92/12/12
11:1 ص
برنامه پایش با حضور دکتر نیلی، مشاور اقتصادی رییس جمهور برگزار شد تا به بحث فازدوم هدفمندی یارانه ها بپردازد، این برنامه یک نظرسنجی حیاتی داشت که به بحث تعیین مرز درآمدی برای حذف یارانه نقدی می پرداخت که می توانید سؤال، گزینه های آن و پاسخ مردم را در تصویر زیر مشاهده فرمایید:
اگر چه بیشترین رأی مردمی در گزینه 1 قرار دارد اما هرگز نمی توان این گزینه را نظر غالب مردم دانست، چرا که تنها حدود 32% از مردم به این گزینه رأی داده اند و حدود 68% از مردم بیش از 1 میلیون تومان را مد نظر دارند، بعد از گزینه ی 1 گزینه ی 2، با حدود 28% رأی قرار دارد و این یعنی میانگین نظرات مردم و اولین گزینه ای که رأی بیش از 50% را در خود دارد در گزینه ی 2 (یعنی تا 1/5 میلیون تومان) وجود دارد، که این رقم نزدیک به 1/4 میلیون تومان تخمین زده می شود و اگر این عدد را برای ارزش فعلی پول در نظر بگیریم، باید در زمان اجرای طرح متناسب با ارزش پول همان موقع ، رقم مذکور را افزایش دهیم و بحث دیگر این که اگر دولت با این رقم فقط به رضایت نیمی از مردم نائل می شود و حال این که دولت در این طرح حساس و مهم باید به اجماعی بیش از 50% از مردم اهتمام داشته باشد، چرا که در چنین طرح عظیمی نارضایتی 49% از مردم به هیچ وجه قابل پذیرش نیست، به خصوص این که اجرای این طرح با توجه به خطاهایی که حتماً در آن رخ می دهد، میزان نارضایتی را به شدت افزایش خواهد داد.
البته با توجه به این که به صورت مشخص دولت و سازندگان برنامه پایش به گزینه ی 1 علاقه دارند، در طول برنامه تلاش زیادی کردند که اولاً گزینه ی 1 را به عنوان گزینه ی حداکثری معرفی کنند و ثانیاً با وعده هایی که بعضاً ناشدنی و کذب بود، مردم را به گزینه 1 متمایل سازند که تلاش های ایشان منجر گردید که رأی 29 درصدی این گزینه، با تغییری نامحسوس به 32% ارتقا یابد، یکی از وعده های ناشدنی آقای حیدری (که یک قسمت کامل از برنامه ی پایش به ترویج همین نظر پرداخته بود که با حذف یارانه های نقدی هزینه های درمانی رایگان می گردد که در مطلب قبلی با عنوان "تحلیل پایش اخیر، اندر فواید بیکران حذف یارانه ثروتمندان!" به آن پرداختم)، این بود که حذف یارانه های نقدی منجر به رایگان شدن هزینه های درمانی می شود که دکتر نیلی این مسئله را غیرممکن دانستند و آقای حیدری به ناچار کمی حرفش را تعدیل کرد، یا یکی دیگر از دروغ های برنامه این بود که اگر تعداد یارانه بگیران کمتر گردد، دولت سهم سایرین را افزایش می دهد که آن هم تلویحاً توسط دکتر نیلی تکذیب شد.
بعد از این که جهت دهی ها که اصولاً نباید در خلال نظرسنجی اعمال می شد، به نتیجه نرسید و آرای مردمی به صورت محسوسی تغییر نکرد، در رد اعتبار نظرسنجی کوشیدند و متأسفانه نظرات مردم را به نفع شخصی ایشان معطوف دانستند، در واقع طوری وانمود شد که هرکسی فقط به نفع خودش رأی داده است و حال این که این ادعا چند ایرادِ اساسی دارد، اولاً آن هایی که درآمدهای بالایی دارند و از حذف خودشان مطلعند طوری رأی می دهند که تعداد کمتری مشمول طرح شوند که این مسئله از سوی مهمان کارآفرینی برنامه نیز با انتخاب گزینه ی 1 اثبات شد و بحث دیگر این که این نگاه با توجه به نظرسنجی اخیر برنامه پایش که در خصوص جامعه هدف سبد کالا انجام شده بود مردود است، چرا که در آن نظرسنجی که یکی از پرمخاطب ترین برنامه های پایش بود، تنها 7% بینندگان، گزینه کارمندان را انتخاب کرده بودند و 70% از آنها کارگران و 23% روستاییان را انتخاب کرده بودند که در آن برنامه آقای حیدری به شوخی گفتند کارمندان خوابند! و این مسئله نشان می دهد که اصولاً نگاه مجریان و مسئولان برنامه پایش در خصوص این که هرکسی به نفع خودش رأی می دهد قابل اعتنا نیست.
یکی دیگر از مسائلی که در این برنامه نظرم را جلب کرد، کلماتی بود که دکتر نیلی باید بعد از عبارات آقای حیدری بیان می کرد، که ایشان بعد از عبارت "مسکن مهر" کلمه ی "تورم" را بکار برد و بعد از عبارت "یارانه نقدی" نیز از عبارت "کسری بودجه" استفاده کرد، لیکن آنجایی که به گزینه ی "سبد کالا" که به شدت مورد انتقاد مردم و رسانه ها قرار گرفت و حتی موجب پوزش خواهی رییس جمهور نیز گردید ایشان سکوت اختیار کرده و جرأت نکردند که برای "سبد کالا" گزینه ای مطرح کنند و ای کاش دولتمردان جدید همانقدر که در نقد دولت های قبلی جسورند در نقد رفتارهای خودشان نیز شجاع بودند و یا به همان شکل تحمل نقدهای دیگران را نیز می داشتند.
فارغ از تعیین رقم برای حذف یارانه، سؤال بسیار مهم و مغفولی که نه دولت و نه برنامه پایش علایقه ای به طرح آن ندارند این است که برای شناسایی و صحه گذاری اطلاعات درآمدی چه خواهند کرد؟ به راستی آیا دولت جز اطلاعات درآمدی کارمندان و کارگران به اطلاعات درآمدی اقشار دیگری دسترسی دارد؟! آیا وقتی امکان صحه گذاری مهیا نباشد جز همان طبقات که حقوق و درآمد مشخصی دارند کسی در معرض صحه گذاری واقعی و حذف یارانه ها قرار خواهد گرفت؟! سؤال بسیار جدی دیگر این که بافرض داشتن اطلاعات درآمدی همه ی مردم آیا این اطلاعات را می توان مبنای معینی برای حذف یارانه ها قرار داد؟! آیا فردِ فاقد مسکنی که حقوق 1/5 میلیون تومانی دارد را می توان حذف کرد و فردی با حقوق 1 میلیون تومانی که چند فقره ملک و خودرو دارد را مستحق دریافت یارانه دانست؟! آیا این سؤالات اثبات نمی کند که دولت و دست اندرکاران برنامه پایش بدون دلسوزی مسئولانه در خصوص حذف یارانه برخی افراد در حال گام برداشتن هستند؟!
شاید برخی از مطالعه کنندگان این مطلب گمان کنند که حقیر شرایط سخت دولت را درک نمی کنم ولی اینگونه نیست و قبلاً در مطالب متعددی من جمله "به جای سختگیری برمردم، چنین کنید ..." پیشنهاد جایگزین نیز در این خصوص ارائه گردیده است که در آن راه هایی برای تأمین کسری موجود (بدون این که یارانه ی کسی حذف گردد) ارائه شده است و البته باید مدنظر داشت که با وجود تورم موجود، طی چند سال اخیر ارزش یارانه موجود مستمراً در حال مستهلک شدن است و عملاً خود به خود در هر ماه بخشی از یارانه ی نقدی در حال حذف شدن است و البته دولت می تواند برای گران کردن قیمت حاملهای انرژی با شیب مناسب نیز اقدام نماید که همین مسئله بخش زیادی از کسری موجود را به تنهایی مرتفع خواهد کرد و البته حق و انصاف این است که به ازای فاز دوم هدفمندی، مبلغی به یارانه ها افزوده شود که عدم افزایش این مبلغ نیز بار بسیار سنگینی است که به دوش مردم منتقل خواهد شد.
بحث انتهایی حقیر با متصدیان برنامه پایش است، اگر چه اینجانب از ابتدای پایش با این برنامه همراه بودم و از آن استقبال کردم و بارها از عدم حمایت مسئولان از این برنامه انتقاد نمودم، لیکن احساس می کنم این برنامه از محور قرار دادن مباحث کارشناسی به نفع مصالح مردم به سمت دیگری در حرکت است که نمونه اش را در برنامه ای که در حمایت از پزشکان و تطهیر تخلفات گسترده در این صنف پخش شد (لطفاً رجوع شود به مطلب برنامه پایش از مردم فاصله نگیرد)، دیدیم و به همین لحاظ بازهم از ایشان خواهش می کنم این برنامه ی خوب و تخصصی را به نفع دولت یا پزشکان یا هر صنف دیگری مصادره نکرده و حل مشکلات مردم را محور قرار دهند.
برچسب های مرتبط: برنامه پایش اقتصاد صدا و سیما هدفمندی یارانه ها دولت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/12/9
2:2 ع
در چندسال اخیر، عدم تناسب افزایش حقوق کارگران و کارمندان، همواره قدرت خریدشان را کاهش داده است و در حالی که قدرت خرید ناشی از همان یارانه های 45500 تومانی نیز نسبت به آغاز طرح هدفمندی به شدت کاهش یافته است، و با توجه به شروع فاز 2 هدفمندی یارانه ها از ابتدای سال 93 و افزایش گسترده قیمت حامل های انرژی که بدون هرگونه افزایش میزان پرداخت یارانه نقدی و حتی با احتمال حذف همین یارانه موجود برخی خانوارها (براساس اطلاعات ناقص و اشتباه) انجام می شود، به نظر می رسد سال 93 سال سختی برای طبقات متوسط و ضعیف جامعه باشد و به نظر می رسد مسئولان برای نجات از شرایط سختی که به لحاظ پرداخت یارانه نقدی و کاهش درآمدهای نفتی به آن مبتلا شده اند حاضر شده اند با خواهش از مردم برای پرنکردن فرم، تهدید به جریمه و با توسل به اطلاعات غلط و غیرقابل صحه گذاری و با پذیرش اشتباهات احتمالی بخشی از هزینه های خود را بکاهند.
علی رغم این که مسائل و مشکلات اقتصادی دولت را منکر نیستم و با این که ادامه ی این رویه را به صلاح نمی دانم اما چاره ی آن را در سخت گیری مفرط بر مردم نمی دانم، بلکه پیشنهاد می گردد با تدابیر کوتاه مدت و میان مدت زیر از شرایط حاضر با کمترین فشار بر طبقات ضعیف عبور نماید:
1- از هم اکنون با شبکه نمودن بانک های اطلاعاتی کشور بستر مناسب برای اقدامات آگاهانه بعدی ایجاد گردد، بانکهای اطلاعاتی قابل اهتمام است که حاوی اطلاعات کامل درآمد و دارایی و حتی هزینه ای ایرانیان باشد و گرنه صرف اطلاعات درآمدی یا دارایی نمی توانند نشان دهند که فردی به کمک دولت نیاز دارد یا ندارد، در حال حاضر هرگونه استفاده از بانکهای ناقص و تک بعدی اطلاعاتی موجب ایجاد فشار و نارضایتی مردم و هزینه های اجتماعی و مالی به دولت در جهت اصلاح و بازگشت خواهد شد، همانطوری که نمونه اش را در بحث سبد کالا شاهدیم.
2- دولت به صورت جدی از بخش خصوصی و به ویژه بخش مولد حمایت کند و نگذارد دولتی ها و شبهه دولتی ها و رانتخوارها عرصه را بر بخش خصوصی و تولید کنندگان واقعی تنگ نمایند (که البته با وجود برخی دولتمردانی که در حیطه ی کاری شان دارای شرکت های بزرگی هستند، در برخی وزارتخانه ها بعید به نظر می رسد).
3- ادامه ی مدبرانه ی اجرای اصل 44 قانون اساسی می تواند ضمن کاهش هزینه های اجرایی و مدیریتی دولت، موجب افزایش درآمد، چالاکی دولت، تقویت بخش خصوصی، رونق بورس و جذب نقدینگی مازاد مردم گردد.
4- دولت با کنترل و مدیریت واردات و صادرات نگذارد تا هم توان خودکفایی کشور کاهش یابد و هم تولید کنندگان متضرر و ناامید گردند تا کاهش هزینه های دولت در بخش واردات و خروج ارز را به همراه داشته باشد.
5- دولت با محدودیت های وارداتی مانند ممنوعیت یا افزایش مالیات و گمرک خودروها و کالاهای لوکس، از خروج ارز برای مصارف غیرضروری ممانعت نماید و درآمد مالیاتی و گمرکی اش را نیز افزایش دهد، برای تحقق این هدف یکی از اقدامات لازم، اصلاح قوانین و شیوه مدیریت مناطق آزادتجاری است که محملی برای ورود خودروها و کالاهای لوکس و غیرضروری گردیده اند.
6- دولت با افزایش مالیات در بخش های غیرمولد و کاهش مالیات در بخش های تولیدی می تواند ضمن حمایت از تولید، در کسب درآمد مالیاتی دچار مشکل نگردد.
7- سیاست توزیع یارانه ها در تخصیص بنزین اصلاح گردد به نحوی که میزان سهمیه ی بنزین خودروها کاهش یافته و از اختصاص سهمیه به بیش از یک خودرو در هرخانوار خودداری گردد، این کار موجب می شود تا افرادی که خودرو ندارند و یارانه ای از این بابت به صورت مستقیم دریافت نمی کنند در اجرای فاز 2 هدفمندی کمتر دچار آسیب گردند.
8- دولت با برنامه ریزی و هماهنگی بین بخش های مختلف اعم از وزارت های نیرو، راه، نفت، صنعت، شهرداری ها و رسانه ها، با بسترسازی و فرهنگسازی، مصرف حامل های انرژی و در نتیجه یارانه پرداختی دولت در این خصوص را که بخش اعظم یارانه های غیرنقدی است را کاهش دهد.
9- سیاست توزیع یارانه در آب، برق و گاز به نحوی اصلاح گردد که بدون این که قبوض پرداختی خانواده های ضعیف و متوسط افزایش یابد، قبوض خانواده های مرفه که استخر و خانه های بزرگ دارند بیشتر گردد که این مسئله نیازمند اصلاح پلکان های تساعدی محاسبات قبض هاست که حتی المقدور باید همراه با جایگزینی کنتورهای غیرآنلاین، با کنتورهای هوشمند و آنلاین صورت گیرد.
10- یکی از مسائل بسیار حیاتی که اگرچه اجرایی است ولی به امری موهوم تبدیل شده است بحث بهره وری و بهبود مدیریت در بخش های دولتی و خصوصی است. متأسفانه یکی از دلایل اصلی بهره وری پایین نیروی کار و هدررفتن بودجه در کشور ما بحث سوء مدیریت هاست که بدون شایسته سالاری، اصلاح قوانین، اصلاح نظام های حقوق و دستمزد صورت می گیرد، بسیاری از هزینه های کشور می توانند با اصلاح شیوه های انتخاب و نظارت بر مدیران و روشهای مدیریتی خنثی گردد و این بهره وری می تواند بهترین کمک برای تحقق حماسه اقتصادی و تقویت دولت در عبور از شرایط حاضر باشد.
این مطلب در 8دی و عمارنامه منتشر گردید.
برچسب های مرتبط: اقتصاد هدفمندی یارانه ها دولت اقتصاد مقاومتی تولید
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/12/3
2:58 ع
فکر نمی کنم در یکساله اخیر کمتر از روزی 3 بار آگهی های تلویزیونی محصولات تن تاک را دیده باشیم، ایمان دارم که دیگر همه ی ملت ایران و هرکسی که در چهارگوشه ی این جهان پهناور، شبکه های ملی ما را می نگرد، به تمام خواص و ویژگی های محصولات این شرکت واقف شده است و ای کاش جناب ضرغامی یک فرصت تفکر و تنفسی به ملت ایران می داد تا چند روزی بدون دیدن این باران رحمت تبلیغاتی و سرفرصت به آنها بیندیشند، کاش لااقل چند روزی از ندیدن تن تاک محروم مان کنند تا دوباره لیاقت دیدن تبلیغات محصولات نفیسش را پیدا کنیم... و خوبست که اگر جز تن تاک، مشتری دیگری لیاقت پخش تبلیغات تلویزیونی را ندارد، لااقل چند تیزر جدید از همین محصولات را بسازند تا از زوایا و گوشه های دیگر و پنهان این محصولات مطالب جدیدتری بدانیم ....
از شوخی که بگذریم به نظرم اگر مسئولان صداوسیما و خود تنتاکی ها کسی واقعاً دوست دارد محصولات تن تاک بیشتر بفروشد لازم است که هرچه زودتر مانع منفوریتِ بیش از این محصول این شرکت بشوند و اگر شرکت تن تاک علاقه دارد مردم حتی یکروز هم این محصول را فراموش کنند می تواند خیلی کوتاه با یک زیرنویس بگوید که تن تاک مثلاً الان تبلیغ داشته ولی به لحاظ رعایت حال و اعصاب و رفاه مردم به همین زیرنویس بسند کرده است....
و البته بازهم جای سؤال است که چرا هرچه زودتر فکری به حال بدوجه صداوسیما نمی کنند؟! آیا مبارزه با تهاجم فرهنگی و شبکه های ماهواره ای را می توان با آنتن فروشی های جلف و تحقیرآمیز انجام داد؟! آیا مجلس نمی خواهد با ورود به موقع به بحث بودجه ی صداوسیما به باجگیری دولت ها از صداوسیما و گدایی از پولدارها پایان دهند؟! فارغ از اهتمام مسئولان صداوسیما به سلامتی جسم مردم و این که مثلاً دستگاه درازونشست تن تاک و ضرباتی که در هنگام پایین رفتن به کمر وارد می کند چقدر می تواند مضرباشد، آیا توجه به اعصاب و آرامش مردم این قدر کم ارزش است که هر تبلیغی از کرم حلزون تا دستگاه درازونشست را تایید و پخش نمایند؟!
مطالب مرتبط:
لزوم ورود مجلس به بحث بودجه صدا و سیما
10 نکته اخلاقی در آگهی های تبلیغاتی
سیما دستمال کاغذی تبلیغ می کند یا خواننده ی زن عربی؟!
برچسب های مرتبط: دولت مجلس صدا و سیما
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/28
10:15 ع
صبح امروز مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان مسائل بسیار مهمی را بیان کردند که بخشی از این سخنان به تحلیل مسائل روز داخلی و خارجی کشور اختصاص یافت و برهمین اساس توصیه هایی به مسئولان و دلسوزان کشور و هشدارهایی نیز برای دشمنان ملت ارائه گردید که با توجه به اهمیت مسئله و استقبال میهمانان وبلاگ از حاشیه نگاری قبلی بر سخنان مقام معظم رهبری، پس از ذکر عین برخی از مهمترین جملات رهبر معظم انقلاب (با رنگ قرمز)، حاشیه ای بر این سخنان خواهم نگاشت:
...زبان از توصیف و تقدیر و تشکر از ملت بزرگ ایران عاجز است اما در درجه اول در مقابل خداوند متعال که محوِّل دلها و مقلِّب نیت ها و عزم ها است، سجده شکر بجا می آوریم و در درجه بعد از آحاد ملت ایران در سراسر کشور به دلیل ارائه چهره ای برجسته، شکوفنده، و زنده از انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن، به جهانیان، صمیمانه تشکر می کنم . ... یکی از علت های حضور گسترده تر و پرشورتر ملت در راهپیمایی 22 بهمن، گستاخی، زیاده خواهی، بی ادبی و پررویی مقامات امریکایی بود که مردم با غیرت دینی خود به صحنه آمدند تا به دولت امریکا علام کنند که دچار اشتباه محاسبه نشود زیرا مردم در صحنه هستند.... پیام ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن، به همه مسئولان و زحمت کشان اداره امور داخلی و خارجی کشور، این بود که ملت ایران ایستاده است و مسئولان نباید در مواجهه با دشمن، احساس ضعف کنند.... شعارهای مردم در راهپیمایی 22 بهمن حاوی دو پیام اصلی «استقامت و وحدت» بود...
تشکر مقام معظم رهبری از مردم یک نکته ی خاص دارد و آن هم بکار بردن صفاتی مانند "محول دلها و مقلب نیت ها و عزم ها" است، بکاربردن این صفات نشان می دهد که مقام معظم رهبری اعتقاد دارند خداوند در خصوص درک مسائل و اتخاذ تصمیم های صحیح مردم را (در حضور پرشور در صحنه) یاری کرده است، این بدان معنی است که اگر چه سختی های روزگار و گفتار و رفتار مبتنی بر نتوانستن برخی مسئولان و سیاستمدارن موجب شد تا دل بخشی از مردم نسبت به اصالت داشتن مقاومت متزلزل شود، خداوند با ربوبیت خود، دلها، نیات و اراده های مؤمنان را اصلاح می کند و همین ربوبیت است که موجب می شود مردم پرشورتر از همیشه و به قول رهبری "با غیرت دینی" خود به صحنه بیایند و به مسئولان کشور و البته به دولت آمریکا اعلام کردند که متحد و یکپارچه در صحنه حضور دارند و شجاعانه در برابر دشمن ایستاده اند و حاضر نیستند عزت خود را در برابر یاوه گویی های آمریکا، با ضعف برخی وادادگان همراه کنند.
...برخی افراد تلاش دارند با بزک کردن چهره امریکا، زشتی ها و خشونت ها و وحشت آفرینی ها را از این چهره بزدایند و دولت امریکا را دولتی علاقمند به مردم ایران و انسان دوست معرفی کنند، اما تلاش این افراد به نتیجه نخواهد رسید.... چگونه می توان این چهره زشت و جنایتکار را ، در مقابل ملت ایران، با بزک تغییر داد.....تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آنها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته ای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم... نشانه های خوشبین نبودن، اکنون در حال آشکار شدن است و دلیل بارز آن هم، اظهارات سخیف و توهین آمیز سناتورها و مقامات امریکایی بر ضد ملت ایران است….. اگر روزی بر فرض محال هم، موضوع هسته ای مطابق خواسته امریکا، حل شود، امریکاییها مسائل دیگر را پیش خواهند کشید، و اکنون نیز همه شاهد هستند که سخنگویان دولت امریکا از موضوعات حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی ایران، سخن به میان می آورند..... کاری که وزارت امور خارجه و مسئولان دولتی درخصوص مذاکرات هسته ای آغاز کرده اند ادامه پیدا خواهد کرد و ایران نقض کننده کاری که شروع کرده است، نخواهد بود اما همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت...
مقام معظم رهبری همچنان بر بحث دشمن شناسی تأکید دارند و از تطهیر چهره ی شیطانی شیطان بزرگ به شدت انتقاد دارند، به یقین بخشی از این سخنان به عاشقان آمریکا و غرب بازمی گردد اما نمی توان این سخنان را از رهبری شنید و یاد سخنان جناب روحانی نیفتاد که آقای اوباما را فردی مؤدب و باهوش خطاب کرده بود (و اگر چه توجه داریم که این سخنان را آقای روحانی در مصاحبه با رسانه ی آمریکایی بکار بردند) و یا نمی توان برخی سخنان امثال آقای هاشمی و یا برخی مسئولان را در رد شعار مرگ بر آمریکا و یا تلاش برای دوستی با آمریکا را با این سخنان مقام معظم رهبری و سخنان اخیرشان در لزوم موضع گیری صریح مسئولان در خصوص اصول و آرمان های انقلاب بی ارتباط دانست.
مقام معظم رهبری اصرار مسئولان بر بحث مذاکره با آمریکا را دلیل اصلی مجوز این کار بیان کردند اما اکنون دیگر از صرف خوشبین نبودن به مذاکره سخن نگفتند بلکه از عینیت یافتن و اثبات بی فایده بودن سخن می گویند، این سخنان مقام معظم رهبری براساس اظهارات رسمی مقامات آمریکا در متصل کردن مذاکرات هسته ای به موضوعات دیگری مانند حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی بیان شده است و با این وجود مقام معظم رهبری همچنان پیمانی را که دولت منعقد کرده است را محترم می شمارد و با این وجود بازهم بلافاصله می فرماید که این مذاکرات موجب رفع دشمنی آمریکا با انقلاب و اسلام نخواهد شد. این ها نشان می دهد که مقام معظم رهبری با این وجود که به بحث مذاکره با آمریکا خوشبین نیستند و با این که براساس اصرار مسئولان به این مسئله ورود کرده اند و حتی تحقق پیشبینی های شان را مشاهده می کنند، لیکن همچنان از دولت به واسطه ی احترام به رأی مردم حمایت می کنند و به فرصتی که به دولت داده اند (البته یقیناً به شرط رعایت اصول و نقض نشدن توافق از سوی دشمن) پایبند هستند، باشد که این فرصت موجب شود تا چشم امید مسئولان از دوستی با دشمن برداشته و به حسن تدبیر در کشور دوخته شود.
...تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود....
مقام معظم رهبری برخی دولتمردان فعلی را بلکه برخی از دولتمردان دولت قبلی را حامی مذاکره با آمریکا به عنوان کلید مشکلات هسته ای معرفی می کنند و می گویند که ایشان بر این ایده ی خود اصرار داشته اند و این در شرایطی که مقام معظم رهبری بارها به این مسئله اظهار بدبینی کرده اند، به خصوص در مورد دولت قبلی برای برخی جای تعجب دارد، لیکن حقیر در آن زمانی که آقای احمدی نژاد شروع کرد به مقصر معرفی کردن تحریم ها به عنوان دلیل مشکلات اقتصادی و در واقع توجیه تمام سوءتدبیرها، در مطالب متعددی (که عموماً با پیشنهاد نیز همراه بود) به رد این مسئله پرداختم و عرض کردم که در پس این اظهارات نوعی وادادگی وجود دارد (که حتی لینک یکی از این مطالب با عنوان "آقای احمدی نژاد تشکر!" در سایت رجانیوز نیز منتشر شد). توجه به این مسئله که در دولت قبلی نیز کسانی کلید حل مشکلات را در مذاکره با آمریکا می دانستند برای آنان که تنها با گذشت چندماه از کار دولت دهم توجهی به سال های آخر آن دولت نمی نمایند و همان دولت و همان اشخاص را برای 4 سال دیگر در رویا می بینند!، بایستی مورد توجه باشد.
... همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت.... تنها راه علاج این دشمنی تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی و مستحکم تر کردن ساخت درونی کشور است.... راه حل مشکلات کشور، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تکیه به درون و چشم ندوختن به بیرون است..... تا وقتی که چشم ما به دست دیگران یا به کاهش تحریم ها و یا اظهارات مقامات امریکایی دوخته شده باشد، به جایی نخواهیم رسید.... من اصرار دارم که مسئولان به نیروی داخلی تکیه و به مردم اعتماد کنند تا این سرچشمه فیاض و تمام نشدنی در داخل، خروشان و فروزان و جوشان شود.... اگر این کار انجام شود، قطعاً همه درهای بسته باز خواهد شد و باید در همین مسیر حرکت و عمل کرد....
مقام معظم رهبری همچنان که در زمان دولت قبلی تنها راه حل مشکلات کشور را تقویت اقتصاد داخلی و بکارگیری اقتصاد مقاومتی معرفی می کردند، این دولت را نیز به تکیه بر اقتدار ملی و توان داخلی توصیه می نمایند و از هم اکنون دولت را مکلف به اجرای سیاست های مهم اجرای اقتصاد مقاومتی که در آینده ی نزدیک ابلاغ خواهد شد می دانند، مقام معظم رهبری این مسئله را درمان قطعی برای بازشدن تمام درهای بسته معرفی می کند و عجیب است که با چنین کلیدی که در جیب وجود دارد، چرا باید به دنبال یافتن کلید نحس و دست نیافتنی دوستی با بزرگترین قفل بر بشریت، یعنی آمریکا بود؟!
...به توفیق الهی اهداف امریکا و استکبار جهانی نسبت به ملت ایران و نظام اسلامی شکست خواهد خورد و این ملت پیروزی خود را در مقابل چشم بدخواهان، جشن خواهد گرفت.
مقام معظم رهبری همچنان و همانند سخنرانی قبلی شان که همین اخیراً بیان شد، پیروزی قطعی را برای این ملت نزدیک دانست که این مسئله باید تسکین بخش برخی دلسوازان که مدام بی تابی می کنند باشد تا به جای بی تابی و برخوردهای احساسی، به روشنگری و تبیین مسائل با زبان منطق و انصاف روی آورند.
مطلب مرتبط: شش محور بسیار مهم از سخنان مقام معظم رهبری
برچسب های مرتبط: مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی دولت سیاست خارجی حسن روحانی مذاکرات هسته ای
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/19
9:33 ع
بیانات اخیر مقام معظم رهبر با توجه به مسائلی که در این ایام در کشور در جریان است بسیار مهم بود به حدی که بسیاری از هموطنان ما برای شنیدن مواضع رهبری لحظه شماری می کردند، برخی انتقادات به دولت و پاسخ های دولت به ایشان، اهانت ها و دخالت های مسئولان آمریکایی، برخی اظهار نظرهای غیرصریح در خصوص اسرائیل و دشمنی با آمریکا و نزدیکی به یوم الله 22 بهمن از مهمترین مسائلی بودند که مقام معظم رهبری به آن ها پرداخت که حقیر سخنان معظم له را در 6 محور طبقه بندی و تقدیم می کنم:
1- اهمیت استقلال در برابر منفعت جویی ها و مداخله گری های سلطه گران:
شناخت و مبارزه با قدرت مداخله گر، معنی واقعی استقلال است... قدرتهای خارجی و مداخله گر از حس استقلال هر کشوری می هراسند لذا همواره سعی می کنند با شیوه های گوناگون، حس استقلال خواهی در ملتها و مسئولان آنها را تضعیف کنند ... دستگاه های تبلیغاتی قدرت های سلطه گر و عوامل داخلی آنها تلاش دارند تا اینگونه وانمود کنند که تکیه بر منافع و هویت ملی با پیشرفت سازگاری ندارد، بنابراین اگر کشوری بخواهد پیشرفت کند باید از میل استقلال خواهی خود، بکاهد.... این حرف کاملاً غلط، و ساخته و پرداخته کسانی است که با استقلال کشورها مخالفند... استقلال به معنای بداخلاقی و قهر کردن با دنیا نیست،...استقلال بهمعنای سدّی در مقابل نفوذ کشورهایی است که می خواهند منافع ملتها را تحت الشعاع منافع خود قرار دهند.
2- لزوم صراحت لهجه در مورد اصول به عنوان یکی از اصول و خطوط قرمز انقلاب:
امام (ره)، موضع خود را درخصوص رژیم طاغوتیِ موروثیِ استبدادی و سلطنتی، بدون ملاحظه و پرده پوشی بیان کردند، امام (ره) نظر خود را درباره لزوم استقرار نظام مبتنی بر اسلام و ارزشهای اسلام به صراحت اعلام کردند، امام (ره) موضع خود را در مقابلشبکه ی صهیونیستی خطرناکِ حاکم بر دنیا و همچنین رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی بدون هیچگونه ملاحظه ای مطرح کردند.... امام بزرگوار (ره) بدون هیچ پرده پوشی نظام سلطه را که همان نظام بین المللی معتقد به تقسیم دنیا به «سلطه پذیر و سلطه گر» است، رد کردند و صریح و شفاف در مقابل تجلی واقعی این نظام سلطه یعنی دولت امریکا، موضع گرفتند.... این موارد، اصول و پایه های انقلاب اسلامی است و بعد از گذشت 35 سال، این اصول و اهداف همچنان تغییر نکرده و نظام اسلامی با پافشاری بر این اصول و حرکت در این مسیر به پیشرفت های حیرت انگیزی در بخشهای مختلف دست یافته و به یک قدرت بزرگ منطقه ای و یک عنصر مؤثر بین المللی تبدیل شده است ... راز ماندگاری نظام جمهوری اسلامی ایران بر ریل انقلاب و خطوط اصلی امام، «صراحت در اعلام مبانی و مواضع» بوده است... به هیچ وجه نباید این صراحت و شفافیت را دربرابر دوستان و دشمنان ملت ایران از دست داد و مواضع جمهوری اسلامی ایران باید شفاف و صریح بیان شود…. «تاکتیک ها و شیوه های کار» را می توان تغییر داد اما «اصول و مبانی» باید مستحکم باقی بمانند و همین موضوع راز استحکام و پیشرفت کشور است... ایستادگی صریح و مستحکم ملت ایران بر اصول و مبانی انقلاب موجب شده است که با وجود سیاست «ایران هراسی» دستگاههای تبلیغاتی وابسته به قدرتهای مداخله گر در سالهای اخیر، اکنون ملتهای دنیا و حتی نخبگان بی غرض، ملت ایران را به عنوان ملتی شجاع، با صداقت، هوشمند، مقاوم و صبور بشناسند. امروز نه تنها محبوبیت و آبرومندی ملت ایران کاهش نیافته بلکه افزایش هم پیدا کرده است ولی در مقابل، نفرت ملتها از امریکا بیشتر شده است.
3- هشیاری در شناخت صحیح دشمن، اهداف و روش هایش:
دشمنان انقلاب، چند قدرت فاسد و بی آبرو در دنیا هستند اما دوستان انقلاب اسلامی، همه ملتهایی هستند که شعارهای انقلاب و پیام ایستادگی همراه با مظلومیت ملت ایران را درک کرده اند. مسئولان امریکایی در مذاکرات با مسئولان کشور، می گویند ما به دنبال تغییر رژیم ایران نیستیم در حالیکه دروغ می گویند زیرا آنها اگر توانایی این کار را داشته باشند، لحظه ای درنگ نخواهند کرد ... از یک طرف می گویند با ملت ایران دوست هستیم اما از طرف دیگر این ملت را تهدید می کنند و انتظار هم دارند که جمهوری اسلامی از قدرت دفاعی خود بکاهد و این، واقعاً تمسخیرآمیز است.
4- لزوم نمایش اقتدار ملی با حضور در صحنه های انتخابات و راهپیمایی هایی مانند 22 بهمن و پیش بینی پیروزی ملت ایران
راز استحکام و اقتدار نظام اسلامی، حمایت مردم از نظام اسلامی و پیوستگی آنان با نظام است ... راز موفقیت و پیشرفتهای ملت ایران، ایستادگی و «راز امنیت ملت» نشان دادن اقتدار ملی است ...یکی از مظاهر اقتدار ملی، اجتماعات عظیم مردم همچون راهپیمایی 22 بهمن و همچنین انتخابات گوناگون است... هنگامی که مردم اقتدار ملی را به رخ دشمن می کشند، دیگر کاری از دست دشمن بر نمی آید. در روز 22 بهمن همه خواهند دید که ملت ایران بار دیگر در همه شهرها با استحکام به صحنه خواهد آمد و اقتدار ملی خود را به جهانیان نشان خواهد داد. ... توصیه اول، تأکید بر حفظ وحدت آحاد ملت، مسئولان و نخبگان و جلوگیری از مخدوش شدن متن بوسیله حواشی بود.... امروز متن حرکت ملت ایران، ایجاد اقتدار درونی و ایستادگی در مقابل طوفانهای مخالفت و معارضه است که به لطف خداوند، ملت ایران همانند 35 سال گذشته این طوفانها را خنثی خواهد کرد.... باید وحدت میان مردم و مسئولان از طریق اعتماد مسئولان و مدیران کشور به مردم و همچنین اعتماد مردم به مسئولان افزایش یابد. همه باید با کمک یکدیگر در راه امام (ره) و مسیر اقتدار کشور، به پیش رویم و به لطف خداوند، این ملت موفق خواهد شد که همه امور را به بهترین وجه جلو ببرد. ... ملت ایران در قضیه هسته ای و در دیگر قضایا، بر دشمنان پیروز خواهد شد.
5- عبرت آموز بودن اظهارات بی ادبانه مقامات آمریکایی و لزوم ادامه ی روند اقتصادی دولت در زمینه تقویت ساخت درونی
اظهارنظرهای بی ادبانه مقامات آمریکایی برای همه، مایه عبرت است و ملت ایران باید مذاکرات اخیر و صحبت های آمریکایی ها را با دقت نظاره گر باشد،... این مواضع و اظهارنظرها، نشان دهنده درستی همان توصیه همیشگی به مسئولان کشور یعنی «لزوم حفظ اقتدار درونی» است و خوشبختانه مسئولان اقتصادی به این نتیجه رسیده اند که راه برطرف کردن مشکلات، تقویت ساخت درونی است و مقدمات لازم برای این کار را آغاز کرده اند.... تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور، نگاه به ظرفیت های بیشمار درونی است و نه نگاه به بیرون و برداشته شدن تحریم ها. به دشمن نمی توان چشم دوخت و از دشمن نمی توان انتظار داشت.
6- لزوم رعایت انصاف، شرح صدر و ادب در اظهارات منتقدان و دولت
منتقدان انصاف و شرح صدر داشته باشند، دولت چند ماهی بیش نیست که مسئولیت را به عهده گرفته است، باید به مسئولان فرصت داده شود که کارها را با قدرت به پیش ببرند، ضمن آنکه منتقدین باید در قبال دولت، با شرح صدر برخورد کنند، دولت هم باید در برابر منتقدان شرح صدر داشته باشد و همه باید به هم احترام بگذارند.
مطالب فوق بی یقین برای کسانی که مدعی ولایت مداری هستندو برای کسانی که می گویند کشور تنها یک پرچمدار دارد و آن هم مقام معظم رهبری است، حاوی نکات بسیاری مهمی است و این سخنان باید در رفتار منتقدان و مسئولان نمود عینی پیدا کند و البته چقدر خوب بود که مدعیان ولایت مداری کمی هم از بصیرت بیشتری بهره می بردند و نیازی به ورود و توضیه های مکرر رهبری نمی داشتند.
برچسب های مرتبط: مقام معظم رهبری دولت سیاست خارجی حسن روحانی مذاکرات هسته ای
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/18
3:34 ع
صدا و سیما به عنوان رسانه ی ملی رسالتی فراگیر و فراجناحی دارد، این رسانه بایستی در خدمت اعتلای فرهنگ اسلامی، ملی و بومی کشور باشد و نباید این رسالت بزرگ تحت فشار جناح ها و نهادهای سیاسی مختل گردد. اکنون مدتهاست که همه می دانیم همزمان با کاهش درآمد نفتی، بودجه ی صداوسیما نیز با اختلال مواجه گردیده است و مدیران این رسانه در جهت تأمین هزینه های این رسانه به افزایش پیام های بازرگانی و جذب پشتیبان های مالی برای برنامه ها اقدام نموده است و اکنون بسیاری از برنامه ها عملاً به یک برنامه ی بلند مدت تبلیغاتی تبدیل شده اند که میان برنامه هایی هم در زمینه آشپزی و پخش موسیقی و کارتون دارند!
صدا و سیما باید حرف ملت را بزند و برای ملت باشد ولی اگر بودجه ی این رسانه منوط به رضایت و حمایت دولت یا نهادهای دیگر باشد، برای جذب بودجه همواره باید احتیاط کنند که مبادا حرفی بزند که تأمین کنندان مالی شان رنجیده خاطر شوند و به همین دلیل حتی نمی توانند قید تبلیغات مضری مثل پفک و چیبپس را بزنند و نمی توانند در جایی که مردم درگیر مشکلی هستند که یک قوه یا نهاد در قبال آن مشکل مقصر است به طرح و پردازش آن مشکل بپردازند. اگر چه مدیران رسانه ملی در برابر فروش آنتن مقاومت می کنند اما این مقاومت در نهایت تنها منجر به تعویض تأمین کنندگان مالی می شود چرا که معضل اصلی که همان نیاز مالی و بحث بودجه ایست مرتفع نگردیده است.
چند شب پیش در مصاحبه ی رییس محترم جمهور با صداوسیما شاهد بودیم که بین دولت و رسانه ملی بر سر انتخاب مجری اختلافی رخ داد که دولت در آن قصد داشت همانند مصاحبه ی قبلی، رسانه را با انتخاب مجری و هماهنگ کردن سؤالها در عمل انجام شده قرار دهد که این مسئله نیز به اختلافات دولت و صداوسیما اضافه شد، قبلاً نیز گلایه هایی از سوی مشاوران و مسئولان دولت در خصوص عدم پوشش برخی فعالیتهای دولت و یا پوشش برخی مسائل غیردلخواه دولت انجام داده بودند، به حدی که دولت آقای روحانی برای پرداخت مابقی بودجه ی صداوسیما تغییر دو معاون ضرغامی را شرط تعیین کرده است و اگرچه این انتقادات و فشارها در دولت های قبلی نیز وجود داشتند لیکن سرعت بروز این اختلافات در دولت آقای روحانی بی سابقه است و به نظر می رسد این اختلافاتِ روز افزون معضلات بودجه ای صداوسیما را افزایش دهد.
با توجه به اهمیت رسالت صداوسیما در حفظ و اعتلای جایگاه فرهنگی، اجتماعی و انقلابی کشور در مقابله با انواع تهاجمات فرهنگی شبکه های ماهواره ای که غالباً از ذخایرعظیم مالی صهیونیست ها بهره مندهستند و به منظور جلوگیری از تأثیرگذاری نهادهای قدرت وثروت در تحقق این اهداف، به نظر می رسد مجلس هرچه سریعتر باید فکری به حال تأمین مطمئن بودجه صدا و سیما بنماید.
این مطلب در ظهور 12 و با هم منتشر شد.
برچسب های مرتبط: دولت مجلس صدا و سیما
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/17
9:59 ص
مصاحبه ی دیشب (چهارشنبه مورخ 16/11/92) رییس جمهور که با توجه به گذشت کمتر از 3 ماه از مصاحبه ی 100 روزه اش، موضوعیتش از قبل مشخص نبود، اصل و حواشی جالبی داشت که با توجه به تقدم حاشیه اش، ابتدا حاشیه و سپس سه محور اصلی مصاحبه را بیان می کنم:
حاشیه ی اصلی مصاحبه، اختلاف روحانی و مسئولان سیما برای انتخاب مجری برنامه بود که موجب شد دو مجری در برنامه حضور داشته باشند، به نظر می رسد اختلاف مزبور به دلیل مصاحبه ی غیرمعمولی بود که با انتخاب گزینشی مجریان و سؤالات هماهنگ شده مصاحبه 100 روزه رخ داد و موجب بروز انتقاداتی به دولت و صداوسیما و همان مجریان نیز گردید. همین اختلاف بر سرمجری موجب شد تا مصاحبه ی دیشب با بیش از 1 ساعت تأخیر پخش شود و صداوسیما نیز برای تسلیم نشدن در این خصوص آنتنش را پس از پخش طولانی آگهی های بازرگانی به سریال عصر پاییزی داد و با حل اختلاف، سریال قطع و پخش مصاحبه آغاز شد و در نهایت منجر به نامه ی جناب ضرغامی به شورای نظارت در خصوص انتخاب مجری توسط سران قوا گردید.
آنچه که فارغ از تعارفات معمول دیشب در مصاحبه ی رییس جمهور به چشم آمد این بود 3 اقرار جناب روحانی بود:
ایشان در گام اول سخنی را که در خصوص بی سواد بودن منتقدان گفته بود را تلویحاً اصلاح کرد و گفت منظورش این نبوده که بقیه انتقاد نکنند بلکه فقط مقصودش این بوده که چرا دانشگاهیان در این خصوص سخن نمی گویند! البته به نظر می رسد بی سواد و افراطی و خشونت طلب و سایر توهین هایی که تاکنون از سوی شخص رییس جمهور و مشاوران ایشان به منتقدان بیان شده است اینقدر کثرت داشته است که یک اصلاح تلویحی کارکردی نخواهد داشت.
مورد دوم مهمی که در سخنان رییس جمهور مشاهده شد در موضوع سبد کالا بود که موجب شد تا جناب روحانی در اقدامی قابل تقدیر و کم سابقه، صراحتاً به دلیل زحماتی که برای مردم ایجاد شد پوزش بخواهد، ایشان عدم تعلق سبد کالا به برخی اقشار ضعیف را به دلیل نقص بانک اطلاعاتی دولت و ناگزیر دانست و گفت که دولت در صدد رفع این نقص است و این که جناب روحانی یکی از دو دلیل اصلی نقصان بانک اطلاعاتی را فقدان سیستم مالیاتی مناسب دانست، در حالی که به نظر می رسد ایشان جای علت و معلول را اشتباه گرفته اند. امیدوارم که دولت بیش از پیش نسبت به اطلاعات و برنامه هایش با حساسیت برخورد نماید و نگذارد یک اشتباه به این سادگی موجب نارضایتی مردم و شادی دشمنان گردد.
یکی از اصولی که جناب رییس جمهور همچون قبل از انتخابات، همچنان بر آن اصرار دارند این است که بدون تعامل با دنیا نمی توان کشور را اداره کرد؛ پذیرش، بیان، تکرار و پافشاری بر این اصل اگر چه در جهت توجیه مخالفان مذاکرات بیان می شود اما متأسفانه این اقرارها فارغ از مصلحت سنجی موجب می شود تا دشمنان ما را در موضع ضعف ببیند و مدام شرط و شروط شان را بیشتر کند، همین اظهارات نسنجیده موجب شده است تا در کنار بحث هسته ای، مباحثی مانند موشک های بالستیک، به رسمیت شناختن اسرائیل، آزادی سران فتنه و تعطیلی کامل و دائم برخی تأسیسات هسته ای نیز کم کم به ادبیات رسمی دشمن اضافه گردد، در صورتی که حتی با فرض قبول کردن لزوم تعامل با دنیا، نباید این تعامل به نحوی باشد که در مایتاج ضروری مان به بیگانگان وابسته باشیم و نباید آنچنان صحبت کرد که کارکرد اهرم های فشاری مانند تحریم بیشتر اثبات گردد (همانطوری که تاکنون نیز از مسئولان آمریکا بارها به سخنان رییس جمهور در همین خصوص استناد شده است) و مهمتر از همه این که نباید طوری در برابر تهدیدات دشمن از مذاکره و دوستی با او سخن بگوییم و یا قدرت دفاعی خودمان را دست کم بگیریم که عزت مردم و انقلاب دچار خدشه گردد.
مطلب مرتبط:
دو نکته سبدی از دکتر ربیعی و خانم شرمن
یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا
سبد کالا، شاهد عدم صحت بانک اطلاعات اقتصادی دولت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/16
11:19 ص
اگر چه مطلبی با عنوان "یک تحلیل منصفانه از طرح توزیع سبد کالا" در خصوص سبد کالا ارائه کردم، لیکن 2 اظهار نظر جدید آقای ربیعی و خانم شرمن در خصوص این سبد باعث شد 2 تحلیل کوتاه نیز در خصوص این دو جمله ارائه کنم:
سه شنبه 15/11/92، سخنان علی ربیعی، وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی که دیروز بارها در بخشهای مختلف خبری سیما پخش شد:
.... شاید اشتباه ما این بود که در ابتدا اعلام نکردیم این طرح چند مرحله ای است و در مراحل بعدی گروه های دیگری مانند کارگران، بازنشستگان و برخی کارمندان که بیمه شان تأمین اجتماعی بوده نیز به طرح اضافه خواهند شد.......به شدت برای ایجاد این بانک اطلاعاتی در زمینه جلب کمک همه دستگاهها در حال فعالیت هستیم .
به راستی آیا همین اعلام نکردن مسئله خودش یک سوءمدیریت نیست؟ آیا با فرض این که بپذیریم دولت از همان ابتدا برای همه اقشار ضعیف برنامه داشت و تنها این مسئله را به مردم نگفته است، به غیر از انتقاد سوء مدیریت انتقادات دیگری مثل عدم اطلاع رسانی صحیح به اشتباهات مجریان طرح اضافه نمی شود؟ آیا برخورد حذفی با برخی دهک ها و اقشار در وضعیتی که به اذعان دیرهنگام شخص وزیر کار بانک اطلاعاتی دولت ناقص است می تواند کارشناسی باشد؟ آیا می توان روی چنین بانک اطلاعاتی برای توزیع سبد و یا هدفمندی یارانه ها و از همه مهمتر دریافت مالیات حساب کرد؟ آیا بهتر نیست دولت قبل از هرگونه برخورد حذفی به فکر ایجاد شبکه اطلاعاتی منسجم و دقیق در خصوص درآمد و دارایی افراد باشد و با عبارات پوپولیسیتی "سرک نکشیدن در زندگی مردم" این ضعف را انکار نکند؟ آیا ضعف دولت در ایجاد صفوف طولانی و هتک کرامت مردم با اصلاح بانک اطلاعاتی دولت قابل جبران است؟ آیا تنها مشکل طرح، حذف چند میلیون نفر از این طرحند؟ آیا اگر راه مناسبی برای جلوگیری از این صفوف نشود با افزایش سبدبگیران این مشکل تشدید نمی شود؟ به راستی آیا بهتر نیست به جای توجیهاتِ غیر منطقی و سست، اشتباهات با پوزش و اصلاح همراه گردند؟
سه شنبه 15/11/92، شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا (همان که اخیراً ژن ایرانی ها را آمیخته به دروغ و فریب معرفی کرده بود!):
...ایران برای برنامه صلحآمیز نیازی به یک سایت زیرزمینی ندارد، ایران نیازی هم به رآکتور آبسنگین اراک ندارد..... بحث موشکهای بالستیک ایران هم از مواردی است که باید در توافق نهایی به آن پرداخته شود.... شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهدهای غذا به مردم فقیر در جامعه داد که به نوعی نشاندهنده این است که کاهش هدفمند و محدود تحریمها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است، همانطور که روحانی قول داده بود که این پول صرف اهداف دیگر نشود....
این اظهارات خانم شرمن هم گوشه ای دیگر از مسائل و تعهدات پشت پرده توافق هسته ای است که ما برای همین کسر کوچک از درآمدهای بلوکه شده مان چه تعهداتی داده ایم، به راستی تلخ است که مذاکره کنندگان، گرسنگی مردم را واسطه جلب دلسوزی دشمن قرار داده باشند، به کجا رسیده ایم که دزدان آبِ لشکر یزید، برای فقط یک مشت آب برسرمان منت بگذارند؟ و به کجا رسیدیم که دزد دارایی های مان، صفوف طولانی سبدبگیران را شاهد فقر مردم و وفای به عهد روحانی قرار دهد؟! آیا این نمایش فقر و فلاکتی که دولت از وصعیت کشور ارائه داد، موجب افزایش طمع آمریکا و ورود به مسائل دیگر ایشان نشده است؟ البته مثل همیشه امیدواریم که دولت منکر این تعهد بشود و می دانیم که طرف مقابل هم فوراً این اظهارات را برای مصرف داخلی ما می خوانند!
این مطلب در نوبت شما منتشر شد.
مطلب مرتبط:
برچسب های مرتبط: سبد کالا اقتصاد سیاست خارجی مذاکرات هسته ای دولت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/15
1:32 ع
پرده اول: کمی قبل از شروع طرح هدفمندی یارانه ها، آقای توکلی این طرح را موجب تورم 70 تا 80 درصدی اعلام و به شدت با این طرح مخالفت می کرد، لیکن هدفمندی از آذر89 شروع شد و تورم 21 درصدی را در سال 1390 تجربه کردیم که با توجه به این که نرخ تورم عادی کشور حدود 11 درصد بود، بعد از حدود 15 ماه از اجرای طرح، نرخ تورمی که کشور در سال 90 تجربه کرد تنها حدود 10 درصد بود و در دو سال بعد یعنی 91 و 92 یک جهش تورمی ایجاد شد که جناب توکلی آن را نیز هنوز ناشی از هدفمندی و با افتخار، منطبق با پیش بینی خود می داند در صورتی که آنچه که در دو سال بعد موجب یک جهش تورمی شد اصل اجرای هدفمندی نبود، بلکه اگر دولت ضمن اجرای همین طرح، چهار کار را به درستی انجام می داد هرگز به تورم موجود نمی رسیدیم:
اولاً، میزان یارانه نقدی نباید بیش از درآمد قابل تحقق در این طرح تعیین می شد و دولت نباید منتقدانی که این هشدار را به دولت می دادند، بدخواه و حسود معرفی می کرد، بالاخره بخشی از همین مازاد نقدینگی هم از عوامل تورمی حذف می شد.
ثانیاً سیاست های پولی و بانکی باید طوری هدایت می شد که نقدینگی مازاد را جمع آوری کند نه این که نقدینگی موجود در بانکها نیز به بازار سرازیر شود، تفکرات اشتباه دولت در ایجاد و تشدید شکاف بین تورم و سود بانکی موجب شد تا هم نقدینگی ها از بانکها خارج شود و هم فسادهایی مانند 3000 میلیاردی به وجود آید و هم تسهیلات به صنایع تولیدی نرسد.
ثالثاً با اجرای اقتصاد مقاومتی (خودکفایی و دوری از اقتصاد نفتی) در برابر تحریم های کالایی و ارزی آسیب پذیر نمی شدیم در صورتی که تحریم ها باعث شد نقاط ضعف ما کار دستمان بدهد، اقتصاد نفتی ما در برابر تحریم به کمبود درآمد ارزی و ناتوانی در کنترل نرخ ارز و یک تورم کلی مواجه شد و عدم خودکفایی در محصولات استراتژیکی مانند گندم و علوفه و موتور خودرو باعث شد تورمهای بخشی را تجربه کنیم. البته خودکفایی و جداشدن از اقتصاد نفتی مواردی نبود که به دولت های قبل از احمدی نژاد بی ربط باشد، بلکه همه دولت ها در بروز این 2 نقطه ضعف مقصر بودند.
رابعاً به جای تنش، آرامش به جامعه و اقتصاد تزریق می شد و قوای سه گانه وقت و توانشان را به جای دعواهای غیرقابل توجیه صرف حل مشکلات، اصلاح سوءمدیریت ها و کاهش مشکلات تحریم می کردند. بعضی وقت ها شاهد بودیم که با یک صحبت دشمنانه بین سران قوا، نرخ ارز گران و با یک صحبت دوستانه نرخ ارز، ارزان می شد ولی متأسفانه رویکردهای خصمانه بسیار بیش از رویکردهای دوستانه بود و همین الان هم بخش بزرگی از آرامش بازار و کاهش تورمی که شروع شده در نتیجه همین آرامش بین سران قواست و گرنه تحول خاصی در اقتصاد کشور هنوز رخ نداده است.
پرده دوم: در مهرماه 91 و بعد از آن جناب توکلی بارها پیشنهاد دادند که دوباره نظام در کشور احیا شود، با این تفاوت که به جای کپن های کاغذی از کپن های الکترونیکی استفاده شود و احتمالاً دولت از همین پیشنهاد الگو گرفت و برمبنای کدملی و کارت بانکی سران خانوار و بدون نیاز به کپن کاغذی اقدام به توزیع سبد کالا نمود که با وضعیت ناشایستی که در توزیع کالا بین مردم رخ داد عملاً همان خاطرات نظام کپنی سابق در اذهان احیا شد و در کوران انتقاداتی که به دولت صورت گرفت جالب این که شخص آقای توکلی هم دهان به انتقاد باز کرد و استفاده از کارت های الکترونیکی را حلال مسئله معرفی نمود! جالب این که داشتن کارت بانکی همان کارکرد کارت الکترونیکی (کوپن الکترونیکی) را داشته و با توجه به عدم نیاز به تهیه کارت های الکترونیکی جدید، بهتر از تهیه کپن های الکترونیکی به نظر می رسد و در هر صورت تنها هنر این کارتها این است که این طرح نیازی به کپن کاغذی ندارد وگرنه که باز مردم باید برای دریافت اجناس به مکان های محدود بروند و کالاهایی را که دولت از مبادی خاصی تهیه کرده را تحویل بگیرند.
ای کاش آقای دکتر توکلی و سایر اقتصاد دان های مشابه مانند دکتر خوشچهره، بیش از این نسبت به پیشنهادها و نظرات و انتقادات خود مسئولانه رفتار می کردند و اولاً با دقت و مطالعه و بدور از هیجانات سیاسی و احساسی نظر کارشناسی و قابل دفاع می دادند و ثانیاً اگر غلط بودن نظرات شان اثبات می شد مسئولانه اشتباه شان را می پذیرفتند نه این که با قیافه حق به جانب خودشان هم جزء طلبکاران و منتقدان بشوند!
این مطلب در عمارنامه منتشر شد.
مطالب مرتبط:
برچسب های مرتبط: احمد توکلی سبد کالا اقتصاد هدفمندی یارانه ها دولت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/11/13
9:52 ع
دولت به منظور این که جلوی افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم را بگیرد مصمم شد تا در حمایت از طبقات ضعیف دو سبد کالا در نظر بگیرد که این مسئله موجب مشکلات، حواشی و انتقاداتی گردید که برخی از این موارد غیرعلمی و یا غیرمنصفانه بود که لازم دیدم مطلبی را در بررسی منصفانه و سازنده ی این شیوه تقدیم نمایم:
1- این اراده که دولت خودش را مکلف بداند به طبقات ضعیف رسیدگی بیشتری نماید قابل ستایش است و هر منتقدی باید به این رویکرد امتیاز مثبت بدهد، قرار نیست اگر مسئولان دولت فعلی به اقدامات مشابه دولت قبلی گداپروری می گفتند ما هم این اقدامات پسندیده را زیر سؤال ببریم، البته انتقاداتی که اکنون به دولت می شود یقیناً ریشه در سیاه نمایی هایی دارد که از اقدامات مشابه دولت قبل انجام می شد.
2- اگر چه در دولت قبلی هم سبدهای کالایی تخصیص داده می شد اما سبدهای دولت جدید نسبت به سبدهای دولت های قبلی دو مزیت دارد، اول این که این سبدها به اقشار گسترده تری تخصیص داده شده است (سبدهای قبلی فقط به کارمندان تعلق می گرفت و البته هنوز بسیاری از افراد و اقشار مستحق از این مسئله محرومند) و دوم این که در سبدهای دولت های قبلی، متقاضیان باید نصف ارزش سبد را به دولت پرداخت می کردند که این مسئله موجب انصراف بخش بزرگی از مشمولان طرح می شد.
3- دولت به منظور جلوگیری از تورم (ناشی از افزایش نقدینگی یارانه های نقدی) اقدام به توزیع سبد کالا نمود و حال این که می شد با تدابیری همین یارانه را نیز نقدی پرداخت کرد و هم موجب تورم نشد، فقط کافی بود تا همزمان با پرداخت یارانه نقدی، عرضه محصولات به بازار افزایش یابد تا این مسئله موجب بهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا نشود و تورم حاصل نگردد. فقط کافی بود دولت با هماهنگی با تولید کنندگان و وارد کنندگان میزان تزریق کالاهای مصرفی به بازار را افزایش دهد، دولت می تواند مطمئن باشد در این شرایط، بخش عمده یارانه های نقدی که به طبقات مستضعف پرداخت می شود مصروف همین مواد اصلی خوراکی مانند روغن، تخم مرغ و پنیر و برنج ... می شود و شاید تنها مانورشان در انتخاب برندهای دلخواه شان باشد.
4- یکی از برنامه ها و شعارهای دولت فعلی که همواره با انتقادات تندی به دولت قبل همراه بود، بحث در نظر گرفتن کرامت انسان ها بوده است، این انتقادات اگر چه در بعضی موارد شاید هم به حق بودند، اما در اکثر موارد با بی انصافی انجام می شدند و وقتی توزیع سبد کالا با صف های طویل مردم همراه شد، دولت خودش را در معرض همان انتقادها قرار داد، با این تفاوت که دولت یازدهم رطب خورده ای شد که بارها منع رطب کرده بود. نمی توان از مردم توقع داشت که از ایستادن در صف های طولانی احساس رضایت کنند.
5- نداشتن بانک اطلاعات اقتصادی در خصوص دارایی و درآمد مردم باعث شد تا بسیاری از مردم و طبقات مستضعف از این سبد محروم شوند و این مسئله بخش بزرگی از انتقادات به این طرح را موجب شد. انتقاداتی که اگر مورد توجه قرار نگیرد در بحث حذف برخی دهکهای یارانه بگیران نیز دوباره و در وسعت بیشتر بروز خواهد یافت و موجب افزایش نارضایتی مردم و صرف توان زیادی برای اصلاح مشکلات خواهد شد.
6- سامانه های اطلاعاتی اینترنتی و پیامکی که دولت در خصوص پاسخگویی به مردم تدارک دیده بود، فاقد توان لازم بودند و بعضاً افراد برای گرفتن پاسخ باید در دفعات و از چند روش مختلف عمل می کردند که این مسئله موجب نگرانی و انتقادات افراد می شد به خصوص این که بعضاً پاسخ این سامانه ها نیز باهم در تعارض بود.
7- انتقادات دولت به بحث رانت خواری و مبارزه با انواع آن ایجاب می کرد که دولت از شیوه هایی که رانت زا هستند فاصله بگیرد، اما وقتی دولت به جای پرداخت نقدی یارانه و دادن حق انتخاب به مردم اقدام به خرید انبوه و بعضاً واردات گسترده چند برند خاص از کالاها نموده است که تجربه می گوید این گونه معاملات دولتی، خواسته یا ناخواسته امتیازات ویژه ی کلانی ایجاد می کنند.
8- یکی از مواردی که موجب افزایش حساسیت ها بر این طرح گردید، این شائبه بود که همین اطلاعات که مبنای عدم تعلق سبد کالا برای برخی طبقات گردیده است، موجب حذف یارانه همین افراد گردد، که اگر چه این احتمال به نظر حقیر نیز کاملاً جدی است ولی دولت می توانست قبل از اجرای طرح سبد کالا، این شائبه را پاک کند، البته دست اندرکاران مستمراً این طرح را به طرح هدفمندی کاملاً بی ارتباط معرفی می کنند و امروز هم وزیر تعاون و کار اعلام کرد که در سبدهای بعدی مشمولان طرح بیشتر خواهند بود، ولی در هر صورت این اظهارات موجب خنثی شدن نگرانی های ناشی از ضعف بانک اطلاعات اقتصادی دولت نمی گردد.
این مطلب در بولتن نیوز و فارس و خبرگزاری دانشجو منتشر شد.
مطلب مرتبط: سبد کالا، شاهد عدم صحت بانک اطلاعات اقتصادی دولت
برچسب های مرتبط: سبد کالا اقتصاد هدفمندی یارانه ها دولت
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.