91/9/2
9:19 ع
شکست اسرائیل در جنگ 8 روزه غزه سندی دیگر است تا پیروزی خون بر شمشیر را باور کنیم و البته نه پیروزی خونی را که با تسلیم ریخته شود، بلکه خونی که با پایداری به زمین می ریزد. غزه مقاومت کرد و پیروز شد. پیروزی غزه، ربطی به شیعه و سنی بودن ندارد بلکه تابع سنت الهی است.
در امتحان غزه برخی دیگر همراه با غزه پیروز شدند و خیلی های دیگر هم شکست خوردند و البته ایران به اقرار مسئولان مقاومت و به سند سکوت سنگین استکبار، جزء سرافرازترین است، اصلاً اگر پیروزی را به نام ایران بنویسیم دروغ ننوشته ایم همانطوری که سران صهیون هم گفتند که غزه مرز ایران است.
درست مقارن با زمانی که اوباما از مذاکره می گفت، ما در غزه با او مذاکره کردیم، نظرات مان را گفتیم، اصول مان را تبیین کردیم و نظرمان را دیکته کردیم. مذاکره ی ما در غزه با تسلیم تمام استکبار پایان یافت، تمام مستکبران دنیا بر میز مذاکره غزه نشسته بودند و صورتجلسه مذاکرات هم اینگونه نوشته شد: خون بر شمشیر پیروز است؛ صورتجلسه مذاکره این است که هنوز استکبار کوچک تر از آن است که بخواهد برای ما شرط و شروط بگذارد، اکنون این ماییم که پایداری و مقاومت را برای جهانیان احیا می کنیم، همان شاگردان خمینی کبیر و سربازان امام خامنه ای که همچنان بر اصول آسمانی مان ایستاده ایم، اکنون مقاومت و حزب الله با افتخار پیروزی شان را به ایران منتسب کنند.
من هم به همراه تمام عزاداران حسینی، پیروزی خون بر شمشیر را گرامی می داریم و این روز را سندی ماندگار و برگی از افتخارات تاریخ می دانیم تا زبونی جبهه کثیر ظلم را در برابر جبهه قلیل حق اثبات کنیم و تا این که همه بدانند عاشورا و کربلا همیشه هستند تا همه با آن امتحان شوند و کاش ما همیشه جزء حسینیان باشیم.
مطالب مرتبط:
مهمترین پیش نیاز برای آغاز مذاکره با آمریکا
حساس تر از خود مذاکره با آمریکا
مذاکره آمریکا برای چیست؟!
یا مهدی! ادرک انقلابنا
رابطه عدم تقویت تیم اقتصادی دولت با جام زهر
مذاکره با آمریکا یعنی نقد بدهی نسیه بگیری
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/25
9:6 ع
علت حمله اسرائیل به نوار غزه را باید در رفتار امثال مرسی و اردغان جستجو کرد. مرسی و اردغان برخلاف مواضع به ظاهر انقلابی خود در برابر اسرائیل، اما همچنان به روابط دوستانه خود با این رژیم غاصب ادامه می دهند و این که همین ایشان هستند که در سوریه منافع اسرائیل را با قوت دنبال می کنند.
اگر اسرائیل جسارت حمله را به خود داده است مهمترین دلیلش همین سست عنصری کشورهای ترکیه و مصر و البته خودفروخته بودن کشورهای عربی است و اگر هم این دو کشور حملات اسرائیل را محکوم کنند هیچ عاملی بیش از جلوگیری از خشم مردم شان دخیل نخواهد بود و گرنه ماهیت آمریکایی بودن مرسی و اردغان از آن دم خروس ها نیست که قابل کتمان باشد.
اگر مصر و ترکیه و اعراب واسطه صلح نیز بشوند به غیر از هدف ساکت کردن مردم کشورشان دلیل دیگری می تواند داشته باشد، این که خود اسرائیل به واسطه آمریکا درخواست آتش بس نماید و آن گاه است که این دو کشور با حالت قهرمانان خودشان را قهرمان ایجاد صلح در منطقه و کشورهای شان معرفی کنند.
و البته دل مان روشن است به این که این بار میوه مقاومت بازهم شیرین تر و پربارتر باشد و جز سیاهی چیزی به ذغال زشت زایون نخواهد رسید.
مطالب مرتبط:
سکوت معنا دار عاشقان غرب در حمله به غزه
دلیل این رفتار اسرائیل چیست؟
نه غزه نه لبنان، فقط شاه عربستان!!!
اردغان! با چه خود را محاسبه می کنی؟!
آمریکا! همچنان از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر
دهنه سران عرب در دست زنان جوان زیبارو!!!
عاشقان غرب بخوانند
غرب به تقدس دموکراسی اعتقاد دارد؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/25
9:32 ص
خیلی از افراد از جناح ها و گروه های مختلف سیاسی و فکری در کشور هستند که فجایع کهریزک و امثال آن را محکوم کرده و خواهان مجازات حقیقی عاملان این جنایاتند، اما برخی افراد گویی فقط با این فجایع مشکل دارند و آنها را نشانه ای از نداشتن مطلق آزادی و عدم احترام به انسانیت در کشور می دانند و با مثال زدن کشورهای غربی مدام حس انسان دوستی و آزادی بیان در غرب را الگو معرفی می کنند.
ولی همین شیفتگان غرب که تا خون از دماغ کسی در ایران و سوریه می آید فریادشان به هوا می رود، در برابر حمله ی همه جانبه نظامی به مردم غزه سکوتی مرگبار اختیار کرده اند. گویی شعار "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" دوباره در خاطره ها زنده می شود و البته بماند که "جانم فدای ایران" شان با "جانم فدای غرب و آمریکا" تعویض شود با رویه و مسلک شان سازگار تر است، چرا که ایشان ایرانی را دوست دارند که دستش را به علامت تسلیم در برابر فرهنگ و قدرت آمریکا بالا برده باشد و انگار نه انگار که حمله ی اخیر و حملات قبلی اسرائیل به مردم بی گناه غزه و لبنان همگی با حمایت و پشتیبانی آمریکا بوده است.
همین ها که اسرائیل و آمریکا را دوست دار مردم سوریه و انسانیت و احترام به دموکراسی معرفی می کردند اکنون حملات زمینی و هوایی به مردم غزه را کلاً سانسور می کنند و احتمالاً حق هم به این غاصبان و حامیان شان خواهند داد. اکنون سکوت اعراب و ترکیه و سبزها و مدافعان دموکراسی و حامیان حقوق بشر را باهم به تماشا نشسته ایم و البته همچنان به فضل خدا و مقاومت مردم غیور غزه امیدواریم تا بعد از جنگ های 33 روزه و 22 روز این بار اسرائیل با افتضاحی دیگر قدمی به محو کامل نزدیک تر شود.
لینک مطلب در عمارنامه: سکوت معنا دار عاشقان غرب در حمله به غزه
مطالب مرتبط:
دلیل این رفتار اسرائیل چیست؟
نه غزه نه لبنان، فقط شاه عربستان!!!
اردغان! با چه خود را محاسبه می کنی؟!
آمریکا! همچنان از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر
دهنه سران عرب در دست زنان جوان زیبارو!!!
عاشقان غرب بخوانند
غرب به تقدس دموکراسی اعتقاد دارد؟!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.