لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

91/2/1
2:51 ع

آقای خاتمی ضمن اعلام مواضع خود مبنی بر این که خودش و اصلاح طلبان حرکت در چهارچوب نظام و در مسیر قانون اساسی را دنبال می کنند، از مواضع اخیر آقای احمدی نژاد در خصوص نظارت بر اجرای قانون اساسی همچنین تأکید رییس جمهور بر لزوم احیای حقوق شهروندی، حمایت کرده اند و در واقع به نوعی هم به خود ایشان پالس مثبت داده اند و هم به سایر اصلاح طلبان تا چنین رویه ای را دنبال کنند.
با توجه به این که جریانات و اتفاقات 4-5 ساله اخیر واقعاً همچنان همه ی سیاسیون را متعجب و انگشت به دهان می کند، موارد دیگری را که اکنون خواندنشان بسیار غریب است ولی احتمال وقوع دارد را پیش بینی می کنم:
1-     آقای احمدی نژاد در نظارت بر اجرای قانون اساسی و به منظور اعلام بی طرفی و جدیت خود، به مقام معظم رهبری هم اخطار قانون اساسی می دهد و ضمن اعلام ولایت مداری، وظیفه ی خویش را در ولایت مداری رافع نظارت بر اجرای قانون اساسی نمی داند.
2-     آقای احمدی نژاد، رییس قوه ی قضاییه را با اخطار قانون اساسی مجرم و متهم معرفی می کند تا دیگر نه خودش و نه قضاتش به خطوط قرمز دولت چپ هم نگاه نکنند.
3-     آقای لاریجانی و دوستانشان، طرح سوال از رییس جمهور را به گونه ای اصلاح می کنند که اگر حتی 5 نفر از نمایندگان سوال کننده از سوال قانع نشدند رییس جمهور استیضاح، برکنار و بردار گردد.
4-     قوه ی قضاییه همچنان برای سایر اعضا و اقوام دولت یک پرونده ی مفتوحه با ماندگاری طولانی تشکیل می دهد تا گوشت دولت زیر دندان این قوه ی محترم گیر باشد، حالا که ریش همه در دست دولت است.
5-     مجلس محترم طی قانونی اجازه انفصال از خدمات دولتی و عمومی رییس جمهور را به قوه ی قضاییه می دهد تا در صورت هر گونه اخطار نابجای قانون اساسی، خود رییس جمهور متخلف شناخته شده و مخطار علیه گردد. اعضای تشکیل دهنده ی نظارت بر هیأت نظارت بر اجرای قانون اساس بعداً توسط ریاست محترم مجلس تعیین و به برادرشان تقدیم خواهد شد.
6-     آقای هاشمی ضمن حمایت از اظهارات آقای خاتمی در خصوص تأیید لزوم نظارت بر اجرای قانون اساسی و دفاع از حقوق شهروندی از سوی آقای احمدی نژاد، ایشان را مورد حلالیت و مشمول لطف و تحت پرو بال خویش قرار می دهند و ایشان را نیز مانند آق مهتی خود دانستند.
7-     آقای احمدی نژاد در زمینه ی عدم اجرای برخی مواد مهم قانون اساسی اعم از تحصیل و درمان رایگان و مسکن برای همه ی مردم، یقه ی خودش را گرفته و پس از یک حرکت سریع در جاخالی دادن، دو سه نفر از وزرای ولایی را با اخطار قانون اساسی به سنگال یا بنگال فرستاده و از آنجا با اخطار، برکنار می نمایند.
8-     قوه ی قضاییه از این که خاتمی را به عنوان یکی از سران فتنه محاکمه ننموده است، احساس افتخار می کند، چرا که با فرصتی که به ایشان داده شد، ایشان یکی از حامیان مهم در نظارت بر اجرای قانون اساسی شد و عملاً با بازگشت ایشان به دامان قانون اساسی، تصور خلاف قانونی آن هم در حد فتنه برای ایشان از همان اول هم متصور نبوده است و آقای خاتمی در صورت تمایل می توانند مروجین چنین تصور موهومی را مورد پیگیری قرار دهند که البته بزرگواری ایشان به مراتب والاتر از این ها بوده و فضل و بخشش ایشان همواره مثال زدنی است.
9-     موسوی و کروبی طی بیانیه هایی از احقاق حقوق شهروندی به مردم اعلام رضایت کرده و رضایت ضمنی خود را از تقلب آقای احمدی نژاد در انتخابات اعلام کردند و ضمن حلال نمودن ایشان، اعلام کردند که ماهم از اعلام تقلب قصد داشتیم قانون اساسی را پاس بداریم و نیت مان یکی بوده است و فقط راهکارها فرق می کرده است، همچنین در ادامه از طرح های ایشان حمایت کرده و اعلام امیدواری کردند که هرچه زودتر به عنوان شهروند عادی مشمول این طرح شده و بتوانند به فعالیت های مسالمت آمیز خود در کف خیابان و در اجرای کف خواسته های خود ادامه دهند.
10- رییس جمهور محترم با توجه به اهمیت ارتباط با انسان کامل از همه ی مسئولان خواستند تا مستندات خویش را در این زمینه به رییس دفتر ایشان ارائه داده تا در صورت عدم صحت، مورد اخطار قرار گیرند، ضمنا از این پس در صورت داشتن مستندات مربوط با انسان کامل، شرط التزام به ولایت فقیه قابل چشم پوشی است.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

90/12/18
1:50 ص

 


پس از آرامش کوتاه مدتی که در فضای سیاسی ایران حین برگزاری انتخابات پرشور مجلس شورای اسلامی حاکم شد، بحث جنجالی سوال از رییس جمهور دوباره داغ شد و این بار با تعیین هیأت نظارت بر اجرای قانون اساسی از سوی رییس جمهور، دوباره بازار اختلافات و بحث های حاشیه ای رونق بیشتری گرفت. این هیأت همانی است که قبلاً دولت به اصطلاح اصلاحات می خواست تشکیل دهد و با مخالفت شورای نگهبان انجام نشد، شاید آن موقع اگر این هیأت تشکیل می شد، اصلاحاتی ها نیازی به فتنه 88 پیدا نمی کردند، چرا که اصلاً دولت وقت اصلاحات دنبال این بود که با افزایش اختیارات خود، اهرم های فشار بیشتری بر نظام داشته باشد و بتواند اصلاحات!!! مد نظر خویش را اعمال کند.

اکنون دولت احمدی نژاد نیز می خواهد به همان اهرم ها دست یابد و فارغ از این که این تصمیم اشتباه دولت در پاسخ به کدام تصمیمات لجوجانه مجلس بوده است خودش سردراز دارد که فعلاً محل طرح آن نیست و البته نمی گویم که قصد دولت از کسب این اهرم، برای فشار بر نظام است، اما هر چه هست این اهرم می تواند موازنه ی قوا را به کلی بین قوای مختلف برهم بزند و موجب تنش ها و اختلافات جدیدی گردد.
این که همه ی قوا بخواهند چماقی در دست داشته باشند تا در صورت لزوم در برابر قوای دیگر از آن استفاده کنند، هیچ تصوری جز انحصار طلبی ایجاد نمی کند، اگر قرار باشد قوه ی مجریه بر سایر قوا نظارت در خصوص رعایت قانون داشته باشد و از سویی مجلس هم بخواهد در برابر قانون شکنی رییس جمهور از اهرم استیضاح و سوال استفاده کند، نه تنها یک تناقض مسخره را ایجاد می کند، بلکه موجب افزایش تنش ها نیز خواهد شد که البته این کنش و واکنش ها تنها زمانی به حداقل خواهند رسید که عقلای قوا قدرت داشته باشند و افراد افراطی و ستیزه جو به حاشیه رانده شوند.
بحث دیگر این که اصلاً فرض کنید دولت آقای احمدی نژاد و دوستان خاصش هیچ نیت بدی از چنین اقدامی نداشته باشند، آیا تضمینی هست که دولت های بعدی نیز از این ابزار بر علیه مجلس، قوه ی قضاییه و حتی رهبری استفاده نکنند و با بکارگیری اهرم نظارت بر اجرای قانون اساسی، وظایف نظارتی دو قوه ی دیگر را تحت الشعاع قرار ندهد.
بحث دیگر این که ایجاد این هیأت در کنار اصرار بر در رأس نبودن مجلس هیچ نویدی جز افزایش تنش ها را ندارد به خصوص این که دولت جدید آقای احمدی نژاد بر خلاف دولت قبلی ایشان اصراری بر اجرای قوانین مورد اختلاف نداشته و مشاهده شده است که قوانینی را که قبول ندارد به راحتی بر زمین گذاشته و طبق سلیقه ی خود تصمیم گیری و اجرا می نماید که با این شرح، نظارت از سوی کسی که خود به قوانین احترام نمی گذارد نیز خود محل تأمل است.
بحث دیگر این که ورود دولت به این بحث، اگر چه شاید در تلافی اصرار بر سوال از رییس جمهور باشد ولی مسلماً گامی مثبت در جهت دوستی و همکاری با مجلس جدید تلقی نشده و موجب کمرنگ شدن فرصت جدید در اصلاح دوستانه تر امور خواهد شد.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

 


nazokbin

90/11/7
1:11 ص

 

هرچند که تصمیمات اخیر دولت در کنترل بازار ارز و سکه قابل تقدیر است اما مباحثی در حاشیه ی آن مطرح می شود که نمی توان از آنها به سادگی گذشت و در همین ابتدا از شما میهمان گرامی خواهش می کنم قبل از اینکه تمام مطلب را بخوانید، نسبت به شخصیت نویسنده و غرضش قضاوت نکنید:

مدتهاست که مسئولان اقتصادی و بانکی کشور به رییس جمهور محترم اعلام می کنند که درصد سود بانکی باید با نرخ تورم متناسب باشد و گرنه سرمایه ی کسانی که نمی توانند تولید کنند به دلالی وارد شده و موجب بهم ریختگی بازار می شوند. یکی از دلایل تعویض چند رییس بانک مرکزی در دولت های آقای احمدی نژاد همین بوده است که البته انگار آقای دکتر بهمنی اکنون سربلند و پیروزمندانه احساس می کند بالاخره توانسته است سیاستهای بانکی کشور را تابعی از علم اقتصاد نماید، کاری که روسای قبلی بانک مرکزی مانند دکتر مظاهری نتوانستند انجام دهند، این بار آقای بهمنی، هم توانست سیاست های انبساطی مالی دولت را و هم تعیین سود سپرده های بانکی را اصلاح نماید و البته ای کاش این ها بدون هزینه بدست می آمد ولی  این دو اصلاح نشدند مگر وقتی که دیگر تحملشان غیرممکن و غیر قابل دفاع می نمود؛ یعنی زمانی که سیاستهای انبساطی دولت در پرداخت تسهیلات زودبازده منجر به تورم بالا (به خصوص در بخش مسکن) شد و موجب نارضایتی رهبر و مردم و تولید کنندگان گردید، و اکنون نیز علی رغم تذکرات کارشناسان در خصوص رعایت نسبت سودبانکی و نرخ تورم، طی چند سال اخیر، دولت تنها زمانی تسلیم شد که قیمت دلار و سکه دچار جهش غیر قابل کنترل و بحرانی گردید.

نظر بانک ها این بود که نرخ سود بانکی باید از مجموع نرخ تورم و نرخ کارمزد (هزینه های بانکی) به دست آید و این یعنی سود بانکی مثلاً 4% درصد بیش از نرخ تورم باید باشد، اما نظر رییس جمهور این بود که نرخ سود سپرده های بانکی تأثیر زیادی بر نرخ تورم دارد  و بایستی عواملی را که روی نرخ تورم تأثیر گذار هستند، کنترل نمود؛ البته نظر رییس جمهور عزیز، بی راه هم نبود، نرخ سود بانکی روی نرخ تورم تأثیر زیادی می گذارد، اما حتی اگر نخواهیم (به منظور تأمین منفعت بانک ها) کارمزد بانکی را در محاسبات سود سپرده بانکی دخیل کنیم، نمی بایست نرخ سود بانکی را کمتر از نرخ تورم در نظر بگیریم، چرا که این مسئله موجب از بین رفتن منفعت سپرده گذاران و نتیجتاً کاهش سپرده گذاری ها و ورود پول به بازار واسطه گری و ایجاد تورم می گردد.

به نظر می رسد از دلایل دیگری  که روی عزم رییس جمهور به کاهش نرخ سود بانکی تاثیر گذار بوده، عدم حجیت بر شرعی بودن آنها بوده است، که البته به نظر حقیر این نگرانی باید طور دیگری و با سختگیری روی رعایت موازین بانکداری اسلامی حل می شد نه با اصرار بر کاهش غیر منطقی و غیر علمی سود بانکی. 

از دیگر موارد اقتصادی که ریاست محترم جمهور به صورت غیر قانونی و غیر علمی روی آن اصرار داشته اند، این است که حقوق کارمندان دولت نیز برخلاف قانون که حداقل بایستی مساوی نرخ تورم تعیین می شد، به صورت سلیقه ای و به قول دکتر متناسب با نرخ تورم تعیین شد به طوری که در برخی سال ها این نسبت از نصف نیز کمتر بود و البته در آنجا نیز نظر رییس جمهور محترم این بود که با این کار، تورم کمتری ایجاد می شود و حال این که تکرار این مسئله در چند سال متمادی موجب کاهش شدید قدرت خرید کارمندان گردید؛ البته دولت با این نظر، عملاً کارمندان را جزء طبقه ی مرفه فرض کرده بود ولی حقوق کارگران را که باید از جیب کارفرمایان هزینه می شد مساوی تورم افزایش می داد که البته این سیاست در راستای کم کردن شکاف طبقاتی بود که البته ای کاش این کاهش شکاف، بین فقط کارمندان و کارگران اتفاق نمی افتاد بلکه بین قشر مرفه واقعی و قشر مستضعف واقعی اتفاق می افتاد، هر چند همینی هم که اتفاق افتاده است موجب کاهش شاخص ضریب جینی گردید.

از دیگر اشتباهاتی که متأسفانه دولت بر آن اصرار دارد و چند بار هم سعی کرد تا آن را اجرایی کند بحث دهک بندی و خوشه بندی مردم بوده و هست و این کار علی رغم عوض کردن یک رییس مرکز آمار و کسب اطلاعات و اصلاح اطلاعات آن هم به صورت خود اظهاری، تاکنون به نتیجه ای نرسیده است، به خصوص این که با خوشه بندی هایی که انجام شد عملاً مشاهده شد که برخی مستضعفین، مرفه و برخی مرفهین، مستضعف معرفی شدند و این اشتباه وقتی مصیبت به بار خواهد آورد که بر اساس آن یارانه ی مستضعفانی به دلیل اطلاعات ناقص و غلط حذف شود.

از دیگر مواردی که اشتباه بود و وقت زیادی از دولت را گرفت و انتقادات زیادی را به بار آورد و البته اجرایی نشد بحث 1 میلیون تومان اهدایی دولت به نوزادان بود که با گذشت زمان عملاً به فراموشی سپرده شده است.

در این مطلب واقعاً قصد نداشتم که بخواهم اشتباهات اقتصادی دولت را گوشزد کنم که اگر چنین بود شایسته بود محاسن، موفقیت ها و فعالیت های مفید و متعدد دولت را مثلاً در بحث کنترل واردات، سهمیه بندی، هدف مندی یارانه ها، فعالیت های عمرانی، مسکن مهر و ... بشمارم، بلکه صرفاً در این مطلب می خواهم این سوال را طرح کنم که چرا، وقتی می دانیم هر اشتباه در سطح ملی، ساعت ها و روزها از وقت دولت و فکر و ذهن مردم را می گیرد و موجب تعهدات غیر عملی و غیر علمی می شوند، باید مدام تکرار شوند؟

 من نمی گویم دولت برود با کارشناسان اقتصادی پرسروصدا مانند آقایان خوش چهره و توکلی و دانش جعفری مشاوره نماید که اگر هم چنین کند ایرادی ندارد، بلکه می گویم دولت بحث های کارشناسی را با کارشناسان اقتصادی مختلف بیشتر دنبال کند. دیگر آن نظر رییس جمهور را که وزرا را فقط مجری فرامین می دانست باید کنار گذاشته شود و باید به نظرات وزرا و کارشناسان بیش از پیش اهمیت داده شود.

چقدر خوب است اولاً هر طرحی تا پخته نشده است مطرح نگردد تا موجب تشویش اذهان عمومی و سوءاستفاده ی سوءاستفاده گران قرار نگیرد و ثانیاً تمام کارشناسان را پس از برچسب زدن با یک چوب منفعت طلبی و غرض ورزی نرانند و ثالثاً هر جایی که اشتباهی مشخص شد جلوی ضرر را از همان نقطه بگیرند که البته در بسیاری موارد چنین بوده و انشاءالله به همه ی موارد تسری یابد.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.  

 


nazokbin

90/11/5
1:50 ع

این که با اعلام افزایش سود سپرده های بانکی یک ساعته سکه 200 هزار تومان کاهش می یابد، نشانی از این است که قیمت سکه و البته دلار قابل کنترلند فقط به، تمرکز، مدیریت و کار کارشناسی نیاز دارد و این مسئله نه فقط در بخش دلار و سکه که یقیناً به سایر بخش های اقتصادی نیز قابل تعمیم است.
امید است دولت از وضعیت انفعالی فعلی در بخش های اقتصادی و اجتماعی به وضعیت فعال تغییر روش داده تا با ایجاد فضای مناسب برای کسب و کار، زندگی و معیشت مردم دستخوش انفعالات کذایی قرار نگیرد. یقیناً تنها زمانی سیاست خارجی فعال پاسخ خواهد داد که در داخل نیز سیاست فعال داشته باشیم و با این شرط هیچ قدرت خارجی امکان به زانو درآوردن این کشور را نخواهد داشت، ان شاءالله.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.   


nazokbin

90/10/16
3:11 ع

 

چند سالی است که مشکلات اقتصادی اروپا و آمریکا نه تنها مرتفع نمی شود بلکه روز به روز شدیدتر شده و از سویی چند سالیست که کشور ما نیز به لحاظ اقتصادی بر اساس دیده ها و البته آمار، تکاپوی بیشتری داشته است و به قول دولت حجم پروژه های عمرانی و میزان اشتغال و تولید علم و حجم صادرات و ... به شدت افزایش داشته است و به خصوص با اجرای هدفمندی یارانه ها انتظار می رفت که ارزش پول ما نسبت به سایر کشورها، به خصوص کشورهای تحت بحران، بیشتر شود، اما متأسفانه توقعات با واقعیات منظبق نشده و نه تنها ارزش پول ملی افزایش نیافته است، بلکه کاهش یافته و دچار تزلزل نیز گردیده است.
آنچه موجب نوشتن این سطور می شود این است که به عنوان یکی از کسانی که در بسیاری مواقع دانسته از فعالیت های دولت حمایت کرده ام اما قادر به درک این تناقضات نیستم و به این وسیله خواستم بگویم، همانطور که دولت نسبت به اعلام و معرفی موفقیت های واقعی خود تلاش می کند، لازم است در خصوص دلایل وقوع این مشکل نیز پاسخگو باشد، مردم دوست دارند بدانند چه اتفاقی افتاده است که پیش بینی ها و واقعیت ها کاملاً در جهت خلاف یکدیگر حرکت کرده اند! آیا آمارها اشتباه بوده یا تحلیل ها و یا خصومتی در کار بوده، مردم دوست دارند بدانند اگر دوباره دست هایی در کارند، این بار واقعاً و مستنداً معرفی شوند! مردم دوست دارند بدانند چرا با این که بازار سرمایه ی ایران اکنون موفق ترین بورس جهان معرفی می شود، اقتصاد ایران این قدر پویا نشده است که ارزش پول خود را نسبت به ارزش پول اقتصاد روبه پایین اروپا و آمریکا حفظ نماید. ما دوست داریم اگر قیمت دلار عمداً افزایش یافته تا از صادرکنندگان حمایت شود، شجاعانه اعلام شود و یا اگر قرار است با افزایش دلار مثلاً کسری بودجه ای جبران شود، آن نیز اعلام گردد، ولی حقیقتاً پاسخگو نبودن از هر پاسخی بدتر به نظر می رسد.
این مسئله دردآور است که دولت و ملت ما تحت تحریم قدخم نکند اما به این راحتی تاوان سنگینی برای افزایش قیمت ارز بدهد. خاطر نشان می کند که پاسخگویی دولت کمترین اقدامی است که مورد توقع است و گرنه مردم و سرمایه گذاران توقع دارند که دولت با ابزارهای خود نسبت به کنترل و مدیریت اقتصاد، موفق تر باشد. نگرانی ما از این است که با افزایش قیمت دلار، مواد اولیه بسیاری از صنایع نیز افزایش یافته و به تبع آن قیمت محصولات داخلی گران تر شده و موجب تورم داخلی گردد؛ نگرانی دیگر ما این است که این افزایش قیمت ارز، تمام زحمات مردم و دولت را در بحث هدفمندی یارانه ها برای رساندن قیمت ها به قیمت های جهانی زایل نماید.  

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.  


nazokbin

90/7/4
1:5 ص

 

امشب در تلویزیون یکی از مسئولان فرهنگی-مذهبی در ابتدای ارائه ی گزارش از فعالیت های نهاد خود در آغاز سخن این چنین افاضه فرمود:

السلام علیک یا اباعبدالله صلوات الله علیهم

اگر بخواهم معنی این جمله را بصورت روان ترجمه کنم این چنین می شود:

سلام بر تو ای اباعبدالله، درود خدا بر آنان (آن چند نفر) باد!!!!

و البته این جمله را دوباره تکرار کرد و سپس شروع کرد به ارائه ی پر آب و تاب گزارش هایی از فعالیت های فرهنگی و مذهبی خود و نهاد خود!!!

نمی دانم کسی هست که خواننده این چند سطر بوده باشد و به عمق بی سوادی این فرد پی نبرده باشد، آنچه که ارائه شد مشتی نمونه ی خروار است و صرف یک مورد و دومورد نیست که منجر به نوشتن این مطلب شده است. چندی پیش در خدمت یکی از مسئولان بسیج بودم که ایشان قصد افاضه ی سیاسی نمود و چند بار به جای "لیبرالیزم" گفت: ریبرالیزم! نمونه های دیگرش متاسفانه احتمالا در ذهن همه ی ما وجود دارد که به همان سوابق ذهنی شما مخاطب عزیز اکتفا می کنم.

نمی دانم چرا بسیج، سپاه، نهادهای مذهبی و فرهنگی، سازمان تبلیغات، ادارات ارشاد و ... از نیروهای تازه نفس، متعهد، باسواد و مخلص و جوانشان استفاده نمی کنند؟! نمی دانم چرا وقتی بسیج دارای شاخه های مفیدی چون دانشجویی و هنرمندان و مهندسی و اساتید و ... شده است، هنوز فعالیتش در همان سان دیدن با لباس خاکی خلاصه شده است و هنوز از  نیروهای تازه نفس، متخصص و متعهد استفاده نمی شود؟! آیا حفظ نیروهای متعهد و تحصیل کرده با وضع موجود در نهادهای فرهنگی و مذهبی و یا جذب نیروهای مفید و دلسوز کنار گود، نیاز به برنامه ریزی علمی و عملیاتی ندارد؟! آیا چیزی از پتانسیل نیروهای جذب شده تاکنون استفاده شده است؟!

چرا روحانیون ما کار فرهنگی را رها کرده اند و فقط به اقامه ی نماز و گرفتن یکی دو صندلی اجرایی اکتفا می کنند؟! چرا مساجد کار فرهنگی منسجم ندارند؟! چرا فرهنگ این قدر مظلوم شده است؟! و خیلی چراهای دیگر که پاسخش در دست حوزه و روحانیون عزیز است!

چرا به قول یکی از فعالان فرهنگی رسانه ای بودجه های مذهبی فرهنگی جای دیگر خرج می شود و فعالیتها جای دیگر انجام می شود؟!

چرا مسئولان فرهنگی - مذهبی در کشور ما لااقل از کارشناسان این حوزه ها استفاده نمی کنند؟! چرا بسیج با این همه توان در کار فرهنگی و با این همه نیروی متخصص نقش بسیار کمرنگی را در فرهنگ کشور بازی می کند؟!

همین امشب در یکی از نمایشگاه های دفاع مقدس دیدن می کردم که متاسفانه چند غرفه ی مهم جز چند پوستر تکراری چیزی نداشتند و این غرفه ها همان غرفه هایی بودند که در شرایط امروز باید از همه ی غرفه ها فعالتر می بود مثل غرفه ی بسیج هنرمندان، غرفه ی بسیج کارمندان، غرفه ی بسیج مهندسان و ...

به نظر می رسد دو دلیل بسیار مهم در ضعف فعالیت های فرهنگی که نمودش در تمام ارکان اجتماع قابل مشاهده است نقش مهم دارد که تا زمان رفع آنها هر نهاد فرهنگی دیگری را مقصر بی حجابی ها و از بین رفتن امر به معروف و نهی از منکر و سایر انحطاط های فرهنگی معرفی خواهد نمود و آن دو عبارتند از:

الف- عدم استفاده از نیروهای متعهد، متخصص و مجرب در امور فرهنگی: تا وقتی که صرف استفاده از نیروهای متعهد در دستور کار باشد هیچ پیشرفتی رخ نخواهد داد و به ناچار باید رفت به سمتی که حوزه های مهم فرهنگی، هنری، مذهبی و اجتماعی را به متخصصان متعهد در هر حوزه واگذار گردد و باید دین را با فعالیت های فرهنگی و هنری تبلیغ کرد نه به اسم کار فرهنگی و با رویکرد انتظامی.

ب- عدم تخصیص بودجه برای کارهای فرهنگی: تا زمانی که بودجه ی مناسب در فعالیت های فرهنگی (و نه ضد فرهنگی) تخصیص داده نشود، نمی توان برنامه ریزی کرد و نمی توان برنامه ها را عملیاتی نمود. مگر می شود بدون بودجه مسابقه برگزار کرد و فیلم ساخت و متخصص جذب کرد و مشتری جمع کرد؟!!! تا کی می توان توقع داشت که بار رسانه ای کشور بر دوش عده ای وبلاگ نویس و افسر جنگ نرم و طلبه و دانشجو و جوان بدون پشتوانه حمل شود؟! آیا این جوانان و افسران به همین زودی ها جذب فعالیتهای اقتصادی و امور غیر فرهنگی نخواهند داشت تا مشکلات زندگی شان را حل کنند؟!! آیا سیستم فرهنگی ما سهمی از بودجه ها را برای زحمت کشان فرهنگی تخصیص می دهد و یا صرفاً بودجه های فرهنگی صرف دو امور می شود:

1- فعالیتهای غیر فرهنگی و ضد فرهنگی که نمونه هایش را در برنامه های سینمایی، فرش قرمزها، جشن ها، سریالها و فیلمها می توانیم ببینیم.

2- فعالیتهای نمادین و بی فایده که مانند همایش های بی فایده، صرفا هدف از آنها ثبت یک گزارش تصویری برای برگزار کنندگان است تا بتوانند بودجه ی بیشتری جذب کنند و البته بودجه های قبلی را کارسازی نموده و از همه مهمتر آماری چاق کنند.

نتیجه: تا وقتی که تعهد، تخصص و بودجه با هم در کارهای فرهنگی بکار گرفته نشوند، آثار تولید شده یا ضدفرهنگی خواهند بود و یا آن قدر ضعیف خواهند بود که هیچ فایده ای نخواهند داشت. به عنوان مثال اثری مانند مختارنامه صرفا زمانی محقق می شود که هر سه ی اینها (تعهد، تخصص و بودجه) در کنار هم جمعند و نقص هر کدام از این سه مهم، موجب تولید آثاری مانند 5 کیلومتر تا بهشت و سقوط یک فرشته می شود. 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

89/10/6
11:12 ص

به گزارش نهال نیوز حمید رسایی ،  که از هواداران دکتر احمدی نژاد در مجلس میباشد،  اخیرا در آستانه سالروز 9 دی هفته نامه ای را با همین عنوان منتشر کرده است .

وی در تحلیلی به قلم خودش در اولین شماره نشریه ، واکنش تندی را به عزل و نصب های اخیر احمدی نژاد در دولت، به ویژه برکناری متکی و بذرپاش نشان داد

  متن این تامل نامه که در هفته نامه 9 دی به این شرح است:

1. در حق قانونی رییس جمهور بر اساس قانون اساسی برای عزل و نصب وزرا و معاونان رییس جمهور هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد اما از آنجا که بارها دکتر احمدی‌نژاد بر آغوش باز خود برای پذیرفتن انتقادات تأکید کرده است حداقل این حق را برای آحاد مردم بویژه علاقه‌مندان به ایشان و هوادارن دولت ایجاد می‌کند که بتوانند نظرات خود را درباره این عزل و نصب‌ها بیان کنند. حتی اگر از این حد نیز تنزل کنیم دیگر نمی‌شود حق سوال کردن از دلایل این تغییرات و یا پرس و جو کردن از فواید آن یا مضرات ادامه وضع گذشته و همچنین حواشی مربوط به این تغییرات را منکر شد.

2. رییس جمهور مکتبی به درستی مدعی‌اند که در تاریخ سیاسی ایران تا کنون بیشترین ارتباطات مردمی و رسانه‌ای را داشته‌اند، بنابراین طبیعی است از کسی که بیشترین مصاحبه و گفتگوی تلویزیونی را به نام خود ثبت کرده است انتظار داشت پس از بیش از 5 سال یا به عبارت دقیق‌تر حدود 64 ماه با وزیر خارجه خود، در مصاحبه تلویزیونی حداقل 5 دقیقه درباره دلایل این تغییر و حکمت زمان آن برای مردم توضیح بدهد. بویژه آنکه در همین مصاحبه درباره مذاکرات 2 هفته قبل ژنو صحبت شد و قطعاً سرنوشت وزارت خارجه برای مردم کمتر از مذاکرات هسته‌ای نیست. اهمیت این مسأله به این دلیل است که توضیح ندادن درباره این تغییرات باعث شدت گرفتن تلقی‌های خاص و شایعات و گمانه‌زنی‌ها می‌شود و هیج انسان عاقلی نمی‌گوید که این شایعات و گمانه‌زنی‌ها به نفع دولت است، اما خلاف آن صادق است یعنی سکوت رییس دولت و اطرافیان وی قطعاً به سود شایعه‌سازان و گمانه‌زنان خواهد بود.

3. پاسخ‌های کلیشه‌ای مانند اینکه آفرینش بر مبنای تغییر است و تغییر همیشه وجود دارد و ... را نیز مردم بهتر از هر کس دیگر بلد هستند و نیازی به زحمت مسوولان محترم در این زمینه نیست! در دوره 5 ساله ریاست جمهوری دکتر احمدی‌نژاد که با تغییرات بسیاری در تیم کاری وی همراه بوده است بسیاری از تغییرات نه تنها با انتقادی روبرو نشده  بلکه با استقبال مردم و خواص نیز همراه بود مانند تغییر وزرای سابق آموزش و پرورش، تعاون، رفاه، صنایع و برخی دیگر. بنابراین آنچه که مورد انتظار است صحبت صادقانه با مردم درباره دلایل مصداقی درباره فواید این تغییر و زمان و شکل آن است نه بیان کلی فلسفه تغییرات.

4. حتی اگر به تکذیب اظهارات محمدرضا رحیمی درباره اطلاع قبلی منوچهر متکی از برکناری قریب‌الوقوعش از وزارت امور خارجه کاری نداشته باشیم و اظهارات متناقض این دو را ناشی از سوءتفاهم‌ میان دکتر احمدی‌نژاد و منوچهر متکی بدانیم، ماجرای عزل مهرداد بذرپاش و انتصاب پرحاشیه خواهر زن آقای بقایی را چطور می‌توان توجیه کرد؟ براستی دلیل این شتابزدگی‌ها چیست؟ مثلاً آیا رییس جمهور قدرت برکناری آقای متکی زمانی که پایش روی زمین و در خاک ایران بود را نداشت؟ همینطور وقتی قرار است یکی از معاونان رییس جمهور عزل شود و بر اساس مستحبات مؤکد! خودش هم باید از دلایل و زمان عزلش بی‌اطلاع باشد آیا واجب قطعی! است که جانیشین وی هم از اعلام حکمش بی‌خبر باشد؟ آیا نمی‌توان همان برخوردی که پس از اعلام وی مبنی بر عدم پذیرش حکم با او شد تا بگوید سرباز رییس جمهور است و حکم را می‌پذیرد قبلاً با او می‌شد تا باعث سردرگمی مردم و رسانه‌ها نشود و این گونه به همه وانمود نکند که دولت بدون برنامه و تصمیماتش خلق‌الساعه است. رییس جمهور محترم و دولت باید به فکر انبوه علاقه‌مندانی باشند که در تهران و شهرستان‌ها رفتار دولت را رصد می‌کنند و در برابر سوالات متکثر و متعدد، پاسخی ندارند. بنابر اطلاع موثق آقای صالحی نیز خبر انتصاب خود به سرپرستی وزارت خارجه را از منابع خبری و به صورت پیامک دریافت کرده است و البته تجربه کاری وی بیشتر از آن بود که بخواهد از این موضوع به طور علنی اظهار بی‌اطلاعی کند و مسائلی شبیه خانم ترکستانی به وجود بیاید.

5. در فقدان سخنگوی رسمی در دولت و در سکوت مطلق رییس جمهور درباره دلایل این تغییرات، برخی رسانه‌ها منتقد و برخی رسانه‌های همسو به بیان دلایلی برای برکناری متکی پرداختند اما نمی‌دانستند که با برکناری قریب‌الوقوع بذرپاش، دیگر این توجهات هم جواب نخواهد داد و نوعی سردرگمی تحلیلی در رسانه‌ها مشاهده شد.

متکی 5 سال و چند ماه وزیر بود و البته در این مدت ضعف‌هایی هم داشت اما بذرپاش که تازه مشغول شده بود و برای به ثمر نشاندن ایده‌های فرهنگی‌اش به زمان نیاز داشت. متکی در سال 84 رییس ستاد استان تهران علی لاریجانی بوده و با رقبای انتخاباتی و سیاسی دکتر احمدی‌نژاد ارتباطات خوبی داشته، اما بذرپاش که از عنفوان جوانی جزو اطرافیان احمدی‌نژاد و از مسئولان اصلی ستادهای تبلیغاتی او در انتخابات 84 و 88 و رییس ستاد انتخاباتی رایحه خوش خدمت در انتخابات شورای شهر سوم بود.

متکی به تصمیم احمدی‌نژاد برای انتصاب نمایندگای ویژه به طور علنی انتقاد کرده بود اما بذرپاش که تا کنون چنین مواضعی به طور علنی نگرفته است.

احمدی‌نژاد متکی را علیرغم میل باطنی و به دلیل مناسبات سیاسی از جمله امکان رأی‌آوری از مجلس و توان تعامل با سایر نهادهای حکومتی انتخاب کرده بود اما بذرپاش که جزء سربازان خاص احمدی‌نژاد بود و سال گذشته به رغم میل باطنی خود به اصرار رییس جمهور مسئولیت سازمان ملی جوانان را پذیرفته بود.

پس همزمانی این برکناری‌ها که با شتابزدگی خاصی صورت گرفته ایجاب می‌کند به دنبال دلایل دیگری برای آنها باشیم.

6. شاید دلیل مشترکی که بتوان برای برکناری متکی و بذرپاش یافت ـ با توجه به خصوصیات شخصیتی آنها و همچنین موج برکناری‌های سال گذشته که شامل وزرای پرنفوذ و توانمند دولت همچون محسنی اژه‌ای، صفار هرندی، باقری لنکرانی و الهام نیز شد ـ یک محور اصلی باشد و آن اینکه این افراد در کنار قدرت تعامل سیاسی بالا با رییس جمهور و علاقه‌مندی به شخصیت و تفکر وی، شخصیت‌های مستقلی هستند که حاضر نیستند در کنار رییس رسمی و قانونی خود، سر بر آستان مراکز قدرت غیررسمی در دولت فرود بیاورند. بنابراین یک مرکز آتش علیه خود را که بسیار پرنفوذ هم هست به جان خریدند و بالاخره این مرکز فشار در شرایطی که رییس جمهور به شدت نیازمند فضای آرامی برای مدیریت بزرگترین جراحی اقتصادی و برنامه اصلاحی تاریخ ایران است توانست کار خود را به سرانجام برساند. به عبارت دیگر با این برکناری‌ها رییس جمهور تصور می‌کند که خود را از حاشیه‌های آزار دهنده پیرامونی خود خلاص می‌کند تا بتواند با آرامشی موقت به کار مهم و اصلی خود یعنی اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها بپردازد.

اگر این تحلیل صحیح باشد که بعید نیست چنین باشد، دیر یا زود باید منتظر چند برکناری دیگر باشیم مثلاً برکناری آقایان مصلحی، محصولی، میرکاظمی، سردار وحیدی، خانم وحید دستجردی و حتی آقای زریبافان. علت نیز روشن است؛ حلقه‌ای که برای اثبات خود حرف پرمایه‌ای ندارد و توانسته خود را به همجواری بالاترین مقام اجرایی کشور بکشاند مجبور است برای دوام خود دیگران را نفی کرده و مدام یک دشمن فرضی بتراشد تا کسی به دنبال حساب‌کشی از خود او نباشد.

7. نگارنده آرزومند است رییس جمهور را در قامت احمدی‌نژادی ببیند که به تدبیر امور کلان می‌پردازد، احمدی‌نژادی که با سفرهای استانی و هدفمندکردن یارانه‌ها شناخته می‌شود و با سفرهای سالانه به سازمان ملل، جهان را مبهوت قدرت انقلاب اسلامی می‌کند، نه احمدی‌نژادی که با عزل و نصب‌های پرحاشیه، جلوه‌های مثبت دولت را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. به راستی چه کسانی و با چه انگیزه‌هایی تمایل دارند دولت توان خود را مصروف حاشیه‌ها کند؟


nazokbin

89/6/14
12:4 ص

 

رهنمود های مقام معظم رهبری طی چند روز گذشته آنقدر مهم، دقیق و تخصصی بود که نشان از اشراف ایشان به مسائل روز دولت و کشور دارد، ایشان غیر از حقانیت غالب دولت در بیشتر مباحث روز، انتقاداتی نیز داشتند که اهمشان بحث خصوصی سازی و اصل 44 قانون اساسی، رایزنی های خارجی دولت و ایجاد معاونت های ویژه و برخی رفت و آمدها که فاقد اثربخشی لازم و ... بود، اما آن چیزی که جالب توجه بود این که طی این چند روز، دولت و سخن گویان رسمی و غیر رسمی، برای تک تک مباحث مورد نظر رهبر معظم انقلاب، توضیحات و گزارشهایی را در جهت دفاع از دولت ارائه نمودند که البته ضمن محق بودن دولت به ارائه­ی گزارش و ادای توضیح، این مسئله نشانگر موارد مهمتری است که رفع آنها از خود انتقادات مورد اشاره مهم تر است که عرض می نمایم:

1- آیا بهتر نیست تا دولت به ارائه­ی گزارش به رهبر معظم انقلاب و مردم اهمیت بیشتری بنهد تا نیازی به دفاعیات انفعالی به انتقادات نباشد. حال که دولت به واقع و کمی هم اغراق آمیز، خود را زیر ذره بین برخی سوءاستفاده گران می بیند، هر انتقادی که در جمع بیان شود را موجب سرشکستگی خواهد دید و این یعنی چهار پیامد بد: اول اینکه یک دولت نازک نارنجی نمی تواند بر همه­ی امور مسلط باشد؛ دوم اینکه از بی اعتمادی به همه، به برخی بیش از اندازه اعتماد می کند و سوم اینکه کم کم فرق دوست و دشمن و نصیحت و طعنه را فراموش خواهد کرد و چهارم اینکه مواضع انفعالی و احساسی اتخاذ خواهد نمود. پس بهتر است دولت به گزارش دادن به موقع به رهبر و ملت و نمایندگان ملت وقع بیشتری نهد، از انتقاد نهراسد، بین تیزهوشی و بی کینه بودن رابطه برقرار کند، بین استقامت و لجاجت فرق گذارد و دوست و دشمن را با یک چشم نگاه نکند.

2- آیا گوش شنوای رهبر معظم انقلاب و حمایت های صریح ایشان، دولت را به کسب نظرات و توصیه های رهبر معظم انقلاب در محافل خصوصی تشویق نمی نماید، آیا تیزبینی، تسلط، دلسوزی، تقوی، سعه­ی صدر و بی طرفی رهبر معظم انقلاب، کافی نیست تا ریاست محترم جمهور و وزرا بدون واسطه ریز و بم مسائل را به استماع ایشان برسانند و توصیه­هایشان را آویزه­ی گوش نمایند.

3- آیا گوشه گیری رییس محترم جمهور از شرکت و حضور به موقع و مستمر در مجالس و محافل رسمی و قانونی کشور موجب دلگیری و کدورت­هایی برای دولت، مردم و نمایندگان مردم نمی شود. هر چند انتقادات حقیر به نحوه­ی برخورد مجلس شورای اسلامی و یا مجمع تشخیص مصلحت نظام با دولت بسیار شدیدتر از مبحث موجود است اما نمی توانم از گذشت دولت در دفاع از حقانیت دولت و رأی مردم بی تفاوت بگذرم.

4- ریاست محترم جمهوری که تا کنون ساعتها از وقت ارزشمند خود و نتیجتا همه­ی مردم را صرف حمایت و دفاع از اشتباهات برخی نزدیکان پرهزینه خود نموده است، دیگر نمی تواند ادعای پرهیز از وقت گذرانی برای درگیری با رسانه ها و احزاب را داشته باشد، بلکه باید بدنبال وقت گذاشتن برای دفاع از حقوق دولت باشد نه نزدیکان پرهزینه­ و کم فایده.

5- حال که برخی مدام به صورت دلسوزانه و غیر دلسوزانه، گزارشهای انتقادی، دلسوزان و حتی تخریبی به مقام معظم رهبری و مراجع می­دهند بهتر نیست دولت نیز حداقل برای توجیه و رضایت این بزرگان وقت ویژه و گوش شنوا داشته باشد.

6- مدتی است بزرگان دولت از توطئه­ی القای وجود اختلاف بین رهبر و دولت خبر می دهند و به شدت آن را محکوم می کنند پس بهتر است مراقب باشند که ناگاه خود را در دام این القائات نبینند.

خلاصه این که با تمام این حرفها بازهم برای اینکه برخی قطب نماهای بدبین در دولت این موارد را به بهانه­ی مغرضانه بودن انحرافی نشان دهند و یا برخی مخالفان قسم خورده­ی دولت شاد نشوند و دولت هم دشمن شاد، مراتب ارادت ویژه­ی خود را به رییس جمهور مکتبی، مؤمن، ساده زیست، شجاع، انقلابی و ولایی اعلام می­دارم.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) یا صاحب الزمان (عج) کانون فرهنگی شهدا من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه