لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/7/27
7:56 ص


khat-hezbollahبا توجه به انتشار مطلبی از قول رهبری در نشریه هفتگی خط حزب الله ، (از زیرمجموعه های سایت khamenei.ir)، دیشب اطلاعیه ای در خصوص پذیرش این اشتباه و پوزش بابت آن در کانال #رهروان_دیالمه تلگرام صادر کردیم که با توجه به حرف و حدیث هایی که در خصوص مطلب نشریه مزبور مطرح گردیده است، لازم دیدیم مطلب جدیدی در این خصوص منتشر گردد:
1- در هر صورت دفتر و سایت های منتسب به رهبری که رسماً کار انتشار مطالب، اطلاعیه ها و نظرات ایشان را برعهده دارند، برای ما محل توجه هستند و یقیناً با توجه به حساسیت این سایت ها، اگر مطلبی خلاف نظرات آقا در آنها به رهبری منتسب شد، مطمئناً آن مطلب فوراً تکذیب و اصلاح خواهد گردید و تا زمانی که مطالب این سایت ها تکذیب نشوند، برای ما سندیت دارند.
2- برخی از جریان های مختلف سیاسی با اصرار بر این که دفتر رهبری و یا سایت های ایشان غیرقابل اعتمادند، خواسته یا ناخواسته در جهت زیرسوال بردن مدیریت رهبری در قبال زیرمجموعه بلافصل شان و غیرقابل اعتماد معرفی کردن مجاری ارتباطی شان با مردم، گام برداشته اند.
3- جدا خواندن نظرات رهبری با دفتر ایشان از اولین هجمه هایی بود که در جهت تطهیر تعلل یکی از مقامات مسئول انجام شد و این مسئله در خصوص انتشار برخی دیگر از مطالب سایت رهبری نیز تکرار شد. در هر صورت باید توجه کرد که رهبری و یا دفتر ایشان اگر چه ممکن است تا مقطع کوتاهی برخی از تذکرات را به صورت خصوصی برای افراد و یا جریان ها مطرح نمایند، ولی از زمانی که تعلل در خصوص آنها مشاهده شود، این تذکرات بعضاً علنی گردیده اند که عین همین مسئله در قبال دولت فعلی نیز چند بار مشاهده شده است که رهبری مطلبی را عمومی تذکر دادند و فوراً هم گفتند که “به خود مسئولین گفته ام”.
4- جدا دانستن نظرات رهبری با سایت ایشان در خصوص تحصن یک مسئله است و به کار بردن توهین در قبال این سایت ها یک مسئله ی تلخ تر؛ خوب بود اگر این دوستان در خصوص مطلب سایت رهبری تردیدی دارند، ضمن ادای احترام به این سایت ها، انتظارشان را بابت شنیدن مواضع رهبری اعلام می کردند، در صورتی که هم اکنون اگر اثبات شود که این مطلب عین نظرات رهبری است، ایشان نسنجیده اتهامات و توهین هایی را به سایت ایشان متوجه کرده اند.
5- این که برخی از دوستان، مجاری ارتباطی رهبری را غیرقابل اعتماد معرفی کنند و بگویند ما منتظر نظرات رهبری خواهیم ماند، پایان کار نیست، چرا که این امکان هست که بعد از اطلاع از نظرات شخص مقام معظم رهبری نیز مدعی شوند کانال هایی که به رهبری اخبار را می رسانند نیز غیرقابل اطمینان نیستند.
6- زمانی امام علی علیه السلام پیغامی به مالک فرستاد که برگرد و ایشان هم در تبعیت محض از حضرت در حالی که به خیمه معاویه رسیده بود برگشت، نگفت تا خود حضرت علی نیاید و به من پیغام نرساند من برنخواهم گشت، پس دوستانی که جدیداً میگویند تا چیزی را مستقیماً از لسان حضرت آقا نشنوند قبول نمی کنند، باید دقت کنند که خود رهبری، دفتر و سایت شان را مرجع مورد اطمینان معرفی می کنند.
7- اگر چه خود رهبری از ما خواستند که در همه شرایط نباید منتظر نظر رهبری ماند و باید تلاش کرد با بصیرت، اقدام صحیح را در چارچوب قانون و مصلحت انتخاب کرد و انجام داد لیکن اگر به هر دلیلی دچار اشتباه شدیم پوزش خواستن امری ضروریست و اگر قرار باشد کسانی به تشخیص خود عمل کنند و بعد دچرا لجاجت بشوند بهتر است که کلاً در هر امری فقط منتظر نظرات رهبری بمانند و هیچ کاری به تشخیص خود انجام ندهند.
8- تعجب و تردید در خصوص یکی از مواضعی که رهبری بارها اتخاذ کرده اند، مسئله ای نیست که قابل پذیرش باشد، همه می دانیم که مقام معظم رهبری در خصوص هجمه به سفارت انگلیس منحوس و برخی دیگر از شیوه های اعتراضی و انتقادی، بارها به حفظ قانون اشاره کرده اند و اصرار بر این که این نظر نمی تواند نظر رهبری باشد هم تعرض به سایت رهبری و هم به مواضع رهبری تلقی می گردد.
9- اگر چه متحصنین با شنیدن عدم تمایل رهبری به ادامه ی تحصن فوراً به آن پایان دادیم و پس از انتشار خبر نارضایتی رهبری از تحصن در سایت رهبری، فوراً در همین کانال پوزش خواستیم، ولی باید اذعان کرد که این پوزش ما تنها بابت یک تخلف یعنی نداشتن مجوز از فرمانداری بوده است، ولی واقعاً می طلبد که مسئولان قانونگذاری در مجلس و اجرای قانون و حقوقدانی در دولت، که در روند بررسی و تصویب و اجرای پیش دستانه برجام اصول متعدد قانون اساسی را نقض کردند و در نهایت نیز به روند قانونی (یعنی ارسال برجام در قالب یک لایحه) اقدام نکردند، بسیاری بیش از متحصنین شرمنده و عذرخواه باشند.


nazokbin

94/6/26
8:14 ص

haghonnasبعد از ادعاهای مکرر هاشمی در خصوص این که تنها انتخابات مردم در 92 حق الناس بیان شده است، با جستجویی در سخنان رهبری در انتخابات های متعدد مشاهده کردیم که عبارات امانت و حق مردم در ادبیات رهبری به دفعات تکرار شده است ولی از آنجا که گویا جناب هاشمی روی این عبارات برنامه ریزی خاصی کرده است، این بار به غیر از تکرار همان ادعا در خصوص عبارت حق الناس، به چند مسئله دیگر هم اشاره کرده اند و تلاش کرده اند تا اثبات کند که انتخابات 92 یک شرایط خاصی داشته است و با سایر انتخابات های کشور به خصوص انتخابات 88 متفاوت بوده است که برای این مسئله 4 دلیل آورده اند که ابتدا عین عبارت جناب هاشمی را ذکر می کنم و سپس به آنها پاسخ می گویم:

هاشمی 94/6/23 : “نقش رهبری در انتخابات متوجه شور و اشتیاق مردم برای حضور و صحت برگزاری آن است. من چند مورد را می گویم تا مشخص شود که نقش ایشان چقدر برجسته بود. اولاً در نامگذاری سال 92، حماسه سیاسی گفتند که مصداق کامل و نقطه عطف آن انتخابات بود. ثانیاً گفتند که هیچ­کس، حتی خانواده­ ام نمی دانند به چه کسی رأی می دهم که این جمله نوعی اعتماد به مردم داد. ثالثاً به انتخابات فراتر از نظام و انقلاب، رویکرد ملی دادند و اعلام کردند که حتی کسانی که نظام را قبول ندارند، به خاطر کشور ایران در انتخابات شرکت کنند و رابعاً اعلام کردند که رأی مردم حق الناس است. این جمله ایشان خیلی تأثیر داشت. اگر به تقسیم آرا از نظر سیاسی در جامعه نگاه کنید، می بینید که یک نفر با یک نوع تفکر و 5 نفر دیگر با تفکر دیگری بودند و آرای آنها، یعنی این یک نفر و آن پنج نفر هم تقریباً مساوی و رقابت تنگاتنگ بود.

اولاً این ادعا که رهبری در سال 92 شعار حماسه سیاسی را به مناسبت انتخابات نام گذاری کردند به معنی تغییر و تحول در روند انتخابات و ایجاد سلامت در آن نمی تواند باشد ضمنا نام سال فقط “حماسه سیاسی” نبود بلکه “حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی” بود که در هر صورت مردم براساس اعتمادشان به نظام، مثل سال های گذشته در این انتخابات هم مشارکت گسترده ای داشتند و بر ادعای کسانی که می گفتند مردم به نظام اعتماد ندارند مهر ابطال زدند و به همین دلیل این افراد تلاش می کنند تا مشارکت گسترده مردم در سال 92 را به دلایل خیلی خاص و بعضا خنده دار معطوف کنند.

ثالثاً این که رهبری یک رأی دارد و هیچ کسی نمی داند در سایر انتخابات ها من جمله انتخابات 88 که محل اشکال آقایان بوده است نیز وجود دارد “بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است.”1388/01/01

ثالثا”رهبری در همه انتخابات ها به مشارکت حداکثری و اهمیت حتی یک رأی هم تأکید داشتند و این ادعا که این درخواست محدود به سال 92 بوده باشد خودش یک دروغ دیگر است به این سخنان رهبری در تاریخ 1388/01/01 توجه کنید: “آراء یکایک شما مردم سهمی است از همان سرمایه‌گذاری و سپرده‌گذاری. هر رأیی که شما در صندوق میاندازید، مثل این است که یک بخشی از پول آن سپرده را دارید تأمین میکنید. یک رأی هم اهمیت دارد…بنده همواره در درجه‌ی اول در انتخابات سعیم بر این است که به مردم عرض کنم حضور شما در این انتخابات مهم است“.

رابعاً رأی مردم همیشه امانت و حق الناس بوده است که قبلا تعداد زیادی از بیانات رهبری برای انتخابات های گذشته ارائه شده است که به ذکر یک نمونه در سال 84 که جناب هاشمی و فرزندانش سلامت انتخابات آن سال را هم زیر سوال برده بودند، اکتفا می کنم: “ آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابسته‌ی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست“. 1384/03/25

نتیجه گیری: جناب هاشمی و فرزنداندشان به غیر از انتخابات 88، انتخابات 84 را که توسط دولت اصلاحات برگزار شده بود را نیز بارها رد کرده اند و از سوی دیگر انتخابات 92 که آنهم توسط دولت احمدی نژاد انجام شد را به عنوان یک الگوی انتخاباتی معرفی کردند، به نظر می رسد که آقایان فارغ از این که خاتمی انتخابات را برگزار کرده باشد یا احمدی نژاد، فارغ از این که نظارت تمام این انتخابات ها توسط یک شورای نگهبان و طبق یک قانون اساسی و قانون انتخابات صورت گرفته است، تنها به یک دلیل یک انتخابات را سالم یا ناسالم معرفی می کنند که ناشی از برد یا باختشان در آن انتخابات است، مسئله ای که مقام معظم رهبری نیز در تاریخ 1387/03/21 این چنین بیان کردند: “در نگاه افرادی که از این مبنای اسلامی دورند، وقتی که به مسئله نگاه می‌کنید، میبینید تناقض و تهافت زیاد است. یک روز که آراء مردم به نفع یک جماعتی باشد، آراء مردم اهمیت پیدا می‌کند، جمهوریت اهمیت پیدا می‌کند. «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین»؛ اگر حق به جانب آن‌ها داده بشود، حق را قبول می‌کنند.” و مسئله نهایی این که به نظر می رسد جناب هاشمی که خودش از کسانی بود که بدون هیچ مبنای قانونی، حقوقی و شرعی خواستار ابطال آرای مردم بود، بیش از دیگران نیازمند به حق الناس دانستن آرای مردم است، وگرنه که مقام معظم رهبری با ایستادگی قاطعانه بر آرای مردم در سال 88 بهترین نمایش از اعتقاد راسخ بر حق الناس داستن مردم را به نمایش گذاشتند.


nazokbin

94/6/8
9:36 ع

آیا رهبری فقط در سال 92 رأی مردم را امانت و حق الناس دانستند؟! و آیا حق الناس دانستن یعنی که تأیید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان نباشد؟!

حق الناسمتأسفانه برخی افراد که نمی توانند امانت داری همیشگی نظام و اعتماد همیشگی مردم به نظام را تصدیق کنند، طوری وانمود کنند که در انتخابات سال 92 یک اتفاق عجیب رخ داده و برخلاف انتخابات های گذشته، رهبری رأی مردم را امانت و حق الناس معرفی کرده است و تنها این مسئله بابت تمایل مردم به حضور در انتخابات گردیده است و بعدهم برای رعایت این حق الناس، حذف جایگاه شورای نگهبان در تأیید صلاحیت نامزدها را طلب می کنند، لیکن با مراجعه به سخنان رهبری مشاهده می شود که ایشان همواره بر امانت بودن آرای مردم و لزوم صیانت از آرای مردم توسط شورای نگهبان و وزارت کشور تاکید کردند و حذف نامزدهای فاقد صلاحیت را نیز حق مردم دانستند:

شورای نگهبان هم با کمال دقّت و امانت باید مراقب باشد که هیچ‌گونه تخلّفی در انتخابات نشود. حقّ مردم است که شورای نگهبان نگذارد بدخواهان این ملت به قوّه مقنّنه راه پیدا کنند. شورای نگهبان باید حقّ مردم را ادا کند و مانع شود از این‌که بدخواهان این ملت، بدخواهان این انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه کشور امام شوند. 1378/11/13
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2989
توصیه‌ای هم به مسؤولان و دست‌اندرکاران میکنم و آن این است که هم هیأتهای اجرایی و هم هیأتهای نظارت باید کمال دقّت خودشان را به کار ببرند تا  از آراء مردم صیانت شود و این آراء با امانت کامل شمارش و قرائت گردد؛ کمااین‌که بحمداللَّه همین‌طور هم بوده است. 1380/03/18
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3069
امروز هم من از دست‌اندرکاران انتخابات – هم مجریان و هم ناظران – جداً و موکداً درخواست میکنم که از آراء مردم حفاظت کنند. آراء مردم امانتی است در دست آنها و بدون هیچ‌گونه جانبداری و دخالت دادن امیال خودشان، رأی مردم را بگیرند و آن‌چنان که هست، بخوانند و ثبت کنند و سپس اعلام کنند. 1384/04/03
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17909
آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابسته‌ی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست. 1384/03/25
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3296
 من میبینم متأسفانه در اظهارات بعضیها – حالا ان‌شاءاللَّه که از روی غرض‌ورزی نیست – مرتب تکیه میکنند: آقا! تقلب نشود، آقا! تقلب نشود؛ آقا! دستبرد نشوند. چه تقلبی!؟ قریب به سی سال است که دستگاههای مجری این مملکت دارند انتخابات را انجام میدهند با سلامت کامل،… ما البته سفارش کرده‌ایم؛ مکرر سفارش کرده‌ایم؛ مکرر هم سفارش خواهیم کرد به همه‌ی دست‌اندرکاران؛ هم به وزارت کشور، هم به شورای محترم نگهبان، به نظار و مجریان: مراقب باشند، مسؤولیتشان را، وظیفه‌شان را درست انجام بدهند، خوب انجام بدهند، آراء مردم دست اینها امانت است؛  نگذارند کسی دخالت بکند؛ نفوذ بکند.1386/10/19
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3419
به غیر از این که نظارت استصوابی در زمان حیات امام مورد تأیید ایشان بوده است، در ادبیات امام خمینی نیز در خصوص لزوم به قدرت نرسیدن گروه انحرافی حجتیه توسط شورای نگهبان تأکید شده است که نشان از اهمیت فرایند تأیید صلاحیت شورای نگهبان دارد (صحیفه نور ،ج21 ،ص579) .
نکته ی نهایی این که براساس قانون اساسی، نظارت براجرای انتخابات و تفسیر قانون اساسی حق شورای نگهبان است و این شورا نیز نظارت استصوابی را از زمان امام خمینی اجرا نموده و این مسیر همواره مورد تأیید رهبری نیز بوده است و حتی افرادی مانند هاشمی رفسنجانی نیز قبلاً در برابر نگرانی برخی جریانات، تفسیر شورای نگهبان در خصوص نظارت استصوابی را قانونی و حق این نهاد معرفی کرده اند.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/content/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D9%86

 


nazokbin

94/3/26
11:2 ص

 

مذاکرات هسته ایمخالفت ما با روند فعلی حصول توافق هسته ای فقط به منظور حفظ عزت ملی نیست و اگر چه عزت ملی مسئله ای بسیار مهم است، لیکن دلیل دلواپسی ما به دو عامل حیاتی دیگر نیز وابسته است، دو مسئله ای که اهمیتش برای هیچ کس قابل اغماض نیست، دو عاملی که همه و همه از مذهبی تا ملی مذهبی و ملی و اصلاح طلب و اصولگرا نمی توانند منکر این دو عامل گردند:

1- منافع ملی: شاید در این که چه بعدی از هسته ای بماند و چه بخشی دچار چه محدودیت هایی گردد اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد، اما هیچ ایرانی نیست که قبول کند هم هسته ای ما دچار محدودیت های وسیع گردد و هم تحریم های اصلی باقی بماند و هم این که همان تحریم های کوچکی که قرار است لغو شود نیز مشروط به اما و اگرهای آژانس و بحث ابعاد احتمالی نظامی (PMD) باشد. آری ما از این که هم خودمان پای محدودیت های هسته ای مان را امضا کنیم و هم پای ماندگار شدن تحریم هایمان و هم پای ترور سرمایه های ملی و دانشمندان هسته ای را، دلواپسیم. اساساً حق این بود که در ازای رفع نگرانی های اصلی طرف مقابل که همان بحث 20 درصد و میزان ذخیره سوخت بود، مهمترین تحریم های ما یعنی نفت و بانک را وجه المعامله قرار می دادیم نه این که مثل هم اکنون، هم 20 درصد را داده باشیم، هم قلب راکتور اراک را باخته باشیم، هم چند سال معطل باز طراحی آن شویم، هم فردو را به یک محل تحقیقاتی صرف تبدیل کنیم، هم سانتریفیوژهای پیشرفته مان را جمع کنیم، هم ذخیره سوخت مان را اکسید کنیم و هم تحقیق و توسعه دچار جدولی از محدودیت گردد و درازای آن، طرف مقابل تنها بخشی از تحریم های کم اهمیت را آن هم مشروط به اما و اگر تعلیق (و نه آن هم لغو) نماید. چه کسی است که این معامله را در جهت حفظ منافع ملی بشناسد.

2- امنیت ملی: بازهم شاید برخی حاضر باشند به خاطر حتی رفع یک تحریم کوچک و یا یک رونق بسیارجزئی در اقتصاد کشور حاضر شوند از این مذاکرات و توافقی که محصول آن است حمایت کنند ولی همه می دانیم که امنیت ملی عاملی است که از هر عامل دیگر اقتصادی یا علمی یا اجتماعی مهمتر است. اگر قرار باشد انواع بازرسی های مختلف از مراکز غیر هسته ای و نظامی و امنیتی صورت گیرد، اگر قرار باشد با دانشمندان هسته ای و شخصیت های امنیتی ما مذاکره کنند، اگر قرار باشد تجهیزات پیشرفته را در بازرسی های خود مورد استفاده قرار دهند، اگر قرار باشد ما به معیار طرف مقابل که همان آسوده شدن از توان نظامی ما و شناسایی تمام ابعادش است احترام بگذاریم عملاً پای خدشه دارشدن امنیت ملی را امضا کرده ایم. از اساس قرار نبود که مباحث نظامی به مذاکرات هسته ای گره بخورد و این که ناگهان ابعاد PMD را در مذاکرات گنجانده اند حاکی نقض خطوط قرمز را نیز دارد. یادمان باشد که شبیه همین بازرسی ها را در عراق انجام دادند بعد از شناسای نقاط قوت و ضعف نظامی عراق، به راحتی ارتش عراق را زمین گیر کردند، تجربه قبلی خودمان نیز در خصوص تحویل اطلاعات دانشمندان هسته ای نیز مسئله ای درس آموز است، مسئله ای که موجب شهادت چندتن از دانشمندان و فعالان بحث هسته ای ما گردید.

مواضع رهبری ضامن حفظ منافع ملی، امنیت ملی و عزت ملی

نکته بسیار مهمی که در این میان اهمیت دارد توجه به ریشه خطوط قرمز مقام معظم رهبری است که اجرا و تحقق آنها از تکالیف قانونی و شرعی رئیس جمهور و مذاکره کنندگان هسته ای ما بوده است. باید توجه کنیم که اگر رهبری بر یک مرحله ای بودن مذاکرات تأکید داشتند و صراحتاً خواستند تا کلیات و جزئیات توافق در یک مرحله رسمیت پیدا کنند، به این دلیل بود که طرف مقابل دبه نکند و با تأویل به رأی و یا زیاده خواهی، در هر مرحله پیش روی نکند، خط قرمزی که متأسفانه دولت با بیانیه لوزان نقض کرد و اگر چه در ابتدا گفتند این بیانیه هیچ الزامی برای طرفین نداشته است، اما بعدها با ذکر مکرر عبارت دبه کردن و زیاده خواهی از سوی طرف مقابل، اثبات شد که عملاً هم بیانیه لوزان توافق بر کلیات و چارچوبهای توافق نهایی بوده و هم پیش بینی رهبری در خصوص دبه کردن طرف مقابل در خصوص تعداد سانتریفیوژها و میزان غنی سازی و … محقق گردیده است.

اگر رهبری هرگونه بازدیدی از مراکز غیرهسته ای و به خصوص نظامی را خط قرمز اعلام کردند مشخص است که به خاطر حفظ امنیت ملی کشور بوده همانطوری که در عراق نیز موجب جسارت و حمله به عراق گردید و اگر بازجویی از دانشمندان هسته ای را خط قرمز اعلام کردند به خاطر جلوگیری از موج جدید ترورهای علیه دانشمندان هسته ای بوده است.

اگر رهبری تأمین 190 هزارسو که معادل نیاز نیروگاه بوشهر بوده را خط قرمز اعلام کردند تنها به این دلیل بود که قبلاً نیز طرف مقابل از تأمین چیزی که مکلف به آن بوده (مثل تأمین سوخت 20 درصد مورد نیاز تأسیسات درمانی) استنکاف کرده بود و تأمین نیاز داخلی فعلی، یقیناً در جهت حفظ حداقل های منافع ملی بود، فرضاً ما علی رغم توان برای صادرات سوخت هسته ای تا مدتی به این کار دست نزنیم اما چرا باید کشور علی رغم توان تولید نیاز خود، محتاج دشمنان بدعهد باشد تا به هر شرایط و قیمتی که خواستند آن را به ما بفروشند و یا نفروشند؟!

اگر مقام معظم رهبری فرمودند که حذف تحریم باید در روز عقد توافق باشد، یک دلیل مشخص داشت و آن هم معامله متوازن بود، نه نقد دادن و نسیه گرفتن، مسئله ای که قبلاً یکبار در دوره اصلاحات و یکبار در توافق ژنو با همین تیم مذاکرات نهایتاً به خدشه دار شدن منافع ملی منتج شد، مسلماً هر عقل سلیمی می داند که با یک انسان بدعهد، تنها باید نقد معامله کرد و اگر جز این باشد خدشه جدی به منافع ملی حتمی خواهد بود.

اگر مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند که معیشت مردم و اقتصاد کشور را به نتیجه مذاکرات گره نزنید، کاملاً در جهت حفظ منافع ملی بود، چیزی که متأسفانه رئیس جمهوری مکرراً برخلاف آن صحبت کردند و دودش در چشم مان رفت، به نحوی که تنها یک روز بعد از گره زدن حل مسائل اقتصادی، زیست محیطی، معیشت مردم و حتی آب خوردن مردم به بحث تحریم، اوباما گفت ایران به شدت به مذاکرات نیاز دارد و این مسئله دست دشمن را در زیاده خواهی های مکرر بازتر و بازتر و دست دولت را در مقاومت کردن در برابر آنها بسته تر و بسته تر کرده است.

اگر مقام معظم رهبری مذاکره زیر سایه شبح تهدید را قبول ندارند به این دلیل است که سیاست چماق و هویج در مذاکره، در هیچ معامله ای نمی تواند به یک مذاکره متوازن،‌ منصفانه و برد-برد ختم شود، به خصوص آنجایی که بخشی از مذاکرات را به ابعاد نظامی ایران گره زده اند، به راستی چگونه می توان در برابر دشمنی که حتی در حین مذاکره نیز اسلحه را زمین نمی گذارد اجازه بازرسی نظامی و یا محدودیت در خصوص ابعاد احتمالی (PMD) داد؟!

وقتی رهبری می فرمایند دولت مردم را محرم بداند و از مسائل هسته ای مطلع شان نماید و به حرف های منتقدان توجه کند، تنها به دلیل این بود که این آگاهی بخشی در جهت تقویت قدرت ایران در میز مذاکره خواهد بود و مشارکت عمومی در جهت حفظ منافع ملی باشد و این در حالی است که دولت در حالی که حتی حق دانستن برای مردم قائل نیست، در برابر انتقادات از رفراندوم هسته ای دم می زند و این در حالی است که مقام معظم رهبری در ازای این همه حمایتی که از دولتمردان در جهت نرمش قهرمانانه کردند خواستار محرم دانستن مردم، احترام به منتقدین، انتشار فکت شیت و رعایت خطوط قرمز شدند، مواردی که شایسته رعایت آنها توسط دولت بود نه ناسپاسی ها و بعضاً طعنه و کنایه ها.

لزوم مطالبه گری جدی و عمومی از دولت

وقتی در سخنرانی های مکرر رئیس جمهور و برخی دیگر از مسئولان در خصوص شدت تأثیرگذاری تحریم ها و خالی بودن خزانه و وابستگی همه چیزمان به رفع تحریم صحه گذاشته می شود و یا وقتی که دستگاه دیپلماسی ما به تشکیل کمپین نه به عدم توافق هسته ای (با حضور چند نفر از کارگردانان مطرح کشور) اقدام می کند و یا وقتی که وزیر امور خارجه در سخنرانی اش کشور را به لحاظ نظامی کاملاً عاجز و دست بسته معرفی می کند و یا وقتی که وزیرامورخارجه رسماً در مصاحبه های خارجی خود، پیروزی در انتخابات بعدی را رسماً به نتیجه توافق پیوندمی زند و یا وقتی رئیس جمهور برد موشکی، توان نظامی و چرخیدن سانتریفیوژها را تحقیر می کند، چگونه می توان توقع داشت که رمق چندانی برای ایستادگی در برابر زیاده خواهی های دشمنان در دولت مانده باشد. شاید همین ضعف در اعتماد به توان اقتصادی کشور، قدرت نظامی و عزت ملی و سرمایه گذاری بیش از حد روی توافق هسته ای به عنوان کلید پیروزی در انتخابات بعدی باعث شده است تا دولت یک به یک خطوط قرمز رهبری را که همگی دقیقاً در جهت حفظ منافع، امنیت و عزت ملی بوده است را خدشه دار کند، روندی که اگر با مطالبه گری جدی مردم، مجلس و رسانه ها همراه نشود می تواند ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد نماید.


nazokbin

94/2/11
7:39 ع

اظهارات حاشیه ساز دکتر روحانیطی یک ماه کاری که در سال 94 داشته ایم بیانات و مواضع جناب روحانی در خصوص هسته ای و اجتماع نیروهای پلیس و کارگر و مردم استان فارس حاوی مواردی بود که باعث حاشیه سازی و بعضاً باعث موضع گیری رهبری معظم انقلاب، دلخوری علما و روحانیون و بسیاری از مردم و حتی نیروهای پلیس گردید که برخی از آنها به شدت حساسیت علما و رسانه ها و شخصیتها را برانگیخت. در ادامه به اهم اظهارات حاشیه ساز روحانی اشاره و سپس تحلیلی کوتاه در خصوص هریک ارائه می کنم:

1- اولین موضع گیری حساس و سیاسی دکتر روحانی در سال جدید در خصوص بیانیه لوزان بود که در چهاردهم فروردین بیان شد:

بعد از تشکیل دولت، دولت در صد روز اول گام هایی را در این زمینه برداشت و توافق اولیه را با دولت های 1+5 به امضاء رساند و از آن زمان در تلاش بودیم که گام دوم را نیز برداریم. و آن گام دیشب محقق شد. در گام دوم هم حفظ حقوق هسته ای را داریم و هم رفع تحریم ها و هم تعامل سازند با جهان که هر سه برای ما حائز اهمیت است.

مواضع رئیس جمهور و بسیاری از حامیان دولت مثل جناب هاشمی رفسنجانی و دولتمردان مانند دکتر ظریف نیز حاکی از تحقق یک پیروزی هسته ای بود، نوع اظهارات ایشان به نوعی بود که برخی از مردم و یا مسئولان دیگر نیز گمان کردند که طرف مقابل خودش را به رعایت حقوق ایران کرده است و اقدام به صدور پیام های تبریک آمیز کردند ولی هنوز چند روزی از توافق نگذشته بود که با مشاهده ابهامات و ضعف های بیانیه نمایندگان دولت رسماً این بیانیه را غیر الزام آور دانستند که مقام معظم رهبری نیز در 20 فروردین و درخلال سخنرانی در حرم مطهر امام رضا اینچنین بیان کردند:

علت موضع گیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضع گیری وجود ندارد زیرا مسئولان کشور و مسئولان هسته ای می گویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوع الزام آوری میان دو طرف بوجود نیامده است ... چنین وضعیتی نیاز به موضع گیری ندارد. هنوز اتفاقی نیفتاده است ... اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته ای هستید یا مخالف»، می گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است ... همه مشکل بعد از این است که باید درباره جزئیات بحث و گفتگو شود زیرا طرف مقابل، لجوج، بدعهد، بد معامله و اهل از پشت خنجر زدن است و ممکن است در دوره ی بحث درباره جزئیات، کشور و ملت و مذاکره کنندگان را در حصار قرار دهند ... آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نه اصل توافق، نه مذاکره منتهی به توافق و نه محتوای توافق را تضمین نمی کند و حتی این موضوع را هم تضمین نمی کند که این مذاکرات به توافق منتهی شود، بنابراین تبریک گفتن معنایی ندارد.
 

2- رئیس‌جمهور در همایش سراسری فرماندهان ناجا گفت:

ما باید قانون را با دقت اجرا کنیم و خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران شرع و قانون در کنار هم قرار می‌گیرند ... پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمی‌تواند بگوید من این کار را کردم چون خدا گفته است، پلیس یک وظیفه بیشتر ندارد و آن هم اجرای قانون است ... احکام شرع برخی در قانون وجود  دارد و بخشی هم مجلس تصویب کرده که مخالف با شرع نبوده است؛ برخی احکام اسلام در قانون نیامده آیا پلیس می‌تواند در آن دخالت کند؟‌ مثلا هنگام نماز ظهر وارد یک بانک شود و به رئیس بانک بگوید وقت نماز است.

اگر چه این سخنرانی جناب روحانی عموماً با تقطیع منتشر شد، لیکن نگاهی به اصل سخنان نشان می دهد که خودِ این عبارات چندان هم قابل انتقاد نیستند، این که پلیس نباید به فتوای خود در اجرای اسلام عمل کند حرفی منطقی است اما این که مجریان و قانون گذاران حاضر نباشند قوانین ودستورالعمل های مناسب را برای اجرای اسلام در جامعه وضع کنند جای توجیه ندارد و این در حالی است که دولت حاضر نیست در خصوص مبارزه با مفاسد اجتماعی و اخلاقی هیچ سهمی را به گردن بگیرد. به نظر می رسد دولت همانطوری که پلیس را مکلف به اجرای قانون می داند، باید خودش نیز در جهت تدوین و تهیه لوایح و مصوبات مناسب و حمایت های موثر، در جهت ارتقای امنیت اخلاقی جامعه کوشا باشد. از دیگر مواردی که در همین خصوص یکی از مراجع عالیقدر به درستی تذکر دادن عواقب بیان چنین جملاتی است چرا که باعث می شود تا افراد متخلف در انجام تخلفات خود جسورتر گردند و دولتمردان باید بیش از این به عواقب اظهارات خود بیندیشند.

3- رئیس‌جمهور در اجتماع کارگران در ورزشگاه آزادی تاکید کرد:

برخی فکر می‌کنند در ماجرای مذاکرات هسته‌ای دولت تنها دنبال این است که یک معضل به نام پرونده هسته‌ای را حل کند. پرونده هسته‌ای و حل آن اولین گام برای حل معضلات اساسی است.

بیان این جملات از سوی رئیس جمهور حساسیت زیادی ایجاد کرد و منتقدان آن را بر خلاف نظرات رهبری دانستند، لیکن به نظر می رسد این مواضع چندان با نظر رهبری در تناقض نباشند، چرا که همین اخیراً مقام معظم رهبری در سخنرانی 20 فروردین فرمودند:

البته مذاکرات درخصوص موضوع هسته‌ای یک تجربه است. اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های خود دست بردارد، این تجربه را می‌توان در مسائل دیگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل به کج‌تابی‌های خود ادامه دهد، تجربه‌ی قبلی ما در بی‌اعتمادی به آمریکا تقویت خواهد شد.

4- رئیس جمهور در پایان سفر خود به شیراز گفت:

نمی‌دانم برخی حافظه‌شان ضعیف شده است چراکه قبل از آمریکایی‌ها ما فکت شیت خود را اعلام کردیم. بنابراین ما اعلام کردیم و روشن است، منتها برخی شبهه‌‌ای ایجاد و مسائلی را مطرح کردند، ضمن اینکه ما نظرات خود را ما به صراحت گفتیم. وزیر امور خارجه ما و رئیس سازمان انرژی اتمی به تفصیل نظرات ایران را اعلام کردند، حال اگر می‌خواهید مصاحبه‌های آنان را دوباره منتشر کنید تا فکت شیت دوم منتشر شود.

این اظهارات با توجه به درخواست علنی مقام معظم رهبری در خصوص انتشار جزئیات مذاکرات هسته ای بسیار ناراحت کننده است به خصوص که دکتر صالحی (رئیس آژانس اتمی و عضو مذاکرات هسته ای) صراحتاً (که فایل صوتی اش هم موجود است)، گفتند که رهبری از مذاکره کنندگان درخواست کرده که فکت شیت را منتشر کنند و این سخنان جسورانه جناب روحانی موجت تکدر خاطر شدید دوستداران رهبری گردید. اگر چه خود آقای صالحی بعداً درخواست انتشار فکت شیت را انکار کردند ولی در هر صورت لحن غیرمودبانه رئیس جمهور خطاب به منتقدان و 213 نفر از نمایندگان مجلس که درخواست انتشار فکت شیت را کرده بودند نگران کننده تلقی گردید. باید توجه داشت که حتی اگر مقام معظم رهبری درخواست انتشار فکت شیت را نکرده باشند، لیکن شکی نیست که بیان جزئیات مذاکرات را مطالبه کردند:

باید مردم و بخصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانه ای وجود ندارد.

و آنچه که ما شاهد بودیم این است که بعد از اظهارات مقام معظم رهبری، هنوز حرکتی در خصوص بیان این جزئیات که فکت شیت می تواند یکی از نمودهایش باشد، نکرده اند. بلکه جناب روحانی انتشار جزئیات مذاکره را قبول نکردند:

هنوز مذاکرات تمام نشده که جزییات آن منتشر شود،مذاکره آداب خودش را دارد و هنوز نمی توان جزییات آنرا منتشر کرد.

بحث دیگری که در این خصوص وجود دارد نظر رئیس جمهور درخصوص انتشار زود هنگام فکت شیت ایران است که گفتند:

فکت شیت ما را رسانه های خارجی هم منتشر کردند ما اعلام کردیم و روشنگری کردیم ولی برخی شبهه ایجاد کردند ... نظراتمان را به صراحت گفتیم و اعلام کردیم و به تفصیل بیان شده است اگر لازم است فکت شیت دوم را هم منتشر کنیم

و این در حالی است که علی رغم گذشت حدود یکماه از توافق لوزان تاکنون توسط هیچکدام از مسئولان و مذاکره کنندگان هسته ای به چنین فکت شیتی اشاره نشده است و تاکنون عنوان می شد که دولت مایل به انتشار فکت شیت نیست، و اظهارات امروز جناب روحانی بسیار عجیب بود.

5- از دیگر سخنان جنجال برانگیز جناب روحانی بحث ایشان در خصوص الگوبرداری از حافظ در سیاست خارجی بود:

اگر امروز دنیا همین خط و بیان حافظ را به عنوان تیتر سیاست خارجی قرار داده بود که با دوستان مروت با دشمنان مدارا ،امروز دیگر افراطی گری را در منطقه مشاهده نمی کردیم..... درس اعتدال و سیاست خارجی را از حافظ آموختیم و درس محبت و همدلی را از سعدی آموختیم که گفت :بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک پیکرند و ما همان راه را ادامه می دهیم

این عبارات روحانی اگر چه در ظاهر چندان قابل اشکال نیست اما در عالم واقع چندان میسر نیست، حافظ علیه الرحمه به عنوان شاعری عارف که حتی اهل سفر نبوده است چگونه می تواند الگوی ما در سیاست خارجی باشد،‌ در شرایطی که قانون اساسی یک فصل در خصوص سیاست خارجی دارد که در آن حکومت را مکلف به حمایت از مظلومان و مستضعفان عالم به خصوص مسلمانان مظلوم عالم کرده است و استکبار ستیزی را تکلیف حکومت و ممانعت از هرگونه تسلط بیگانگان بر کشور را یک اصل غیرقابل تغییر می داند، چرا باید معیار دقیق قانون را تحت تأثیر احساسات شاعرانه ی حافظ کمرنگ کنیم؟! چگونه است که رئیس جمهور محترم، پلیس را مکلف به اجرای مو به موی قانون و معذور از اجرای اسلام می داند ولی دستگاه دیپلماسی خارجی را تشویق به الگو گیری از شعر حافظ می کند؟ آیا سیاست خارجی مصرح در قانون اساسی که منبعث از شرع مقدس و آرمانهای انقلاب تصویب گردیده است و در مواردی ما را به استکبار ستیزی و حمایت از مظلومان فرامی خواند باید تحت الشعاع عبارت "بادشمنان مدارا" قرار گیرد؟

6- از دیگر مواردی که قابل تأمل است این سخنان رئیس‌جمهور در اجتماع کارگران در ورزشگاه آزادی بود:

با توافق نهایی که اگر طرف ما اراده جدی داشته باشد، در ماه‌های پیش‌رو امکان‌پذیر است و شرایط تولید در ایران به مراتب بهتر خواهد شد.

و این در صورتی است که مقام معظم رهبری بارها تأکید کردند که مشکل اصلی اقتصاد ما در تحریم نیست بلکه در مدیریت داخل است و باید با اتکا به توان داخلی به دنبال حل ریشه ای مسئله بود که در همین راستا مقام معظم رهبری نیز فردای همان روز و در جمع کارگرانی که به دیدارشان آمده بودند اینچنین گفتند:

برخی می‌گویند در شرایط تحریم و فشار، رونق تولید داخلی امکان پذیر نیست، بدون شک تحریم‌های ظالمانه در بروز مشکلات تاثیر داشته است اما تحریم‌ و فشار، بدون تردید نمی‌تواند جلوی «تلاش عمومی، سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده» را برای رونق تولید داخلی بگیرد... البته اگر تحریم‌ها نبود احتمالاً در برخی از این زمینه ها، پیشرفت بیشتری داشتیم اما این احتمال نیز وجود دارد که در آن صورت، به پول نفت تکیه می کردیم و این پیشرفتها را بدست نمی آوردیم..... استحکام ساختار داخلی قدرت از جمله در زمینه اقتصادی، موجب تقویت مذاکره کنندگان پشت میز هر مذاکره ای می شود والا طرف مقابل مدام شرط و شروط می گذارد و حرفهای مفت و بی ربط می زند.

و سپس در ادامه به تشریح این مسئله با بیان مصادیقی مانند حمایت از تولید توسط مردم و به خصوص خود دولت و تحریم کالاهای خارجی و مبارزه با قاچاق و لزوم اهمیت به کیفیت تولید و ... پرداختند و برخی از صنایعی که ایران در همین شرایط تحریم در آنها موفق بوده را برشمردند.


nazokbin

93/12/20
9:13 ع

 

خط امام

چرا بخش زیادی از اصلاح طلبان علی رغم تفکرات ساختار شکنانه ای که دارند خودشان را به خط امام منتسب می دانند؟ مگر چه تفاوتی بین خط امام خمینی و خط مقام معظم رهبری وجود دارد که ایشان خط یکی را از دیگری جدا می کنند؟ در این مطلب، پاسخ این سوال را از سه نظر بیان می کنم:

1- همیشه پنهان شدن پشت کسی که دستش از دنیا کوتاه شده و نمی تواند شخصاً تفکراتش را تبیین کند، می تواند مفید باشد چرا که می توان هرطور که می خواهند نظراتش را تفسیر کنند و از او خاطره بسازند و نقل کنند. در این سال ها بارها دیده ایم که برخی اطرافیان امام خمینی برخلاف نظر صریح ایشان، تحت عناوین خط امام و یا یار امام تلاش کرده اند تا امام خمینی را در نگاه مردم تحریف کنند که وقتی به وصیت نامه ی خود امام مراجعه می کنیم متوجه می شویم که ایشان از قبل حدس چنین شرایطی را می زدند و به همین دلیل در همان موقع هرگونه خاطرات و نظرات و نقل قول های از خود را جز در مورد دستخط ها و یا سخنرانی ها، مردود و غیر قابل استناد معرفی کردند.

2- امام خمینی و امام خامنه ای هر دو در ایستادن و استقامت بر اصول و آرمان ها در برابر اصرارها محکم بودند و در عین حال نیز از مشورت دلسوزان استقبال می کردند، اما برخی از اطرافیان مشورت را به حد پافشاری می رساندند که در این صورت بازهم اگر نظر ایشان مخالف با اصول بود، رهبران ما در برابر فشار صرف تسلیم نمی شدند، اما تحمیل گران همیشه به پافشاری صرف بسنده نمی کردند و بعضاً به فضاسازی و صحنه آرایی می پرداختند، یعنی در شرایط خاص، طوری صحنه را با عواملی که داشتند بهم می زدند که عملاً گزینه های قابل انتخاب حذف یا کاهش یابد که یکی از این تحمیلگری ها را در جام زهر پذیرش قطعنامه دیدیم که چگونه با هماهنگ کردن برخی از متصدیان جنگ و دولت و عدم همکاری ایشان با تبعیت از دستورات امام، کاری کردند که امام به این تصمیم برسد که عملاً مسئولانش دیگر مرد جنگ و مقاومت نیستند. عین این مسئله در انتخابات 88 نیز پیش آمد تا امام خامنه ای مجبور شود ابطال انتخابات را بپذیرد ولی امام خامنه ای قبول نکردند حتی برای این کار کلی صحنه سازی کردند و حتی توانستند بخشی از مردم را برای این فشار وارد صحنه کنند و کمک های خارجی را هم در این خصوص در عرصه رسانه و تحریم جلب کنند ولی نهایتاً این مسئله محقق نشد، مورد دیگری هم در مذاکرات و رابطه با آمریکا مشاهده می شد که بازهم به آن نتیجه که در پی اش بودند هنوز نرسیده اند، تفاوت امام خمینی و امام خامنه ای در تسلیم شدن به تحمیل گری ها در یک نقطه ی مهم به نام آشنایی با ریزه کاری های مدیریت در عرصه های مختلف کشور است. امام خامنه ای به اذعان برخی از دشمنانش مثل مسعود بهنود و رایس و … به لحاظ مدیریتی به راحتی و با یک سخنرانی تمام نقشه ها و صحنه آرایی های دشمنان را بهم می زند و این ریشه در اشراف ایشان به مسائل حکومتی و مدیریتی دارد. حقیقت این است که امام خامنه ای به عنوان شاگرد و فرزند معنوی امام خمینی هم تجربیات امام را بر علم و مدیریت خود افزوده است و هم تجارب سالها مدیریت در عرصه های مختلف را به خود افزوده است. شیوه ی مدیریت مقام معظم رهبری یک شیوه ی تکامل یافته مبتنی بر رهبری امام خمینی عزیز است که این شیوه موجب گردیده است تا میزان موفقیت تحمیلگران در صحنه آرایی و نتیجتاً تحمیل گری به صفر میل کند.

3- یکی از دلایلی که برخی خود را در خط امام خمینی می دانند به منظور سوءاستفاده از جایگاه برخی منتسبین به امام خمینی است، برای این که برای ایستادن در برابر اوامر رهبری موجه به نظر برسند به برخی از نوه ها و یا اقوام امام خمینی متوسل می شوند و این در حالی است که هم امام خمینی و هم یادگار برومندشان حاج احمد آقا به شدت فرزندانشان را از این گونه فعالیتهای سیاسی منع می کردند به نحوی که خود حاج احمد آقا در زمان حیات امام هیچ موضع گیری یا سمتی نداشتند و بعد از فوتشان هم بازهم حاج احمد آقا جز تبعیت محض از رهبری حرکتی نمی کردند و صراحتاً فرزندانشان را هم نصیحت کردند که پس از ایشان جز تبعیت محض از رهبری کاری نکنند. اما متأسفانه عدم هشیاری برخی از منتسبین به حضرت امام موجب شده است تا برخی از مخالفان سیاست های رهبری ایشان را سپر خود کنند و پشت سرایشان قائم شوند.


nazokbin

93/11/26
8:35 ص

شبهات نامه به مقام معظم رهبری

اخیراً نامه ای با “عنوان نامه ی یک جوان شیعه به آیت الله خامنه ای” در فضای مجازی به صورت گسترده منتشر گردیده است که لازم دیدم آن را بررسی نمایم، به همین منظور در خلال بیان نامه، توضیحات و پاسخ ها عرضه می شوند:

بسم الله الرحمن الرحیم
باعرض سلام و خسته نباشید
خدمت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب

شاید در قدم اول بسیار گستاخانه باشد که یک جوان شیعه به نقد و بیان اشکالات یک عالم شیعه بپردازد. اما ما پیرو مکتبی هستیم که رئیسش چنین فرمود ” محبوب‌ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب‌های مرا به من اهدا کند ”  پس من هم به فرمایش امام صادق (علیه السلام) عمل می‌کنم و سعی می‌کنم در کمال ادب و احترام تمام سؤالات و اشکالاتی که از محضر شما دارم را بیان کنم ولی آنقدر سوال ها زیاد است که نمیدانم از کجا شروع کنم!! و از جهتی هم میترسم سوال کنم.چون به چشم خود دیده ام و همه میدانند که با منتقدین خود و نظام خود چه کرده اید….
ولی برای واضح شدن مطلب و حقانیت تشیع و برای مقدمه ی سوال ها ده سوال میپرسم.!

پاسخ: این که فردی ادعا می کند با چشم خودش دیده که رهبری با منتقدانش چه می کند!! ممکن است برخی سادگان را در همان گام اول تحت تأثیر قرار دهد که لابد، نگارنده چیزهایی دیده است!! ولی عبارت بلافصل آن که می گوید “همه می دانند!!” که رهبری با منتقدان خود و نظام چه کرده است!! ظن انسان را به موارد آشکاری مانند نحوه برخورد با فتنه گران متمایل می سازد که این مسئله اولاً نشان می دهد که نگارنده حرکت گسترده و برنامه ریزی شده علیه رأی مردم و قانون اساسی کشور را تنها به یک انتقاد تشبیه کرده است و فارغ از توجه به خسارات عظیمی که به منافع ملی، نیروهای بسیج، بیت المال و معیشت مردم وارد شد، توقع دارند برای فتنه گران، ایادی شان هیچ هزینه ای اعم از حبس و حصر مترتب نگردد! و ثانیاً نشان می دهد که در پس این سوالات و شبهات به ظاهر دینی و فقهی، مسائل سیاسی با جهت گیری حمایت از فتنه و ضدیت با رهبری در حال پیگیری است و ثالثاً ادعای اثبات “حقانیت شیعه” در نامه به مقام معظم رهبری ، خاستگاه نامه را نشان می دهد که مشخصاً از سمت طیف صادق شیرازی ها و افراطیون شیعه منتشر گردیده است. ضمناً با توجه به پراکنده بودن سوالات، تعداد سوالات علی رغم ادعای خود نامه، 13 عدد بود که شماره گذاری می گردد:

1- شما بر چه اساس و روایت و آیه ای بیان کردید:
مرد میتواند به حد علی بن ابیطالب علیه السلام برسد و زن میتواند به حد فاطمه ی زهرا علیها السلام برسد؟؟؟؟

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7284

پاسخ : جمله ی اولی که از رهبری در بند 1 تقطیع شده را با یک جمله قبلش تقدیم می کنم:
مرد میتواند به عالیترین مقامات از لحاظ معنوی برسد؛ زن هم میتواند به بالاترین مقامات از لحاظ معنوی برسد. مرد میتواند به حدّ علی بن ‌ابی طالب علیه‌السّلام برسد و زن میتواند به حدّ فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها برسد.
این جمله از لحاظ معنوی حد کمال را بیان می کند، یعنی مردان می توانند به حد کمال حضرت امیر و زنان هم به حد کمال حضرت زهرا برسند. اساساً مقامات معنوی حضرت امیر و حضرت زهرا و هر اولیای دیگری از جناب خود ایشان و البته تحت هدایت باری تعالی محقق گردیده است. یعنی این اولیا و ائمه و انبیا به لحاظ مقامات معنوی به مقام عصمت از گناه می رسند و آنگاه که به حد خاصی از معنویت رسیدند در صورتی که خداوند مقرر فرماید می تواند مقامات خاصی مانند پیامبری یا امامت را هم به ایشان بدهد. مقام معنی را انسان باید بدست آورد ولی مقامات الهی مانند نبوت و امامت انتصابی است. این دو را نباید با هم قاطی کرد.

2-شما بر چه اساس و مبنایی بیان کردید:
ما نخواستیم فقط پرچم شیعه را بلند کنیم -میتوانستیم اما نخواستیم !؟
((میتوانستید و نخواستید اگر اینکار را میکردید چه میشد؟؟؟))

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=22076

پاسخ: در خصوص بند دوم، بازهم یک جمله و آن جمله هم به صورت ناقص تقطیع شده است که اصل پاراگراف را می آورم:
از همان ابتدای انقلاب، ما نخواستیم فقط پرچمِ شیعه را بلند کنیم، ما پرچم اسلام را بلند کردیم تا همه دورِ هم جمع شوند. امروز کتاب‌های ضدِ شیعه، تحریفِ تاریخِ شیعه، زیاد چاپ می‌شود، نه مثلِ قدیم‌ها و آن چاپ‌های بدِ پاکستانی. در شکل‌های نو و جذاب. ما هم می‌توانیم جواب‌شان را بدهیم. توانش را هم داریم. اما این کار را صلاح نمی‌ دانیم، این کار را نمی‌کنیم. در جوانی که در مسجد بینِ مغرب و عشا منبر می‌رفتم، کارم این بود که معارفِ عمیقِ اسلامی را منتقل کنم. از همان زمان تأکید داشتم بر وحدت. البته خیلی‌ها مرا متهم می‌کردند به سنی‌گری، اما من می‌گفتم که فرصتِ جواب دادن به این‌ها را ندارم. 

مشخص است که بحث وحدت بین شیعه و سنی است نه این طور که وانمود شده است یعنی انقلاب حتی نتوانسته شیعه را درست کند حالا مدعی سنی است. بحث این است که انقلاب دنبال بهم زدن دعوای شیعه و سنی به نفع اسلام بود.

3 -بنا به چه روایتی اظهار داشتید:
من با برهنه شدن عزادران برای سینه زنی به هیچ وجه موافق نیستم ، نه تنها قلبا بلکه زبانا هم گفتم که اینکار درست نیست!!!
آیا مراجع ما اشتباه میکردند؟؟

http://dornews.com/NewsDetails.aspx?News=2095656

پاسخ : اختلاف فقهی بین فقها نه تنها در سینه زنی که در بسیاری از مسائل دیگر فقهی وجود دارد البته مسائلی که آیات و روایات مسلم در خصوص آنها وجود دارد هیچ محل اختلاف نیست ولی در خصوص مواردی که پای عقل هم به وسط می آید اختلاف فتوا ایجاد می شود اما این مسئله به معنی این نیست که یک فتوا، موجب ضایع دانستن علم سایر فقها گردد.

4-این نظر را بر چه مبنایی دادید؟؟که
دسته‌ها? عزادار? با?د مخصوص عاشورا بماند !! و? ادامه داد:
پ?امک‌ها? خ?‌ف? را از قول بنده م?‌زنند که فاطم?ه با?د عاشورا?? برگزار شود ،
در حال? که بنده چن?ن چیزی نگفته ام . من با برگزار? دسته‌ها? عزادار? مخالفم !!طرح روضه‌ها? حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خ?ابان شا?د به مصلحت نباشد !!
http://www.farsnews.com/newstext php?nn=13930213000595
پاسخ: در خصوص بند 4 این که اولاً مطلبی که بیان شده تحریف و تقطیع شده است و ثانیاً لینکی که داده شده خراب است که من در جای دیگری این مطلب را پیدا کردم که عینا تقدی می کینم توضیح این که این مطلب خودش نقل قول از طرف آقای علی‌اکبر مداحی رئیس سازمان بسیج مداحان است:

“پیامک‌های خلافی را از قول مقام معظم رهبری می‌زنند که فاطمیه باید عاشورایی برگزار شود، در حالی که ایشان چنین فرمایشی ندارند و اخیراً از ایشان در این باره سؤال شد که فرمودند: هر چند با تجمع‌ها در روز شهادت حضرت زهرا(س) مخالف نیستم، اما با برگزاری دسته‌های عزاداری مخالفم.
مدیر ستاد مرکزی هیأت رزمندگان تصریح کرد: طرح روضه‌های حضرت زهرا(س) در خیابان شاید به مصلحت نباشد و گاهی به اختلافات مذهبی هم دامن بزند، اما متأسفانه در این موضوع سلیقه‌ای عمل می شود و برخی جلسات فرعی جای برخی جلسات اصلی را می‌گیرد.”

همانطوری که مشخص است هدف از مخالفت مقام معظم رهبری در خصوص عزاداری هایی که به بهانه ی حضرت زهرا علیها السلام روی می هد جلوگیری از ایجاد خط تفرقه و اختلاف بین سنی و شیعه است چرا که متأسفانه کسانی که این حرکت ها را انجام می دهند در همان خیابان به افرادی که برای اهل تسنن محترم هستند توهین می کنند.
————–—
5-آیا برای شما و امام خمینی گریه کردن و سینه زدن اجر و ثواب دارد؟؟که شما گفته اید:
در ایام شهادت حضرت زهرا سینه زنی و نوحه خوانی مناسبتی ندارد !
باز هم دشمنی باشعائر .چرا؟؟تا چه حد؟؟ برای این دولت چه ضرری دارد؟؟که میگویید:
در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه‏ السّلام) – با این‏که وفات آن بزرگوار از وفات‌هاى داراى روضه‏ خوانى است – من لزومى نمى‌‏بینم که سینه‏ زنى بشود!!!

http://www.chafyeh110.ir/post-314.aspx

پاسخ : کل متن مورد اشاره را تقدیم می کنم، قضاوت با شما:
مسأله‏‌ى دیگر، مسأله‏‌ى روضه‏‌هاست. روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى باید باشد؛ اما نه در هر عزایى. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن – آن سنت سنیه – مربوط به همه‏‌ى ائمه نیست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسى کسى روضه‏‌اى مى‏‌خواند، عده‏‌اى دلشان نرم مى‏‌شود و گریه مى‏‌کنند؛ این عیبى ندارد. اصلاً عزادارى کردن یک حرف است، روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى راه انداختن یک حرف دیگر است. روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیست‏ و یکم ماه رمضان، سینه‏ زنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه‏ السّلام) – با این‏که وفات آن بزرگوار از وفات‌هاى داراى روضه‏ خوانى است – من لزومى نمى‌‏بینم که سینه‏ زنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‏‌اللَّه‌‏علی‌ها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‏‌آور است.

6-آیا دست به سوی شما دراز کردن و یا شما دست به سوی مردم دراز میکنید بدعت است؟؟که گفته اید:
ما در هیچ کجا نه در منابع شیعه و نه در منابع سنی نداریم که در هنگام بردن نامی غیر از خدا دستان خود را بالا ببرید. از این به بعد این کار را نکنید!!

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/297535
پاسخ: بند 6 دو مسئله ی غیر مرتبط را باهم خلط کرده است. سوال در مورد دست بیعت دادن است و پاسخ در مورد چیز دیگر، این را خودم دقیقاً یادم هست و بدون جستجو عرض می کنم که در حین ادعیه و زیارات وقتی که نام امام حسین یا امام زمان علیهما السلام برده می شد برخی از مستمعین دستان شان را بالا می بردند و مثل حالتی که دعا می کنند بالا نگاه می داشتند که رهبری این را رد کردند و گفتند این حالت فقط باید برای خداوند باشد.
7-خودتان گفته اید:
«از دوران جوانی به داشتن عقاید جماعت عمریه متهم بوده ام»
چرا ؟!
شیعه وظیفه دارد خودش را در معرض تهمت قرار ندهد.آیا شما جوابی برای حضرت زهرا دارید که فردای قیامت بگویید ؟؟؟

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=22076

پاسخ: بند هفتم اشاره به این دارد که چرا مقام معظم رهبری در هنگام جوانی مثلاً به عمر و ابوبکر فحش نمی داده و این را موضع تهمت قرار گرفتن تعبیر کرده است اما این مسئله مسلماً اشتباه است، اولاً که انسان باید حرف حق را بزند نه این که بترسد در موضع تهمت قرار گیرد و اساساً مجموعه ای از احادث در خصوص دوری از تهمت بیان می کنم تا خط این احادیث روشن شود:
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید کسی را که به او بد گمان می‌شود ملامت و نکوهش کند. همچنین امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: کسی که به موضعی از مواضع تهمت برود و متهم شود نباید جز خودش را ملامت کند. و نیز امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ در وصیت به فرزندش امام مجتبی ـ علیه السلام ـ فرمود: از محل تهمت بر حذر باش و دوری کن، همچنین از مجلسی که به آن گمان بد برده می‌شود. و به همین جهت است که در اخبار و روایات تأکید شده که مؤمنان باید از دوستی و هم نشینی با فساق و گناهکاران بپرهیزند زیرا رابطه داشتن با آنان موجب می‌شود که مردم نسبت به مؤمنان بدبین و در نتیجه به آن‌ها تهمت بزنند.  و نیز پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: از مواضع تهمت بپرهیزید و خود هنگامی که در مسجد معتکف بود و صفیه یکی از همسران پیامبر به دیدن حضرت آمد، پیامبر هنگام مراجعت صفیه به منزل چند گامی او را همراهی و در ضمن با او گفتگو می‌کرد یکی از انصار آنان را دید حضرت به انصاری فرمود این صفیه همسر من است، و هدف پیامبر از بیان این مطلب دفع سوء ظن محتمل از طرف انصاری بود.
8- فتوا داده اید که :
بد معاویه را نگویید.
(آیا زیارت عاشورا خوانده اید؟؟آیا اهلسنت زیارت عاشورا را نشنیده اند؟؟نخوانده اند؟؟)
(وحدت و همگرایی از منظر رهبر معظم انقلاب، علیرضا برازش،نشر امیر کبیر، ص64)

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2603

پاسخ : در مورد بند 8 متأسفانه به شدت تقطیع شده است، این دیگه واقعاً با سوء نیت است این از مقام معظم رهبری است:
نیست من خاطره‌یی را برای شما نقل کنم؛ هرچند که به خیلی از دوستان هم این را گفته‌ام. امام یک وقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از معاویه به صورت طعن‌آمیزی اسم می‌آورند. شما میدانید که من مدتی را در بلوچستان بودم و با خیلی از علمای آن‌جا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را مقدس میدانند. به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم میشمارند و او را خال‌المؤمنین میدانند – البته بحق یا بناحق آن، مربوط به جلسه‌ی بحث است – یعنی مسلمانان هند، پاکستان، بنگلادش و افغانستان اغلب سنی حنفیاند؛ اینها معاویه را محترم میشمارند. امام گفتند عجب، من نمیدانستم! من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جمله‌ی طعن‌آمیز از امام راجع به معاویه نشنیدم. من خودم در نماز جمعه راجع به جنگ صفین و سایر جنگهای امیرالمؤمنین صحبت میکنم؛ اما اهانت نمیکنم. تاریخ‌گویی، یک حرف است؛ اهانت، حرف دیگری است. تاریخ بیست‌وسه‌ساله‌ی بعد از رحلت پیامبر تا خلافت امیرالمؤمنین، یک تاریخِ قابل بررسی است؛ باید بررسی شود؛ اما در آن اهانت و جسارت به خلفا به‌هیچ‌وجه نباید باشد.
9- واقعا جای تعجب است نسبت به این سخنرانیتان که گفتید:
اینکه اصرار میکنن بلند گریه کنید هیچ لزومی نداره…آرام گریه کنید.
وقتی میخواهند سینه بزنن یا وقتی صلوات میفرستن میگویند این صدای این جمعیت نیست…
((سخنرانی مشهوری که آیت الله العظمی وحید بسیار جواب تندی به ایشان دادند.))

پاسخ: در مورد بند 7 عین کلام رهبری را می آورم قضاوت با خودتان:
اینی که آقایون مداحان اصرار میکنند که بلند گریه کنید.لزومی نداره ،میخواهند آرام گریه کنند.وقتی میخواهند سینه بزنند اصرار بر این که این صدای شما صدای این جمعیت نیست.صلوات میفرستند،این صلوات این جمعیت نیست.
شما بخواهید صلوات بفرستند ولو تو دلشون ،گرم شدن مجلس به این شیوه ها،اصل نیست ,کاری کنید که دل های مستمع را در اختیار بگیرید.دل مستمع وقتی در اختیار شما آمد مقصود حاصل است.اگر آهسته هم گریه کند باز مقصود حاصل است.اگر توجه کرد به شما مقصود حاصل است.
10-در صورتی که علامه امینی فرمودند کسی که بگوید مثنوی اصول دین است گناهش از صدسال شراب خوری بیشتر است و تمامی مراجع و علما فرموده اند خواندن مثنوی اشکال دارد و او راهش از راه اهلبیت جداست و کفریاتش زیاد است .چرا گفتید:
مثنوی اصول اصول اصول دین است
(بیانات دردیدار شاعران رمضان 25 /6 / 1387)
پاسخ: در مورد بند 8 دوم نیز اولاً اصل جمله ی علامه امینی را می آورم که البته ایشان آثار شعرا و نویسندگان را در برابر قرآن مجید و فرمایش های معصوم بی ارزش می داند که بلا شک این مقایسه از نظر هر علمی قابل پذیرش نخواهد بود:
حرفها(سخنان معصومین)را اگر گوش دادید کیف می کنید، علم او را گر یاد دارید کیف می کنید، ولایت را اگر داشته باشید کیف می کنید، برو حرف صاحب ولایت را یاد بگیربروببین امیرالمومنین چه حرفها می زند با خدا چه جور حرف زده عشق بازی چه جوره محبت بازی چه جوره حقّه بازی نکن با حافظ کار درست نمی شه با مثنوی کاردرست نمی شه ،حافظ چیه!؟ مثنوی چیه!؟ بذارزیر پات، یک عالم پیدا کن برو دعای حضرت سجاد را بده به دست عالم اون بخواند به تو بفهمی عشق بازی چی است بگو محبت بعد بفهم محبت چی است.
و اما اصل جمله ی رهبری:
یک بخش مهمى از شعر آئینى ما می‌تواند متوجه مسائل عرفانى و معنوى بشود. و این هم یک دریاى عظیمى است .شعر مولوى را شما ببینید. اگر فرض کنید کسى به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسى نداشته باشد که خیلى از ماها دسترسى نداریم و اگر آن را کسى یک قدرى دوردست بداند؛ مثنوى؛ مثنوى؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. یک وقتى مرحوم آقاى مطهرى از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوى چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوى همین است که خودش گفته: و هو اصول… . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده ‏ام همین است. البته در مورد حافظ یک مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم.
11-باتوجه به روایت امام صادق علیه السلام مبنی بر اینکه نگاه به شطرنج حرام است و اگر دیدید یزید را لعنت کنید.و روایت دیگری که گناه نگاه کردن به شطرنج همانند نگاه کردن به فرج (عورت) مادرت است.بر چه مبنایی فتوا دادید:
اگر شطرنج در حال حاضر از آلات قمار نباشد اشکالی ندارد (استفتاءات)
پاسخ: در خصوص بند 11 اولاً که قبل از مقام معظم رهبری، حضرت امام خمینی بودند که شطرنج را مباح دانستند البته اگر برای قمار نباشد و عرفاً نیز از آلات قمار محسوب نشود پس این نظر فقهی فقط به رهبری منوط نمی شود و برخی دیگر از فقها هم چنین نظری دارند. ضمناً فقها در بیان فتوای خود ضمن توجه به قرآن و احادیث، روی صحت حدیث و شرایط و ابعاد آن فکر می کنند و بعد فتوا می دهند.

12-با توجه به قرآن کریم که میفرماید:

ولا تسبوالذین یدعون من دون الله

چرا به آمریکا و انگلیس و نمادهای آنها توهین میکنید.وجان شیعیان را در خطر می اندازید؟؟
چنانچه الان با این تحریم کمر مردم شکسته شد
پاسخ: بند 12 اشاره به آیه ممنوعیت سب کردن به غیر خدا دارد تا برخی دیگر نیز سب به خدا نکنند اما ما به آمریکا و دشمنان خدا سب نمی کنیم بلکه لعن می کنیم، خود قرآن در آیات مختلف لعن دارد، لعن به کفار به مشرکین به مسرفین به …. اساساً این اشکال معنی سب و لعن را با هم خلط کرده است.
—————
13- با توجه به اینکه اقرار کردید به یکی از صدها اشتباهاتتان.
ما چه طور به شما اطمینان کنیم که مابقی سخنان و فتاوا و حکمتان اشتباه نیست؟؟آیا کسی که علنا اشتباه کند میتوان پشت سر او نماز خواند؟؟
جولوگیری از کثرت جمعیت شیعیان مساوی است با کشتن هزاران بچه شیعه و…
بیانات رهبری:
من همین جا در داخل پرانتز عرض کنم.یکی از خطاهایی که خود ما کردیم -بنده خودم هم در این خطا سهیمم-این مسئله ی تحدید نسل از اواسط دهه ی 70 به این طرف باید متوقف میشد (شعار: زندگی بهتر=فرزند کمتر)

البته اولی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد،خوب بود،لازم بود،لیکن از اواسط دهه ی هفتاد باید متوقف میشد.این را متوقف نکردیم.این اشتباه بود.عرض کردم!مسءولین کشور در این اشتباه سهیمند ،بنده ی حقیر هم در این اشتباه سهیمم.این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد،نسل جوان را باید حفظ کرد.
بیانات رهبر انقلاب در دراجتماع بزرگ مردم بجنورد 19 /7/ 91
آقای خمینی :
اگر فقیه یک گناه صغیره هم بکند از ولایت ساقط میشود (صحیفه نور ج11ص37)ص40)
پاسخ : اولاً که نه رهبری و نه حضرت امام و نه هیچ فقیه دیگری معصوم از اشتباه نیست که اگر بود دیگر نیازی به انتظار امام معصوم نبود. ثانیاً در خصوص شرط امام جماعت که با فقهات خلط شده هم اشتباه بیان می شود، شرط عدالت عصمت از اشتباه نیست بلکه ترک کبیره و عدم اصرار بر گناه صغیره است، گناهان کبیره مشخص و گناهان صغیره هم مشخصند که نباید بر آنها اصرار داشته باشد هرگز در شرط امام جماعت معصومیت از اشتباه ذکر نشده است. ضمناً در خصوص کنترل جمعیت هم رهبری بیان داشتند که تا 70 درست بود و از 70 باید این سیاست متوقف می شد، رهبری نظرشان در خصوص جمعیت این نبوده و همچنان نیست که کلا با تمام سرعت افزایش جمعیت رخ دهد.


nazokbin

93/10/22
8:17 ص

غیرت مسئولان اجازه نمی دهدگفتمان انقلاب اسلامی از همان بدو شکل گیری، توأمان با مفاهیم بلندی مانند استکبارستیزی بود و این گفتمان در رفتار بنیانگذارانقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری همواره به عنوان یکی از ارکان مشخصه های انقلابی گری و برخاسته از قرآن و اهل بیت علیهم السلام ترویج شده است، در طول سی و شش سالی که از انقلاب می گذرد نیز همواره وجهه استکبارستیزی درتمام شئون انقلاب رایج بوده است و به عنوان یکی از آرمان های انقلاب اسلامی ایران همواره مطرح بوده است و برای این آرمان، مبانی عقلی و انقلابی نیز به خوبی تبیین گردیده است.

مستکبران عالم هرگز ظهور و بروز یک قدرت و حکومت الهی را برنتابیدند و از راه اقدام برای کودتا، تحریم، ترور، جنگ، تهدید، فضای مجازی، تأسیس شبکه های ماهواره ای و … سعی کردند این انقلاب را به شکست و انحراف بکشانند و شناخت عمق خصومت های این دشمنان به لحاظ عقلی به ما اثبات می کند که نباید به او اعتماد کرد و از او توقع دوستی داشت. رویکرد مقام معظم رهبری در مواجهه با امریکا و سایرمستکبران عالم همواره اشاره به دشمن شناسی، بینش و بصیرت در شناخت شیوه های دشمنی و دفع تهدیدهای او بوده است.

یکی دیگر از مسائلی که امام و رهبری همواره در خصوص نحوه ی تعامل با مستکبران عالم تجویز نمودند حفظ عزت کشور اسلامی و مسلمانان بوده است، این مسئله موجب گردیده است تا یکی از کلیدواژگان مقام معظم رهبری در توصیه های ایشان به مسئولان دولت و به خصوص سیاست خارجی، لزوم حفظ عزت و اعتبار ایران اسلامی می باشد. توصیه به عزت یک دلیل دیگر نیز دارد و آن عزم دشمن برای زیرسوال بردن عزت و اعتبار این ملت است، ملتی که عزت داشته باشد در برابر هیچ قدرت زورگویی سرخم نخواهد کرد و وای به حال ملتی که عزت نفسش را از کف داده باشد.

کلیدواژه ی غیرت در این عبارت که ” غیرت هیچ مسئولی اجازه نمی دهد ” همین چندروز پیش در سخنرانی مقام معظم رهبری که در قم به مناسبت ایام الله های 9 و 19 دی ایراد شد چند بار تکرار شد، بیان این عبارت به این دلیل نیست که عقل و عزت از موضوعیت افتاده باشد، نه! چرا که هم دشمنی دشمن همچنان به اعتبارش باقیست و هم عزت ایران عزیز اولین هدف دشمن است، بلکه وقتی میزان تمامیت خواهی دشمنان از ما بسیار گسترده شده است، متأسفانه میزان گشاده رویی دوستان ما در تعامل به دشمن اینقدر خارج از حد بوده است که دشمنان متوقع شده اند تا استقلال و حتی اقتدار نظامی و حتی آرامش سیاسی ما چنگ اندازی کنند؛ به این بهانه که سانتریفیوژ آرمان نیست، نیاز و استقلال نسل آینده ی این کشور به انرژی به فراموشی سپرده شود؛ به این بهانه که موشک آرمان نیست، قدرت و توان دفاعی و بازدارندگی ما در برابر تهدیدات زیر سوال برود و به این بهانه که رفراندوم حق انتخاب است، کشور را دچار تفرقه در امور بدیهی نمایند


nazokbin

93/6/25
9:12 ص

طنزی دیگر به نام مقابله آمریکا با داعش

مقام معظم رهبری بعداز سلامتی کامل شان و حین مرخصی از بیمارستان در مصاحبه ای گفتند که تفریح این چند روزشان شنیدن اظهارات مقامات آمریکایی درخصوص مقابله آمریکا با داعش بوده است، اگر چه به این لحاظ که عدو سبب انبساط خاطر رهبرمان شده است خوشحالم، لیکن حیف می دانم از کنار این طنز تلخ تاریخی به سادگی بگذرم، به وجود آمدن موقعیت طنز معمولاً از پدید آمدن یک موقعیت با ابعاد متضاد رخ می دهد که مثال بارز آن در ضرب المثل های ایرانی پرشمار دیده می شود و این موقعیت ها و موضع گیری های متناقض اینقدر در اظهارات مقامات آمریکایی به فور دیده می شود که ایشان را به دلقک ترین های عصر معاصر تبدیل می کند، مگر این که کسی از بدیهی ترین حقایق جهان خبر نداشته باشد.
طنزی دیگر به نام مقابله آمریکا با داعشچطور می توان عبارات زیر را خواند و به طنز موجود در آنها پی نبرد؟!
این که آمریکا با تمام توان مالی و حقوقی و نظامی اش از تروریسم حکومتی رژیم صهیونیستی حمایت بی قید و شرط کند و علناً خودش را پایبند به این حمایت اعلام کند و در عین حال هم بزرگترین مدعی مبارزه با تروریسم باشد!

این که آمریکا مدافع و حامی گروهک تروریستی منافقین باشد که صدها تن از مردم و منتخبین این ملت را به خاک و خون کشیده است و در همان حالت نیز ما را به رعایت نکردن حقوق بشر و دموکراسی محکوم کند!
این که آمریکا علی رغم بکارگیری بمب هسته ای در ژاپن و حمله به هواپیمای مسافربری ایران و تجاوزهای غیرقانونی به سایر کشورها مدعی شود که مدعی العموم، حامی صلح و نظم دهنده ی جهان است!
این که از آمریکا و کشورهای متحدش اعم از کشورهای غربی و عربی، نیروی انسانی (که بهتر است بگویم نیروی حیوانی) و پول برای داعشی ها ارسال شود تا با دولت های سوریه و عراق بجنگند و بعد همان کشورها جمعی را برای مبارزه با داعش تشکیل دهند!
طنزی دیگر به نام مقابله آمریکا با داعشاین که مفتی های مفتخور حکومت عربستان سعودی برای تکمیل عیش داعشی های تکفیری فتوای جهاد و جهاد نکاح و جهاد غارت بدهند تا با قتل، غارت و زنا ایشان را مورد حمایت قرار دهند و بعد همین حکومت سعودی بیاید و پرچم جهاد با جهادگران!!! داعشی را بلند کند!
این که رژیم صهیونیستی به عنوان شریک قطعی آمریکا خدمات درمانی و پزشکی به داعش عرضه کند و حتی بالاترین مسئولان این رژیم غاصب و قاتل شخصاً به عیادت و نوازش ایشان بروند و آن وقت شرکای همین رژیم مدعی باشند که می خواهند با داعش مقابله کنند!
این که کشوری که حامی اسرائیل است، حامی صدام بوده است، حامی و به وجود آورنده طالبان و داعش بوده است، حامی منافقین بوده و هست، حامی رژیم های پادشاهی پهلوی و عربی بوده و هست، اینچنین در دنیا خودش را به عنوان فرمانده! مبارزه با گروه تروریستی داعش جلو بیندازد و خنده دارتر این که لشگرش نیز همان سربازان حامی تروریست باشند و بازهم این که برخی از مردمان همین کشورها و سایر کشورهای دنیا تحت الشعاع شبکه های اغواگر رسانه ای همین مدعیان، تلخ ترین طنز معاصر را با جدیت گوش و باور می کنند!

برچسب های مرتبط:   داعش   سیاست خارجی   طنز   مقام معظم رهبری 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
کانون فرهنگی شهدا بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه