند و وحدت گفتمانی بیشتر نیز در مسیر انقلاب حاصل شد.
حالا اگر در مراحل نفس گیر پیروزی انقلاب، بزرگان انقلاب میگفتند «تا وقتی که روی تمام جزئیات به اشتراک نظر نرسیده باشیم، نباید متحد شویم و چنین اتحادی را وحدت قبیلگی و برای رسیدن به قدرت و نامشروع میدانیم، چرا که برخی از حامیان انقلاب با هم اختلاف نظر دارند»!، هرگز انقلاب به پیروزی نمیرسید و ایران عزیز نیز هنوز کشوری وابسته، ذلیل، زیر یوغ مستکبران عالم، بله قربان گو، بی بندوبار و استحاله شده بود.
البته کسی نمیگوید که انقلاب به همه اهداف و آرمانهایش رسیده است چرا که در رسیدن به برخی از این شاخصها کم کاری شد و برخی مثل عدالت، استقلال، اسلامیت و… نیز اینقدر آرمانی هستند که فقط میتوان در مسیرشان گام برداشت ولی در طول مسیر انقلاب، مدام باید این شاخصها به خصوص در گفتمان امام و رهبری مد نظر قرار داد و از مسئولان مطالبه نمود.
امروز هم میتوان با اعتقاد به اصول انقلابی گری مانند توجه به محرومین، فسادستیزی، استکبارستیزی، عدالتخواهی، اهتمام به فرهنگ اسلامی ایرانی، ولایتمداری، مبارزه با اشرافیگری و… برای حرکت در مسیر انقلاب به وحدت رسید، وحدتی که با روحیه مطالبه گری ادامه یابد و به صرف یک انتخاب و به کناری نشستن ختم نشود و چنین اتحادی که هدف اصلیش حفظ منافع انقلاب و مردم است را وحدت قبیلگی خواندن نمیتواند منصفانه باشد.
و امروز جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بادغدغه توقف هجمه ای که به منافع مردم و شاخصهای انقلابی صورت گرفته به میدان آمده است تا با اشتراک نظری که درباره شاخصهای انقلاب بین قاطبه مردم و چهره های انقلابی وجود دارد، مانع استمرار روند تنازل از اصول انقلاب شود و برای حرکت قطار انقلاب در ریل حمایت از محرومان، فسادستیزی، عدالتخواهی، استکبارستیزی، استقلال، پیشرفت و… به وحدت گفتمانی برسند.
95/11/11
7:26 ع
از برخی از شخصیتهای برجسته انقلابی کشور جملات انتقادی مثل این که «چرا وقت انتخابات پیدایشان شده است؟!» شنیده میشود، نمیدانم مخاطب این عزیزان دقیقاً چه کسانی است، اما به نظر میرسد این جمله در انتقاد به جبهه نوپای مردمی نیروهای انقلاب اسلامی باشد که در پاسخ به این برادران عزیز و انقلابی عرض میکنم:
اکثر قریب به اتفاق کسانی که امروز در تشکیل و حمایت از جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی فعالند در کوران وقایع معاصر اعم از فتنه88، برجام و سایر مسائل مهم جاری، مواضع انقلابی داشتند و کوشیدند چه با روشنگری و چه با اقدام عملی نسبت به حفظ و پویایی انقلاب و عبور آن از گردنه های سخت کوشا باشند و این ادبیات که کسی بخواهد به راحتی نیت همه این افراد را ناشی ازقدرت طلبی و سهم خواهی نشان دهد میتواند مصداق تهمت و تخریب باشد.
بسیاری از موسسین و حامیان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، با نزدیکی به وقت انتخابات 96 دلواپسند که تشتت نیروهای ولایی و انقلابی موجب تکرار صحنه هایی مانند آنچه در انتخابات92 شاهد بودیم، گردد! و از این جهت امروز هم نمیتوانند ساکت بنشینند تا نامزدهای انقلابی و حامیان بعضاً متعصبشان، بی توجه به روند موجود و خطراتی که انقلاب را تهدید میکند و متأثر از فضای هیجانی انتخابات، نفع انقلاب را تنها در پیروزی خود یا گزینه مد نظرشان معنی کنند، کما این که اگر از مدتها پیش هم برای انتخابات آماده میشدند به این که از مدتها قبل دنبال کسب قدرت بوده اند متهم میگشتند!
امروز دغدغه همه نیروهای انقلابی این است که ابتدا روند فعلی که مهمترین و شاید تنها #کلید و #تدبیر حل مشکلات کشور به #امید داشتن به دلسوزی و عنایات دشمنان قسم خورده خلاصه شده است، متوقف گردد و دغدغه دوم این است که #گزینه_اصلح بتواند به کرسی مهم ریاست جمهوری دست یابد و اگر کسی صرفاً به انتخاب گزینه اصلح مد نظر خود توجه داشته باشد، چه بسا ناخواسته به استمرار روند فعلی خسارت و ذلت آن هم در اوج ظرفیتهای مادی و معنوی کشور کمک نماید.
مسلماً قانون اساسی و مقام معظم رهبری با فعالیتهای زودهنگام انتخاباتی و دوقطبی سازیهای هیجانی موافق نیستند، لیکن مباحث گفتمان سازی و کار تشکیلاتی از اهمیت بالایی برخوردارند خصوصاً اگر به نقطه ای برسند که منجر به ایجاد یک تشکیلات منسجم حول محور گفتمان انقلاب اسلامی گردد ولی اگر فعالان گفتمان سازی موفق نشدند کار را به این نقطه برسانند، قاعدتاً نباید تشکیلاتی را که حول اشتراکات گفتمانی و نه انطباق کامل، شکل گرفته است را به صورت کامل نفی کنند!
لذا امروز با نزدیکی به انتخابات 96 بیش از همیشه به گذشت و همدلی نامزدهای انقلابی نیاز داریم و میپنداریم حتی اگر این دوستان تمایلی به وحدت با سایر نامزدها و یا جریانات انقلابی ندارند و یا هنوز به مکانیزم جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی خوشبین نیستند، لااقل با قضاوت عجولانه نسبت به نیت افراد، به جریاناتی که ادامه روند فعلی در اقتصاد، فرهنگ و سیاست را دنبال میکنند کمک ننمایند، باشد که با همگرایی بیشتر، هم در متوقف کردن روند فعلی و هم در انتخاب اصلح موفق باشیم.
95/11/9
8:47 ص
با توجه به شرایط حساس کشور در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و لزوم بازگشتن به نگرش انقلابی در تمام این حوزه ها با تکیه به توان داخلی، تلاش برای حل معضلات اجتماعی مانند فقر، بیکاری و اعتیاد، توجه به نشر فرهنگ اسلامی و ایرانی و حفظ منافع ملی در سایه عزت و اقتدار ایران در عرصه های بین المللی، جبهه مردی نیروهای انقلاب، جمنا به همت جمعی از دغدغه مندان انقلاب اسلامی تشکیل شد که اولین هدف این جبهه، تأثیرگذاری برای وحدت نیروهای انقلابی در انتخابات 96 تعیین گردیده است تا اگر حاصل اولین تلاشهای جمنا به پیروزی در انتخابات منجر شد، این جبهه در جهت مطالبه گری برای حرکت منتخبین ملت در ریل انقلاب به تلاش خود ادامه دهد و اگر هم پیروزی حاصل نشد، مسیر کار تشکیلاتی و اثرگذاری در صحنه های دیگر انقلاب، با قوت بیشتر تا حصول نتیجه مطلوب ادامه یابد.
جمنا با هدف توجه به دغدغه های مردم و تحقق شاخصهای مطلوب انقلاب تشکیل شده است و این امر بدون جلب اعتماد مردم میسر نخواهد بود، لذا مکانیزمی که برای گسترش این تشکیلات در کشور و استانها طراحی شده و در حال پیگیری است، مکانیزمی مشخص و شفاف است که اجازه اعمال نفوذهای خارج از آن را به کسی نمیدهد و برخلاف دغدغه ای که از سوی برخی دوستان و بعضاً با تحریک و تشکیک مخالفان وحدت نیروهای انقلابی عنوان میشود، خروجی نهایی گزینه های انتخاباتی این جریان از الان قابل پیش بینی نیست چرا که همه چیز اعم از پیشنهاد گزینه ها تا مراحل محدود کردن آنها به گزینه های نهایی و انتخاب نامزد نهایی این جبهه، به تصمیم اعضای مردمی این تشکیلات که در همه استانها و از میان اقشار مختلف معتقد به آرمانهای انقلاب به آن پیوسته اند و تصمیمات نشستهای نهایی ایشان بستگی دارد.
برخلاف آن چه که بعضاً علیه جمنا القاء میشود این جریان درپی وحدت قبیله ای نیست، بلکه محورهای این وحدت شاخصهایی مانند تخصص، تعهد، معتقد و آگاه به ظرفیتهای مادی، معنوی و انسانی کشور، روحیه جهادگری و پرتلاشی، ساده زیستی، دینداری، اخلاق مداری، ولایتمداری، بصیرت، استکبارستیزی، مبارزه با اشرافی گری، عدالت جویی، فسادستیزی و… است که در جلسات آتی کشوری این جریان مصوب خواهد شد تا براساس آن، گزینه های مطرح، بررسی شوند. لذا این جبهه به لحاظ مکانیزمی که برای شکل گیری و تصمیم گیری در آن طراحی کرده است به دنبال وحدت حول گفتمان اکثریت نیروهای انقلاب است و نه حول مشخصه هایی مثل کسب قدرت و منافع حزبی!
نکته دیگر این که کار گفتمانی برای نزدیکی فکری نیروهای انقلاب هرگز به پایان نمیرسد و یکی از اهداف جمنا مسلماً مباحث گفتمانی خواهد بود، لذا سوزاندن این فرصت فعلی که اکثر مردم و جریانهای انقلابی روی مشخصه های کلی جبهه انقلاب اشتراک نظر دارند، به بهانه رسیدن به وحدت کامل روی تمام جزییات (که هم میسر نیست و هم با پویایی جریان منافات دارد) منطقی نیست و تضمینی هم نیست که از دست دادن این فرصت، در آینده نزدیک قابل جبران باشد، لذا توقع میرود دوستان انقلابی که واقعاً به گفتمان انقلاب اسلامی اهمیت میدهند، اصول اخلاقی را رعایت کنند و اگر هم حاضر به وحدت با سایر نیروهای انقلابی نیستند، به راحتی جمنا و اشخاص و گروه هایی که به آن می پیوندند را به انقلابی نبودن و وحدت حول منافع حزبی متهم نکنند.
از آنجا که هیچ گروهی عاری از اشتباه و بی نیاز از توصیه نیست، مسلماً حمایت امروز ما از وحدت نیروهای انقلاب و کلیات حرکت این جریان، به معنی سکوت دربرابر اشتباهات احتمالی و آتی ایشان نخواهد بود بلکه توجه به نقد درون گفتمانی دلسوزانه و مسئولانه درباره این جریان یک ضرورت است که همه نیروهای انقلاب چه حامی جمنا و چه منتقد به آن، باید در ارائه و شنیدن آن اهتمام داشده باشند. ضمناً به همه دوستان مؤثر در جبهه مردمی نیروهای انقلاب توصیه میکنم حتماً با شفایت و طبق مکانیزمی که تعیین شده است حرکت و اطلاع رسانی نمایند، چرا که رمز موفقیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب و عامل اعتماد مردم به جمنا ، شفافیت کامل برای تحقق دغدغه های مردم در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با رویکرد انقلابی خواهد بود.