91/9/30
9:47 ع
همزمان با دلسرد شدن برخی انقلابی ها از آزادی به قید وثیقه مهدی هاشمی و بدبینی به کل نظام و احتمال معامله های پنهانی، آقای قدیانی وبلاگ نویس ارزشی وبلاگ قطعه 26 مطلبی نوشته است، البته همانطوری که آقای قدیانی در مطالب دیگرشان نهضت عدالتجویی را فریاد می زنند، اما هشداری می دهند که آن هم قابل تأمل است و مهم، و علی رغم این که عادت به درج مطالب سایر منابع در وبلاگم ندارم، اما از درج این مطلب نمی توانم بگذرم:
درسی از جمل
حد نقد را باید نگه داشت که شرط عقل است… و البته حد نقد را باید نگه داشت که شرط ولایت پذیری است. به «عقل» و «ولایت پذیری»، البته «قانون» را هم باید اضافه کرد. چه اینکه؛ ملک و مملکت اگر نباشد، سخن گفتن از کدام عدالت و حتی بی عدالتی؟!
راقم این سطور، روزهایی که گذشت، هم به کرات، نقد خاندان تبعیض نوشت و هم طعنه زد دستگاه قضا را. تند و غلیظ شاید نوشته باشم، اما به وادی محافظه کاری نیفتادم. فی الحال اما روی سخنم با بعضی دوستان معدود است که سخن از یاس می رانند و اینکه؛ ما همه سر کاریم!
عزیزان! بیایید همه با هم سفر کنیم به تاریخ. به صدر اسلام. به روزگار پس از جمل. من سئوال می پرسم، شما جواب دهید.
یک: آیا مولای متقیان علی (ع) درباره همه اشرار جنگ جمل، یعنی آمرین به این جنگ، مر عدالت را اجرا کردند؟!
دو: آیا حضرت نیز مصلحت اندیشی نکردند؟! ادامه مطلب...
91/9/30
8:1 ع
در سایتی که به نام استاد جاودان است، نظر ایشان در خصوص افسانه و سابقه شب یلدا ذکر شده است و آن را به دلیل سابقه ای که مربوط به 4000 سال پیش بوده مردود اعلام کرده و جشن مسلمانان را در این شب صحیح نمی دانند، حقیر به هیچ وجه خودم را شایسته نمی دانم که کلامی در رد این نظر بگویم، اما جسارت داشتن بر کاری، خلاف شایسته بودن در آن است که با فرض این مسئله نظرم را با دو مثال بیان می کنم:
اگر چه ماه های حرام در قبل از اسلام به منظور زیارت آسان خانه خدا که در آن موقع محل گذاشتن بت های بزرگ بود، تعریف شده بود، اما اسلام فرض تحریم جنگ و خون ریزی را در این چهار ماه به عنوان یک عادت پسندیده تأیید کرد و هرگز نگفت چون در این ماهها مردم به پرستش بت ها می رفتند، پس این ماه ها نیز فاقد ارزش و اعتبارند و حقیر این مسئله را به شب یلدا قیاس می کنم که در زمان های گذشته شاید نشان از مسائل شرک آموز و گناه کارانه در آن وجود داشته است، اما اکنون به عنوان وسیله ای برای صله ی رحم و یادآور دورهم نشستن اقوام قابل پذیرش می دانم.
ضمناً مثال دیگر هم شطرنج که وقتی از آلات قمار بودن خارج شد، بر اساس نظر امام خمینی حلال شد و شب یلدا در حال حاضر مظهر شرک و افسانه های پیشینیان نیست که آن را حرام بدانیم.
البته نظر حقیر این است که این شب و هر شب دیگری که در آن گناه نشود می تواند عید باشد به خصوص که کاری سفارش شده مانند صله ی رحم در آن اتفاق افتد و خوب است که از هرگونه گناه و اسراف در آن پرهیز گردد تا واقعاً این شب، لیاقت جشن نامیدن را برای ما داشته باشد.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/30
7:28 ع
روابط عمومی دادستانی نسبت به اظهارات آقای رسایی بیانیه ای صادر کرده است که سعی در خلاصه کردن آن نموده ام، به نوعی که به محتوا خللی وارد نکرده و تنها موجب کمک به نتیجه گیری بهتر گردد، لذا در همین ابتدا از عدم ارائه تحلیل عذرخواهی می کنم که دلیلش را در بند آخر همین بیانیه متوجه خواهید شد: ادامه مطلب...
91/9/30
1:34 ع
اخیراً یکی از خبرگزاری ها، اقدام به درج تصویری از مقام معظم رهبری نمودند که ایشان در حال پیاده شدن از یک خودرو با رینگ bmw است و بعد این تصویر از سایت حذف شد تا دامنه اتهامات و سوءاستفاده ها به صورت ظالمانه ای افزایش یابد، فارغ از مشکوک بودن سایت مزبور در درج این عکس، نظر رهبر معظم انقلاب درمورد خودروی خودشان این است که قبل از انتشار این عکس بیان شده بود:
من الان اعلام میکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند، حق ندارند از امکانات دولتی استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتی یعنی چه؟ واللَّه اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمیگرفتم که مرتب ملاحظهی جهات امنیتی را توصیه میکنند، بنده با ماشین پیکان بیرون میآمدم. به حد ضرورت اکتفا کنید و اندازه نگه دارید؛ اینها ما را از مردم دور می کند ...
با همین توضیح مقام معظم رهبری که قبل از انتشار این تصویر صورت گرفته است مشخص است که مقام معظم رهبری به توصیه های امنیتی در خصوص خودرو عمل می کند و همین جمله از رهبری نشان می دهد که رهبری علی رغم عدم تمایل به استفاده از چنین خودرویی، به منظور رعایت موارد امنیتی این کار را قبول کرده اند. ادامه مطلب...
91/9/30
11:16 ص
در مطلب سایت ایرنا با عنوان "راه عبور از تحریم ها اجرای کامل هدفمندی یارانه ها است" در دوشماره اظهارات اخیر رییس جمهور را مطرح کرده است که یک مشخصه ی بارز در این سخنان وجود دارد و آن پذیرش کلی برخی اشتباهات در دولت و شیوه تعاملات با سایرین است که جای تقدیر دارد، لذا ضمن دعوت از شما برای مطالعه کل مطلب ایشان در سایت ایرنا، پیرامون برخی مطالب ایشان توضیحاتی به ذهنم رسیده است که تقدیم می کنم، در این نوشته فونت های بزرگتر عیناً از سایت ایرنا برداشته شده است و فونت های ریز توضیحاتی است که تقدیم می شود: ادامه مطلب...
91/9/29
1:0 ص
خبرگزاری فارس و ایرنا گویا مشکلی با آزادی مهدی هاشمی ندارد، در صفحه ی اصلی شان و حتی صفحه سیاسی شان هم، هیچ مطلبی در خصوص آزادی مهدی هاشمی و محکومیت آزادی به قید وثیقه وی موجود نیست. البته سکوت برخی از سایت ها می تواند به شکایتی که مهدی هاشمی از ایشان داشته است برگردد، چرا که به اقرار وکیل مهدی هاشمی، از سایت های رجا، فارس و مشرق شکایت شده است که اگر سکوت سایت فارس به همین خاطر باشد به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
سایت هایی مانند رجانیوز، جهان نیوز، بولتن، مشرق و ... به ارائه مطلب تحلیلی و انتقاد از قوه قضاییه پرداخته اند.
خبرآنلاین نیز بدون دادن تحلیل و یا انتقاد، صرفاً مصاحبه وکیل مهدی هاشمی را منتشر کرده است و عصر ایران نیز به سخنان آقای رسایی در مورد جرائم اقتصادی مهدی هاشمی پرداخته است.
برخی سایت های به ظاهر اصولگرا مانند سلمان فارسی نیز گویی از ریل خارج شده و به سمت خاندان هاشمی در حال تغییر مسیرند.
سکوت ایرنا با توجه به حمایت های اخیر صادق زیباکلام (از نزدیکان هاشمی) از تغییرات احمدی نژاد می تواند قابل تأمل باشد، البته نباید فراموش کرد که حلقه ی انحرافی نیز هیچگاه اعلام موضع صریحی نسبت به فتنه و فتنه گران نداشته است و روزنامه ایران نیز هم اکنون رسانه رسمی ایشان است.
برخی از سایت های دیگر نیز مانند ایسنا، مهر، تابناک، عصر ایران، صراط و الف نیز صرفاً به ارائه اخبار و نقل قول ها در مورد مهدی هاشمی ارائه نموده اند و از ارائه تحلیل و یا نقد اقدام قوه قضاییه خودداری نموده اند.
به نظر می رسد خبرگزاری ها و پایگاه های خبری اصولگرایی، علی رغم کثرت، از ظرفیت خود در راستای خنثی سازی فشارهای وارده به قوه قضاییه قبل از آزادی وی به شرط وثیقه استفاده نکرده و همچنان نسبت به اعمال فشارهای بیشتر در خصوص صدور حکم سبک به خوبی عمل نمی کنند.
این مطلب در عمارنامه و آینده از آن حزب الله نیز منتشر شده است.
مطالب مرتبط:
در نقد سخن رسایی در مورد مهدی هاشمی
مهدی هاشمی با دریافت کدام وثیقه مناسب آزاد شد؟!
قائم باشک مسئولان با مهدی هاشمی
حس تکلیف هاشمی و سن تکلیف ما
خائنان، طلبکار از خادمان!!!
هاشمی دنبال چه فرصتیست؟
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
کدام حب مقام؟ من و فرزندانم به فکرنظامیم
فرضیه های بازگشت مهدی هاشمی
لزوم شناخت صحیح خاستگاه امتیاز آقازادگی و تدوین برنامه مقابله
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/28
8:15 ع
آقای رسایی، نماینده محترم مجلس شورای اسلامی، ضمن انتقاد از قوه قضاییه، جرم اصلی آقای مهدی هاشمی را اقتصادی اعلام نموده و خیلی هم مؤدبانه به قوه قضاییه به خاطر آزادی به قید وثیقه ایشان به خصوص قبل از تکمیل پرونده انتقاد کرده اند. اما من ایرادی به آقای رسایی دارم، شاید منظور آقای رسایی از این که جرم اصلی آقای مهدی هاشمی اقتصادیست، این باشد که جرم مهدی هاشمی را سیاسی تلقی نکنند، چرا که برخی جرم سیاسی را اصلاً جرم نمی دانند و اصولاً ادعا می کنند، چیزی به اسم زندانی سیاسی هم نداریم، اما من در بند این اصطلاحات نیستم و نظرم را محدود به اقتصادی بودن یا سیاسی بودن جرائم ایشان نمی کنم چرا که مهدی هاشمی اگر چه کلی پرونده در تخلفات سنگین اقتصادی دارد اما این تمام ماجرا نیست، جرایم و تبعات جرایم آقای مهدی هاشمی محدود به جرائم سیاسی و اقتصادی نیست، من با مجموعه ای از سؤالات ساده شما را به درک نظرم دعوت می کنم :
آیا مهدی هاشمی برای این حجم و تعدد تخلفات اقتصادی موجب بهم زدن سلامت اداری و منکوب کردن مسئولان و کارمندان سالم نگردیده است؟! آیا می توان پذیرفت که ایشان برای انجام راحت تخلفات خویش افراد سست عنصر را در سازمان ها و ادارات و حتی وزارت خانه های مختلف وارد ننموده باشد؟! آیا می توان پذیرفت که ایشان برای انجام تخلفاتشان از روش های تطمیع و تهدید استفاده نکرده باشد؟! آیا رانت ها و امتیازات ویژه ی مهدی هاشمی موجب نشد که صنعت، تولید، بخش خصوصی، اشتغال و امنیت اجتماعی تضعیف شود؟! آیا مهدی هاشمی به عنوان فرزند استوانه های!!! نظام، کم موجب سرخوردگی و توهین به انقلاب و مسئولان صدیق کشور گردیده است؟! آیا دیدن امثال مهدی هاشمی با این حجم انبوه تخلفات اقتصادی، اجتماع را به آزمودن راه های سالم در پیشبرد امور هدایت می کرده است؟! آیا کسی مثل مهدی هاشمی موجب می شد تا مردم به نهادهای نظارتی و قضایی کشور اعتماد داشته باشند؟! آیا عدم اعتماد به نهادهای نظارتی می تواند ضامن سلامت جامعه باشد؟! آیا همین درآمدهای نامشروع و مکتسبه از تخلفات سنگین اقتصادی که با دخل و تصرف های رذیلانه همیشه لاپوشانی می شده اند، در فتنه 88 نقش نداشت؟! آیا فتنه 88 هزینه های اجتماعی کمی داشت؟! کم موجب اختلاف و ناامنی و تشنجات اجتماعی گردید؟! آیا نقش مهدی هاشمی در فتنه 88 برای هیچ کودکی پنهان و غیرقابل درک است؟! آیا تردیدی در نوشته ها، فایلهای صوتی و شواهد فتنه انگیزی ایشان وجود دارد؟! آیا ایشان متوسل به دروغ های متعدد، مستندات جعلی، نظرسنجی های ساختگی و تحریک برخی دیگر نشد تا بحث تقلب و تشنج در کشور گرُ بگیرد؟! آیا مهدی هاشمی وقتی که به لندن گریخت، آرام و بیکار نشست؟! آیا تمام تلاش خود را در روشن نگه داشتن فتنه با همکاری استعمار پیر و اپوزیسیون لندن نشین انجام نداد؟! آیا وطن فروشی فقط یک جرم سیاسی است؟! آیا گرا دادن به دشمنان در مورد نقاط ضعف کشور و تشدید تحریم ها و فشارها، خیانت به کشور و مردم تلقی نمی شود؟! آیا نقش مهدی هاشمی در تشدید فشارهای خارجی (که در مکالمات تلفنی لو رفته اش هم بیان می شود و البته به قول خودش خیلی از موارد هم بیان نشده است)، کم بود؟! آیا این تحریم ها موجب تشدید مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده ها به خصوص طبقات مستضعف نگردیده است؟! آیا همین امتیازاتی که به مهدی هاشمی داده شده و می شود، یک ننگی در پرونده قوه قضاییه و عدالت خواهی حکومت به شمار نمی رود؟! آیا قیمت گذاری روی جرائم چنین مجرمی اصولاً میسر است؟! آیا مهدی هاشمی کمر به تغییر نظام و ضربه به ولایت فقیه نبسته بود؟! آیا موفقیت مهدی هاشمی و سران فتنه در اهداف شومشان به معنی تضییع خون شهدا و زحمات مردم و امام نمی شد؟! آیا می توان برای جرمی که غیر قابل قیمت گذاری است وثیقه تعریف کرد؟!
حرف ما این است که کسی با این جرائم، نباید با سند خانه پدرش آزاد شود، تخلفات اقتصادی یا سیاسی کجا و خیانت به کشور و مردم و خون شهدا کجا؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/27
9:27 ع
اصلاً کل فتنه با تمام خرابکاری هاشو، سطل آشغالای سوختهو، شیشه های شکستهو، هتک حرمت به نظامو، نامه سرگشادهو، پالسهای تحریمو، همکاری با دشمنانو، استفاده از بیت المالو، قراردادهای خلاف نفتیو غیرنفتیو، خسارت تحریمو و خونهای ریخته شدهو، دلهای شکستهو و سایر مخلفاتشو، همه رو با هم حساب کنید، خرابکاری بقیه بچه ها رو هم بذارید به حساب من، کلاً وثیقشون چند می شه؟! راستی نقداً حساب کنم، چک بدم، ارز تقدیم کنم یا سند بیارم؟! اصلاً تعارف نکنید، حق و حساب بچه ها رو هم باهاش جمع کنید شرمنده بچه ها نشیم یوهو.
این مطلب در سایت زاهدانه منتشر شده است.
مطالب مرتبط:
مهدی هاشمی با دریافت کدام وثیقه مناسب آزاد شد؟!
قائم باشک مسئولان با مهدی هاشمی
حس تکلیف هاشمی و سن تکلیف ما
خائنان، طلبکار از خادمان!!!
هاشمی دنبال چه فرصتیست؟
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
کدام حب مقام؟ من و فرزندانم به فکرنظامیم
فرضیه های بازگشت مهدی هاشمی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود .
91/9/27
11:54 ص
این مطلب خودم را به صورت اتفاقی در گوگل دیدم و علی رغم این که مربوط به 2 سال پیش است که آقای خاتمی برای حضور مجدد در انتخابات یک نامه حاوی کلی شرایط برای نظام تعیین کرده بود و الان با توجه به تناسب این مطلب با بحث حضور خاتمی و اصلاح طلبان در انتخابات با عرض پوزش تقدیم می کنم:
نوشتند شرایط نامه، خواندیم جارونامه!
آدم از سران فتنه باشه، ممنوع الخروج هم باشه، بعد برای نامزدشدن ریاست جمهوری شرط هم بذاره! دقیقا مثل اینه که، موشه تو سوراخ نمی رفت بعد جارو به دمش بسته بود! یا بعضی ها از ترس مردم نمی تونن بیان تو خیابون بعد برای ریاست جمهوری شرط هم می ذارن! بعضی ها قانون رو به سخره گرفتن، اونوقت می خوان مجری قانون هم باشن! بعضی ها 13 میلیون رأیشون رو نتونستن 8-9 ماه حفظ کنن، بعد الان مدعی رأی همه هستند! بعضی ها هیأت دولتشون، هیأت دشمن شدن، اونوقت خودشون دوباره می خوان رییس هیأت دولت هم باشن! بعضی ها رو تو ده راه نمیدن، بعد سراغ خونه ی کدخدا رو می گیرن! بعضی ها دزد حیثیت ممکلتشون بودن الان پررو و طلبکار هم هستن! بعضی ها دولا دولا سوار شتر خیانت شدن، الان فکر می کنن کسی ندیدتشون! بعضی ها شریک دزدن می گن رفیق قافله ایم! بعضی ها آتش روشن کردن، دودش رو نمی تونن تحمل کنن تو چشم بقیه فوت می کنن! بعضی ها چاله کندن، الان ته چاه جیغ می کشن! بعضی ها آب و گل کردن، نتونستن ماهی بگیرن، طلبکارن! بعضی ها سرشون هنوز تو آخور نظامه، شیرشو به دشمن می دن! خلاصه، موشه تو سوراخ نمی رفت ....
مطالب مرتبط:
تابش: فتنه گران را محاکمه کنید!
نه غزه نه لبنان، فقط شاه عربستان!!!
بهترین فرصت برای محاکمه ی خاتمی و ...
خانم ابتکار! اکنون کف خواسته تان اعتدال است؟!
حیای گربه رفته! در دیزی چرا بازه؟!!
جنگ زرگری خاتمی و خوئینی ها
چرا خاتمی رأی داد؟!
فتنه منفعلانه جمع نمی شود!
ما گفتیم تحریم انتخابات را تحریم می کنیم!
انتخابات آزاد و شفاف از نظر هاشمی چیست؟
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/9/27
10:30 ص
دیشب میهمان برنامه اقتصادی پایش معاون پارلمانی رییس جمهور بود، تقریباً از زمانی که در خاطر دارم آقای میرتاج الدینی بالاترین مقام دولتی بود که در این برنامه شرکت کرد. این که به جای یک چهره اقتصادی معاون پارلمانی در برنامه شرکت کند خود جای سؤال و تحلیل دارد که صلاح نمی دانم به آن وارد شوم.
دیشب برنامه ی پایش می توانست یک برنامه چالشی و گرم باشد تا پاسخ این همه مخاطب را که هفته ها منتظر یک مسئول دولتی در برنامه بودند را بدهد، اما متأسفانه با پراکنده گویی و توجیهاتِ آقای میرتاج الدینی، بسیاری از مباحث نیمه کاره رها شد، به نوعی که به اقرار مجری برنامه، پیامک های متعدد حاوی پاسخ به مباحث و توجیحات آقای میرتاج الدینی حتی بعد از رفتن ایشان، به برنامه ارسال می شد.
در هفته های پیش، این برنامه بدون اینکه نماینده ای از دولت در آن حضور داشته باشد، بسیار منتقدانه تر عمل می نمود تا حدی که یکبار از این رویه و غیر منصفانه عمل کردن در برخی انتقادات، گلایه کردم اما انتظار مخاطبان برنامه این بود که در حضور معاون رییس جمهور، مباحث چالشی و مورد سؤال مردم دنبال شود و پاسخ مردم از ایشان گرفته شود که متأسفانه انجام نشد، اگرچه تا حدودی می توان انگیزه ی مسئولان برنامه را از این تساهل، ایجاد انگیزه برای ورود سایر مسئولان دولتی به برنامه دانست، اما یک دلیل دیگر هم وجود داشت و آن عدم تسلط و حاضر جوابی مجریان برنامه ی پایش بر مسائل اقتصادی دارد که قبلاً هم از کارشناسی تر شدن برنامه (نه سنگین تر شدن آن) گلایه کرده بودم و جمع این عوامل، شب بدی را برای برنامه پایش رقم زد.
یک نمونه از توجیهات آقای میرتاج الدینی این بود که دولت بازار ارز را به خوبی مدیریت کرده است ولی کسی از ایشان نپرسید که چرا علی رغم مشخص بودن مشکل ارزی، بحث واردات کالاهای غیر ضرور و لوکس مثل ماشین های گران قیمت تا همین 3-4 ماه پیش با دلار 1228 تومانی انجام می شده است و این عدم مدیریت سریع و به روز به خصوص در مسائل ارزی موجب شده است تا مدام اصلاحیه روی اصلاحیه بیاید و هم بازار و هم تولید بلاتکلیف و دچار تنش بماند، و مثال دیگر این که وضعیت اجرای هدفمندی را نه تنها غلط نمی دانستند، بلکه مدعی بودند که اگر نبود الان وضعیت مردم به مراتب بدتر از قبل می بود!!! و براساس همین توجیه به سادگی از مردم توقع دارند برای اجرای فاز بعدی نیز به دولت اعتماد کنند که این مسئله خیلی سخت و بعید به نظر می رسد، چرا که نه تنها با این وضعیتِ بی ارزش شدن پول ملی ما قیمت ها را آزاد نکرده ایم بلکه قیمت حامل های انرژی بیش از پیش دارای یارانه هستند و کلی هم پول دولت به مردم می دهد و مردم هم با این پول نمی توانند از پس هزینه های زیاد تحمیلی بربیایند.
مشکل دیگری که در برنامه پایش دیدم بحث نظرسنجی برنامه بود، در نظرسنجی برنامه حدود 70 درصد موافق توزیع بیشتر یارانه بین دهکهای مستعضعف تر بودند و 30 درصد نیز موافق توزیع مساوی آن بودند، که این نتیجه به راحتی قابل پیش بینی بود، چرا که تناسب 7 دهک به 3 دهک با همین 70 درصد و 30 درصد نشان دهنده ی موضوع است و اینچنین مباحثی را نمی توان منبعث از عدالت دانست چرا که اگر از اکثریت مردم رأی گیری شود تا حقوق اقلیت بین ایشان تقسیم شود، به لحاظ انگیزه های مادی رأی می آورد ولی این رأی یقیناً عادلانه نمی تواند باشد.
بحث لزوم توزیع یارانه مساوی را قبلاً مبسوطاً تشریح کرده ام که دلایلش را مختصراً تقدیم می کنم:
1- سیره ی عادلانه حضرت علی در گرفتن مالیاتِ متناسب با درآمد و توزیع مساوی بیت المال بین مردم نشان دهنده عادلانه ترین حالت در باب توزیع یارانه ها و دریافت مالیات است.
2- عدم بانک اطلاعاتی صحیح و به روز با توجه به نداشتن چنین بانکی در حوزه های مختلف، که موجب ضعف دولت در دریافت مالیات عادلانه نیز شده است و چنین اطلاعاتی نمی تواند برای توزیع یارانه که با زندگی مردم سروکار دارد قابل اعتماد و موجب عدالت باشد.
3- پیچیدگی فرایند پایش مستمر دهکهای برخوردار و مستضعف، با توجه به این که با سقوط هر فرد به دهک های ضعیف باید یک نفر به دهک برخوردار منتقل شود، تا نسبت 7 به 3 همچنان حفظ شود و تبعات آن به منظور رسیدگی به اعتراضات مردم آن قدر زیاد است که، نیاز به یک وزارت خانه یا دستگاه عریض و طویل و پرهزینه خواهد داشت.
4- افزایش یارانه نقدی 3 دهک، وقتی بین 7 دهک تقسیم می شود عملاً چیز دندانگیری نخواهد بود که ارزش این همه گرفتاری و مشکلات را داشته باشد، ولی اگر اشتباهاً (که یقیناً با این وضع آمار و اطلاعات ایجاد می شود)، تعدادی خانواده ی مستضعف جزء دهکهای برخوردار تلقی شوند، برای آن خانواده محسوس و موجب سختی خواهد بود.
مطالب مرتبط:
اشتباه دیگری در پایش
برنامه پایش و اشتباه قدیری ابیانه
تیم اقتصادی دولت چرا ساکتند؟
بی انصافی برنامه پایش، پاسخ به تحریم دولتی ها؟
پیشنهادهایی برای برنامه پایش
حذف یارانه ی مرفهین بر پایه ی کدام اطلاعات جدید؟!
به مناسبت راستی آزمایی اطلاعات خانوارها در هدفمند کردن یارانه ها
سوالی فقط از سر پاسخ طلبی در مورد هدفمندی یارانه ها
دهک بندی برای پرداخت نقدی یارانه ها و نقایص آن
باز هم هدفمند کردن یارانه ها!!
هدفمندی یارانه ها در عروسی خوبان+عکس
کارمندان، بازنشستگان و بیش از نیمی از کارگران، جزء خوشه 3 هستند!
اشتباه دوباره با عنوان دهک بندی!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.