91/7/2
3:2 ع
چندی پیش مطلبی در نقد سخنان آقای دکتر در برنامه پایش داشتم که با پاسخی از ایشان مواجه شدم و ایشان با بزرگواری دوباره مرا به پاسخگویی دعوت کردند که ابتدا لینک مطلب خودم، بعد پاسخ ایشان و سپس پاسخ جدیدم را تقدیم می دارم:
برنامه پایش و اشتباه قدیری ابیانه
پاسخ آقای دکتر قدیری ابیانه که در سایت رسمی شان درج شده است:
"ذکر اشتباهات و ضعف های عمومی توهین به مردم نیست. این خود بخشی از جنگ روانی است که همه تقصیرات بر گردن مدیریت ها گذاشته شود و ضعف عملکردهای مردم بیان نگردد. نتیجه چنین روشی ناکارآمد جلوه گر شدن نظام است که سخنی گزاف است. البته نقد مدیریت ها با هدف سازندگی هم ضروری است. اینکه گفته شود وجدان کاری در ایران ضعیف است به معنی این نیست که مردم بی وجدان هستند. مردم ایران در زمینه های مختلفی وجدان قوی ای دارند لیکن در زمینه فرهنگ و وجدان کاری ضعیفند. البته اکثریت. وگرنه نباید سرانه ساعت مفید کاری در کشور اینقدر کم می بود. همانطور که گفتم نباید زیر و روی جعبه های میوه فرق می کرد، نباید ارباب رجوع با بی توجهی کارمندان مواجه شوند و خیلی موارد دیگر. باید ضعف ها را شناخت و نسبت به رفع آنها اقدام کرد. در برنامه شرکت نکردم تا مطالبی بگویم که مخاطبین خوششان بیاید. همواره سعی می کنم حقایق را با قصد اصلاح بیان کنم هر چند تلخ جلوه کند. داروی تلخ بهتر از زهر شیرین است.
خوب است کتاب زیر را مطالعه فرمایند.
کتاب "مطالبات مردم و راهکارهای تحقق آن" را با کلیک روی این خط می توانید دانلود کنید.
این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد."
و اما پاسخ من به مطلب اخیر ایشان:
شاید به غیر از تفاوت در سطح سوادمان، تفاوت جایگاه موجب این اختلاف نظر با آقای دکتر باشد. من مسائلی را از جایگاهی پایین تر از شما می بینم و شما جایگاه تان بیشتر مثل نگاه مدیران به مردم و زیردستان است.
به عنوان مثال می بینم که یک مدیر یا یک سازمان یک سری وظیفه را برای کارمندانش تعریف کرده است ولی انجام این وظایف هیچ اثربخشی و کارآیی در وضعیت سازمان یا اجتماع ندارد، یا اصلاً شایدهم دارد ولی توجیه نشده است. مثالش را عرض می کنم: داستان سه نفر را که یکی چاله می کند و دیگری لوله می گذاشت و سومی پر می کرد را شنیده و خندیده اید اما متاسفانه این دیدگاه را همین سازمان ها و مدیران جا انداخته اند که اگر لوله گذار نیامد بقیه کارخودشان را بکنند. بحث دیگر این که زیرساخت ها برای انجام یک کار کاملاً غلط است و بعد شما افرادی را به عنوان ناظر می فرستید برای برخورد و نتیجه ی این برخورد خودش یک معضل جدید تر ایجاد می کند (مثل نظارت شدید روی مرغ فروشی ها و بسته شدن مرغ فروشی ها در گرانی که خودش موجب کاهش عرضه و افزایش قیمت بیشتر شد).
حال متأسفانه کشور ما اینچنین شده است، غالباً مدیران ما می پندارند که اولاً خودشان حتماً نخبه اند که الان مدیرند و ثانیاً زیردستان حتماً نمی فهمند که الان زیردستند و ثالثاً چرا باید برنامه ها را برای زیردستان توضیح داد وقتی نمی فهمند و رابعاً اگر کارها درست انجام نمی شود حتماً از تنبلی و بی وجدانی زیردستان است و نیازی نیست که علتش را کالبدشکافی کنند و خامساً اگر کسی به ما انتقادی کند حتماً به جایگاه ما حسودیش می شود و ....، شما بگویید با این تفکر می توان علمی مدیریت کرد؟! می توان نظام پیشنهادات را واقعاً اجرا نمود؟! می توان به نیروی انسانی به چشم سرمایه نگریست؟! می توان به سمت پیشرفت حرکت کرد؟! سیستم های مدیرت کیفیت به درستی اجرا می شوند و ....
آقای دکتر، مرغ در اثر سوءتدبیر گران می شود و بعد مردم را مقصر می گیریم که چرا مرغ می خرید و می خورید؟! ارز گران می شود (درحالی که ارزش پول ملی در حال سقوط آزاد است) و بعد به مردم توهین می کنیم که چرا ارز می خرید؟! کارهای بی فایده برای کارمندان تعریف می کنیم و بعد می گوییم ساعت کار مفید کم است؟! جاده را با هزار چاله و پیچ غیراستاندارد و سرعت گیر و بدون تأمین نور و ... طراحی و اجرا می کنیم و بعد مردم را مقصر اول و آخر تصادفات می گیریم؟! آقای دکتر مشکلات فرهنگی در مردم اگر هم در مشکلات مقصر باشد اینقدر نیست که ضعف های مدیریت موثر است و از سوی دیگر اصلاح فرهنگ بسیار بیشتر از اصلاح مدیریتی و فرایندی زمان می طلبد و چه بسا مسائل فرهنگی که با یک بحث مدیریتی به راحتی درست می شوند (مانند بستن کمربند) من نگرانم که بخش مسئولیت مسئولان و نخبگان علمی و دانشگاهی به فراموشی سپرده شود که مثل این که در ذهن شما اینچنین شده است.
یک بحث دیگر این که در همین کشور که بسیاری از صنایع مشکل دارند و ضعفشان را متوجه کارگرانشان می دانند، کارخانجاتی هم هستند که صنایع شان را با بهترین کیفیت توسط همین کارگران ایرانی می سازند و صادر می کنند و این یعنی که مدیریت بسیار مؤثرتر است و حال این که با شیوه ی نگرش شما این کشور هرگز آباد نخواهد شد.
اگر چه می دانم که آقای دکتر وقت زیادی برای مطالعه ی نوشته های من را ندارند ولی ای کاش آن مطلبی را که مرتبط با این بحث ایشان بود "چرایی وضعیت بهره وری در ایران " را مطالعه می کردند و مجددً از ایشان خواهش می کنم با توجه به اهمیت بحث و تأثیر گذاری ایشان به عنوان یک استاد مطرح در جامعه و بین نخبگان، منت گذاشته و التفات بیشتری به مطالب قبلیم در این خصوص بنمایند.
چرایی وضعیت بهره وری در ایران
مدیران مهمترین مانع در ارتقای بهره وری و سلامت اداری
مهمترین عامل در ارتقای سطح همت و کار عموم
این همه تعطیلات را تعطیل کنید
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.