لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره

92/10/28
11:31 ص

 

دیروز برنامه مناظره شبکه 1 با موضوع حداقل دستمزد سال 93 برگزار گردید و آقایان چمنی و صادقی نمایندگان کارگران و عدالتیان و فروتن مهر به عنوان نمایندگان کارفرمایان و آقای راغفر با مواضع نسبتاً بی طرف در قبال کارگران و کارفرمایان و با رویکرد انتقادی به دولت در برنامه  حضور بهم رساندند و متأسفانه دولت حاضر به تعیین نماینده برای حضور در برنامه نگردید.

مواضع همه ی شرکت کنندگان در چند مسئله مشترک بود:

1- حداقل دستمزد موجود حقیقتاً کفاف معیشت را نمی دهد و هر دو گروه حداقل رقم اعلامی به عنوان فقر مطلق معادل یک میلیون و پانصد تا یک میلیون و هشتصد هزار ریال را حداقل هزینه لازم برای زندگی می دانند و تنها در بحث تأمین این هزینه مشکل اساسی دارند.

2- دولت در قبال افزایش تورم و کاهش قدرت خرید حقوق بگیران مقصر است و باید در کاهش مسئله نقش ایفا کند.

3- کارگران و کارمندان به لحاظ مشکلات معیشتی و عدم افزایش حقوق متناسب با تورم شرایط یکسان و سختی دارند.

4- صندوقهای تأمین اجتماعی و دولت حمایتی از کارگر و کارفرما نکرده و عملاً هم تولید مورد حمایت نیست و هم کارگران از حمایت های دولت برخوردار نیستند.

5- آقای دکتر راغفر همواره سعی می کرد تا کارفرمایان و کارگران را در یک جبهه و دولت را در جبهه مقابل ایشان و به عنوان مقصر اصلی هر دو گروه معرفی کند.

در قبال اشتراکات فوق برخی مسائل نیز مورد اختلاف بود:

1- نمایندگان کارفرمایان افزایش حقوق کارگران را بدون حل مشکلات اقتصادی و تورم مفید ندانسته و افزایش شدید حقوق کارگران را یکی از عوامل افزایش تورم و بیکاری معرفی کردند در صورتی که نمایندگان کارگران، کارفرمایان را در عدم افزایش حقوق با تورم مقصر معرفی کرده و اصلاح این مسئله را موجب افزایش تورم معرفی نمی کنند.

2- نمایندگان کارگران،  دولت را به عنوان بزرگترین کارفرمای کشور می شناسند و به همین دلیل در تصمیم گیری های سه جانبه عملاً دولت را حامی کارفرما می دانند و این ادعا را که دولتی ها خودشان را در تصمیم گیری برای حداقل مزد مؤثر معرفی نمی کردند را قویاً تکذیب می نمایند.

3- نمایندگان کارفرمایان، عدم تشکیل شوراهای اسلامی کار و سندیکاهای کارگری را در عدم دفاع مناسب از کارگران مؤثر دانسته ولی نمایندگان کارگران از اصلاحیه ای که تشکیل شورای اسلامی را از تکلیف به اختیار تنزل دادند را به عنوان عامل تضعیف قدرت چانه زنی کارگران و کاهش تعداد و قدرت شوراهای اسلامی کار معرفی کرده و کارفرمایان را نیز در قبال استقبال از این رویداد مقصر می دانند.

4- نمایندگان کارفرمایان عدم معیشت مناسب کارگران را به عدم انجام تکالیف قانونی دولت در قبال تأمین تحصیل رایگان و درمان و مسکن ارزان مقصر می دانند و عدم تحقق این مسائل را موجب فشار مضاعف بر کارگران می دانند و نقش خدمات بیمه ای را نیز در هزینه هایی مثل درمان پررنگ می کنند.

5- کارگران حقوق و دستمزد خود را با سایر کشورها مقایسه کرده و ناراضی هستند و در عوض نیز کارفرمایان نیز بهره وری نیروی کار در ایران را با کشورهای دیگر مقایسه می کنند.

