لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

93/1/13
10:12 ع

 

سلام، چند ماهی از پایان کار دولت دهم گذشته است و شاهد حضور شما در مراسم مختلف مذهبی و اردوی راهیان نور هستیم و اگر چه هنوز موضع گیری های سیاسی خاصی از شما ندیده ایم لیکن بر آن شدم مختصراً از شما خواهشی کنم؛ جناب آقای احمدی نژاد! با این که شما را نیز مانند همه ی علاقمندان به ارزش های اسلامی و ایرانی در بهره گیری از مراسم مذهبی و حضور در برنامه های راهیان نور محق می دانم، لیکن از شما درخواست می کنم تکلیفتان را با خودتان و مردم روشن کنید، از یک سو جلسات خصوصی و هماهنگی های سیاسی تان همچنان با حضور پررنگ جناب مشایی و مشروط به پذیرش حضور ایشان از سوی دوستان تان صورت می گیرد و از یک سو حضور شما در محافل و مجامع عمومی غالباً بدون ایشان انجام می شود، جناب آقای احمدی نژاد! اگر چه شما اختیار دارید با هرکس که دلتان می خواهد نشست و برخواست کنید، اما با توجه به تجربه ی تلخی که از شما بابت ریختن آرای مردم به پای جناب مشایی دارم، از شما خواهش می کنم با مردم روراست باشید، همانطوری که در این 2-3 ساله در هر سفر استانی و غیراستانی با هر بهانه ای با جناب مشایی همراه بودید و هر آن کسی که با او مشکل داشت را کنار گذاشتید، همچنان شفاف بمانید و مردم را به بازی نگیرید و اگر هم تغییر کرده اید و دست از مشایی برداشته اید که اعلام فرمایید، اصلاً هر آنچه که شما در مورد مشایی گفتید صحیح و همه ی آن صفات عالیه و متعالیه نیز درست! ولی از شما خواهش می کنم هر چه هستید و هرچه می خواهید باشید و هرچه که در ذهن دارید، همان را به مردم نشان بدهید و مردم را به بازی نگیرید.

برچسب های مرتبط:  احمدی نژاد    انحراف    مشایی

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/4/29
3:46 ص

1- اصولگرایان قبل از دولت اصلاحات به انحصار طلبی در پستها و جایگاه های شان معروف بودند، به نحوی که صداوسیمای آقای علی لاریجانی و ریاست مجلسی آقای ناطق نوری به شدت مورد انتقاد قرار داشت و بسیاری اصولگرایان یا وابستگان و بستگانشان به نهادهای ثروت و قدرت و رانتخواری یا مشغول و یا متهم بودند،‌ این منفوریت اصولگرایان در آن دوره بود که باعث پیروزی مقتدرانه اصلاح طلبان شد. اما هم اکنون اصولگرایان را به دو شعبه می توان تجزیه نمود، یکی آن اصولگرایی که در قالب تعاریف جناحی و تشکلاتی از قدیم تعریف شده بودند و به عنوان اصولگرایان سنتی مطرح بودند و به کار تشکیلاتی و مصلحت سنجی های سیاسی اصالت می دادند و دیگری افراد و یا تشکلهایی که بعدها و عموماً بعد از اصلاحات در دامنه تعریف اصولگرایی ورود پیدا کردند و مبادی به مباحث حزبی و گروهی اصولگرایی نبوده و تکلیف محور بودند. در این یک دهه و پس از جریان اصلاح طلبی، اصولگرایان جدید که از این پس به آنها نواصولگرایان خواهم گفت، با تشکلی به نام آبادگران به محوریت مهندس چمران پا به منصه ی ظهور نهادند و در انتخابات شوراها موفق به ورود تشکیلاتی در مدیریت شهر تهران شدند که خروجی این شورا فردی به نام احمدی ن‍ژاد به عنوان شهردار بود و این شهردار با حمایتِ همان گروه و بدون پشتوانه از سوی اصولگرایان سنتی و حتی در رقابت با ایشان توانست بر هاشمی رفسنجانی و لاریجانی و قالیباف و ولایتی و توکلی و ... موفق به کسب اکثریت آرای مردم گردد و اگر چه بعدها آقای احمدی نژاد منکر هرگونه حمایت جناح های سیاسی شد، ولی هرگز نمی توان نقش مهندس چمران و گروه آبادگران را در موفقیت و حضور نواصولگرایان در عرصه ی سیاست منکر شد.

2- نو اصولگرایان به قدرت نمی رسیدند اگر جریان فکری ولانگارانه اصلاح طلبی با جهاد فکری علمای اسلام و در رأس آنها استاد مصباح و شاگردانشان مواجه نمی شد، ایشان بودند که با مقاله و مناظره و مباحثه و سخنرانی، مظلومانه سینه شان را در معرض تیرهای مسموم تهمت قرار دادند و تئوریسین هایشان را به مناظره می خواندند و آنان یا به مناظره در نمی آمدند و یا دست از پادرازتر بیرون می رفتند. مجاهدت استاد مصباح در معرفی چهره ی منحرف اصلاحات و حمایت نو اصولگرایان در انتخابات از احمدی نژاد، پشتوانه ی محکمی برای انتخاب او شد. از یک سو آبادگران و نو اصولگرایان سلامت نفس، انقلابی گری و توان مدیریتی خود را اثبات کردند و از یک سو استاد مصباح بعد از یک دوره ی روشنگرانه مجاهدانه، حمایتشان را پشتوانه ی آرمانهای انقلابی نو اصولگرایی قرار دادند.

3- احمدی نژاد دولت نهم را با عمل کردن به شعارهایی که داده بود آغاز کرد، وزرای انقلابی و با سواد و دور از حلقه ی بسته ی مدیران و مراکز قدرت و ثروت اولین علامت پایبندی احمدی نژاد به همان اصول و شعارهای انتخاباتی بود. رویه ی انقلابی احمدی نژاد به سرعت وزارتخانه ها و ادارات مختلف را از تجملگرایی و مدیرسالاری به سمت بی تکلفی و مردمداری هدایت کرد. احمدی نژاد، آنقدر ولایت مدار بود که بدون ترس از نیشها، هنگام تنفیذ حکم ریاست جمهوری دست رهبرش را بوسید و در دولت نهم بارها ثابت کرد که کمترین همت را برای دفاع از خود و ورود به حواشی می گذارد و اثبات کرد که قانون را به نظرات شخصی اش ترجیح می دهد و به قواعد بازی های سیاسی پایبند نیست.

احمدی نژاد در آغوش استاد مصباح

4- با ورود احمدی نژاد و نو اصولگرایان به قدرت و عدم بکارگیری ایشان در کابینه، اصولگرایان سنتی نیز عملاً دچار سرخوردگی شدند و کمر به همت بستند تا با سهم خواهی، پیروزی احمدی نژاد را به خودشان منتصب کنند که احمدی نژاد بارها خود را از آنها جدا دانست و این تقابل در عمل موجب بروز اصطکاک های شدیدی بین او و اصولگرایان سنتی در مجلس و شهرداری شد. دولت نهم در برابر این اصطکاک ها کمترین واکنشی را نشان می داد و تسلیم حاشیه سازی ها نمی شد و بغض ها را فرو می خوردند و تحمل می کردند که به همین لحاظ مقام معظم رهبری بارها در این عرصات از دولت حمایت کرد و حتی از او می خواست در عرصه روابط عمومی و اطلاع رسانی و دفاع از خود فعالتر باشد.

5- در دوره نهم ریاست جمهوری، نو اصولگرایان عملاً به سمت دولت متمرکز شدند و احمدی نژاد ایشان را گرد خویش آورده بود و مهندس چمران و یارانش در شهرداری عملاً اگر چه منتظر بودیم در دولت جایگاهی بیابند، ورود پیدا نکردند و حتی شهردار تهران را از رقبای سابق احمدی نژاد یعنی دکتر قالیباف انتخاب کردند. بارها و بارها اختلافات عمیقی بین مهندس چمران و دکتر احمدی نژاد با دکتر قالیباف درگرفت که این اختلافات در موضوعات مختلف ادامه یافت و عملاً مهندس چمران نتوانست یک انقلابی دیگر از نسل احمدی نژاد را در شهرداری تهران حمایت و برای عرصه های بعدی آماده کند.

6- دولت نهم هرچقدر از اصولگرایان سنتی دور بود، به تفکرات استاد مصباح و شاگردانش نزدیک بود، به نحوی که عملاً نزدیک ترین عالم به دولت، استاد مصباح بود، معاون احمدی نژاد در امور روحانیت، از شاگردان استاد مصباح انتخاب شد، دولت برای خودش یکی از شاگردان استاد را به عنوان استاد اخلاق دائمی دولت انتخاب کرد و این قرابت بین استاد مصباح و دولت، عملاً یک نماد بود از اخلاقیات، معنویت و دین مداری دولت نهم، به نحوی که کوچکترین انحرافی در دولت، توسط استاد و شاگردانش در درون دولت مورد تذکر واقع می شد.

7- پایان دولت نهم و آغاز دولت دهم، نقطه ی عطفی از نمایش تغییرات احمدی نژاد بود. شمار عزل و نصب های غیر قابل توجیه احمدی نژاد اینقدر زیاد بود که عملاً نزدیک بود دولت را از رسمیت بیندازد، نزدیکتر شدن مهره ای به نام مشایی به احمدی نژاد به لحاظ قرابت فکری و حتی خانوادگی، ریشه ی بسیاری از این عزل و نصب ها و تغییرات تلقی می شد.

8- به قدرت رسیدن دولت دهم در حالی صورت گرفت که موج بلندی از تهمت، قبل از آغاز انتخابات علیه احمدی نژاد آغاز شد و این خیلی قبل از زمان قانونی تبلیغات ریاست جمهوری دهم بود و احمدی نژاد تمام تیرهایش را گذاشت برای روزهای قانونی تبلیغات، تقلای عجیب و قریب اصلاح طلبان، آقازادگان، اصولگرایان سنتی و مراکز قدرت و ثروت علیه احمدی نژاد، با سخنانی از سوی احمدی نژاد همراه شد که نشان از مظلومیت وی بود و مظلومیت احمدی نژاد در کنار مدیریت تمرکز گریزانه، جسورانه، خادمانه،‌ قانونمندانه  واز همه مهمتر، مردمدارانه ی احمدی نژاد موجب رأی قاطع به وی گردید.

9- رأی قاطع احمدی نژاد که از قبل هم پیش بینی می شد، یک هماهنگی را قبل از انتخابات بین سایر نامزدها ایجاد کرد تا مدام چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن، از تقلب سخن به میان بیاورند و این سخنان به نقطه ی آشوب برسد و به حمایت های خارجی، اغتشاشات داخلی و فشارهای سنگین و ارتقا یافته بین المللی منجر شود. فشارهایی که موجب شد تا مذاکرات هسته ای که در نقطه ی آغاز تفاهم بر مبادله ی سوخت هسته بود، با 14 ماه تعطیلی و تحریمهای به اصطلاح فلج کننده همراه گردد و در این میان برخی سردمداران اصولگرایی سنتی تنها به فروعی مانند کهریزک می اندیشیدند و تا ماه ها، با سکوت معنی دار خود از فتنه و فتنه گران حمایت کردند.

10- دولت دهم با یک داستان به نام معاونت اولی مشایی آغاز شد که این مسئله با انتقادات شدید استاد مصباح و شاگردانش و حزب اللهی ها و حتی اصولگرایان سنتی که در کمین چنین خبتی از دولت بودند آغاز شد، انقطاع از استاد مصباح و شاگردانش در چند پرده آشکار و قطعی شد و گویا استاد اخلاقی دولت نیز از شاگردی با واسطه ی استاد مصباح (توسط آقا تهرانی) به مشایی سپرده شد!! و نیاز به استاد مصباح و حمایتها و هدایتهایش نیز در مکتب جدیدی که مشایی به نام مکتب ایرانی ارائه می کرد، گم شد که این اختلافات در ایجاد شکاف در هیأت دولت و اعتراضات برخی از وزرا عینیت یافت و این شکاف، موجب جدایی ایشان از دولت گردید.

11- وزرا و نزدیکانی که به واسطه ی تغییرات در احمدی نژاد از او دور شده بودند، احساس کردند که نباید بگذارند آن خط و راه که احمدی نژاد از او منحرف می شد زیر گل و لای مدفون شود و این شد که گرد استاد مصباح جمع شدند و جبهه ای به نام پایداری را تشکیل دادند. این جبهه در چند انتخابات فرصت حضور یافت و در هر یک به فراخور تشکیلاتی که ایجاد کرده بود، توانست ثمری برگیرد. جبهه پایداری به همان اصول اولیه نو اصولگرایان اعتقاد داشت و در کنار آن نمی خواست مبانی فکری و اصولیش از محوریت اسلام به محوریت مشایی تغییر جهت دهد و این چنین شد که جبهه پایداری هم از تیر طعنه زنانی که استاد مصباح را در به قدرت رسیدن احمدی نژاد مقصر می دانستند در امان نبود و هم از تیر کین حامیان متعصب دولت. جبهه پایداری به صورت مستمر در رسانه های نزدیک به اصلاحات و فتنه و اصولگرایان سنتی و انحرافیون هدف دروغ و تهمت قرار داشت.

12- به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نزدیک می شدیم و تغییرات احمدی نژاد در ابعاد بیشتری توسعه می یافت. این احمدی ن‍ژاد نه تنها فوراً به قانون تمکین نمی کرد بلکه در برابر قانون می ایستاد و حتی خودش را مرجع صحت و یا عدم صحت قوانین می دانست، ابعاد افشاگرانه او نیز توسعه می یافت و از حد لیستهای در جیب به نمایش فیلم در مجلس رسید. روحیه ایستادگی او در برابر دشمنان به حد دوستان نیز ارتقا می یافت و او نه تنها با سران قوا و شورای نگهبان مشکل پیدا می کرد بلکه به هیأت داوری منتخب رهبری نیز روی خوش نشان نداد.


14- اگر چه مخالفت مقام معظم رهبری با معاونت اولی مشایی می توانست احمدی نژاد را بر سرمایه گذاری بر فرد دیگری و دوری از مشایی رهنمون سازد ولی او کمر همت به غالب کردن او به نظام بست و تا آخرین روزهای انتخابات نیز از فشار بر شورای نگهبان و رهبری دست برنداشت. اینچنین بود که احمدی نژاد هم به لحاظ کارنامه و هم به لحاظ محبوبیت و هم به لحاظ نماینده برای حضور در انتخابات عملاً حرفی برای گفتن و ادامه ی گفتمان خود نداشت.13- تسلط احمدی نژاد برکشور در اثر شدت تحریم هایی که بیش از همه زاییده ی فتنه گری فتنه گران و اجماع خارجی علیه ایران بود که در اثر مسائل 88 رخ داده بود، کاهش یافت. کاهش 50 درصدی درآمد نفتی، افزایش نقدینگی، دست خالی در تأمین ارز مورد نیاز بازار برای جمع آوری نقدینگی، محدودیت در واردات و صادرات (به واسطه تحریم بانکی) و عدم استفاده از نظرات کارشناسان غیر دولتیها و مشغولیت بیش از حد به مسائل فرعی، همه و همه باعث شدند، ختام کارنامه احمدی نژاد به لحاظ اخلاقی و سیاسی و اقتصادی، دچار نقاط سیاهی شد که بعضاً احمدی نژاد با بد دفاع کردن از خود، بیشتر به سیاهتر شدن آنها دامن می زد.

15- در حالی که دولت نتوانسته بود فردی از گفتمان نو اصولگرایی تربیت و تحویل دهد، این بار خروجی مهندس چمران و شهرداری تهران نیز فردی از گفتمان نو اصولگرایی نبود، به نوعی که خود مهندس چمران به عنوان گزینه ای برای نامزدی مطرح شد.

16- گزینه های جبهه پایداری عموماً کسانی بودند که در دولت نهم به کار گماری شدند ولی با انحراف مرز مشخصی داشتند. بیشتر این افراد وزرای اخراجی احمدی نژاد بودند و دبیرشورای امنیت ملی نیز یکی از گزینه ها بود که خروجی آنها در نهایت دکتر لنکرانی شد ولی با ثبت نام دکتر جلیلی، دکتر لنکرانی طبق وعده ای که داده بود وارد رقابت درون گفتمانی نگشته و انصراف داد. عملاً مدت زیادی از فرصت جبهه پایداری صرف خنثی سازی تبعات این مسئله شد و گزینه ی نهایی جبهه پایداری در آخرین روزهای مانده به انتخابات همان دکتر جلیلی شد. دکتر جلیلی شباهت های زیادی به احمدی نژاد 84 داشت، همه به لحاظ شعارها و هم به لحاظ مورد حمایت استاد مصباح بودن و هم به لحاظ سادگی ظاهر.

17- انتخابات یازدهم ریاست جمهوری محل رقابت چندگفتمانی بود. از یک سو حداد و جلیلی و کمی هم قالیباف از سیاه نمایی از دولت احمدی نژاد پرهیز می کردند و از مقاومت خارجی و مقاومت اقتصادی می گفتند و از سوی دیگر سایر نامزدها، دولت و ادامه ی گفتمان او را خطرناک می دانستند.

18- در هر صورت، نقاط سیاه کارنامه احمدی نژاد، شباهت جلیلی به او، سیاه نمایی های رقبا، عدم سیاه نمایی از سوی جلیلی، خطرناک جلوه دادن جلیلی به واسطه ی شباهتها به احمدی نژاد از سوی رقبا و رسانه های ماهواره ای و دعوت به حضور در انتخابات برای رأی نیاوردن جلیلی، همه و همه موجب شد تا آرا از  شبیه ترین فرد به احمدی نژاد فرار کند و به متضاد ترین فرد با او جلب شود و این یعنی کسب آرا توسط روحانی (نماینده هاشمی) و عدم توفیق گفتمان نو اصولگرایی.

آنچه که مسجل است این که نو اصولگرایی نمرده است و می تواند با توجه به تجارب روز افزون و فراغ بال به جذب نیرو و تقویت تشکیلاتی و انسجام فکری بپردازد و البته آنچه مهم است این که دیگر نباید دچار تشکیک و چنددستگی و عدم اعتماد باشند و باید با برنامه ریزی دقیقتر وارد عرصات مهم گردد، امیدوارم در دفعات بعد، ورود نماینده ی نواصولگرایان با هماهنگی و انسجام بیشتر همراه باشد و اصلح محوری و برنامه مداری، به جای ملاحظه کاری و انفعال و عجله در دستور کار نو اصولگرایان قرار گیرد. اگرچه جبهه پایداری اثبات کرده است که در انتخاب ها و معرفی گزینه ها حتی به اعضای خود نیز محدود نیست، ولی به نظر می رسد که این جبهه یا باید در نشر تفکرات و اصول خود بیشتر بکوشد و در جذب و هماهنگی سایر نواصولگرایان بهتر عمل کند تا خروجی مورد وفاق ایجاد نماید و یا باید تشکلاتی فراتر از این جبهه تشکیل شود تا همه ی نو اصولگرایان را در خود نگاه دارد، اکنون که اصولگرایان و نو  اصولگرایان در قدرت نیستند بهترین فرصت است تا خالصان و معتقدان واقعی به اصولگرایی و انقلابی گری منهای مصلحت سنجی و سیاسی بازی را تربیت، جذب و تشکل بخشد.

برچسب های مرتبط: استاد مصباح    جبهه پایداری     سعید جلیلی    احمدی نژاد     انتخابات    مشایی    باقری لنکرانی    انحراف

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/3/13
2:19 ع

سیاست دوقطبی سازی انتخاباتی قبل از انتخابات از سوی طرفداران مشایی و هاشمی مستقلاً دنبال می شد یعنی هم طرفداران مشایی و هم طرفداران هاشمی مهمترین علت حضورشان را مقابله با یکدیگر توجیه می کردند. فضای دو قطبی از آنجهت یک امتیاز تلقی می شود که سایر نامزدها و گزینه ها را به راحتی حذف می کند و در یک رقابت دونفره خیلی بهتر می توان سبد رأی را پر نمود.

دوقطبی بودن فضای انتخاباتی اگر چه از سوی هاشمی و مشایی مستقلاً‌ دنبال می شد، اما مواضع یکسان این دو در بکاربردن واژه "انتخابات آزاد"، تضعیف جایگاه رهبری و نهادهای انقلابی از دو جایگاه مجعول پدرانقلاب! و فرزند انقلاب! و حضور همزمان ایشان برای انتخابات و حامیان مشترکی مانند صادق زیبا کلام و شبکه های بیگانه ماهواره ای، شائبه ی هماهنگی برای بروز فضای 2 قطبی توسط هر دو جریان هاشمی و مشایی را تشدید می کرد.

اما اکنون و پس از رد صلاحیت هاشمی و مشایی،‌ ایرنا (خبرگزاری دولت) همچنان با تحلیل های خود سعی در حفظ همان فضای مجعول را دارد. ایرنا در مقاله هایی با عناوین "صحنه‌ای به نفع عالیجناب" و "مدل 2+6 طراحی کیست" سعی می کند آقایان حداد و جلیلی را فاقد کارآیی لازم برای مبارزه با سیاست های هاشمی معرفی کرده و 6 نفر دیگر را عملاً‌ به هاشمی وابسته و دارای قرابت معرفی  کند و این تقابل را طراحی آقای هاشمی برای حذف مشایی می شناسد.

 لطفاً به این سطور از دو مقاله فوق در مورد نامزدهای حاضر انتخاباتی توجه فرمایید:

" همگی آقایان همزمان با مطرح کردن برنامه‌های انتخاباتی خود، علاقه وی‍ژه‌ای به نقد و تخریب دولت دارند و یا در برابر نقدهای وارد شده به دولت از سوی دیگر کاندیداها سکوت می‌کنند. پس انتقاد از عملکرد دولت احمدی‌ن‍ژاد، فصل مشترک همگی نامزدها ست!!!!

هیچ کدام از نامزدهای محترم فعلی و حتی جناب آقای جلیلی که با پشتوانه تمسک به گفتمان دولت!!!! در صحنه انتخابات حضور دارد علاقه‌ای به نقد جریان پر نفوذ و پر طمطراق مخالفان دولت در طی 8 سال گذشته از خود نشان نداده و به هیچ وجه وارد این فضا نمی‌شوند.

 استفاده شجاعانه و حماسی از شاخصه‌های گفتمان انقلاب اسلامی در ادبیات و گفتار 8 نامزد انتخاباتی یا اصلاً وجود ندارد یا به قدری کم رنگ، محافظه کارانه و دیپلمات مآبانه است که با ذات گفتمان انقلاب اسلامی هیچ ارتباطی پیدا نمی‌کند!!!1

هاشمی در عین عدم احراز صلاحیت خود، همچنان بر جایگاه مهم و استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زده و نامزد حداکثری مد نظرش را نیز در میدان رقابت حفظ نموده است. ضمن آن که با سکوت و اتخاذ مواضع هوشمندانه در خصوص برخورد شورای نگهبان وجهه خود را بازسازی نموده و همزمان احمدی‌نژادی را که هیچ گزینه‌ای در میدان انتخابات ندارد به مقاومت در برابر تصمیم شورای نگهبان و قانون متهم می‌کند! !!!

آرایش 2+6 نامزدهای یازدهم نشان می‌دهد که این سیاست جنبه عملی به خود گرفته و در میدان رقابت کاندیداها نتیجه 8 به هیچ به نفع هاشمی در حال پیش رفتن است!
... نکته مهم اما اینکه در این میدان جای خالی احمدی‌ن‍ژادی که واقعیت صحنه را افشا کند به شدت احساس می‌شود. اما اگر احمدی‌نژاد نیست خدای او هست که فرمود: “و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین”  "

در حاشیه تحلیل های ایرنا چند مورد به نظر می رسد که لازم به ذکر است:

  •  من سراغ ندارم آقای سعید جلیلی نسبت به فعالیتهای دولت رفتار سیاه نمایانه  و تخریب گرایانه داشته باشد و حتی به جای نقد مستقیم از برنامه های خود می گوید و در کنار این مسئله البته وارد بحثهای انتقادی به دولت نیز نمی شود. دکتر جلیلی البته از هاشمی و سایر دولتها نیز انتقادهای سیاه نمایانه نمی کند و این به این معنی است که دکتر جلیلی اصولاً از برنامه های خودش می گوید و نمی خواهد با تخریب دیگران برای خودش قبایی بدوزد و این مسئله را از هوادارانش نیز طلب می کند و همین خوی دکتر جلیلی که شبیه رفتار احمدی ن‍ژاد نیست، بر طرفدارانش افزوده است و گویا ایرنا در درک این نقطه قوت دکتر جلیلی که مدت هاست در دولت کمرنگ شده است دچار فهم برعکس شده است و این توقع که آقای جلیلی به جای طرح برنامه های خود، در زمان محدودی که دارد، در برابر انتقادات دیگران به دولت نیز از دولت دفاع کند خودش جای تأمل دارد! و حال این که چه بسا خود آقای جلیلی به برخی از این رفتارها انتقاد داشته باشد.
  •  این که گفتمان جلیلی برگرفته از گفتمان دولت! تلقین شود اشتباه محض است چرا که دولت های آقای احمدی نژاد دارای رویه های متفاوت و متغیری بوده اند، اما این گفتمان انقلاب و امام و رهبر است که شاخص و معیار است و البته آنچه که از نقاط مثبت در دولت نیز هست به فرموده رهبر معظم انقلاب قابل الگوگیریست نه این که گمان شود کل دولت شاخص و معیار باشد!
  •  ایرنا هرگز نمی تواند نقطه ی قوت گفتمان مقاومت را در گفتار و رفتار دکتر جلیلی منکر شود، چرا که مواضع شجاعانه و انقلابی دکتر جلیلی در برابر استکبار بیش از این که به نقل قول از ایشان نیاز داشته باشد با مشاهده مواضع غرب و آمریکا و گروه 5+1 در قبال ایشان قابل مشاهده است. به راستی اگر گفتمان جلیلی شجاعانه و انقلابی نیست و گفتمان مشایی هست، پس چرا شبکه های ماهواره ای از حضور جلیلی و عدم حضور مشایی نگرانند؟!!
  •  ایرنا علت سکوت هاشمی را در نامزد داشتن در عرصه انتخابات می داند در حالی که دولت نماینده ای بین نامزدها ندارد، ضمن پذیرش این مسئله اما باید دانست که دولت نیز اگر می خواست می توانست نامزد داشته باشد،‌ اما دولت تمام سعیش را کرد تا همه را فدای یک نفر و یک تفکر کند در حالی که از رد صلاحیت آن فرد و تفکراتش مطمئن بود.
  •   "نتیجه ی 8-0 بودن انتخابات به نفع هاشمی و به ضرر دولت" چیزی است که در آن غیر منصفانه جلیلی وسایر نامزدها نیز در گروه هاشمی جاسازی شده اند، که این مسئله نیز در راستای بستر سازی برای دوقطبی نمایی فضای انتخابات و توجیهی برای اثبات لزوم بازگرداندن مشایی به عرصه ی انتخابات به عنوان یک مسئله ی قابل دعواست.
  •  آنجا که ایرنا از خلاً افشاگری احمدی نژاد سخن می راند، مشخص است که هنوز نتوانسته است بفهمد که مردم و رهبر معظم انقلاب از فضای افشاگری و تخریب ناراضی هستند و هنوز گمان می کند این سیاست نتیجه می دهد و این اشتباهیست که اگر دولت در این چندساله مرتکب نمی شد اینچنین با مهجوریت مواجه نمی گردید، سیاستی که هنوز به عنوان ابزاری برای گرفتن حکم حکومتی به نفع مشایی، در دستان احمدی نژاد، این دست و آن دست می شود.
  •  این که ایرنا همه ی صحنه را نتیجه ی چینش هاشمی در عرصه انتخابات می داند و برای به هم زدن این صحنه منتظر مکر خدا برای مقابله با هاشمیست!،  بیش از این که هاشمی و حامیان وی را هدف قرار داده باشد، در پی ضربه زدن به انقلاب و ایجاد بهانه برای خروج از مرز قانون تلقی می شود، سیاستی که با فشار و توهین به شورای نگهبان و اصرار برای گرفتن حکم حکومتی از رهبری غیرقابل انکار به نظر می رسد.

مطالب مرتبط:

خبرگزاری دولتی ایرنا، ستاد انتخاباتی مشایی

دشمنان احمدی نژاد چرا مهربان شده اند؟!

برچسب های مرتبط: احمدی نژاد     انحراف    مشایی    هاشمی رفسنجانی     انتخابات    سعید جلیلی    فتنه

 میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/3/1
1:8 ع

بعد از اطلاعیه ستاد مشایی و واگذاری بحث رد صلاحیتش به نظر رهبری و اختیارات رییس جمهوری در اجرای قانون اساسی،‌ پیام رییس جمهور نیز در راستای انداختن توپ به زمین رهبری تلقی می شود این جمله ی آقای احمدی نژاد در خصوص رد صلاحیت مشایی که "اما ایشان مظلوم واقع شد ولی معتقدم در کشوری که ولایت فقیه وجود دارد حق مظلوم آنهم در این سطح پایمال نخواهد شد" و یا این جمله که "از همه دوستان و عزیزان علاقمند به بنده و مهندس مشایی می خواهم حوصله کرده و صبوری کنند چرا که با وجود مقام معظم رهبری هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد"به این مضمون قابل برداشت است:

اولاً ظلم به مشایی حتمی و در سطح گسترده ای رخ داده است.

ثانیاً ولایت فقیه اگر با صلاحیت مشایی موافقت نکند جایگاهش در کشور زیر سوال است.

ثالثاً آقای مشایی دوستانی دارد که ممکن است در صورت عدم حصول نتیجه ی مطلوب صبر و حوصله شان را از کف بدهند و اکنون فقط به توصیه مشایی و احمدی نژاد صبر کرده اند.

حقیر این سه مورد را در راستای ادامه ی سناریوی 2-3 ساله اخیر در جهت فشار بدون حد، برای تأیید صلاحیت مشایی می دانم و هشیاری مسئولان و مردم را موجب ناکامی نقشه های جریان انحرافی می دانم.

تکمیلی: راستی آقای احمدی نژاد گویا فراموش کرده اند که نظر رهبری روی معاونت ریاست جمهوری مشایی چه بوده است؟! پس چگونه توقعی دارند که رهبری او را حقیقتاً لایق ریاست جمهوری بداند و برای ایشان یک حق بیشتر از سایر رد صلاحیت شده ها قائل شود؟!

مطالب مرتبط:
اطلاعیه آقای مشایی، منطبق با فرضیه پیش بینی شده
همه سناریوهای انتخاباتی دولت روی میز است
جریان انحرافی چرا خطرناکتراست؟

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.

nazokbin

92/3/1
9:40 ص

اطلاعیه دفتر انتخابات مشایی در خصوص رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان که در سایت دولتی ایرنا منتشر شده است، حاکی از همان فرضیه ایست که قبلاً در مطلب "همه سناریوهای انتخاباتی دولت روی میز است" به آن اشاره کرده بودم. در اطلاعیه آقای مشایی،‌ چهار بند وجود دارد،‌ بند اول این اطلاعیه حاکی از پیگری با تمام قوا از راه های قانونی است و بند آخر نیز درخواست ادامه ی فعالیت ستادهای آقای مشایی در چارچوب قانون و به دور از سوءاستفاده بدخواهان است، اما دو بند دیگر این اطلاعیه بر خلاف دو بند 1 و 4 مسائل را از دو جهت دیگر مطرح می کند،‌ در بند اول این اطلاعیه آمده است که:

2- لذا در همین رابطه از محضر شریف رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برای ممانعت از تضییع حقوق اساسی ملت و تبلور حماسه سیاسی استمداد می طلبیم و بر این باوریم که در سایه سار حاکمیت ولی فقیه عادل یا ظلمی روا نخواهد شد یا اگر خطایی هم صورت پذیرد حتما به طریق مقتضی جبران خواهد گردید. 

لذا رسماً توپ را به زمین رهبری انداخته است و در بند سوم نیز خطاب به رییس جمهور گفته است که:

 3- از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران،جناب آقای دکتر احمدی نژاد نیز در همین رابطه تقاضا داریم با استفاده از جایگاه قانونی خود به عنوان مجری قانون اساسی، نسبت به رفع تضییقات احتمالی اقدام فرمایند.  

که در واقع طبق همان پیش بینی که در ابتدای مطلب از سناریوهای انتخاباتی دولت بیان شده بود محقق گردیده است. لذا علی رغم ظاهر قانونگرایی که در ابتدا و انتهای اطلاعیه آقای مشایی وجود دارد، عملاً مشایی رییس جمهور و رهبری را در تقابل باهم قرار داده است، به نحوی که اگر رهبری عمل دلخواه مشایی را انجام ندهد،‌ احمدی نژاد براساس تکلیف خود این کار را طبق درخواست مشایی انجام دهد.

برچسب های مرتبط: انتخابات آزاد  انتخابات   مشایی    انحراف     انتخابات  
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.

nazokbin

92/2/21
11:19 ع

به پاسخ آقای اسفندیار رحیم مشایی در خصوص رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان توجه فرمایید:
در بحث رد صلاحیت من، سوال‌های زیادی شده که من در پاسخ به همه می‌گویم که همه ما، اعم از از یک نفر که در انتخابات حضور پیدا می‌کند و رای خود را به صندوق می‌اندازد، تا هرکس که در جریان برگزاری انتخابات فعالیت دارد، تا مسئولان رده بالاتر در دولت و انتخابات، همه باید در چارچوب قانون عمل کنیم.
مشایی همچنین اظهار کرد: برخی پیش از این نگرانی داشتند و از شش ماه قبل و هنوز انتخابات شروع نشده، گروهی از رد صلاحیت حرف می‌زدند. گویا آن‌ها امیدی جز این ندارند. 
مشاور رییس‌جمهور در پایان تاکید کرد‌: در چارچوب قانون مشکلی پیش نمی‌آید و مملکتی که در راس آن ولی فقیه است، هر مشکلی را حل می‌کند.

اگر چه برخی این اظهارات را مثبت و نشان از تبعیت از قانون توسط مشایی نتیجه گرفته اند، اما این اظهارات حقیقتاً چنین مفهومی را نمی رساند، اولاً که ایشان اقرار صریحی مبنی بر رعایت نظر شورای نگهبان نداشته اند، بلکه بیش از همه، مسئولانی که در اجرای برگزاری انتخابات دست دارند را به رعایت قانون ملزم دانسته اند. از همین حالا می توان احتمال داد که آقای احمدی نژاد در صورت رد صلاحیتِ آقای مشایی، با خروج از راهکارهای قانونی اعتراض، اعلام کند که شورای نگهبان از قانون تبعیت نکرده است و با تصورات باطلی که در خصوص نظارت بر اجرای قانون اساسی در ایشان دیده شده است، به نظر می رسد آقای مشایی و احمدی نژاد راه زیربارقانون نرفتن تأیید صلاحیت شورای نگهبان را از همین الان باز گذاشته اند.
بحث دیگر این که ایشان در جمله ی دیگر، بعد از چارچوب قانون، ولی فقیه را حلال مشکل بیان می کند که این نیز می تواند انداختن توپ رد صلاحیت به زمین رهبری باشد تا به خیال خودشان برای تأیید صلاحیت تبصره ای با نظر رهبری شرایط را مهیا کنند.
کلام دیگرایشان نیز این است که اظهاراتی را که در خصوص رد صلاحیت خود شنیده است را تنها به ترس برخی از برد مسلم خود حواله داده است!!! ایشان و طرفدران شان گویا اظهارات غیرعالمانه دینی و تنش زا و هزینه سازشان را فراموش کرده اند، مواردی که به خودی خود می توانند ایشان را از دایره رجال سیاسی و مذهبی بیرون قرار دهند.
البته باید گفت که راه مقاومت در برابر قانون، تنها گزینه ی مشایی و احمدی نژاد نیست، بلکه این جریان با وارد کردن نامزدهای دیگر به ظاهر مستقلی مانند رحیمی و جوانفکر، قصد خواهد داشت در صورت رد صلاحیت مشایی ضمن مظلوم نمایی، رأی های مشایی را به سمت گزینه ی دیگر خود هدایت کنند.
البته در کنار این سناریوها، موارد مبهم دیگری نیز وجود دارد که به دلیل بروز برخی اشتراکات لفظی و رفتاری با آقای هاشمی و اصلاحاتی ها مطرح شده است، مثلاً بحث هماهنگی جریان انحرافی با هاشمی و اصلاحاتی ها در تکرار لفظ "انتخابات آزاد" و سستی ولایت پذیری و نگاه مشترک فرهنگی ایشان و حضور مشترک و احتمالاً هماهنگ شده در سالن وزارت کشور و این که هاشمی حضور خود را منوط به حضور مشایی کرده بود ولی باهم به سالن انتخابات آمدند و تاییدات آقای زیبا کلام در خصوص مشایی وجود دارد که امکان نزدیکی پشت پرده این دو جریان را به هم نزدیک می کند.
این مطلب در سایت 8 دی و همه باهم منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: انتخابات آزاد  انتخابات   مشایی    انحراف     انتخابات  
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.

nazokbin

92/2/21
9:42 ع

همزمان با نامزدی اسفندیار رحیم مشایی، کافیست نگاهی به صفحه ی اول ایرنا بیندازید تا متوجه بشوید که چگونه این سایت دولتی، فعالیت انتخاباتی خود را برای مشایی آغاز کرده است. برفرض، سفرهای اخیر استانی دولت با نقش برجسته و پررنگ مشایی و تقدیرهای متعدد از مشایی در مراسمات و همایش های دولتی انتخاباتی نبوده باشد، آیا می توان منکر استفاده ی دولت از بودجه ی عمومی این خبرگزاری به نفع یک کاندیدا شد؟! بعد با این شواهد، ادعای مرخصی گرفتن و حضور حمایتی از مشایی در وزارت کشور را کجای دلمان بگذاریم؟!

این مطلب در سایت عمارنامه منتشر گردید.

برچسب های مرتبط: مشایی    انحراف     انتخابات     

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/2/20
11:15 ص

محمود احمدی نژاد و مشایی

آقای مشایی گفته اند که *تعریف های احمدی نژاد پدر مرادرآورد*، این یعنی که اگر احمدی نژاد از ایشان تعریف نمی کرد وضعیت بهتری داشتند!! کلام من با آقای مشایی این است:

جناب مشایی! اگر آقای احمدی نژاد تمام حیثیتش را پای شما نمی ریخت، کسی حتی شما را نمی شناخت، الان مدعی شده اید که تعریف های احمدی نژاد پدرتان را درآورده است؟!!! انگار اوهام تان تمامی ندارد!!!

برچسب های مرتبط: مشایی    انحراف     انتخابات     

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/2/19
11:43 ع

سخنان اخیر آقای مشایی در جشنواره شعر بهار مواردی داشت که با ذکر عین جملاتشان از سایت ایرنا "اسفندیارم، اما کینه ای از رستم در دل ندارم"، توضیحاتی را در حاشیه شان تقدیم می کنم:

اسفندیار رحیم مشایی مشاور رییس جمهوری، با بیان اینکه اسفندیارم، اما کینه ای از رستم در دل ندارم، گفت: فصل حماسه، فصل پاک کردن کینه ها و زدودن نفرت هاست؛ بنابر این ما باید با هم تاریخ پر عظمت کشورمان را بسازیم.

وقتی کسی مدام اصرار دارد مبهم حرف بزند در واقع خودش به بقیه حق تفسیر و تأویل می دهد و اینجا اگر آقای رحیم مشایی خودش را به اسفندیاری تشبیه کرده است که از رستم کینه ای به دل ندارد، در واقع به مخاطب اجازه می دهد که خودش مصداق رستم را بشناسد، براستی رستم کیست؟!! آیا آقای احمدی نژاد است؟! آیا امام زمان است؟!! جواب هیچیک از این دو نیست چرا که چه دلیلی برای وجود تنفر از این دو وجود دارد؟!! کسی که هم مقام پدری بر اسفندیار داشته باشد و هم با او جنگیده باشد کیست؟!!! جواب جز ولی فقیه چه می تواند باشد؟!!

بحث دیگر این که آیا اسفندیار ما بر اسفندیار فردوسی هیچ ارجحیتی دارد؟!! آیا اگر اسفندیار رستم را می شناخت (که پدرش است) می توانست از او کینه به دل بگیرد؟!! آیا این که کسی از پدرش کینه به دل نداشته باشد جای افتخار دارد یا وظیفه است؟!! آیا باید از پدر کینه بردل نداشت یا باید از او تبعیت کرد؟!! آیا جمله بعدی ایشان که فصل حماسه را با پاک کردن کینه ها و نفرت ها میسر می داند خطاب به کسیست که این فصل را حماسه نام نهاده است؟! دقیقاً منظور مشایی و احمدی نژاد از این گونه صحبت کردن چیست؟!!! 

رحیم مشایی با بیان این نکته که اگر دوستانی هستند که مایلند همچنان از عنوان بهار برای تحقق خواسته های سیاسی بهره ببرند من مانع آن نیستم، گفت: جایگاه رفیع بهاری یعنی وجود مقدس امام زمان (عج) - این حقیقت آشکار - فراموش نشود.

آقای مشایی در این جملات با سرعت تمام فرار به جلو کرده اند، با نزدیک شدن به انتخابات، کلمه ی بهار به نهایت حد استفاده در فرهنگ واژگان رییس جمهور و حلقه ی انحرافی رسیده است و با این وجود این ادعا که منتقدان قصد استفاده ی سیاسی از واژه بهار را دارند، خنده دار به نظر می رسد! ادعایی که در دفاع از خود، به دروغ متوسل شده است و در حمله به دیگران، به تهمت.

امروزه باید این نکته را بیان کنم که دچار سوء تفاهم نشود، اگر به بهانه بهار از اسفند دعوت می کنند، یادمان نرود اسفند پشت به زمستان و رو به بهار دارد. رحیم مشایی، با بیان این مطلب که شماری از من می پرسند چرا این همه تو رو بهانه می کنند، اظهار داشت: گناه این است که من یار اسفند هستم.
مشاور رییس جمهوری در ادامه اضافه کرد: از قدیم الایام مردان و زنان عادت کرده اند که چشم بد را با سوزاندن ما(اسفند) از خود دور کنند. کما اینکه کسانی باشند تا بسوزند تا چشمان بد، ساحت قدسی مردان و زنان پاک، هوشیار و با بصیرت ایران سرافراز اسلامی در امان بماند که این افتخار بزرگی است.

این جملات نهایت حدیث نفسی است که یک عارف!!! می تواند از خود به نمایش بگذارد، این که کسی اسم خود را این گونه بهانه ای برای تعریف و تمجید از خودکند در نوع خود جالب است!!! این که کسی اسم زمستانی اش را بتواند به عنوان دلیل بهاری بودنش مطرح نماید!!! ایشان می توانستند اینگونه برداشت کنند که بهار انسان کامل نمی آید مگر این که از اسفند و اسفندیار ها گذشته باشیم!!! براستی چگونه می توان از کسی که اینگونه مبهوت کمالات خویش است توقع داشت تا به رییس جمهور بگوید که این همه تعریف ناحق از او نکند؟!!!

رحیم مشایی، با ذکر این نکته که انسان رو به تعالی و کمال در حال حرکت است، گفت: هر چه به سمت آینده پیش می رویم انسان به سمت رشد و تعالی دست پیدا می کند و جلوه های بالاتری از خداوند در انسان تجلی می کند.

این که بعد از ظهور امام زمان انسان به سمت رشد و تعالی می رود حرف معقول و مستندیست، اما این سخن که هرچه به سمت آینده می رویم نیز همینطور باشد با مصداق این آیات سوره واقعه منافات دارد که :

وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ?10?، أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ?11?، فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ?12?، ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ ?13?، وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ ?14?

وی ادامه داد: ما اگر عادت کنیم سخن و منطق ما شبیه خدا شود، احساسمان که اقتضای ایمان به خدا باشد بدون تردید نفرت، جنگ و حسد خود به خود حذف می شود.

در توضیح این سخن آقای مشایی باید عرض کنم که ما هرچقدر هم که مومن باشیم، هرچقدر هم که به خدا نزدیک باشیم بازهم جنگ تمام نخواهد شد، هرگز حتی نفرت نیز از بین نخواهد رفت بلکه اینها هدفمند خواهند شد، مومن برای خدا محبت می ورزد و برای او نیز دشمن می دارد و می جنگند چرا که همواره کسانی نیز وجود خواهند داشت که با جبهه ایمان دشمن باشند و به تقویت جبهه کفر و شرک می پردازند و شرط حفظ و اثبات ایمان همین جنگیدن و دشمن داشتن و اشداء علی الکفار بودن در کنار رحماء بینهم است.

رحیم مشایی تاکید کرد: جنس انسان از جنس مهر و محبت است و وقتی محبت حاصل می شود، طبیعا آن روی سکه که معرفت است نیز آشکار می شود. معرفت بدون محبت هم معنا ندارد یعنی اینکه نمی شود معرفت باشد، اما محبت نباشد. 

در سخنان فوق آقای مشایی محبت را پیش نیاز معرفت می دانند و حال این که اصولاً محبت بدون معرفت حاصل نمی شود، یعنی  اول شناخت ایجاد می شود و بعداز شناخت است که محبت رشد می کند. این که کسی محبت را بر معرفت مقدم بدارد در واقع محبت کورکورانه و متعصبانه را ترویج می کند.

رییس مرکز ملی مطالعات جهانی شدن، با ذکر این نکته که در این دیار عارفان وارسته ای داریم و چه بسا عالمانی داریم که درس نخوانده عالم هستند، اظهار داشت: چقدر انسان هایی هستند که به خاطر عشق به اهل بیت (ع) به درجات بالایی از معارف دست یافتند و همین که توانستند خیالات باطن را کنار بزنند، به طهارت دست یافته اند.

این مسئله نیز ایراد دارد، چرا که عشق به اهل بیت بدون معرفت ایجاد نمی شود، اول معرفت باید باشد تا عشق واقعی ایجاد شود و بسیار به ظاهر عشق هایی که به گمراهی، غلو و تعصب ختم شدند، تنها به این دلیل که بدون معرفت حاصل شده بودند، نمونه اش مداحانی که خودشان را عاشق دیوانه وار اهل بیت می دانستند ولی کفر می گفتند. اصلاً این همه اصرار آقای مشایی به مقدم بودن احساس، عشق و محبت بر معرفت از عرفان های اشتباه نشأت می گیرد، خداوند در حدیث قدسی اینچنین می فرماید:

 مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی، وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی، وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی،وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ ، وَ مَن عَشَقتَهُ قَتَلتَهُ ، وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلَیَّ دیََتَهُ ، وَ مَن عَلَیَّ دیَتَهُفَاَنَا دیَتَهُ ... "

اصولاً هیچ محبت و هیچ عشقی بدون شناخت حاصل نمی شود و این یکی از اشتباهات اساسی است که در کلام آقای مشایی به چشم می آید و البته این حرف ها در آثار امثال پائولو کوئیلو و عرفان های نوظهور و به قول بعضی ها در "مومن های منبر ندیده" زیاد دیده می شود.

برچسب های مرتبط: مشایی    انحراف     انتخابات     

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/1/23
4:23 ع

در این چندماهه، تقریباً هفته ای نیست که رییس جمهور در سخنرانی هایش سه جمله را تکرار نکند، یکی این که رأی رهبری مخفی است و این که ایشان فقط یک رأی دارد و این که هیچ کس نباید رهبری را به نفع خودش مصادره نماید. دیروز نیز آقای احمدی نژاد در دور جدید سفرهای استانی اش که با سمنان شروع شد، دوباره همین جملات را بیان نمود و احتمالاً بازهم آنها را به کرات خواهیم شنید، او دیروز در حالی این جملات را تکرار می کرد که در همه ی تصاویر آقای مشایی در نزدیکترین مکان به ایشان قرار داشت.

خبرگزاری فارس: از گریه احمدی‌نژاد تا اقامه نماز جماعت به امامت مشایی + عکس

این که رهبر یک رأی دارد و رأیش هم مخفیست جمله ای است که بارها خود رهبر معظم انقلاب از آن استفاده کرده اند، اما آیا آقای احمدی نژاد برای خودشان نیز قائل به این اصول هستند؟! آیا آقای احمدی نژاد به عنوان شخصیت حقوقی رییس جمهور، حق دارند از مراسم و برنامه هایی که با بیت المال اداره می شوند، استفاده ی تبلیغاتی برای نامزد و یا جناح خاصی نمایند؟! آیا ایشان حق دارند مستمراً برای نزدیکانش از جایگاه حقوقی و قانونی خودش مایه بگذارد و تقدیر کند و مدال بدهد و شعار انتخاباتی سردهد و برای تأیید صلاحیت او، برای نهادهای نظارتی خط و نشان بکشد؟!!

مقام معظم رهبری همواره و در تمام انتخابات شاخص های یک رییس جمهور یا نماینده ی مجلس را به مردم می گوید و مردم براساس انطباقی که با نامزدهای انتخاباتی انجام می دهند فرد اصلح را انتخاب می کنند، اما آیا برای رییس جمهور به عنوان مجری انتخابات همین شأن هم قابل پذیرش است؟!! آیا سایر رییس جمهورها نیز از شخصیت و جایگاه خود برای تبلیغ برای جناح و نامزدهای مورد نظر خود استفاده می کردند، آن هم به این پررنگی؟!! آیا حتی اگر چنین رخ داده باشد، این کار پسندیده بوده است یا استفاده ی شخصی از بیت المال و جایگاه حقوقی و قانونی تلقی می شود؟!!

بحث دیگر این است که رییس جمهور نه تنها حق ندارد برای نامزد مورد علاقه اش تبلیغات کند، بلکه حق هم ندارد برای سایر نامزدها به این بهانه که رهبری را برای خودشان منحصر می دانند یا هر بهانه ی دیگری، خط و نشان بکشد؛ البته منظور رییس جمهور از تکرار هشدارش به کسانی که به زعم ایشان رهبر را به نفع خودشان مصادره می کنند، شاید مثلاً دلسوزی برای رهبری باشد و شاید هم به تازگی، نقش سخنگوی رهبری را نیز به مسئولیت های قانونی خود اضافه کرده اند؟!! ولی لازم است ایشان بدانند که اگر کسی بخواهد از نام رهبری سوءاستفاده کند و برای خودش به دروغ و فریب اعتباری کسب کند، بیان رهبری و شجاعت و سابقه ی ایشان آنقدر شفاف است که درجا تذکرات لازم را خواهند داد و اما اگر منظور رییس جمهور از کسانی که رهبری را به خود منحصر می دانند، ولایتمدارانی هستند که هم در عمل و هم در دعوت از دیگران به ولایت مداری کوشا هستند، توقع ما از رییس جمهور این است که همین مواضع را از همه شدیدتر داشته باشد و در عمل و ترویج فرهنگ ولایت مداری شاگرد اول باشد و اگر نبود از ایشان یادگیرد، نه این که شاگرد اولها را دشمن بدارد.

رییس جمهور علی رغم تغییر رویه ای که به صورت شفاف در این 2-3 ساله از خود نشان داده اند، ولی هنوز می دانند آن کسی که در نظر مردم بیشتر به رهبری نزدیک تر و به ولایت پایبندتر باشد محبوب تر است، لذا کاش رییس جمهور همانطوری که با نمایش ولایت مداری 2 دوره رییس جمهور این کشور شد، دوستان و نزدیکانش را نیز به چنین رفتاری دعوت می کرد، البته کاش! چون دیگر فرصت اثبات ولایت مداری در این چندماه کمی سخت به نظر می رسد، و شاید به همین دلیل است که گمان می کنند باید نیت و اخلاص و شخصیت ولایت مداران واقعی را نیز زیر سوال برند!! و شاید هم به یاد ولایت مداری خویش می افتند که اینچنین به نیت همه ولایت مداران مشکوکند؟!

برچسب های مرتبط: مشایی      انحراف      احمدی نژاد     انتخابات آزاد

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی کانون فرهنگی شهدا یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه