ابتدا پاسخ آقای مهدی جاهد به پست قبلی وبلاگ تقدیم می گردد:
- سلام علیکم ورحمه الله و برکاته
با این حساب فکر می کنم بحث اصلی سر این موضوع در مقاله شاه کلیدی برای حل مشکلات اقتصادی کشور باشد
با نزدیک شدن سودبانکی به نرخ تورم عملاً نقدینگی به سمت بانکها می رود و از بازار جمع می شود و این یعنی کاهش نرخ تورم و دوباره می توان نرخ سود بانکی را متناسب با نرخ تورم کاهش داد و همین چرخه را در زمانهای مشخصی مانند ماهانه و یا سه ماهه ادامه داد
من کاملا قبول دارم که این روش باعث از بین رفتن رانت می شود. به قول اقتصاد دادن ها پول قیمتی دارد (نرخ بهره) که اگر قیمت آن را دستوری کاهش دهی تقاضا بر عرضه پیشی می گیرد و رانت به وجود می آید. مکانیسم تنظیم تنظیم تقاضا از دید ایشان تنظیم قیمت است به صورتی که عرضه با تقاضا برابر شود. من به این مساله کاری ندارم که این استدلال، بر پایه استدلال انما البیع مثل الربا است و در آن پول مانند کالا قیمت گذاری شده است.
اما بحث اصلی این جاست، این استدلال که افزایش سود بانکی باعث می شود که نقدینگی از بازار جمع شود و به سمت بانک ها رود چه مبنایی دارد؟ بانک می خواهد با نقدینگی چه کند؟ بانک در حالتی که دستش باز باشد نرخ سود تسهیلات را به صورتی تعیین می کند که هیچ چیز از پولی که شما فرمودید مردم در بانک ها سپرده گذاری می کنند، در دستشان باقی نماند و تمام آن را تسهیلات بدهند. چون سود آن ها از تسهیلات است و سعی می کنند پولی در بانک باقی نماند. با این وضع این پول دوباره به بازار بر می گردد و شروع به خرید می کند تا چند روز، چند ساعت یا چند لحظه دیگر با روالی که در مقاله توضیح داده شد به بانک بر گردد. برداشت من این است که شما با دقت به مفهوم و عملکرد نقدینگی توجه نمی کنید. شاید اگر یک بار مقاله بنده را با دقت مطالعه کنید همفکری بیشتری در این مورد حاصل شود. یا برداشت شما اصلاح شود و یا شما برداشت من را اصلاح کنید. به نظر بنده این برداشت که بانک نقدینگی را از جامعه جمع می کند و این باعث کاهش تورم می شود ناشی از برداشت غلط شما است. اگر نرخ سود بانکی را هم با تورم هماهنگ کنیم، باز پولی از بازار کم نمی شود که تورم کاهش یابد. چون بانک محل پمپاژ پول به بازار است و پولی را نزد خود نگاه نمی دارد.
مکانیسم کاهش نقدینگی در اقتصاد امروز در مقاله بنده کاملا توضیح داده شده است. بانک مرکزی باید بانک ها را مجبور کند که هر بار سپرده ای به بانک می آید درصدی از آن را نزد بانک مرکزی بگذارد و بقیه را وام دهد. این اهرم یعنی ذخیره قانونی همانطور که در نمودار آمده باعث میزان کنترل نقدینگی ایجاد شده توسط سیستم بانکی می شود. این اهرم هیچ ربطی به سود بانکی ندارد و در همه کشورها به صورت قانونی جزیی از سیستم بانکداری است.
بنده قبول دارم اگر سود بانکی بالاتر رود مردم دیگر اقدام به خرید سکه، دلار، زمین، ماشین و ... برای افزایش قیمت نمی کنند و پول خود را در بانک سرمایه گذاری می کنند و این مساله می تواند باعث افزایش سکه، دلار، زمین و ماشین شود و در نتیجه تورم را کاهش دهد، اما ما باید از خود بپرسیم که خوب حال کسانی که از بانک ها وام می گیرند پول را صرف چه کاری می کنند؟ اگر درآمد دلالی در اقتصاد بیشتر از تولید باشد، باز کسانی که از بانک ها وام می گیرند و عرضه با تقاضای آن ها برابر شده است، کسانی خواهند بود که به کار دلالی وارد می شوند. و این یعنی شما نقدینگی را از دست دلالان خرد به دست دلالان کلان رسانده اید.
با این حساب می توان نتیجه گرفت که
- افزایش سود بانکی باعث از بین رفتن رانت می شود
- افزایش سود بانکی نمی تواند باعث کاهش نقدینگی بازار شود
- افزایش سود بانکی باعث افزایش سرمایه گذاری مردم در بانک ها می شود، اما بانک از نظر کارکردی یک واسطه است و نمی تواند خودش پول را افزایش دهد. بالاخره پول یا باید با احتکار یا همان دلالی و یا با تولید افزایش یابد که افزایش سود فی ذاته و از نظر مکانیسم عملکردی نمی تواند باعث تغییر جهت سرمایه گذاری ها از دلالی به سمت تولید شود
- با احتساب دو مورد قبل افزایش سود بانکی نمی تواند باعث کاهش تورم شود
اگر با نتایج حاصل شده موافق باشید می توان سر این موضوع که چگونه باید سرمایه گذاری ها را از سمت دلالی به سمت تولید هدایت کرد بحث کنیم.
اگر همان قسمتی را فرمودید حذف کنید بنده مشکلی با انتشار بقیه مطالب ندارم.
با تشکر
و در ادامه پاسخ من به این نظر ایشان تقدیم می گردد:
سلام مجدد.
از مصاحبت با شما استفاده می کنم آقای جاهدِعزیز.
در مطلب قبلی شما هم این موضوع را قبول داشتید که مثلاًدر بیع فروش اقساطی میزان افزایش قیمت یا به قول متداول سود بانکی مهم نیست بلکه شرایط بیع باید درست انجام شده باشد و به همین دلیل نظرم این است که پیشنهاد من لزوماً به ربا نمی رسد و اما راستش یکی از دلایلی که من می گویم سود و تورم با هم مساوی باشند این است که عملاًدلالی با پول بانکی نصرفد و مردم پولشان را به بانک بدهند پس وقتی دلالی نمی صرفد چه معنی می دهد که دوباره بروند از بانک تسهیلات بگیرند تا دلالی کنند. خب سوالی که الان پیش می آید این است که پس بانک این پولهای جمع آوری شده را چه کند. خب جواب این است که همین الان افراد زیادی در صف تسهیلات بانکی هستند که قصد دلالی هم ندارند، افرادی که وام ازدواج می خواهند یا وام خرید خودرو یا کالا یا مسکن و یا سرمایه درگردش یا توسعه ی کارگاه که همه ی اینها به دلیل نبود اعتبار عملاًانجام نمی شود و با کاهش تقاضا در بخش دلالی،عملاًتسهیلات به قسمتهایی که بحث دلالی نبوده و فقط بحث تأمین نیازهای فرد و خانواده و تولید است پیش می رود و این هم اگر چه نقدینگی کمی اضافه می کند ولی در مقایسه با نقدینگی که در بازار سیاه وارد نمی شود، عملاًبه نفع جامعه، خانواده و تولید است.
باید توجه داشت که در پیشنهاد حقیر قرار نیست به صورت طولانی مدت سود بانکی بالا بماند بلکه هدف اصلی این است که عملاً در دوره ای مثلاًیکساله نرخ تورم پایین می آید و از آن موقع است که تسهیلات برای تولید مناسب می باشد و در حال حاضر هم عملاًتسهیلاتی به تولید نمی رسد، اگر دولت هم اصرار به دادن تسهیلات تولیدی داشته باشد نیز می تواند با یارانه ی به تولید، به صورت کوتاه مدت تا پایین آمدن تورم، بخشی از سود تسهیلات را متقبل شود.
خیلی مخلصیم
آقای جاهد بزرگوار، منتظر نظر بعدی شما هستم.
مطالب مرتبط این وبلاگ:
پاسخ حقیر به آقای جاهد بزرگوار نگارنده مقاله فارس
یادداشت آقای مهدی جاهد در پاسخ به نقد من به مقاله ایشان در فارس
در نقد مقاله فارس در مورد عامل اصلی تورم
شاه کلید حل مشکلات اقتصادی کشور
برچسب های مرتبط: اقتصاد بانک تورم
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.