93/3/30
4:49 ع
با توجه به آغاز تعطیلات تابستانی و فراغت کودکان و نوجوانان از تحصیل، میزان حضور کودکان و نوجوانان به تنهایی و یا با والدین شان در مساجد افزایش می یابد و این فرصت اگر قدرشناخته شود می تواند برای همیشه فرزان را به مسجد علاقمند، و اگر از دست برود می تواند ایشان را برای همیشه از مسجد دور کند، به همین خاطر چند نکته را به منظور افزایش میزان محبوبیتِ مساجد در نظر کودکان تقدیم می کنم:
1- از معصوم توصیه شده است که در مساجد به خاطر مراعات پیرمردان و کودکان نمازهای جماعت را سریع بخوانند تا کسی خسته و دلزده نشود، اگر چه این مسئله باید بیشتر مورد توجه ائمه ی جماعات قرار گیرد ولی هیچ ایرادی ندارد اگر کسی حتی مستقیم چنین مسئله ای را به روحانیون عزیز یادآوری نماید.
2- نمازگزاران باید با کودکان با محبت بیشتری برخورد کنند و همین که کودکی اسباب بازی ها و دوستانش را رها کرده و به مسجد آمده را به اندازه ای که خودشان کارهایشان را رها کرده اند، مهم و قابل تقدیر بدانند!
3- پدران و مادرانی که کودکانشان را به مساجد می آورند، تحمل فرزندان را در نظر بگیرند و نکند که به خاطر این که یک سخنرانی را تا آخر گوش کنند و یا چند رکعت نماز مستحبی بیشتر بخوانند، موجب دلزدگی کودکان از مساجد شوند. متأسفانه این مسئله بین خانواده های مؤمنین رایج بوده و شاید مهمترین دلیل عدم استفبال کودکان این خانواده ها به مساجد باشد.
4- روحانیون، هیأت امنا و بزرگان مساجد باید آن قدر از کودکان استقبال کنند که برای سایرین الگو باشد تا هیچ جاهلی جرأت نکند در مساجد کودکان را مورد ظلم و بداخلاقی قرار دهد.
5- برخی مسائل برای مومنان دوآتشه نیز آزاردهنده است چه رسد به کودکان حساس؛ مثلاً، صدای بیش از حد و اندازه بلندگوها که بعضاً در برخی قسمتهای مساجد گوش را آزار می دهد یا عدم رعایت نظافت و بهداشت در مورد بوی بد پا، دهان یا بوی عرق بدن افراد و یا شلختگی و غیر جذاب بودن مسجد که موجب عدم جذابیت و حتی موجب ایجاد دافعه برای کودکان، نوجوانان و جوانان می شود.
6- بها دادن به جشن ها و ولادت ها به اندازه ای که کودکان مساجد را فقط جای عزاداری ندانند، موجب جذابیت بیشتر مسجد برای کودکان می شود.
7- ترتیب دادن برنامه های جذاب برای کودکان و نوجوانان مانند اردوها، برنامه های ورزشی، مسابقات فرهنگی، هنری و … که موجب کشاندن کودکان و نوجوانان به مساجد گردد. خدا را شکر برنامه های تابستانی و غیر تابستانی خوبی در برخی مساجد در این زمینه ها برگزار می گردد که البته کافی نبوده و اهتمام بیشتر روحانیون و بزرگان مسجد را در کیفی تر شدن برنامه ها می طلبد.
8- پرهیز از هر گونه صحبت هایی که موجب عدم اعتماد یا بی علاقگی فرزندان مان به مومنان و اهل مساجد گردد. کودکان غالباً بسیار زیرک تر از آن چه که ما می پنداریم هستند و اگر کسی مرتب در خانه از روحانی مسجد و یا مومنین بدگویی کند، کودک مسجد را جای انسانهای بد یا بیکار دانسته و هیچ علاقه ای برای حضور در مسجد و اصولاً اجتماع مسلمین نخواهد داشت.
9- همانطور که افراط در حضور در برنامه های مسجد موجب دلزدگی از مسجد خواهد شد، عدم حضور یا حضور به ندرت والدین به همراه کودکان در مساجد مضر و بی فایده خواهد بود پس به نظر می رسد کیفیت و کمیت حضور در مسجد باید مورد دقت والدین قرار بگیرد.
10- بعضی مسائل ریز هستند که از نظر بزرگترها شاید هیچ جذابیتی نداشته باشند اما برای کودکان جذاب و دوست داشتنی باشند. مثلا فرض کنید در یک محفل قرآنی کودکانه، کودکان قرآن تلاوت می کنند، شاید ندانیم ولی اگر همین قرائت شان با بلندگو انجام شود و یا در جایگاه خاص قرآئت قرار بگیرند جذابیت برنامه را برای کودکان افزایش می دهد.
11- از ام الخبائثی که موجب دوری فرزندان از مساجد می شود، آثار هنری و یا غیر هنری موجود در ماهواره ها هستند که با تمام مظاهر دینداری من جمله حضور در اجتماع مسلمین مخالف بوده و اصولاً دین را نه یک امر اجتماعی که مسئله ای کاملاً فردی و برای کنج خانه ها معرفی می کنند. امکان مشاهده اینچنین برنامه هایی برای بزرگتر هایی که قدرت تحلیل ندارند نیز مضر و مهلک است چه رسد به کودکانی که هنوز توان پاسخ گویی در برابر تهاجمات فرهنگی را ندارند. اصولاً این چنین است که با ورود ماهواره به خانه ها دیری نمی پاید که خانواده ها اجتماع مسلمین را جماعتی امل و دورمانده از تکنولوژی و پیشرفت دانسته و نه تنها از مسجد و جماعت مسلمین بیزار می شوند که کم کم با دور شدن از مسجد و منبر و روحانی و مومنان، ایمان و دین نیز از خانواده رخت بر می بندد.
برچسب مرتبط: مسجد روحانیت کودک فرهنگ
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
92/1/28
2:6 ص
تربیت فرزندان از مهمترین اهداف هر خانواده ی سالمی است و بسیاری از برنامه های خانواده تحت الشعاع مسائل تربیتی و آموزشی فرزندان قرار می گیرند. یکی از مواردی که همزمان با رشد فرزندان در دستور کار والدین قرار می گیرد، کلاس های آموزشی است. کلاس های آموزشی بسیار متنوعی از هنری تا علمی، ورزشی و فرهنگی وجود دارند که والدین با توجه به علایق خود و تمایلات و استعدادهای فرزندانشان و نیاز عرف جامعه برخی از آنها را انتخاب کرده و فرزندان خود را به صورت مستمر و یا مقطعی به آن کلاس ها گسیل می دارند. شناسایی استعدادهای کودکان معمولاً در کشور ما به درستی صورت نمی گیرد و علایق فرزندان نیز معمولاً بر اساس علایق والدین و علایق والدین نیز متأسفانه بیشتر بر اساس عرف جامعه و حتی چشم و هم چشمی های ایشان شکل می گیرد. وقتی که جامعه آموختن زبان خارجی را برای کودکان عرف می کند، مقاومت والدین در برابر این حس نیاز، خیلی سخت می شود. وقتی که در برخی طبقات اجتماعی کلاس موسیقی عرف می شود، کمتر والدینی در برابر این عرف مقاومت می کنند و اینچنین است که نه استعداد و نه نیاز و نه حتی علاقه در انتخاب و جهت دهی کودکان نقش چندانی ایفا نکرده و عرف حرف اول را در این خصوص می زند.
عرف یا عادات اجتماع، چیزی نیست که بتوان به عنوان روش تربیتی مناسب از آن یاد کرد، چرا که بسیاری از عادات و رفتارها و نیازهایی که در اجتماع زاییده می شوند، با اصول اخلاقی و شرعی و انسانی منافات دارند حتی کاذب هستند؛ از سوی دیگر محدودیت انتخاب کلاس های آموزشی به لحاظ بودجه، زمان و توان فرزندان ایجاب می کند که بین این حجم انبوه از کلاس های موجود، تعداد خیلی کمی برای این کار انتخاب شوند و با توجه به سرنوشت ساز بودن این انتخاب ها، نهایت دقت در آنها لحاظ گردد؛ این مسئله در خانواده هایی که به تربیت دینی و اخلاقی فرزندانشان اهمیت بیشتری می دهند، الزامی تر است که در واقع این مطلب برای این خانواده ها تقدیم می گردد:
ورزش از مهمترین نیازهای جسمی و حتی روحی در عصر حاضر است که حتی از سوی علمای دین و شخص مقام معظم رهبری بارها و بارها به عنوان یک معروف به آن توصیه گردیده است و به تبع، کلاس های ورزشی نیز از اولین نیازهای آموزشی هر کودکی به شمار می روند. انتخاب ورزش مناسب برای هر کودک به ویژگی های جسمی و جنسیتی کودک و ویژگی های تخصصی، فرهنگی و اجتماعی هر ورزش بستگی مستقیم دارد. برخی از کلاس های ورزشی موارد مفید و کاربردی مانند شنا یا دفاع شخصی به کودکان می آموزند و برخی نیز مانند بازی های گروهی به لحاظ اجتماعی فرزندان را تقویت می کنند و برخی نیز مانند ورزش های رزمی یا انفرادی شخصیت فرزندان را با عزت به نفس بار می آورد، ولی در کنار تمام ویژگی های مثبت برای هر ورزشی، بعضاً نکات منفی نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند، به عنوان مثال برخی کلاس های ورزشی مانند ژیمیناستیک، برخی از تمرینات خود را به سمت رقص هایی مانند باله و استفاده از موسیقی های تند برده اند و تقریباً فعالیت در این ورزش ها بدون آلوده شدن به این مسائل غیر ممکن شده است و یا این که برخی از باشگاه ها رعایت حریم ها و روابط زن و مرد را در باشگاه ننموده و یا لباس های برخی از ورزش ها طوری است که ادامه ی فعالیت آنها تا رده های قهرمانی عملاً مستوجب پوشیدن لباسهای خارج از شأن کودکان مان می گردد، اینها مسائلی است که یک خانواده در هنگام انتخاب رشته ی ورزشی برای فرزندشان باید در کنار ویژگی هایی مانند جنسیت و عوامل جسمی مدنظر قرار دهند تا ورزش و اخلاقیات فرزندان مان در تضاد یکدیگر قرار نگیرند.
هنر از نیازهای هر روح سالمی است و هر فردی با توجه به روحیات و استعدادها و اخلاقیات خود می تواند در یک یا چند رشته ی هنری فعالیت کند. در بین هنرهای معمول برخی از هنرها چه به صورت ماهوی و چه به لحاظ حواشی (مانند رقص و مجسمه سازی و موسیقی)، فضای مناسب تربیتی را برای کودکان مهیا نمی کنند و بعضاً حرام شرعی تلقی می شوند که ورود فرزندان به این حوزه ها هرچند با رشد سریع هنری شان همراه باشد، ولی عملاً شخصیت ایشان تحت تأثیر آن هنرها و حواشی آنها از تربیت اسلامی و دینی دور می شود؛ در نقطه ی مقابل هنرهای غیر شرعی یا غیراخلاقی، هنرهای دیگری مانند قرآئت قرآن، خوشنویسی، نویسندگی، شاعری و ... می توانند موجب اغنای روحی و ارتقای شخصیتی فرد گردند و به همین لحاظ هدایت فرزندان به سمتی که با علاقه وارد این هنرها شوند و در مسیر این هنرها در خطی که قرآن مجید در انتهای سوره ی شعرا ترسیم کرده است (یعنی از هنر خود در جهت بیان حرف حق و مقابله با بدی و ظلم استفاده کنند)، عملاً همراه با خدمت به جامعه در جهت ترویج دین و اخلاقیات خواهد بود. در میان هنرها، برخی جایگاه شان ویژه تر از سایرین است، مثلاً قرآئت و حفظ قرآن و به طورکلی حشر و نشر با قرآن نه تنها اغنای روحی می کند بلکه بار محتوایی و اعجاز تربیتی قرآن، سنگ گوهر وجودی کودکان را به گوهر انسان وارسته و با اخلاق تبدیل می کند که شرکت در کلاسهای قرآنی مانند جامعه القرآن برای علاقمندان پیشنهاد می گردد.
تعاملات مثبت اجتماعی مانند حضور در عبادات اجتماعی، نحوه ی انتخاب دوست و حفظ آن، چگونگی و حدود کمک به سایرین، ارائه ی کارهای گروهی و هدفمند، شناخت نسبی افراد در کمترین زمان، چگونگی مواجهه با ناملایمات و سختی ها و امثال آنها برای هر کودکی می تواند موجب پیشرفت فردی و اجتماعی وی گردد، که تسریع در این مناسبات و تعاملات معمولاً با توجه به کاهش جمعیت خانوارها، عملاً به بیرون از فضای خانواده نیز محتاج است، لذا مهدکودک، مدرسه و برخی کلاس ها و یا مکان های عمومی مانند مساجد، پایگاه های بسیج، پایگاه های هلال احمر و کانون های پرورش فکری می توانند در رشد شخصیت اجتماعی فرزندان نقش مهمی ایفا کنند. این فضاها و کلاس ها مناسبات فرزندمان را با خداوند، معلم، مربی و سایر کودکان به خوبی تنظیم می کند. در بسیاری از این کلاس ها مطالب مفید دیگری نیز در کنار نحوه ی تعامل با گروه و جمع به فرزندان یادداده می شود، مثلاً در کلاس های هلال احمر کمک های اولیه و کمک به هم نوع به کودکان آموزش داده می شود و یا در مساجد، نماز، وضو یا احکام نوجوانان و کودکان و یا قرائت قرآن به ایشان منتقل می گردد، با این اوصاف جایگاه کلاس های آموزشی گروهی نسبت به کلاس های انفرادی و کم جمعیت به خوبی مشخص می شود. کودکان از قبل از مدرسه و در همان هنگام انتخاب مهدکودک می توانند به سمت مهد کودک هایی با کلاس های رقص و موسیقی و زبان گسیل شوند و یا به مهدقرآن هایی با فضای معنوی و مرکب از بازی و تربیت اسلامی، انتخاب گروهی که کودکان تان در آن رشد اجتماعی می یابند مطمئناً در شخصیت فردی و گروهی ایشان تأثیر بسیار مهمی خواهد داشت.
از کلاسهای دیگری که معمولاً بسیاری از والدین به آنها رغبت نشان می دهند کلاسهای آموزشی و علمی هستند، کلاسهای درسی و فنی مرتبط با درس و یا غیر مرتبط با آنها مانند کلاسهای رباتیک و زبان، در هر صورت کلاس های علمی و فنی اگر چه شاید روی شخصیت فرزندان چندان تأثیر متفاوتی ایجاد نکند اما در برآورده کردن نیازهای جامعه و هدایت فرزندان به درک اهمیت نیازهای سایر هم نوعان و اجتماع و کشور کمک می نماید، ولی توصیه می شود که در کلاس های آموزشی افراط صورت نگیرد و در صورتی که نیازی به کلاسی وجود ندارد کودکان را درگیر چنین کلاسهایی ننمایید، مثلاً در حالی که زبان های خارجی بسیار فرار هستند و کودکان مان تا سالها معمولاً به آن ها هیچ نیازی پیدا نمی کنند عملاً هزینه کردن و وقت گذاشتن برای این کلاسها فایده ی چندانی ندارد و حال این که همین وقت را مثلاً می توان در کلاسهای دسته های قبل مصروف نمود. در خصوص نیازهای درسی باید توجه داشت که بهترین مرجع برای رفع مشکلات درسی کودکان، همان مدرسه هستند و تمرکز روی کتاب های و کلاس های متفرقه ی درسی، عملاً تمرکز فرزندان را از مدرسه و آموزشهای معلم می کاهد و بعضاً موجب انزجار کودکان از درس می گردد.
در کنار تمام موارد بالا، باید توجه داشت که حتی نباید در تعداد کلاس های مفید نیز افراط نمود چرا که زیاد بودن کلاس ها، موجب دوری بیش از حد فرزندان از کانون خانواده و درس و بعضاً دلزدگی و خستگی از درس و سایر نیازهای آموزشی و تربیتی می گردد، لذا توصیه می کنم در گام اول نیازهای درسی کودکان را در همان مدرسه و کلاس های درسی برآورده سازیم و به همان حد اکتفا کنیم و در گام دوم با انتخاب یک رشته ی ورزشی مناسب، یک رشته ی هنری خوب و همچنین امکان فعالیت فرزند در گروه هایی مانند بسیج و هلال احمر، در برآورده کردن نیازهای روحی، جسمی، فردی و اجتماعی کودکان تعادل ایجاد گردد.
این مطلب در سایت چریغ و مجله پارسی نامه منتشر گردید.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.