93/5/2
11:49 ص
مطلبی با عنوان توجیه ربا با ربا در سایت جهان نیوز منتشر گردیده است که تحلیلی بر سخنانآیت الله موسوی بجنوردی در خصوص مباحث بانکداری در کشور ما است که در مجله “تجارت” منتشر گردیده بود، باید اعتراف کنم که اگر این مقاله در این سایت منتشر نمی شد شاید هرگز به پاسخگویی به آن نمی پرداختم ولی از آنجا که این سایت از سایت های پربازدید اصولگرا است به ناچار به این مطلب مختصراً خواهم پرداخت چرا که آفت عدم پاسخگویی به آن را بزرگ می دانم: ادامه مطلب...
93/5/1
8:23 ص
سلامت و پاکدستی شخص مقام معظم رهبری، فرزندان و بیت معظم اله اینقدر بوده است که هیچگونه اسناد، شواهد و مدارک معتبری تاکنون علیه ایشان ارائه و یا منتشر نگردیده است و حتی یکی از بزرگترین مفاسد مالی پس از انقلاب که به دست شهرام جزایری در این کشور رقم خورده بود نیز با پاکدستی بیت معظم اله کشف و پیگیری گردید، نظر صریح رهبر معظم انقلاب در خصوص لزوم شفافیت اقتصادی به خصوص در مورد مسئولان و بزرگان انقلاب همیشه در تمام دولتها تکرار شده است و حتی ایشان نیز به تأسی از حضرت امام خمینی (ره) صراحتاً فرزندان شان را از ورود به عرصه های اقتصادی و سیاسی منع کرده اند و البته با این وجود در خصوص ایشان نیز بدون هرگونه سند و مدرکی اتهاماتی صورت گرفته است. ادامه مطلب...
92/12/19
1:24 ص
در پی اظهارات اخیر ریاست محترم جمهور در خصوص اعتقاد ایشان به "آزادی مسئولانه" برای رسانه ها، برخی ممکن است به اشتباه گمان کنند که منظور ایشان از آزادی مسئولانه یعنی مسئولیت مساوی همه ی رسانه ای ها در برابر قانون و شرع، در صورتی که رفتار و گفتار دولت محترم در برخورد با منتقدان دولت و از سوی دیگر حمایت از کسانی که به احکام الهی و قرآن جسارت کرده اند باعث شده است تلقیم در خصوص "آزادی مسئولانه" به این شکل اصلاح گردد:
در آزادی مسئولانه، همه ی رسانه های دوست، خودشان شخصاً مسئولیت دارند با تخلفات خودشان برخورد کنند و دیگر نیازی به ممیزی و برخورد قانونی نخواهد بود.
آزادی مسئولانه یعنی هیچ کس آزاد نیست مگر متوجه مسئولیتی باشد که برایش تعیین شده است و چیزی را که نباید، نقد نکند و چیزی را که صلاح ندانسته اند بداند، به شدت مورد تقدیر قرار دهد.
آزادی مسئولانه، آزادی است که برخی رسانه ها دارند تا مسئولانه و با تمام قوا افراطی ها را از صحنه حذف کنند.
آزادی مسئولانه یعنی هر انتقادی حتی به احکام الهی آزاد است، البته بهتر است طوری انجام شود که موجب فشار و انتقاد افراطی ها به مسئولان و تعطیلی رسانه های مورد حمایت مسئولان نگردد.
آزادی مسئولانه یعنی آزادی که برای رسانه ها در مسیر دفاع از مسئولان و انتشار پیام انتخابات 92 تعریف شده است.
آزادی مسئولانه آزادی است که باعث می شود اهل رسانه ی ارزشی و غیرارزشی نیز از نگاه مسئولان به یک اندازه آزاد باشند.
آزادی مسئولانه در اعلام نام مفسدان، یعنی مجوز برای اعلام نام مفسدانی که مسئولان تشخیص می دهند، نه مفسدانی که با م-ه ها نسبت و ارتباطی داشته باشند.
آزادی مسئولانه نام دیگر آزادی باسوادان است و در تضاد کامل با آزادی بی سوادان یا همان منتقدان قرار دارد.
ودر کلام آخر آزادی مسئولانه یعنی اگر چه آزادی هست ولی هرگز نباید مسئولان را فراموش کرد مفهومی که جناب ضرغامی بیش از همه آن را درک می کند.
برچسب های مرتبط: رسانه حسن روحانی صدا و سیما طنز دولت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/12/10
2:45 ع
قدرت نرم رسانه در به اختیار گرفتن فکر و به تبع آن تغییر و استحاله فرهنگ ها قابل انکار نیست و این قدرت در جایی که در خدمت فرهنگ لذت جویانه غرب، به کودکان و نوجوانان اعمال می گردد نتایج ویران کننده تری ایجاد می کند. نمونه بارز این مسئله را در آثار سینمایی و انیمیشنی شاهدیم که با رنگ و لعابی چشم نواز و از سوی غول های انیمشن سازی غرب منتشر می شوند و بسیاری از والدین بدون توجه به محتوای ویران کننده ی آن ها، غالباً به اعتبار همان کمپانی های انیمیشن سازی، به آن ها اعتماد نموده و کارتون ها را خریداری و یا دانلود کرده و در اختیار فرزندان خود قرار می دهند.
در جایی که فرهنگ های غنی مانند فرهنگ ایرانی و اسلامی ما در برابر استحاله ها و تهاجم های فرهنگی مقاومت نشان می دهند، مؤثرترین روش برای پی ریزی بنای فرهنگ مهاجم، همین انیمیشن ها هستند چرا که با دراختیار گرفتن فکر و فرهنگ نسل بعدی، فرهنگ آن ملت به تدریج و تنها با فاصله ی یک نسل به صورت کامل مخدوش می گردد .
در شرایطی که غنی ترین فرهنگ های جهان آن فرهنگ هایی هستند که به نهاد اصیل خانواده اصالت می دهند، فرهنگ های مهاجم ضمن سست کردن تمام مفاهیم اخلاقی به این نهاد یورش می برندو با معرفی مفاهیم انحرافی از عشق و محبت و درنتیجه خانواده، بنیان آن را سست می نمایند. یکی از انیمیشن های مطرحی که هم اینک به صورت گسترده در دنیا به نمایش در می آید، محصول 2013 شرکت والت دیزنی با عنوان یخزده (FROZEN) است که به صورت سه بعدی ساخته شده است و ضمن ارائه ی یک داستان جذاب و با گرافیک پرزرق وبرق، 3 عارضه ی عشق های مثلثی، همجنس بازی و فمینیستی را تطهیر و ترویج می نماید، جالب این که حتی برخی کارشناسان تربیتی غرب نیز به این انیمیشن انتقاد دارند، لیکن این انیمیشن و امثال آن بدون حساسیت والدین در اختیار کودکان قرار می گیرد.
ای کاش نهادهای فرهنگی ضمن برخورد با انتشار و دوبله شدن این محصولات، در آگاهی رسانی به خانواده ها بیشتر بکوشند و نگذارند فرهنگ اصیل و غنی ایرانی اسلامی ما اینچنین به سادگی مورد هجمه فرهنگ نسبی و غیراخلاقی غرب قرار گیرد و ای کاش خانواده ها نیز همانقدر که روی خوراک فرزندانشان حساسند به غذای روحشان نیز اهمیت می دادند و با خوراکی های مسموم و آلوده ایشان را برای انواع امراض اخلاقی و روحی آماده نمی کردند.
در صورتی که به مطالعه ی یک نقد تخصصی و تحلیلی از انیمیشن FROZEN علاقه دارید می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
نقد و بررسی انیمیشن استراتژیک ” یخ زده “
این مطلب در عمارنامه و 8 دی منتشر شد.
برچسب های مرتبط: رسانه فرهنگ کودک
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/12/4
1:40 ص
آقای محراب قاسم خانی در انتقاد به اعتراض های بختیاری های غیور به بخش هایی از سریال "سرزمین کهن" مطلبی نوشته با این عنوان که "تهرانی ها بی غیرت ترین مردم ایران هستند !" و در آن به صورت غیرمستقیم و به زبان تندِ طنز، اعتراضات اقوام ایرانی به اینگونه سریال ها را به تمسخر گرفته است، که به نظر حقیر این اعتراض تاحدود زیادی وارد نیست، در واقع اگر در یک سریال که فضای فیلمش در یک استان خاص دنبال می شود، در کنار شخصیت های مختلفی که در همان قوم به تصویر درمی آیند و در کنار شخصیت های مثبت آن کار، برخی از شخصیت ها نیز خلافکار، خائن یا دیوانه باشند کسی ایرادی وارد نکرده و نمی کند، لیکن ایراد آنجایی است که تعداد معدودی از شخصیت های یک قومیت خاص، در یک سریال یا فیلم نمایش داده می شوند و همه ی همین معدود پرسناژها با اختلالات اخلاقی یا شخصیتی، شخصیت پردازی شده باشند. به راستی اگر در یک فیلم که مثلاً تماماً در شمال و بین شمالی ها ضبط شده فقط دو شخصیت تهرانی تعبیه شده باشد که یکی فاسد و دیگری هم دیوانه طراحی شده باشد، ایشان به عنوان یک تهرانی غیور!، خوشحال می شوند؟!
اتفاقاً برعکس نظر آقای قاسم خانی که گمان می کند بسیاری از شخصیت های مجرم، خائن یا دیوانه ی سریال های ضبط شده در تهران به صورت تصادفی از قومیت های خاص انتخاب می شوند، حقیر نظر دیگری دارم، این که در بسیاری از سریال هایی که فضای فیلم تهران و اکثریت شخصیت ها هم تهرانی هستند، همه ی گداها و فالگیرها با لهجه ی شیرازی می گویند "فالِت بیگیرُم" و یا بیشتر دیوانه ها و خدمتکارها با لهجه های شمالی یا آذری صحبت می کنند، یک مسئله ی تصادفی نیست، برادر تهرانی من! شما که مشغول مظلوم نمایی برای هنرمندان تهرانی و ارائه ی شخصیت بی ظرفیت از سایر اقوام هستی آیا گمان نمی کنی این اعتراضات ریشه در کجا دارد؟ این که برخی از بی هنران به ظاهر هنرمند برای هر قومیتی یک صفت زشت مصطلح کردند و برای شان جک و لطیفه ساختند تا مردم را بخندانند، یک مسئله ی غیر قابل کتمان است، این حساسیت که قومیت ها نسبت به عزت و غیرت خویش دارند، همینطوری بی جهت ایجاد نشده است و در حالی که یقیناً نمی خواهم تهرانی های عزیز را محکوم و یا اعتراضات اقوام دیگر را توجیه نمایم، ولی اجازه می خواهم بگویم که آن دسته از تهرانی ها یا اقوام دیگری که به سایر قومیت ها توهین می کنند و این مسئله را وسیله ای برای تفریح خود، یا تحقیر سایر اقوام قرار داده اند، در بروز این وضعیت مقصرند و به راستی اگر چنین نبود، سال های دور استاد شهریار اینچنین نسبت به آن دسته از تهرانی ها موضع تند نمی گرفت.
این مطلب در عمارنامه و مجله پارسی بلاگ منتشر شد.
برچسب های مرتبط: هنر فرهنگ رسانه صدا و سیما
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/23
5:27 ع
22 بهمن امسال هم مانند سایر 22 بهمن ها و مثل سایر ایام الله این کشور، از قدس گرفته تا انتخابات، پرشور برگزار شد که نباید از کنار این مسئله بدون تفکر و تحلیل گذشت. یقیناً بخش زیادی از این شور و شعور به سخنرانی های وحدت آفرین رهبر جلیل القدر ما بازمی گردد، لیکن بخشی از این شور نیز مرهون دشمنان نادان ایران است که درست در همان زمانی که باور برخی از مردم به همت تشکیک برخی از دوستان ناآگاه نسبت به دشمنی دشمنان سست می شود، با صحبت ها، توهین ها و رجزخوانی های شان دوباره این ملت را متحدتر از گذشته به بیعت با آرمان های نظام و رهبری رهنمون می نمایند.
ازنقش رهبری که فرصت شناخت دشمن را به مردم و مسئولان داد و از نقش دشمنان که مثل همیشه خباثت هایشان را با کمترین فرصتی به نمایش می گذارند که بگذریم، به نقش سربازان انقلاب می رسیم، سربازانی که با چشم و گوش باز از کنار تشرهای دشمن و از کنار هشدارهای رهبری به راحتی نمی گذرند و اطرافیان خود را نیز به درک حقیقت دعوت می نمایند. این سربازان عموماً روحانیون، انقلابیون، معتمدین، هنرمندان و فعالان جنگ نرم و فضاهای حقیقی و مجازی هستند که مدام در پاسخگویی به شبهات فعالند و نمی گذارند حقایق در لفافه ی توجیه و دورغ و تزویر پنهان بماند.
در کنار این سربازان، مدتی است که یک گروه هنرمند و انقلابی پیشرو هستند، آقایان حامد زمانی، محمد مهدی سیار و گروه شان دراین یکی دوساله سرودهای حماسی و انقلابی زیادی تقدیم انقلاب کرده اند که در کنار شور مثال زدنی شان، فوق العاده بصیرت افزا نیز هستند به حدی که دشمنان و ضدانقلاب ها نمی توانند از اظهار دشمنی آشکار با ایشان خودداری کنند، حامد زمانی و گروهش نه از عشق های مجازی می خوانند و نه از شکست های عشقی، حامد زمانی عزت یک ملت را یاد می کند و ذلت دشمنان را فریاد می زند، حامد زمانی شهدا را عزیز می شمارد و تروریستها را زبون می خواند، حامد زمانی از شدن و توانستن می گوید و ترس و ضعف را به سخره می گیرد، حامد زمانی استقلال، غیرت و عزت مردم را در ذهن آنها که گمان می کنند این ملت نام شان را به نان شان می فروشند، بازتعریف می کند و آنانی که حماسه را به خاطر خالی بودن کاسه های شان از شر تحریم یزیدیان زمان فراموش کرده اند را دوباره هشیار می کند، امثال زمانی و سیار برای جامعه ی ما نیازند و نعمت، نیازی که باید قدرشان را شناخت و نعمتی که باید سپاس شان را بجا آورد، امید که جوانان و هنرمندان کشور، هرچه بیشتر به ایشان بپیوندند.
مطلب مرتبط:
تشکری و تذکری برای حامد زمانی و نسل جوان هنرمندان انقلاب
برچسب های مرتبط: هنر انقلاب آمریکا فرهنگ رسانه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/10
4:56 ع
در عصر ارتباطات بسر می بریم و تکنولوژی هایی مانند ماهواره، موبایل، تبلت، لپ تاب، بلوتوث، وای فای، پیامک، چت و ... به یکی از مسائل جدی و مهم در تربیت کودکان تبدیل شده و چگونگی تهیه و مدیریت این وسایل به یکی از دغدغه های جدی والدین تبدیل شده است که مقدمتاً چند خطی از اهمیت مسئله می نویسم:
شاید 15 سال پیش حضور فیزیکی افراد در هر مکانی به معنی حضور واقعی ایشان تلقی می شد و شاید تنها وسیله ی ارتباط غیرحضوری تلفن با محدودیت های خاص خودش بود، اما با اختراع تکنیک های جدید ارتباطی، عملاً افراد در هر مکانی می توانند در محیطِ یک شبکه مجازی نیز حضور یابند و یا با افراد مختلف و متعددی ارتباطات گسترده ای با استفاده از چت، پیامک و ایمیل داشته باشند. اکنون دسترسی به مطلب، تصویر، فیلم یا پیدا کردن یک دوست به سادگی و تنها با چند کلیک یا کلید انجام می شود و تمام این ارتباطات گسترده از طریق موبایل، تبلت و لپ تاب که در هر خانه ای وجود دارند، به سادگی و بدون این که سایر اعضای خانواده متوجه شوند صورت می گیرد.
سرعت بالا و گستردگی اطلاعات و ارتباطات عصرحاضر می تواند آفت هایی داشته باشد که با توجه به حساسیت جسمی و روحی کودکان، نوجوانان و جوانان می تواند جبران ناپذیر باشد که به همین منظور به والدین توصیه می شود موارد زیر را مد نظر قرار دهند:
1- در بحث رسانه ها، بحث ماهواره مقوله ای مجزاست و برای هیچ فردی با هر سنی پیش نهاد نمی شود، در صورتی که خانواده ای سر سفره ماهواره نشست دیگر بقیه ی توصیه ها در مورد وسایل ارتباطی چندان موضوعیتی نخواهد داشت، حتی در حالتی که فرض، استفاده از برنامه های خوب ماهواره هم باشد، به دلیل این که اولاً نمی توان به صورت قطعی و متقن دسترسی به سایر شبکه ها را از بین برد و ثانیاً این که اکثریت همان برنامه های به ظاهر خوب نیز با تبلیغات و زیر نویس ها و میان برنامه های خود (اعم از جنسی و ضد فرهنگی) ارائه می شوند.
2- اگر چه کارکردن با این وسایل ارتباطی به مهارت های خاصی نیاز دارد، اما صرفِ داشتن مهارت در انجام کاری نمی تواند صلاحیت آن کار را به همراه آورده و جبران کننده خسارت های آن باشد، پس نباید در این مقوله ها در خصوص مهارت آموزی به فرزندان با شتاب و ذوق زدگی برخورد کرد.
3- کارکردن با موبایل، تبلت و لپ تاب آسیب های گسترده ای بر مغز، اعصاب، خون، اسکلت، ضربان قلب، بلوغ زودرس، عضلات، وزن، باروری و ... می گذارد که توضیح این آسیب ها به فرزندان باعث می شود تا فرزندان در برابر مدیریت والدین در خصوص این آسیب ها و تأثیرات آنها آگاهی های لازم را کسب کنند. استفاده از موبایل به صورت کلی برای کودکان تجویز نمی شود و تنها در شرایط اضطراری این کار را می توان با رعایت نکات ایمنی انجام داد، در برخی کشورهای اروپایی مانند سوئیس و اتریش رسماً به خانوادهها بسیار تأکید شده که بچههای زیر 16 سال اصلاً با موبایل صحبت نکنند.
4- آسیب های این وسایل برای بزرگترها نیز وجود دارد و افراط در استفاده از این وسایل می تواند همان آسیب ها را در ابعاد محدودتری برای ایشان نیز ایجاد کند و مهمتر این که فرزندان از والدین شان الگوپذیری دارند و رفتارهای والدین بیش از گفتارهای شان برای فرزندان جذابیت دارد، والدینی که به صورت افراط آمیز با این تجهیزات و رسانه ها سروکار دارند هرگز نمی توانند به صورت مؤثر فرزندان شان را از افراط در بکارگیری این وسایل بازدارند.
5- تهیه و خرید تجهیزات ارتباطی باید متناسب با نیاز، سطح فهم و خویشتن داری فرزندان باشد، هیچ لزومی ندارد برای یک کودک وسیله ای خریده شود که بتواند به راحتی و در هر مکانی به اینترنت متصل شود و یا این که صفحه نمایش بزرگ و حافظه ی زیاد و امکانات ارتباطی جانبی مانند بلوتوث و وای فای و یا هر امکانات غیر ضروری دیگر و نرم افزاهای چت یا شبکه های اجتماعی داشته باشد و البته با افزایش سطح درک، اراده و نیاز فرزندان می توان دامنه ی دسترسی فرزندان به تجهیزات پیشرفته تر را گسترش داد و البته قبل از گشایش هر دری باید هشدارها و آموزش های لازم را در خصوص آن به فرزندن ارائه نمود.
6- یکی از اشتباهات کار با این تجهیزات ارتباطی این است که آن ها را به مثابه وسیله ی شخصی و محرمانه معرفی کرده و اعضای خانواده به خودشان حق بدهند که این تجهیزات را رمز گذاری کنند و یا از دسترس دیگران مخفی نمایند. موبایل تمام اعضای خانواده باید اینقدر پاک باشد که نیازی به پنهان کاری نداشته باشد و والدین باید در این مسئله پیش قدم باشند تا بتوانند از سایر اعضای خانواده آن را مطالبه نمایند.
7- محتوای ذخیره شده و برنامه های این تجهیزات باید به صورت دوره ای و بدون ایجاد حس بازجویی، به صورت دوستانه و در صورت لزوم نیز به صورت غیرمحسوس کنترل شود. البته نباید در برابر هر عکس و مطلبی واکنش نشان داد بلکه باید خطوط قرمزی را آگاهانه برای فرزندان ترسیم کرد و در صورت شکسته شدن این خطوط، استفاده از تجهیزات مربوطه با محدودیت مواجه شود.
8- یکی از فاکتورهایی که موجب ارتقای سطح ایمنی در استفاده از این تجهیزات می شود تسلط والدین در استفاده ازاین تجهیزات است، اگر والدین تجهیزات ارتباطی برای فرزندان خود بخرند که قادر به استفاده، مدیریت، کنترل و نظارت آنها نباشد عملاً احتمال به خطا رفتن فرزندان نیز بیشتر می شود، اگر فرزندان حس کنند که والدین در خصوص این تجهیزات اطلاعات خوبی دارند کمتر سعی می کنند تا این تجهیزات را وسیله ای برای انحرافات نمایند.
9- از مسائل مهم دیگری که در خصوص استفاده از این نرم افزارها برای کودکان قابل توجه است مدت استفاده از آنهاست، مدت کار با هر وسیله ای یک زمان متعارف و یک زمان مضری دارد و نباید گذاشت فرزندان این گونه تجهیزات را بیش از زمان متعارف و سفارش شده مورد استفاده قرار دهند.
10- نکته ی دیگر که می تواند از انحرافات و آفت های این وسایل بکاهد، مدیریت محل استفاده از این تجهیزات است، حتی المقدور باید طوری این تجهیزات را نصب و یا مدیریت کرد که در خلوت مورد استفاده قرار نگیرند و همواره در معرض دید والدین باشند.
11- یکی از روشهای محدود کردن استفاده از اینترنت برای جوانان، تهیه بسته های محدود اینترنتی است به نحوی که تنها حجم محدودی در اختیار فرزندان قرار گیرد، به هیچ وجه نباید بسته های نامحدود و خیلی پرسرعت را برای فرزندان مهیا نمود، چرا که این اقدام در اعتیاد به اینترنت مؤثر است.
مطالب مرتبط:
مهمترین نیازهای آموزشی کودکان
تربیت فرزندان در گروی کیفیت رابطه ی همسران
از هلال احمر تا تربیت فرزند
بزرگترین گناه پدر و مادر
کودکان مان را بدام نیندازیم
چگونه مساجد را محبوب کودکان کنیم
اصول بسیار مهم در پایداری زندگی مشترک
برچسب های مرتبط: تربیت فرزند فرهنگ سبک زندگی ماهواره رسانه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد
92/11/9
11:38 ع
بالاخره سریال خسته کننده آوای باران امشب به پایان رسید و همه ی خوب ها به پاداش کارهای خوبشان و همه ی بدها به سزای کارهای بدشان رسیدند، بدها نابود و بدبخت شدند و خوب ها در کنار هم سلامتی و سامان یافتند، فقط دو شخصیت بد سریال آن هم با اهداف کاملاً آموزشی زنده ماندند تا همه ی زنان و دخترهای ساده دل بدانند که پسران کلاش و مردان پولداری وجود دارند که برخلاف ظاهرشان از عشق چیزی نمی فهمند و به خاطر پول یا هوس در کمین دختران هستند.
سریال باران از یک لحاظ مثل تمام سریال های ایرانی پایانی آموزنده داشت و از لحاظ دیگر اصرار داشت اصلاً به سبک آن ها قابل پیش بینی نباشد. سریال باران هم مثل اکثر سریال های ایرانی تا قسمت ماقبل آخر مسئله ساخت و به سریال اضافه کرد و برعکس بیشتر سریال ها که مسئله های شان را معجزه آسا حل می کردند، بیشتر صورت مسئله ها را با سرزا رفتن، کشته شدن و گم شدنِ تعداد زیادی از شخصیت ها و حتی با غیب شدن ویروس های HIV از نتیجه ی آزمایش مرضیه، به سادگی تمام پاک نمود.
یکی از نکات جالب این سریال این بود که مسئله ی اصلی سریال با حمله ی آمریکا به هواپیمای مسافری ایرباس و فوت مادر باران شروع شد، ولی در قسمت پایانی با این همه مشکلاتی که در نتیجه ی آن رخداد، رخ داد، باران گفت که کاش مادرش در آن هواپیما نبود! گویا آمریکا هم مثل بقیه مسائل، پاک شده بود.
و اما نکته ای که این سریال داشت این است که وقتی به راحتی با یک سریال نسبتاً خوب می توان این همه از خانواده ها را از پای سفره ی مسموم ماهواره بلند کرد چرا مسئولان صداوسیما و هنرمندان ما بیشتر به پرداختن به مسائل مورد علاقه جامعه نمی پردازند.
این مطلب در عمارنامه و آراء نیوز منتشر شد.
برچسب های مرتبط: صدا و سیما رسانه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد
92/9/21
10:16 ع
امروز اگر بسیاری از ما در فضای مجازی حضور پیداکردیم حقیقتاً با نیت خدمتگزاری به اسلام و انقلاب بوده است و با همین نیت هم به حضورمان ادامه داده ایم، اما در کوران این حضور و مبارزه، بعضاً خودمان نیز خواسته یا ناخواسته با تیرهای شیطان زخمی می شویم، تیرهایی که بعضاً به چشم، قلب و عقل مان شلیک می شود و با تصاویر و شبهات مختلفی ما را هدف قرار می دهد.
برای ایمن ماندن از این تیرها و تلف نشدن و آسیب ندیدن بابت آنها، باید به یک نکته توجه کنیم که ما اگر در این عرصه حضور یافته ایم تنها برای سربازی در راه امام عصر بوده است و سرو جان مان را پیشتر نذر آقای مان کرده ایم، پس یادمان باشد که در مواجهه با هرچیزی در فضای مجازی، ابتدا توجه کنیم که نکند سربازی از سربازان امام را سینه ی تیر دشمنش قرار داده باشیم و این که اگر زخمی بر ایمان مان افتاد، باید فوراً به ترمیم آن با توبه و انابه بپردازیم و این که سعی کنیم دیگر در تیررس شیطان قرار نگیریم.
باید حواسمان باشد که اگردر این عرصه سهل انگارانه و بدون هدف تنها در پی وقت گذرانی باشیم، حتماً مصدوم می شویم و این که هرگز نباید در مواجه با فضای مجازی از تبعات و لطمات آن احساس امنیت نمود و در این مواجهه بیش از هر چیزی دیوار آتش تقواست که می تواند جلوی هک شدن قلوب مان را بگیرد، پس همیشه به روشن بودن این دیوار آتش و آپدیت بودن آن با اتصال مستمر به سرور خدا و اولیایش مطمئن باشیم.
برچسب های مرتبط: رسانه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/9/18
2:2 ع
اگر چه خیلی از افراد و رسانه ها از این که وزیر ارتباطات به چند شبکه ی اجتماعی ایرانی پیوسته است تشکر کرده اند، اما با توجه به مطلبی که قبلاً در خصوص استفاده برخی مسئولان دولتی از شبکه های مجازی خارجی با عنوان "ابعاد فعالیت دولتی ها در شبکه های مجازی" نوشته بودم، همچنین به دلیل اهمیت مسئله قصد دارم به چند دلیل از ایشان سپاسگزاری کنم:
اول: در کشوری که پایبندی و احترام به قانون هنوز به فرهنگ غالب مردم و مسئولان تبدیل نشده است، نمی توان پایبندی به قانون را مورد تقدیر قرار نداد و کسی که در کار و زندگی اش از خطوط قرمز عبور نمی کند را باید مورد احترام قرار داد هر چند اگر تنها به وظایفش عمل کرده باشد.
دوم: این که ایشان به مخاطبان داخلی که از فیلترشکن و vpn های غیرقانونی استفاده نمی کنند و حریم قانون را نقض نمی کنند، احترام گذاشته است و جایگاه خودشان را محدود به افرادی ننموده که از این ابزارهای غیرقانونی استفاده می کنند.
سوم: این که ایشان با این کار خودشان را در معرض دسترس بخش زیادی از مردم قرار می دهند، هرچند افرادی که معمولاً با شبکه های مجازی سروکار دارند، تمام مردم نبوده و این راه را نباید جایگزین سفرهای استانی دانست، ولی همین که مسئولی خودش را در معرض بخش انبوهی از مردم قانون مند کشورش قرار می دهد جای تقدیر دارد.
چهارم: در حالی که برخی مسئولان کشور با عضویت در شبکه های اجتماعی خارجی که به اذعان گردانندگان شان، خودشان را متعهد به حفظ اطلاعات اعضا نمی دانند، در واقع مردم را به عضویت در این شبکه های غیرقانونی و متوسل شدن به اقدامات غیرقانونی دیگر مانند استفاده از فیلترشکن ها و vpn ها تشویق کردند، اما ایشان بر خلاف آن عده از مسئولان عمل کرده اند و مفاسد اخلاقی این شبکه ها و استفاده از فیلترشکن ها را به خورد مردم نداده اند.
پنجم: عضویت مسئولان در شبکه های مجازی داخلی بهترین تشویق و کمک برای کسانی است که در داخل کشور چنین شبکه هایی را راه اندازی و مدیریت می کنند تا سایر مردم نیز حداقل برای رابطه با مسئولان، به شبکه های مجازی داخلی روی آورند، شبکه هایی که لااقل توسط بیگانگان مدیریت نمی شوند.
مطلب مرتبط: ابعاد فعالیت دولتی ها در شبکه های مجازی
برچسب های مرتبط: دولت رسانه محمود واعظی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.