لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

92/5/15
5:38 ع

در این چند هفته، به دلیل نقصی که در رایانه ام ایجاد شد، نتوانستم چندان به مسائل روز بپردازم که در این مطلب، تحلیلهای کوتاهی در خصوص برخی از آنها تقدیم می کنم:

سخنرانی نصرالله در روز قدس 92 در ضاحیه بیروت

  • در یکی از مصاحبه های آخرین آقای احمدی نژاد، ایشان گفتند که برای رییس جمهور ایران زشت بود که در لبنان پشت حفاظ صحبت کند و حال این که این مسئله به لحاظ امنیتی  کاملاً‌ لازم بود ولی همین سخنان وی که در همان لحظه به نظرم تحریک کننده و کنایه آمیز آمد، باعث شد که سیدحسن نصرالله نیز سخنرانی خود را در روز قدس بدون ویدئو کنفرانس و حفاظ و با حضور در سکو در همان منطقه (ضاحیه بیروت) انجام دهد که این مسئله موجب غافلگیری رسانه ها شد و امیدوارم ایشان، این کار خطرناک را دیگر تکرار نکند چرا که سلامتی ایشان برای اصحابِ مقاومت اهمیت بسیار زیادی دارد و البته شجاعت ایشان برای تمام جهان یک اصل اثبات شده است.
  • سخنرانی روز قدس آقای احمدی نژاد مثل همیشه، علیه اسرائیل کوبنده و برای فلسطین غرور آفرین بود که امیدوارم رییس جمهور جدید نیز به همان صراحت از فلسطین حمایت کند، اما یک مسئله در سخنرانی آقای احمدی ن‍ژاد کمی ناراحتم کرد، ایشان متأسفانه در خصوص حوادث سوریه،‌ نگاهی نسبتاً‌ بی طرفانه ارائه می کنند و می گویند که خوشحالی اسرائیل از بروز اختلاف در سوریه است و حال این که اسرائیل از تضعیف اسد خوشحال است و حجم حمایتهایی که اسرائیل و غرب و وهابیون از تروریستها دارند نشان می دهد که دعوای سوریه یک جنگ معمولی نیست بلکه تمام طاغوت و استکبار در برابر تمام محور مقاومت کودتا کرده است و البته اسد بارها و بارها آمادگی خود را برای برگزاری انتخابات اعلام کرده است، ولی دشمنان اسد حتی حاضر به پذیرش این ریسک (و انتخاب احتمالی اسد) نیستند و به همین لحاظ خطِ ترور و حمایت خارجی از آنها را قطع نمی کنند. بحث دیگر این که سیاست خارجی کشور تابع نظرات رهبری است و اینگونه نیست که رییس جمهور یا هر مقام دیگری بتواند در این خصوص از خودش حرفی بزند و خطی بدهد.
  • سخنرانی های آقای روحانی در مراسم تنفیذ و تحلیف به راستی جای قدردانی داشت، نه رنگ سیاه نمایی داشت و نه بوی سازش پذیری و به راستی سنجیده بود، تنها ایرادی که به سخنان ایشان وارد می دانم این است که انتخابات بی حاشیه ای را که برگزار شد را به حساب خودشان و دست غیبی که فقط ایشان را یاری کرد می گذارد و حال این که بدون این که رأی آقای روحانی قاطعیتی داشته باشد، بزرگترین نکته ی انتخابات بی حاشیگی برگزاری آن بود و این بی حاشیگی، نتیجه ی قانون پذیری و ظرفیت رقبا بود و کاش آقای روحانی کنایه ای به بازندگان بی ظرفیت انتخابات 88 می زد نه به بازندگان با ظرفیت انتخابات 92.
  • تقدیر چندباره مقام معظم رهبری از تلاشهای دولتهای آقای احمدی ن‍ژاد، در حالی که برخی در سیاه نمایی، حتی به مزیتهای دولت های او رحم نمی کنند، با انتصاب وی به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام همراه شد که برخی از کینه ورزان و متعصبان به احمدی ن‍ژاد، مثل همیشه مواضع تند و غیر منصفانه گرفتند و حال این که انتصاب آقای احمدی نژاد به این سمت در مورد روسای جمهور سابق و حتی مسئولین رده پایین تر نیز بارها اتفاق افتاده بود و این انتصاب کاملاً‌عادی، بجا و شایسته و غیر سیاسی به نظر می رسید.
  • معرفی زودهنگام کابینه توسط آقای روحانی در همان روز تحلیف، در مرحله ی اول یک امتیاز است که امیدواریم این مسئله در سایر تکالیف دولت مثل ارائه بودجه و ابلاغ قوانین وتدوین لوایح نیز جاری باشد، هرگز نمی توان فراموش کرد که بخش زیادی از انرژی، بودجه و بهره وری کشور صرف همین ضعف در دولت های آقای احمدی نژاد می شد، امیدوارم آقای روحانی با این شتاب بتواند موفق به ایجاد تأثیرهای مثبت (طبق عهدی که بامردم داشت) بشود.
  • سن بالای کابینه ی معرفی شده توسط آقای روحانی بیش از هر مشخصه ی دیگری به چشم می آید و آقای روحانی عملاً دامن کابینه اش را از میان سالان و بانوان باز گرفته است. میانگین سنی بالا در کابینه و رجوع مجدد به همان حلقه ی بسته ی مدیران توسط دوستان آقای روحانی به عنوان مجرب بودن کابینه در نظر گرفته می شود، اما در کنار این مزیت نمی توان از یک کابینه ی پیر توقع داشت مانند یک کابینه ی میانسال تحمل کار و تلاش را داشته باشد، به خصوص این که سفرهای استانی که ادامه ی آن البته به شیوه های جدید در تمرکز زدایی از ایران عزیز لازم به نظر می رسد، با کهولت سن در تعارض است.

نمودار مقایسه سنی کابینه های دولتهای جمهوری اسلامی

  • کابینه ی معرفی شده یک ایراد دیگر نیز دارد، برخی افراد معرفی شده چه به لحاظ تخصص و تحصیلات، چه به لحاظ خطاهای فاحش سیاسی (به خصوص در مورد فتنه، کوی دانشگاه، قتلهای زنجیره ای و ...) و چه به لحاظ تخلفات سنگین اقتصادی (در قراردادهای سنگین نفتی و ...) فاقد صلاحیتهای اولیه به نظر می رسند که بعضاً‌ حتی صلاحیت شان برای نمایندگی مجلس نیز رد شده است، امیدواریم تعامل مجلس و دولت روی مرز مصلحت کشور صورت گیرد و از آن تجاوز نکند.

 

نمودار مقایسه ای تحصیلات مرتبط با وزارتخانه ها

برچسب های مرتبط: احمدی نژاد   دولت   سوریه   مجلس و دولت   حسن روحانی    انتخابات

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود. 


nazokbin

92/4/29
3:46 ص

1- اصولگرایان قبل از دولت اصلاحات به انحصار طلبی در پستها و جایگاه های شان معروف بودند، به نحوی که صداوسیمای آقای علی لاریجانی و ریاست مجلسی آقای ناطق نوری به شدت مورد انتقاد قرار داشت و بسیاری اصولگرایان یا وابستگان و بستگانشان به نهادهای ثروت و قدرت و رانتخواری یا مشغول و یا متهم بودند،‌ این منفوریت اصولگرایان در آن دوره بود که باعث پیروزی مقتدرانه اصلاح طلبان شد. اما هم اکنون اصولگرایان را به دو شعبه می توان تجزیه نمود، یکی آن اصولگرایی که در قالب تعاریف جناحی و تشکلاتی از قدیم تعریف شده بودند و به عنوان اصولگرایان سنتی مطرح بودند و به کار تشکیلاتی و مصلحت سنجی های سیاسی اصالت می دادند و دیگری افراد و یا تشکلهایی که بعدها و عموماً بعد از اصلاحات در دامنه تعریف اصولگرایی ورود پیدا کردند و مبادی به مباحث حزبی و گروهی اصولگرایی نبوده و تکلیف محور بودند. در این یک دهه و پس از جریان اصلاح طلبی، اصولگرایان جدید که از این پس به آنها نواصولگرایان خواهم گفت، با تشکلی به نام آبادگران به محوریت مهندس چمران پا به منصه ی ظهور نهادند و در انتخابات شوراها موفق به ورود تشکیلاتی در مدیریت شهر تهران شدند که خروجی این شورا فردی به نام احمدی ن‍ژاد به عنوان شهردار بود و این شهردار با حمایتِ همان گروه و بدون پشتوانه از سوی اصولگرایان سنتی و حتی در رقابت با ایشان توانست بر هاشمی رفسنجانی و لاریجانی و قالیباف و ولایتی و توکلی و ... موفق به کسب اکثریت آرای مردم گردد و اگر چه بعدها آقای احمدی نژاد منکر هرگونه حمایت جناح های سیاسی شد، ولی هرگز نمی توان نقش مهندس چمران و گروه آبادگران را در موفقیت و حضور نواصولگرایان در عرصه ی سیاست منکر شد.

2- نو اصولگرایان به قدرت نمی رسیدند اگر جریان فکری ولانگارانه اصلاح طلبی با جهاد فکری علمای اسلام و در رأس آنها استاد مصباح و شاگردانشان مواجه نمی شد، ایشان بودند که با مقاله و مناظره و مباحثه و سخنرانی، مظلومانه سینه شان را در معرض تیرهای مسموم تهمت قرار دادند و تئوریسین هایشان را به مناظره می خواندند و آنان یا به مناظره در نمی آمدند و یا دست از پادرازتر بیرون می رفتند. مجاهدت استاد مصباح در معرفی چهره ی منحرف اصلاحات و حمایت نو اصولگرایان در انتخابات از احمدی نژاد، پشتوانه ی محکمی برای انتخاب او شد. از یک سو آبادگران و نو اصولگرایان سلامت نفس، انقلابی گری و توان مدیریتی خود را اثبات کردند و از یک سو استاد مصباح بعد از یک دوره ی روشنگرانه مجاهدانه، حمایتشان را پشتوانه ی آرمانهای انقلابی نو اصولگرایی قرار دادند.

3- احمدی نژاد دولت نهم را با عمل کردن به شعارهایی که داده بود آغاز کرد، وزرای انقلابی و با سواد و دور از حلقه ی بسته ی مدیران و مراکز قدرت و ثروت اولین علامت پایبندی احمدی نژاد به همان اصول و شعارهای انتخاباتی بود. رویه ی انقلابی احمدی نژاد به سرعت وزارتخانه ها و ادارات مختلف را از تجملگرایی و مدیرسالاری به سمت بی تکلفی و مردمداری هدایت کرد. احمدی نژاد، آنقدر ولایت مدار بود که بدون ترس از نیشها، هنگام تنفیذ حکم ریاست جمهوری دست رهبرش را بوسید و در دولت نهم بارها ثابت کرد که کمترین همت را برای دفاع از خود و ورود به حواشی می گذارد و اثبات کرد که قانون را به نظرات شخصی اش ترجیح می دهد و به قواعد بازی های سیاسی پایبند نیست.

احمدی نژاد در آغوش استاد مصباح

4- با ورود احمدی نژاد و نو اصولگرایان به قدرت و عدم بکارگیری ایشان در کابینه، اصولگرایان سنتی نیز عملاً دچار سرخوردگی شدند و کمر به همت بستند تا با سهم خواهی، پیروزی احمدی نژاد را به خودشان منتصب کنند که احمدی نژاد بارها خود را از آنها جدا دانست و این تقابل در عمل موجب بروز اصطکاک های شدیدی بین او و اصولگرایان سنتی در مجلس و شهرداری شد. دولت نهم در برابر این اصطکاک ها کمترین واکنشی را نشان می داد و تسلیم حاشیه سازی ها نمی شد و بغض ها را فرو می خوردند و تحمل می کردند که به همین لحاظ مقام معظم رهبری بارها در این عرصات از دولت حمایت کرد و حتی از او می خواست در عرصه روابط عمومی و اطلاع رسانی و دفاع از خود فعالتر باشد.

5- در دوره نهم ریاست جمهوری، نو اصولگرایان عملاً به سمت دولت متمرکز شدند و احمدی نژاد ایشان را گرد خویش آورده بود و مهندس چمران و یارانش در شهرداری عملاً اگر چه منتظر بودیم در دولت جایگاهی بیابند، ورود پیدا نکردند و حتی شهردار تهران را از رقبای سابق احمدی نژاد یعنی دکتر قالیباف انتخاب کردند. بارها و بارها اختلافات عمیقی بین مهندس چمران و دکتر احمدی نژاد با دکتر قالیباف درگرفت که این اختلافات در موضوعات مختلف ادامه یافت و عملاً مهندس چمران نتوانست یک انقلابی دیگر از نسل احمدی نژاد را در شهرداری تهران حمایت و برای عرصه های بعدی آماده کند.

6- دولت نهم هرچقدر از اصولگرایان سنتی دور بود، به تفکرات استاد مصباح و شاگردانش نزدیک بود، به نحوی که عملاً نزدیک ترین عالم به دولت، استاد مصباح بود، معاون احمدی نژاد در امور روحانیت، از شاگردان استاد مصباح انتخاب شد، دولت برای خودش یکی از شاگردان استاد را به عنوان استاد اخلاق دائمی دولت انتخاب کرد و این قرابت بین استاد مصباح و دولت، عملاً یک نماد بود از اخلاقیات، معنویت و دین مداری دولت نهم، به نحوی که کوچکترین انحرافی در دولت، توسط استاد و شاگردانش در درون دولت مورد تذکر واقع می شد.

7- پایان دولت نهم و آغاز دولت دهم، نقطه ی عطفی از نمایش تغییرات احمدی نژاد بود. شمار عزل و نصب های غیر قابل توجیه احمدی نژاد اینقدر زیاد بود که عملاً نزدیک بود دولت را از رسمیت بیندازد، نزدیکتر شدن مهره ای به نام مشایی به احمدی نژاد به لحاظ قرابت فکری و حتی خانوادگی، ریشه ی بسیاری از این عزل و نصب ها و تغییرات تلقی می شد.

8- به قدرت رسیدن دولت دهم در حالی صورت گرفت که موج بلندی از تهمت، قبل از آغاز انتخابات علیه احمدی نژاد آغاز شد و این خیلی قبل از زمان قانونی تبلیغات ریاست جمهوری دهم بود و احمدی نژاد تمام تیرهایش را گذاشت برای روزهای قانونی تبلیغات، تقلای عجیب و قریب اصلاح طلبان، آقازادگان، اصولگرایان سنتی و مراکز قدرت و ثروت علیه احمدی نژاد، با سخنانی از سوی احمدی نژاد همراه شد که نشان از مظلومیت وی بود و مظلومیت احمدی نژاد در کنار مدیریت تمرکز گریزانه، جسورانه، خادمانه،‌ قانونمندانه  واز همه مهمتر، مردمدارانه ی احمدی نژاد موجب رأی قاطع به وی گردید.

9- رأی قاطع احمدی نژاد که از قبل هم پیش بینی می شد، یک هماهنگی را قبل از انتخابات بین سایر نامزدها ایجاد کرد تا مدام چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن، از تقلب سخن به میان بیاورند و این سخنان به نقطه ی آشوب برسد و به حمایت های خارجی، اغتشاشات داخلی و فشارهای سنگین و ارتقا یافته بین المللی منجر شود. فشارهایی که موجب شد تا مذاکرات هسته ای که در نقطه ی آغاز تفاهم بر مبادله ی سوخت هسته بود، با 14 ماه تعطیلی و تحریمهای به اصطلاح فلج کننده همراه گردد و در این میان برخی سردمداران اصولگرایی سنتی تنها به فروعی مانند کهریزک می اندیشیدند و تا ماه ها، با سکوت معنی دار خود از فتنه و فتنه گران حمایت کردند.

10- دولت دهم با یک داستان به نام معاونت اولی مشایی آغاز شد که این مسئله با انتقادات شدید استاد مصباح و شاگردانش و حزب اللهی ها و حتی اصولگرایان سنتی که در کمین چنین خبتی از دولت بودند آغاز شد، انقطاع از استاد مصباح و شاگردانش در چند پرده آشکار و قطعی شد و گویا استاد اخلاقی دولت نیز از شاگردی با واسطه ی استاد مصباح (توسط آقا تهرانی) به مشایی سپرده شد!! و نیاز به استاد مصباح و حمایتها و هدایتهایش نیز در مکتب جدیدی که مشایی به نام مکتب ایرانی ارائه می کرد، گم شد که این اختلافات در ایجاد شکاف در هیأت دولت و اعتراضات برخی از وزرا عینیت یافت و این شکاف، موجب جدایی ایشان از دولت گردید.

11- وزرا و نزدیکانی که به واسطه ی تغییرات در احمدی نژاد از او دور شده بودند، احساس کردند که نباید بگذارند آن خط و راه که احمدی نژاد از او منحرف می شد زیر گل و لای مدفون شود و این شد که گرد استاد مصباح جمع شدند و جبهه ای به نام پایداری را تشکیل دادند. این جبهه در چند انتخابات فرصت حضور یافت و در هر یک به فراخور تشکیلاتی که ایجاد کرده بود، توانست ثمری برگیرد. جبهه پایداری به همان اصول اولیه نو اصولگرایان اعتقاد داشت و در کنار آن نمی خواست مبانی فکری و اصولیش از محوریت اسلام به محوریت مشایی تغییر جهت دهد و این چنین شد که جبهه پایداری هم از تیر طعنه زنانی که استاد مصباح را در به قدرت رسیدن احمدی نژاد مقصر می دانستند در امان نبود و هم از تیر کین حامیان متعصب دولت. جبهه پایداری به صورت مستمر در رسانه های نزدیک به اصلاحات و فتنه و اصولگرایان سنتی و انحرافیون هدف دروغ و تهمت قرار داشت.

12- به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نزدیک می شدیم و تغییرات احمدی نژاد در ابعاد بیشتری توسعه می یافت. این احمدی ن‍ژاد نه تنها فوراً به قانون تمکین نمی کرد بلکه در برابر قانون می ایستاد و حتی خودش را مرجع صحت و یا عدم صحت قوانین می دانست، ابعاد افشاگرانه او نیز توسعه می یافت و از حد لیستهای در جیب به نمایش فیلم در مجلس رسید. روحیه ایستادگی او در برابر دشمنان به حد دوستان نیز ارتقا می یافت و او نه تنها با سران قوا و شورای نگهبان مشکل پیدا می کرد بلکه به هیأت داوری منتخب رهبری نیز روی خوش نشان نداد.


14- اگر چه مخالفت مقام معظم رهبری با معاونت اولی مشایی می توانست احمدی نژاد را بر سرمایه گذاری بر فرد دیگری و دوری از مشایی رهنمون سازد ولی او کمر همت به غالب کردن او به نظام بست و تا آخرین روزهای انتخابات نیز از فشار بر شورای نگهبان و رهبری دست برنداشت. اینچنین بود که احمدی نژاد هم به لحاظ کارنامه و هم به لحاظ محبوبیت و هم به لحاظ نماینده برای حضور در انتخابات عملاً حرفی برای گفتن و ادامه ی گفتمان خود نداشت.13- تسلط احمدی نژاد برکشور در اثر شدت تحریم هایی که بیش از همه زاییده ی فتنه گری فتنه گران و اجماع خارجی علیه ایران بود که در اثر مسائل 88 رخ داده بود، کاهش یافت. کاهش 50 درصدی درآمد نفتی، افزایش نقدینگی، دست خالی در تأمین ارز مورد نیاز بازار برای جمع آوری نقدینگی، محدودیت در واردات و صادرات (به واسطه تحریم بانکی) و عدم استفاده از نظرات کارشناسان غیر دولتیها و مشغولیت بیش از حد به مسائل فرعی، همه و همه باعث شدند، ختام کارنامه احمدی نژاد به لحاظ اخلاقی و سیاسی و اقتصادی، دچار نقاط سیاهی شد که بعضاً احمدی نژاد با بد دفاع کردن از خود، بیشتر به سیاهتر شدن آنها دامن می زد.

15- در حالی که دولت نتوانسته بود فردی از گفتمان نو اصولگرایی تربیت و تحویل دهد، این بار خروجی مهندس چمران و شهرداری تهران نیز فردی از گفتمان نو اصولگرایی نبود، به نوعی که خود مهندس چمران به عنوان گزینه ای برای نامزدی مطرح شد.

16- گزینه های جبهه پایداری عموماً کسانی بودند که در دولت نهم به کار گماری شدند ولی با انحراف مرز مشخصی داشتند. بیشتر این افراد وزرای اخراجی احمدی نژاد بودند و دبیرشورای امنیت ملی نیز یکی از گزینه ها بود که خروجی آنها در نهایت دکتر لنکرانی شد ولی با ثبت نام دکتر جلیلی، دکتر لنکرانی طبق وعده ای که داده بود وارد رقابت درون گفتمانی نگشته و انصراف داد. عملاً مدت زیادی از فرصت جبهه پایداری صرف خنثی سازی تبعات این مسئله شد و گزینه ی نهایی جبهه پایداری در آخرین روزهای مانده به انتخابات همان دکتر جلیلی شد. دکتر جلیلی شباهت های زیادی به احمدی نژاد 84 داشت، همه به لحاظ شعارها و هم به لحاظ مورد حمایت استاد مصباح بودن و هم به لحاظ سادگی ظاهر.

17- انتخابات یازدهم ریاست جمهوری محل رقابت چندگفتمانی بود. از یک سو حداد و جلیلی و کمی هم قالیباف از سیاه نمایی از دولت احمدی نژاد پرهیز می کردند و از مقاومت خارجی و مقاومت اقتصادی می گفتند و از سوی دیگر سایر نامزدها، دولت و ادامه ی گفتمان او را خطرناک می دانستند.

18- در هر صورت، نقاط سیاه کارنامه احمدی نژاد، شباهت جلیلی به او، سیاه نمایی های رقبا، عدم سیاه نمایی از سوی جلیلی، خطرناک جلوه دادن جلیلی به واسطه ی شباهتها به احمدی نژاد از سوی رقبا و رسانه های ماهواره ای و دعوت به حضور در انتخابات برای رأی نیاوردن جلیلی، همه و همه موجب شد تا آرا از  شبیه ترین فرد به احمدی نژاد فرار کند و به متضاد ترین فرد با او جلب شود و این یعنی کسب آرا توسط روحانی (نماینده هاشمی) و عدم توفیق گفتمان نو اصولگرایی.

آنچه که مسجل است این که نو اصولگرایی نمرده است و می تواند با توجه به تجارب روز افزون و فراغ بال به جذب نیرو و تقویت تشکیلاتی و انسجام فکری بپردازد و البته آنچه مهم است این که دیگر نباید دچار تشکیک و چنددستگی و عدم اعتماد باشند و باید با برنامه ریزی دقیقتر وارد عرصات مهم گردد، امیدوارم در دفعات بعد، ورود نماینده ی نواصولگرایان با هماهنگی و انسجام بیشتر همراه باشد و اصلح محوری و برنامه مداری، به جای ملاحظه کاری و انفعال و عجله در دستور کار نو اصولگرایان قرار گیرد. اگرچه جبهه پایداری اثبات کرده است که در انتخاب ها و معرفی گزینه ها حتی به اعضای خود نیز محدود نیست، ولی به نظر می رسد که این جبهه یا باید در نشر تفکرات و اصول خود بیشتر بکوشد و در جذب و هماهنگی سایر نواصولگرایان بهتر عمل کند تا خروجی مورد وفاق ایجاد نماید و یا باید تشکلاتی فراتر از این جبهه تشکیل شود تا همه ی نو اصولگرایان را در خود نگاه دارد، اکنون که اصولگرایان و نو  اصولگرایان در قدرت نیستند بهترین فرصت است تا خالصان و معتقدان واقعی به اصولگرایی و انقلابی گری منهای مصلحت سنجی و سیاسی بازی را تربیت، جذب و تشکل بخشد.

برچسب های مرتبط: استاد مصباح    جبهه پایداری     سعید جلیلی    احمدی نژاد     انتخابات    مشایی    باقری لنکرانی    انحراف

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/3/13
2:19 ع

سیاست دوقطبی سازی انتخاباتی قبل از انتخابات از سوی طرفداران مشایی و هاشمی مستقلاً دنبال می شد یعنی هم طرفداران مشایی و هم طرفداران هاشمی مهمترین علت حضورشان را مقابله با یکدیگر توجیه می کردند. فضای دو قطبی از آنجهت یک امتیاز تلقی می شود که سایر نامزدها و گزینه ها را به راحتی حذف می کند و در یک رقابت دونفره خیلی بهتر می توان سبد رأی را پر نمود.

دوقطبی بودن فضای انتخاباتی اگر چه از سوی هاشمی و مشایی مستقلاً‌ دنبال می شد، اما مواضع یکسان این دو در بکاربردن واژه "انتخابات آزاد"، تضعیف جایگاه رهبری و نهادهای انقلابی از دو جایگاه مجعول پدرانقلاب! و فرزند انقلاب! و حضور همزمان ایشان برای انتخابات و حامیان مشترکی مانند صادق زیبا کلام و شبکه های بیگانه ماهواره ای، شائبه ی هماهنگی برای بروز فضای 2 قطبی توسط هر دو جریان هاشمی و مشایی را تشدید می کرد.

اما اکنون و پس از رد صلاحیت هاشمی و مشایی،‌ ایرنا (خبرگزاری دولت) همچنان با تحلیل های خود سعی در حفظ همان فضای مجعول را دارد. ایرنا در مقاله هایی با عناوین "صحنه‌ای به نفع عالیجناب" و "مدل 2+6 طراحی کیست" سعی می کند آقایان حداد و جلیلی را فاقد کارآیی لازم برای مبارزه با سیاست های هاشمی معرفی کرده و 6 نفر دیگر را عملاً‌ به هاشمی وابسته و دارای قرابت معرفی  کند و این تقابل را طراحی آقای هاشمی برای حذف مشایی می شناسد.

 لطفاً به این سطور از دو مقاله فوق در مورد نامزدهای حاضر انتخاباتی توجه فرمایید:

" همگی آقایان همزمان با مطرح کردن برنامه‌های انتخاباتی خود، علاقه وی‍ژه‌ای به نقد و تخریب دولت دارند و یا در برابر نقدهای وارد شده به دولت از سوی دیگر کاندیداها سکوت می‌کنند. پس انتقاد از عملکرد دولت احمدی‌ن‍ژاد، فصل مشترک همگی نامزدها ست!!!!

هیچ کدام از نامزدهای محترم فعلی و حتی جناب آقای جلیلی که با پشتوانه تمسک به گفتمان دولت!!!! در صحنه انتخابات حضور دارد علاقه‌ای به نقد جریان پر نفوذ و پر طمطراق مخالفان دولت در طی 8 سال گذشته از خود نشان نداده و به هیچ وجه وارد این فضا نمی‌شوند.

 استفاده شجاعانه و حماسی از شاخصه‌های گفتمان انقلاب اسلامی در ادبیات و گفتار 8 نامزد انتخاباتی یا اصلاً وجود ندارد یا به قدری کم رنگ، محافظه کارانه و دیپلمات مآبانه است که با ذات گفتمان انقلاب اسلامی هیچ ارتباطی پیدا نمی‌کند!!!1

هاشمی در عین عدم احراز صلاحیت خود، همچنان بر جایگاه مهم و استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زده و نامزد حداکثری مد نظرش را نیز در میدان رقابت حفظ نموده است. ضمن آن که با سکوت و اتخاذ مواضع هوشمندانه در خصوص برخورد شورای نگهبان وجهه خود را بازسازی نموده و همزمان احمدی‌نژادی را که هیچ گزینه‌ای در میدان انتخابات ندارد به مقاومت در برابر تصمیم شورای نگهبان و قانون متهم می‌کند! !!!

آرایش 2+6 نامزدهای یازدهم نشان می‌دهد که این سیاست جنبه عملی به خود گرفته و در میدان رقابت کاندیداها نتیجه 8 به هیچ به نفع هاشمی در حال پیش رفتن است!
... نکته مهم اما اینکه در این میدان جای خالی احمدی‌ن‍ژادی که واقعیت صحنه را افشا کند به شدت احساس می‌شود. اما اگر احمدی‌نژاد نیست خدای او هست که فرمود: “و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین”  "

در حاشیه تحلیل های ایرنا چند مورد به نظر می رسد که لازم به ذکر است:

  •  من سراغ ندارم آقای سعید جلیلی نسبت به فعالیتهای دولت رفتار سیاه نمایانه  و تخریب گرایانه داشته باشد و حتی به جای نقد مستقیم از برنامه های خود می گوید و در کنار این مسئله البته وارد بحثهای انتقادی به دولت نیز نمی شود. دکتر جلیلی البته از هاشمی و سایر دولتها نیز انتقادهای سیاه نمایانه نمی کند و این به این معنی است که دکتر جلیلی اصولاً از برنامه های خودش می گوید و نمی خواهد با تخریب دیگران برای خودش قبایی بدوزد و این مسئله را از هوادارانش نیز طلب می کند و همین خوی دکتر جلیلی که شبیه رفتار احمدی ن‍ژاد نیست، بر طرفدارانش افزوده است و گویا ایرنا در درک این نقطه قوت دکتر جلیلی که مدت هاست در دولت کمرنگ شده است دچار فهم برعکس شده است و این توقع که آقای جلیلی به جای طرح برنامه های خود، در زمان محدودی که دارد، در برابر انتقادات دیگران به دولت نیز از دولت دفاع کند خودش جای تأمل دارد! و حال این که چه بسا خود آقای جلیلی به برخی از این رفتارها انتقاد داشته باشد.
  •  این که گفتمان جلیلی برگرفته از گفتمان دولت! تلقین شود اشتباه محض است چرا که دولت های آقای احمدی نژاد دارای رویه های متفاوت و متغیری بوده اند، اما این گفتمان انقلاب و امام و رهبر است که شاخص و معیار است و البته آنچه که از نقاط مثبت در دولت نیز هست به فرموده رهبر معظم انقلاب قابل الگوگیریست نه این که گمان شود کل دولت شاخص و معیار باشد!
  •  ایرنا هرگز نمی تواند نقطه ی قوت گفتمان مقاومت را در گفتار و رفتار دکتر جلیلی منکر شود، چرا که مواضع شجاعانه و انقلابی دکتر جلیلی در برابر استکبار بیش از این که به نقل قول از ایشان نیاز داشته باشد با مشاهده مواضع غرب و آمریکا و گروه 5+1 در قبال ایشان قابل مشاهده است. به راستی اگر گفتمان جلیلی شجاعانه و انقلابی نیست و گفتمان مشایی هست، پس چرا شبکه های ماهواره ای از حضور جلیلی و عدم حضور مشایی نگرانند؟!!
  •  ایرنا علت سکوت هاشمی را در نامزد داشتن در عرصه انتخابات می داند در حالی که دولت نماینده ای بین نامزدها ندارد، ضمن پذیرش این مسئله اما باید دانست که دولت نیز اگر می خواست می توانست نامزد داشته باشد،‌ اما دولت تمام سعیش را کرد تا همه را فدای یک نفر و یک تفکر کند در حالی که از رد صلاحیت آن فرد و تفکراتش مطمئن بود.
  •   "نتیجه ی 8-0 بودن انتخابات به نفع هاشمی و به ضرر دولت" چیزی است که در آن غیر منصفانه جلیلی وسایر نامزدها نیز در گروه هاشمی جاسازی شده اند، که این مسئله نیز در راستای بستر سازی برای دوقطبی نمایی فضای انتخابات و توجیهی برای اثبات لزوم بازگرداندن مشایی به عرصه ی انتخابات به عنوان یک مسئله ی قابل دعواست.
  •  آنجا که ایرنا از خلاً افشاگری احمدی نژاد سخن می راند، مشخص است که هنوز نتوانسته است بفهمد که مردم و رهبر معظم انقلاب از فضای افشاگری و تخریب ناراضی هستند و هنوز گمان می کند این سیاست نتیجه می دهد و این اشتباهیست که اگر دولت در این چندساله مرتکب نمی شد اینچنین با مهجوریت مواجه نمی گردید، سیاستی که هنوز به عنوان ابزاری برای گرفتن حکم حکومتی به نفع مشایی، در دستان احمدی نژاد، این دست و آن دست می شود.
  •  این که ایرنا همه ی صحنه را نتیجه ی چینش هاشمی در عرصه انتخابات می داند و برای به هم زدن این صحنه منتظر مکر خدا برای مقابله با هاشمیست!،  بیش از این که هاشمی و حامیان وی را هدف قرار داده باشد، در پی ضربه زدن به انقلاب و ایجاد بهانه برای خروج از مرز قانون تلقی می شود، سیاستی که با فشار و توهین به شورای نگهبان و اصرار برای گرفتن حکم حکومتی از رهبری غیرقابل انکار به نظر می رسد.

مطالب مرتبط:

خبرگزاری دولتی ایرنا، ستاد انتخاباتی مشایی

دشمنان احمدی نژاد چرا مهربان شده اند؟!

برچسب های مرتبط: احمدی نژاد     انحراف    مشایی    هاشمی رفسنجانی     انتخابات    سعید جلیلی    فتنه

 میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/3/1
1:8 ع

بعد از اطلاعیه ستاد مشایی و واگذاری بحث رد صلاحیتش به نظر رهبری و اختیارات رییس جمهوری در اجرای قانون اساسی،‌ پیام رییس جمهور نیز در راستای انداختن توپ به زمین رهبری تلقی می شود این جمله ی آقای احمدی نژاد در خصوص رد صلاحیت مشایی که "اما ایشان مظلوم واقع شد ولی معتقدم در کشوری که ولایت فقیه وجود دارد حق مظلوم آنهم در این سطح پایمال نخواهد شد" و یا این جمله که "از همه دوستان و عزیزان علاقمند به بنده و مهندس مشایی می خواهم حوصله کرده و صبوری کنند چرا که با وجود مقام معظم رهبری هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد"به این مضمون قابل برداشت است:

اولاً ظلم به مشایی حتمی و در سطح گسترده ای رخ داده است.

ثانیاً ولایت فقیه اگر با صلاحیت مشایی موافقت نکند جایگاهش در کشور زیر سوال است.

ثالثاً آقای مشایی دوستانی دارد که ممکن است در صورت عدم حصول نتیجه ی مطلوب صبر و حوصله شان را از کف بدهند و اکنون فقط به توصیه مشایی و احمدی نژاد صبر کرده اند.

حقیر این سه مورد را در راستای ادامه ی سناریوی 2-3 ساله اخیر در جهت فشار بدون حد، برای تأیید صلاحیت مشایی می دانم و هشیاری مسئولان و مردم را موجب ناکامی نقشه های جریان انحرافی می دانم.

تکمیلی: راستی آقای احمدی نژاد گویا فراموش کرده اند که نظر رهبری روی معاونت ریاست جمهوری مشایی چه بوده است؟! پس چگونه توقعی دارند که رهبری او را حقیقتاً لایق ریاست جمهوری بداند و برای ایشان یک حق بیشتر از سایر رد صلاحیت شده ها قائل شود؟!

مطالب مرتبط:
اطلاعیه آقای مشایی، منطبق با فرضیه پیش بینی شده
همه سناریوهای انتخاباتی دولت روی میز است
جریان انحرافی چرا خطرناکتراست؟

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.

nazokbin

92/2/9
1:6 ص

این مطلب حدوداً 18 ماه پیش در همین وبلاگ منتشر شده است ولی از آنجا که اکنون بیش از آن هنگام، به واقعیت نزدیک گردیده است، مجدداً آن را منتشر می کنم:

پرداختن به مباحث تاریخی برای کسی که همیشه دروس حفظیاتی و به خصوص تاریخ ضعیفی داشته مشکل است اما چه کنم که این موضوع مدتهاست در ذهنم رخنه کرده و چون کسی به آن نپرداخته است، ناچار چند سطری در مورد آن می نویسم؛ باشد که اساتید تاریخ در تایید و یا رد آن وارد شده و ما هم فیض ببریم:

نحوه ی رشد و نمو سیاسی آقایان مصدق و احمدی نژاد یک شباهت نزدیک داشت و آن این بود که هر دو از قبل روحانیت و حمایت ها و تأییدات علمای دین به قدرت رسیدند (اگر چه میزان پایبندیشان به دین اصلاً قابل قیاس نیست). شباهت مذکور به تنهایی قابل توجه نیست ولی با توجه به مسائلی که روز به روز در حال وقوع است، این شباهت وارد فاز مهمتر و جدیدی می شود.

فاز دوم شباهت مصدق و احمدی نژاد این است که هر دو در یک مقطعی فاصله ی خود را از روحانیت بیشتر و بیشتر کردند و این مسئله از آنجا شروع شد که احساس کردند حمایت و تایید روحانیت فاقد ارزش بوده و برای این که اثبات کنند تنها مرهون خدمات، سیاست، مدیریت و محبوبیت خویش بوده اند حساب خویش را علناً از ایشان جدا کردند و البته فرضیه ی دیگری نیز برای آقای احمدی نژاد موجود است و آن این که دوری احمدی نژاد از روحانیت، ریشه در تلقین توهم تایید مستقیم و بی واسطه از طرف امام زمان دارد.

هم اکنون شاهدیم که روحانیونی که در حمایت از احمدی نژاد نقش بسیار تعیین کننده ای داشته اند، پس از کارساز ندیدن نصیحت و جلسات خصوصی و در پی آن عدم فرصت آقای احمدی نژاد برای استماع نظرات علما، انتقادات علنی را در دستور کار قرار داده اند و اینچنین روحانیونی مانندِ استاد مصباح، پناهیان، آقا تهرانی،سقای بی ریا، رسایی، حائری، حسینیان، شجونی، سالک، طائب، ذوالنور و ... کم کم در صف منتقدین آقای احمدی نژاد قرار گرفتند و این مسئله یادآور جدایی تاریخی آیت الله کاشانی از مصدق و انتقادات ایشان است.

با توجه به سنن الهی و درس هایی که تاریخ با تکرار خود به جوامع و انسان ها می دهد، جدایی دولت از روحانیت ارمغانی جز شکست و تضعیف برای دولت نداشته و نمی توان بر اساس خط سیر موجود، دولت آقای احمدی نژاد را از یک شکست تاریخی مبرا و مصئون دانست؛ اگر چه کودتا از نوع مخلمی یا نظامی در نظامی که اقتدار خود را وامدار ولایت فقیه و مردم ولایت مدار خود می داند، اصلاً قریب به ذهن نیست، ولی متاسفانه بروز کودتای فکری و عملی در خود دولت با ورود گروه منسوب به جریان انحرافی در حال وقوع است و شرط عقل این است که نباید آثار وضعی این مسئله را نادیده انگاشت و باید برای خنثی سازی آن ها نسبت به آسیب های آن شناخت پیدا کرده و برنامه ریزی کرد.

خدا را شکر اقدام مهم و ارزشمند علمای بیدار اسلام به محوریت آقای مصباح در تشکیل جبهه ی پایداری، بیداری و در صحنه بودن روحانیت و علما را نوید می دهد تا احتمال خسران به انقلاب اسلامی ایران تحت لوای ولایت فقیه و تأیید خاصه ی امام زمان به حداقل ممکن کاهش یابد.

برچسب مرتبط: احمدی نژاد    انحراف     روحانیت

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

92/1/30
3:46 ع

تورم، در سال های ابتدایی دولت با مدیریت مناسب بازار و ایجاد تعادل در عرضه، تقاضا، واردات و صادرات، به میزان زیادی کنترل می شد و تا حدود 10 نیز نزدیک گردید، ولی در نتیجه ی مشکلاتی که در نتیجه ی افزایش نقدینگی و عدم امکان جذب آنها توسط بانکها (ناشی از سود پایین بانکی نسبت به تورم) و تحریم ها که منجر به کاهش درآمد دولت و افزایش قیمت ارز و کاهش واردات و گران شدن نیازهای وارداتی کشور و تنش های اقتصادی ناشی از تنش های سیاسی بی مورد گردید، با یک جهش همراه شد که مشکلات زیادی را به لحاظ معیشتی برای مردم ایجاد نمود. تورم 5/31 درصدی و 40 درصدی نقطه به نقطه، شرایط سختی را برای طبقات ضعیف و متوسط ایجاد نمود و موجب کاهش شدید ارزش پول ملی گردید. ادامه مطلب...

nazokbin

92/1/30
3:36 ع

مقدمه: آقای احمدی نژاد در دو دوره ریاست جمهوری اش در بخش های مختلف، عملکرد های متفاوتی داشته است که به تفکیک قابل تحلیلند و انصاف حکم می کند که این عملکردها به دور از حب و بغض های سیاسی مورد بررسی قرار گیرند ولی متأسفانه برخی از افرادی که لجوجانه با تمام رفتارها و عملکردهای آقای احمدی نژاد از همان بدو مسئولیت ایشان مخالف بودند، هم اکنون سعی در سیاه نمایی کامل از عملکرد ایشان را دارند تا به این وسیله عدم تمکین به قانون و لجاجت های خود را در دوره ی مسئولیت ایشان، با ادعای بصیرت توجیه کنند، ایشان اصرار داشته و دارند که پدیده ی احمدی نژاد همیشه به صورت سیاه و سفید نگریسته شود تا با اثبات اشتباهات او، سیاه بودن وی نتیجه گیری شود و حال این که آقای احمدی نژاد دارای کارنامه ای متشکل از دروس متفاوت و نمرات مختلف و در ترم های متفاوت است، ولی متأسفانه برخی از طرفدران افراطی آقای احمدی نژاد که از هر کار رییس جمهور دفاع می کردند از افراط در طرفداری به تفریط در برائت جویی نیل کردند و هنوز به این بازی سیاه و سفید بینی گرفتارند و به عنوان نمونه همین اخیراً آقای حسینیان نیز از ایشان اعلام برائت جسته اند. در این مطلب به هیچ وجه نمی خواهم مسائلی را که در آینده در کارنامه ی آقای احمدی نژاد وارد خواهد شد را مورد قضاوت یا پیش بینی قرار دهم بلکه به مسائلی که تاکنون در دولت ایشان به وقوع پیوسته است، به صورت مختصر و با پرهیز از نگرش سیاه و سفیدی خواهم پرداخت: ادامه مطلب...

nazokbin

92/1/23
4:23 ع

در این چندماهه، تقریباً هفته ای نیست که رییس جمهور در سخنرانی هایش سه جمله را تکرار نکند، یکی این که رأی رهبری مخفی است و این که ایشان فقط یک رأی دارد و این که هیچ کس نباید رهبری را به نفع خودش مصادره نماید. دیروز نیز آقای احمدی نژاد در دور جدید سفرهای استانی اش که با سمنان شروع شد، دوباره همین جملات را بیان نمود و احتمالاً بازهم آنها را به کرات خواهیم شنید، او دیروز در حالی این جملات را تکرار می کرد که در همه ی تصاویر آقای مشایی در نزدیکترین مکان به ایشان قرار داشت.

خبرگزاری فارس: از گریه احمدی‌نژاد تا اقامه نماز جماعت به امامت مشایی + عکس

این که رهبر یک رأی دارد و رأیش هم مخفیست جمله ای است که بارها خود رهبر معظم انقلاب از آن استفاده کرده اند، اما آیا آقای احمدی نژاد برای خودشان نیز قائل به این اصول هستند؟! آیا آقای احمدی نژاد به عنوان شخصیت حقوقی رییس جمهور، حق دارند از مراسم و برنامه هایی که با بیت المال اداره می شوند، استفاده ی تبلیغاتی برای نامزد و یا جناح خاصی نمایند؟! آیا ایشان حق دارند مستمراً برای نزدیکانش از جایگاه حقوقی و قانونی خودش مایه بگذارد و تقدیر کند و مدال بدهد و شعار انتخاباتی سردهد و برای تأیید صلاحیت او، برای نهادهای نظارتی خط و نشان بکشد؟!!

مقام معظم رهبری همواره و در تمام انتخابات شاخص های یک رییس جمهور یا نماینده ی مجلس را به مردم می گوید و مردم براساس انطباقی که با نامزدهای انتخاباتی انجام می دهند فرد اصلح را انتخاب می کنند، اما آیا برای رییس جمهور به عنوان مجری انتخابات همین شأن هم قابل پذیرش است؟!! آیا سایر رییس جمهورها نیز از شخصیت و جایگاه خود برای تبلیغ برای جناح و نامزدهای مورد نظر خود استفاده می کردند، آن هم به این پررنگی؟!! آیا حتی اگر چنین رخ داده باشد، این کار پسندیده بوده است یا استفاده ی شخصی از بیت المال و جایگاه حقوقی و قانونی تلقی می شود؟!!

بحث دیگر این است که رییس جمهور نه تنها حق ندارد برای نامزد مورد علاقه اش تبلیغات کند، بلکه حق هم ندارد برای سایر نامزدها به این بهانه که رهبری را برای خودشان منحصر می دانند یا هر بهانه ی دیگری، خط و نشان بکشد؛ البته منظور رییس جمهور از تکرار هشدارش به کسانی که به زعم ایشان رهبر را به نفع خودشان مصادره می کنند، شاید مثلاً دلسوزی برای رهبری باشد و شاید هم به تازگی، نقش سخنگوی رهبری را نیز به مسئولیت های قانونی خود اضافه کرده اند؟!! ولی لازم است ایشان بدانند که اگر کسی بخواهد از نام رهبری سوءاستفاده کند و برای خودش به دروغ و فریب اعتباری کسب کند، بیان رهبری و شجاعت و سابقه ی ایشان آنقدر شفاف است که درجا تذکرات لازم را خواهند داد و اما اگر منظور رییس جمهور از کسانی که رهبری را به خود منحصر می دانند، ولایتمدارانی هستند که هم در عمل و هم در دعوت از دیگران به ولایت مداری کوشا هستند، توقع ما از رییس جمهور این است که همین مواضع را از همه شدیدتر داشته باشد و در عمل و ترویج فرهنگ ولایت مداری شاگرد اول باشد و اگر نبود از ایشان یادگیرد، نه این که شاگرد اولها را دشمن بدارد.

رییس جمهور علی رغم تغییر رویه ای که به صورت شفاف در این 2-3 ساله از خود نشان داده اند، ولی هنوز می دانند آن کسی که در نظر مردم بیشتر به رهبری نزدیک تر و به ولایت پایبندتر باشد محبوب تر است، لذا کاش رییس جمهور همانطوری که با نمایش ولایت مداری 2 دوره رییس جمهور این کشور شد، دوستان و نزدیکانش را نیز به چنین رفتاری دعوت می کرد، البته کاش! چون دیگر فرصت اثبات ولایت مداری در این چندماه کمی سخت به نظر می رسد، و شاید به همین دلیل است که گمان می کنند باید نیت و اخلاص و شخصیت ولایت مداران واقعی را نیز زیر سوال برند!! و شاید هم به یاد ولایت مداری خویش می افتند که اینچنین به نیت همه ولایت مداران مشکوکند؟!

برچسب های مرتبط: مشایی      انحراف      احمدی نژاد     انتخابات آزاد

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/30
7:40 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

ضمن تبریک سال حماسه اقتصادی و حماسه سیاسی، امیدوارم سال جدید سالی توأم با پیروزی و سربلندی برای انقلاب و اسلام باشد. در اولین پست سال 92 متأسفانه نتوانستم از کنار آخرین پیام نوروزی آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور براحتی بگذرم، پس بخش هایی از این پیام را با یک تحلیل کوتاه تقدیم تان می کنم:

http://www.isfahaneast.com/images/newspost_images/ahmadinejad_eyd_91_1.jpg 

نظر آقای احمدی نژاد در مورد نقش ملت در پیشرفت کشور: 

ملت با پرکردن نقاط ضعف خود و با درایت و تلاش و همبستگی، قله های علمی، فنآوری و اقتصاد و فرهنگ و سیاست را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد.ملت بزرگ مسیر رو به کمال را در همه عرصه ها با شتاب بیشتر ادامه خواهد داد و رودخانه زلال ملت به اقیانوس نزدیک تر خواهد شد  . 

نظر رییس دولت در مورد نقش دولت در همین خصوص:

دولت نیز تا آخرین لحظه مسئولیت با همان تعهد و شتاب گذشته در جهت خدمت به مردم و به نتیجه رساندن طرحها و پروژه ها و رفع مشکلات تلاش خواهد کرد.

تحلیل کوتاه:

برفرضقبول این که مردم باید نقاط ضعف خود را با درایت و تلاش و همبستگی رفع کنند،آیا دولت نیز نباید نقاط ضعف خود را پر و به آنها اقرار کند؟! آیا این که دولت همان تعهد وشتاب گذشته را داشته باشد کافیست؟! آیا بهتر نیست که هرکسی نسبت به نقشخودش مسئولانه تر و نسبت به نقش دیگران بزرگوارانه تر و با اغماض برخورد نماید؟! بهخصوص وقتی که رهبر معظم انقلاب در کنار تحریم ها از عامل سوءتدبیرها نیز بهعنوان عوامل دخیل در مشکلات سال 91 یاد می کنند، به نظر می رسد که دولت در کنار ذکر موفقیت ها و پیروزی ها باید در خصوص مشکلات، با عذرخواهی از مردم و رهبری بابت سهم خود در ایجاد یا تشدید آن ها در تسکین آلام ملت بکوشد و البته مردم و رهبری سپاسگزار تلاش ها و زحمات شبانهروزی خدمتگزاران خود بوده و هستند، همانطوری که سوءمدیریت ها را درک میکنندو با صبر و حوصله مشکلات را تحمل می کنند. 

ایکاش دولت در سال 92 در بحث انتخابات بر وظیفه ی قانونی خود تأکید ورزد وطوری موضع نگیرد که گویا قصد دخالت در حریم سایر نهادهای قانونی دخیل درامر انتخابات را دارد و این که به جای استفاده از شعارهای کلیشه ای وانتخاباتی، از تمام پتانسیل نخبگان و بزرگان کشور در اداره ی کشور و حل مشکلات استفاده کند نه این کهخودش و با دست خودش به راحتی کارشناسان و مسئولان خود را قلع و قم کند ودلسوزان خود را نیز به همراه بدخواهان به یک چوب بنوازدو گمان داشته باشد که با بهترین شتاب ممکن در حال حرکت است.

برچسب مرتبط:دولت(54)    انتخابات آزاد    احمدی نژاد

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/30
1:2 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

چند روز پیش آقای احمدی نژاد از نگرانی جدید خود اینچنین گفتند:

  "نظام ولایت فقیه پشت آن به امام زمان(عج) محکم است و در واقع برای امام زمان و استقرار حکومت امام زمان(عج) است. ولایت فقیه این نیست که جبهه سیاسی برای یک عده‌ای خاص باشد که خود را پشت آن مخفی کنند و بازی‌های انتخاباتی خود را پیش ببرند، بحث از این موضوع بالاتر است. ما نباید این موضوع را بیاوریم در قالب بحث‌های کلیشه‌ای یا دم دستی."

نکته ی اول: احتمالاً یکی از نتایجی که می توان گرفت این است که اگر ولایت فقیه اعتبارش برای استقرار حکومت امام زمان (عج) باشد، پس کسانی که اعتبار خودشان را در خدمتگزاری به ولایت فقیه قرار داده اند یقیناً کمتر از کسانی است که مستقیماً در پی استقرار حکومت امام زمان (عج) و بهار انسانها هستند!!!!

نکته ی دوم: ولایت فقیه بالاتر از آن است که یک عده ی خاص خود را پشت آن مخفی کنند و بازی های انتخاباتی کنند، شاید بشود همین جمله را اینچنین نیز گفت که مقام انسان کامل و امام زمان (عج) نیز بالاتر از آن است که یک عده ی خاص خود را پشت آن مخفی کنند و بازی های انتخاباتی کنند. البته تفاوتش این است که اگر کسی الکی خودش را پشت مقاوم ولایت فقیه مخفی کند یقیناً با واکنش رهبری مواجه می شود و رهبری در بیان رسوایش می کند و اگر کسی خودش را پشت نام نامی امام زمان مخفی کند از غیبتِ کبرای ایشان سوءاستفاده می کند و امام زمان (عج) در عمل رسوایش می کند.

نکته ی سوم: امام زمان (عج) و نائب ایشان یعنی ولایت فقیه، افرادی نیستند که نیازی داشته باشند کسی پشت ایشان مخفی شود، بلکه مقام ولایت مداری در این است که انسان سپر بلای ولایت و عامل به دستورات ایشان باشد، نیت خوانی هم باشد برای خداوند منان که از نیات اطلاع دارد.

نکته ی چهارم: گویا برخی مقام ولایت معصوم و ولایت فقیه را از دوجنس می دانند! و حال این که به فرمایش امام خمینی قدس سره الشریف، ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است و گرنه چه معنی دارد که بخواهیم خدمت به ولایت فقیه را از خدمت به امام زمان (عج) جدا کنیم؟!

نکته ی پنجم: رطب خورده چگونه منع رطب می کند، آنگاه که برخی خودشان را پشت رییس جمهور مخفی کرده اند تا بازی های انتخاباتی خود را به پیش ببرند و از هر برنامه و بودجه و تریبونی در کنار رییس جمهور، ماهی انتخاباتی بگیرند؟!

نکته ی ششم: ای کاش ایشان می فرمودند که تعریفِ دقیقِ بحث های کلیشه ای یا دم دستی انتخاباتی در باب ولایت فقیه و ولایت مداری چیست؟ مثلاً استفاده ی چند ده باره از برخی کلمات در هر سخنرانی توسط خود رییس جمهور و انتساب دادن این کلمه به برخی خیلی نزدیکان مثل بهار و بهاری و انسان کامل و .... آیا جزء مباحث کلیشه ای و دم دستی برای سوءاستفاده به شمار نمی رود؟!

نکته ی هفتم: سوال جدی این که این نگاه که، ظهور و استقرار حکومت امام زمان (عج) بالاتری هدف روی زمین است و هر چیز دیگر باید به پای آن فدا شود، به خصوص آن گاه که این تفکر با منابع غیر اصیل و انحرافی آمیخته شده باشد، آیا یک نوع نگاه حجتیه ای جدید را ایجاد نخواهد کرد؟! یا بهتر بگویم ننموده است؟!

نکته ی هشتم: آیا اولین شرط رهروی در راه امام زمان (عج) این نیست که زیر پرچم نائبش گرد آییم؟! آیا می توان از مدعیان محبت حضرت مهدی علیه السلام جز این توقع داشت که تمرین ولایت مداری را زیر علم ولایت فقیه تمرین کنند؟! آیا کسی که زیر علمِ ولایت تاب نیاورد به راستی می تواند تحمل عدالت مهدی فاطمه سلام الله علیهما را بیاورد؟!

نکته ی نهم: به گمان می رسد همه ی آن کسانی که تا مدت ها اعتبار خود را در ایستادن یا تعلل در برابر ولایت فقیه جستجو می کردند، خیلی زود متوجه می شوند که اعتبار زیر پرچم ولایت وجود دارد نه در موازات وی و به همین دلیل همه ی این افراد پس از این که سرشان به سنگ می خورد ولایت مداران را دروغین و نافرمانی های خود را از ولایت دوستی و دلسوزی و حتی کمال دین داری و اعتقاد به مهدویت معرفی می کنند.

نکته ی دهم: همانطوری که رییس جمهور می گویند، در جمع کسانی که خودشان را مطیع ولایت می دانند و در هر جمع خوب دیگر، همواره کسانی نیز از ریا و نفاق حاضرند، اما نگرانی رییس جمهور خیلی جایگاهی ندارد، چرا که اگر چه نفاق همیشه خطرناک بوده و هست ولی باید توجه داشت که مردم ثبات در ولایت مداری را در اعمال مدعیان جستجو می کنند نه در دست بوسی و شانه بوسی.

برچسب های مرتبط: احمدی نژاد(76)      ولایت مداری(20)      بصیرت(21)

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی کانون فرهنگی شهدا یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه