لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/1/20
9:54 ع

نظر رهبری در خصوص بیانیه لوزان

مقام معظم رهبری دراولین سخنرانی که بعد از بیانیه لوزان داشتند، سخنان بسیار مهمی در خصوص پرونده هسته ای، توافق لوزان، بازیادآوری خطوط ترسیمی و حواشی این مسئله بیان کردند، سخنانی که در عین منطقی بودن، منافع ملی کشور را به خوبی تبیین می کرد و مسیر حرکت مذاکره کنندگان هسته ای را ترسیم می نمود، مقدمه ی مباحث ایشان پاسخ به یک سوال بود، سوالی که خودشان از قول دیگران مطرح کردند مبنی بر این که چرا در خصوص این بیانیه موضعی از سوی رهبری اتخاذ نشده است و علتش را خیلی صریح و شفاف اینچنین بیان کردند که وقتی بیانیه ای از سوی خود مسئولان غیرالزام آور خوانده می شود، عملاً نه بردی رخ داده است و نه باختی و عملاً چیزی به دست نیامده و یا خسارتی وارد نشده است که بخواهیم در قبالش جشن و پایکوبی یا عزاداری انجام گردد و به همین استناد، تبریک در این خصوص را نیز بی معنی خواندند، و توجه به این که چه مسئولان بلندپایه ای اعم از سران برخی قوا و حتی فرماندهان سپاه به تبریک در خصوص بیانیه لوزان پرداختند ما را نگران می کند.
بارها در خصوص بصیرت و اولی بودن آن بر مسئله مهمی به نام ولایت مداری تأکید کرده ام و امروز می بینیم که چگونه حتی ولایتمدارها و مدعیان ولایتمداری در دام بی بصیرتی مبتلا هستند. این که مسئولانی به عنوان معتمد نظام و رهبری در جایی که رهبری بین دو سخنرانی قبل از بیانیه و بعد از آن، تنها به مدت چند روز سکوت دارند نمی توانند موضع درست و مناسبی را اتخاذ کنند، از مصادیق اعلای بی بصیرتی است. در این ایام عده ای از مسئولان با خوش بینی تمام، به خاطر بیانیه لوزان تبریک گفتند و عده ای دیگر نیز آن را مصداق یک عهدنامه ننگین خواندند که هر دوی این گروه ها دچار اشتباه بودند و البته در این میان نیز کسانی بودند که بدون جو زدگی با بیان انتقاد و یا پیشنهاد سعی کردند نسبت به اصلاح و تکمیل این چارچوب اقدام نمایند که حرکت ایشان را می تواند در مسیر بصیرت و در جهت منافع کشور معرفی نمود.
حقیر بیش از این که برای سرنوشت پرونده هسته ای نگران باشم، برای این بی بصیرتی برخی مسئولان و تبعات آن دلواپسم، مسئولان بی بصیرت و جو زده در شرایط سخت نمی توانند درست تصمیم گیری کنند و این امکان وجود دارد که در چنین شرایطی با گفتارها و رفتارهای نسنجیده خود، موجب آسیب به کشور و منافع ملی بشوند، به خصوص که موضع گیری های هر کدام از این مسئولان روی میلیون ها و بعضاً ده ها میلیون نفر تأثیرگذار است و لزوم دقت نظر و بصیرت افزایی برای ایشان را نمایان می کند.
یکی از نکات ویژه ای که در ابتدای امسال با عنوان “دولت و ملت همدلی و همزبانی” مطرح شد اهمیت و لزوم افزایش همدلی بین مردم و مسئولان بود که همان روزهای اول، برخی از مسئولان مثل دکتر ظریف تشخیص داد یکی از مصداق های این همدلی و همزبانی ارائه گزارش هفتگی به مردم است و این مسئله را نیز رسماً اعلام کردند و تاکنون نیز سعی کرده اند هرچند با یک گزارش کوچک هفتگی هم که شده با مردم بیش از پیش همدلی ایجاد کند و امروز مقام معظم رهبری بر این مسئله تأکید بیشتری نمود. مقام معظم رهبری شفافیت در مسئله هسته ای را از مصادیق بارز همدلی و همزبانی تعریف کردند و بیان کردند که این مسئله در خصوص همین بیانیه لوزان هم به خوبی نشان داد، بیان مسائل توسط مسئولان می تواند موجب نقدهای دلسوزانه و منطقی باشد و برعکس، این فضای غیرشفاف و مبهم است که موجب اقدامات جوزده، هیجانی و زیان بار می گردد.
یکی دیگر از تأکیدات مقام معظم رهبری که موافقان بیانیه لوزان از آن به عنوان یک سند یاد می کردند ادعای اطلاع رهبری از جزئیات مذاکره بود که مقام معظم رهبری همچون گذشته این ادعا را رد کردند و بیان کردند که ایشان فقط خطوط قرمز و هدف نهایی را بیان می کنند و جزئیات و روشهای رسیدن به اهداف را به مذاکره کنندگان واگذار کرده اند، لیکن مطالبه شان جدی و غیر قابل عدول است.
یکی دیگر از مواردی که مقام معظم رهبری لازم دیدند بر آن تاکید کنند بحث اهمیت موضوع هسته ای به عنوان نیاز قطعی کشور است، رهبری به شدت با روشنفکرانی که با بی اهمیت خواندن بحث هسته ای در حال تضعیف جایگاه مذاکره کنندگان و فراهم کردن مقدمات عقب نشینی ایشان و از دست رفتن حقوق ملی هستند، مخالفت کردند. جالب این است که این چندمین بار است که رهبری این موضع را می گیرند و افرادی مثل زیباکلام و شیرزاد نیز بارها در رد نظر رهبری، سخنرانی و مناظره کرده اند که خود این مسئله، هم نشان از باز بودن فضای انتقاد در کشور دارد و هم نشان از منطق قابل دفاع رهبری، که امیدواریم سایر مسئولان نیز در حوزه نظرات خود اجازه نقد اقدامات شان را بدون جسارت و توهین بدهند و حداقل امسال که سال همدلی و همزبانی با مردم است چنین کاری را در دستور کار خود قراردهند و اگر نقدی بر نظر منتقدان دارند نیز آن را بدون توهین هایی مثل کج فهم و بی سواد و بی شناسنامه و بزدل و ترسو و تعامل هراس و …. بیان کنند.
مورد مهم دیگری که به نظر رهبری باید دوباره تکرار می شد، بحث اعتماد به مذاکره کنندگان داخلی و عدم اعتماد به طرف مقابل است. مقام معظم رهبری با این موضع گیری شان هم منتقدان را به رعایت انصاف و احترام به مذاکره کنندگان مان دعوت می کنند و هم مذاکره کنندگان و حامیان شان را مکلف کردند تا در تنظیم هر توافقی حتماً عدم اعتماد به طرف مقابل را چاشنی کار قرار دهند تا به خاطر اعتماد کاذب به دشمن، یک توافق ضعیف، قابل سوءاستفاده و نهایتاً منافی منافع ملت تنظیم نگردد.


nazokbin

94/1/18
10:30 ع

بیانیه لوزانچند روزی از قرائت بیانیه لوزان می گذرد، بیانیه ای که مسئولان ما آن را بیانیه ای غیر الزام آور و مطبوعاتی خواندند و گفتند این بیانیه را ظرف 2 ساعت نوشته اند و اکنون بعد از گذشت چند روز از صدور آن، قرائت ها، برداشت ها و حتی عبارت های حقوقی متفاوتی در خصوص بیانیه از طرف مسئولان طرفین مذاکره، حواشی زیادی را در این خصوص ایجاد کرده اند که دقت در بیانیه لوزان و حواشی صدور آن و اختلافات مطروحه از جهات مختلفی حائز اهمیت و قابل تحلیل است:

1- بحث الزام آور بودن بیانیه: مهمترین مسئله در خصوص بیانیه، بحث الزام آور بودن یا نبودن آن است، یکی از توصیه های مؤکد مقام معظم رهبری با توجه به تجارب و سوابق مذاکرات قبلی به هیأت مذاکره کننده این بود که توافق را در یک مرحله و با تمام جزئیات و کلیات به امضا برسانند و از دو مرحله ای یا چند مرحله ای شدن آن پرهیز نمایند اما عملاً آنچه که تاکنون محقق شده است، صدور یک بیانیه است که در نهایت یک توافق و چند پیوست فنی در خصوص جزئیات به همراه دارد که این مسئله عملاً امکان تحریف و سوءاستفاده از مفاد تعهدات قبلی را مثل تجارب گذشته برای بهانه گیری طرف مقابل مهیا می کند. اگر چه دکتر ظریف این بیانیه را صرفاً یک بیانیه مطبوعاتی و غیر الزام آور می خوانند اما آنچه که مشخص است وجود بایدها، نبایدها و محدودیت هایی است که با لحن تعهدآور و عبارات حقوقی در جای جای آن نگاشته شده است و به همین دلیل نمی توان آن را یک بیانیه ی غیر الزام آور تلقی نمود. بدیهی است اگر ادعای مذاکره کنندگان ما مبنی بر غیر الزام آور بودن بیانیه صائب باشد، پس می توان با نظر رهبری یا مجلس شوری اسلامی برخی از بندهای آن را بدون هزینه و نگرانی اصلاح یا حذف کرد، مسئله ای که با این همه مانور تبلیغاتی و فشار سنگین از سوی وزرای امور خارجه در صدور بیانیه ی لوزان، بسیار بعید به نظر می رسد.

2- شائبه مصرف داخلی بیانیه: این که تا چند ساعت قبل از خروج هیأت های خارجی از کشور، بحث بیانیه و یا توافق عملاً منتفی شده بود و ناگهان بیانیه ای با تفاهم طرفهای درگیر تنظیم و قرائت شد نشان از عجله در تنظیم این بیانیه دارد. نگاهی به تفاهمات و اختلافات در خصوص برخی نکات این گمان را در ذهن متبادر می کند که عملاً اختلافات بیشتر در نوع برداشتن محدودیت های هسته ای و تحریم های ماست و آنچه که خوب مورد تفاهم است، ایجاد محدودیت در خصوص فردو، اراک، میزان ذخیره سازی، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، انبار کردن دوثلث از سانتریفیوژهای فعلی، کاهش درصد غنی سازی به 3/67 درصد و … است. اختلافاتی مانند این که کدام تحریم ها و به چه صورتی (آنی یا مرحله ای) و با چه شتابی و تحت چه شرایطی برداشته می شود نشان می دهد که سهم ما از این توافقات هنوز در نظر گرفته نشده است و تا اینجای توافق مشخص است که طرف مقابل به خوبی مسائل مورد نظرش را تأمین کرده است و بعید است که با خیال راحتی که پیدا کرده است علاقه ای به حل مسئله تحریم ها نداشته باشد و با توجه به عجله و آثار و شرایطی که در صدور این بیانیه لحاظ شده است شائبه سیاسی بودن و انتخاباتی بودن توافق به شدت تقویت می گردد.

3- در نظر نگرفتن خطوط قرمز مذاکرات: از موارد مهمی که در خصوص این بیانیه وجود دارد در نظر گرفتن موارد متعددی از خطوط تعیین شده ی رهبری در خصوص مذاکرات است که بیشتر آنها به صورت شفاف از سوی رهبری نام برده شده بود. در میان حقوقی که جزء خطوط قرمز ما بوده است (به غیر از توافق یک مرحله ای) مواردی مثل تأمین نیاز بوشهر (به میزان 190 هزار سو)، عدم محدودیت در خصوص تحقیق و توسعه، لغو کلیه ی تحریم ها به صورت آنی و همزمان با توافق، لغو ظرفیت غنی سازی در فردو و بازطراحی اراک نیز به چشم می خورد که این موارد از حقوق مسلم هسته ای و ملی به شمار می آیند و تأکید مقام معظم رهبری بر این موارد نیز دلیلی جز حفظ منافع ملی و حقوق هسته ای نداشته است.

4- ارتجاع هسته ای: از مواردی که در این بیانیه مورد انتقاد است تقلیل ابعاد توان هسته ای ما به حد نمایشی است. نه تنها امکان ساخت هرگونه تأسیسات جدید اعم از نیروگاه یا مرکز غنی سازی از ایران اخذ شده است، بلکه مراکز موجود مثل فردو و اراک نیز با محدودیت های سخت گیرانه ای مواجه گردیده اند. مسئله تحقیق و توسعه محدود شده است، سانتریفیوژهای نسل های پیشرفته به انبار منتقل می شوند و سانتریفیوژهای قدیمی و کم بازده برای غنی سازی استفاده می شوند، غنی سازی از 20 به 5 و سپس به 3/67 تقلیل می یابد، ایران ناچار به واردات کیک زرد می گردد و همه اینها نشان می دهد مسئله هسته ای که قرار بوده به تدریج جای نفت و گاز را برای تأمین انرژی بگیرد، تا 15 سال به صورت کامل منجمد می شود.

5- عدم توازن در مذاکرات و تنظیم بیانیه: بحث عدم توازن در بیانیه و روند مذاکرات از موارد آزاردهنده در بیانیه است. منطقی این بود که قبل از صدور بیانیه هیأت مذاکره کننده ما در قبال امتیازاتی که می دهد، امتیازات مناسبی را اخذ کند و بعدا به یک بیانیه الزام آور تن دهد، ولی عدم رعایت این مسئله موجب گردیده است تا عملاً بیانیه موجود به یک بیانیه الزام آور ولی غیر متوازن تبدیل گردد. باید توجه داشت که مسئله تحریم، ابعاد آن، نحوه برچینی انواع آن، تضمین های لازم جهت بازنگرداندن آنها به بهانه های دیگر و …. از مواردی است که جایشان در بیانیه خالی بود و این در حالی است که مذاکره کنندگان ما بیش از 90 درصد از مشکلات را حل شده معرفی کرده اند و حال این که سهم بزرگی از این مشکلات در خصوص تحریم ها همچنان باقی مانده است و بعید است با راحت شدن خیال طرف مقابل از امتیازاتش در خصوص نگرانی های ما همکاری لازمی داشته باشند.

6- پذیرش پروتکل الحاقی: بخش دیگری از مواردی اعتراضی، ابعاد ضد امنیتی این بیانیه است، پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و انواع بازرسی های نامحدود از همه مراکز مورد تقاضای طرف مقابل باعث می شود تا ابعاد مسئله به لحاظ امنیتی بسیار گسترده گردد. هم اکنون مسئولان آمریکایی مدعی انواع بازرسی ها از مراکز دفاعی ما به بهانه هسته ای هستند و این در حالی است که محرمیت مأموران آژانس بارها به لحاظ نشت اطلاعات زیر سوال رفته است و حتی شهادت دانشمندان هسته ای ما و برخی خرابکاری های هسته ای نیز به اطلاعات لو رفته از ایشان منتسب است.

7- دفاعیات مبهم، کذب و غیر منطقی: علی رغم موارد فوق مذاکره کنندگان و حامیان دولت نیز با ادبیات خاص خود از بیانیه لوزان حمایت و با منتقدان برخورد می کنند که به این شرح قابل دسته بندی هستند:
الف- جناب روحانی در راستای توهین های گذشته این بار منتقدان بیانیه را رقبای کم فکرخطاب کردند و با یک ادبیات توهین آمیز قصد در جهت خفه کردن منتقدان گام برداشتند.
ب- بسیاری از رسانه های اصلاحاتی و حتی مسئولان ارشد مذاکره کننده حمایت افرادی مانند آیت الله مکارم و همسران شهدای هسته ای از توافق لوزان را سند موفقیت خود اعلام کردند که هر دو سند از سوی همسران شهدا و دفتر آیت الله مکارم تکذیب گردید.
ج- یکی از استنادات دفاع از مذاکره این است که می گویند رهبری در جریان جزئیات مذاکرات است و همه چیز با مجوز و رضایت خاطر ایشان بوده است و این در حالی است که ایشان صراحتاً گفته بودند که در جزئیات مذاکره دخالت نمی کنند و همین عدم تبریک ایشان در خصوص این بیانیه در حالی که در خصوص یک مدال ورزشی بعضاً با شتاب پیام تبریک و تقدیر صادر می کردند جای تأمل دارد.
د- یکی دیگر از استنادات مدافعان توافق این است که نتنیاهو و برخی نمایندگان کنگره از این توافق ناراضی هستند و این نارضایتی را سند موفقیت بیانیه می دانند در حالی که در همان اسرائیل مسئولانی مانند ایهود باراک و رسانه های متعصبی مانند هاآراتص از بیانیه لوزان اعلام رضایت کرده اند.
و- دفاعیات استدلالی مذاکره کنندگان نیز در زمینه های مورد شائبه، مثل الزام آور بودن بیانیه، حذف آنی همه تحریم ها، تعطیلی فردو، عدم امکان استفاده از تجهیزات به روز و …. نیز عموماً غیر قابل پذیرش به نظر می رسند به نحوی که در نهایت به جای اغنای فکری مردم به دعوت به اعتماد مطلق به روند مذاکرات منتهی می شد.

نتیجه: همانطوری که مقام معظم رهبری نیز بیان کردند ما با توافقی که حافظ منافع ملی باشد موافقیم ولی اگر قرار باشد توافقی تنظیم شود که نتواند حقوق هسته ای را تضمین و حذف مطمئن تحریم ها را در برداشته باشد آن توافق را یک توافق نامناسب و نافی منافع ملی و می شناسیم. ما اعتقاد داریم که برای سامان بخشی اقتصاد کشور بهترین و کم هزینه ترین و عزتمندانه ترین کار تدبیر و مدیریت جهادی و بکارگیری اصول اقتصاد مقاومتی در کشور است، سابقه نشان داده است که ما تنها در زمینه هایی تحریم هستیم که توان داخلی در تولید آن ها نداریم و در هر چه که اندک توانی برای تولید داشته ایم یا تحریم نشدیم یا تحریم کاملاً بی اثر و کوتاه مدت بوده است. باید توجه داشت که دشمن تا زمانی که ابزار تحریم را ابزاری موثر و قوی می شناسد حاضر به دل کندن از آن نیست و حتی اگر در ظاهر خود را متعهد به عدم صدور تحریمهای هسته ای بشود ولی در باطن تحریم هایی به بهانه های دیگر وضع می کنند و اگر قبول کنند که بخشی از بدهی های ما را عودت دهند در عوض قیمت نفت را به نصف می رسانند و اینها نشان می دهد که همانطوری که رئیس جمهور و دستگاه دیپلماسی ما بارها به آن اذعان کرده اند دشمن حاضر وابستگی خاصی به تحریم پیدا کرده است و داشتن یک اقتصاد غیر نفتی، مولد و شفاف بهترین اهرم برای راه برای الزام او به حذف تحریمهاست.


nazokbin

93/12/10
12:49 ع

هشدار هسته ای

با توجه به اظهارات صریحی که پنجشنبه 7 اسفند از سوی نوبخت سخنگوی دولت و همزمان از برخی رسانه های آمریکایی و به نقل از مقامات مسئول آمریکایی به گوش میرسد، گویا توافق یا تفاهم چند مرحله ای قطعی شده است و در خوشبینانه ترین حالت، همچنان در دستور کار مذاکره کنندگان ما قرار دارد و حال این که با توجه به خطوط ترسیمی مقام معظم رهبری که به منظور جلوگیری از سوءاستفاده های بعدی در توافق نهایی ابلاغ شده بود، لازم است تا مجلس شورای اسلامی هرچه زودتر بدون هر ملاحظه ای نسبت به این اظهارات ورود کرده و اولاً با صدور هشدار هسته ای نسبت به دولت و مذاکره کنندگان هسته ای و ثانیاً با شدت عمل نسبت به هرگونه عدول از خط قرمز ترسیمی از سوی مقام معظم رهبری، جلوی یک اشتباه تاریخی را بگیرند.


nazokbin

93/8/2
3:37 ع

سفر روحانی به زنجاندر میان جملاتی که دکتر روحانی در نهمین سفر استانی شان بیان کردند بخش هایی مربوط به مسائل استان زنجان بود که به آنها نمی پردازم لیکن برخی جملات دیگر ایشان حساسیت و تنش زیادی ایجاد کرد که بیشتر این جملات در قالب کنایه به طرح حمایت از امرین به معروف و ناهین از منکر و بحث رفع حصر سران فتنه اشاره داشت که با توجه به اهمیت آنها ضمن اشاره به اصل سخنان جناب روحانی پاسخ های کوتاهی در خصوص آنها می نمایم:

روحانی: امر به معروف و نهی از منکر طبق آموزه‌های اسلام و طبق نص قانون اساسی کشورمان یک عمل همگانی و متقابل است و این نکته ای است که باید به خوبی به ذهن‌ها سپرده شود، مبادا روزی کلمه امر به معروف و نهی از منکر که باید وسیله ارتباط نزدیک‌تر جامعه به یکدیگر و دعوت همگان به خیر و نیکی باشد، به‌ وسیله‌ای برای تفرقه و جدایی تبدیل شود.

نازک بین: اگر چه در مقدمه ی بحث جناب روحانی امر به معروف و نهی از منکر را فریضه معرفی می کنند اما در ادامه با جملاتی که بیان می کنند عملاً مقدمه شان را زیرسوال می برند، به عنوان مثال این که در امر به معروف و نهی از منکر آنچیزی که اصالت دارد بحث معروف و منکر است نه بحث وحدت به هرقیمتی، در قرآن تنها وحدتی ارزش دارد که حول معروف باشد به قول قرآن باید علی البر و التقوی به دنبال همکاری بود نه این که حول الاثم و العدوان دعوت به همکاری کنیم.

روحانی: از دیدگاه اسلام، تنها یک گروه آمر به معروف و ناهی از منکر نیستند، بلکه همه مردم این وظیفه را بر دوش دارند، مبادا - که البته نخواهد بود - تحت لوای شعار زیبای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ناامنی آغاز شود.

نازک بین: علی رغم این که مقدمه ی حرفهای جناب روحانی صحیح است ولی متأسفانه نتایجی که می گیرند یا بی ارتباطند و یا اشتباه، این که امر به معروف یک امر همگانی است چه ربطی دارد به این که در جامعه ناامنی ایجاد شود، متأسفانه جناب روحانی در زمانی خدشه دار شدن امنیت اجتماعی را به امر به معروف متصل می کنند که رسانه های ضدانقلاب به شدت تلاش می کنند تا اسیدپاشی ها را به گروه های انقلابی و آمرین به معروف مرتبط معرفی کنند و بعید است که جناب روحانی متوجه نشود با این ربطِ بی ارتباط در کدام زمین توپ می زند.

روحانی: اساس امر به معروف و نهی از منکر ایجاد امنیت، برادری، کرامت انسانی و احترام به یکدیگر است و مبادا که منکر تنها به یک مسأله خلاصه شود و دروغ، تهمت، رشوه‌خواری و بورسیه‌های تقلبی منکر پنداشته نشوند و از صبح تا شب فقط یک مسأله و آن هم بدحجابی به عنوان منکر مطلق تلقی گردد. زنان ایران با عفت و همه آنها طرفدار حجاب هستند.

نازک بین: متأسفانه جناب روحانی در حالی که خودشان دیگران را به دروغ و تهمت و رشوه و بورسیه غیرقانونی و رانتخواری متهم می کنند مدعی اخلاق هم می شوند، در حالی که متأسفانه آمارهای رسمی دولت بعضاً در تضاد کامل با همدیگر و واقعیات جامعه هستند و در حالی که منتقدان روند مذاکرات هسته ای به عنوان رانتخوار تحریم متهم می شوند و در حالی که دروغ بزرگِ ارتباط دادن آلودگی هوای تهران به بنزین های پتروشیمی توسط گزارش وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس رد گردیده است و در حالی که رانت بزرگی که به یکی از وارد کنندگان داده شد از سوی مراجع قانونی تأیید گردید، متأسفانه دولت با اعتماد به نفس بالایی دیگران را متهم می کند و جالب است که در این میان مدافعان امربه معروف و نهی از منکر را انسان هایی جلوه می دهد که با هیچ منکری برخورد نمی کنند! و اما بحث حجاب نیز که عیان است، در میان زنان کشور اکثریت قریب به اتفاق اهل حجاب و عفافند و برخی نیز در این مسئله کمی سستی می کنند و بخش کوچکی نیز عملاً به نحوی رفتار می کنند تا ساختار شکنی کنند و امنیت اجتماعی و خانواده را زیر سوال ببرند که نمی توان منکر این بخش هرچند کوچک و لزوم برخورد با ایشان گردید و البته در کنار این برخورد ها باید کارهای فرهنگی به چندبرابر افزایش یابد و همین امر به معروف ها نیز از راه های فرهنگی و با کمترین برخورد انتظامی انجام شود ولی این که کلاً جناب رئیس جمهور منکر وجود بی حجابی و عزمهای شوم در این خصوص می شوند به هیچ وجه قابل تأیید نیست.

روحانی: نباید چند نفر در کشور خود را متولی اخلاق بپندارند درس عاشورا برای ما آن است که همه به دنبال امر به معروف و نهی از منکر باشیم و قیام امام حسین(ع) برای همین موضوع بود.

نازک بین: مجدداً مقدمه ی این جملات رئیس جمهور صحیح است چرا که همه ی جامعه متولی اخلاقند و اگر تعدادی از مردم و یا مسئولان این وظیفه شان را فراموش کردند دلیل نمی شود که بقیه نیز فراموش کنند، اتفاقاً عاشورا هم همین را می گوید یعنی اگر حتی همه وظیفه شان را در امر به معروف و نهی از منکر فراموش کردند باید در عین اقلیت مطلق به این مهم همت گماشت.

روحانی: منکری بالاتر از بیکاری و فقر وجود ندارد، اگر به دنبال ترویج معروف در جامعه هستیم باید دست به دست هم دهیم و با فقر مبارزه کرده و برای جوانان اندیشمند و متخصص کشورمان شغل و کار مناسب فراهم کنیم. توسعه کشور، بالاترین امر به معروف است و باید کاری کنیم که کشورمان در مسیر توسعه قرار گیرد، چرا باید اینگونه باشد که وقتی یک ایرانی مسلمان به یک کشور صنعتی غربی می‌رود، حسرت زندگی غربی را داشته باشد؟ ایران دارای استعدادهای انسانی و طبیعی فراوانی است که باید از همه آنها در مسیر پیشرفت کشور استفاده کنیم.

نازک بین: متأسفانه جناب روحانی برای کوچک کردن یک منکر، منکری دیگر را بزرگ می کند و برای بزرگ کردن یک معروف، معروف دیگری را کوچک می شمارد، مگر آن کسانی که حجاب و عفاف را معروف می دانند، ایجاد شغل و کار را منکر می شوند و یا مگر کسانی که بی حجابی و بی عفتی را منکر می دانند منکر زشتی بی کاری و فقرند؟! متأسفانه این گونه سفسطه کردن در رئیس جمهور قبلی نیز مشاهده می شد، او نیز می گفت "مگر مشکل کشور دو تار موی بیرون آمده ی دختران است"، در هر صورت دولت متشکل از وزارتخانه های مختلف و با شرح وظایف مستقل است و همانطوری که برخی وزارتخانه مکلف به ایجاد شغل و تولید و توسعه هستند، برخی وزارتخانه ها نیز مکلف به مبارزه فرهنگی و سلبی با بی عفتی و بی حجابی های سازماندهی شده هستند.

روحانی: یکی از بالاترین منکرات، اختلاف و تفرقه در جامعه و دامن زدن به این موضوعات است، نباید بگذاریم در جامعه تفرقه، اختلاف و شکاف ایجاد شود. گویا زندگی یک عده تنها در شکاف و تفرقه بین مردم و دولت، مردم با مردم و بین جناح‌های مختلف در کشور است.

نازک بین: به نظر می رسد جناب روحانی منظورشان از عاملان تفرقه و شکاف کسانی هستند که به دولت انتقاد می کنند، متأسفانه جناب روحانی بارها برچسب های مختلفی به منتقدانش وارد کرده که عامل تفرقه و شکاف نیز به آن برچسب ها اضافه گردید. گویا جناب روحانی توقع دارند چون ایشان رئیس جمهور شده اند بقیه جز تعریف و تمجید سخنی بر زبان نیاورند، توقعی که در خصوص دولتهای قبل کاملاً برعکسش را داشتند. جناب روحانی در حالی که بحث مذاکرات هسته و مذاکره کنندگان هسته ای را نقد می کرد اکنون اجازه هیچ نقدی در این خصوص نمی دهد مگر این که نقد کننده را به برچسبی و اتهامی میهمان کند.

روحانی: اگر اشکال و گناهی بوده به تفرقه دامن نزنیم و از آن بگذریم، چرا که ما تابع همان حسینی هستیم که توبه حر را هم قبول کرد. من در جامعه کسی را نمی‌شناسم که گناهی بالاتر از گناه حر و عظیم‌الشأنی را در تاریخ بعد از پیامبر(ص) و امام علی(ع) جز ابا عبدالله الحسین(ع) نمی‌شناسم که در برابر سری که حر در برابرش خم کرد، گذشت کرده و او را در آغوش کشید. باید درس برادری، محبت و وفاق را از امام حسین(ع) بیاموزیم و دست در دست یکدیگر در این مسیر حرکت کنیم. دکتر روحانی تصریح کرد: درس و پیام امام حسین(ع) درس برادری، وحدت، گذشت و قبول توبه از یکدیگر است و درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین می‌باشد.

نازک بین: مشخص است که منظور جناب روحانی از این بخش بحث سران فتنه و عوامل ایشان است، متأسفانه جناب روحانی برای توجیه رفع حصر سران فتنه و احتمالاٌ سخت گیری نکردن در واگذاری مسؤلیتها به عیادی فتنه به یک مقایسه اشتباه روی آورده است، در این جملات که به جملات قبلی ایشان بی ارتباط به نظر نمی رسد، مخالفان فتنه و سران فتنه به عنوان عوامل تفرقه معرفی می شوند و حال این که فتنه بود که بزرگترین عامل تفرقه و شکاف بود و مخالفان سران فتنه در واقع مخالفان عاملان اصلی تفرقه در چندماهی است که شعله ی فتنه فروکش کرد. بحث دیگر مثال جناب روحانی است، مقایسه ی حر با سران فتنه! اولاً که عمل فته گران از حر بدتر نبود، عمل حر به خونریزی منجر نشد، او راه بر امام حسین بست ولی به امام و اهل بیت احترام می گذاشت، اما فتنه گران هم خونریزی به راه انداختند و هم احترام ولایت نگذاشتند و البته تفاوت اساسی بین سران فتنه و حر این است که سران فتنه توبه نکردند ولی حر هم توبه نصوح کرد و هم با تمام وجود اشتباهش را جبران کرد، به راستی آیا کسی از سران فتنه جمله ای یا نوشته ای متبادر توبه درک کرده اند؟! آیا حتی یک بار حرف یا عمل و حتی قدمی در جهت جبران اشتباهشان برداشتند؟! آیا قرار است برای تطهیر فتنه گرانی که اسلام، قانون، عزت کشور، رأی و خون و معیشت مردم و بیت المال را برای رسیدن به قدرت لگدکوب کردند، حرمت شهدای کربلا را نیز به حراج بگذارند؟! آیا مقام معظم رهبری تا ماه ها بعد از فتنه منتظر بازگشت این سران پلید فتنه نماند؟! آیا برای شان پیغام و پسغام نفرستاد؟! آیا دعوتشان نکرد؟! آیا جز لجاجت و عناد چیزی از ایشان مشاهده شد؟! آیا حتی آنگاه که از فتنه گری عاجز شدند اعلام توبه کردند؟! به راستی درس کربلا تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب موازین و منطق است؟! آیا درس کربلا این نبود که در برابر کسانی که تعامل پذیر نیستند باید ایستاد؟! آیا می توان با یزیدی که فسق و فجور علنی دارد به تعامل رسید؟! اگر امام حسین حاضر به تعامل با لشکر شرک و نفاق بود، پس شهادت مظلومانه ی او و یارانش به چه دلیل رخ داد؟! آیا درس امام حسین شعار هیهات من الذله نبود؟! آیا برای توجیه مذاکره با شیطان بزرگ باید حادثه کربلا را تحریف کنیم؟! آیا تحریف حقیقت به بهانه ی توجیه رفتار خود و دوستان در نظر جناب روحانی ایرادی ندارد؟!

روحانی: در شب تاسوعایی که شما مردم زنجان بزرگترین مراسم گرامیداشت را برای آن برگزار می‌کنید به طوری که مایه افتخار و غرور همه ایرانیان است، امام حسین(ع) خیمه‌ای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود؛ امامی که آگاه است که فردا او و یارانش توسط همین عمر بن سعد و یاران نادانش به شهادت خواهند رسید، اما خواست که با دنیا اتمام حجت کند و از همین‌رو در آن شب، ساعت‌ها با عمر سعد مذاکره کرد، تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود. این به معنای آن نیست که امام حسین(ع) از شهادت می‌ترسید، بلکه امام حسین(ع) از شهادت استقبال هم می‌کرد اما با این حرکت خود به ما یاد داد که حتی با دشمن خود باید به گونه‌ای رفتار کنیم که دنیا منطق ما را در صحنه مذاکره پیروز بداند.

نازک بین: آیا امام حسین قبل از جنگ و در خلال جنگ برای تعامل بود که با دشمن صحبت می کرد؟! و یا نه! امام حسین ایشان را نصیحت می کرد تا به راه راست بازگردند؟! نکند امر به معروف و نهی از منکر همان نام دیگر تعامل است که ما نمی دانستیم؟!

روحانی: امروز در سایه تعامل سازنده با قدرت‌های بزرگ در حال مذاکره هستیم و در اولین گام‌هایی که در این مسیر برداشتیم، پیروزی‌هایی نیز کسب کردیم و به امید خدا و با اتکال به ارواح طیبه ائمه اطهار و لطف امام عصر(عج) ‌و به پشتیبانی شما مردم و هدایت‌های مقام معظم رهبری که اصلی‌ترین پشتوانه ماست، به مذاکره برای حل مشکل ادامه خواهیم داد. ملت بزرگ ایران بداند که ما از حق مردم کوتاه نخواهیم آمد، در عین حال با همه قدرت در پی آن هستیم و می‌خواهیم تا دیوار ظالمانه تحریم را برای همیشه از میان برداریم.

نازک بین: به نظر می رسد جناب روحانی علی رغم تشدید تحریمها، ادامه ی تهدیدها و حتی افزایش توهین های سران آمریکا و غرب و مشاهده جسورتر شدن دولت و کنگره آمریکا در قبال ایران و ... همچنان توافق ژنو را به مثابه یک برگ برنده معرفی می کند! گویا جناب روحانی هنوز گمان می کند آنچه که در توافق ژنو تنظیم کردند عیناً همان چیزی بوده که مرقوم کرده بودند!

به نظر حقیر این که مهمتر و ظالمانه تر از شهادت امام حسین (ع) و یارانش این است که بخواهیم پیام این حادثه ی عظیم را استحاله کنیم و آن طوری که به صرف ماست بخواهیم آن را تأویل به رأی کنیم.


میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/7/24
11:25 ع

ظریف وین 8امروز جناب دکتر محمد جواد ظریف پس از پایان مذاکرات وین 8 مصاحبه ای داشتند که محور سخنان ایشان به لحاظ میزان تأکید و تکرار در یک عبارت خلاصه می شد، ایشان تمام تلاش شان را انجام دادند تا اساساً منکر تأثیر گذاری تحریم ها گردد و بگوید که اگر ایران برای رفع تحریم ها حساسیتی دارد تنها و تنها به این دلیل است که این تحریم ها نماد زشتی از ارتباط هستند! این سخنان از آنجا که محور شعارهای انتخاباتی جناب روحانی و پس از انتخاباتی ایشان همین تحریم ها بوده است بسیار اهمیت دارد که برخی از جملات ایشان را در زیر تقدیم می کنم:

خوب است که سانتریفیوژ بچرخد به شرطی که چرخ کارخانه ها هم بچرخد

من در موضوع هسته‌ای به مردم اطمینان می‌دهم که به تعبیر شما اولین قفل باز شده و پایه‌های ساختمان تحریم‌ها لرزیده است و مردم در این قضیه شک نکنند؛ گرچه برخی در دنیا شعارهایی می‌دهند و البته چاره‌ای ندارند و باید صورتشان را سرخ نگه دارند.

اساسا کشور در طول سال‌های گذشته هم به خاطر تحریم ظالمانه و هم به خاطر برخی از بی‌تدبیری‌ها شاهد مشکلات فراوانی بوده است که ما به حول و قوه الهی با کمک شما مردم با هدایتی که ما از این کشور از قانون اساسی از رهبری انقلاب خواهیم داشت ما هم شاهد شکستن تحریم در ماه‌های پیش رو ان شاءالله خواهیم بود.

در این مذاکرات به دنیا اثبات خواهیم کرد آن چه راجع به ایران در گذشته گفته شده است دروغ بوده است ایران در پی سلاح هسته‌ای نبوده و نخواهد بود اما توسعه علمی و فناوری را به حول و قوه الهی ادامه خواهیم داد و تحریم ظالمانه ضد حقوق بشری را قدم به قدم خواهیم شکست و کشور ما در سال‌های آینده شاهد شکوفایی و توسعه در سراسر کشور و از جمله در استان سیستان و بلوچستان خواهد بود.

البته بخشی از مشکلات به تحریم‌های بین المللی بر می‌گردد، اما این موضوع هم به مدیریت داخلی کشور بر می‌گردد، چرا که یک مدیریت خوب می‌توانست جلوی تحریم‌ها را گرفته یا حداقل این تحریم‌ها را تقلیل کند.

اینکه تحریم نباشیم، فشاری بر ملت نباشد و زندگی توام با رفاه و آرامش داشته باشیم هم حق مسلم ماست

اینکه گفته می‌شود با تحریم‌ها جلوی فعالیت هسته‌یی و موشکی ایران گرفته می‌شود، کاملا بی‌اساس است و خودشان هم می‌دانند چون وقتی ما امروز برای خرید مایحتاج عمومی مردم حتی گندم و نقل و انتقال مالی با مشکلات فراوان مواجه هستیم و بهتر از همه خودشان این را می‌دانند اما به کشورهای مختلف برای نقل و انتقال فشار می‌آورند، معلوم است هدف این تحریم نه برنامه‌ هسته‌یی و نه برنامه موشکی نیست بلکه فشار بر زندگی مردم است؛ البته مردم ما ثابت کرده‌اند که در برابر فشار خارجی می‌ایستند، ایستادگی می‌کنند و ایستادگی خواهند کرد.

البته از آنجا که روزی نبوده جناب آقای روحانی (چه در زمان تبلیغات انتخاباتی و چه پس از آن) تحریم ها را بزرگ، مهم و سخت جلوه نداده باشد، نیازی به آوردن مثال های بیشتر احساس نمی کنم و این در حالی است که در کنار اظهارات رئیس جمهور، مسئولان دیگر کشوری اعم از معاونان و وزرا نیز بارها با گفتار و رفتار خود به اهمیت تحریم ها صحه گذارده اند که در تمام این مدت بارها و بارها به این مشی دولت انتقادات زیادی شد، چرا که حتی اگر تحریم ها اینقدر تأثیر گذار هم بودند نیز اقرار و اصرار بر این مسئله موجب تضعیف دولت در مذاکره می شد که شد، ولی متأسفانه این انتقادات با اتهاماتی مانند رانتخوار تحریم، تعامل هراس، بزدل، بی سواد و ... پاسخ گفته شد.

مشی متکبرانه ی دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم همچنان ادامه داشت تا این که امروز جناب دکتر ظریف به محض پایان یافتن مذاکرات ژنو 8 بر بی تأثیر بودن تحریم ها تأکید کرد و گفت که گویا طرف مقابل حاضر نیست این ابزار را به زمین بگذارد و حتی به آن وابستگی عاطفی پیدا کرده است و جالب تر این که در حالی که ده ها اقرار به تأثیر گذاری جدی تحریم ها از سوی دولتمردان در یادها حک شده است، اکنون می خواهد به صرف حرف، این ذهنیت را از ذهن طرف مقابل مذاکره بزداید! که اگر بخواهم ریشه های تلقی طرف مقابل از تأثیر گذاری تحریم ها را بشمارم آن را به 3 بخش تقسیم می کنم:

1- شخص آقای روحانی، بارها در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی از تحریم ها به عنوان یک عامل مهم در بروز مشکلات کشور، نهایت استفاده را انجام داد و برای این که اثبات کند مذاکره با آمریکا (کدخدای غربی ها) به مانند شاه کلید قفل مشکلات کشور، حیاتی است تمام تلاشش را کرد تا اثبات کند که تحریم ها بسیار تأثیرگذار بوده اند و چاره ای جز پایان دادن آنها نیز وجود ندارد، به نحوی که بعد از پیروزی آقای روحانی عملاً غربی ها اذعان کردند که این عامل تحریم ها بود که باعث شد آقای روحانی رأی بیاورد.

2- جناب روحانی با توجه به آرای شکننده ای که کسب کرد، برای جلوگیری از شکست احتمالی در انتخابات چهار سال بعد خیلی زود دست به کار شد و همان فضای انتخاباتی را ادامه داد و تأکید روی برخی مسائل مانند خالی بودن خزانه، اشتباه بودن دور زدن تحریم ها، زیر سوال بردن اهمیت خودکفایی (به خصوص در مورد تولید بنزین پتروشیمی) ، مانور بیش از حد در خصوص اهمیت رفع تحریم های هرچند کوچک و ... باعث شد تا نهایتاً طرف مقابل اینچنین برداشت کند که تحریم ها همچنان تأثیر گذار هستند.

3- آقای دکتر ظریف به عنوان وزیر امور خارجه دولت یازدهم و به عنوان شخصی که مستقیماً با مسئولیت جناب روحانی در مذاکرات شرکت می کند، برای این که طرف مقابل را قانع کند تحریم ها را کاهش دهد به ابزارهای عجیب و غیرمعمول متوسل شد که می توان به تشکیل "کمپین نه به عدم توافق هسته ای" و یا تهدید به این که "اگر توافق انجام نشود مردم ایران دوباره به غرب ستیزان رأی خواهند داد"، اشاره کرد؛ این نوع دیپلماسی، در کنار موضع گیری های سست و خنثی در برابر تشدید تحریم ها و توهین ها و جسارت های اوباما، دیوید کامرون، جان کری، وندی شرمن و ... ، نمادی دیگر بود که از ضعف مفرط دولت یازدهم در برابر تحریم ها حکایت کرده است.

نتیجه: به نظر می رسد دولت هر چه که بیشتر بر اهمیت مذاکرات و جدیت بر آن اصرار می ورزد طرف مقابل آن را بیشتر نشانه ضعف تلقی می کند و به همین دلیل بهتر است دولت هر چه سریعتر مواضع خود را در این زمینه متعادل نماید و با اتخاذ مواضع عزتمندانه، برای داشتن تعامل با طرف مقابل، به نحوی گریبان چاک ندهد که از آن ضعف برداشت شود و بیش از این که منتظر حذف تحریم ها برای اداره ی کشور باشد به سمت اجرای اصول اقتصاد مقاومتی با خودکفایی، حمایت از اقشار ضعیف، حمایت از تولید در برابر واردات، سالم سازی فضای اقتصادی، اخذ مالیات عادلانه (از بخش های غیرمولد) با شفافیت اقتصادی و ... حرکت نماید، مطمئناً با پدیدار شدن این عزم و روحیه در دولت، این طرف مقابل خواهد بود که برای مذاکره و تعامل جدیت خواهد یافت.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/7/17
6:44 ع

مذاکرات هسته ایمذاکرات انتخاباتی و شعارهای انتخاباتی دکتر روحانی را هنوز فراموش نکرده ایم، ایشان و برخی دیگر از نامزدهای انتخاباتی تنها راه مدیریت کشور را پایان دادن تحریم های ظالمانه معرفی می کردند و تنها چاره ی رفع آن را نیز در مذاکره با همان ظالم ها معرفی می کردند، مضامینی مانند این که چرخیدن سانتریفیوژها نباید مانع چرخیدن چرخ اقتصاد و صنعت کشور باشد، عملاً نشان می داد که به زعم دولت، بین چرخیدن سانتریفیوژ و چرخ اقتصاد کشور یک وابستگی بسیار نزدیک وجود دارد و این عبارات چند نتیجه را در ذهن مخاطب داخلی و خارجی متبادر می ساخت:

تحریم های ظالمانه موجب قفل شدن چرخ اقتصاد گردیده اند.
تنها راه بازکردن قفل چرخ اقتصاد پایان یافتن تحریم هاست.
مذاکره و تعامل با قدرت های بزرگ، تنها کلید باز کردن قفل تحریم هاست.

