92/1/8
3:41 ص
داشتن اطلاعات از اولین ملزومات مدیریت در هر زمینه ای است؛ تا در هر زمینه ای اطلاعات و آمار دقیقی وجود نداشته باشد، عملاً تعیین هدف، داشتن برنامه برای رسیدن به هدف و امکان ارزیابی عملکرد غیر ممکن خواهد بود. در سال حماسه ی اقتصادی و حماسه ی سیاسی به گفته ی کارشناسان متعدد سیاسی و اقتصادی، اولین گام برای برپا کردن یک حماسه ی واقعی، کاهش و قطع وابستگی به درآمد نفتی قلمداد می شود، الزامی که سالهاست مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز قرار داشته است. تا زمانی که حیات کشور به فروش و تولید نفت و گاز به بیگانگان باشد، اهرم فشار بیگانگان همیشه بالای سر ملت سنگینی خواهد نمود در حالی که اگر چنین نباشد، همین نفت و گاز به عنوان ابزاری تأثیر گذار در دستان ایران موجب تقویت قدرت سیاسی و اقتصادی کشور خواهد شد.
اگر قرار باشد درآمد اصلی کشور نفت نباشد، اولین جایگزین آن مالیات خواهد بود. مالیات در غالب اقتصادهای دنیا اولین منبع بودجه ی دولت ها و اعتبار لازم جهت توسعه و آبادانی کشورهاست. اگر چه منابع درآمدی دیگری مانند صادرات و یا توریسم نیز وجود دارد اما این منابع درآمدی به دلیل وابستگی به منابع خارجی، در شرایط اقتصادی ما که با تحریم و فشار مواجه هستیم عملاً پرخطر و غیرقابل اعتمادند.
در کسب درآمد مالیاتی، اولین شرط لازم، داشتن اطلاعات از درآمدها و دارایی های مردم است، و با توجه به نبود چنین اطلاعاتی، عملاً درآمد مالیاتی نیز محقق نمی شود و اما این که چرا تاکنون نتوانسته ایم بانک اطلاعاتی کاملی در حوزه های مختلف اقتصادی داشته باشیم دلایل متعددی دارد که تا شناسایی و چاره اندیشی در خصوص آنها، اولین شرط جداشدن از درآمدهای نفتی محقق نمی شود. اهمیت داشتن اطلاعات دقیق به غیر از کسب درآمد مالیاتی در موارد دیگری مانند برنامه ریزی جهت تنظیم بازار، تنظیم الگوی مصرف، تنظیم بودجه های سالانه و برنامه های چندساله کشور، ارزیابی عملکرد نهادها وزارتخانه ها، نقش عوامل مختلف در مشکلات و یا موفقیت ها، دارای اهمیت به سزایی است. در ادامه با توجه به مانع تشکیل یک بانک اطلاعاتی دقیق در کشور، مواردی را که باید برای تحقق آن به صورت توأمان به کار گرفت را تقدیم می کنم:
1- بسیاری از نهادها و سازمان های مختلف در کشور ما نه تنها مردم را به ارائه ی اطلاعات دقیق تشویق نمی کنند، بلکه عملاً ناخواسته مردم را به مخفی داشتن اطلاعات وا می دارند. به عنوان مثال وقتی هنوز یک بانک اطلاعاتی نداریم اصرار بر حذف یارانه ی برخی اقشار، عامل مخفی داشتن اطلاعات شان می شود یا وقتی داشتن 2 خودرو موجب قطع سهمیه ی بنزین یک خودرو گردد همین مسئله موجب می شود که بسیاری از مردم تاجایی که ممکن است معاملات خودرویی خود را ثبت نکنند، یا مثال دیگر این که وقتی داشتن کارت پایان خدمت اولین شرط انجام هر معامله تلقی می شود بسیاری از افراد معاملات خود را یا ثبت نمی کنند و یا به نام دیگران ثبت می کنند، لذا بایستی تمام مسائلی که به صورت ناخواسته موجب مخفی داشتن اطلاعات و بی اعتمادی یا ترس از آینده گردد، شناسایی و حذف گردد و این عمل محقق نمی شود، مگر با اصالت دادن و اولویت دادن به جمع آوری اطلاعات؛ یعنی باید با ایجاد اعتماد به عدم سوءاستفاده از اطلاعات مردم، ایشان را به تأمین این زیرساخت مهم کشور دعوت نمود؛ باید خیال مردم از ارتباط نداشتن مسائلی مانند قطع یارانه نقدی یا یارانه ی سوخت به اطلاعات تقدیمی راحت شود، بالاخره وقتی که خانواده ای به هر دلیل احساس می کند حقیقتاً به یارانه نیاز دارد، از ترس این که خودش اطلاعات دقیق بدهد و دیگران ندهند و یارانه اش حذف شود، از دادن اطلاعات پرهیز می کند، پس همانطوری که گفتم دولت باید با توجه به ضریب خطای احتمالی اطلاعات جمع آوری شده، آنها را مبنای مسائل حیاتی مانند یارانه ها قرار ندهد.
2- کسب اطلاعات از مردم، نباید لزوماً و فقط به معنی گرفتن مالیات باشد، بلکه دولت باید نسبت به کسانی که اطلاعات خود را در اختیار دولت می گذارند یک برنامه ی مشخص حمایتی داشته باشد. اگر قرار است دولت از فلان تولید کننده مالیات هم بگیرد باید برپایه اطلاعاتی که در مورد تولید وی دارد طوری برنامه ریزی کند که بیشترین انتفاع به تولید کننده برسد و کمترین ضربه از واردات بی رویه به وی وارد آید. همین برنامه ریزی در تمام اصناف و مشاغل باید وجود داشته باشد، مثال دیگر این که اگر کسی قرار است اطلاعات درآمدی خود را از مسافرکشی به دولت بدهد، دولت هم باید به او سرویس هایی جهت تسهیل مسافرکشی و قطع دست افراد متفرقه از این کار ارائه بنماید.
3- بانک اطلاعاتی که بتوان نیازهای کشور را برپایه آن برنامه ریزی نمود، باید جامع باشد، باید نسبت به تمام معاملات، کالاها، تولیدات، نیازها، مصرف ها، دلالی ها، ارز، سکه، خودرو، مسکن و ... طوری طراحی شده باشد که تمام معاملات لزوماً از فیلتر اطلاعاتی دولت عبور نمایند. باید طوری تمام بنگاه ها، صرافی ها، مراکز پخش، بانکها و .... به شبکه ی اطلاعات دولت متصل باشند که اگر یک بسته دلار هم از یک صرافی خارج شد مشخص باشد به کجا رفته و اگر هم خارج نشد باید قابل ردگیری و صحه سنجی باشد. باید طوری برنامه ریزی شود که هیچ کسی نتواند در کار دلالی خودرو وارد شود و ردپایی از خود بجای نگذارد، باید طوری شود که تمام معاملات از طریق مراکز مجاز و دارای مجوز صورت گیرد تا هم اطلاعات درآمدی دقیق باشد و هم پایش دقیقی از چرخه ی فروش و خرید و انبارش کالاها، ارز و املاک وجود داشته باشد و این ها تنها وقتی میسر می شود که :
الف- دولت دادن مجوز برای کارهای قانونی را بدون شرط کرده و تسهیل نماید تا مردم مجبور به لاپوشانی نشوند.
ب- شبکه ی الکترونیکی ثبت اطلاعات معاملات و فعالیت های اقتصادی در تمام اصناف به صورت یکپارچه و اجباری تعریف گردد تا هر معامله یا فعالیت اقتصادی آناً ثبت و مستند گردد.
4- هزینه ی ثبت معاملات منقول و غیر منقول باید اینقدر پایین باشد که این هزینه ها موجب پنهان شدن اطلاعات معاملات و درآمدی نگردند. نباید مردم برای هزینه ی زیاد انتقال یک خودرو یا ملک، سند را باز بگذارند، بلکه باید مشخص شود که دقیقاً یک ملک از چه زمانی از مالکیت فردی خارج و به چه فردی منتقل گردیده است و با چه قیمتی خرید و با چه قیمتی فروخته شده است.
5- بانک اطلاعاتی، نه تنها به تعبیه ی شبکه های اطلاعاتی در اصناف و مشاغل مختلف نیاز دارد، بلکه به تقویت شبکه ی دولت الکترونیکی نیز وابستگی کامل دارد. اگر چه هم اکنون بخش هایی از زیرساخت های تشکیل دولت الکترونیکی در ادارات و نهادهای مختلف انجام شده است، اما همچنان به دلیل عدم یکپارچگی و هماهنگی های لازم بین این ادارات و نهادها، عملاً دولت الکترونیک محقق نگردیده است و دراکثر موارد هر اداره در داخل خود به صورت paperless کارهای اداری خود را سامان داده و نام همین را دولت الکترونیک گذاشته است در صورتی که تنها زمانی این شبکه محقق می شود که مکاتبات و فرایندهای مشترک ادارات و وزارتخانه ها و نهادهای دولتی و عمومی و حتی خصوصی از طریق شبکه های دولت الکترونیک انجام شوند. در این صورت با اجرای کامل دولت الکترونیک، خود به خود یک گام بزرگ به کسب اطلاعات صحیح، سریع (آنلاین) و دقیق برداشته می شود.
6- اهمیت مسائل فرهنگی در هر کار مهمی غیر قابل انکار است، مردم باید به جایگاه اطلاعات و اهمیت آن در پیشبرد و مدیریت و هدایت یک جامعه پی ببرند، مردم باید از تکلیف قانونی خود به پرداخت مالیات و در عوض به حقوق خود در ازای تقدیم اطلاعات آگاه باشند. مخفی کردن اطلاعات باید به مثابه ی یک کار ضداخلاقی و اشتباه معرفی گردد، مباحثی مانند مالیات و سهم پرداختی اقشار مختلف از مالیات به خوبی تشریح شود، به عنوان مثال اگر طبقه ی مرفه بدانند که میزان مالیات پرداختی و سهم شان در آبادانی کشورشان به نسبت درآمدی که در کشور کسب می نمایند به مراتب کمتر از همین نسبت مالیات به درآمد در اقشار ضعیف مانند کارمند و کارگر است، می تواند با خیال راحت تر نسبت به ارائه اطلاعات و حتی پرداخت مالیات متعهد گردد. براستی چرا باید میزان و زمان مالیات پرداختی یک کارمند یا کارگر نسبت به یک تاجر یا دلال هم بیشتر و هم سریع تر و هم غیرقابل اعتراض باشد؟! به راستی که باید بحث مالیات به لحاظ فرهنگی بیشتر مورد ترویج و برنامه ریزی قرار گیرد و این کار به همت رسانه ها و مسئولان میسر خواهد بود.
مطلب مرتبط:
این مالیات، فزاینده فاصله طبقاتی+راهکار
برچسب های مرتبط: اقتصاد اقتصاد مقاومتی تحریم
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.