93/3/9
7:41 ع
چندروز پیش از چشمه ی دودوزن روستای خره کش واقع در ارتفاعات شهرستان شفت بازدیدی داشتم، منطقه ای که جاذبه های طبیعی و توریستی فوق العاده ای برای سرمایه گذاری در جهت تأمین راه مناسب و امکانات تفریحی و اقامتی دارد، در ادامه از شما دعوت می کنم به تصاویری که از این چشمه و راه دسترسی به آن تهیه کرده ام توجه فرمایید:
92/11/22
1:49 ع
اگر چه مشارکت مردم در جشن ملی 22 بهمن همیشه چشمگیر بود، اما امسال گویا رجزخوانی های آمریکایی ها بیش از همیشه ملت ایران را به صحنه کشانده بود، آنها که سال های پیش حضور را چندان مهم نمی دانستند، امسال از سر غیرت و با پای همت، گزینه وحدت را برمیز عزت خویش قرار دادند و در راهپیمایی شرکت کردند، حقیر نیز به مانند سال های گذشته تصاویری از راهپیمایی مردم غیور رشت تهیه کرده ام که تقدیم می نمایم، ضمناً برای مشاهده تصاویر در اندازه بزرگتر می توانید روی آن ها کلیک کنید:
91/8/23
4:55 ع
تعدادی عکس از پاییز زیبای قلعه رودخان و مسیر دیدنی آن گرفتم که دلم نیامد تعدادشان را از این کمتر کنم، ضمناً برای دیدن تصاویر در اندازه واقعی، فقط کافیست روی آنها کلیک نمایید:
91/6/29
9:22 ص
لافندبازی یک نمایش آیینی سنتی است که معمولاً در جشن ها و اعیاد در گیلان اجرا می شود. این نمایش از سه بخش توأم تشکیل می شود:
1- لافندبازی که توسط لافندباز انجام می شود و از اجرای حرکات نمایش روی طناب تشکیل می شود. این حرکات عبارتند از، راه رفتن با چشمان بسته، حرکت با دوچرخه، خوابیدن روی طناب، سقوط آزاد از طناب، حرکات پرششی روی طناب، حرکت در تشت روی طناب، ...
2- در حین حرکات لافندباز، فردی به نام یالانچی (به معنی دروغگو) حرکات لافندباز را به شکل خنده داری تقلید می کند و با مسخره بازی موجب خنده های تماشاچیان می شود، یالانچی وظیفه ی دیگری هم دارد که پشتیبانی از لافندباز است.
3- اجرای موسیقی سنتی توسط هنرمندان محلی نیز موجب نشاط برنامه و جذابیت بیشتر برنامه می شود.
عکس هایی از این نمایش را که روز جمعه اخیر در محل موزه ی میراث روستایی برگزار شد را تقدیم می کنم، توضیح این که جمعه ی آتی نیز این نمایش در همان محل اجرا می شود، در صورتی که تمایل به دیدن تصویر بزرگتر دارید روی عکس ها کلیک راست کرده و گزینه ی save as را انتخاب کنید:
91/6/29
8:39 ص
یکسالی هست که موزه ی میراث روستایی رشت شروع به کار نموده است. در این موزه تعداد زیادی خانه و محله روستایی به سبک سنتی طراحی و اجرا شده است. تعداد زیادی از این خانه ها، قدیمی بوده و از محل های مختلف استان گیلان به صورت کامل پیاده و به اینجا منتقل و دوباره سرهم بندی شده است. این موزه بسیار جامع و زیبا است، عبور از کوچه های سنتی با سایبانی از درخت یک بازدید خاطره انگیز را ایجاد می کند. در این موزه خانه های قدیمی، انبارهای قدیمی (کندوج)، مدرسه، مسجد، باغ گیاهشناسی، بازارچه سنتی، پخت نان و خوراکی های سنتی، قهوه خانه سنتی و مراسم دینی و آیینی و ... وجود دارد. بازدید از کل موزه 2-3 ساعت به طول می انجامد. تعدادی از عکس های مربوط به موزه را در اینجا تقدیم تان می کنم که تعدای از آنها پانوراما هستند. در صورتی که تمایل به دیدن تصویر بزرگتر دارید روی عکس ها کلیک راست کرده و گزینه ی save as را انتخاب کنید.
91/4/29
12:19 ع
چند عکس را که دو سه روز پیش از ماسوله گرفته ام تقدیم می کنم (راستی در صورتی که تمایل دارید تصویر را در اندازه ی بزرگتر ببینید می توانید از گزینه save as استفاده کنید):
مطلب مرتبط: زیارتگاه دیدنی امامزاده اسحاق در شفت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/21
2:26 ع
بقعه ی امام زاده اسحاق در 25 کیلومتری جنوب شهرستان شفت و در ارتفاعات این شهرستان واقع شده است و به همراه زیارتگاه برادرشان امام زاده ابراهیم که از فرزندان امام موسی کاظم (ع) بوده اند، طبیعتی بسیار زیبا و دلپذیر دارد. واقع شدن این بقعه ها در ارتفاعات شفت، نشان از تحت فشار و تعقیب بودن این امام زادگان دارد و زیارت این دو امام زاده ی مجاهد خاطراتی از طبیعت فراموش نشدنی و مجاهدت هایشان را در ذهن زائران باقی می گذارد. تصاویری از این زیارتگاه امام زاده اسحاق را که به صورت پانورما با موبایلم گرفته ام را تقدیم می کنم، امید که مقبول افتد، ضمناً اندازه تصاویر نسبتاً بزرگ است در صورت تمایل تصاویر را در صفحات مجزا باز کنید و یا save as نمایید.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/1/15
8:41 ص
امسال پنجشنبه، روز دهم فروردین، هنوز سر کار بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت که دایی سیدطالبم که سرش برای کار خیر درد می کند، در حال کمک به برگزاری یک عروسی در یکی از روستاهای حوالی ماکلوان فومن است و تماس گرفته گفته شما هم بیایید؛ من هم بعد از پایان ساعت اداری به دنبال بچه ها رفتم و باهم به محل عروسی رسیدیم.
جایتان خالی! مناظر و دیدنی های این منطقه که در جاده ی فومن به ماسوله قرار دارد اگر چه برای ما گیلانی ها تقریبا عادی شده است، اما بعید می دانم از خاطر میهمانان خارج از استان مان برود. بعد از طی یک جاده خاکی تقریباً 2 کیلومتری با پرایدمان، رسیدیم به محلی که دیگر ماشین از آنجا بالاتر نمی رفت و ماشین مان را کنار مدرسه ی آنجا پارک کردیم و بقیه راه را پیاده در یک زمین نسبتاً شیب دار به سمت خانه ی پدرعروس رفتیم.
بالاخره رسیدیم به عروسی و یک مراسم عروسی محلی با لباس های سنتی رنگارنگ، ولی بسیار محجوبتر از لباس های مجلسی شهری ها را در حیات خانه ی پدر عروس شاهد بودیم. اگرچه دیر رسیدیم و به نهار نرسیده بودیم، نشستیم روی صندلی های پلاستیکی میهمان ها و کمی هم در همان حوالی قدم زدیم، که اگر چه دیگر منتظر غذا نبودیم فهمیدیم برایمان غذا مهیا کرده اند و همین شد که مارا به خانه ی پدر عروس دعوت کردند و در آنجا کنار سفره ای نشستیم با پلو و فسنجان، با تنگی از آب کدر که فهمیدیم آب همه ی چشمه ها زلال نیست. خانه ی قدیمی و کاه گلی شان نه آب داشت، نه برق و نه گاز، تنها چیزی که آنجا از مظاهر زندگی ما شهری ها به چشم می آمد گوشی های موبایلی بود که در دست بعضی هایشان بود و من می دیدم که برخی از میهمانانی که باما سرسفره نشسته بودند غذا از گلویشان پایین نمی رود، احتمالاً چون فکر می کردند غیر بهداشتی است. دایی ام می گفت برای این روستا دو دستشویی ساخته اند و شاید این دو دستشویی تنها نشانه ای از رعایت چیزی شبیه بهداشت در آن محل بود.
بخاری شان هیزمی بود و ساعت 5 عصر دیگر اتاق شان تاریک شده بود، آخر این خانه ها پنجره هایشان هم برای هدرنرفتن گرما کوچک ساخته می شود. چایی مان را هم که از همان آب کدر بود خوردیم و دوباره به محفل عروسی برگشتیم.
یک ساعت بعد در راه برگشت، همسرم چیزی به من گفت که نتوانستم از نقلش خودداری کنم، همسرم از یکی از خواهر های عروس نقل کرد که اگر پول یارانه ها نبود همین عروسی را نیز نمی توانستند برگزار کنند و همین لباسها را هم با همان پول یارانه ها خریده اند و البته راست می گفتند، چرا که آنها قبلاً نه تنها آب و برق و گاز نداشتند، بلکه یارانه ای هم از آن جهت دریافت نمی کردند و حالا اگرچه هنوز آب و برق و گاز ندارند ولی لااقل بخش نقدی یارانه را که به ما نیز تعلق می گیرد را دریافت می کنند، اگر چه بخش غیر نقدی اش که در مصرف همان آب و برق و گاز در قبض به ما می دهند را دریافت نمی کنند، در هرصورت برایم مهم بود که با چشم خودم ببینم واقعاً این ادعا که هدفمندی یارانه ها خدمتی به طبقات محروم بود چقدر حقیقت دارد و البته خداروشکر می گویم که واقعاً حقیقت داشت و امیدوارم با اجرای فازهای بعدی هدف مندی، بازهم این روستایی ها وضعیت درآمدی بهتری پیدا کنند، اگر چه این حقیقت شیرین نمی تواند توجیهی برای کمبود و عقب افتادگی باشد، بالاخره این روستایی ها هم به بهداشت و برق و زندگی راحت نیاز دارند.
در انتها به همراه شما برای این عروس و داماد سعادت و خوشبختی آرزو می کنیم.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.