3 عامل فوق این نتیجه را حاصل می کند که بدون تعامل با قدرت های بزرگ، کشور قابل اداره نیست، در کنار موارد فوق که در همان بدو شروع دولت یازدهم و در فضای انتخاباتی قبل و بعد از انتخابات صورت گرفت، دولت در کوران مذاکرات و پس از ورود رسمی به عرصه مدیریت کشور عملاً منکر شد که ایران در اثر فشار تحریم ها به مذاکره رو آورده است و دیگر صریحاً بیان نشد که بدون پایان دادن به تحریم ها کشور قابل مدیریت نیست، لیکن اشتباهات راهبردی دولت همچنان در مذاکرات هسته ای در 3 جهت ادامه یافت:

تأکید عملی برای اثبات نیاز حیاتی به برچیده شدن تحریم ها

جناب روحانی در برنامه ها و شعارهای انتخاباتی بارها تعامل با غرب و کدخدای شان (آمریکا) را عامل پایان یافتن تحریم معرفی کرد و حتی این مسئله به مثابه شعار کلیدی دولت روحانی تعریف شد و جناب هاشمی نیز همین اخیراً بر این مسئله صحه گذاری کردند که “روحانی، به درستی کلید مشکلات کشور را در تعامل و مذاکره تشخیص داده است” ، در صورتی که برخی جریان های سیاسی داخلی با این نظر مخالفند و معتقدند که می توان با مدیریت مبتنی بر مبانی اقتصاد مقاومتی فشار ناشی از تحریم ها را در گام اول خنثی کرد و در گام بعدی با خنثی شدن این تأثیر، خودبه خود، تحریم ها را از گزینه های میز طرف مقابل حذف کرد، دولت برای رد این فرضیه ی عزتمندانه، دست به برخی اقدامات فاقد صداقت و شفافیت می زند، مثلاً بنزین تولید داخل (که موجب شد تا ایران به لحاظ واردات بنزین تحریم نشود)، ناسالم و عامل آلودگی تهران معرفی می شود تا بهانه ای برای واردات بنزین باز باشد و یا مثال دیگر این که رفع تحریم های جزئی که مثلاً در گمرک صورت گرفته است به نحوی بزرگ می شود که گویا چه تأثیر به سزایی در مدیریت کشور داشته اند و این در حالی است که این موارد جزئی و کم اثرهستند و چه بسا با مدیریت منابع داخلی قابل جبران بوده اند.

تأکید بر این که تنها راه حل مسئله هسته ای، مذاکره و تعامل است

این که مقامات رسمی یک کشور تحت تحریم، به جای چنگ زدن به اجرای اقتصاد مقاومتی و استفاده از روش های مجرب دور زدن تحریم و افزایش رابطه با کشورهای بیشتر و استفاده از نهادهایی مانند شورای عدم تعهد، مدام بگویند “جز مذاکره، چاره ای برای حل مسئله هسته ای وجود ندارد” و در برابر توهین ها و جسارت های امثال کامرون، اوباما، وندی شرمن و … ، بازهم از عشق به تعامل و توهین به تعامل هراسان! می گویند، یقیناً این تلقی را در ذهن هرکسی ایجاد می کنند که کشور گزینه ی مقاومت را از میزش برداشته است و یا اصلاً اعتقادی به استفاده از آن ندارد و به زعم طرف مقابل، رسیدن به یک توافق کاملاً یک سویه در مذاکره با چنین کشوری، تنها با کمی چانه زنی میسر است، چرا که عملاً طرف مقابل از پیش بازنده بودن خود را پذیرفته است، به خصوص این مسئله آنجا بارزتر می شود که کسی حیات دولتش را در رسیدن به توافق ببیند و رسماً اعلام نماید که در صورت نرسیدن به توافق از سوی مردم خلع قدرت می گردد.

نمایش چهره ی بی طرفانه از سوی مذاکره کنندگان در مذاکرات

متأسفانه دستگاه دیپلماسی کشور در موارد متعدد به نحوی سخن گفته اند که گویا نقش بی طرف و میانجی را بین انقلاب و طرف مقابل بازی می کنند و به نحوی وانمود می کنند که نه تنها می خواهند ایران را از تحریم ها برهانند، بلکه می خواهند طرف مقابل را نیز از به قدرت رسیدن غرب ستیزان بازدارند، توصیه ی جناب ظریف به دوطرف مذاکره کننده مبنی بر این که خط قرمز تعیین نکنند و یا اصرار بر این که عدم توافق با دولت روحانی موجب بازگشت غرب ستیزان و افراطیون! می شود از مواردی است که به هیچ وجهی نه در چارچوب های عرف دیپلماتیک می گنجد و نه در دایره اختیارات و مجوزهای قانونی ایشان تعریف گردیده است، تلاش برای تشکیل کمپین های اساتید دانشگاه و هنرمندان، برای فشار به رسیدن توافق و القای وجود فضای مثبت در مذاکرات، بعضاً به نحوی گل درشت است که همه گمان می کنند دولت می خواهد به هر قیمتی به یک توافق (حتی حداقلی برای استفاده سیاسی از آن) برسد و حال این که این شعار نه تنها در رفتار دولتمردان آشکار است، بلکه در گفتار نیز از گفتن آن ابایی ندارند، به نحوی که رسماً شعار می دهند “هر توافقی از عدم توافق بهتر است” ، شعاری که حتی بانیان توافق ترکمانچای نیز حاضر به طرح آن نبودند.

دولت برای این وجهه ای بی طرفانه از خود نشان بدهد، از یک سو انقلابیون استکبار ستیز را افراطی می خوانند و از سوی دیگر طرف مقابل را مؤدب و باهوش معرفی می کنند، از یک سو در برابر منتقدان به شدت واکنش نشان می دهد و از طرف دیگر افزایش تحریم ها را منکر می شوند و در سخت ترین موضع گیری ها، نقض آشکار توافقنامه موقت را تنها به آزردن روح توافقنامه تخفیف می دهند.

نتیجه:

ادامه نرمش های گفتاری و رفتاری بدون ارائه ی وجهه ی قهرمانانه در مذاکرات هسته ای و اهتمام صریح به مسائل حزبی و گروهی در این خصوص، عاملی خواهد بود تا پرونده ی مجوزی که برای نرمش قهرمانانه ی دولت یازدهم بازشده بود، خیلی زودتر از مهلت 4 ساله اش بسته شود.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/7/11
9:6 ص

مصاحبه ظریف با هاله اسفندیاری

به این سخنان دکتر ظریف توجه فرمایید:

مصاحبه ی اخیر جناب ظریف با هاله اسفندیاری در آمریکا:

اگر غربی ها قدر فرصت ایجاد شده را ندانند و با دولت آقای روحانی توافق نکنند، مردم 16 ماه بعد در انتخابات مجلس پاسخ آنها را با رای دادن به جریانات غرب ستیز خواهند داد.

جواد ظریف بلافاصله پس از شکست مذاکرات وین 5 در صفحه شخصی توئیترش:

دستیابی به توافق جامع هسته‌ای غیرممکن نیست، نیاز است توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال 2005 فرصت از دست برود.

ظریف در سال 2004 و در مذاکرات سعدآباد نیز در حالی که در گوشه‌ای در حال مذاکرات محرمانه با محمد البرادعی بود؛ نگرانی‌های جریانی و حزبی خود را با البرادعی در جریان گذاشت و گفت:

اگر غرب با ما توافق نکند رقیب ما انتخابات را می‌برد.

اظهارات 22/4/1393 دکتر ظریف از سایت ایرنا:

اینکه راجع به مواردی به صورت یکجانبه پیش بینی هایی یا حد و مرزهایی تعیین شود، حتما به این کار کمکی نمی کند. ما امروز تلاش کردیم که راه های جدیدی را بررسی کنیم.

کمپین نه به عدم توافق

در کنار مباحث فوق موضوع تشکیل کمپین نه به عدم توافق هسته ای با حضور برخی هنرمندان که به اذعان خود این هنرمندان به سفارش شخص دکتر ظریف تشکیل شده است نیز حائز اهمیت فراوانی است، کمپینی که تشکیل آن خیلی سریع با انتقادات منطقی رسانه ای مواجه شد و برخی از اعضای آن مثل آقای عسگرپور در برابر این انتقادات در صدد توضیح برآمدند و کارکرد آن را صرفاً خارجی دانستند تا به طرف های خارجی مذاکره کننده پیام بدهند که چاره ای جز توافق با ایران ندارند! و برخی دیگر مانند مجید مجیدی نیز گفتند هرگز منظورشان این نبوده که هر توافقی از عدم توافق بهتر است و اصلاً چنین شعاری از سوی هیچ عقل سلیمی قابل پذیرش نیست.

موارد فوق به زعم برخی حامیان جناب ظریف ممکن است با این توجیه که نشان دهنده تلاش وی برای رسیدن به توافق هسته ای است ستوده نیز بشوند ولی این موارد از چند جهت محل اشکال است:

ماهیت کار: آیا طرح مسائل داخلی کشور در مسائل دیپلماتیک کاری صحیح است؟ آیا آمریکایی ها هم برای این که ما را راضی به پذیرش توافق به هر قیمتی بکنند، مثلاً ما را از احتمال پیروزی جمهوری خواهان می ترسانند؟! به نظر می رسد طرح چنین مسائلی به مثابه ی بردن دعوای داخل خانه به خارج باشد و عملاً به بیگانگان مجوز دخالت می دهد چرا که وقتی خودمان مسائل داخلی را با کسی درمیان می گذاریم عملاً پای او را به مسائل باز می کنیم در صورتی که اگر یک کشور خارجی بخواهد در خصوص چنین مسائلی اظهار نظری کند در عرف دیپلماتیک او را به دخالت در امور داخلی کشور محکوم می کنند، حال چه رسد به این که طرح مسائل داخلی برای کسانی صورت گیرد که رسماً به عنوان دشمن شناخته می شوند.

به لحاظ کارآیی: آیا چنین سیاستی می تواند مفید باشد؟! آیا این روش در همان سال 2005 و یا در زمانی که با آقای البرادعی در تهران صحبت می کرد، توانست مفید باشد؟! آیا هشدارهایی که امروز جناب ظریف در خصوص نادیده گرفتن آنها توسط غربی ها سخن می گوید توانست کاری از پیش برد؟! به راستی عجیب است که جناب ظریف با این همه ادعا، تخصص و تجربه در دیپلماسی هوشمندانه، یک روش را به صورت مستمر تکرار می کند و از شکست ها نیز هیچ درس عبرتی نمی گیرد و حتی تغییری در آن ایجاد نمی کند!

و یا در خصوص تشکیل کمپین سفارشی جناب ظریف با عنوان کمپین نه به عدم توافق هسته ای ، آیا همین که هنوز چیزی از آن نگذشته است رسانه های بیگانه مانند bbc آن را نشانه ی تأثیر بخشی تحریم ها معرفی می کنند، می تواند مفید تلقی گردد؟! آیا ایجاد انگیزه برای تشدید تحریم ها می تواند به روند مذاکرات و احقاق حقوق هسته ای کمک نماید و یا به آن لطمه می زند؟! آیا بیان چنین اظهاراتی در یکساله اخیر بارها باعث نشده است که دولتمردان منکر شوند که به خاطر تحریم ها به مذاکره روی آورده اند؟!

به لحاظ دوگانگی در رفتار: همین دولت بارها در برابر کمپین هایی که به توافقنامه ژنو انتقاد داشتند با آنها با انواع برچسب ها مانند بی سواد و حتی برخورد با استفاده از ابزارهای قانونی برخورد کرده است و این که همین دولت که تا امروز مسائل هسته ای را مسئله ای کاملاً فنی و تخصصی معرفی می کرده و از مردم و اهالی هنر و رسانه مخفی نگه می داشته است، از ایشان توقع دارد که برای حمایت کورکورانه و احساسی از مذاکرات هسته ای کمپین تشکیل دهند؟! آیا دولت در حالی که برای مردم، رسانه ها و هنرمندان حق دانستن قائل نیست، می تواند توقع حمایت شدن با این سبک و سیاق داشته باشد؟! آیا این دوگانگی در رفتار قابل توجیه است؟!

به لحاظ نتیجه: وقتی دولت سرنوشت خودش و گروهش را به نتیجه مذاکرات گره می زند عملاً حیاتش را به توافق می بیند و وقتی جناب دکتر ظریف از طرفین مذاکره می خواهد که خط قرمزی برای مذاکره تعیین نکنند (اظهارات 22/4/1393 دکتر ظریف، خبرگزاری ایرنا به نقل از سایت المانیتور)، این درخواست یقیناً به حکومت های دو طرف باز می گردد، این در صورتی است که آقای ظریف به عنوان وزیر امورخارجه صرفاً مأموری است که باید براساس مسیر و حدودی که نظام برای او تعیین می کند حرکت کند نه این که خودش شخصاٌ برای نظام تعیین تکلیف نماید. عملاً وقتی کسی حیاتش را در معرض خطر می بیند برخی محرمات را بر خود حلال می کند و این خطری است که گویا جناب ظریف و دولت را تهدید می کند و اگر هر چه زودتر حیات خودشان را از بحث مذاکرات جدا نکنند موجب افزایش بی اعتمادی به اعتدالی ها و چه بسا پایان تاکتیک نرمش قهرمانانه گردد.

ریشه یابی: هاشمی رفسنجانی دیروز در دیدار برخی از اساتید و فرهنگیان برخی استان ها گفت: "دولت یازدهم به حق کلید حل مسائل را سیاست خارجی تشخیص داد و بر اساس همان در جهت احقاق حق مردم ایران برنامه‌ریزی و فعالیت می‌کند." مسئله ای که جناب هاشمی به عنوان اولین حامی انتخاباتی آقای روحانی بیان کرده اند، مسئله ایست که متأسفانه موجب شده تا دولت موفقیتش را با توافق در مذاکرات (شما بخوانید هر نوع توافق) گره بزند و وقتی چنین مسئله ای با صراحت گفتاری که شخص دکتر ظریف در بیان آن روا می دارد به اطلاع طرف مقابل هم  می رسد، یقیناً روی آن به عنوان یک نقطه ضعف از دولت برنامه ریزی می کند، اکنون طرف مقابل می داند که بیش از این که او به توافق نیاز داشته باشد، این دولت است که برای حصول توافق حاضر به کوتاه آمدن شده است و چنین مسئله ای به شدت بر قدرت چانه زنی او می افزاید، به خصوص این که عملاً هم ایران همچنان دچار تحریم است و هم عملاً بحث هسته ای او متوقف شده است همین مسئله موجب شده است که علی رغم نقض چندباره توافق توسط آمریکا همچنان دولت به این توافقنامه پایبند مانده است و نقض توافق را صرفاً در تضاد با روح توافقنامه ژنو معرفی می کند.

برچسب های مرتبط:  سیاست خارجی   مذاکرات هسته ای   محمد جواد ظریف 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/7/6
8:1 ص

تکرار موضع گیری های اشتباه دولت مقابل جسارت جیمز کامرون

بعد از نشست روحانی و کامرون ، شخص دیوید کامرون، نخست وزیر انگلستان در مجمع عمومی سازمان ملل با گستاخی تمام ایران را در مباحثی مانند بحث هسته ای، تروریست و نقض حقوق بشر متهم کرد و در حالی که عرف بین المللی ایجاب می کرد تا شخص جناب روحانی به این یاوه گویی ها پاسخ دهد، ولی سرکار خانم افخم به عنوان سخنگوی وزارت امورخارجه نسبت به این جسارت دیوید کامرون موضع گیری نمود و این مسئله با توجه به تکرار چند باره آن در خصوص اظهارات رئیس جمهور یا وزارت امورخارجه آمریکا و سایر کشورهای غربی به یک رویه ی غیرموجه در دولت بدل شده است.

با این وجود بعد از بیش از یک سال از کار دولت یازدهم به نظر می رسد که جناب روحانی به یک عرف شکنی بزرگ روی آورده است، به نحوی که در برابر توهین هایی که سران آمریکا و اروپا به ایران روا می دارند تنها به بیانیه هایی از سخنگوی وزارت امورخارجه بسنده می کنند، ولی در برابر انتقادهایی که اشخاص و رسانه های داخلی بیان می کنند بالاترین مقامات کشوری اعم از شخص رئیس جمهور و معاونین و سخنگوی دولت مواضع شدید و بعضاً اهانت آمیز اخذ می کنند! در حالی که از رئیس جمهور محترم انتظار می رود همانطوری که شخصاً نسبت به آمریکا و غرب و تعامل با ایشان اظهار تمایل می کنند در برابر توهین ها و اتهاماتی که سران این کشورها به ایران وارد می کنند شخصاً موضع گیری هم سنگ اتخاذ کنند و اگر موجب عزت و اقتدار نمی شوند، لااقل مایه ی سرشکستگی ملت عزیز ایران نگردند.

برچسب های مرتبط:  غرب   مذاکرات هسته ای    سیاست خارجی

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/7/5
9:55 ص

کج فهمی عامل ذوق زدگی از دیدار روحانی و کامروننشست دکتر روحانی رئیس جمهور ایران و جیمز کامرون نخست وزیر انگلستان، اولین دیداری بود که در سطح بالای مسئولان دو کشور بعد از سی و اندی سال رخ داد که این مسئله به حدی برخی از رسانه های داخلی را ذوق زده کرد که با درج تصویرهای بزرگ و تیترهای دهن پر کن وانمود کردند که گویا اتفاق تعیین کننده و سرنوشت سازی برای کشور رخ داده است.

درست در همان زمانی که کج فهمی این رسانه ها موجب ذوق زدگی شان و انتشار صفحات شبیه اول در روزنامه های شان شده بود و تنها ساعاتی بعد از نشست روحانی و کامرون ، همان جناب کامرون در سخنرانی اجلاس عمومی سازمان ملل از خجالت ایران، ایرانیان و مقامات دولت ایران درآمد و با انواع اتهامات از جنس حقوق بشری، حمایت از تروریست، بحث هسته ای و ... از اختلافات و دشمنی ها با ایران سخن گفت.

کج فهمی عامل ذوق زدگی از دیدار روحانی و کامرون

با فرض این که ذوق زدگی این رسانه ها تنها و تنها از کج فهمی و دشمن نشناسی شان بوده باشد امیدوارم فردا همین روزنامه ها که برای انگلیس و رابطه با او اینچنین سنگ تمام گذاشتند، غیرت میهن دوستی شان را به نمایش بگذارند و به یاوه گویی های استعمار پیر پاسخی انقلابی و به یادماندنی بدهند.

برچسب های مرتبط:  غرب   مذاکرات هسته ای    سیاست خارجی  داعش

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

93/6/31
6:45 ع

اگر چه موضع مقام معظم رهبری در ادامه ی همان موضع امام خمینی و در مخالفت با رابطه ی نزدیک مسئولان ایران و آمریکا برای همگان به مثابه ی یکی از خطوط قرمز نظام مشخص است اما متأسفانه برخی دولتمردان و افراد نزدیک به دولت، نسبت به این مسئله یا با نگاه تردید می نگرند و یا حتی اصلاً آن را به رسمت نشناخته و حتی علیه آن بسترسازی می کنند.

البته جریانی که نسبت به تماس مستقیم مسئولان ایران و آمریکا اظهار تمایل می کنند، تنها در این یکی دوساله فعال نبوده اند بلکه این جریان در زمان حضرت امام خمینی نیز با ایراد شبهه به این خط قرمز، آن را به لحاظ تئوری و حتی در مواردی به لحاظ عملی نادیده می گرفتند و برای رابطه هایی حتی در حد وزیر امورخارجه بارها تلاش هایی داشته اند که بنا به گواهی تاریخ و خاطرات همین افراد بعضاً در مواردی مانند جریان مک فارلین محقق نیز گردیده است و این دیدارها هرچند که در عالم واقع ثمراتی نداشته اند، اما به لحاظ این که خطوط قرمز و اصول انقلاب را مخدوش جلوه داده اند از اهمیت برخوردارند.

محدودیت رابطه در سطوح بالای مسئولان ایران و آمریکا پس از برسرکارآمدن دولت یازدهم، بنا به شعاری که دولت در بحث مذاکره با آمریکا برای حل مسئله ی هسته ای مطرح کرده بود، با مجوز نرمش قهرمانانه رهبری تا حد وزیرامورخارجه آن هم تنها در حیطه همان حقوق هسته ای تعیین گردید، لیکن تماس تلفنی جناب روحانی و اوباما که در سفر قبلی رئیس جمهور به نیویورک رخ داده بود مورد انتقاد رهبری نیز قرار گرفت تا دوباره تکرار نگردد، لیکن با فرارسیدن موعد سفر دوم جناب روحانی به اجلاس سران در سازمان ملل، دوباره همان خطی که دفعه ی پیش برای دیدار روحانی و اوباما به بسترسازی و حتی نظرسنجی روی آورده بود به شدت فعال شد تا مجدداً برای حتی یک مصافحه ی اتفاقی هم که شده آمادگی ایجاد کند که برای این منظور رسانه های شان را با تیترهایی که بعضاً از جملات شخص روحانی یا مسئولان آمریکایی برداشته می شد، وسیله ای برای قبح شکنی در این خصوص قرار دادند.

اینک بعد از گذشت بیش از یکسال از وجود رابطه های مکرر در سطح وزارت امور خارجه و معاونین ایشان و حتی وجود تماس تلفنی بین رئیس جمهورهای دو کشور، بیش از این که مدافعان ثمربخش بودن این رابطه به پاسخگویی در خصوص ادعاهای خود بپردازند، همچنان وجود این رابطه و تشدید آن را بدون نیاز به ارائه گزارش از تعاملات قبلی مطالبه می کنند. به راستی آنان که می گفتند مذاکره با آمریکا به عنوان کدخدای غرب مفید است، اکنون چرا اذعان نمی کنند که آمریکا نیز کدخدایی به نام اسرائیل دارد که بی اجازه و منفعت او حتی آب هم نمی خورد؟!! آیا دوستان ما همانطوری که بحث هلوکاست را برای کمتر رنجیدن این کدخدا منکر شدند، بازهم به جلب رضایت بیشتر آمریکا و شریک جانی اش اسرائیل روی خواهد آورد؟!

اگر چه مدافعان مذاکره با آمریکا پاسخگوی این یکسال مذاکرات شفاهی و مکتوب و حضوری و تلفنی شان نیستند، مقام معظم رهبری شخصاً حدود یک ماه پیش فرمودند که نه تنها تحریم ها کمتر نشده است بلکه بر تحریم ها افزوده شده است و نه تنها نفعی نیز برای ما نداشته است بلکه از این جهت که وجهه انقلابی گری ایران را در جهان خدشه دار می کند و از این جهت که مدام توقعات جدیدتری را در طرف مقابل ایجاد می نماید مضراتی نیز داشته است؛ این سخنان رهبری موجب شد تا برخی از دولتمردان به معرفی و مانور رفتن روی یکی دو مورد از تحریم های کاهش یافته مثلاً در حوزه ی کشتیرانی بپردازند که هنوز چیزی از این سخنان شان نگذشته بود که دوباره تحریم های جدیدی برای ایران مطرح شد و از آنجا که گویا عزم دولت به برقراری رابطه با آمریکا بسیار جدی است این بار نیز نقض تحریم ها را منکر شد و تنها از آزرده شدن روح توافقنامه ژنو سخن گفته شد.

امسال نیز مسئولان دولتی ایران و آمریکا در قبال سؤالی که از ایشان در خصوص احتمال دیدار روحانی و اوباما مطرح شد، پاسخ های متفاوتی دادند، به نحوی که از سوی سخنگوی دولت اعلام شد که برنامه ای برای دیدار روحانی و اوباما برنامه ریزی نشده است و از سوی مسئولان آمریکایی بیان شد که رخ دادن چنین دیداری به خواست مسئولان ما بستگی دارد و این یعنی که مسئولان آمریکایی هرچقدر که روی بحث تحریم ها و روی بحث هسته ای ایران سخت گیرند ولی روی دیدار رؤسای جمهور دو کشور هیچ مانعی برایشان وجود ندارد که این تفاوت دیدگاه را در چند عامل معرفی می کنم:

1- رخ دادن چنین دیداری همانطوری که یک بار مورد عتاب رهبری قرار گرفت بازهم می تواند موجب دلخوری رهبری و تمامی کسانی باشد که آمریکا در حق شان ظلم روا  داشته است و این چنین، کدورت هایی که از آرزوهای قلبی دشمنان برای تلقین یک حاکمیت دوگانه در کشور و سوءاستفاده از حواشی آن است ایجاد می شود.
2- تمایل ایران به برقراری رابطه با آمریکا بعد از سی و اندی سال پافشاری بر استکبار ستیزی و مقاومت در برابر آمریکا به خوبی خوراک رسانه های غربی قرار می گیرد تا همانطوری که رهبری فرمودند بتوانند این تمایل را به تسلیم انقلاب اسلامی ایران در برابر غرب و آمریکا جلوه دهند و وجهه ی انقلاب، انقلابی گری و استکبار ستیزی را در نظر جهانیان و ملت های مظلوم و مقاوم دنیا تخریب کنند.
3- مسئولان و طرفداران تعامل با آمریکا گمان می کنند که این تعامل به مثابه ی یک ابزار برای پیشرفت ایران است و حال این که نگاه آمریکا به بحث تعامل نزدیک تر با ایران خودش یک هدف بزرگ است و آمریکا رسیدن به این تعامل را در اهداف خود قرار داده و برای آن برنامه ریزی کرده است و اگر برنامه ای برای بعد از آن وجود داشته باشد یقیناً آن برنامه، صلح و دوستی و کاهش تحریم ها نیست بلکه تشدید فشارها با بکارگیری ابزار هویج و تکمیل سیاست چماق و هویج است. جالب است که هم مسئولان آمریکایی اذعان می کنند که به راحتی تحریم ها را مرتفع نخواهند کرد و هم مسئولان ایرانی به این واقعیت تلخ اقرار دارند به نحوی که شخص دکتر محمد جواد ظریف هم اخیراً گفت که آمریکایی ها فریفته ی تحریم ها شده اند و از آن دست برنخواهند داشت.
4- مورد دیگری که رهبری نیز به آن اذعان داشتند این است که هرچه ایران بیشتر از خطوط قرمز خودش عبور کند به معنی ضعف ایران تلقی شده و این ضعف طمع طرف مقابل را برای امتیاز گیری های بیشتر زیاد می کند، همینک نیز می توان مشاهده کرد که چگونه بحث مذاکرات هسته ای به حدی رسیده است که بحث توان موشکی و حمایت ایران از سوریه و یا وارد کردن ایران در بازی داعش و حتی بهانه هایی مانند حقوق بشر در ایران و … به صورت متواتر روی میز مذاکرات قرار می گیرد هر چند که ایران به این گزینه ها نپردازد اما در واقع در فهرست چانه زنی های طرف مقابل وارد شده است.
5- در زمانی که ایران به فعالیت های هسته ای خود ضمن مذاکرات هسته ای ادامه می داد این آمریکا و غرب بودند که بازنده طولانی شدن مذاکرات بودند ولی وقتی که ایران عملاً قبل از اقدامات عملی طرف مقابل نسبت به توقف فعالیت های هسته ای خود اقدامات زیادی را انجام داده است این ایران است که تنها و تنها بازنده ی طولانی شدن مذاکرات گردیده است و به همین دلیل آمریکا و غرب هیچ مانعی برای طولانی و گسترده تر و عمیق تر شدن و ارتقای سطح مذاکرات نمی بینند و این در حالی است که ما هرچه بیشتر در این باتلاق دست و پا بزنیم بیشتر در آن فرورفته و بیرون آمدن از آن سخت تر می شود.
6- امیدواری دولت ایران به بحث تعامل با آمریکا و موفقیت احتمالی در مذاکرات هسته ای باعث می شود تا در موضع گیری ها و حرکاتش با احتیاط حرکت کند، چه بسا محکوم کردن هایی که از نگرانی سرد شدن روند مذاکرات از سوی مسئولان خارجی ما یا انجام نمی شود و یا با شدت و شفافیت کم و با تأخیر زیاد رخ می دهد. مواردی که از سوی کشورهای انقلابی و مستضعف جهان با وسواس رصد می شود.

برچسب های مرتبط: رابطه ایران و آمریکا    مذاکرات هسته ای    سیاست خارجی   تحریم 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا عاشق آسمونی کانون فرهنگی شهدا من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه