لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

91/12/22
3:47 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

با شدت یافتن شعارهای بهاری در دولت و با پررنگ تر شدن حضور مشایی و تشدید حمایت ها و تقدیرهایی که از مشایی در حال صورت گرفتن است، می توان میزان صحت و صداقت این ادعای آقایان احمدی نژاد و مشایی در خصوص غیرانتخاباتی بودن فعالیت هایشان را دریافت.

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/11/23/274095_772.jpg

اکنون و در چند ماه آخر ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، در حالی که مشکلات اقتصادی و مدیریتی کشور (بحث ارز، تورم، خودرو و...) به خوبی پیگیری و رفع و رجوع نمی شوند و در حالی که دولت نمی تواند حقوق و دستمزد عادی کارمندانش را نیز به طور منظم پرداخت نماید، س‍‍‍‍‍‍‍ؤال این است که: چگونه می توان برگزاری "همایش های پرهزینه و کم اهمیت و با کارکرد پررنگ تبلیغاتی" و اصرار به "استخدام های چند صدهزار نفری کارمند"  و حرف های شعاری مثل "پراید کیلویی چند؟" و یا "پول ریختن در جیب مردم" و ... را انتخاباتی ندانست؟ !!!

این که می گویند زنده باد بهار و بعد می گویند ظهور امام زمان هم بهار است و بعدهم تأکید می کنند که مشایی بهاری است، همه ریشه در انحرافات عمیق و عقیدتی رییس جمهور و مشایی دارد که همچنان معلوم نیست به کدام حجت به خودشان اجازه می دهند افتخار سرباز مهدی (ع) بودن را برای هرکسی که می خواهند از مشایی تا چاوز هزینه کنند؟! با این وضعیت گمان می کنم دولت رأساً قصد دارد برای 313 نفر یار امام زمان حکم مأموریت صادر نماید. گویا تعریف رییس جمهور از بهار و حضرت مهدی و مدیریت مستقیم امام زمان و هاله ی نور و معرفی یاران قطعی امام زمان همچنان در حال گسترش است و با این وضع،‌ به نظر می رسد بهار این انحراف نیز به زودی و در چند ماه آینده به خزان و مرگ زمستانی و رسوایی بنشیند.

http://www.up3.98ia.com/images/jriiibup2yge3dh3vo.jpg

در حالی که آقای احمدی نژاد از نظر نامساعدِ چندسال پیش رهبری برای معاونت اولی مشایی مطلع است و این که می داند شورای نگهبان نیز این مرد حاشیه ساز، حراف و به لحاظ فکری منحرف و پرمدعا را تأیید نخواهد کرد، می توان از تکرار شعار انتخابات آزاد در سخنان احمدی نژاد و تقدیر و حتی ستایش های وقت و بی وقت از مشایی و پررنگ شدن حضور وی در همه جا، دریافت که آقای احمدی نژاد به این راحتی نمی تواند از خیر ریاست جمهوری مشایی بگذرد و در واقع او همچنان در حال فشار و چانه زنی برای حضور مشایی است؛‌ فقط امیدوارم آقای احمدی نژاد خط قرمزی برای چانه زنی هایش قائل شده باشد و حرمت خودش را حفظ نماید و گرنه ایشان باید خوب بداند که نه این ملت در حراست از انقلاب و نظام و رهبری با کسی شوخی دارد، نه شورای نگهبان مجاز به تسامح است و نه مقام معظم رهبری به کسی باج می دهد، البته بسیار بعید می دانم کسی که تکالیف خود را مستقیماً از منبع وحی و عصمت می پندارد جز همان توهمات خویش خط قرمز دیگری داشته باشد.

برچسب مرتبط: انحراف    انتخابات آزاد    احمدی نژاد     مشایی

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

91/12/22
8:53 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

روز بد نبینید، چند روزی گرفتار بیمارستان بودیم و از سنوگرافی و رادیولوژی و آزمایشگاه، میهمان بیمارستان های دولتی و تأمین اجتماعی بودیم. بازهم خدا پدرومادر بیمارستان های تأمین اجتماعی را بیامرزد، به اندازه امکاناتی که دارند لااقل خدمات به مردم می دهند، اما امان از بیمارستان های دولتی! یا به قول خودشان بیمارستانی های آموزشی و پژوهشی!! چند تا دانشجو را گذاشته اند بی سروصاحب آنجا و جان و سلامتی مردم را می دهند دستشان. آنها هم اهداف آموزشی و پژوهشی بیمارستان را با جان مردمی که پولشان به بیمارستان های خصوصی نمی رسد محقق می کنند.

شاید باورتان نمی شود در بیمارستان پورسینای رشت که قبلاً‌ تندیس برترین بیمارستان کشور را کسب نموده است!!!! در ساعت 2 صبح، یک سنوگرافی ساده برای یک مریض خیلی بدحال را یک دانشجو 2 ساعت طول داده باشد! ولی حقیقت دارد و در انتها نیز زحمت کشیدند و مزاحم رزیدنت شان شدند تا او ظرف ربع ساعت، فرق چپ و راست بیمار را به دانشجوی تحت آموزش و پژوهش بیاموزد!!!! و بیمار بیچاره!!!! بر وزیر و به زیر و به بلای وزیر و رییس بیمارستان را در دل لعن و نفرین کند.

جالب است که سیستم درمانی دولتی ما ابتدا با به خطر انداختن جان مردم، پزشک تربیت می کند و در همین مدت آموزشی چه بسا در گرفتن جان چند بیمار هم نقش ایفا کرده و همین پزشک که کارش را یادگرفت به همین مردم بیچاره رحم نمی کند و با زیرمیزی و رومیزی حال بیماران را جا می آورد. اصلاً‌ نمی خواهم به همه پزشکان توهین کرده باشم، چون خودم پزشکان باوجدانی را دیده ام که چگونه برای بیماران خود از جان مایه می گذارند اما متأسفانه اکثریت جامعه ی پزشکان ما برخلاف قسمشان،‌ عمل می کنند و پزشکی را صرفاً ممری برای کسب مال حرام و حلال می پندارند.

بخش زیادی از مشکل تقصیر این بیمه های تکمیلی است، بیمه هایی که نمی گذارد پای مدیران و مسئولان مملکتی به بیمارستان های دولتی باز شود تا بفهمند درد مردم متوسط به پایین را. مدیران ما را می برند و در اتاق انفرادی می گذارند و بیمارستان را قرق می کنند تا مدیر مربوطه هرچه زودتر به حیات عادی مدیریدیت کشور بپردازد.

چند توصیه به وزارت محترم درمان:

اولاً- که بیمارستان دولتی را از آموزشی و پژوهشی بودن بیرون آورند و فکر دیگری برای آموزش بزرگوارن بنمایند، باور کنید مردم موش آزمایشگاهی نیستند.

ثانیاً- من باب درمان برخی بیماری های کوچک و غیرخطرناک خودشان و خانواده شان هم که شده، ناشناس به بیمارستان های دولتی سری بزنند،‌ اگر دل همین حد را هم ندارند، لااقل برای عیادت از نمونه های آموزشی و پژوهشی، این بیمارستان ها را مشرف سازند.

ثالثاً- نظارت بر بیمارستان های دولتی را افزایش دهند تا جولانگه افراد بی مسئولیت نگردد، اینگونه نشود که نوکر ما نوکری و اون یکی هم نوکری و  همینطوری تا آخرش به جای پزشک متخصص یک دانشجوی پرستاری برسد به مردم.

رابعاً- به مردمی که به بیمارستان های دولتی مراجعه می کنند به چشم خانواده شان یا لااقل نوکرانِ خانه زادِ خانواده شان نگاه کنند،‌ تا شاید کمی دلشان به حال این مردم بسوزد و کمتر دل مردم را بسوزانند.

خامساً- در کنار این آموزش هایی که برای تعلیم پزشکان به ایشان داده می شود تا بتوانند بعداً در بیمارستان های خصوصی به متمولین و به  جیب مبارک خودشان بهتر خدمت کنند، کمی بیشتر از اخلاق غیرحرفه ای بیاموزند همان اخلاق که می گوید هرکسی باید مسئولیت کاری را که برعهده می گیرد بپذیرد، اخلاق حرفه ای بخورد در سر ما مردم.

مردم عزیز، گویا گوش شنوایی اینجانیست، بیایید برای فقرای کشورمان گریه کنیم که ناچارند فرزندشان را در مدارس دولتی 40-50 دانش آموزه ثبت نام کنند و بیمارانشان را در بیمارستان های آموزشی و پژوهشی به لقاء ملک مقرب موت برسانند و خانواده شان را در ماشین های پکیدنی به فیض دود و دره برسانند،‌ بعد از گریه هم کمی سینه بزنید و شوربگیرید و التماس دعا. اگر اشکتان در نمی آید به چشم انداز بیمارستان آموزشی درمانی که از سایت بیمارستان برداشتم توجه بفرمایید و این نکته که ارتقای کیفیت آموزشی با ابتکار و نوآوری به دست می آید و ارتقای کیفیت درمانی با کارهایی که در آنها از روش های تعریف شده، امتحان پس داده و علمی و پرهیز از آزمون و خطا محقق می شود، تناقضاتی که به راحتی در کنار هم گنجانده شده اند در حالی که نظم و انظباتی نیز برای تعادل نسبی این تناقضات کارسازی نشده است،‌ هرچند که تعریف شده است:
بیانیه نهایی چشم انداز بیمارستان پورسینای رشت
پورسینا سرآمد مراکز ترومای کشور ، در درمان ،آموزش و پژوهش تا سال 1395 .
ارزش ها : احترام به حقوق بیماران و سایر ذینفعان  - ارتقاء  ایمنی بیمار – نظم و انضباط و نوآوری و یادگیری .
ماموریت : ماموریت ما به عنوان یک مرکز تخصصی تروما، ارائه مطلوب ترین خدمات آموزشی درمانی و پژوهشی در سطح کشور و کسب رضایت ذینفعان از طریق ارتقای مستمر کیفیت می باشد .

و من مانده ام که بیمارستان برتر که چنین باشد، بیمارستان های دیگر دولتی به چه وضعند!!!!

برچسب مرتبط: پزشک

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

91/12/20
10:47 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

باتوجه به این که بحث حضور احمدی نژاد در ونزوئلا و تسلیت وی به مادر آقای چاوز دامنه های جدیدی پیدا کرده است، این مطلب در تکمیل بحث قبلی با چهار تکمله تقدیم می گردد:

تکمیلی 1: با انتشار فیلمی که مربوط به صحنه ی دیگر مواجهه آقای احمدی نژاد و مادر چاوز است، در حالی که آقای احمدی نژاد در کنار آقای میرتاج الدینی دست بر شانه ی مادر چاوز می گذارد، نمی توان ادعا کرد که ایشان در تماس فیزیکی با ایشان هیچ اراده ای نداشته است، هر چند این تماس از روی لباس صورت گرفته است و ایشان نیز سن و سالی از ایشان گذشته است، اما هیچ نیازی به چنین تماسی آن هم در قامت رییس جمهور ایران اسلامی وجود نداشت.

http://qudsonline.ir/Images/News/Smal_Pic/19-12-1391/IMAGE634984495473914180.jpg

تکمیلی 2: با توجه به تصاویر فتوشاپی که برخی احتمالاً دوستان دولت به سرعت منتشر کردند و با تصویر زیر یک هم آغوشی ساختگی برای احمدی نژاد و البرادعی ساختند تا تصویر زیر را تکذیب نمایند، می توان گفت که ایشان برای سرپوش گذاشتن بر یک اشتباه، به گناه دروغ و سندسازی روی آورده اند که اصلاً قابل توجیه نیست و این که بالاخره می توان فهمید که برخی طرفداران دولت، خواب نیستند بلکه خودشان را نه تنها به خواب زده اند بلکه سایرین را نیز خواب می خواهند.

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/91-12/20/IMG13550797.jpg

تکمیلی 3: با توجه به مقایسه هایی که برخی حامیان اصلاحات بین این جریان و دست دادن آقای خاتمی با یک خانم جوان و بدپوشش و خوش وبش با او انجام دادند، ضمن محکوم کردن صحنه ای که رییس جمهور دستش را بر شانه ی خانم چاوز می گذارد، اما باید توجه داشت که مسن بودن خانم چاوز و شرایط سوگواری ایشان و تماس از روی لباس متفاوت است با دست  دادن بدون حائل با یک زن جوان بدپوشش می دانم

http://noorportal.net/uploads/News/gozaresh%20tasviri/1391/12/1391-12-19-03/15.jpg

تکمیلی 4: با توجه به این که برخی رسانه های بیگانه و بعضاً حامیان داخلی ایشان، یک سفر استانی را که یک نوجوان در آغوش احمدی نژاد بود را به جای هم آغوشی احمدی نژاد و دختر چاوز جازدند، می توان فهمید که ایشان نیز بدون این که خودشان پایبند به اصول اولیه انسانی باشند دست به تهمت و دروغ زده و در این آزمون نیز، مثل همیشه بازنده بودند.

مطالب مرتبط:
بی انصافی و جوزدگی در جریان چاوز
کلامی در مورد چاوز و پیام رییس جمهور

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

91/12/19
11:54 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

حدود یکسال پیش مطلبی نگاشته بودم با عنوان "لزوم دقت در پاسخگویی به سخنان از جنس مشایی" و در آن بر لزوم دقت در پاسخگویی به برخی سخنان اشتباه و انحرافی تأکید کرده بودم و امروز می بینم دوباره همان اشتباهاتی که در آن هنگام در مورد سخنان احمدی نژاد در مورد فردوسی از سوی برخی بزرگان رخ داده بود، دوباره در حال تکرار است.

برخی بزرگان در انتقاد از کلام رییس جمهور در مورد چاوز از دایره ی انصاف خارج می شوند و برخی دیگر نیز حرف هایی می زنند که بعداً برای دفاع از حرف های گذشته شان دچار زحمت خواهند شد.

همانطوری که کلام مطمئن رییس جمهور در مورد این که چاوز جزء یاران امام زمان (عج) غیرمسئولانه بود، کلام برخی دیگر که برای رد سخن رییس جمهور نسبت به چاوز به بی انصافی دچار می شوند نیز اشتباه است. همین چاوز که برخی از علما و بزرگان، ایمان و اعتقادات وی را زیر سوال برده اند در کلیپی که منتشر شده است نسبت به امام زمان (عج) و حضرت عیسی و مفهوم ظهور از خیلی از مسلمانان و شیعیان شناسنامه ای نیز با احساس تر و با یقین بیشتری صحبت می کند.

همان طوری که با اطمینان، فردی را از یاران امام زمان (عج) و رجعت کنندگان معرفی کردن اشتباه است، با اطمینان رد کردن ایشان نیز می تواند اشتباه باشد و البته حقیر اشتباه اول را که با حسن ظن نسبت به یکی از دوستداران امام زمان (عج) جاری شده است را نسبت به اشتباه برخی که با  سوءظن همراه است قابل بخشش تر می دانم و تازه این که همین فرد، غیر از این که محب امام زمان (عج) است، فردیست که در برابر قدرت های استکباری در کنار ایران عزیز از کشورهای مستضعفی همچون فلسطین دفاع کرده است.

در پایان برای این که سوءتفاهمی ایجاد نشود عرض می کنم که اگر چه داشتن حب اهل بیت و آرزوی فرج بسیار زیبا و قابل تحسین است اما به تنهایی نمی تواند تضمین کننده و کارگشای کسی باشد بلکه محبت با معرفت و عمل است که موجب هدایت و کمال و نجات می گردد و حقیر نیز بکار بردن جملاتی را که به نوعی می خواهند اطلاع از غیب را نشان دهند را اشتباه می دانم.

بحث دیگری که هم اکنون در صدر خبرگزاری ها وجود دارد ماجرای ابراز احساسات مادر چاوز نسبت به احمدی نژاد است که برخی عجولانه تصاویر منتشر شده را تکذیب کردند ولی به نظر من تصاویر مربوطه واقعی هستند و اشتباه چندانی هم از طرف رییس جمهور صورت نگرفته است. آقای احمدی نژاد طبق عرف معمول دستانش را به اینصورت گرفته تا هم ادای احترام کند و هم از دست دادن با مادر چاوز شانه خالی کندف ولی گویا مادر چاوز که یقیناً پیرتر از حدی است که حجاب و شاید هم تماس با وی مشمول سختگیری شرعی باشد، نتوانسته جلوی احساسات مادرانه و داغدارش را بگیرد و دستان به هم بسته ی احمدی نژاد را در دست گرفته است.

تکمیلی: با توجه به تصاویر و کلیپ ها و مطالبی که بعد از این مقاله منتشر گردید خواهش می کنم حتماً به لینک زیر مراجعه نمایید: اصلاحیه و تکمیلی درباره تصاویر جنجالی

این مطلب در خاکریز فرهنگی خیبری ها منتشر گردید.

مطلب مرتبط:کلامی در مورد چاوز و پیام رییس جمهور

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/18
11:23 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

برنامه ی این هفته ی امروز دیروز فردا با حضور حجت الاسلام و المسلمین مرتضی آقا تهرانی دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی و  آقای حبیب الله عسگراولادی دبیر حزب مؤتلفه با موضوع نقش جریانهای سیاسی انقلاب اسلامی حول محور اخلاق برگزار شد که در مطلب زیر پس از ارائه ی مقدمه ای کوتاه از حضور و نقش جبهه پایداری،  تحلیل خود را در خصوص گفتمان رایج بین این جبهه و گروههای اصولگرای سنتی و مسائل حاشیه ای آنها تقدیم می نمایم:

http://www.khabaronline.ir/Images/News/Smal_Pic/17-12-1391/IMAGE634982972738811572.jpg

از آن گاه که گفتمان انقلابی و ولایی احمدی نژاد در کشور مطرح شد، افرادی که در ذهن خود، اصالت های انقلاب را جستجو می کردند، ناگهان گوششان تیز شد و پشت به پشت احمدی نژاد ایستادند و شمشیر زدند. برخی از این افراد حدشان بالاتر از حمایت از احمدی نژاد بود، بلکه ایشان در شکل گیری یک شخصیت انقلابی اصیل در احمدی نژاد نقش مستقیم داشتند به حدی که پس از به قدرت رسیدن احمدی نژاد، حتی با درس اخلاق و توصیه های دوستانه، ایشان و اعضای کابینه شان را در حرکت در همان گفتمان  جبهه ی پایداری انقلاب اسلامی ترغیب می کردند که بزرگترین این بزرگواران استاد مصباح و شاگردان شریف ایشان مانند حاج آقا مرتضی آقا تهرانی بودند؛ ارادت آقای احمدی نژاد نسبت به استاد مصباح در حدی بود که حتی براساس شنیده های متواتر و تکذیب نشده، آقای احمدی نژاد، ابتدا نامزدی انتخابات ریاست جمهوری را به استاد مصباح پیشنهاد کردند که استاد مصباح مثل همیشه حضور مستقیم در عرصه ی سیاست را مورد استقبال قرار ندادند.

در هر صورت به دلایل و حجت هایی که هنوز به صورت دقیق مشخص نیست، راه آقای احمدی نژاد از کسانی که به خاطر گفتمان ولایی و انقلابی آقای احمدی نژاد با ایشان همراهی می کردند، جدا شد، به نحوی که علی رغم تمام تلاشهای به عمل آمده، ولی به دلیل همان حجت های ناشناخته که عرض کردم، احمدی نژاد قدم به قدم بر جداشدن از صراط قبلی خویش اصرار ورزید.

در مرحله ای که جداشدن راه احمدی نژاد و گفتمانی که ابتدا به آن پایبند بود مسجل شد، طرفداران قدیمی و مؤثر وی، زیر پرچم استاد مصباح جمع شدند و ایشان را به عنوان پدر معنوی همان تفکر گفتمانی اصیل و مقید به انقلابی گری و ولایت مداری معرفی نمودند تا گفتمان احیا شده ی انقلابی حین تغییرات احمدی نژاد، زیر خروارها، تفکرات انحرافی در باب مهدویت و ملی گرایی دفن نشود.

اکنون بیش از یکسال از تأسیس جبهه ی پایداری می گذرد و این جبهه با مواضع صریحی که در برابر فتنه گران، ساکتین فتنه و جریان های انحرافی داشته است از یک سو با اقبال عمومی مردم مواجه شده است و از یک سو با حسادت و خصومت جریانهای سه گانه ی فتنه گران، ساکتین و منحرفین مواجه شده است و هریک از راهی به تضعیف این جبهه می کوشند.

تقابل جریان فتنه و جبهه پایداری، از دوران اصلاحات و با پدر معنوی این جریان یعنی استاد مصباح شروع شده بود و قدمتی به تاریخ فتنه گری های این جریان از آن دوره دارد، یقیناً مجاهدات مظلومانه ی استاد مصباح که تهمت های بی امان روزنامه های زنجیره ای را یک تنه تحمل می کرد، در شناخت و بی اقبالی به جریان اصلاحات و فروکش کردن سریع فتنه نقش به سزایی داشت.

از آنجا که تشکیل جبهه پایداری به نوعی مقابله با انحرافاتی بود که احمدی نژاد را تعقیب می کرد، تقابل این جریان نیز با جبهه پایداری از واضحات است. موضع گیری صریح جبهه پایداری ها در جریان فتنه، تنها به فتنه گران محدود نمی شد بلکه در همان هنگام نیز برخی جریان های سنتی را که سال ها لقب اصولگرایی را به یدک می کشیدند را به چالش می کشید، با این اوصاف می توان گفت که اگر جریان های انحرافی و ساکتین فتنه وجود نمی داشتند و یا به صلابت در برابر فتنه 88 می ایستادند، چه بسا هرگز جبهه ای به نام پایداری نیز متولد نمی شد تا نظام را در برابر امثال آن فتنه حفظ نماید و اینک که جبهه پایداری با این شأن نزول پا به میدان گذاشته است، نمی توان توقع داشت که باهمان گروه ها متحد شود.

اصولگرایان سنتی که در فتنه­ ی 88 سکوت اختیار کردند و یا اکنون که از گناه فتنه گران می کاهند و ایشان را مفتون می نامند، از روش های ناجوانمردانه ای برای تضعیف جبهه پایداری استفاده کردند و می کنند، تا مدتی پیش همین جریان اصولگرایان سنتی، جبهه پایداری را هم پیمان با جریان انحرافی معرفی کردند و یا تهمت زدند که برخی از اعضای این جبهه خودشان نمایندگان جبهه انحرافی هستند، اما این تهمت ها کارگر نیفتاد و محبوبیت این جبهه روز افزون شد. اما جریان اصولگرایان سنتی در ادامه ی خصومت ورزی های خود، خواست از محبوبیت جریان انحرافی سوءاستفاده کند و در انتخابات مجلس و اکنون نیز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سعی دارد با روشی غیرمسالمت آمیز جبهه پایداری را مجبور به ائتلاف نماید تا اگر جبهه پایداری با ائتلاف مخالفت کرد به او تهمت تفرقه افکنی افکند و اگر به پیشنهادِ ائتلاف جواب مثبت داد، این جریان اصیل را در خود هضم کند.

اصولگرایان سنتی آنچنان در برابر جبهه پایداری قافیه را باخته اند که حتی برای جلب توجه طرفداران جریان فتنه حاضر شدند که بساط تطهیر ایشان را از گناه فتنه گری به خطای مفتون شدن برپا کنند. اصولگرایان سنتی حاضرشده اند تا برای به زمین زدن جبهه پایداری حتی به حمایت فتنه گران نیز نظر بدارند. راهبرد دیگر اصولگرایان سنتی این است که جبهه پایداری را متهم به تفرقه افکنی و سوءاستفاده از ولایت نمایند تا آن حد که علناً جبهه پایداری ها را خطاب قرار داده و می گویند که اگر وحدت نکنید مطیع هوای نفس هستید و این که شعار ولایت مداری تان نیز از نفسانیات و برای رسیدن به مقاصدتان است، این قدر بی پرده تهمت می زنند که فراموش کرده اند جبهه پایداری ها در اوج فتنه که رهبر به دنبال عمار می گشت، عَلم روشنگری و ولایت مداری را بدون هرگونه مصلحت سنجی سرپا نگاه دارند، این حامیان ساکتان فتنه و تطهیرکنندگان فتنه گران، فراموش کرده اند که چگونه رفقایشان بین ولایت مداری و فتنه گری، خموش و بی تحرک کمین کردند تا بهترین انتخاب را با تشخیص جهت باد داشته باشند. چقدر بی پرده اند که ولایت مدارترین جریان موجود را به سوءاستفاده از ولایت و اطاعت از هوای نفس متهم می کنند تا برای ساکتین و فتنه گران  قبای اخلاص و خیرخواهی بدوزند و این که همه ی این تهمت ها و خصومت ها را در برنامه ای که موضوعش نقش جریان های سیاسی حول محور اخلاق است به رقیب وارد نمایند.

این مطلب در عمارنامه منتشر گردیده است.

برچسب مرتبط: جبهه پایداری

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

91/12/18
11:7 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

چاوز بین سیاستمداران روز دنیا انسان کوچکی نبود، او نیز از کسانی بود که در برابر استکبار ایستاد و در تقویت جبهه ی ضداستکباری نقش مهمی ایفا نمود. چاوز سخنانی نیز در مورد منجی و اعتقادش به ظهور داشت، حقیقتاً به شخصه چاوز را دوست می داشتم چرا که هم دوست ما بود و هم دشمن دشمن ما و با این همه خصومت های رسانه های غربی و آمریکایی علیه او، همچنان در میان ملت خویش از محبوبیت زیادی برخوردار بود. چنین شخصیتی به عنوان رییس جمهور یکی از کشورهای همسایه امریکا، آن چنان برای استکبار دردسر سازبود که بعید نیست از روشهای ناجوانمردانه ای مانند ترور نیز برای حذف وی استفاده کرده باشند.
http://www.rasanews.ir/Images/News/Larg_Pic/16-12-1391/IMAGE634981515553437500.bmp

بحث آقای احمدی نژاد را در تکریم آقای چاوز تا آنجا که به این مفاهیم اشارت دارد را قبول دارم، اما بخشی از سخنان پیشگویانه وی را اگر چه رد نمی کنم، اما برخاسته از همان حجت های ناگفته ی رییس جمهور و همان منبعی که هاله ی نور را دیده بود و یا مدیریت مستقیم یارانه ها توسط امام زمان را به رییس جمهور گزارش داده بود، می دانم، به این جملات رییس جمهور توجه فرمایید:

"...تردید ندارم که او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح (ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد."

اگر چه این جملات را نه می توانم رد و نه تأیید کنم اما سؤالم این است که آیا لزومی دارد طوری قاطعانه از چیزهای غیبی صحبت کنیم که گویی به منابع غیب اتصال داریم؟! بحث غیبت و بحث رجعت از اعتقادات مسلم شیعه است اما آیا رجعت جناب چاوز نیز تردید ناپذیر است؟! آیا اجرای غلط طرح خوبِ هدفمندی یارانه ها که منجر به شکست این طرح و بدتر شدن بحث یارانه ها نسبت به قبل شد، ادعای مدیریت مستقیم امام زمان در بحث هدفمندی یارانه ها  و اعتبار منبع غیبی آن خبر را، رسوا نکرد؟! آیا نمی توان پذیرفت که در هر مقوله ای که پیشگوییِ پیشگویان صحیح باشد، به برخی مقولات مانند قیامت، ظهور و سوءاستفاده از مقام امام که می رسد، خودِ خداوند پیشگویی ها را به هم می زند و پیشگویان را رسوا می کند؟! آیا به راحتی نمی توان متوجه شد که خداوند، دروغ بستن به حجت خدا و کسب اعتبار دروغین از ایشان را برای هر هدفی به خصوص برای کسب اعتبار و یا تضعیف ولایت فقیه به شدت منکوب خواهد کرد؟! آیا اگر کسی به منابع غیبی اعتقاد داشته باشد، نمی تواند بخشی از مشکلات کشور را ناشی از این تفکر انحرافی بداند که برخی منتظرند تا مدیریت خوبشان را به ارتباط به معصوم حواله دهند (همانطور که دادند)؟! آیا بهتر نیست به روایاتی که مدعیان ارتباط با امام زمان (عج) را رسوا می کند و دروغگو می داند بیشتر اعتنا شود؟! اگر چه گویا کار از این حرفها گذشته است ولی ای کاش....

راستی یک فاتحه برای هوگو چاوز هدیه بفرمایید.

برچسب های مرتبط: انحراف(26)   مشایی(33)

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.

 


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

91/12/18
8:38 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

9-1-3- مدیریت هزینه­ های جاری بر اساس اقتصادمقاومتی

دولت به عنوان یکی از مصرف­کننده­های بزرگ اقتصادی باید بیش از همه به عنوان الگو و مجری اقتصاد مقاومتی سعی­کند تا مبانی این اقتصاد را در زیرمجموعه­ی خودش رعایت کند. دولت باید مدیریت بهینه­ی منابع را بیش از پیش در دستور کار قرار دهد، پرهیز از تجملات در ادارات و به ویژه مسئولان در خرید املاک و خودروها و امکانات دیگر، در صورتی که http://haraznews.com/wp-content/uploads/2012/08/n00477118-b.jpgبه صورت کامل صورت گیرد، می تواند الهام بخشِ سایر مردم نیز باشد.  

2-3-نقش مجلس دراقتصادمقاومتی

مجلس در ریل­گذاری اقتصاد کشور نقش ویژه­ای دارد، جایگاه مجلس در تصویب بودجه، تدوین قوانین متناسب با اقتصادمقاومتی، نظارت بر رعایت مبانی اقتصادمقاومتی و انطباق اجرای دولت با قوانین مربوطه بسیار کلیدی است. مجلس می تواند توان و انرژی دولت را به سمت اقتصادمقاومتی و تحقق برنامه های فوق هدایت کند و می­تواند توان دولت را مصروف کارهای خلاف اقتصادمقاومتی و یا بیهوده نماید. پایبندی به اقتصاد مقاومتی اقتضا می­کند که تمام مصالح حزبی، شخصی و قومیتی کنار گذاشته شود و نمایندگان در فکر نیل به اقتصادمقاومتی به عنوان اولین نیاز کشور باشند، مهمی که متأسفانه در دستور کار اکثر نمایندگان مجلس قرار نداشته و باید اصلاح گردد.

3-3- نقش قوه قضاییه در تحقق اقتصادمقاومتی و تضادهای جایگاهش

در سدِّ اقتصادمقاومتی، ساختار سالم و بدون سوراخ و ترک است که می تواند ضامن استحکام اقتصاد باشد، اگر اجزای اقتصاد اعم از بانک و صادرات و واردات و .... در  دست افراد ناسالم قرار گرفته باشد، چه توقع که اقتصادمقاومتی شکل گیرد؟! جایگاه قوه قضاییه این است که با سالم سازی و نظارت بر سلامت اجزا و مراجع تحقق اقتصادمقاومتی، استحکام آن را روز افزون کند. اگر در حکومت یا نهادی، حفره هایی باشد که مرکز تجمع فساد باشند و این حفره ها به سرعت شناسایی و پاکسازی شوند، از انتشار آلودگی نیز جلوگیری می شود و گرنه این می­شود که تعداد معدودی با فاسد کردن بخش بزرگی از بانک­ها و ادارت، ظرف 2-3 سال یک سرمایه 3000 میلیاردی کسب می­کنند. جایگاه قوه قضاییه و اجزای آن در شناسایی و مبارزه با جرایم و مفاسد اقتصادی آن قدر مهم است که نمی­توان آن را در تحقق اقتصادمقاومتی بی­تأثیر دانست. اگر یک رانت­خوار فاسد در کشور در عرصه ای وارد شود، موجب می­شود تولید در آن عرصه با مشکل مواجه شود و همان نقطه محملی می­شود برای تسویه حساب­های شخصی و سیاسی که مقاومت اقتصادی را می شکنند.

در بحث اقتصادمقاومتی، جایگاه قانونی سازمان بازرسی می­تواند تضمین­کننده­ی سلامت دستگاه­ها و بخش­های مختلف و حساس باشد و این که سلامت، عدالت و قاطعیت نظام قضایی در یک کشور می­تواند با افزایش حس اعتماد و آرامش به مردم و بخش­های تولیدی و اقتصادی، نویدبخشِ وجود فضای سالم برای کار، خدمت و تولید باشد، تنها در این شرایط است که افراد با خیال راحت به عرصه­ی تولید و فعالیت های مطلوب اقتصادی می­آیند.

در بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی سال­هاست که دو نوع نگرش متضاد وجود دارد، برخی مسئولان مانند رییس قبلیِ قوه­ی قضاییه، گمان می­کنند که برخوردهای قاطع با مفسدان اقتصادی موجب بروز حس ناامنی اقتصادی و فرار سرمایه­داران می­شود و عده­ای نیز چنین برخوردهایی را ضامن سلامت و حذف مفسدان و بازشدن عرصه برای افراد و جریانهای سالم می­دانند که وارد شدن قوه­ی قضاییه به این تناقض، موجب کاهش عزم و اراده در برخورد با مفسدان اقتصادی گردیده­است، به نحوی که مثلاً رییس­جمهور، گرانی علوفه و مرغ را ناشی از برخورد قاطع با پرونده فساد 3000 میلیاردی معرفی می­نمود. البته مسئله­ای نیز در این خصوص وجود دارد این است که برخورد سالم، قاطع و عادلانه دستگاه قضایی، بدون اصلاح برخی قوانین و ساختارها در قوه­ی قضاییه میسر نیست. نقص دیگری که در قوه­ی قضاییه­ مانع سالم سازی جامعه به خصوص اقتصاد کشوربه نظر می­رسد، این است که انواع مختلف و متنوعی از مفاسد توسط مراجع قضایی بررسی می شود و نبودِ کار تخصصی در اکثر دادگاه­ها موجب تضعیف آرا و جایگاه این قوه در عدالت­گستری گردیده­است.

4-3-   همراهی قوای سه گانه، تضاد موجود و نقش رهبری

در بحث اقتصادمقاومتی ایجاد فضای مباحثه علمی و دوستانه از سوی مجلس و دولت می­تواند موجب افزایش حس اعتماد و توان مقاومت اقتصادی و تحمل مردم گردد. وقتی مردم ببینند نمایندگان­شان در دولت و مجلس، عزم­شان یکی­است و برای رسیدن به اقتصادمقاومتی می­کوشند، در سخت­ترین شرایط هم که باشند، با ایمان و اعتماد می­توانند مسائل را پشت سر بگذارند، اما وای از وقتی که قوای سه گانه درگیر مسائل کوچکی شوند که برای مردم هیچ اهمیتی ندارد. وقتی که قوای سه­گانه به مباحثات بی­فایده مشغولند، از این میان دشمن به اطلاعات مهمی می­رسد که همان­ها را برای ضربه زدن به اقتصاد کشور مورد استفاده قرار می­دهد.

در بحث همراهی قوای سه گانه نیز یک تضاد جدی وجود دارد، بعضاً شرایطی ایجاد می­شود که یک قوه در راستای وظایفش، اختلاف سختی با قوه­ دیگری دارد که به جای مفاهمه به مقابله رومی­آورد، که البته رهبری در این خصوص راه حل آشکاری دارند که نشان از حفظ توأمان این دو دارد، یعنی هم مشکلات را باید حل کرد و هم باید فضای همدلی را حفظ نمود و به همین لحاظ، رهبری دامن زدن به اختلافات علنی را در شرایط حساس کشور، یک خیانت معرفی کردند و این مسئله بخشی از تضاد مزبور را حل نمود و در کنار آن  یک راه حل کاربردی نیز ارائه کردند، به این مضمون که در موارد اختلاف، شورایی که توسط رهبری تعیین گردیده­است، مرجعِ داوری برای حل اختلافات باشد.

فضای مفاهمه بین سران قوا سال­هاست که خواست جدی رهبر معظم انقلاب است تا مشکلات پشت درهای بسته و بدون سوءاستفاده­ی دشمنان و تنش برای مردم حل­گردند، نه این که با دعواهای آشکار، هم موجب سوءاستفاده­ی دشمن شوند و هم مشکلات را پیچیده­تر نمایند و هم مردم را دلسرد و نگران؛ یقیناً این فضای با الزامات اقتصاد مقاومتی متضاد بوده و نیاز به اصلاح جدی دارد.

5-3-   مردم و تکالیف بعضاً متضادشان

1-5-3- فرهنگ مصرف: مردم در اقتصاد جایگاه بسیار ویژه­ای دارند، فرهنگ، سلیقه و قدرت خرید مردم عوامل کلیدی در رشد و یا ضعف یک اقتصاد هستند. در اقتصادمقاومتی نقش مردم پررنگ تر از سایر اقتصادهاست. مردم با جنبه­های مختلف و متنوعی در تحقق اقتصادمقاومتی نقش دارند. مصرف درست منابع مالی، غذایی و انرژی در تحقق اقتصادمقاومتی حرف اول را می­زند. کشوری که در مصرف انرژی و کالاهای اساسی چند برابر استاندارد مصرف می­کند، چگونه می­تواند متولی و پرچم­دار اقتصادمقاومتی باشند؟! اگر چه چندسال پیش سال اصلاح الگوی مصرف را پشت سرگذاشتیم، ولی عملاً کار جدی و فرهنگی در خصوص اصلاح فرهنگ مصرف انجام نشده است، البته اجرای صحیح هدفمندی یارانه ها در اصلاح الگوی مصرف، نقش غیر قابل انکار دارد. تغییر فرهنگ مصرف کار ساده­ای نیست ولی دولت­ها از ابزارهای مختلفی برای این تغییر فرهنگ می­توانند استفاده­کنند، که یکی از آنها تغییر مدیریت یارانه­ها و دیگری بهبود کیفیت تجهیزات و دستگاه­هاست. جلوگیری از هدر رفتنِ نان، با تکنولوژی برتر، اصلاح قیمت­ها (از طریق هدفمندی) و ارتقای کیفیت مواداولیه، میسر است، اصلاح فرهنگ مصرف در خصوص بنزین، نیز با تولید خودروهای­ کم­مصرف، ارتقای وسایل نقلیه­ی عمومی و تحقق کامل دولت الکترونیک، قابل بهبود است، و این­ها یعنی ارتقای جایگاه مردم در اقتصادمقاومتی نیز با ابزارهای مناسبی قابل تسریع است.

2-5-3- تولید ملی: یکی دیگر از نقش­های مهم مردم در اقتصادمقاومتی ترجیح دادن استفاده از تولیدات ملی بر تولیدات سایر کشورهاست، چراکه استفاده­نکردن از هر محصول خارجی معادل است با خارج نشدن ارز از کشور، عزت بیشتر ایران اسلامی، اشتغال جوانان ایرانی و افزایش درآمد کشور.

3-5-3- تضاد بین فرهنگ مصرف و تولید ملی: عبارت است از این که مردم بعضاً بین خرید محصولات پرمصرف ملی با خرید محصولات کم مصرف خارجی در تضاد قرار می­گیرند، تضادی که هر دوسویش خوب نیستند و این تضاد باید با همت مسئولان، تولید کنندگان و البته حمایت مردم هرچه زودتر حل شود. یقیناً در صورتی که مردم در موقعیت این تضاد قرار نگیرند، انتخاب اول­شان تولیدات ملی است و البته بحث دیگر این که اگر مردم نیز باید از تولیداتی که در جهت بهبود کیفیت در حرکتند اعتماد نمایند تا امکان رشدِ ارتقای کیفیت را در اختیارشان قرار دهند.

4-5-3- چند شغلی: یکی دیگر از تبعات افزایش فشارهای اقتصادی بر مردم، نیاز به افزایش درآمد از راه­های قانونی و مشروع است که موجب شده است تا مردم به چند شغل و چند نوبت کار روی آورند ولی اشتغال در دوشغل یا دونوبت کاری توسط هر فرد (مگر مشاغلی که موجب کارآفرینی می­گردند)، می­تواند به این معنی باشد که یک فرصت شغلی برای یک جوان بیکار از دست رفته­است و به همین دلیل در کشور تعداد زیادی چند شغله­ی کم درآمد با زندگی های بی کیفیت، مشاغل کاذب زیاد و تعداد زیادی هم بیکاری وجود دارد که جز با همکاری مردم در عدم اشتغال به چند شغل جز در موارد ضروری و ایجاد فرصت های شغلی مولد توسط دولت این مشکل قابل رفع نخواهد بود.

4-    نتیجه

در این مقاله به جایگاه عوامل اقتصادی مانند تولید، تورم، نقدینگی، یارانه، مالیات، سودبانکی، تنظیم بازار و نقش نهادهای مختلف مانند دولت، مجلس، قوه قضاییه، تولیدکنندگان، مردم، رهبری در تحقق اقتصاد مقاومتی تشریح گردید و به تفاوت ها و تضادهایی که همین عوامل و جایگاه ها با همدیگر دارند و راه حل های خروج از تناقضات پرداخته شد.

این مطلب در خاکریز فرهنگی خیبری ها منتشر گردید.

گام به گام تا اقتصادمقاومتی، قسمت دوم
گام به گام تا اقتصادمقاومتی، قسمت اول


nazokbin

91/12/18
8:29 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

http://haraznews.com/wp-content/uploads/2012/08/n00477118-b.jpg

3-2-1-3- صادرات: در اقتصادمقاومتی صادرات از چند جنبه دارای اهمیت است، اولاً صادرات می تواند به عنوان یک منبع درآمدی تصور شود، ثانیاً صادرات موجب می شود ما با نیازهای سایر کشورها برای نیروی انسانی خودمان شغل ایجاد کنیم، ثالثاً صادرات یک عامل روانی مهم برای بی­اثر نشان­دادن تحریم­هاست و رابعاً در ایجاد روابط دوستانه­ی پایدار با سایر کشورها بسیار موثر است و موجب عزت­مندی کشور و ارتقای جایگاه جهانی کشور می­گردد. در بحث صادرات نیز یک مشکل نیز وجود دارد که با اصول اقتصاد مقاومتی در تضاد است و این مشکل به دلیل عدم تناسب قوانین صادراتی با بحث اقتصادمقاومتی ممکن است به وقوع بپیوندد. در حال حاضر، به لحاظ قانونی محدود کردن صادرات غیرقانونی­است و این مسئله موجب می­گردد محصولاتی که در داخل به آنها نیاز داریم به خاطر چند دلار منفعت بیشتر صادر شوند، و بعداً با کمبود همان­ کالاها و گرانی آن­ها مواجه شویم، به خصوص اگر به دلیل تحریم­ها، امکان واردات آن­ها را نداشته باشیم.

4-2-1-3- نظارت: در شرایطی که دشمن به دنبال استفاده از هرابزاری برای ضربه به کشور است، ممکن است که بخواهد با هدایت های موذیانه، بازار را ملتهب­ کند، نارضایتی ایجاد کند و موجب کمبود، تورم و خستگی مردم گردد، حتماً در اقتصادمقاومتی بایستی گردش پول و سرمایه و کالا به صورت کامل تحت نظارت باشد، بایستی دولت بداند که در کشور چقدر ارز یا نقدینگی سرگردان وجود دارد و در دست چه کسانی است، دولت باید میزان درآمد افراد و بخش های مختلف را تحت کنترل داشته باشد تا جریان­های مشکوک و مخرب به راحتی قابل کشف باشند، اما آنچه که دولت در زمینه نظارت انجام می­دهد، بیشتر کنترل بازار آن­هم در سطح بازارهای خرده­فروشی است که این نوع نظارت عملاً به علت گستردگی این بازار نه میسر است و نه مؤثر، چرا که معمولاً اتفاقات اصلی در مرحله­ی تأمین مواداولیه، تولید و توزیع­های عمده در بازار صورت می­گیرد.

3-1-3- تولید، اشتغال و تضاد آن­ها

اگر چه تولید و اشتغال هر دو جزء ضروریات بقای یک اجتماع هستند، اما این شرایط اقتصادی است که تعریف می­کند کدام­یک بر دیگری باید اولویت داده ­شود. تولید در یک اقتصادمقاومتی باید به سمت نیازهای اصلی کشور متمایل شود، حتی اگر مزیت نسبی در آن نداشته باشیم و دولت در این جهت دهی نقش بسزایی دارد.

در گام اول، جهت دهی تولید، باید براساس نیازهای کشور انتخاب شود و در گام دوم باید بر اساس نیازهای همسایه­های دیگر هدایت شود. در اقتصادمقاومتی اشتغال هدف اول نیست، بلکه تولید است که هدف اول است و اشتغال، محصول پایدارِ تولید قلمداد می­شود. در اقتصادمقاومتی تأمین نیازهای کشور در درجه­ی اول قرار دارد، این سیاستی است که در کشور ما سال­ها فراموش شده­بود، یعنی به غلط، اشتغال اولویت کشور بود به نوعی که تمام تسهیلات بانکی تولید، باید از مجرای وزارت کار و با تأیید اشتغال­زایی­های زیاد پرداخت می گردید و به همین دلیل صنایع قدیمی، کم بازده، پرمصرف، بی کیفیت و با کمیت پایین در حمایت دولت قرار می­گرفتند، نگاهی که نه تنها اشتغال پایدار ایجاد نکرد، بلکه موجب شد خودکفایی کشور که اولین هدف اقتصادمقاومتی بود از دسترس دورتر شود. تولیدات کم و بی­کیفیت داخلی، نیاز بازار را تأمین نمی­کرد و این مسئله موجب شد تا کشور ما علی رغم این که می­توانست تولیدکننده­ی خوبی باشد، بیشتر به یک مصرف کننده­ی خوب محصولات خارجی تبدیل شود.

4-1-3-آموزش

اقتصادمقاومتی باید در آموزش و پرورش و آموزش عالی به دقت تبیین شود و اهمیت و کارکرد آن نیز در سرفصل­های آموزش دروس اقتصادی ورود پیداکند، تا بتوان این اقتصاد را بیش از پیش توسعه­ داد. تا زمانی که دروس اقتصادی براساس نگاه نظام سرمایه داری و سایر مکاتب اقتصادی به سان تخم جو در ذهن جوانان کشت می شوند، نمی توان توقع برداشت گندمِ اقتصادمقاومتی را از کارگران، کارآفرینان و مدیران آینده داشت.

5-1-3-بانک و پیشنهادی کاربردی برای احیای جایگاهش در اقتصاد مقاومتی

بانک از مهمترین ابزارهای اقتصادی در کشورها قلمداد می شود و هر کشوری براساس نوع نگاه و اهداف خود از این ابزار استفاده می­کند، ولی با این وجود، اهداف بانک در اکثریت کشورها مانند هم است. بانک در واقع محلی است برای جمع­آوری نقدینگی­های سرگردان و مضر و توزیع آن­ها بین بخش­های مفید. در صورتی که بانک این کارکرد اصلی خود را ازدست بدهد، عملاً اقتصاد کشور از یک ابزار بسیار مهم اقتصادی محروم می­شود. اگر چه نظام بانکداری ما با تعاریف و قواعد اسلامی ساخته شده­است، اما عدم پایبندی به اجرای دقیق این قواعد، برخی از عملیات­های بانکی را ربوی می­نماید، که این مقوله­ی مهم، مورد بحث این مقال نیست، ولی می توان کاری کرد که مردم برای دسترسی به منابع مالی، به فساد، ربای بانکی و نزول خوران متوسل نشوند.

هم اکنون با توجه به عدم تناسب نرخ سود تسهیلات و سود سپرده­ها با نرخ تورم، بانک نه قادر به جذب نقدینگی از مردم است و نه قادر به تأمین تسهیلات صنایع، تولید و مردم. اختلافی که بین سودبانکی و نرخ تورم وجود دارد، یک رانت آشکار و وسوسه کننده ایجاد کرده­است، به نحوی که هرچقدر افراد به تسهیلات بیشتری دسترسی داشته باشند، بیشتر سرمایه­دار می­شوند و این مسئله طی سال­های اخیر که دولت این تناسب را به شدت بهم زد، بیشتر شد و تنها دلیل بروز فساد بزرگ اقتصادی (معروف به3000 میلیاردی) نیز همین رانت تسهیلات بود. از یک سو، بانک­ها حاضر نیستند تسهیلات را به هرکسی بدهند و ازیک سو وقتی به کسی وام می دهند، چون مجموع سود تأخیر و جریمه بازهم کمتر از نرخ تورم است، بازگرداندن آن­ها نیز سخت است.

در شرایط تورم و تنش اقتصادی اخیر، استفاده از بانکداری اسلامی، برای کاهش تورم یک الزام است، قبلاً دولت امتحان کرده­است که با یک افزایش ناچیز در سود بانکی که هنوز با تورم فاصله­ی زیادی داشت، به صورت مقطعی حدود 20 درصد از قیمت ارز و سکه کاسته شد. این نشان می­دهد که بخش زیادی از مشکلات تورمی در کشور ما ناشی از نقدینگی بالا است، حقیقتی که از سوی کارشناسان اقتصادی و در صدر همه توسط رهبر معظم انقلاب نیز بیان شد و حتی درک دیرهنگام مسئله نیز باعث نشد که رییس جمهور به اصلاح سیستم بانکداری روی آورد و به جای آن، بازارهای جدیدی را برای جذب نقدینگی (مانند خرید و فروش جنگل و مرتع) مطرح نمود.

پیشنهادی که در این خصوص تقدیم می­گردد این است که دولت، نرخ سود بانکی و نرخ تورم را در دوره­های کوتاه­مدت مثلاً 2-3 ماهه باهم مساوی نماید، این شیوه، آثار کوتاه­مدت، میان­مدت و بلندمدت زیادی دارد؛ در کوتاه­مدت، نقدینگی را جمع­آوری کرده و موجب کاهش خطی نرخ تورم می­گردد و در میان­مدت، همزمان با کاهش نرخ تورم، نرخ سودبانکی نیز کاسته می­شود و این­چنین در بلند­مدت، این چرخه موجب کاهش نرخ تورم، کاهش نرخ سودبانکی و حمایتِ پایدار از تولید می­گردد. این شیوه باعث می­شود افرادی که نیازی به تسهیلات بانکی ندارند و تنها برای استفاده از رانت تسهیلات بانکی (که در اثر فاصله نرخ سود بانکی و نرخ تورم ایجاد می شود) به دنبال دریافت تسهیلات بودند، تقاضای کاذب برای تسهیلات بانکی ایجاد نکنند و در عوض مردم و تولید کنندگان کالا و خدمات بتوانند به راحتی به تسهیلات بانکی دسترسی داشته باشند و این تعادل در عرضه و تقاضای تسهیلات­بانکی، عامل بسیار مؤثری در کاهش فساد اداری رایج در بانک­ها و جلوگیری از بروز مفاسد بزرگ اقتصادی، مانند فساد 3000 میلیاردی می­گردد.

6-1-3- یارانه

یارانه در کنار مالیات دو بازوی کاهش فاصله نظام طبقاتی هستند، اما همان­طوری که در کشور ما مالیات بیشتر از طبقه مستضعفِ کارمند و کارگر گرفته می­شود، یارانه نیز بیشتر به طبقات مرفه که از امکانات بیشتر به خصوص حامل­های انرژِی بیشتری استفاده می­کنند، می­رسد. باید گفت که عملاً نظام مالیات و یارانه در کشور ما بیشتر موجب فاصله یافتن طبقات اقتصادی می­گردند که ضمن لزوم اصلاح ابزار مالیات که قبلاً به آن پرداختم، اصلاح نظام یارانه­ای نیز بسیار مهم است.

بحث اصلاح نظام یارانه­ای با اجرای فاز اول از طرح هدفمندی یارانه­ها آغاز شد و اگر چه در ابتدا موجب کاهش مصرف و ارتقای سطح درآمدی خانوارهای ضعیف و متوسط گشت، اما پاره­ای از مشکلات که مهمترین آن­ها عدم اهتمام کافی به اقتصادمقاومتی در دور جدید تحریم ها بود و البته ایراداتی که در اجرای طرح هدفمندی رخ داد، موجب شد تا کام مردم از این گام شجاعانه دولت شیرین نشود و گرانی، تورم و کمبود در ادامه­ی این طرح، موجب فشار به طبقات مختلف به خصوص طبقات متوسط به پایین گردد.

یکی از اهداف اقتصادمقاومتی افزایش توان و قوت مردم در مواجهه با مشکلات اقتصادی است و یارانه در کمک به مردم نقش به سزایی دارد، اما باید توجه­داشت که پرداخت یارانه­ی مناسب و هدف­مند، بدون کسب مالیات متناسب و هدف­مند میسر نخواهد بود و دولت ناچار به کاهش یارانه­بگیرها و حذف یا کاهش یارانه­ی برخی طبقات خواهد شد. یکی از نکات برجسته در بحث مالیات و یارانه توجه به سیره­ی حضرت امیرالمؤمنین در دریافت مالیات متناسب با سرمایه و درآمد و از سویی پرداخت مساوی یارانه به مردم بود، اقدامی که  در کشور ما متأسفانه در دستور کار قرار ندارد و تاکنون سرمایه­ی اقتصادی، اجتماعی و روانی زیادی صرف دهک بندی و خوشه بندی شده است.

7-1-3- بیمه

در اقتصادمقاومتی باید تحمل مردم را بیشتر و میزان آسیب پذیری طبقات ضعیف را کمتر نمود و این مهم، به وسیله­ی بیمه صورت می­گیرد. بیمه می­تواند مرهمی برای دردهای طبقات کم­درآمد و بیکار تلقی گردد. بیمه­های بیکاری و درمانی، اگر چه در کشور ما وجود دارند، اما متأسفانه خدمات­شان آن­گونه نیست که مردم فقط درد بیماری یا بیکاری را درک کنند، بلکه زندگی این افراد بعضاً تا حد فروپاشی پیش می­رود و این اهمیتِ جایگاهِ بیمه را خاطر نشان می­کند، تا این ابزار مترقی و مشروع در اقتصاد مقاومتی، بیش از پیش در خدمت مردم به خصوص طبقات پایین قرار گیرد.

8-1-3- صنعت و کشاورزی

اگر چه "صنعت و کشاورزی" به ظاهر اشتراکاتی با بحث "تولید و اشتغال" دارد، اما نمی­توان به عنوان یک مبحث مستقل به آن­ نپرداخت. به نظر می­رسد که تمام ابزارهای اقتصادمقاومتی باید در خدمت این دو هدف قرار گیرند و این که همه­ی اهداف دیگر، در صورتی که این دو هدف به صورت کامل محقق شوند، محقق یافته­اند، به قول قدیمی­ها "چون که صد آید، نود هم پیش ماست".

صنعت و کشاورزی باید به سمت تولید تمام مایحتاج کشور هدایت شوند و این هدایت باید هدفمند باشد، نباید یک سال تمام اراضی مناسب زراعی، به پیاز و سال دیگر به سیب زمینی تخصیص داده شود و اینگونه هرساله، فراوانی یکی و کمبود دیگری را داشته باشیم. هدایت صنعت و کشاورزی باید ابتدا با هدف تأمین نیازهای داخلی صورت­گیرد و بعداً به دنبال کسب درآمد از صادرات باشیم، این یک اصل مهم است که در کشور ما فعلاً نادیده انگاشته می­شود. ما هم اکنون صنعت و تولید را به جای تأمین نیازهای داخلی به سمت صادرات سوق می­دهیم و بعداً اگر پول فروش محصولات صادراتی را توانستیم با دور زدن تحریم­ها اخذ کنیم، تازه برای تأمین نیازهای داخلی با همان درآمدها باید به فکر دورزدن تحریم­های واردات باشیم، متأسفانه این رویه­ی غلط اکنون در کشورمان جاری است، یعنی از یک سو محصولاتی را صادر کرده­ایم، ولی به دلیل تحریم­های بانکی نمی­توانیم پولش را بازگردانیم و از یک سو برای واردات دچار سختی­ها و تبعات زیادی هستیم.

این مسئله نشان می­دهد که هرچه زودتر باید صنایع و کشاورزی را با تغییر قوانین صادراتی و مشوق­های تولیدی، به کارکردشان در اقتصادمقاومتی بازگردانیم وگرنه در عین حال که مثلاً کلی محصولات لبنی صادر می­کنیم ولی در عین حال برای واردات گوشت دچار مشکل می شویم و این یعنی جهت دهی­ها به سمتی بوده است که تولید لبنیات و فرآورده های لبنی با سهولت بیشتری نسبت به تولید فرآورده­های گوشتی صورت گیرد، مثال دیگر این که به جای این که به میزان نیازمان گندم تولید کنیم و ما بقی اراضی را برای تولید علوفه کشت نماییم، تمام ظرفیت زراعی را روی تولید گندم می­گذاریم و با کمبود علوفه ناچار می­شویم از گندم به جای علوفه استفاده کنیم.

برای به خدمت گرفتن صنعت و کشاورزی در تحقق اقتصادمقاومتی فعلاً جهت دهنده­ی اصلی دولت است، اما در صورتی که دولت به اتحادیه­ها و تشکلات صنفی اهتمام ورزد، خود صنعت­گران و کشاورزان، این تنظیم بازار و هدف­مندی در تولید را، حداقل برای کسب منافع خود و البته تحت نظارت دولت انجام می دهند.


این مطلب در خاکریز فرهنگی خیبری ها منتشر گردید.

گام به گام تا اقتصادمقاومتی، قسمت اول


nazokbin

91/12/18
8:21 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

http://haraznews.com/wp-content/uploads/2012/08/n00477118-b.jpg

چندی پیش مقاله ای برای حضور در همایش اقتصاد مقاومتی گیلان (16/12/91) نوشتم که احتمالاً به هزارویک دلیل در همایش مربوطه از سوی داوران محترم رد گردید، در هر صورت با توجه به زمانی که برای تهیه این مقاله گذاشتم و حسن ظنی که به مخاطبان عزیز دارم، مطلبم را همینجا در 3 شماره تقدیم می کنم:

چکیده

اقتصادمقاومتی، واژه­ایست که با تیزبینی رهبر معظم انقلاب به منظور مقاومت نظام­مند و علمی در برابر فشارهای اقتصادی تعریف و مورد تأکید قرارگرفت. این نوع اقتصاد، با نظام های اقتصادی معمول دنیا به لحاظ اهداف و کارکردها تفاوت­های آشکاری دارد که در غالب تضاد بروز پیدا می کند. درک تفاوت ها و تضادهایی که با بکارگیری اقتصادمقاومتی ایجاد می شود و تجویز راه مناسب برای گذر از تفاوت ها و تعارضات در درجه­ی اهمیت بالایی قرار دارد. در شرایط اقتصادمقاومتی، از ابزارهای اقتصادی در جهت مهیاکردن شرایط پیشرفت کشور، تبدیل تهدیدها به فرصت، غلبه بر فشارهای خارجی، افزایش هزینه تحریم برای تحریم کنندگان و افزایش قدرت تحمل جامعه و مردم استفاده می شود.

این مقاله به نقش ابزارهای اقتصادی اعم از تولید، بازار، سیاستهای پولی، نظام کنترل بازار، مالیات، بیمه، فرهنگِ مصرف...همچنین مراجع مختلف اعم از دولت، مجلس، قوه قضاییه، مردم، بانک­ها، تولیدکنندگان و تعامل آن­ها طبق اصول اقتصادمقاومتی می­پردازد.

1- مقدمه

با مقاومت جانانه انقلاب اسلامی ایران در برابر دشمنان خارجی، تشدید تحریم­ها در دستور کارشان قرارگرفت و با توجه به این­که اداره­ی اقتصاد کشور در این شرایط، تابع الزامات متفاوتی با شرایط عادیست، رهبر معظم انقلاب، نسبت به­کارگیری روش اقتصادمقاومتی تأکیدات مکرری فرمودند. اقتصادمقاومتی با ایستادگی دربرابر فشارهای اقتصادی، منافع نظام سلطه را تهدید می­کند و به همین لحاظ هرگز از سوی کشورهای مدعی تولید علم، تبیین نگردید و همین مسئله، اهمیت پرداختن جامعه علمی و دانشگاهی کشور را به تبیین این نوع اقتصاد خاطر نشان می­کند.

2-  اقتصادمقاومتی

اقتصاد مقاومتی، اقتصادیست که در فشارهای سازمان یافته­ی اقتصادی که از بیرون کشور اعمال می­شود، پیشرفت، آرامش و بقای نظام، جامعه، خانواده و بنگاه­های اقتصادی کشور را تضمین نماید، اصولی که در اقتصادمقاومتی باید در دستور کار قرار گیرند عبارتند از:

1-2- شناسایی نقاط ضعف کشور و کاهش آن­ها به صورت نظام­مند.

2-2- جلوگیری از بروز و معرفی نقاط ضعف، پیش از چاره­اندیشی برای آن­ها.

3-2- حربه­های دشمن در مواجه با نقاط ضعف باید پیش­بینی گردند تا قبل از دشمن برای آن­ها چاره­­اندیشی شود، چه بسا همین چاره­اندیشی­ها موجب انصراف دشمن در استفاده از آن حربه­ها شود که این مسئله در خصوص سهمیه­بندی بنزین به وقوع پیوست.

 4-2- در پاسخ به فشارها، باید اقدامات تلافی جویانه تدارک دید، به نحوی که فشارهای خارجی برای کسانی که به آن متوسل می شوند، دارای هزینه­های زیاد و توجیه ناپذیر گردد.

5-2- تمام نیازهای کشور حتی بدون وابستگی به خارج تأمین گردد.

6-2- تمام ابزارهای اقتصادی و سیاسی در جهت کاهش ضربات اقتصادی دشمن و آرامش اقتصادی کشور استفاده شوند، تا ثبات و آرامش اقتصادی و سیاسی کشور تضعیف نگردد.

7-2- برای هر فشار احتمالی یک راه حل آشکار برای ناامیدکردن دشمن و چند راه حل­ مخفی و احتیاطی در نظر گرفته شود.

3-  چگونگی تحقق اقتصادمقاومتی

در تحقق اقتصادمقاومتی نمی­توان به چند عامل و مشارکت چند نهاد اکتفا کرد، اقتصاد مقاومتی مانند هر نوع مقاومت دیگر، به هماهنگی و برنامه نیازمندست، باید بین قانون­گذار، ناظر، مجری، نیروی­کار، کارآفرین، بانک، مردم و سایر اجزای اقتصادی وفاق ایجاد گردد:

1-3-جایگاه دولت در تحقق اقتصادمقاومتی

بدون تردید، دولت با در اختیار داشتن ابزارهای متعدد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، مهمترین نهاد در تحقق اقتصادمقاومتی است. دولت می­تواند قوانین مورد نیاز خود را با ارائه­ی لوایح مناسب تأمین نماید. دولت با تنظیم بودجه می­تواند منابع درآمدی و ردیف­های هزینه­ای خود را بر اساس اصول اقتصادمقاومتی تعیین­نماید. در اقتصادمقاومتی مهم­است که دولت روی چه منابع درآمدی حساب باز کرده­است و درآمدش را در چه مواردی هزینه می­کند. یک بودجه­ی منضبط، هدفدار و در مواقع لزوم نیز قابل انعطاف، شرط لازم تحقق اقتصاد مقاومتی­است. یقیناً در صورتی که بودجه با رویکرد اقتصادمقاومتی نوشته نشود، نمی تواند مولودی به نام اقتصاد مقاومتی متولد نماید.

1-1-3- منابع درآمدی دولت

بودجه دراقتصادمقاومتی، بایستی کمترین وابستگی را به منابعی پرخطر داشته باشد، منابع پرخطر درآمدی تحت تأثیر فشارهای خارجی ممکن است محقق نشوند و همین مسئله دولت را به وابستگی کمتر به درآمد حاصل از فروش نفت و گاز ملزم می­کند، که عدم تحقق این الزام، موجب شده­است تا نفت و گاز به جای این که یک نقطه­ی قوت برای تأثیرگذاری بر عوامل خارجی به­کار رود، به یک نقطه ضعف برای ما تبدیل شود. هم اکنون دولت، مهمترین عامل مؤثر در بروز مشکلات اخیر اقتصادی را، کاهش درآمد حاصل از فروش نفت و گاز بیان می­کند، حال این که با کسب درآمدهای عادلانه از مالیات یا سایردرآمدهای مطمئن، این مشکلات هرگز به وقوع نمی­پیوست. متأسفانه یک شرکت خدماتی یا تجاری با 5 نفر کارگر، مالیاتی معادل یک کارمند ولی دیرتر از او پرداخت می­کند. متأسفانه دلالانی که بعضاً فقط با دو تماس تلفنی به یک درآمد کلان می­رسند، مالیاتی بابت این درآمدشان پرداخت نمی­کند و این­ها نشان می­دهد که دولت کنترلی روی گردش پول و کالا و عملاً در اخذ مالیات واقعی از مردم ندارد و بیشترین مالیات را در کشور، طبقات ضعیف و متوسطِ کارمند و کارگر پرداخت می­کنند و طبقات مرفه به نسبت سرمایه­ی خود، مالیات کمتری پرداخت می­کنند که اصلاح این رویه منوط به ایجاد ساختاری است که درآمدها و دارایی­های مردم کاملاً قابل پایش باشند و قوانین مناسبی برای کسب مالیات عادلانه از طبقات متول نیز فراهم گردد.

2-1-3-    بازار

1-2-1-3- انحصار: دولت در تحقق اقتصادمقاومتی نباید بگذارد که انحصار و رانت در دست افراد معدودی قرارگیرد، چرا که همین مسئله به عنوان یک ابزار برای فشار به بازار مورد استفاده قرار خواهدگرفت، مسئله­ای که نیازمند ورود و تشویق بخش­های مختلف غیر­دولتی دارد و این مهم تنها با ایجاد حس اعتماد و حمایت از بخش خصوصی و جلوگیری از سرکوب آنها توسط قدرت­های دولتی و شبه دولتی با اجرای صحیح اصل 44 میسر می­گردد.

2-2-1-3- واردات: در اقتصادمقاومتی نباید از واردات به عنوان یک راه طولانی مدت استفاده­نمود و در شرایطی که واردات محصولی اضطراری باشد، باید از منابع متعدد، قابل اعتماد و بعضاً پنهان برای کنترل بازار استفاده­شود. اصل دیگر در خصوص واردات این است که نباید به بهانه­هایی مانند ارزانی یا کیفیت کالای وارداتی، گذاشت تولید داخل دچار آسیب شود، چرا که تأمین کالا با واردات، تحت تأثیر تحریم­ها سخت و غیر ممکن می­شود، اما خودکفایی و تأمین نیاز از داخل کشور هرگز تحت تأثیر تحریم مختل نمی­گردد. از مباحث بسیار مهم در واردات این است که به هیچ وجه نباید با انحصارهایی که نمونه اش در بحث واردات علوفه و کمبود آن در کشور رخ داد، موجب شویم بازار واردات تنها در دست عده­ای که تنها به منافع خود می­اندیشند و رقیبی نیز ندارند قرارگیرد. از دیگر مباحث در واردات این است که واردات نباید مانعی برای تولید داخل باشد، اشتباهی که سال­ها در کشور ما به خصوص در زمینه­ی واردات از چین و واردات بی­رویه محصولات کشاورزی رخ­داده است. ابزار واردات، تنها و تنها باید در خدمت تنظیم بازار (در موارد گرانی­های موضعی) و جبران کاستی های تولید داخل باشد، نه این که محفلی برای سودآوری برخی انحصار طلبان و تجار گردد که اولین منفعت­شان در تعطیل شدن تولید داخل و ایجاد بهانه برای واردات بیشتر است.

این مطلب در خاکریز فرهنگی خیبری ها منتشر گردیده است.

گام به گام تا اقتصادمقاومتی، قسمت دوم
گام به گام تا اقتصادمقاومتی، قسمت سوم


nazokbin

91/12/15
6:11 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

مطلبی در سایت تحلیلی برهان با عنوان "آیا یارانه نقدی حق همه مردم است؟"  منتشر گردیده است که همچنان بر لزوم استفاده از نتایج دهک بندی ها برای حذف برخی از افراد از هدفمندی یارانه ها تأکید دارد که به همین لحاظ مطلبی در نقد مقاله ی مزبور نگاشته و به سایت مزبور ارسال کردم که با این عنوان که امتیاز لازم را ندارد از انتشار آن خودداری گردید، لذا پاسخ مقاله ی مذکور را در وبلاگ شخصی ام تقدیم می کنم:

آنچه که در مورد حق و عدالت وجود دارد این است که این دو مقوله،‌ مقوله های نسبی نیستند و در صورتی که مبنایی در شرع مبین اسلام و سیره ی اهل بیت برای آن ها وجود داشته باشد،‌ همان را باید پذیرفت. در سیره ی حضرت پیامبر و حضرت امیر داشته ایم که مالیات حکومت اسلامی را به نسبت دارایی و با حضور کارگزاران حکومتی و محاسبه ی دقیق اموال مردم،‌ اخذ می نمودند ولی در بحث توزیع مازاد بیت المال،‌ همه را به مساوات تقسیم می نمودند که مثال تقسیم سه سکه بین پول دار و فقیررا همه در کتابهای درسی کودکی مان نیز خوانده ایم.

اگر چه دولت برای دهک بندی و خوشه بندی، خیلی هزینه و وقت گذاشت و حتی یک بار نیز مسئول مرکز آمار را به دلیل عدم تحقق توقعات دولت نیز عوض نمود، اما متأسفانه نتوانست به اطلاعات قابل اطمینانی دست یابد و اصرار برای مبنای قرار دادن چنین اطلاعات ناقصی برای اجرای هدفمندی یارنه ها می تواند صدمات فاجعه باری را ایجاد نماید. همانطوری که همگان از نتایج اعلامی دهک بندی ها و خوشه بندی های اطرافیان مان دیدیم،‌ تنها کسانی در معرض خطر حذف از یارانه بودند که دولت اطلاعات دقیقی از درآمد و دارایی آنها داشت و این افراد نیز معمولاً‌ جز، کارمندان و کارگران نیستند و کسانی که دولت اطلاعات دقیقی از درآمدشان ندارد همچنان در حاشیه ی امنیت قرار دارند.

وقتی دولت، درآمد و دارایی قشر زیادی از جامعه را شناسایی نکرده و حتی مالیات را نیز براساس خوداظهاری و به مراتب کمتر از کارمندان و کارگران می گیرد، چگونه می توان توقع داشت در بحث یارانه منصفانه عمل کند؟ اگر دولت اطلاعات موثقی از میزان درآمدها داشت که اکنون درآمد مالیاتی برای اداره ی کشور کافی بود و ما اینقدر محتاج درآمد های نفت نبودیم!

بحث دیگر این که با شروع طرح و اتکا به سازو کاری برای بررسی اعتراضات و اشتباهات عملاً‌ وارد یک چرخه ی خطرناک می شویم،‌ اولاً‌ که تعداد معترضان بسیار زیاد خواهد بود و همانطوری که مبنای صحیحی برای دهک بندی وجود ندارد، برای رسیدگی به اعترضات نیز وضع همین است، ثانیاً‌ این که با تغییر جایگاه هر خانوار به لحاظ دهک درآمدی،‌ یک یا چند خانوار دیگر نیز جایگاه درآمدی شان دچار تغییر می شود،‌ یعنی با بررسی اعتراض یک نفر و ترتیب اثر به آن اعتراض، ممکن است چند نفر دیگر معترض شوند و همین چرخه مستمراً‌ ادامه یابد و ثالثاً این که با توجه به افزایش خانوارها و تغییر درآمد آنها، همیشه دهک بندی باید در حال ادامه باشد و با افزایش هر خانوار،‌ موقعیت سایر خانوارها در این دهک بندی ها بهم می خورد.

این که یک هزینه و سازمان و یک هماهنگی عظیم برای بررسی اعتراضات مهیا کنیم باید با سنجیدن نفع و ضرر آن باشد،‌ یعنی با فرض این که رسیدگی منصفانه و سریع در خصوص اعتراضات میسر باشد باید دید که در برابر هزینه های وارده به لحاظ اقتصادی و روحی و اجتماعی مفید است یا مضر؟! آیا این همه هزینه برای این که 1-2 دهک را از دریافت یارانه حذف کنیم آیا می ارزد؟ باید حواسمان باشد که پذیرش چنین کاری به معنی پذیرش چند درصد خطای حتمی است و باید مد نظر قرار داد که مقوله ی اقتصاد خانوار چیزی نیست که بتوان برایش حتی یک درصد جزئی خطا در نظر گرفت.

بحث دیگر این که نگارنده ی مقاله ی مزبور،‌ با ذکر مثال قیمت نان، اثبات کرده است که هدفمندی موجب انتفاع بیشتر متمولین گردیده است که این اشتباه محض است،‌ هزینه ی خانواده های متمول با مصرف بیشتر انر‍ژی، بیشتر از مستضعفین افزایش می یابند به نحوی که این افزایش هزینه ها در برابر میزان یارانه ی پرداختی عملاً ناچیز می شوند و عملاً یک خانواده ی متمول با خانه ای بزرگ و چند خودروی شخصی،‌ به مراتب بیش از دهک های پایین درآمدی،‌ افزایش هزینه خواهند داشت.

اگر دولت اصرار داشته باشد فارغ از سیره ی حضرت امیرالمومنین (ع) به توزیع غیرمساوی یارانه ها اقدام نماید، باید ابتدا مکانیزم صحیح و دقیقی را برای اطللاع دقیق از درآمد و دارایی تمام مردم تعریف و اجرا نماید و تا وقتی که برپایه ی اطلاعات درآمدی کشور،‌ مالیات یک شرکت کوچک با 10 نفر کارگر به اندازه ی یک کارمند ساده باشد، یقیناً زمان حذف هیچ دهکی از یارانه ها فرا نرسیده است.

در صورتی که دولت زیرساخت های اطلاعاتی قوی داشته باشد و بتواند مالیات درست و متناسب از همه ی مردم دریافت کند،‌ آن قدر درآمد خواهد داشت که بتواند سهم یارانه ها را نیز تا حد لزوم افزایش دهد،‌ دولتی که دستش در کسب درآمد مالیاتی خالی باشد، در حین توزیع یارانه نیز بسته خواهد بود.‌

برچسب مرتبط: هدفمندی یارانه ها

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی من وآینده من یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه