91/8/1
1:32 ع
مدتهاست که از تحلیل های سیاسی برنامه های خبری سیما رنج می برم، متأسفانه بیشتر کسانی که در این برنامه ها نقش تحلیلگر را بازی می کنند، همان کارمندان و مجریان صداوسیما هستند و سطحی ترین و بعضاً نخ نما ترین تحلیل ها را از برخی مسائل پیچیده و حساس ارائه می دهند، متأسفانه برخی از این تحلیل ها با تحریف واقعیت نیز قاطی شده و یک معجون زننده به خورد مخاطب می دهد.
متأسفانه در برخی از این برنامه ها، نظر کارشناسان خارجی برنامه ها نیز با همان ملاحظه کاری ها، به بهانه ی ترجمه، تحریف می شود، که نمونه اش را در اجلاس سران غیر متعهد ها دیدیم و البته به جای تغییر رویه متأسفانه فقط با مترجم برخورد شد و البته همان رسانه ای شدن قضیه نیز با توجه به حساسیت مسئله (در بحث ترجمه سخنرانی رییس جمهور مصر) موجب این برخورد شد وگرنه چه بسا بارها و بارها چنین مترجمانی مورد تشویق قرار گرفته باشند.
حقیر معتقدم رویه موجود در ارائه ی این گونه برنامه های به اصطلاح کارشناسی، چه از سیاست های تنظیمی مدیران صداوسیما باشد و چه از بی سوادی کارشناسان، موجبات نارضایتی در مخاطبان را ایجاد می کند، لذا پیشنهاد می دهم در این برنامه ها، یا برنامه های تحلیلی ارائه ندهند و یا برنامه ای که در سطح و شأن مخاطبان باشد ارائه کنند، اینچنین لااقل یکی از بهانه هایی که موجب مراجعه ی مردم به ماهواره و تحلیل های آن ور آبی می شود کم می شود.
مطالب مرتبط:
غفلتی از سوی بیشتر مجریان سیما
سیما در خدمت مفسدان بزرگ آریا؟!
سیما را اجاره داده اند؟!
آقای ضرغامی قبلاً تذکر داده بودیم
سریال هایی روی آب
تعلل جدی حوزه، دولت و سیما در زمینه عفاف و حجاب
...
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/6/13
7:37 ع
گویی تحریفی که در حین ترجمه سخنرانی آقای مرسی رخ داد، وسیله ای شده است برای سوءاستفاده ی رسانه های بیگانه تا رسانه ی ملی را مورد هجمه قرار دهند و کسانی که اخبار رسانه ی ملی را تحریم کرده بودند، قیافه ی حق به جانب بگیرند و طلبکار شوند و به این بهانه عدم اعتماد خود را به رسانه ی ملی توجیه کنند، اگر چه ماهیت رسانه های انگلیسی و آمریکایی و این که اعتماد ایرانیان به ایشان چقدر قابل توجیه است، خودش جای بحث جدی دارد، اما این که رسانه ی ملی اینچنین به راحتی فرصت ها را به تهدید بدل می کند به هیچ وجه جای گذشت ندارد و چه بسا این تحریف موجب دلگیری و کدورت در روابط خارجی سیاسی کشور نیز بشود.
قبلاً نوشته بودم (در مطلب و اما سوریه...: ...1- ضعف صداوسیما متأسفانه در این خصوص جدی است و البته نه فقط در پوشش خبری، بلکه در عدم ارائه ی تحلیل های کارشناسی و دقیق به خصوص در زمینه ی اتفاقات سوریه و کل منطقه، به نحوی که چه جانب داری و چه انتقاداتش بوی سیاسی کاری و استحمار مخاطب می دهد) و بازهم می نویسم که رسانه ی ملی به جای این که اخبار و اطلاعات را سانسور و یا تحریف کند، بهتر است تا اخبار را دقیق و تحلیل ها را مستند ارائه کند، این چنین هم به شعور مخاطب توهین نمی شود، هم اعتماد افراد بیشتری را جذب می کند و هم مشتریان رسانه های خبری ضدانقلاب را کاهش می دهد.
باور کنید وضعیت موجود موجب می شود حتی حزب اللهی ها برای دریافت اخبار و اطلاعات صحیح به رسانه های بیشتری غیر از صداو سیما مراجعه کنند و این یک ننگ است برای صداو سیمای ما. البته از دیگر کاهلی های رسانه ی ملی عدم پوشش دیجیتال به غیر از مراکز استان هاست که موجب شده است تا افراد بیشتری به سمت ماهواره رغبت نشان دهند که چه بسا با دیجیتال شدن دیرهنگام پوشش، دیگر آفات آن قابل جبران نباشد.
مطالب مرتبط:
سوریه از آغاز تا ...
و اما سوریه...
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
90/11/21
10:40 ص
دو سه شب پیش در آیتم انتخابات برنامه ی خنده بازار سخنانی زده شد که شاید در قالب طنز ولی بسیار موهن بود. بارها و بارها با خودم کلنجار رفتم تا ننویسم ولی نتوانستم، چرا که می ترسم این آیتم اولین و آخرین نباشد و روز به روز بیشتر گردد.
در آیتم انتخابات این قسمت خنده بازار، نامزد انتخاباتی در مورد قشری به نام مرده خور سخنرانی کرد و بارها و بارها ذهن شنونده را به سمت روحانیون برد. انتهای همین برنامه نیز نامزد انتخاباتی با این بیان که بیشترین مشکل کشور در حال حاضر کمبود مرده خور بوده و باید مرده خور بیشتری تربیت شود، بازهم با توجه به سنخنان مسئولان حوزه، علما و فقها، دراین خصوص ذهن شنونده را به همان سمت متمایل ساخت. مقدمتاً عرض کنم که من بارها به انتقادات غیر منصفانه از برخی سریالها و برنامه های سیما مانند "تاثریا" انتقاد کرده ام ولی مورد خنده بازار شایسته ی انتقاد است نه دفاع.
آقای ضرغامی! پیش از این مطلبی نوشتم با این عنوان که "خنده بازار برای چه کسانی پخش می شود" و در آن مواردی را اشاره کردم که بازهم به اطلاع تان می رسانم. آیتم های خنده بازار هم اکنون به چهار بخش قابل تقسیم است:
1- برنامه های خوب سیما مانند نود، فیتیله، پارک ملت، هفت و ... را مسخره می کند، به جای این که سریال ها و برنامه های آبکی را مورد انتقاد قرار دهند.
2- صدا و قیافه ی افراد سرشناس را به شکل توهین آمیزی مورد تقلید و تمسخر قرار می دهند که در برخی موارد موجب اعتراض همان افراد واقع شده است.
3- برنامه های ماهواره را مسخره می کند که اگر کسی اهل ماهواره نباشد، از آنها لذت نمی برد.
4- بخش هایی از برنامه طنز اجتماعی و سیاسی است که اگر چه بخش های خوب و جالبی نیز دارد ولی بخشهایی از آن توهین آمیز است که جدیدترین آنها را در خصوص تمسخر روحانیت بود مورد اشاره قرار دادم.
آقای ضرغامی! مجدداً عرض می کنم که برنامه ی خنده بازار به جای این که برنامه ای طنز و انتقادی منصفانه و در خدمت ایران اسلامی باشد و فارغ از تک آیتم های برنامه، بیشتر فرهنگ تمسخر و توهین را در جامعه جاری می کند. چگونه می توان از مومنان توقع داشت به تمسخر صدا و قیافه ی افرادی را که راضی هم نیستند بخندند و چیزی نگویند. چگونه می توان از مومنان توقع داشت که به تمسخر برنامه های ماهواره ای که نمی بینندشان، بخندند؟ چگونه می توان به تمسخر روحانیت بخندند و دم برنیاورند؟ آقای ضرغامی! اگر چه می دانم کنترل زیر مجموعه ای به این بزرگی آنهم در قشر هنرمندان که در سینما بهتر می شناسیم شان، واقعا کار سختی است، اما مسئولیت شما بسیار سنگین و سوال و جوابش نیز بسیار سخت است، اگر دلتان به حال دین و ایمان مردم نمی سوزد لااقل به فکر قیامت خود باشید.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
90/7/21
9:50 ع
وقتی که چند سال است که lcd و led و جدیدا هم تلویزیون 3d تمام خانه ها را فتح کرده است، چگونه می توان انتظار داشت که همه ی مردم با امواج مونولوگ و بدون کیفیت آن هم با 5- 6 شبکه خودشان را سرگرم یا معطل کنند؟! وقتی می بینی که فقط تمام مراکز استانها آن هم با من بمیر، توبمیرِ آقای ضرغامی قرار است در آینده دیجیتالی شوند، چگونه می توان از همه ی مردم توقع داشت که مثلاً در led ی 52 اینچنی شان برفکهای 2 اینچی را با کیفیت برف به نظاره بنشیند؟! چند درصد از مردم ما این قدر دل گنده ای دارند که مثلا 2-3 میلیون تومان پول بی زبان بدهند و چند سال منتظر باشند تا آقای ضرغامی و دوستانشان لطف نمایند و کیفیت تصویر را و فقط آن هم کیفیت تصویر را برای تمام شهرها و روستاها بالا ببرند؟!
آری آقای ضرغامی مخاطب من شما هستید، شما که امشب در اخبار20:30 در یک خود انتقادی انتحاری، بزرگترین انتقاد وارد به خودتان را اینچنین طرح کردید که کم از بدی ماهواره گفته اید با شما هستم! و به شما می گویم که شما قصوری بس بزرگتر از این کوتاهی کوچک دارید و آن این است که شما با کیفیتِ بدِ تصویر و در مرحله ی بعد با کیفیتِ پایینِ برنامه سازی تان از مقامِ قاصر به مقام شامخ مقصیر نائل گردیده اید و بهتر است قبل از این که صبر مومنانی که هنوز آنتن ماهواره نخریده اند هم تمام شود و گردِ این عَلمِ شبیخون فرهنگی گرد آیند، پخش با کیفیت دیجیتالی را به کل ایران برسانید و گرنه که خواهش می کنم لطف کنید و از بدی ماهواره هم نگویید که شنیدن این مسئله از کسی که خود یکی از مقصران اصلی و بزرگ است واقعا توهین بار و تحقیرآمیز است.
البته در کنار صدا و سیمای ما ترویج ماهواره مقصران دیگری نیز دارد که می توان مسئولان سایر نهادهای فرهنگی، حوزه، کارشناسان تربیتی، آموزش و پرورش، آموزش عالی، مجلس، نیروی انتظامی، مقصران در ورود تجهیزات و فعالان عرصه ی هنر را نام برد که هر یک با کم کاری سخت افزاری و نرم افزاری و عدم تبیین به موقع و نقد و تحلیل مناسب برنامه های ماهواره ای و عدم تهیه ی خوراک های مناسب فرهنگی به نوعی مقصرند و خوب است که مقصران اصلی هر چه زودتر به خود بیایند و به فکر کنترل و یا کاهش اقبال مردم به این بلای اخلاق و ایمان خانواده ها بیفتند.
مطالب مرتبط:
آنتن ماهواره علم شبیخون فرهنگی
معضلات خانوادگی، ارمغان بی بندوباری رسانه ای
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/9/24
12:56 ص
این چه حکمتی است که شب تاسوعا قلم به نام علمدار امام زمان (عج) شمشیر میزند! چگونه نگویم که آقایمان یک دستش علم است و دست دیگرش هم که از بس مهربان است، نمک ندارد.
حکم مسئولیت به هر کسی می زند، آن قدر جو گیر می شود که دست بیعتش را از یاد میبرد. آن رییس و بعضی بزرگان تشخیص مصلحت که گویی در عرض رهبرند، این از آقای رییس قوهی بی قوهی قضاییه که به قول استادمان، سگ را رها کرده و سنگ را بسته است، این آخریش هم از این آقای صداو سیما!
جالب است که قوهی قضاییه ما غیابی شکایت کردن را میپذیرد ولی دادرسی را غیابی انجام نمیدهد. بزرگان تشخیص مصلحت هم که آوازهی دوستیشان با رهبری شهره ی خاص و عام شده است و خنده دار! کار به جایی رسید که رییس این مجمع که همگی به اعتبار حکم ولایت، ارج دارند، تهدیدات آتشفشانی کردند!
امام جمعه ای که به اذن رهبر نماز جمعه اقامه می کرد، شمشیر را از رو بست! صداوسیما هم که از بس خوب کارکرده بود، رهبر معظم انقلاب آن هم به شرط، یکسال حکم رییسش را تمدید کرد و هنوز انگار نه انگار!
صدا و سیما هم که برنامههای چالشی سیاسی را بسته است که مبادا حقانیت نظام در مناظرات مشخص شود و باعث ناراحتی برخی مخاطبانش شود، و برخی برنامههای چالشی اقتصادی و ورزشی و فرهنگی را نیز طوری ترتیب میدهد که اول و وسط و آخر برنامههایشان، سیاه نمایی و تخریب باشد، به عنوان مثال آقای دکتر خوش چهره یا محسن رضایی که در صدا و سیما دعوت می شوند، عادت به تخریب دارند و این جلسات منطقا باید با حضور نمایندهی دولت باشد. یادمان نرفته که قبل از انتخابات، در اوج نهی رهبری از سیاه نمایی هایی که باب شده بود، برنامهی مثلاً ورزشی 90 با چند کارشناس ورزشی مثل چراغپور و حاج رضایی و ... البته با حمایت خود آقای غیر عادل فردوسی پور، به بهانهی ورزش، اول تمام وضعیت ورزش کشور را سیاه نمایی می کردند و بعد هم کل مدیریت کشور را. آیا حمایت فردوسی پور از قطبی که از اقوام فرح دیبا است با آن حفظ شعائر دینیش که از همسر گرفتن کره ایش پیداست، هرگز حتی در باختهای پی درپی تیم ملی منقطع شد؟ آیا آن برنامه ای که برای روزهای اول مربی گری مایلی کهن برای تیم ملی از سوی همین برنامهی 90 چیده شد، خاطرتان هست؟ چند بار تاکنون از واگذار شدن تیمهای دولتی تهرانی به سایر استانها برنامههای آتشین ساخته شده است؟ به جای اینکه اگر مشکلی در انتقالها به وجود آمده به فکر کمک برای رفع باشند، همواره مشکلات موجود در این کار خوب و تمرکز شکن را اغراق کردند و بیش از حد به آن پرداختند. این آقای فردوسی پور هرگز به این همه سرمایه گذاری عظیمی که در بخشهای مختلف ورزش در کشور انجام شده و نتیجه ی مثبتش را هم در گوانگژو دیدیم، نپرداخت و هرگز نگفت چرا سایر رشته های ورزشی که برنامهای مانند 90 هم ندارند خوب نتیجه می گیرند و فوتبال اینچنین چلاق مانده است؟ هرگز فردوسی پور نگفت که جایگاهش در فوتبال کشور چه بوده است و کجا و چه اقدام مثبتی طی این سالهای اخیر برای فوتبال کشور انجام داده است؟ آیا کم مدیرعامل و یا مربی هایی را که به لحاظ فکری مثلا حزب اللهی بوده اند و یا سابقه ای در نهادهای انقلابی کشور داشته اند، یک شبه و با یک حق دفاع 2 دقیقه ای و با مشارکت دو سه مهاجم کمکی حضوری تخریب کرده است؟
یادمان نرفته که CDبرنامهی تخریبی – انتخاباتی 90 سیاسی که همان تصاویر ورزشگاههای خراب و در دست احداث 90 ورزشی را نشان میداد و موزیک عزا پخش می کرد! همان برنامه ای که گفتند کادر همان برنامه ی 90 ورزشی ساخته است و دیگر هیچ نگفتند و البته تعهد سازندگان 90 سیاسی به برنامه ی 90 نشان از غیرت شغلیشان داشت که هیچ وقت مورد پیگیری واقع نشد و شاید با نتیجه عکس در انتخابات مورد تشویق نیز قرار می گرفت.
بالاخره این شده وضعیت کشورمان که گروهی CD سراسر توهین و تحریف در مورد شخص دوم مملکت بسازند و آب از آب تکان نخورد، ولی تمام کسانی که به آقازادهی فراری توهین کرده اند، تحت پیگیری قضایی قرار گیرند. الکی نیست که برخی توقع پیداکردند اول رییس جمهور محاکمه شود و بعد سران فتنه!!!
طی این چند روز که با حسین قدیانی برخورد شد، هم سنگران انقلابی از این حس بزرگ منشی و حکمیت قوهی قضاییه که از بس داعیهی بی طرفی دارد، پناهگاهی برای ضدانقلاب شده است و کمینگاهی برای انقلابیون، زیاد نگاشته اند ولی کمتر به صدا وسیما پرداخته شده است که قبل از شروع زمان قانونی تبلیغات انتخاباتی برنامه ای با مجری گری سعید ابوطالب که جانبدار موسوی بود پخش گردید که میهمانان مدافع همان فرد را نیز دعوت می کردند و تازه تن ندادن دولت به تبلیغاتِ قبل از زمان قانونی را مورد نکوهش قرار میدادند و به همین بهانه دولت را تخریب میکردند؛ و یا هنوز مناظره های کذایی که با آن مجری توانایش! سه نامزد مورد حمایت آقای رفسنجانی همدیگر را تأیید و دولت را تخریب میکردند را کسی فراموش نکرده است. برنامهی دیروز- امروز- فردا هم که چیزی نپایید که ابتدا خنثی و سپس تعطیل!
حال شما بگویید، چرا دوستانی که حکم مسئولیتشان را از دست مقام معظم رهبری گرفتهاند، اینچنین میکنند؟ نکند دست آقایمان نمک نداشته باشد؟ نه!! مطمئنم که این چنین نیست، چرا که مردم قدر آقا را میدانند، این آقایان هستند که نمک نشناسند.