89/3/30
8:46 ص
89/3/29
12:20 ع
نهضت وبلاگنویسان ارزشی، مدتی است که رونق پیدا کرده است و پس از جریان فتنه که محیط سایبری تعیینکنندهترین نقطهقوت فتنه بود، با استقبال گسترده از سوی بچهمذهبیها روبه رو شد که آثار آن را در کنار قدرت سایبری دولت ایران در عرصه کنترل فضای مسموم سایتهای ضد انقلاب، و با اوج گیری فعالیتهای وبلاگهای ارزشی در سالگرد فتنه و در کنترل منسجم آن به خوبی مشاهده شد.
جنگ نرم، در شرایطی که سالهاست مورد تذکر و توجه رهبر معظم انقلاب قرار دارد، بیش و پیش از اینکه از سوی متولیان امر جدی انگاشته شود، به صورت خود جوش از سوی افراد دلسوز و مؤمن وبلاگ نویس مورد اهتمام قرار گرفت.
در شرایطی که دشمنان ایران برای خصومت و کینه توزی های خود مدام بودجه علنی تصویب میکنند و بدون هیچ شرم و حیایی به دست ضد انقلابیون داخلی و خارجی رسانده و ستانده شده است، وبلاگ نویسان و فعالان عرصه جنگ نرم با صرف هزینه شخصی و پس از کار روزمره، در وقت استراحت و بودن با خانواده، به دفاع جانانه از انقلاب پرداخته اند و این دفاع را به واقع جهاد فی سبیل الله تلقی می کنند.
لزوم تقویت و پشتیبانی از فعالان جبهه جنگ نرم
علی رغم اینکه فعالان این جبهه، از درخواست کمک و یا هر گونه امکانات، پرهیز کرده و در بحثهای آزاد خود، اصرار بر فعالیت بی مزد و خالصانه دارند، از باب وظایف حکومت و نه از باب درخواست فعالان این عرصه، انسجام، ایجاد تشکل، تقویت و ایجاد فرصت بیشتر برای این دوستان، به مثابه پشتیبانی برای خط مقدم بوده و نه تنها باعث تضعیف این جبهه نمی گردد، که موجب تقویت آن ها خواهد شد.
این تفکر که سرویس رسانی به این فعالان موجب از بین رفتن خلوص آنها و ورود انگیزه های غیر الهی در کار آنها خواهد شد، فاقد هر گونه ارزش و اعتباری است، مثلا آیا این همه رسانه های کاغذی که با دریافت حقوق و مزد به جهاد فرهنگی می پردازند، فاقد خلوص هستند و کارشان بی ارزش است.
1- تعریف متولی بیطرف که مقبولیت عمومی داشته باشد، از اهمیت بهسزایی برخوردار است. این متولی باید آن قدر آزاداندیش و مستقل باشد که بتواند همه فعالان را با سعه صدر دور خود نگه دارد. می توان برای مدیریت این تشکل، به روش مدیریت تشکلهای مردم نهاد عمل نمود و مجموعهای از این تشکلها زیر نظر یک کانون و کانون مربوطه نیز، تحت نظر مرجعی که مستقیماً زیر نظر مقام معظم رهبری باشد، صورت گیرد تا با تغییرات دولتها، در آرمانها و اهداف و مدیریت آنها تغییرات گسترده در جهت استحاله، حذف و یا تضعیف صورت نگیرد.
2- شناسایی وبلاگها و سایتهای فعال در این عرصه، بدون تعریف شاخصهای قابل اندازهگیری قابل عمل نخواهد بود، لذا متولی این امر باید شاخصهایی را برای اینکه وبلاگ واجد شرایط وبلاگ ارزشی باشد، تعریف نماید و به صورت مستمر مورد پایش قرار دهد. هم اکنون با توجه به مانورها و بیانیههایی که توسط این وبلاگ ها صادر شده است، تا حد زیادی به صورت کلی این وبلاگها قابل شناسایی هستند که شناسایی دقیق آنها و در آینده تعریف نظام ارزیابی و حتی رتبه بندی، بر اساس شاخصهای مختلف کیفی، کمی و تعداد بازدید کننده قابل اجرا خواهد بود.
3- دعوت از وبلاگهای شناسایی شده برای ورود به تشکل، بدون اینکه تعهدات الزامآور و یا شرایط قابل پیگیری خاص برای آنان تعریف گردد. همزمان با شناسایی وبلاگها و سایتهای فعال خصوصی، می توان فراخوانی نیز برای این منظور انجام داد.
4- تقویت نرمافزاری برای وبلاگنویسها از قبیل تعریف بستههای آموزشی تخصصی به لحاظ مسائل تخصصی فضای سایبر، نحوه استفاده از امکانات اینترنت، روش مقابله با هک، تأمین امکانات و نرم افزارهای حفاظتی، تحلیل جریانهای سیاسی توسط کارشناسان اطلاعاتی و تغذیه اخبار و اطلاعات مفید با دسترسی مشکل و ...
5- تقویت سخت افزاری بازرسان از طریق تأمین خط اینترنت پرسرعت و وایرلس، امکان قانونی استفاده از ضد فیلترینگ، تجهیز و به روزآوری ابزارهای سخت افزاری از قبیل لب تاپ و ... همچنین امکان ارتقا از وبلاگ به سایت و ... .
6- فراهم آوردن شرایط درآمد زایی برای وبلاگ نویسها از طریق فرصت سازی برای ارتقای وبلاگ های موفق به سایت بصورت آسان و ارزان و امکان فروش تبلیغات، و یا تشکیل پایگاههای دولتی یا حکومتی برای وبلاگنویسان به منظور فعالیت منسجم و تمام وقت در این سایتها، و حتی تعیین و پرداخت کمک هزینه جهت وبلاگهای به روز و فعال.
7- برگزاری همایشها، محفلها، اردوها و مسابقات در راستای تقویت و تضارت آرای جبهه جنگ نرم و اتحاد و ایجاد فضای صمیمانه و دوستانه بین فعالان این عرصه، در تمام استانها برای تسهیل در امر گردآوری اعضا و فعالیت های تشکلی.
پیشنهاد بسیج سایبری
در این راستا پیشنهاد می شود با توجه به همت مسئولان بسیج در به روزآوری بسیج و فعالیتهای آن، نهاد مقدس بسیج نیز به مانند شاخههایی که برای بسیج مهندسی، دانشجو، دانش آموز، طلاب، هنرمندان و ... تعریف گردیده است، برای فعالان جنگ نرم نیز شاخهی "بسیج سایبری" تعریف نماید.
یادمان باشد که جنگ نرم محدود به فعالیت های سیاسی نیست بلکه هر شبههای، چه اقتصادی باشد و چه اجتماعی میتواند نقطهای برای فعالیت مهاجمان جنگ نرم باشد و در این وادی نباید فعالیتهای مقبول و مشمول، به مباحث سیاسی محدود شوند، بلکه دفاع مستدل و حتی انتقاد و پیشنهادهای هوشمندانه، منطقی و دلسوزانه در خصوص تمام دستاوردهای انقلاب اسلامی از مصداق های فعالیت مستمر و مفید در جنگ نرم است.
بایستی با سیاه نماییهای اقتصادی و اجتماعی برخورد شود و در عین حال با یافتن ریشهای نقاط ضعف و ارائه راهکارهای مناسب به فکر بهبود وضعیتکشور باشیم، و این تنها راه برای ادامه پویایی انقلاب و در جهت افزایش انگیزه، همت و تلاش خواهد بود.
نتیجه:
با توجه به این که در زمان ائمه اطهار، طبق سیرهی آن معصومین برای ایجاد شبهه که مقدمه پاسخگویی است، پاداش تعریف میگردید، اقدام مشابه به لحاظ مطابقت با سیره ائمه اطهار نه تنها قابل دفاع است، بلکه فرض نیز هست، چه رسد به اینکه فعالان این جبهه، خود مرجع اعلام شبهات و پاسخگویی به آنها نیز گردیدهاند و به واقع به مانند پاسداران حریم سایبری به دفاع جانانه از انقلاب و نشر و توسعه فرهنگ انقلاب مشغولند. باید مدنظر داشت که در حال حاضر کارآیی و اثربخشی این دوستان اگر از فعالیت بخشهای نظامی و انتظامی بیشتر نباشد، کمتر هم نبوده و مطمئنا فعالیت در هر دو جبهه جنگ نرم و سخت، مکمل همدیگر خواهد بود.
89/3/29
1:41 ص
89/3/27
8:14 ع
جهل به مسائل جنسی و زناشویی ی ناشی از حیای نابجای مذهبیون، از عوامل مختل کننده زندگی زناشویی در خانواده های مذهبی است؛ به همین مناسبت، یک سایت مناسب و مفید را برای همسران به خصوص همسران جوان لینک کرده ام.
توجه: این سایت صرفا برای افراد متأهل و یا در شرف تأهل پیشنهاد می شود و از غیر این افراد تقاضامندم از ورود به این سایت و این مسائل جداًخودداری فرمایند.
89/3/25
11:55 ع
صراحتا می گویم که رییس جمهورم را دوست دارم، اما آیا این علاقه من دلیلی برای اعتقاد به عصمت وی است!؟ مطمئنا نه! مسلما حقیر این عزیز را معصوم نمی دانم و در پاره ای موارد هم انتقادهایی به ایشان داشته ام (که در وبلاگم Salmaneali.Parsiblog.com مشهود است). فعلا نمی خواهم به انتقادهایم به دولت بپردازم، اما توجه شما را به یکی از نقاط مثبت آقای احمدی نژاد، که در این مشکل نیز کارگشاست، جلب می کنم که آن عمل به حجت شرعی در مسائل مهم است.
چندنمونه از عمل به حجت شرعی از خصوصیات مثبت رییس جمهور
بسیاری از حرفهای نوی آقای احمدی نژاد که از نظر برخی ها حتی متدینین عجیب و غریب است، از نظر بنده دقیق و حتی با حجت شرعی همراه است، به عنوان مثال:
- اینکه ایشان در برابر ابرقدرتها این قدر به حضرت ولی عصر تکیه دارند، با توجه به مقام امامت و خلیفه اللهی امام زمان و قدرت تصرفش در جهان هستی بسیار پسندیده و بر یک حجت شرعی متکی است. از نظر حقیر حمایت از سوی امام زمان در کمک به اسلام و مسلمین نه تنها غریب نیست که بسیار قریب و شنیدن این کلام از قول مقام اول اجرایی کشور بسیار شیرین است.
- یا اینکه آقای احمدی نژاد در برابر استکبار جهانی اینقدر محکم ایستاده و اصلا با واژه ی عقب نشینی هیچ نسبتی ندارد، نشان دهنده آن است که ایشان آن آیه قرآن کریم را که خداوند در آن صراحتا می فرماید که: هیچ راهی را برای غلبه کفار بر مومنین باز نگذاشته است، باور دارد و عینیت این باور در ایشان حس اعتماد به خداوند را به سایرین نیز تسری می دهد، و عموما به این یقین رسیده اند که همکلام با سخن حضرت امام و رهبر معظم انقلاب، آمریکا واقعا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
- اینکه در خصوص اجرای عدالت ایشان هیچ گونه مصلحت سنجی نمی کنند، معنی این حقیقت است که عدالت یک ارزش مطلق بوده و هرگز نباید فدای مصلحت که امری نسبی است گردد. عدالت طلبی احمدی نژاد وی را در برابر هر گونه مفسده اقتصادی مبارز، مقاوم و تسلیم ناپذیر، و در قلوب مستضعفین محبوب نموده است.
- خصلت های ساده زیستی، پرهیز از تجمل و تکلف، خستگی ناپذیری، صراحت و افتادگی در برابر مردم، همگی از صفات پسندیه برای یک حاکم اسلامی است و برای هر یک حجت های شرعی در قرآن و روایات می توان پیدا نمود.
اما بحث حجاب
با آن که عقیده دارم بنا به گفته عزیزی، مبارزه با بدحجابی از جنگ هم سخت تر و پیچیده تر است، و اینکه واقعا دوست ندارم جامعه روز به روز به این مفسده اخلاقی گرفتارتر آید، نوع مبارزاتی که تا کنون با این مفسده انجام شده را، نه پسندیده ام و نه مفید می دانم. آنچه که از گذشته در ذهن دارم این است که همواره افرادی که تخصصی در امر مبارزه با مفاسد اجتماعی نداشته و بعضا حتی به آن مبتلا بودند، متصدی این مهم شدند و با توجه به عدم تعریف ثابت و کاملی از تخلف های اخلاقی و مصادیق آن، همچنین عدم تصویب استانداردی در خصوص نحوه برخورد و مواجهه با مصادیق تعریف شده، منجر به امر به معروف و نهی از منکر ناصحیح و زننده ای می گردید که بعضا با اثری خوب ولی سطحی و کوتاه مدت شروع می شد و به آثار بد عمقی و بلند مدت منجر می گردید.
اصلا مگر می شود کسی که با عمق جان نسبت به مهمات دین احساس مسئولیت نداشته باشد بتواند سایرین را به آن دعوت کند؟ مگر می شود وقتی هنوز تعریف کاملی از بد حجابی و مراتب آن نشده است، بتوان با برداشت سلیقه ای از بد حجابی با آن مبارزه نمود؟ آیا وقتی برخورد های استاندارد و اثر بخش برای برخورد با این معضل پیش بینی نشده است می توان دنبال یک نتیجه منطبق با برنامه و هدف بود؟ آیا اگر همه این موارد در مبارزه با این مفسده که متاسفانه در اثر افراط و تفریطهای گذشتگان عرف گردیده است، مد نظر قرار نگیرد، کسی می تواند تضمین دهد که آثار مثبت مبارزه از آثار منفی آن بیشتر باشد؟
حال با این فرض که دست روی دست گذاشتن، نظاره کردن و عدم ورود به بحث اجرا نیز صحیح نیست، بر این عقیده ام که منتقدان دلسوز، پیشنهادهای اصولی، علمی و اثر بخش داده و بازوان اجرایی مناسب را برای آن ها ارائه و تربیت نمایند. حتما نگرانی عمیق تر علما و فضلای دینی برای دین قابل موجه و قابل تقدیر است، اما آیا اساتید محترم، که همه ی ما خود را ارادتمند و مدیون به آنها می دانیم، حاضرند در این امر مهم پیش قدم شوند و با گسیل روحانیون مجرب به عنوان بازوان اجرایی این مهم، خود رأسا و یا به صورت گروهی و یا با نظارت مستقیم بر گروه های طلاب وارد حوزه عمل شوند. آیا تمایل دارند تا به عنوان داوطلب متخصص، رأسا با هماهنگی قوای قضاییه، مجریه و مقننه وارد عمل شوند و حداقل بصورت پایلوت طی روشی که مد نظرشان است، به عنوان نمونه و الگو وارد عمل شوند. این حرفها در این جهت نیست که مسئولیت دولت را منکر شوم و یا دولت را دچار مصلحت اندیشی و ترس از ریزش آرا نمایم، بلکه مطمئنا حقیر برای دولت در اجرای این طرح مسئولیت قائلم، ولی رییس جمهور را نیز تا حدودی درک کرده و شخصا با توجه به حساسیت مسئله نمی توانم بپذیرم که امر به معروف و نهی از منکری که در اثر اجرای غلط، ممکن است منجر به نتیجه عکس گسترده شود، مثلا توسط نیروی انتظامی که در امر برخورد با جرائمی مانند سرقت و اعتیاد تجربه دارد انجام شود!
حقیر هم عقیده دارم آن بخشی از سخن آقای احمدی نژاد که خطاب به ناراضیان از وضع حجاب بود و به آنان در خصوص کنترل نگاه توصیه نمودند، فاقد موضوعیت بوده و به قطع موجب رنجش خاطر مومنان گردید، ولی عقیده دارم که احتمالا مخاطب ایشان کسانی بودند که بعد از سیاه نمایی های مغرضانه اقتصادی–سیاسی به سیاه نمایی های اجتماعی–فرهنگی روی آوردند، این افراد به قصد سوء استفاده از حساسیت دلسوزانه علما در مورد حجاب و عفاف شروع به ارائه ی گزارش های صادقانه ولی با نیتی مغرضانه و اهدافی شوم نمودند، این قضیه با مراجعه به تیترهای موجود و آرشیو بایگانی سایتها و روزنامه ی گروه هایی که در انتخابات ریاست جمهوری، هم سنگر سکولارهایی چون مهاجرانی، سروش، فائزه هاشمی، خاتمی، کدیور و ... بودند، کاملا مشهود است.
به نظر حقیر همانطوری که برای هر کاری متخصصان آن جذب می شوند، و همانطوری که در بخش های عقیدتی سیاسی ارگانها از روحانیون استفاده می شود، از طلاب و روحانیون و یا فارغ التحصیلان رشته های دینی و دانشگاهی بایستی در این امر استفاده نمود؛ لذا به نظر حقیر، برای امر مهم و حکومتی امر به معروف و نهی از منکر نیز باید رشته های حوزوی و دانشگاهی ویژه تعریف نموده و افراد صبور، با ایمان، آگاه و متخصص را برای این کار تربیت و گزینش نمود و مستمرا مورد آموزش و تحت نظارت قرار داد.
نتیجه
همانطوری که در ابتدای بحث آوردم، توقع حقیر این است که رییس جمهوری که در اکثریت اعمال خود دنبال حجت شرعی است، در خصوص مبارزه با بدحجابی نیز به دنبال حجت های شرعی باشند و در صورتیکه نحوه اجرای گذشتگان را قبول ندارند، منکر وظیفه حکومت و دولت در ورود به باب اجرا نشوند.
از علما و روحانیون نیز تقاضا داریم تا به عنوان کسانی که در حوزه امر به معروف و نهی از منکر، تخصص، دلسوزی و ایده های اجرایی دارند، با کسب ابزارهای دولتی و مجوزهای قانونی، به منظور ارائه یک الگوی مناسب، حداقل در چند شهر مبتلابه وارد عمل شوند و عرصه ای جدید و موفق از حضور روحانیت را برای همگان به نمایش گذارند.
89/3/24
2:16 ع
http://www.dolat.ir/Nsite/FullStory/?Id=189984
سخنگوی اقتصادی دولت گفت: حداقل 30 درصد مردم امکان انصراف از دریافت یارانه نقدی را دارند که با تحقق این امر دست دولت برای حمایت بیشتر از اقشار ضعیف و متوسط باز خواهد شد.
- در نقد این مطلب باید گفت که بر اساس چه مبنایی حداقل 30 درصد امکان انصراف دارند و در صورتی که این پیش بینی مردان اقتصادی و آماری دولت صحیح بود، چرا دهک بندی و خوشه بندی به شکست و استعفای رییس مرکز آمار منجر شد. مخالفت حقیر با خوشه بندی و دهک بندی با نوشت مقاله های متعدد همراه بوده است که سوابقش در وبلاگ خودم و چند سایت نیز موجود است و بر شکست طرح دهک بندی و خوشه بندی اطمینان داشته و دارم و فقط نگرانیم از میزان هزینه ناشی از پافشاری بر یک اشتباه بزرگ است.ادامه مطلب...
89/3/22
11:54 ص
89/3/21
4:23 ع
نمی دانم بنویسم یا ننویسم؟! اصلا نوشتن فایده ای دارد یا نه؟!، یا چیزی مانده است که ننوشته باشند و نگفته باشند؟!، حالا اگر مثلا من منطقی ترین و مستدل ترین مطلب را در خصوص فتنه بنویسم فایده ای هم خواهد داشت یا نه؟! اصلا کسی مانده است که حقیقت را نفهمیده باشد؟! آیا کسی مانده است که در خود خواهی، قانون شکنی، غرور و لجاجت سران فتنه شک داشته باشد؟! آیا کسی مانده که نداند آمریکا، انگلیس و اسرائیل حامیان پرو پا قرص سران فتنه بودند؟! آیا کسی مانده که رابطه خط امام را با بیت آقای منتظری نتواند تشخیص دهد؟! و یا کسی مانده که اتحاد بر ایجاد ناامنی و فساد و تغییرات اساسی در حکومت را در پس تهمت تقلب به نظام ندیده باشد؟!
فکر نمی کنم دیگر کسی که قابلیت پذیرش منطق داشته باشد و با این همه منطق و دلیل توجیه نشده باشد! اما آنچیزی که شاید قابل بحث باشد و دارای فایده، تشریح ابعاد خیانتهای سران فتنه باشد. یکی از ابعاد این خیانت در اولین ماههای خیانت آشکار شد و آن، زمانی بود که تا 2-3 ماه قبلش، آمریکا و گروه 1+5 راضی شده بودند بدون پیش شرط با ایران به مذاکرده بپردازند، ولی با ارسال اولین پالسهایی که بعنوان شکاف عمیق در کشور از سوی سران فتنه ارسال شد، و همان شعار رأی من که به انگلیسی نوشته می شد، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، آمریکا و دیگر دشمنان قسم خورده انقلاب و امام دریافتند که باید با تشدید فشارهای سیاسی خارجی به دوستان داخلیشان که همان سران فتنه بودند، یاری رسانند. (مراجعه شود به http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=52420 )
به همین منظور قطار هسته ای ایران که در ریل آژانس قرار گرفته بود، دوباره به سمت شورای امنیت منحرف شد. این خیال خام که ایران تحت تأثیر فشارهای خارجی تسلیم می شود، قبلا با سیاست فعال خارجی ایران به هیچ ثمری نرسیده بود و حتی منجر به یارگیری های جدید ایران در جامعه بین المللی گردید. ترکیه و برزیل از دوستانی بودند که با وجود این فشارها به سمت ایران آمدند و دست یاری و دوستی دراز کردند. همت این دو کشور در ارائه راه دیپلماتیک برای مسئله هسته ای، آن هم راه حلی که قبلا مورد تایید آمریکا بود، به ایجاد یک تفاهمنامه و یک برد سیاسی برای ایران منجر شد و پس از جرزنی آمریکا و ارائه اسناد در این خصوص از سوی دو کشور برزیل و ترکیه، منجر به آبروریزی دیگری برای آمریکا شد. اینگونه بود که مسئله هسته ای که طی این سالها، به بزرگترین اسلحه برای مبارزه با ایران تبدیل شده بود، به یک سلاح بی اثر تبدیل شد و آمریکا در فرصت کمی که تا سالگرد فتنه ای که به لحاظ مالی، ارتباطی، ابزاری و حتی فکری، خود اقرار به حمایت کامل از آن داشت، دست به یک دوئل کشنده و یک ریسک خطرناک زد. آمریکا با ارائه قطعنامه ای برای تشدید تحریمها بر علیه ایران، مانند کودکی که تحمل باخت را ندارد بازی را به هم زد. این حرکت علی رغم اینکه کاملا قابل پیش بینی بود که منجر به اقدامات متقابل و البته کاملا قابل دفاع و منطقی از سوی ایران خواهد شد، به دو منظور در برنامه قرار گرفت: اول اینکه تسکینی کوتاه مدت بر باخت مفتضحانه دیپلماتیک آمریکا باشد و ثانیا اینکه یک سری فشارهای خارجی در سالگرد فتنه شاید نفسی مصنوعی در کام جسد فتنه باشد و شاید منجر به حیات مجدد وی گردد.
آنچه که در تحلیل این فشار سیاسی هم برای دشمنان و هم برای خودمان مثل روز روشن است، این که ایران تا کنون در برابر سخت ترین تحریم ها نیز از حقوق مسلم خود کوتاه نیامده است و نخواهد آمد و تجربه نشان داده است که اینگونه تحریمها مجموعه ای از پیامدها خواهد داشت:
1- ایران فورا در جبران تحریم ها با استفاده از توان و ابزارهای داخلی برنامه ریزی مشخص و موفقی را برای خنثی سازی تحریمها خواهد کرد.
2- ایران به ایجاد پلهای ارتباطی جدید برای شکستن تحریم روی خواهد آورد که با وجود مرزهای زیاد آبی و خاکی با تعداد زیادی از همسایگان مانند ترکیه و غیر همسایگانی چون کشورهای آمریکای لاتین، برآورده کردن این مسئله از گذشته سهل الوصول تر خواهد شد.
3- قرار دادها و معاملاتی که به مثابه امتیازهای اقتصادی و در ازای دریافت امتیازهای سیاسی به برخی کشورها مانند چین داده شد بود، کان لم یکن تلقی شده و با کاهش واردات از چین بخش قابل توجهی از ضررهای اقتصادی تحریم جبران خواهد شد.
4- با گذشت زمان و برآورده شدن نیازهای هسته ای ایران در اثر خودکفایی در این بخش، شکست سیاستهای دشمنان، آشکار و پیروزی ملت ایران و حفظ استقلال و آزادگی کشور در حافظه تاریخی این کشور ماندگار خواهد شد.
5- این مسئله که ایران علی رغم تمام همکاری های قانونی و فراتر از قانون، همچنان مورد غضب استکبار است، نشانی از محق بودن ایران در عدم اعتماد به کشورهای استعمارگر است. این محق بودن از چشم ملتها و دولتهای مستقل و یا تحت فشار استعمارگران مطمئنا مخفی نخواهد ماند و در ایجاد جنبش ضد استعماری و تعریف یک نظم عادلانه جهانی که از اول انقلاب کلید زده شده و تا کنون به موفقیتهایی نیز رسیده، نقش مثبت در پذیرش حقانیت ایران و ظلم استعماگران و نهادهای تحت فرمان آنان خواهد بود.
6- مطمئنا در حال حاضر بزرگترین نیت استعمارگران از این فشارهای خارجی حمایت از فتنه گران است، چرا که این سیاستها هیچ موفقیتی در تسلیم ایران و یا عزلت آن نداشته و ندارد. اما همین حامیان شیطانی آنچنان حمایت خود را از فتنه گران عیان کرده اند و از سویی آنچنان فتنه گران از مرز بندی با این شیاطین واهمه دارند که خود به خود، موجبات نفرت بیشتر ملت ایران را از فتنه گران و استعمارگران فراهم آورده اند.
7- فتنه گران که مدام از توهم توطئه نالیدند و مسئولان نظام را به سخره گرفته بودند، به اقرار به یکی از این دو مجبور خواهند بود: اول اینکه قبول کنند که جاهل بودند و نمی فهمیدند و دوم اینکه خود توهم توطئه، توطئه ای بود از سوی این سران فتنه.
8- تحریمها موجب خواهند شد تا سال همت و کار مضاعف عینیت بیشتری یابد و همگان بر کوشش خود بیشتر اهتمام ورزند. تو گویی که رهبرمان می دانستند که امسال لازم است کمرهمت را محکم تر ببندیم تا تحریم ها را جبران نماییم و اینجاست که حقیر پیشنهاد می کنم در همین امسال، قضای آداب اصلاح الگوی مصرف را که پارسال تحت الشعاع فتنه قرار گرفت بجای آوریم و این تحریم را چون گذشته به برگ برنده ای دیگر تبدیل نماییم.
یادمان باشد که اولا خداوند راهی برای پیروزی کفر بر اسلام قرار نداده است و ثاینا اینکه مومنان مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح می دهند، چه رسد به اینکه در دوراهی تحمل فشارهای اقتصادی و ذلت پذیری قرار داشته باشند.
89/3/20
8:37 ص
تحلیل وضعیت حقوق و دستمزدهای کارمندان و کارگران با توجه به مباحثی که در این زمینه بین کارمندان و کارگران مطرح می شود، ضروری به نظر می رسد. در طول 4-5 ساله دولت های آقای احمدی نژاد، در بخش حقوق و دستمزدهای کارمندان، نارضایتی هایی برای کارمندان بخصوص کارمندان رده بالای دولتی ایجاد شده است که واکاوی آن مورد غفلت رسانه ها وارد شده است.ادامه مطلب...
89/3/19
10:5 ص
تقسیم بندی جبهه سیاسی کشور به دو جناح سیاسی کشور با عناوین موافقین دولت و مخالفین دولت در مقاله ای در سایت خبرآنلاین با عنوان نقش دو جناح سیاسی در آینده کشور http://khabaronline.ir/news-67290.aspx، ابتدا این نظر را در ذهن تداعی می کند که همه مخالفان دولت در یک باشگاه توپ می زنند و در رقابت با موافقان دولت نیز بسیار جدی هستند آنجا که در همان مقاله ادامه فعالیت طرفداران دولت را زمینه ساز حیات سیاسی اصلاح طلبان معتدل و بستری برای برنامه ریزی های بلند مدت برای آنان می داند. نمی دانم اینکه گروه سیاسی حاکم بر کشور عرصه را حتی برای مخالفان خود باز می گذارد، می تواند نکته ای منفی تلقی شود؟! یا نه! نکته ای مثبت است و دیگر اینکه آیا اگر گروه های بازنده سیاسی که از کارگزاران تا اصولگرایان سنتی را شامل می شود، تنها بر سر مخالفت با دولت یک جناح تشکیل دهند و مدام از یکدیگر حمایت کنند، و خودشان هم بر این تقسیم بندی اقرار داشته باشند، می تواند نقطه مثبتی تلقی شود و یا نشانه ای از این است که تمام اصول مبنایی آنها با حضور احمدی نژاد در صحنه سیاسی کشور به گوشه ای پرت شده اند و در واقع آنچیزی که مورد انتقاد همه این جناحهای مخالف احمدی نژاد است، همان بهم خوردن قاعده بازی است.
غزل شاهد این تفسیر از جناح بندی سیاسی کشور، آن مطلب است که همان سایت، با هدف تطهیر آقای علی مطهری، تکذیبیه ای کذب از قول ایشان درج می کنند با این عنوان که "کاسه های داغ تر از آش بدانند که رهبر گرانقدرمان از افراد متملق و چاپلوس بیزارند" http://khabaronline.ir/news-67256.aspx و البته سایت دیگر منتسب به آقای محسن رضایی نیز با همین مضمون تیتر می زند: http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=102903 . در پاسخ به عنوان این مقالات که بیت الغزل تمام متن بی فایده ایشان است باید بگویم که آری در بحث ولایت پذیری کاسه باید از آش داغ تر باشد. همانطور که حضرت فاطمه علیها سلام در احقاق حق ولایت امیرالمومنین از ایشان فعالتر بود، همانطور که نظر حضرت علی (ع) این بود که مومنان باید به در کوی ولی بروند، همانطور که شهدای انقلاب کوچکترین توهین را به حضرت امام تحمل نمی کردند ولی حضرت امام خمینی با سعه صدر تحمل می فرمودند. آری آنان که صحابه رسول خدا را در مقاله خود مورد شبیه سازی با عصر حاضر می نمایند، بدانند که همانطور که صحابه پیامبر و امام خمینی در معرض لغزش و خطا بودند و هستند، فرزندان و آقازادگانشان به مراتب احتمال سقوط شان بیشتر است، به خصوص آنگاه که مجموعه ای از آقازادگان و دامادها و برادرهایشان که از مقام های عالی بزرگان انقلاب چون استاد مطهری، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و پس از آنان فرزندان بزرگان در قید حیات که کمتر از خیل قبلی نیستند بر سر رقابت با جناح که چه عرض کنم، بر کینه توزی با فردی آنچنان به توافق برسند که تمام اختلافات بنیادی خود را در اصول اعتقادی کنار بگذارند.
جالب این است که این جدا افتادگی اصولگرایان و نزدیکی آنان به کارگزاران و اصلاح طلبان که در تحلیل قبلی از سوی سایت خبرآنلاین ارائه گردیده است، در متن نوشته ای دیگر با عنوان "ماموریت تازه ثمره هاشمی به روایت روزنامه تهران امروز" http://khabaronline.ir/news-67322.aspx خود احمدی نژاد را متهم به عبور از اصولگرایان می کند، در صورتیکه از بدو ورود آقای احمدی نژاد، اصولگرایان سنتی هرگز با او نبودند و خود را رقیب وی دانستند، چه رسد به اینکه حالا دنبال مقصر برای دور شدن این دوخط از یکدیگر می گردند.
از دیگر وابستگان به آن جناح مخالف دولت، آقای احمد توکلی صاحب سایت الف است که در همین اوضاع با مقاله ای آتشین http://alef.ir/1388/content/view/74462 این بار نه تنها مخالفت خود را با دولت فریاد می زند، بلکه تمام حامیانش را حتی اگر دفاعی حقی از دولت کرده باشند به موضع اتهام انداخته و در تایید اظهارات آقای علی مطهری، هر چه دلش تنگش خواسته از زبان این و آن بلغور کرده است، مطالب این مقاله آنقدر سخیف است که ارزش بحث ندارد و برگرفته از همان کینه ای است که انسان را کور و کر می کند ولی این مطلب را می رساند که چشم پوشی و تعارض بر بخشی از حق می تواند یک بیماری پیشرفته را در انسان بروز دهد تا طبق روال گذشته همان فردی که در نقد و انتقاد مسلسلی را به صورت رگبار به همه طرف شلیک می کرد، این بار رهبر و دولت و ملت را با هم مورد هدف قرار دهد.
آنجا که آقازادگان و دامادها و برادرهای بزرگان از جمله علی لاریجانی، علی مطهری، علی رضا بهشتی، سید حسن خمینی، هادی خامنه ای، محمد جواد باهنر، مهدی هاشمی، فائزه هاشمی و ... همگی بر تعارض با احمدی نژاد تفاهم دارند، و در همین جا کسانی نیز حضور دارند که آقازاده نیستند ولی خود را آقازاده های معنوی بزرگانی مانند حضرت امام می دانند که آقان کروبی و موسوی نیز از آن خیلند که جایگاه خود را صرفا در انتساب به حضرت امام جستجو می کردند. باید گفت که انحراف در منتسبین فامیلی انقلاب بسیار زیادند و مثالهایش نیز شخصیتهایی مانند سید حسین خمینی و هادی خامنه ای. انحراف در منتسبین فکری یا به قول علی مطهری، صحابه ای نیز نظیر شیخ منتظری نیز کم نیستند.
انحراف از قول و فعل آنگاه در آقازادگان پیش می آید که خود را بزرگتر از آقاهای خود می دانند و برای عبور از سایه آنان مجبور به اظهار فضل و عمل می شوند، آنچنان که از بزرگان خود نیز می گذرند و یا اعمال و گفتارهای مبنایی و فکری آنان را نیز محدود به همان زمان می نمایند.
من اینکه جناحهای سیاسی کشور در دو جناح سیاسی در کشور صرفا با تعریف موافقان و مخالفان خلاصه شده باشند نمی پسندم، چرا که مخالفت با دولت برآمده از رای مردم و مورد حمایت رهبری در زمینه های مختلف و مهم، نباید موضوع اتحادی همه جانبه بین کسانی گردد که هر از چند گاهی در آزمونهای ولایت پذیری به زیر آب رفته و چند قلپ آب خورده و بعضا بالا آمده و بعضا هم همان زیر مانده و دائم الزیر آبی می شوند. باید آنان که چون علی مطهری، علی لاریجانی و ... هر از چند گاهی چند قلپ آب خورده اند بدانند که بعد از چند بار، دیگر سنگین شده و بالا نخواهند آمد و آنجاست که انسان ساده لوح، عنود و لجوج خود را در کنار کینه توزان سهم خواه همسنگر خواهد دید.
جالب تر اینکه تعداد زیادی از این متحدان مخالف آقای احمدی نژاد دارای سنگر های مهمی بوده و از هر گونه بکارگیری آتش های سنگین و سبک ترسی ندارند.
آنچه که در این تقسیم بندی جناحها به دو گروه دوست احمدی نژاد و دشمن احمدی نژاد قابل احراز است، جاذبه و دافعه قدرتمند آقای احمدی نژاد است که تحلیل نقاط مثبت وی که موجب جاذبه 24 میلیونی گردید و نکاتی که موجب برائت بسیاری از دشمنان خارجی و داخلی انقلاب و بسیاری از مرفهین بی درد از وی گردیده، برای رقبای وی بسیار مفیدتر از اینگونه تحلیلهای کلی خواهد بود. البته نباید در تحلیل جاذبه و دافعه آقای احمدی نژاد افراط کرد، چرا که مطمئنا برخی به دنبال منافع شخصی خود و به قصد شوم به ایشان و دوستان وی نزدیک گردیده و می گردند که البته تعدادی از آنان مانند آقایان پورمحمدی و دانش جعفری که خوش رقصی شان در سیاه نمایی های قبل از انتخابات آشکار گردید، با تیز بینی ایشان کنار گذاشته می شوند و برخی نیز هنوز مشغول فعالیتند و چه بسا کسانی که انسانهای خوبی هستند و تحت تاثیر تبلیغات و تخریبات و یا نارضایتی های شخصی- شغلی و یا برخی نقاط ضعف رییس جمهور و دولت با ایشان میانه خوبی ندارند.