90/7/2
11:26 ع
باور کنید تعطیلی های مذهبی غیر از اعیاد فطر و غدیر و قربان و مبعث و روز تاسوعا و عاشورا، هیچ فایده ای نداشته و البته در کنار این تعطیلات، تعطیلات دیگری از تعطیلات ملی هستند که آنها نیز مستحق تعطیلی هستند (یعنی تعطیلات مزبور باید تعطیل شوند). به نظر می رسد تعطیلات کشور نیاز به مدیریت و بازنگری داشته باشند نه این که مذهبی ها روی تمام تعطیلات مذهبی و ملی ها هم روی تمام تعطیلات ملی اصرار داشته باشند و اصولاً این همه تعطیلات نه به نفع اسلام است و نه به کام ایران! تعطیلات مذهبی مقوله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد و حقیر از چند منظر به آن خواهم پرداخت:
1- مذهبی های ما در روزهای شهادت و وفات بزرگان برای عزاداری شب ها به مساجد می روند و تعطیلی روز هیچ نسبتی با عزاداری شب ندارد و از سویی دیگر غیر مذهبی ها نه تنها عزاداری انجام نمی دهند بلکه از این تعطیلات برای تفریح استفاده می کنند و عملاً تصویب این گونه تعطیلات با هدف تعریف شده تناسبی ندارد.
2- بسیاری از کارخانجات یا کارگاهها در این گونه تعطیلات، تعطیل نمی کنند و فقط این کارمندان هستند که از این تعطیلات برخوردار می شوند و تازه همین کارمندان نیز لزوماً از این تعطیلات لذت نمی برند.
3- این تعطیلات زیاد موجب شده است تا مردم نیازی به گرفتن مرخصی و استفاده از آن نداشته باشند و نه تنها میزان کار مفید کشور کاهش می یابد، مرخصی زیادی برای کارمندان و کارگران ذخیره می شود که در نهایت فقط یک بار مالی به کشور می افزاید و این یعنی کار کمتر و از سویی حقوق بیشتر و این دو یعنی بهره وری پایین تر.
4- اگر مردم بجای این که سفرهای خود را با گرفتن مرخصی در ایام مختلف سال مدیریت کنند بر اساس تعطیلات زیاد و به هم چسبیده مدیریت نمایند و مثلاً اگر در چنین ایامی به سفر و یا تفریح بروند هیچ فایده ای نخواهد داشت مگر گرانی هتل ها و مسافرخانه ها، گرانی در شهرها، ترافیک های سنگین در جاده ها و شهرهای توریستی، افزایش تصادفات و خسارات جانی و مالی، اتلاف سوخت و ... و همه ی اینها برعکس ظاهر قضیه که تعطیلات زیاد را امتیاز می نمایاند، باعث اذیت مردم و خسارت به کشور می شود.
5- هجوم ناگهانی و همگانی مردم به جاده ها و مسافرت موجب می شود که مناطق و مشاغل توریستی فقط در ایام خاصی رونق داشته باشد و این چنین در بیشتر ایام سال هتل ها و مسافرخانه ها خالی بوده و فقط در برخی ایام معدود سال که همان تعطیلات رسمی متوالی می باشد، هجومی بیش از ظرفیت آن ها اتفاق بیفتد و همین مساله موجب عدم سرمایه گذاری در صنعت توریسم و بهره وری پایین این صنعت می گردد.
6- وقتی در ادیان الهی فقط یک روز برای تعطیلی تعریف می شود، چگونه می توان در حکومت اسلامی، تعطیلی پنجشنبه ها را به جمعه ها افزود؟ آیا مصلحتی بزرگ در این کار نهفته است که بخواهیم بهترین تفریح را که همان کار است کمرنگ نماییم، آیا بهتر نیست بجای افزایش تعطیلات کار، با بهره گیری از ابزارهای فرهنگی و مدیریتی کار را برای نیروی انسانی شیرین تر نماییم.
7- آیا سال جهاد اقتصادی و سال قبلی که همت مضاعف و کار مضاعف بود، عزمی را نباید برای مدیریت تعطیلات ایجاد می نمود؟ آیا اگر کوتاهی اتفاق افتاده باشد هنوز هم نباید ماهی را از آب گرفت؟ آیا می توان بجای کاهش تعطیلات با افزایش تعطیلات جایی برای جهاد اقتصادی متصور بود؟!
8- در حالی که صنعت و کشاورزی بر اساس فعالیتِ نیروی انسانی حیات پیدا می کند، چگونه می توان با تعطیلات زیاد که بر اساس شرحی که در بند 3 آمد موجب کاهش بهره وری مضاعف می گردد، توقع داشت که صنعت و کشاورزی ما بتواند با رقبای سرسخت که از مرزهای مجاز و غیر مجاز محصولاتشان را وارد عرصه رقابت با محصولات وطنی می کنند، توان رقابت داشته باشند؟
9- آیا توقع جهاد اقتصادی از کشوری که تعطیلات رسمی اش در دنیا صاحب نام و مقام است، منطقی است یا خنده دار؟! آیا بهتر نیست رتبه ی ننگینمان را در این بحث بهبود بدهیم؟!
10- کاهش ساعات کار در ایام رمضان المبارک را اگر بخواهیم به تعطیلات رسمی کشور بیفزاییم خود عددی معنادار را به دست خواهد داد که معمولاً از دید آمارگیران ما مخفی می ماند و غیر از کاهش ساعات کار صبح لیالی قدر، کاهش ساعت کار باقی ایامش با فلسفه ی روزه تناسبی ندارد، تازه در کنار این تعطیلات باید تعطیلاتی را که بخاطر گرمی هوا، برف، گردو غبار، آلودگی هوا و ... را نیز اضافه نمود که معمولا محاسبه نمی شود.
11- فرض کنید با تعطیل کردن ایام شهادت می خواهیم به مردم فرصت عزاداری بدهیم اما اگر تعطیلات وسیله ای برای شادی و تفریح باشند آیا نقض غرض نکرده ایم؟ آیا این کار موجب نمی شود تا فرزندان مان در عزای اهل بیت و یا مثلاً روز وفات امام خمینی خوشحال بودن را تمرین کنند؟!
12- آیا بخش های فرهنگی و مذهبی کشور از صدا و سیما گرفته تا مساجد ظرفیت پرکردن و برنامه ریزی مناسب برای این تعطیلات را دارند تا اهداف این تعطیلات برآورده شود و یا در واقع رسانه های ما جنگ را به ماهواره می بازند!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/8/29
11:8 ع
به بهانه ی آتش سوزی اخیر در جنگل های شمال کشور که باعث از بین رفتن ثلث جنگل های گلستان گردیده است می نویسم: باور کنید یک فکری باید به حال تعطیلات کشور کرد، به هیچ کس هم نباید بر بخورد، این تعطیلات چه تعطیلات ملی و چه تعطیلات مذهبی زیاد است.
راستش را بخواهید، اعیاد رسمی مسلمین 4 عید است، قربان، غدیر، فطر و مبعث، یک عاشورا هم هست که کار کردن در آن مکروه است، عید رسمی ایران هم که عید نوروز است و می توان 4-5 روز برای آن تعطیل کرد، به نظر حقیر الباقی نباید تعطیل باشد، این همه تعطیلات موجود، نه به نفع ایران است و نه به نفع اسلام.
ماشاءالله در این کشور حق مرخصی برای کارمند و کارگر به اندازهی کافی در نظر گرفته شده است و افراد با مشاغل آزاد هم که اختیار کارشان دست خودشان است، این طور هر کسی که بخواهد می تواند زمان مسافرت و استراحت خود را مدیرت نماید و اینچنین امور کشور هم دچار وقفهی کامل نمیشود.
اینکه هم اکنون کشور ما به لحاظ تعطیلات رسمی زیاد، در دنیا صاحب مقام است، فکر نمیکنم قابل افتخار باشد بلکه موجب سرافکندگی است و بیش از هر کسی باید مسئولان و دست اندر کاران این امر را به فکر و عمل وادارد تا از این ننگ برهانندمان.
با هر تعطیلی مردم فوج فوج به جاده ها سرازیر می شوند و به مسافرت می روند، و این مسئله غیر از ضررهایی که دارد، منافعی دارد که عبارتند از:
1- خلوت شدن کلان شهرها و کاهش آلودگی هوا در این مدت و بعضا خروج از وضعیت بحران
2- گردش سرمایه و افزایش مسافرت ها و تاثیر مثبت در بهبود وضعیت کسب و کار صنعت توریسم
و اما مشکلات این تعطیلی ها را می توان به این شرح ذکر نمود:
1- کاهش روزهای مفید کاری در کشور و کاهش تولید ملی و ضربه مستقیم به اقتصاد کشور
2- برنامه ریزی برای مسافرت ها در تعطیلات و هجوم به جاده ها و در نتیجه:
الف- افزایش ترافیک و اتلاف وقت مردم در جادهها برای مسافرت
ب- افزایش تصادفات و مرگ و میر و مصدومیتهای جادهای به بالاترین حد ممکن و کسب رکودهای جهانی در این خصوص
ج- ایجاد فشار به نیروهای انتظامی و پلیس راه، در حدی که علی رغم آماده باشهای طولانی و چند روزه قادر به کنترل تمام جادهها و رسیدگی به تصادفات جادهای نیستند.
د- افزایش بیرویه مصرف سوخت، با توجه به حجم بالای ترافیک و اینکه رسیدن به مقصد بعضاً چند برابر شرایط عادی طول می کشد.
3- نهادینه شدن فرهنگ تنبلی در جامعه در شرایطی که کشور به فرهنگ کار و تلاش نیازمند است.
4- افزایش بیرویه قیمت مسافرخانهها و هتلها، به حدی که برای بسیاری از مردم غیر قابل استفاده بوده و بعضاً چادر خواب می شوند.
5- ایجاد خسارتهای غیر قابل جبران به طبیعت منجمله آتشسوزی جنگلها و مراتع و آلودگی محیط زیست
6- عقب ماندگی تحصیلی دانشآموزان در اثر این تعطیلات، با توجه به تعطیلاتی که معمولاً در اثر نامساعد بودن شرایط جوی اتفاق میافتد.
7- عدم استفاده از مرخصیها و افزایش دیون مرخصی کارگران و کارمندان برای آخر سال و یا در زمان بازنشستگی که صرفاً باری بر دوش دولت و صنعت محسوب میگردد، در صورتی که فلسفهی مرخصی برای استفاده است نه برای ذخیره کردن!
8- تضعیف صنعت و افزایش هزینهی تولید به دلیل
الف- کاهش تولید
ب- افزایش دستمزد کار در روزهای تعطیل
ج- افزایش ضایعات و خسارتهای ناشی از تعطیلی خطوط تولید
9- گرانی و کمبود ارزاق و افزایش ترافیک در مناطق توریستی باعث ایجاد زحمت برای مردم این مناطق شده و عدم رضایت مردم این مناطق از تعطیلات را موجب گردیده است.
10- کاهش شدید ساعت کار در ماه مبارک رمضان، آن هم فقط برای کارمندان که معمولاً شرایط کارشان نسبتاً مناسب است، موجب نارضایتی اربابان رجوع و غیر کارمندان که ساعت کارشان در این ماه کاهش نمی یابد میگردد.
کاهش مسئله آلودگی هوا در تهران و یا ایجاد درآمد برای صنعت توریسم، نیازمند برنامهریزیهای اصولی، علمی و امتحان شده است که باید برای حصول به آنها تلاش نمود و استفاده از تعطیلات برای این مسئله، بدترین راه و در واقع پاک کردن صورت مسئله است.
آنچه که در حال حاضر مانع کاهش تعطیلات است، چند عامل مختلف است که باید مورد توجه قرار گیرند:
الف- مخالفت مذهبیون از کاهش تعطیلات مذهبی مربوط به ولادت ها و شهادت ها؛ که نیازمند ورود بزرگان مذهبی و تبیین عدم تناقض عزاداری و یا شادمانی با کار و تلاش و خدمت به خلق است.
ب- مخالفت مدعیان وطن دوستی، با حذف برخی تعطیلات مانند سالروز ملی شدن صنعت نفت و کاهش تعطیلات نوروز؛ که آن هم نیازمند ورود سران مدعی وطن دوستی است، چرا که هر وطندوستی باید به پیشرفت کشورش بیش از حفظ تعطیلات ملی آن هم از نوع غیر ضروریش احترام قائل باشد.
ج- وجود حس رقابت بین دو قشر مورد اشاره، منجر به کوتاه نیامدن هردو شده و هر گونه همکاری از سوی هریک منوط به پیش قدم شدن طرف مقابل برای کاهش تعطیلات مورد علاقهاش می گردد و این یعنی باید در حذف و کاهش تعطیلات رعایت جوانب انصاف گردیده و کاهش تعطیلات ملی و مذهبی به صورت همزمان و منطقی در دستور کار قرار گیرد.
د- پرهیز از سیاسی شدن کاهش تعطیلات؛ به نحوی که این مسئله وسیله ای برای افزایش محبوبیت و یا انتقامهای جناحی نباشد و این مهم، با وجود یک عزم مشترک و هماهنگی بین دولت و مجلس و شروع مباحث تخصصی در یک کمیته ی مشترک قابل اجراست.