91/9/18
11:2 ص
خیلی ها عبارت جام زهر امام خمینی را برای پذیرش قطعنامه مورد تحلیل قرار داده اند، اما حقیقتاً بین این ها که من دیدم و شنیدم هیچکدام برایم اقناع کننده نبود، لذا خودم تحلیل مختصری دارم که آن را تقدیم می کنم:
مستندات و اخباری که از قبل از پذیرش قطع نامه مانده است، متأسفانه نشان می دهد که برخی مسئولان جنگ و نخست وزیر و رییس مجلس وقت از ادامه جنگ خسته و ناتوان شده بودند، آن قدر خسته که برای اثبات لزوم پایان جنگ متوسل به عیب جویی از یکدیگر شدند، یکی عدم رسیدگی دولت را مقصر در کمبود امکانات می دانست و دیگری ضعف فرماندگان را علت ضعیف شدن در جبهه ها می دانست و این موجب شد تا عملاً نمودش در جبهه ها بارزتر شود و در این هنگام اظهارات مبتنی بر ترس و شکست و خستگی و تفرقه در اظهارات امثال هاشمی و رضایی و موسوی موجب شد تا به امام بقبولانند که چاره ای جز پذیرش قطعنامه نداریم، امام در آن شرایط ادامه جنگ را نه روی مصلحت دیگری بلکه فقط روی احساس ضعف مسئولان قبول کردند و پذیرش هر چیزی حتی شیرین تر از شکر، با این دید و نظر نمی تواند از جام زهر تلخ تر نباشد.
بحث دیگر این که مشی امام در اداره امور اینگونه بوده است که حرف و سخن کارشناسان و مسئولان را وقع می نهاده و اگر حتی بعداً متوجه می شدند که سخنی غیر کارشناسانه گفته اند آن اشتباه را ادامه نمی دادند و به حرف کارشناسان و اهل فن عمل می کردند و امام خمینی در بحث پذیرش قطعنامه نیز همین کار را کرد، و شاید هم ایشان به دروغ و ضعف مسئولان پی برده بود، ولی وقتی می دیدند که این مسئولان و متولیان جنگ، اینچنین دچار تزلزل، تفرقه و ضعف هستند، نوشیدن این جام زهر را قبول کردند.
مطلب مرتبط از همین وبلاگ: جام زهر ریشه در همین اختلافات موسوی و رضایی داشت؟! 6/5/89
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/20
1:36 ص
چندی پیش که 52 قلم کالا با محدودیت صادرات مواجه شد، حقیر که قبل از تصویب آن، دقیقاً چنین چیزی را مستدلاً در همین وبلاگ پیشنهاد داده بودم از این طرح حمایت کردم ولی پس از مدتی تعداد 52 قلم کالا به بیش از 70 قلم افزایش یافت و این بار هم حقیر به حساب حسن ظنی که در نتیجه آرامش نسبی در بازار ارز پیدا کرده بودم، به دولت حق دادم با توجه به شناختی که از میزان ارز خارج شده در اثر نیاز به واردات مشابه همین کالاهای صادراتی دارد، چنین اقدامی انجام دهد؛ پس از محدودیت در صادرات برخی کالاها، بحث محدودیت واردات هم رخ داد و بازهم با توجه به میزان ارزی که برای کالاهای لوکس من جمله خودروهای گران قیمت از کشور خارج می شد، با این اقدام نیز موافق بودم اما با اعلام لیست کالاهای لوکس به این نتیجه رسیدم که گویی این بار قرار است دولت از آن ور بام بیفتد.
محدودیت واردات کالاها، تنها باید برای کالاهایی اتفاق می افتاد که مشابه داخلی داشته و به لحاظ میزان تولید با کمبود نیز مواجه نباشیم و یا این که کالاهایی که صرفاً محدود به قشر بسیار مرفه جامعه و غیر مرتبط با زندگی روزمره مردم عادی باشد، اما محدودیت واردات کالاهایی مانند موبایل و لب تاب و کامپیوتر واقعاً برایم عجیب به نظر رسید. حتی واردات کالایی مانند تبلت نیز با توجه به این که تولید داخل کفاف نیازمان را نمی دهد نیز منطقی به نظر نمی رسد. حقیقت این است که اگر واردات کالاهایی مانند خودروهای چند صد میلیونی ممنوع شود تنها اتفاقی که می افتد این است که قیمت این خودروها در داخل افزایش می یابد و این افزایش در زندگی مردم عادی هیچ خللی ایجاد نمی کند، اما وقتی واردات موبایل و لب تاب ممنوع می شود یک بازار سیاه برای کالاهایی ایجاد می شود که حقیقتاً در زندگی مردم عادی مصرف دارند. اکنون هر خانواده ای که دانشجو و حتی دانش آموز دارد، به لب تاب یا موبایل نیاز واقعی دارد و این چنین بازار سیاهی تنها منجر به افزایش قاچاق و فشارمضاعف بر خانوارها می گردد. امیدوارم دولت پس از آزاد گذاشتن افراطی بازار واردات و صادرات به ورطه تفریط و سخت گیری غیر منطقی کشانده نشود، حقیقتاً عرصه اقتصاد با این همه فاکتورهای پیچیده طاقت این همه اقدامات نسنجیده و آزمون و خطا را ندارد.
سوال حیاتی از دولت این است که اگر وضعیت کشور اینقدر در تنگناست که حتی برای خرید کامپیوتر و موبایل و خودروهای معمولی هم ارز نداریم، پس چرا تا همین 2-3 هفته پیش خودروهای چند صد میلیونی و تجملاتی با ارزهای غیر آزاد از مبادله ای گرفته تا یارانه ای صورت می گرفته است؟! و این که در حالی که تولید خودرو در کشور تقریباً تعطیل است، ممنوعیت واردات خودروهای معمولی چه عواقبی جز متشنج تر کردن بازار پرآشوب خودرو و گرانی مضاعف و نارضایتی عمومی در پی دارد؟! آیا این تأخیر فازهای چند ماهه در مدیریت اقتصاد کشور و ادامه سوء مدیریت ها، نیاز به تقویت تیم اقتصادی کابینه و واگذاری مسائل اقتصادی به اهلش را اثبات نمی کند؟! آیا این سوءمدیریت ها را می توان با خودزنی و قسم حضرت اباالفضل فقط به تحریم ها منتسب دانست؟! آیا این سوءمدیریت ها در عرصه اقتصاد به وادادگی در عرصه سیاست خارجی و پیش کشیدن بحث مذاکره، ترکیبی برای نوشاندن یک جام زهر دیگر نیست؟! آیا این جنگهای بین سران قوا یک جنگ زرگری نیست که خاطره جام زهر اول را در دل زنده می کند؟! بحث از مجرایش خارج شد و حقیقتاً قصد کشاندن به اینجا را نداشتم اما این چند خط را پاک نمی کنم و نام مطلب را بر اساس همین مطالب انتخاب می کنم و این که من هم به همراه شما دعا می کنم که هرچه زودتر به خاطر یاوه گویی هایم از مخاطبانم عذر بخواهم! و چنین عذر تقصیری به مراتب برایم شیرین تر از این سخنانی است که برخی مسئولان کشورم علی رغم تذکر رهبر انقلاب در باب مذاکره با آمریکا بر زبان می آورند.
و این که امیدوارم این قوانین سختگیرانه برای برخی از ما بهتران که از پایگاه های دولتی یا رانت های اطلاعاتی برخوردار بوده و قبلاً میزان انبوهی موبایل یا لب تاب و امثالهم وارد کرده اند، تصویب نشده باشد و این که امیدوارم برخی از افراد بی صلاحیت که در دولت خانه کرده اند با این اقدامات قصد ایجاد نارضایتی های عمیق را در مردم نداشته باشند و مردم مثل همیشه تحمل و بصیرت تشخیص فتنه های داخلی و خارجی را داشته باشند.
مطالب مرتبط:
تحلیلی بر محدودیت های صادراتی
قوانین صادراتی اصلاح شود
بی انصافی برنامه پایش، پاسخ به تحریم دولتی ها
گام های بعدی کنترل بازار چیست؟
مادر مشکلات اقتصادی
بی توجهی خودروسازان به امر رهبر
گام های بعدی کنترل بازار چیست؟
پیشنهاد برای کنترل بازار خودرو
آیا نرخ سود بانکی فعلی به نفع تولید است؟!
کاش دولت همیشه علمی عمل کند
تیم اقتصادی دولت چرا ساکتند؟
اثبات تورم 50% و نسخه پیشنهادی
مدام نگویید بانکداری ما ربوی است
آیا چاره ی گرانی ها افزایش بازرسی هاست؟!
کاهش آنی قیمت سکه پیامی برای دولت
لزوم پاسخگویی سریع ارزی دولت
یک سفربازاری به جای چند سفر استانی
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.