نظرسنجی برنامه:

برنامه ی این هفته مناظره از مخاطبان سوال کرده بود که "آیا با افزایش شدید دستمزد کارگران حتی در صورتی که منجر به افزایش تورم و بیکاری شود موافقید؟" که علی رغم جهت دهی که خود سوال به مخاطبان کرده بود تا گزینه "نه" را انتخاب کنند، ولی بیش از 80 درصد مردم گزینه "بله" را انتخاب کردند که این نشانه ای از فشار اقتصادی غیرقابل تحمل ناشی از اختلاف تورم و حقوق و دستمزد دارد.

تحلیل برنامه:

به غیر از مطالبی که در برنامه مطرح شد،‌ موارد بسیار مهم دیگری مغفول ماند که در این بخش مختصراً به آنها اشاره می کنم:

- بحث دیگر عدم حمایت دولت از هر دو طبقه کارگر و کارفرماست، اگر چه اگر دولت کاری کند که فضای کسب و کار در کشور بهبود یابد و تولید بتواند سودآور و مطمئن باشد عملاً خود کارفرمایان از توان حمایتی بیشتری برای کارگران شان برخوردار خواهند شد. هم اکنون در وضعیت امروز قیمت ارز، که هزینه ی واردات افزایش یافته و صادرات نیز سودآور است دولت تنها با تأمین سرمایه درگردش کارگاه ها می تواند با یک تیر، چند هدف حمایت از تولید و کارگران و کارفرمایان و اقتصاد مقاومتی و دور شدن از اقتصاد نفتی را نشانه بگیرد.به نظر می رسد هم نمایندگان کارگران و هم نمایندگان کارفرمایان درک درستی از وضعیت صندوقهای بیمه ای و تأمین اجتماعی ندارند، چرا که همانطوری که طی سالهای اخیر میزان حقوق و دستمزد کارگران و کارفرمایان کمتر از نرخ تورم افزایش یافته است با توجه به این که عایدی این صندوقها نیز کسری از حقوق ایشان است، عملاً کاهش یافته و صندوقهای تأمین اجتماعی و بیمه ای به همان نسبت تضعیف گردیده اند و این در حالی است که هزینه های این صندوقها بیش از نرخ تورم افزایش یافته است به خصوص در 2 سال اخیر که با جهش در قیمت ارز،‌ هزینه های درمانی جزء پرهزینه ترین گروه های سبد هزینه ای بوده اند و عملاً تأمین این هزینه ها نه از پس صندوقهای بیمه ای و نه از پس خانوارها برنمی آید.

- وضعیت کارگران و البته کارفرمایان بهبود نمی یابد مگر این که دولت در جهت ثبات بازار جدی تر عمل کند و با استفاده از ابزارهای بانکی، پولی و اقتصادی، تورم را کاهش و نقدینگی ها را از سمت دلالی ها به سمت تولید سرازیر کنند.

- یکی از دیگر از مسائل مرتبط در این امور بحث مدیریت بنگاه هاست. بهره وری پایین نیروی کار از چند مسئله نشأت می گیرد که یکی از آنها مباحث تکلیفی و قانونی است و به میزان ساعت نیروی کار و امثال آن باز می گردد و بحث دیگر مسائل مدیریتی است که بی شک کشور ما در خصوص عدم بهره گیری از اصول علمی مدیریت بسیار بی بهره است. بحران مدیریت در بنگاه های دولتی و خصوصی اینقدر بالاست که بنگاه های ما قادر نیستند از باوجدان ترین و باهوش ترین نیروهای انسانی نیز بهره برداری مناسب بنمایند. به یقین بهره برداری مناسب و کامل از نیروی کار تا میسر نگردد، کارگاه ها قادر به تأمین هزینه های خود و حقوق کارگران نخواهند بود. به منظور رفع بحران مدیریت در کارگاه ها به نظر می رسد بنگاه های تولیدی بایستی به استفاده از مهندسان و مشاوران متخصص در مباحث مدیریتی توجیه، تشویق و حتی ملزم گردند.

- بحث بسیار مهم دیگر بحث تقویت تشکل های مردم نهاد در امور حمایت از  کارگران، تولید،‌ کارفرمایان و کارآفرینان است تا مدام که حرف کارگران و کارفرمایان به درستی و با قوت در اجتماع بیان نشود توقع نمی رود تا دولت نیز به حقوق این اقشار احترام بگذارد. به نظر می رسد دولت باید نقش فعالی در ایجاد این تشکلها در شهرها و استان ها داشته باشد و به شوراهای اسلامی کارگاهها بسنده نکند. البته سوی دیگر مسئله این است که این کانون ها و تشکل ها باید به صورت حرفه ای فعالیت کنند و رسانه های متعددی داشته باشند و البته از ورود به دعواهای سیاسی و جناحی غیرضروری خودداری نمایند.

این مطلب در عمارنامه منتشر شد.

برچسب های مرتبط:‌ کارگر   بهره وری   کارمند    تولید

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/2/9
10:17 ص

قانون کار جاری، مصوب 1369 است که با توجه به ایرادات عدیده ای که شورای نگهبان به آن وارد دانست،‌ سرآخر توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب و ابلاغ گردید. تصویب این قانون در زمانی بود که بازار کار کشور به لحاظ وجود عرضه ی شغل به نسبت تقاضای آن، به مراتب غنی تر بود و با توجه به بهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا به نفع تقاضا، این قانون کار هم اکنون نمی تواند در کمک به تعادل عرضه و تقاضا نقش مثبتی ایفا کند.خبرگزاری فارس: بررسی 2 ماده از پیش‌نویس قانون کار با نمایندگان کارگری؛ ادامه بررسی‌ها هفته آینده

نگاه عمومی قانون کار به کلیه کارگران، اعم از شاگرد و کارآموز گرفته تا کارگر و استادکار،‌ باعث شده است که در کارگاه های صنفی که کارآموز پذیرند، عملاً‌ امکان اجرای قانون کار (به لحاظ حقوق و دستمزد و سایر مقررات مربوطه) به مانند کارگاه های تولیدی که کارگران ارزش افزوده ی قابل توجهی ایجاد می کنند، میسر نمی گردد و از سوی دیگر، همان حداقل مزد و مزایای مصوب شورای عالی کار نیز برای کارگرانی که بار هزینه های زندگی را بر دوش می کشند کفاف نمی دهد.

بحث دیگر این که دولت برای تربیت و آموزش صاحبان مهارت و فن میزان زیادی هزینه می کند و این آموزش ها برای کارآموزان نیز هزینه بر است، در حالی که صنوف و کارگاه ها نه تنها به کارآموزان شان،‌ مجاناً فن و مهارت می آموزند، بلکه به آنها مبالغی نیز به عنوان دستمزد پرداخت می نمایند، ولی قانون کار فعلی موجب می شود با توجه به حقوقی که برای کارآموزان در نظر گرفته شده است صاحبان حرفه از پذیرش کارآموز پرهیز می کنند چرا که در موارد متعدد،‌ براساس آرای صادره از هیئات روابط کار (برمبنای قانون کار فعلی که دستمزد کارآموز و کارگر را یکسان معرفی می کند)، هزینه معادل حقوق کارگران سودآور برای کارفرمایان را موجب گردیده است،  لذا بر این اساس پیشنهاد می شود:

پیشنهاد اول: دولت به جای این که مدام به فکر توسعه ی مراکز فنی و حرفه ای و الزام کارگاه های صنفی به رعایت قانون کار در خصوص کارآموزان شان باشد،‌ دستمزد و حقوق متعارف کارگاه های صنفی کوچک را در خصوص تربیت نیروی کار جوان (با توجه به سن و سابقه و تحصیلات) به نسبت کارگران و استادکاران شاغل در کارگاه ها و به خصوص کارگاه های بزرگ متفاوت در نظر گیرد تا بتواند ضمن حمایت بهتر از کارگران و استادکاران، وضعیت اشتغال و فن آموزی در کارگاه های کوچک را تحت تأثیر قرار ندهد.

برخی از مواد این قانون کار از همان بیست واندی سال پیش، قابلیت اجرا نداشته و برخی دیگر نیز تنها در تعدادی از کارگاه ها قابلیت اجرا دارند و این مسئله موجب شده است تا عملاً روابط کارگران و کارفرمایان دچار ابعاد پنهان و توافقی گردد، مسائلی که با توجه به ایرادات قانونی، برخورد سختگیرانه قانونی را نیز غیر ممکن و موجب اخراج کارگران و کاهش اشتغال کرده و پیچیدگی بررسی شکایتهای روابط کار گردیده است.

اصلاح قانون کار با توجه به گذشت زمان زیاد و نوع تصویب آن،‌ مدتهاست که در دستور کار دولت ها قرار گرفته است ولی به دلیل مسائل حاشیه ای و بعضاً سیاسی، هرگز به مرحله ی اجرا درنیامد و اینک دوباره بحث تصویب نهایی آن در دستور کار قرار گرفته است.

آنچه که اینک در اصلاح قانون کار مهم به نظرمی رسد،‌ ضمن حفظ حقوق کارگر و کارفرما،‌ حفظ محوریت تولید است.‌ قانون کار باید حامی تولید، کیفیت و کمیت تولید باشد نه این که حامی کارگر،‌ کارفرما و یا میزان اشتغال. اگر رویکرد اصلاحی قانون کار با اقتصاد مقاومتی و در رأس آن اصالت دادن به تولید همراه گردد،‌ یقیناً می تواند موجب افزایش جایگاه تولید و ارتقای نقش بهره وری در اقتصاد جامعه در کوتاه مدت و میان مدت گردد و ارتقای جایگاه تولید در بلند مدت می تواند موجب افزایش اشتغال، آنهم از نوع پایدار گردد.

پیشنهاد دوم: یقیناً اصلاح قانون کار، موجب می شود تا برخی نابسامانی ها در بازار اشتغال انجام شود که ‌این نابسامانی ها، احتمال اخراج برخی کارگران و یا ضعیف شدن موضع برخی کارگران را در پی خواهد داشت که این مسائل اقتضا می کند تا خدمات حمایتی، جبرانی و بیمه بیکاری از کارگران آسیب پذیر تشدید گردد،‌ به همین لحاظ توصیه می شود همزمان با اصلاح قانون کار،‌ قانون تأمین اجتماعی نیز اصلاح گردد، چرا که این دوقانون ارتباط تنگاتنگی باهم دارند و به هم زدن یکی از آنها بدون اصلاح دیگری عملاً به صلاح نبوده و تنها موجب ایراد آسیب به قشر ضعیف و زحمت کش کارگر می گردد.

برچسب های مرتبط:  تولید    کارگر      کارگر    کارگران

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

90/11/19
1:31 ص

 

امام حسین (ع) فرمودند اگر دین ندارید، آزاده باشید، این جمله ی امام حسین (ع) اکنون بیش از همه به درد خودمان می خورد، چون حال که متأسفانه دین داری اغلب ما به کسی نفع نمی رساند، لااقل شاید با آزادگی به داد همدیگر برسیم.
به عنوان مثال به مطب یک پزشک متخصص که می روی اگر بدون هیچ وسیله ای یک ویزیت 3-4 دقیقه ای بکند حدود 15 هزارتومان از شما می گیرد و اگر ابزار و یا وسیله ای تخصصی بکارگرفته شود یک هزینه ی  حداقل 20 هزارتومانی هم برای آن اخذ می کند. جالب است که همین پزشک متخصص که به صورت متوسط در هر دقیقه حدود 3000 تومان از شما اجرت می گیرد، برای هر روز کار منشی خود، چیزی حدود نیمی از حق ویزیت یک بیمار خود را به منشی می دهد. پزشک متخصص اگر 5 ساعت در روز ویزیت داشته باشد، ماهانه بین 20 تا 25 میلیون درآمد کسب می کند (و این غیر از فعالیت صبح پزشکان در بیمارستانهای خصوصی و دولتی و عملهای آنهاست) و برایش هم فرقی نمی کند که بیمارش یک فقیر بدبخت است یا یک بیکارِبدهکار یا یک ثروتمندِ میلیاردر، از این مبلغ حتی حاضر نیست حداقل مزد و مزایای یک کارگر را که در ماه حدود 400 هزارتومان می شود را بپردازد و حتی بیمه اش نماید. جالب است همان بیمه را نیز اگر بخواهد پزشکی برای کارگرش انجام دهد، باتوجه به هماهنگی نظام پزشکی با تأمین اجتماعی، حق بیمه ی منشی خود را به صورت نصفه پرداخت کرده و این گونه منشی ها عملاً باید 2 برابر کارگران دیگرسابقه ی بیمه داشت باشند تا با حقوق 30 روز در ماه، به بازنشستگی نائل گردند، گویی هر کسی که مقام و ثروتش بیشتر باشد علاقه ی بیشتری به ظلم کردن در او ایجاد می شود.
مسئله به اینجا ختم نمی شود، بیماران همین پزشک، کارمندان و کارگران و کارفرمایان و رانندگان و بازاریان و مسئولان ... هستند که هر کدام به کار خود مشغولند اما چگونه؟
کارمندان عزیز که معمولاً خیلی هم منظم نیستند، بعضاً با ارباب رجوع خود به خوبی برخورد نمی کنند و خود را نه تنها در برابر مزدی که می گیرند پاسخگو نمی دانند، بلکه به خاطر قلت آن حقوق مظلوم دانسته و به خود حق می دهند به ارباب رجوع خدمت شایسته انجام ندهند.
کارگر ما به واسطه ی مزد ناچیزی که در برابر زحمت خود می گیرد، کارفرمای خود را ظالم و خودخواه و غیر قابل ترحم دانسته و عملاً تمام اموال کارفرما را ماحصل زحمت خود دانسته و همین مسئله باعث می شود نه به لحاظ جسمی و نه به لحاظ روحی آن طور که شایسته ی یک کارگر با وجدان است در خدمت کارفرما قرار نداشته و عملاً سود زیادی عائد کارفرما نگرداند.
کارفرمایان ما هم چون می دانند بیکاران زیادند به کارگران خویش رحم نمی کنند و به هر بهانه ای آنان را اخراج کرده و یا حق و حقوق قانونی شان را تضییع می کنند.
رانندگان ما هم که معمولاً بیش از کرایه ی مصوب دریافت و یا به بهانه ی نداشتن پول خُرد از دادن بقیه ی پول امتناع می کنند و تازه اگر شرایط مثلاً به لحاظ جوی عادی نباشد، کرایه ی خود را چند برابر و یا فقط دربست حساب می کنند و عملاً مردم را در بدترین شرایط  در خیابان ها گرفتار و سرگردان می کنند.
بازاری ما هم که بسته به نوع شغل، یا طول و وزنش را درست حساب نمی کند و یا قیمت جنسش را و یا مالیات و عوارضش را و یا در خرید و فروش ها را رعایت نمی کنند و یا به دلالی هایی وارد می شوند که مستقیماً موجب فشار مضاعف به طبقات مستضعف و مردم عادی گردد.
و اما مسئولان ما هم که معمولاً به فکر میز و مزد خودشان هستند و این دو نیز معمولاً در چاپلوسی یا آمارسازی محکم می شوند و عموماً چیزی به نام احترام به حقوق کارمند و ارباب رجوع در قاموس مسئولیت های ما جایگاه نداشته و عملاً مسئولین بیشتر خود را رئیس و مافوق می دانند تا مسئول و خادم.
قبل از نتیجه گیری بگویم که می دانم که این حرفها عمومیت ندارد و این که می دانم در همه ی اقشار جامعه انسانهای وارسته و باوجدان و حتی عارف نیز یافت می شوند، ولی حقیقتاً آیا شما فکر می کنید:
تعداد باوجدان های اقشار مختلف ما بیشترند؟ آیا شما فکر می کنید تا وقتی که مردم به هم رحم نکنند، رهبر یا دولت می تواند این بی رحمی ها را خنثی کند؟ آیا شما فکر می کنید گلایه ی مردمی که به همدیگر رحم نمی کنند از سایرین، می تواند قابل پذیرش باشد؟ آیا شما فکر می کنید مردمی که فقط به فکر منافع شخصی خود و خانواده و نزدیکان خود هستند می توانند، نمایندگان خوبی برای اصلاح اوضاع جامعه و مردم انتخاب کنند؟ آیا مردمی که به حق خودشان قانع نیستد و به حق همدیگر نیزتجاوز می کنند، می توانند مدعی انتظار ظهور حضرت حجت برای برپایی حق باشند؟ آیا چنین مردمی به خاطر حفظ منافع ممکن نیست تا در برابر حتی حضرت مهدی (عج) بایستند؟ آیا مردمی که مترصد هستند تا از بدبختی و بیماری و گرفتاری همدیگر کیسه ای بدوزند به چهره ی انسان محشور می شوند؟ آیا در جامعه ای که بیمار و بی خانه و بیکار و بدهکارش چون طعمه ای برای پرندگان شکاری محسوب می شوند، شنیدن گلایه از دولت و قانون و حکومت و حتی دشمن خارجی، تهوع آور نیست؟ به فرض قبول کردن این مسائل، آیا بهتر نیست که اگر بسان دین داران به حدود الهی احترام نمی گذاریم، لااقل بنا به سفارش حضرت سید الشهدا آزاده باشیم؟
بکارگیری چنین لحن و کلامی نه برای زیر سوال بردن جامعه ی ایرانی، بلکه برای ترغیب به چاره اندیشی و مهروری بیشتر بود و براستی از تمام مخاطبان عزیز معذرت می خواهم.

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

 


nazokbin

90/7/2
11:26 ع

 

باور کنید تعطیلی های مذهبی غیر از اعیاد فطر و غدیر و قربان و مبعث و روز تاسوعا و عاشورا، هیچ فایده ای نداشته و البته در کنار این تعطیلات، تعطیلات دیگری از تعطیلات ملی هستند که آنها نیز مستحق تعطیلی هستند (یعنی تعطیلات مزبور باید تعطیل شوند). به نظر می رسد تعطیلات کشور نیاز به مدیریت و بازنگری داشته باشند نه این که مذهبی ها روی تمام تعطیلات مذهبی و ملی ها هم روی تمام تعطیلات ملی اصرار داشته باشند و اصولاً این همه تعطیلات نه به نفع اسلام است و نه به کام ایران! تعطیلات مذهبی مقوله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد و حقیر از چند منظر به آن خواهم پرداخت:

1- مذهبی های ما در روزهای شهادت و وفات بزرگان برای عزاداری شب ها به مساجد می روند و تعطیلی روز هیچ نسبتی با عزاداری شب ندارد و از سویی دیگر غیر مذهبی ها نه تنها عزاداری انجام نمی دهند بلکه از این تعطیلات برای تفریح استفاده می کنند و عملاً تصویب این گونه تعطیلات با هدف تعریف شده تناسبی ندارد.

2- بسیاری از کارخانجات یا کارگاهها در این گونه تعطیلات، تعطیل نمی کنند و فقط این کارمندان هستند که از این تعطیلات برخوردار می شوند و تازه همین کارمندان نیز لزوماً از این تعطیلات لذت نمی برند.

3- این تعطیلات زیاد موجب شده است تا مردم نیازی به گرفتن مرخصی و استفاده از آن نداشته باشند و نه تنها میزان کار مفید کشور کاهش می یابد، مرخصی زیادی برای کارمندان و کارگران ذخیره می شود که در نهایت فقط یک بار مالی به کشور می افزاید و این یعنی کار کمتر و از سویی حقوق بیشتر و این دو یعنی بهره وری پایین تر.

4- اگر مردم بجای این که سفرهای خود را با گرفتن مرخصی در ایام مختلف سال مدیریت کنند بر اساس تعطیلات زیاد و به هم چسبیده مدیریت نمایند و مثلاً  اگر در چنین ایامی به سفر و یا تفریح بروند هیچ فایده ای نخواهد داشت مگر گرانی هتل ها و مسافرخانه ها، گرانی در شهرها، ترافیک های سنگین در جاده ها و شهرهای توریستی، افزایش تصادفات و خسارات جانی و مالی، اتلاف سوخت و ... و همه ی اینها برعکس ظاهر قضیه که تعطیلات زیاد را امتیاز می نمایاند، باعث اذیت مردم و خسارت به کشور می شود.

5- هجوم ناگهانی و همگانی مردم به جاده ها و مسافرت موجب می شود که مناطق و مشاغل توریستی فقط در ایام خاصی رونق داشته باشد و این چنین در بیشتر ایام سال هتل ها و مسافرخانه ها خالی بوده و فقط در برخی ایام معدود سال که همان تعطیلات رسمی متوالی می باشد، هجومی بیش از ظرفیت آن ها اتفاق بیفتد و همین مساله موجب عدم سرمایه گذاری در صنعت توریسم و بهره وری پایین این صنعت می گردد.

6- وقتی در ادیان الهی فقط یک روز برای تعطیلی تعریف می شود، چگونه می توان در حکومت اسلامی، تعطیلی پنجشنبه ها را به جمعه ها افزود؟ آیا مصلحتی بزرگ در این کار نهفته است که بخواهیم بهترین تفریح را که همان کار است کمرنگ نماییم، آیا بهتر نیست بجای افزایش تعطیلات کار، با بهره گیری از ابزارهای فرهنگی و مدیریتی کار را برای نیروی انسانی شیرین تر نماییم.

7- آیا سال جهاد اقتصادی و سال قبلی که همت مضاعف و کار مضاعف بود، عزمی را نباید برای مدیریت تعطیلات ایجاد می نمود؟ آیا اگر کوتاهی اتفاق افتاده باشد هنوز هم نباید ماهی را از آب گرفت؟ آیا می توان بجای کاهش تعطیلات با افزایش تعطیلات جایی برای جهاد اقتصادی متصور بود؟!

8- در حالی که صنعت و کشاورزی بر اساس فعالیتِ نیروی انسانی حیات پیدا می کند، چگونه می توان با تعطیلات زیاد که بر اساس شرحی که در بند 3 آمد موجب کاهش بهره وری مضاعف می گردد، توقع داشت که صنعت و کشاورزی ما بتواند با رقبای سرسخت که از مرزهای مجاز و غیر مجاز محصولاتشان را وارد عرصه رقابت با محصولات وطنی می کنند، توان رقابت داشته باشند؟

9- آیا توقع جهاد اقتصادی از کشوری که تعطیلات رسمی اش در دنیا صاحب نام و مقام است، منطقی است یا خنده دار؟! آیا بهتر نیست رتبه ی ننگینمان را در این بحث بهبود بدهیم؟!

 10- کاهش ساعات کار در ایام رمضان المبارک را اگر بخواهیم به تعطیلات رسمی کشور بیفزاییم خود عددی معنادار را به دست خواهد داد که معمولاً از دید آمارگیران ما مخفی می ماند و غیر از کاهش ساعات کار صبح لیالی قدر، کاهش ساعت کار باقی ایامش با فلسفه ی روزه تناسبی ندارد، تازه در کنار این تعطیلات باید تعطیلاتی را که بخاطر گرمی هوا، برف، گردو غبار، آلودگی هوا و ... را نیز اضافه نمود که معمولا محاسبه نمی شود.

11- فرض کنید با تعطیل کردن ایام شهادت می خواهیم به مردم فرصت عزاداری بدهیم اما اگر تعطیلات وسیله ای برای شادی و تفریح باشند آیا نقض غرض نکرده ایم؟ آیا این کار موجب نمی شود تا فرزندان مان در عزای اهل بیت و یا مثلاً روز وفات امام خمینی خوشحال بودن را تمرین کنند؟!

12- آیا بخش های فرهنگی و مذهبی کشور از صدا و سیما گرفته تا مساجد ظرفیت پرکردن و برنامه ریزی مناسب برای این تعطیلات را دارند تا اهداف این تعطیلات برآورده شود و یا در واقع رسانه های ما جنگ را به ماهواره می بازند!

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

90/4/31
1:51 ص

 

وقتی تقریباً پا به هر مطبی می گذاری چند برابر حق یزیت مصوب از شما می ستانند! وقتی در بیمارستان دولتی و حتی در بیمارستان خصوصی می خواهی عمل کنی دکتر چند میلیون تومان زیر میزی از شما طلب می کند! وقتی حتی یک درصد پزشکانی که به حقوقی چند برابر بیش از حقوق قانونی خود قانع نیستند! حتی نصف حقوق قانونی منشی و پرستارشان را پرداخت نمی کنند! وقتی چند روز بیمارت در بیمارستان بستری هست تا فقط یک متخصص او را یک ویزیت کند ولی همان هم امروز و فردا می شود! وقتی حق یک ویزیت سه دقیقه ای به اندازه ی حقوق دو روز یک کارگر است! وقتی حقوق پزشک با حقوق های بین المللی مقایسه می شود ولی منشی ها حتی بیمه هم نمی شوند! وقتی نظام پزشکی به فکر حقوق پزشکان است و رهایشان کرده تا به جان ملت بیفتند! وقتی دستمزد یک پزشک برای یک عمل نیم ساعته به اندازه ی حقوق چند سال یک کارگر است! چرا وقتی بسیاری از بیماران به خاطر هزینه های غیر قانونی و سرسام آور درمان که بر اساس قانون اساسی باید برای همه ی مردم رایگان فراهم باشد، می میرند و یا خانواده شان را تا آخر عمر به فقر مطلق گرفتار می کنند! شما بگویید چرا با این همه ناکارآمدی و ظلم، کل وزارت بهداشت و بعدش سازمان نظام پزشکی را به دادگاه معرفی نمی کنند؟!!!! حتماً باید یک ناهی از منکر عزیز که واقعا به اندازه ی شهدا برای ما عزیز است را در بیمارستان پذیرش نکنند تا با آن بیمارستان ها برخورد شود؟!

آیا سیستم های درمانی کشور در خدمت تمام آحاد جامعه هستند؟! و یا فقط برای طبقه ی مرفه که درآمد و بیمه های خوبی دارند، فعالیت می کنند؟! آیا وزارت بهداشت در جهت رفع این مشکل حرکت می کند؟! و یا روز به روز با خدمات نوین پزشکی که مورد تقاضای بیماران است، وضعیت اقتصادی بیماران اسفبارتر می شود؟! 

آیا پزشکانی که با پول های کلان رومیزی و زیرمیزی احساس می کنند جان افراد را نجات می دهند، تا کنون فکر کرده اند که چند خانواده ها را به خاک سیاه نشانده اند؟! آیا پزشکان محترم که از آب و خاک و هوا و بیت المال این مملکت استفاده کرده اند تا پزشک شوند، بهتر نیست مثلا به درآمد ناقابل روزی یک میلیون تومان و به عبارتی 30 میلیون تومان در ماه قناعت کنند!؟ آیا پزشکان محترم می دانند که برخی بیماران آرزوی مرگ می کنند تا فقر و فلاکت خانواده هایشان را نبینند؟! آیا پزشکانی که با ویزیت ساده ی فقط 30 بیمار در یک بعد از ظهر 500 هزار تومان درآمد کسب می کند آن قدر انصاف ندارد که دستمزد ده هزار و صد تومانی کارگرش را بالا نکشند؟! آیا پزشکی که اجرت یک عملش چند میلیون تومان است می داند که خانواده ی بیمار چند سال قسط و سود و بعضا نزول هزینه ی درمان عزیزانشان را می پردازند و یا ما حصل چند سال شان را که تمام آینده شان هم بود را می فروشند؟! آیا در برابر سازمان نظام پزشکی که فقط به فکر حقوق پزشکان است، کسی به فکر بیماران بی کس و ضعیف هم هست؟! آیا درگاهی جز درگاه الهی شنونده ی آه و ناله ی بیماران و خانواده های شان است؟!

در انتها، پزشکانی که خود را مشمول این نوشته نمی دانند که هیچ، ما دست بوس شان هم هستیم، اما آنهایی که خود را مخاطب این نوشته شناختند، اصلاً از این مطالب برآشفته نشوند که نهیب خدای عادل و منتقم بس مهیب تر از تلخی کلام بنده ای ضعیف چون من است!

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه