92/5/19
9:25 ع
تبلیغات های رسانه ای سهم زیادی از جدول پخش رسانه های مختلف را پر می کنند و از آنجا که در عصر رسانه به سر می بریم، آگهی های تبلیغاتی از زندگی مردم قابل تفکیک به نظر نمی رسد و از آنجا که این تبلیغات سوار بر موج بلند و قوی رسانه است تأثیرش نیز می تواند آبادگر و یا ویرانگر باشد.
کارکرد اصلی و اصولی تبلیغات این است که یک کالا یا خدمت و یا یک فرد یا گروه را به صورت صحیح و دقیق معرفی نماید تا مخاطب رسانه نسبت به آن کالا، خدمت یا فرد، شناخت پیدا نماید اما آنچه که در واقع رخ می دهد متأسفانه در اکثر موارد خلاف این کارکرد اصولی است. در واقع از آنجا که بخش اعظم تأمین مالی رسانه ها منوط به قبول و نشر آگهی های تبلیغاتی است، بعضاً رسالت رسانه و اصول تبلیغاتِ صحیح، تحت تأثیر مسائل مادی قرار گرفته و اینچنین است که آگهی های تبلیغاتی به جای آگاهی دادن، کارکرد اغفال کردن و فریب دادن پیدا می کنند.
از آنجا که آفات آگهی های تبلیغاتی خیلی گسترده است، در این مطلب سعی می کنم به رعایت اخلاق در آگهی های تبلیغاتی بپردازم و عوامل غیر اخلاقی رایج در آگهی های تبلیغاتی را مطرح نمایم:
1- دروغگویی از بداخلاقی های رایج در تبلیغات رسانه ای است که به صورت جدی و یا شوخی در تبلیغات بکار گرفته می شود. دروغ فقط یک گفتار خلاف نیست، بلکه هرگونه نمایش خلاف واقع و استفاده از نور، رنگ، صدا و .... می تواند به مثابه یک دروغ تلقی شود. به عنوان مثال تبلیغات دروغینی که از تمییزکننده ها به نمایش گذاشته می شود و با یک پیس و یک پارچه می توان کثیف ترین شیشه یا وان یا گازخوراک پزی را پاک کرد از نمونه های این نمایشهای دروغین هستند که البته دامنه ی بسیار گسترده ای در تمام کالاها و خدمات دارد. نمایش خلاف واقع از مواردی است که در احکام معامله نیز به عنوان یکی از موارد غش در معامله و حرام تلقی می شود.
2- یکی از مواردی که باید در تهیه تبلیغات مورد توجه قرار گیرد، آثار تبعی آنهاست. در تبلیغ یک کالا یا خدمت در رسانه های گروهی باید مراقب بود که رسانه مخاطب عام دارد و نمی توان مواردی را که موجب آسیب به بخشی از مخاطبان و یا اجتماع می شود را نادیده انگاشت. به راستی به کدام مجوز رسانه های ماهواره ای به خود اجازه می دهند کالاهای جنسی را در شبکه های خود معرفی کنند و بدون توجه به سن مخاطبان مختلف، موجب ایجاد کنجکاوی منحرف کننده، بلوغ زودرس و آسیب های روانی به کودکان و خانواده ها و اجتماع گردد؟!! تبلیغات کالاهای جنسی، اکنون نه تنها در ماهواره ها، که در ویترین داروخانه ها و فروشگاه ها نیز به محرک ترین شکل صورت می گیرد!! و البته غیر از تبلیغات جنسی، موارد زیادی وجود دارد که به آثار تبعی آنها توجه نمی شود، به عنوان مثال آگهی های تبلیغاتی از کالاها و خدماتی که بسیار تجملاتی هستند و تنها موجب حسرت خانواده ها و ایجاد نارضایتی از زندگی و ایجاد رقابتهای کاذب تجملاتی در اجتماع می گردد.
3- از موارد زشت و غیراخلاقی در آگهی های تبلیغاتی، استفاده ی ابزاری از مسائل جنسی با به نمایش گذاشتن مانکن های زن و مرد است، که اگر چه در جهان به یک مسئله ی رایج بدل شده است، اما قطعاً پدیده ای در راستای اغوای مخاطب است تا با استفاده از جاذبه های جنسی، کالا و خدمات خود را به مردم غالب نمایند. مسئله ای که به غیر از فریب مخاطبین، موجب افزایش هیجانات شهوانی و فساد در جامعه می گردد.
4- از مواردی که باید در تبلیغات رسانه ای مورد توجه قرار گیرد بحث سلامتی اجتماع است. نمی توان کالاهایی که موجب آسیب به سلامتی مردم و اجتماع هستند را تبلیغ کرد و مدعی رعایت اخلاق تبلیغاتی گردید. نمی توان نوشابه و پفک و چیپس و کِرم های مضر و.... را نمایش داد و در افزایش بیماریها و امراض مردم مقصر نشد. به راستی با کدام پیام پزشکی می توان تأثیر این کالاها را خنثی و وجدان را راحت نمود؟!! این پیام های پزشکی، در موثرترین حالت به اندازه ی درج شکل ریه ی بیمار روی جعبه ی سیگار فایده دارد.
5- از مواردی که در تبلیغات باید مورد توجه قرار گیرد، پرهیز از طرح مسائلی است که موجب تحقیر یا مسخره کردن بخشی از جامعه گردد. کدام انسان با اخلاقی می پذیرد که در یک آگهی تبلیغاتی، پسر بچه به جای این که به پدرخودش افتخار کند به پدر همکلاسی اش افتخار کند که پسرش را به فلان استخر برده است؟!! به راستی می توان به خود اجازه داد که گروهی که به هردلیلی نمی توانند و یا نمی خواهند از کالا یا خدمتی استفاده کنند را تحقیر یا مسخره کرد؟!! آیا این شیوه تبلیغات می تواند اخلاقی باشد؟!
6- از مواردی که باید در تبلیغات مورد توجه باشد، این است که نباید از عواطف انسانی مخاطبان سوءاستفاده کرد. نباید محبوبیت، محبت، اخلاق، دوستی و ... را صرف تبلیغات کرد، نباید به صرف این که بچه ها عموپورنگ را دوست دارند به او اجازه داد تا آگهی ماکارونی و پیکوتک به خورد مردم بدهد، این قضیه مثل این است که شما به اتفاق فرزندتان به مغازه ی دوست تان بروید ولی ببینید که او فرزند شما را فریفته است تا برای خرید یک کالای مضر از همان مغازه، به جان شما بیفتد.
7- از موارد دیگر غیراخلاقی در تبلیغات، رعایت نکردن مالکیت شخصیت های حقیقی یا حقوقی یا مجازی است. بکار بردن صدا و تصویر افراد و شخصیت های محبوب ملی و یا بین المللی، آنگاه که بدون اخذ مجوز ایشان و یا مالکان و یا وارثانشان انجام می شود، یقیناً هم غیرقانونی است و هم غیراخلاقی، مسئله ای که در رسانه ملی ما با استفاده از شخصیت های معروفی مانند مارکوپولو، لورل هاردی، خانم مارپل، چارلی چاپلین و یا استفاده ی بدون اجازه از اذان و دعا و صدای افراد به یک مسئله ی شایع بدل شده است.
8- استفاده ی ابزاری از مقدسات برای تبلیغ یک کالا نیز یکی از مسائل رایج در رسانه های کشور ماست، در مناسبت های مختلف مذهبی، تبلیغات رنگ و بوی مذهبی می گیرد، به نحوی که برخی از این بخشها، به شدت با کالا یا خدمتی که تبلیغ می شود، در تضادی مسخره قرار می گیرد.
9- تخریب گری یکی دیگر از نکات غیراخلاقی مورد استفاده در آگهی های تبلیغاتی و تبلیغات است. در واقع آگهی به جای این که از محصول یا خدمت یا فرد مورد تبلیغ، آگاهی ببخشد، مشغول تخریب محصول رقیب می شود که این مسئله معمولاً با طعنه و کنایه رخ می دهد، نمونه ی بارز این مسئله را در تبلیغات اپراتورهای مختلف تلفن های همراه و تبلیغاتهای انتخاباتی دیده اید که حتماً به خاطر دارید.
10- یکی دیگر از مسائلی که در فقه اسلامی مورد نهی بوده و موجب فسخ معامله می شود، تدلیس است، تدلیس یعنی مخفی کردن معایب و از ریشه تاریکی می آید. مثل این که جنسی را در تاریکی گذاشته باشند تا مشتری معایبش را نبینید و این نیز از نمونه های کلاه برداری تلقی می شود؛ متأسفانه این مسئله نیز در آگهی های رسانه ای به وفور یافت می شود که البته با توجه به فاصله ای که رسانه و یا فروشندگان از اخلاق پیدا کرده اند، توقع پایبندی به این مسئله نیز خنده دار و گریه دار به نظر می رسد. به راستی ممکن است روزی برسد که در این کره خاکی، یک نفر در کنار بیان نقاط مثبت کالایش، نقاط ضعف و ایرادات آن را نیز بیان کند؟!! البته این مسئله در کفِ جامعه بعضاً رعایت می شود، مثل فرد منصفی که موقع فروش خودرویش، خودش تصادفات و ایرادات خودرویش را به مشتری بگوید، اما این مسئله در سطح کلان و در رسانه و تبلیغات رسانه ای متأسفانه وجود خارجی ندارد، به حدی که می گویند "هیچ ماست بندی نمی گوید ماستش ترش است".
این مطلب در خبرگزاری فارس و مشرق نیوز و جهان نیوز و خبرگزاری دانشجو و ترازنیوز و عرش نیوز و فرهنگ نیوز منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: اقتصاد صدا و سیما رسانه انتخابات
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/5/8
2:1 ص
برنامه ماه عسل امسال در اکثر مواردش خیلی جذاب و آموزنده بود به نحوی که به نظر می رسد پربیننده ترین برنامه مناسبتی این سالهای ماه رمضان بوده باشد، به نحوی که ابتکار عمل و اجرای قوی از سوی احسان علیخانی بیشتر مخاطبان گذری برنامه را به مشتریان پروپا قرص تبدیل می کند.
یکی از برنامه های جذاب امسال ماه و عسل، این بود که یک زن و شوهر که سالها در حسرت داشتن فرزند سوخته بودند را با سپردن یک کودک حدود 7 ساله بی سرپرست به ایشان خوشحال کرد که صحنه های این برنامه به شدت تأثیر گذار بود و نه تنها آن زن و مرد در این صحنه می گریستند بلکه اشک بسیاری از مخاطبان را نیز جاری کرد. این برنامه در واقع تشویقی بود برای سرپرستی کودکان بی سرپرست توسط خانواده هایی که از نعمت فرزند محرومند و به نظر می رسد در این هدف نیز کاملاً موفق بوده باشد، اما خانم معصومه ابتکار که زمانی معاونت رییس جمهور دولت اصلاحات (در محیط زیست) بود به شدت از این برنامه انتقاد کرده اند، ایشان این برنامه را غیر انسانی و ظلم در حق کودک مزبور معرفی کرده و نیت برنامه سازان این برنامه و سایر برنامه های تلویزیون را تنها پرکردن کنداکتورها و ایجاد احساسات در مخاطبان معرفی کرده است. ایشان بجای استفاده از تقبل سرپرستی کودکان بی سرپرست، این کار را به عنوان پیش کش کردن انسان معرفی کرده است. متن کامل یادداشت خانم ابتکار را می توانید در "اعتراض شدیدالحن معصومه ابتکار به ماه عسل" بخوانید که پاسخ ایشان را در ادامه عرض می کنم:
خانم ابتکار! شما در یادداشت تان، پذیرفتن سرپرستی یک کودکِ بی سرپرست توسط زن و مردی که شیفته ی چنین اقدامی بودند را به پیش کشی انسان و زیرسوال بردن شأن انسان تشبیه کردید، در حالی که قبول کردن سرپرستی این کودکان هم موجب تضمین آینده ی این کودکان به لحاظ مادی و احساسی می شود و هم موجب غنای محبت در خانواده های بی فرزند می گردد، به راستی به کدام مجوز اخلاقی، اقدامی اینچنین انسانی را که با ترویج و دعوت سایرین همراه بود را با بکار بردن اصطلاحات مجعولی مانند پیش کش کردن انسان، زیر سوال بردید؟! ایا شما اصرار دارید نه تنها در این رفتار انسانی شریک نباشید که حتی برای نشرش چوب لای چرخ باشید؟!
خانم ابتکار! شما نه تنها با بازی با کلمات یک رفتار انسانی را برعکس جلوه دادید، بلکه تا حد نیت خوانی و زیر سوال بردن نیات افراد تنزل پیدا کردید، شما بر اساس کدام مجوز انسانی به خودتان اجازه می دهید که نیت قلبی افراد را بخوانید و بر همین اساس مرتکب تهمت شوید؟! پر کردن کنداکتور و جذب احساسی مخاطب حتی اگر رخ داده باشد، می تواند با نیت انتشار یک عمل انسانی بوده باشد و نیت خوانی به عنوان یک رذیله ی اخلاقی همواره می تواند موجب تهمت و خصومت گردد.
خانم ابتکار! هنوز یادمان نرفته است که چه بلوایی بر سر مضر بودن پارازیت های فیلتر کردن امواج ماهواره و تهیه خوراک برای شبکه های ضدانقلاب به راه انداختید و آن گاه که از شما حجت طلبیدند و حتی برای احتجاج تان روزشماری کردند، هیچ دلیلی برای ارائه نداشتید، حالا که شما به نیت خوانی روی آورده اید، پس به ما هم حق بدهید که لااقل از نیت شما بپرسیم، که آیا آن اشک تمساح ریختن برای سانسور ماهواره به حمله تان به رسانه ملی هیچ ارتباطی ندارد؟!! براستی اگر نیت تان را درست برداشت کرده باشیم، شما آسیب های انسانی و اخلاقی ماهواره را در فروختن روح و ایمان انسانها به شیطان، کمتر از آسیب های برنامه ماه عسل و پارازیتهای فیلترینگ ماهواره می پندارید؟!!
برچسب های مرتبط: معصومه ابتکار رسانه صدا و سیما ماهواره
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/2/30
1:35 ع
هرچقدر که در این سالها شاهد کم کاری مسئولان فرهنگی و اجرایی در مقوله ی ترویج حجاب و عفاف هستیم، خوشبختانه شاهدیم که به همت بچه حزب اللهی ها، در فضای مجازی برای آن تلاش قابل تقدیری انجام می شود، که البته در اجرای این کار خوب هم مثل هر کار خوب دیگری آفات و اشتباهاتی دیده می شود که لازم دیدم به آن بپردازم.
این نگاه که حجاب می تواند زیبایی های خانم ها و دختران را بیش از بی حجابی یا به اندازه آن نشان دهد از نگاه های غلطی است که متأسفانه در نگرش برخی مروجان حجاب و به خصوص در تصاویری که در تبلیغ حجاب ساخته و نمایش داده می شود ترویج داده می شود. اصرار بر نمایش چشم و ابروهای زیبا و بعضاً آرایش کرده در پس نقاب یا چادر از این موارد به شمار می رود و یا برخی از این تصاویر دستان مزین به ساق های توری و یا گیپور و با رنگهای شاد را به نمایش می گذارد و یا دستان خانم های جوانی را نشان می دهند که انگشترهای تزیینی خوش آب و رنگ پوشیده اند، یا تصویر علی رغم نمایش حجاب ظاهری، عشوه گری زنانه را نیز به همراه دارد.
آنچه که در بحث ترویج حجاب و عفاف مهم است این است که باید خود عفاف و حجاب را به عنوان زیبایی نمایش داد، نه کسی را که لباس محجبه پوشیده است. ترویج این نگاه که حجاب و به خصوص چادر موجب زیباتر به نظر رسیدن می شود به انحراف در بحث حجاب نیز منجر می شود، به عنوان مثال چندی پیش از سوی آقای جوانفکر نیز به این شکل گفته شده بود که چون چادر صورت زن را قاب و زیباتر می کند بهتر است استفاده نشود!!!، به راستی باید مواظب باشیم در قبال مطلبی که به دیگران منتقل می کنیم، یک شبهه و یا اشتباه نیز به ایشان انتقال داده نشود، اشتباهاتی که بعدها می توانند در قالب یک انحراف بروز یابند.
حجابی که عفاف به دنبال نداشته باشد و عفافی که با حجاب همراه نباشد، هر دو ناقصند و نامطلوب. در تبلیغ حجاب و عفاف باید هم معیارهای فقهی حجاب اعم از محدوده ی پوشش و زینت نداشتن رعایت شود و هم معیارهای عفیفانه مانند نداشتند عشوه گری و طنازی و جلب توجه.
این مطلب در سایت 8 دی و کاوش پرس منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: عفاف و حجاب فرهنگ رسانه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/2/21
9:42 ع
همزمان با نامزدی اسفندیار رحیم مشایی، کافیست نگاهی به صفحه ی اول ایرنا بیندازید تا متوجه بشوید که چگونه این سایت دولتی، فعالیت انتخاباتی خود را برای مشایی آغاز کرده است. برفرض، سفرهای اخیر استانی دولت با نقش برجسته و پررنگ مشایی و تقدیرهای متعدد از مشایی در مراسمات و همایش های دولتی انتخاباتی نبوده باشد، آیا می توان منکر استفاده ی دولت از بودجه ی عمومی این خبرگزاری به نفع یک کاندیدا شد؟! بعد با این شواهد، ادعای مرخصی گرفتن و حضور حمایتی از مشایی در وزارت کشور را کجای دلمان بگذاریم؟!
این مطلب در سایت عمارنامه منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: مشایی انحراف انتخابات
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/1/30
3:46 ع
تورم، در سال های ابتدایی دولت با مدیریت مناسب بازار و ایجاد تعادل در عرضه، تقاضا، واردات و صادرات، به میزان زیادی کنترل می شد و تا حدود 10 نیز نزدیک گردید، ولی در نتیجه ی مشکلاتی که در نتیجه ی افزایش نقدینگی و عدم امکان جذب آنها توسط بانکها (ناشی از سود پایین بانکی نسبت به تورم) و تحریم ها که منجر به کاهش درآمد دولت و افزایش قیمت ارز و کاهش واردات و گران شدن نیازهای وارداتی کشور و تنش های اقتصادی ناشی از تنش های سیاسی بی مورد گردید، با یک جهش همراه شد که مشکلات زیادی را به لحاظ معیشتی برای مردم ایجاد نمود. تورم 5/31 درصدی و 40 درصدی نقطه به نقطه، شرایط سختی را برای طبقات ضعیف و متوسط ایجاد نمود و موجب کاهش شدید ارزش پول ملی گردید. ادامه مطلب...
92/1/30
3:36 ع
مقدمه: آقای احمدی نژاد در دو دوره ریاست جمهوری اش در بخش های مختلف، عملکرد های متفاوتی داشته است که به تفکیک قابل تحلیلند و انصاف حکم می کند که این عملکردها به دور از حب و بغض های سیاسی مورد بررسی قرار گیرند ولی متأسفانه برخی از افرادی که لجوجانه با تمام رفتارها و عملکردهای آقای احمدی نژاد از همان بدو مسئولیت ایشان مخالف بودند، هم اکنون سعی در سیاه نمایی کامل از عملکرد ایشان را دارند تا به این وسیله عدم تمکین به قانون و لجاجت های خود را در دوره ی مسئولیت ایشان، با ادعای بصیرت توجیه کنند، ایشان اصرار داشته و دارند که پدیده ی احمدی نژاد همیشه به صورت سیاه و سفید نگریسته شود تا با اثبات اشتباهات او، سیاه بودن وی نتیجه گیری شود و حال این که آقای احمدی نژاد دارای کارنامه ای متشکل از دروس متفاوت و نمرات مختلف و در ترم های متفاوت است، ولی متأسفانه برخی از طرفدران افراطی آقای احمدی نژاد که از هر کار رییس جمهور دفاع می کردند از افراط در طرفداری به تفریط در برائت جویی نیل کردند و هنوز به این بازی سیاه و سفید بینی گرفتارند و به عنوان نمونه همین اخیراً آقای حسینیان نیز از ایشان اعلام برائت جسته اند. در این مطلب به هیچ وجه نمی خواهم مسائلی را که در آینده در کارنامه ی آقای احمدی نژاد وارد خواهد شد را مورد قضاوت یا پیش بینی قرار دهم بلکه به مسائلی که تاکنون در دولت ایشان به وقوع پیوسته است، به صورت مختصر و با پرهیز از نگرش سیاه و سفیدی خواهم پرداخت: ادامه مطلب...
91/12/27
10:44 ص
ivhttp://www.aftabir.com/news/view/2013/mar/02/c2_1362210975.php/%D8%B5%D8%AF-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D9%87%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7
vhttp://farsnews.com/newstext.php?nn=13911216000116
پاسخ مطلب فوق را در این پست بخوانید: پاسخ حقیر به آقای جاهد بزرگوار نگارنده مقاله فارس
مطالب مرتبط این وبلاگ:
در نقد مقاله فارس در مورد عامل اصلی تورم
شاه کلید حل مشکلات اقتصادی کشور
برچسب های مرتبط: اقتصاد بانک تورم
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/12/15
6:11 ع
مطلبی در سایت تحلیلی برهان با عنوان "آیا یارانه نقدی حق همه مردم است؟" منتشر گردیده است که همچنان بر لزوم استفاده از نتایج دهک بندی ها برای حذف برخی از افراد از هدفمندی یارانه ها تأکید دارد که به همین لحاظ مطلبی در نقد مقاله ی مزبور نگاشته و به سایت مزبور ارسال کردم که با این عنوان که امتیاز لازم را ندارد از انتشار آن خودداری گردید، لذا پاسخ مقاله ی مذکور را در وبلاگ شخصی ام تقدیم می کنم:
آنچه که در مورد حق و عدالت وجود دارد این است که این دو مقوله، مقوله های نسبی نیستند و در صورتی که مبنایی در شرع مبین اسلام و سیره ی اهل بیت برای آن ها وجود داشته باشد، همان را باید پذیرفت. در سیره ی حضرت پیامبر و حضرت امیر داشته ایم که مالیات حکومت اسلامی را به نسبت دارایی و با حضور کارگزاران حکومتی و محاسبه ی دقیق اموال مردم، اخذ می نمودند ولی در بحث توزیع مازاد بیت المال، همه را به مساوات تقسیم می نمودند که مثال تقسیم سه سکه بین پول دار و فقیررا همه در کتابهای درسی کودکی مان نیز خوانده ایم.
اگر چه دولت برای دهک بندی و خوشه بندی، خیلی هزینه و وقت گذاشت و حتی یک بار نیز مسئول مرکز آمار را به دلیل عدم تحقق توقعات دولت نیز عوض نمود، اما متأسفانه نتوانست به اطلاعات قابل اطمینانی دست یابد و اصرار برای مبنای قرار دادن چنین اطلاعات ناقصی برای اجرای هدفمندی یارنه ها می تواند صدمات فاجعه باری را ایجاد نماید. همانطوری که همگان از نتایج اعلامی دهک بندی ها و خوشه بندی های اطرافیان مان دیدیم، تنها کسانی در معرض خطر حذف از یارانه بودند که دولت اطلاعات دقیقی از درآمد و دارایی آنها داشت و این افراد نیز معمولاً جز، کارمندان و کارگران نیستند و کسانی که دولت اطلاعات دقیقی از درآمدشان ندارد همچنان در حاشیه ی امنیت قرار دارند.
وقتی دولت، درآمد و دارایی قشر زیادی از جامعه را شناسایی نکرده و حتی مالیات را نیز براساس خوداظهاری و به مراتب کمتر از کارمندان و کارگران می گیرد، چگونه می توان توقع داشت در بحث یارانه منصفانه عمل کند؟ اگر دولت اطلاعات موثقی از میزان درآمدها داشت که اکنون درآمد مالیاتی برای اداره ی کشور کافی بود و ما اینقدر محتاج درآمد های نفت نبودیم!
بحث دیگر این که با شروع طرح و اتکا به سازو کاری برای بررسی اعتراضات و اشتباهات عملاً وارد یک چرخه ی خطرناک می شویم، اولاً که تعداد معترضان بسیار زیاد خواهد بود و همانطوری که مبنای صحیحی برای دهک بندی وجود ندارد، برای رسیدگی به اعترضات نیز وضع همین است، ثانیاً این که با تغییر جایگاه هر خانوار به لحاظ دهک درآمدی، یک یا چند خانوار دیگر نیز جایگاه درآمدی شان دچار تغییر می شود، یعنی با بررسی اعتراض یک نفر و ترتیب اثر به آن اعتراض، ممکن است چند نفر دیگر معترض شوند و همین چرخه مستمراً ادامه یابد و ثالثاً این که با توجه به افزایش خانوارها و تغییر درآمد آنها، همیشه دهک بندی باید در حال ادامه باشد و با افزایش هر خانوار، موقعیت سایر خانوارها در این دهک بندی ها بهم می خورد.
این که یک هزینه و سازمان و یک هماهنگی عظیم برای بررسی اعتراضات مهیا کنیم باید با سنجیدن نفع و ضرر آن باشد، یعنی با فرض این که رسیدگی منصفانه و سریع در خصوص اعتراضات میسر باشد باید دید که در برابر هزینه های وارده به لحاظ اقتصادی و روحی و اجتماعی مفید است یا مضر؟! آیا این همه هزینه برای این که 1-2 دهک را از دریافت یارانه حذف کنیم آیا می ارزد؟ باید حواسمان باشد که پذیرش چنین کاری به معنی پذیرش چند درصد خطای حتمی است و باید مد نظر قرار داد که مقوله ی اقتصاد خانوار چیزی نیست که بتوان برایش حتی یک درصد جزئی خطا در نظر گرفت.
بحث دیگر این که نگارنده ی مقاله ی مزبور، با ذکر مثال قیمت نان، اثبات کرده است که هدفمندی موجب انتفاع بیشتر متمولین گردیده است که این اشتباه محض است، هزینه ی خانواده های متمول با مصرف بیشتر انرژی، بیشتر از مستضعفین افزایش می یابند به نحوی که این افزایش هزینه ها در برابر میزان یارانه ی پرداختی عملاً ناچیز می شوند و عملاً یک خانواده ی متمول با خانه ای بزرگ و چند خودروی شخصی، به مراتب بیش از دهک های پایین درآمدی، افزایش هزینه خواهند داشت.
اگر دولت اصرار داشته باشد فارغ از سیره ی حضرت امیرالمومنین (ع) به توزیع غیرمساوی یارانه ها اقدام نماید، باید ابتدا مکانیزم صحیح و دقیقی را برای اطللاع دقیق از درآمد و دارایی تمام مردم تعریف و اجرا نماید و تا وقتی که برپایه ی اطلاعات درآمدی کشور، مالیات یک شرکت کوچک با 10 نفر کارگر به اندازه ی یک کارمند ساده باشد، یقیناً زمان حذف هیچ دهکی از یارانه ها فرا نرسیده است.
در صورتی که دولت زیرساخت های اطلاعاتی قوی داشته باشد و بتواند مالیات درست و متناسب از همه ی مردم دریافت کند، آن قدر درآمد خواهد داشت که بتواند سهم یارانه ها را نیز تا حد لزوم افزایش دهد، دولتی که دستش در کسب درآمد مالیاتی خالی باشد، در حین توزیع یارانه نیز بسته خواهد بود.
برچسب مرتبط: هدفمندی یارانه ها
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/12/6
2:33 ع
دیشب آقای احمدی نژاد در مصاحبه ی تلویزیونی با خبرنگاران رسانه های مکتبوب که بخشی از آن به صورت زنده پخش گردید شرکت داشت و در بخشی از برنامه که از حالت زنده خارج شد و بعداً هم پخش نشد، خبرنگار خبرگزاری مهر، سوالات و سخنان انتقادی بر زبان راند و بعد نیز، آقای احمدی نژاد اقدام به پاسخگویی نمود. برای مطالعه ی پرسش و پاسخ مزبور می توانید به اینجا مراجعه کنید.
البته با توجه به این که برخی از این موارد واقعاً دغدغه ی خیلی از افراد بود و خودم نیز بارها به آن ها پرداخته بودم، به برخی از اظهارت رییس جمهور محترم همراه با ذکر سخنان خود ایشان، پاسخ می دهم:
1- آقای رییس جمهور در پاسخ به انتقادی که در مورد بزرگترین فساد مالی به ایشان وارد شد اینچنین گفتند: یکسری اتهامات به دولت وارد کردید، یک شخصی گفته دولت بزرگترین فساداقتصادی را داشته است، در دوره ما اتفاق افتاده، بله در دوره ما 5 جنگ همدر دنیا اتفاق افتاده! ارتباطش به دولت مهم است، خیلی ها خیلی کارها میکنند، ربطش به دولت چیست؟ فساد اتفاق افتاده چه ربطی به دولت دارد؟ زلزلههم می آید ممکن است یک عده هم یکدیگر را بکشند، ارتباطش با دولت مهم است. آیا دولت نقشی داشته است؟ خیر، من همچنان می گویم پاک ترین دولت است. همهبسیج شدند که بالاخره یک چیزی پیدا کنند که دولت متهم شود. ممکن است یککارمندی این کار را کرده باشد که این همه جای دنیا و همه دستگاه ها هست.
- حقیر سیاست های اقتصادی دولت را در این فساد بزرگ اقتصادی، موثر می دانم. اصرار بر فاصله ی زیاد بین تورم و سود بانکی موجب تولدِ بزرگترین رانت اقتصادی که حقیرنامش را "رانت بانکی" گذاشته ام شد و این رانت موجب شد هرکسی که بتواند به تسهیلات بیشتری دست یابد، از محل همان تسهیلات، بدهی های گذشته را تسویه و از فاصله ی بین تورم و سود بانکی، درآمد کلانی را به جیب بزند. سیاست اشتباه دولت موجب شد تا سوءاستفاده گران و طماعان به دریافت وام به عنوان یک درآمد هنگفت نگاه کرده و البته این فرصت نیز بدون حمایت مسئولان بلندپایه (که بعضاً فرار و برخی نیز درحال محاکمه اند) میسر نبوده است و متأسفانه این فساد با توجه به حجم و ابعاد آن از حد یک کارمند (که ایشان اشاره کرده اند) خیلی بالاتر است.
2- اما اینکه شما فرمودید یک نظرسنجی انجام شده، آقای حیدری در برنامه شانانجام دادند و 80 درصد مردم گفته اند که هدفمندی را نمی خواهند. هم خودایشان و هم خود شما می دانید که این کار غیرعلمی است. شما یک برنامه مشخصدر تلویزیون می گذارید و یک عده بیننده خاص دارد، بعد اطلاعاتی می دهید وهمانجا نظرسنجی می کنید. ما هم نظرسنجی می کنیم!
- من هم در جریان آن نظرسنجی بودم و خودم هم در همین وبلاگ یک نظرسنجی در این خصوص برگزار کردم (که هنوز می توانید در آن شرکت کنید)، نتیجه ی آن هم تاکنون با نظرسنجی برنامه پایش تفاوت معنا داری ندارد. آقای احمدی نژاد اگر نظرسنجی تلویزیونی را با آن همه مخاطب رد می کنند، بهتر است یک نظرسنجی دقیقتر بگذارند و نتیجه اش را هم شفاف اعلام کنند، این جمله "که ماهم نظرسنجی می کنیم"، بیشتر شبیه یک ادعا است، اصلاً در صورتی که دولت و مجلس اصرار به اجرای فاز 2 آنهم به صورت کامل و آخرین فاز دارند بهتر است یک رفراندوم برگزار کنند تا شاید هم امثال حقیر ضایع بشویم!
3- اینکه میگویید پول مردم یک سوم شده در جیب چه کسی رفته است؟ پس یک عدهپولدارتر شده اند. بله، کسانیکه حقوق ثابتی می گیرند در این یکساله آسیبدیده اند، قبل از این یکسال چه؟ بازهم آسیب دیده اند؟ تمام شاخص ها واندازه گیری هایی که تمام نهادها حتی مخالفان دولت تهیه کرده اند می گویندفاصله طبقاتی کم شده است، این یعنی چه؟ یعنی رفت سر سفره مردم.
- آقای احمدی نژاد در این فراز حقیقتاً مبنای علمی را از گفتار و رفتار خود زیرسوال می برد. این که ارزش پول مردم کاهش یافته باشد یعنی اصلاً ارزش پول ملی کاهش یافته است. یعنی اکنون باید با همان پول سابق نمی توان نصف سابق هم خرید کرد، نه این که مردم پولشان را مثلاً گم کرده باشند و یکی دیگر پیدا کرده باشد. ضمناً کارمندان از ابتدای دولت آقای احمدی نژاد تاکنون باضریبی کمتر از نرخ تورم حقوق دریافت کرده اند و در کل ارزش درآمدشان کاهش یافته است (حتی اگر سنوات کارمندان را نیز جزء افزایش حقوق در نظر بگیرد) و کاهش قدرت خرید برای کارمندان مسجل است حتی اگر ضریب رشد جینی کاهش یافته باشد، چرا که نزدیک شدن طبقات به یکدیگر لزوماً به معنای بهبود وضعیت همه ی اقشار نخواهد بود و بحث دیگر این که اصولاً دولت اطلاعات چندانی از درآمد افراد غیر کارمند و کارگر ندارد.
4- وقتی این همه مدرسه ساخته می شود در جیب چه کسانی می رود. بیمارستان ساختهمی شود، راه ساخته می شود، کارخانه ساخته میشود، بندر ساخته می شود. بلهمی شود، ما برای اینکه ما دولت را محکوم کنیم یکسری اطلاعات ناقص را بهمبچسبانیم و حرف های عامیانه بزنیم. می شود، آزاد است و مشکلی هم نیست.
- حقیقتاً فعالیتهای عمرانی دولت قابل تقدیر است و همانطوری که سوال کنندگان نباید از انصاف خارج بشوند، آقای رییس جمهور نیز نباید قوت در بخشی را بهانه ای برای توجیه ضعف در جاهای دیگر قرار دهند و البته همان بخشهای عمرانی نیز هم اکنون تحت الشعاع بخشهای دیگر دچار ضعف شده اند و حتی اتمام برخی از آن پروژه ها (مثل مهر ماندگار و مسکن مهر) با فشار به جاهای دیگر (مانند معیشت کارمندان) در حال انجام است.
5- نمی دانم چرا از قول مردم حرف میزنند. اینکه مردم می گویند ما نمیخواهیم، مردم خودشان زبان دارند، می توانند حرف بزنند. من هم با مردم درتماسم، شاید خیلی بیشتر از بسیاری از نهادها. یک نهاد با همه مجموعه اشچقدر با مردم ارتباط دارد؟ من بیش از آن ارتباط دارم.
- گویا آقای احمدی نژاد متأسفانه مردمی را که در پیرامون خودشان هستند را فقط مردم می شمارند و مردمی را که مثلاً در نظرسنجی برنامه پایش نظرشان را با پیامک ارسال می کنند، اصلاً مردم نمی دانند و تازه این خودش یک ادعا است که کسی بگوید من از خودتان بهتر می فهمم که شما چه می گویید، بالاخره لااقل من وبلاگ نویس اجاره نشین که خودم جزء مردم هستم، اطرافیان و اقوامم هم که جزء مردم هستند، اصلاً به بقیه کاری ندارم پس چرا دولت فقط خودش را در شناخت نظر مردم به رسمیت می شناسد؟!
6- احمدی نژاد با اعلام اینکه مشکلاتی که در یکسال اخیر پیدا شده را می شودهمه را به گردن دولت انداخت و خیال خود را راحت کرد، اظهار داشت: اما آنکسی که آن کار را می کند فرض کند فردا خودش می خواهد کشور را اداره کند،آنوقت باید پاسخ دهد و راه حلی برای آن داشته باشد. از این انتقادات زیادمی شود، ما هم همه را گوش می کنیم هر کدام وارد باشد دستشان را می بوسیم واستفاده میکنیم.
- اول بگویم که حقیر بسیاری از مشکلات اخیر را از خیانت های جریان فتنه و استمداد آنها از کشورهای استعماری و گرادادن به ایشان در خصوص تحریم ها می دانم، اما بحث دوم رییس جمهور را قبول ندارم چرا که ایشان حقیقتاً در مباحث اقتصادی و مدیریتی صرفاً به تشخیص خود و رفیق خود مشغولند و تمام کارشناسان و عالمان دنیا هم بیایند نمی توانند در زمینه ای مثل سودبانکی و نحوه ی تعیین علمی آن، ایشان را قانع کنند، حقیر در همین وبلاگ بارها پیشنهاداتی داده ام (مانند لزوم محدودیت های صادراتی، یا پرهیز از مبنا قرار دادن دهک بندی ها، پیشنهاد کاربردی در خصوص استفاده از بانک برای کاهش تورم و افزایش ارزش پول ملی و ....) که برخی از آنها البته چند ماه بعد (و چه بسا پس از مرگ سهراب) محقق شده است و برخی از آنها که اتفاقاً مورد تأیید علمای اقتصادی هم بوده است هرگز گویا خوانده هم نشده اند. البته حقیر که هیچم، این همه اساتید امین بزرگ اقتصادی وجود دارند که از آنها نیز هیچ استقبالی نمی شود یا همین برنامه پایش که علی رغم این همه درخواست جهت حضور مسئولان اقتصادی برای پاسخگویی و شنیدن انتقاد و پیشنهاد، از آن شانه خالی می کنند و حتی کارشناسان و برنامه های تخصصی نیز امر به سکوت می شوند.
7- متوسط فروش نفت در این دولت بیش از دولت قبل نیست
- البته احتمالاً آقای رییس جمهور به لحاظ حجمی فروش نفت را کاهش یافته می دانند و گرنه با توجه به افزایش چند برابری قیمت نفت، این مسئله در خصوص درآمد نفتی صدق نمی کند.
8- رئیس جمهور با بیان اینکه این به معنای آن نیست که ضعفی وجود ندارد گفت: باید مقایسه کرد، برخی از حرف ها را ما هیچ وقت نگفته ایم اما به حساب ماگذاشته اند، از جمله همین بردن پول سر سفره مردم، من هرگز چنین حرفی نزدهام، من از قول کس دیگری نقل کردم منتها طبق معمول این طرف و آن طرفش رابریدند و گفتند تو گفتی، گفتم بسیار خوب من گفته ام، من هم انجام می دهم. خیلی از کارهای دیگر را هم قول دادیم که انجام دهیم که انجام دادیم.
این مسئله ای که اکنون رییس جمهور خودشان را مبرا از آن دانستند (یعنی وعده های زیاد)، چندسال پیش از سوی رهبری نیز مورد نکوهش قرار گرفته بود، رهبری نیز فرموده بودند که اگر چه حجم فعالیتهای دولت بیشتر از دولت های قبلی بوده است اما حجم وعده های شان نیز چند برابر و غیرقابل تحقق بوده است که متأسفانه خیلی از آنها نیز تحقق نیافته است (نرخ تورم زیر 10درصد، کاهش ارز به زیر 1000 تومان، 2500اشتغال، موعدهای تحویل مسکن مهر، کاغذپاره بودن و بی تأثیر بودن فشارهای خارجی، پرداخت یک میلیون تومان به تازه متولدها، پرداخت جوایز قهرمانان ورزشی و.....)
9- من معتقدم شرایط اقتصادی کشور شرایط بسیار خوبی است. بله وقتی تورم می شودکه همه مردم ضرر نمی کنند، فقط حقوق بگیر ثابت اگر حقوقش افزایش پیدا نکند،ضرر می کند، بقیه از تورم سود می برند. فرض کنید خانه گران شده است، آیاهمه ضرر می کنند؟ یا آنها که هیچ خانه ای ندارند، ضرر می کنند. دولت مسکنمهر را راه انداخته که همه خانه دار شوند.
- وقتی تورم ایجاد می شود، ارزش پول کاهش می یابد، هرکسی هرچقدر پول نقد یا در حسابش داشته است، ارزشش کم شده است، هرکسی که خانه نداشته است دیگر به این راحتی نمی تواند خانه بخرد، حتی آن کسی که خانه داشته هم دیگر به این راحتی نمی تواند خانه ی بزرگتر بخرد، هرکسی که می خواسته پرایدش را تبدیل به تندر کند اگر قبلاً با 7 میلیون تومان می توانسته الان باید 20 میلیون تومان جور کند و..... پس اکثریت مردم ضرر کرده اند نه این که فقط کارمندان ضرر کرده باشند و البته وضع کارمندان و کارگران که به مراتب بدتر از بقیه است چرا که نه تنها در هزینه مثل بقیه گرفتار شده اند، بلکه در قدرت خرید نیز به شدت تضعیف شده اند و بحث مسکن مهر هم که ایشان به عنوان راه حل مناسب به آن اشاره کرده اند نیز اگر قرار بود یکساله و مثلاً با 5 میلیون پول نقد و 20 میلیون وام احداث شود الان بعد از چند سال به 18 میلیون پول و 25 میلیون پول رسیده و هنوز احداث هم نشده است و البته از انصاف خارج نمی شویم که مسکن مهر پروژه ی بسیار خوبی بود که می توانست بهتر و سریعتر اجرا شود ولی متأسفانه عملیاتهای اجرایی خارج از ضابطه و به پیمانکاران کم توان سپرده شد که البته همین وضع فعلی اش هم در کشور و بین پروژه های ملی بی سابقه و قابل تحسین است.
10 - احمدی نژاد با بیان اینکه این دولت به شدت ضد فساد است، گفت: ساختارها رااصلاح کرده، سیستم ها را اصلاح کرده، نظارت ها را اضافه کرده ایم، ارتباطاتمردم را برقرار کرده ایم و خدا را شکر می کنیم که تا الان به ما وصله اینچسبانده اند در ادعای سیاسی، چرا این کار را کرده اند تبلیغات است اما درعمل کسی نتوانسته ثابت کند.
- اگر چه دولت و اعضایش ضدفسادند، اما متأسفانه سیاست های شان موجب ایجاد حفره هایی شد که همان ها رانت و فساد ایجاد کرد، نمونه اش فساد بزرگ بانکی و یا این همه بدهکاران بانکی که دادن بدهی را به ندادن و مشمول جریمه شدن ترجیح می دهند (که ناشی از سیاست اشتباه پولی دولت بود)، یا نمونه دیگرش واگذاری رانت واردات خوراک دام و طیور به 4 نفر که موجب جهش قیمتی مرغ شد (به اذعان رییس جمهور) و یا مثال دیگر واردات خودرو و اشیاء لوکس با ارز دولتی تا چند ماه (تا مرداد 91) و پس از کاهش درآمدهای نفتی رخ داد و موجب فساد و اخلال در بازار خودرو توسط وارد کنندگان خودرو و استفاده کنندگان از ارزمرجع گردید و یا نمونه دیگراش عدم کنترل مناسب بر صادرات که موجب افزایش قیمت و کاهش عرضه در داخل کشور در خصوص کالاهایی که امکان صادرات داشتند گردید. بحث دیگر این که اصولاً ساختار اقتصاد ابتدا با رفتارها و برنامه های علمی اصلاح می شود نه با افزایش صرف نظارت ها. البته یقیناً در برخی قسمت ها نیز حتماً ساختارها بهبود یافته اند اما اگر این کار به صورت گسترده رخ می داد یقیناً فسادهای بزرگ اقتصادی نیز رخ نمی داد، ای کاش دولت با اجرای کامل 7 گام اصلاح اقتصادی حقیقتاً ساختارها را اصلاح می نمود.
11- گفتید بیکاری، ما گفتیم سه میلیون شغل ایجاد می کنیم، با اجازه جنابعالی 6میلیون شغل ایجاد کرده ایم، بیش از 6 میلیون شغل در این 7 سال ایجاد شدهاست، بیش از متوسط همه سال ها و همه دولت ها در کشور. بله بسیاری از جوانانمثل جنابعالی در دوره رشد جمعیت بالا هستند و هم اکنون وارد بازار کار وازدواج و زندگی شده اند. اینها آمار رسمی کشور است. بیش از یک میلیون و 200هزار نفر در این سالها وارد بازار کار، مسکن و ازدواج شده است.
- بحث افزایش آمار اشتغال با توجه به تعریف جدید سازمان جهانی کار که حقیقتاً نباید مشمول کشورما قرار می گرفت، صورت گرفته است. وقتی آمار اشتغال از مبنای محاسبه ی عادی به مبنای یک ساعت در هفته تنزل می یابد حتماً جهش نیز رخ می دهد. البته حقیر منکر شدت یافتن اشتغال در دولت نیستم اما، مقایسه ی آماری وقتی که شاخص و معیار تغییر کرده است را اشتباه و غیر مستند می دانم و حتی سیاستهای اشتغال زایی دولت را به یک لحاظ اشتباه می دانم چرا که محور سرمایه گذاری دولت در صنایع فرسوده، قدیمی و اشتغال بر بود که منجر به اشتغال های ناپایدار می گردید.
12- اما اینکه تمام مشکلات تاریخی و کارهای دشمن را جمع کنیم و بگذاریم روی سردولت، فکر نمیکنم این انصاف باشد. دولت مثل سایر دولت ها اشکال دارد، تلاشمی کنیم برطرف شود، هیچ وقت هم از تلاش خسته نشده ایم. از فشارها و بعضاتهمت ها هم خسته نشده ایم...... اما اینکه هر اتفاقی در جامعه می افتد را گردن دولت بیندازیم، خوب دیگران مگر در تصمیم گیری دخالت ندارند؟ آیا آنها نقش ندارند؟
- حقیقتاً تلاش و کوشش دولت مثال زدنی است و به این لحاظ انتقادی به دولت وارد نیست بلکه مشکل از علمی کار نکردن، حاشیه سازی و درگیری با سایر قوا و ناهماهنگ بودن با اوامر و نصایح رهبری است، همانطوری که سایر قوا را به خاطر همین دلایل مقصر می دانیم. چه خوب است که دولت، افراد را به دو دسته ی طرفدار خودش و طرفدار سایر قوا تقسیم بندی نکند، خیلی از افراد مانند حقیر انتقادات مان را همانطوری که به دولت داریم به سایر قواهم انجام می دهیم و دولت را نیز با توجه به ابزارها و اختیاراتی که دارد مورد انتقاد و البته پیشنهاد قرار می دهیم.
13- بحث دیگری که دیشب آقای رییس جمهور گفتند در مورد اشتغال بود که چون در این چند سال 800 هزار نفر بازنشسته یا از سیستم دولتی خارج شده اند، پس دولت می تواند در سال آخر دولت همه را یک دفعه جبران کند.
- حقیر به این مسئله قبلاًبه صورت کامل پرداخته ام اما خلاصه همین بس که: اگر دولت همزمان با خروج این افراد اقدام به جبران می کرد کسی این انتقاد را انجام نمی داد و این که نمی شود از مردم توقع داشت این تعلل را با اشتغال در ماه های آخردولت به مثابه ی یک کار انتخاباتی تلقی نکنند و دیگر این که وقتی دولت و سیستم های اداری سالها با این تعداد پرسنل سازگار شده است دیگر افزایش مجدد یک پسرفت در امر بهره وری تلقی می شود.
این مطلب به عنوان یک نمونه از پیشنهادهای اینجانب ارائه می گردد که دوستان در برچسبها موارد دیگر را می توانند مشاهده بفرمایند: شاه کلیدی برای حل مشکلات اقتصادی کشور
برچسب های مرتبط: احمدی نژاد(74) دولت(53) اقتصاد(40) هدفمندی یارانه ها(31) تورم(30) فساد بزرگ اقتصادی(7) بانک(5)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/29
1:0 ص
خبرگزاری فارس و ایرنا گویا مشکلی با آزادی مهدی هاشمی ندارد، در صفحه ی اصلی شان و حتی صفحه سیاسی شان هم، هیچ مطلبی در خصوص آزادی مهدی هاشمی و محکومیت آزادی به قید وثیقه وی موجود نیست. البته سکوت برخی از سایت ها می تواند به شکایتی که مهدی هاشمی از ایشان داشته است برگردد، چرا که به اقرار وکیل مهدی هاشمی، از سایت های رجا، فارس و مشرق شکایت شده است که اگر سکوت سایت فارس به همین خاطر باشد به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
سایت هایی مانند رجانیوز، جهان نیوز، بولتن، مشرق و ... به ارائه مطلب تحلیلی و انتقاد از قوه قضاییه پرداخته اند.
خبرآنلاین نیز بدون دادن تحلیل و یا انتقاد، صرفاً مصاحبه وکیل مهدی هاشمی را منتشر کرده است و عصر ایران نیز به سخنان آقای رسایی در مورد جرائم اقتصادی مهدی هاشمی پرداخته است.
برخی سایت های به ظاهر اصولگرا مانند سلمان فارسی نیز گویی از ریل خارج شده و به سمت خاندان هاشمی در حال تغییر مسیرند.
سکوت ایرنا با توجه به حمایت های اخیر صادق زیباکلام (از نزدیکان هاشمی) از تغییرات احمدی نژاد می تواند قابل تأمل باشد، البته نباید فراموش کرد که حلقه ی انحرافی نیز هیچگاه اعلام موضع صریحی نسبت به فتنه و فتنه گران نداشته است و روزنامه ایران نیز هم اکنون رسانه رسمی ایشان است.
برخی از سایت های دیگر نیز مانند ایسنا، مهر، تابناک، عصر ایران، صراط و الف نیز صرفاً به ارائه اخبار و نقل قول ها در مورد مهدی هاشمی ارائه نموده اند و از ارائه تحلیل و یا نقد اقدام قوه قضاییه خودداری نموده اند.
به نظر می رسد خبرگزاری ها و پایگاه های خبری اصولگرایی، علی رغم کثرت، از ظرفیت خود در راستای خنثی سازی فشارهای وارده به قوه قضاییه قبل از آزادی وی به شرط وثیقه استفاده نکرده و همچنان نسبت به اعمال فشارهای بیشتر در خصوص صدور حکم سبک به خوبی عمل نمی کنند.
این مطلب در عمارنامه و آینده از آن حزب الله نیز منتشر شده است.
مطالب مرتبط:
در نقد سخن رسایی در مورد مهدی هاشمی
مهدی هاشمی با دریافت کدام وثیقه مناسب آزاد شد؟!
قائم باشک مسئولان با مهدی هاشمی
حس تکلیف هاشمی و سن تکلیف ما
خائنان، طلبکار از خادمان!!!
هاشمی دنبال چه فرصتیست؟
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
کدام حب مقام؟ من و فرزندانم به فکرنظامیم
فرضیه های بازگشت مهدی هاشمی
لزوم شناخت صحیح خاستگاه امتیاز آقازادگی و تدوین برنامه مقابله
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.