91/9/17
11:25 ص
در شرایطی که خاتمی و خوئینی ها به عنوان بزرگان فتنه، بعد از 9 دی 88 تا مدتی سیاست های مقابله ای با نظام را دنبال کردند، اما کم کم تغییر رویه دادند و روش های مختلف را در نوع تعامل با نظام دنبال کردند، آقای خاتمی فرمان رویه خود را به تدریج به سمت نظام چرخاند و اگر چه پیش شرط های مضحک وی محقق نشده بود، اما نتوانست از صحنه بازی به دور بماند و با رأی دادن در انتخابات، در ظاهر یک سناریوی جدید را کلید زد، سناریویی که از سوی برخی اصلاح طلبان هنوز با شک و تردید و سؤال با آن برخورد می شود، این حضور در پای صندوق رأی، خبر از امکان مشارکت در انتخابات بعدی می داد، چیزی که به ظاهر مورد انتقاد جبهه ی تندروی اصلاح طلبان من جمله خوئینی ها قرار گرفت، اما گمان من از این دو رویه ی متفاوت بین بزرگان جریان اصلاحات (شما بخوانید فتنه)، دو سناریو نیست، یک سناریوی واحد است. در واقع خاتمی و خوئینی ها نه توانستند ریسک کنند و از انتقادات تند و جایگاه اپوزیسیونی خود دست بردارند و نه توانستند از شانس شرکت در انتخابات و تیری در تاریکی بگذرند. اکنون اگر چه دو رویه ی مجزا در جریان اصلاحات به نظر می رسد اما هر دو رویه به موازات هم ادامه یافته و به هم کمک می کنند، اولاً سیاست فشار از پایین و چانه زنی از بالا تخصص اصلاح طلبان بوده و ثانیاً در زمان مناسبی قبل از انتخابات و یا در اولین روزهای پس از انتخابات این دو رویه با هم یکی خواهند شد، برنامه ی این جریان این است که اولاً تا آخرین لحظات ماهیت اعتراضی خود را حفظ کنند و به همین بهانه از عذرخواهی نیز شانه خالی کنند و ثانیاً خود را از بازی در نظام سیاسی کشور کنار نگذراند و در واقع خودکشی سیاسی نکنند و ثالثاً فضا را برای تشنجات احتمالی در انتخابات 92 آماده نگاه دارند، چرا که فتنه ی انتخاباتی با داشتن 2 عامل الزامی میسر است، حضور در انتخابات و انتقاد به نظام.
این مطلب در سایت زاهدانه نیز منتشر شده است: جنگ زرگری خاتمی و خوئینی ها
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.