92/5/9
2:34 ص
این که حضرت علی (ع) اول مظلوم عالم بود را حتماً زیاد شنیده اید، ولی در این پست دلیل این مسئله را مختصراً بیان می کنم:
حضرت علی (ع) در مقاطع مختلف تاریخی مورد ظلم واقع شد، در تمام سختی ها و ظلم هایی که به پیامبر اکرم شد، او نیز در کنار پیامبر مظلوم بود و با دست شستن از جان خود از پیامبر دفاع می کرد؛ حضرت امیرالمومنین علی رغم لیاقتش و علی رغم معرفی اش توسط پیامبر اکرم (ص) به عنوان ولی المومنین، مظلوم واقع شد، سالها استخوان در گلو و خار در چشم غصب جایگاهش را شاهد بود، همسرش را مظلومانه شهید کردند، مسلمین حق ولایتش را ادا نکردند و شیعیان حق امامتش را، حضرت امیر هنوز مظلوم است و همچنان مظلوم خواهد ماند، اما اگر چه تمام اینها، ظلمهای بسیار بزرگی هستند اما بزرگترین ظلم تاریخ چیز دیگریست.
مقام ولایتِ حضرت امیر المومنین، مقامی بود که به واسطه ی پیامبر از سوی خداوند تعیین شده بود تا مسلمین با تبعیت از او به هدایت و کمال برسند، اما ولایت پس از مرگ پیامبر به واسطه ی نفسانیت نااهلان، به خلافت تنزل یافت، خلافت یک کرسی بی ارزش بود که با رأی یک شورا ساخته می شد و با بیرون آمدن انگشتری عمروعاص به کس دیگر واگذار می شد، خلافت اینقدر بی ارزش بود که حضرت امیر آن را از آب بینی بز و لنگه کفشی پاره پست تر می دانست؛ مقام ولایت یک مقام الهی بود که فقط شایسته ی معصومین بود و مقام خلافت یک کرسی پست بود که می توانست به خواست مردم یا شورا یا عمروعاص به هر بی سروپایی برسد؛ این ظلم هرگز جبران نشد، خلافت همچنان بین اکثریت مسلمانان به جای ولایت معرفی شد و هرگز حق مقام ولایت ادا نشد، نه برای حضرت امیر و نه برای 11 اخگر تابناکش، ظلمی که تمام تاریخ را تحت الشعاع قرار داد، اسلامی که با ولایت می توانست به هدایت و کمال جهانیان منجر شود و میلیاردها انسان را از گمراهی نجات دهد، به واسطه ی دوری از ولایت به شاخه های متعدد منحرف شد، این ظلم به جای این که امامان هدی را به حکومت برساند، موجب شهادت مظلومانه یک یک شان شد و موجب شد تا صدها سال آخرین امام هدی نیز در غیبت به سربرد، این است که باور داریم که با ظهور حضرت مهدی (عج)، بزرگترین ظالمان جهان نیز زنده شده و مجازات خواهند شد، انشاءالله.
این مطلب در سایت نقل قول منتشر گردید.
برچسب مرتبط: حضرت علی (ع)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
92/5/8
4:17 ع
اگرچه حضرت امیر اول مردی بود که به پیامبر اعظم ایمان آورد و تنها برادر و اول یاورش بود و اگر چه از همان ابتدای اسلام هیچ کسی جز او برای جانشینی پیامبر اعظم مطرح نبود، اما مقام ولایت را از جایگاهش خارج کردند و او که حاضر نبود منافع اسلام را فدا کند، تیغ در گلو و خار در چشم مشکلات را تحمل می کرد و در این مظلومیتش شاهد شهادت اول بانوی دو عالم و جدا کردن مسیر امامت و ولایت و ایجاد بدعتی به نام خلافت شد، خلافتی که او پذیرشش را به اندازه آب بینی شتر بی ارزش می داشت.
علی (ع) مظلومتیش نه فقط برای غصب ولایت بود، نه فقط برای تحریف ولایت به سمت خلافت بود، نه فقط برای شهادت همسر و تنها همتایش بود، بلکه علی (ع) بعد از خلافت نیز مظلوم بود، او را خلیفه ای مانند سایرین می دانستند که با رأی شورایی بیاید و با بیرون رفتن انگشتری خلع شود، علی (ع) از این که مردمش حق ولایتش را رعایت نکردند نیز مظلوم بود، علی (ع) یاران معاویه را در باطلشان استوار تر از یاران خودش می دید، علی (ع) مظلوم بود چون حتی قاضی حکومتش نیز مفهوم مع الحق بودن او را نمی فهمید، علی (ع) مظلوم بود چرا که حتی گاه شهادتش از نماز خواندنش تعجب کردند، علی (ع) مظلوم بود که حتی نانش را می خوردند و صبش می دادند، علی (ع) مظلوم بود که حتی علمش را نیز نخواستند در حالی که او به راه های آسمان آگاه تر بود، علی (ع) مظلوم بود که اگر نبود تنها همدلش، دل چاه نبود، علی (ع) مظلوم بود که حتی برخی حامیانش نیز با غلو در حقش به او ظلم کردند که به جای این که با او همراه شوند با او جنگیدند، علی (ع) مظلوم بود چرا که نه حرمت علمش را و نه حرمت عملش را و نه حرمت ولایتش را و نه حرمت بیعتش را و نه حرمت همسرش را نگاه نداشتند.
اگر چه مظلومیت حضرت امیر در عصر حیاتش به حدیست که اول مظلوم عالم باشد، اما مظلومیتش هرگز تمام نشد، او هنوز مظلوم است، هنوز شب و روز در حقش ظلم می شود، اصلاً هر جایی که حقی ضایع می شود، به حضرت امیر است که ظلم می شود چرا که او خود حق است و هر تضییع حقی، ظلم بر حضرت علی (ع) نیز است و چه کسانی ظالمتر از کسانی هستند که حق ولایت را از او و جهانیان غصب کردند. هر ظلمی که به ائمه هدی کردند در واقع به امام اول مرتکب شدند، هر امامی را که شهید کردند در واقع حضرت امیر و تمام ائمه و تمام جهانیان را شهید کردند، چرا که به قول قرآن کریم اگر کسی را به ظلم بکشند مثل این است که همه را کشته باشند و این که ائمه همه نور واحد بودند.
علی (ع) هنوز در زمان غیبت امام زمان و هم اینک نیز مظلوم است که حتی شیعیانش قدرش را نمی دانند که هنوز راه آشکار و نهج بلاغش را گام نمی نهند، علی (ع) هنوز مظلوم است که ولایتی را که ادامه ی ولایتش است را مظلوم می دارند، علی (ع) هنوز مظلوم است چرا که نه تنها مسلمین با انحرافات بر نمی خیزند بلکه هر روز تحریفات و انحرافات جدیدی در دینش ایجاد می کنند، علی (ع) هنوز مظلوم است، چرا که شیعیانش به راحتی گوش به دشمنانش می سپارند و دشمنان امامت و ولایت را دشمن خویش نمی شناسند، علی (ع) هنوز مظلوم است که افراطیون و تفریطیون رفتار خود را علوی می دانند و تبلیغ می کنند، علی (ع) هنوز مظلوم است که برخی گمان می کنند بدون عبور از باب علم می توانند به شهرش (که پیامبر است) دست یابند، علی (ع) هنوز مظلوم است که چون منی باید از مظلومیت های علی (ع) بگوید و خودش جزء ظالمان در حقش علی (ع) و امامت و ولایت باشد.....
این مطلب در سایت 8 دی منتشر گردید.
برچسب مرتبط: حضرت علی (ع)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.
91/3/21
9:8 ص
یکی از بزرگان که بعد از رهبری اصرار دارد خود را شخص دوم معرفی و اثبات کند و جایگاه پایین تر مقام های بعدی را هم شیرفهم شان نماید، در وبلاگ شخصی خودشان از سختی اجرای عدالت و مشکلاتی که در این مسیر به آنها برمی خورد گلایه کرده است و البته ضمن هم دردی با ایشان در خصوص اجرای عدالت، بحث را کمی جزئی تر بیان می کنم.
عدالت به بندی نازک تشبیه شده است که طی آن مسیر، کار هرکسی نیست. گام گذاشتن در آن و حفظ تعادل روی آن هر کدام مقوله ای است مجزا. چه بسا کسی گام اول را روی این بند گذاشته باشد و گام بعدی را نه! یافتن این راه اگر قرار باشد هر کسی خودش دنبالش بگردد بسیار مشکل است و حضرت علی (ع) است که میزان است. حضرت امیر المومنین به قول سایر معصومین میزان در روز جزاست.
اگر قرار باشد کسی عدالت را اجرا کند نمی تواند چشم از مسیر حضرت امیر بردارد. همین انرژی، زمان و هزینه ای که آقای احمدی نژاد و وزارت اقتصاد و مرکز آمار و ستاد هدفمندی و کل دولت روی این دهک بندی و خوشه بندی و جمع آوری اطلاعات و راستی آزمایی آنها و حذف یارانه ی برخی ها گذاشت، آیا با سیره ی حضرت امیر موافق است؟! آیا این عذابی که دولت به خودش و مردم در این زمینه چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ روانی می دهد ناشی از اجرای عدالت علوی است؟! آیا حضرت امیر بیت المال را بین همه مساوی تقسیم نمی کرد؟! آیا کسی هست که داستانهایش را نخوانده باشد؟!
روشن است که در سیره پیامبر اکرم و امیرمومنان، مالیات را متناسب با دارایی افراد می گرفتند ولی در توزیع آن بین همه مساوات را رعایت می کردند، این سیره ی حضرت علی (ع) است و یقیناً عادلانه تر از این وجود نداشته و نخواهد داشت و اصلاً بهتر بگویم کلمه ی عادلانه تری وجود ندارد عادلانه اش همین است که حضرت علی (ع) انجام می داده است و هر روش دیگری غیر عادلانه است، اگر حضرت علی را مظهر حق و عدالت بدانیم.
حالا مثلاً گیرم یارانه ی یکی-دو دهک حذف شد و دادیم به بقیه، آیا یارانه ی هشت-نو دهک دیگر مثلاً چقدر اضافه می شود؟! اگر دولت تمایل دارد سهم مردم بیشتر شود بهتر است کسانی را که به راحتی درآمدهای میلیاردی بدون پرداخت مالیات کسب می کنند را شناسایی کند و از آنها نیز مثل کارمندان و کارگران که قبل از این که حقوقشان را بگیرند، مالیاتشان را جرینگی از آنها می ستاند، مالیات بگیرد حسابی، این می شود عدالت علوی.
مثال دیگر این که آیا این که کارمندان تهران نشین را کلی هم از مزایای تهران نشینی و نزدیکی به وزارتخانه برخوردار بوده اند را با کلی امتیاز و افزایش حقوق و قول زمین و مسکن و وام به شهرستانها بفرستیم تا کارمندان شهرستانی از این همه بی عدالتی غصه بخورند، با سیره ی حضرت علی (ع) موافق است؟! که تازه بعد سختی های خودمان را در راه اجرای عدالت با ایشان مقایسه کنیم؟! آیا عدالت این نبود که به کارمندان شهرستان ها هم به اندازه ی تهرانی ها برسیم تا کارمندان تهرانی خودشان اصراری به تهران ماندن نداشته باشند و این که کارمندان شهرستانی هم هوس تهران رفتن نکنند؟! به چه دلیل همکار تهرانی من باید به اندازه ی حقوق من، فقط اضافه کار انجام نداده بگیرد و ناهار بخورد و یک روز هم تعطیل باشد و هر عید و عزایی هم پولی بگیرد و مزایای کارانه بگیرد و جنس تقدیمش کنند و کت و شلوارش به راه باشد و ...، آیا این عدالت است؟! آیا این عدالت است که همکار تهرانی حق انتخاب داشته باشد که هر جا می خواهد برود زندگی کند ولی همکار شهرستانی نه!
آیا تمام سختی هایی که در اجرای عدالت متحمل می شویم از خود عدالت است و یا از افراط، کج فهمی و خود محوری در این راه. آیا اینگونه افراط در اجرای عدالت، در نهایت به وانهادن اصل عدالت و یا انحراف کامل از آن منجر نمی شود؟! آیا وقوع بزرگترین مفسده ی اقتصادی تاریخ کشور می تواند ثمره ی اجرای صحیح عدالت باشد؟! آیا اگر از ترس این که نکند کسان دیگر خوب عدالت را نفهمند، فقط دو سه نفر را مظهر عدالت بدانیم و بقیه را با آنها میزان نماییم و همه را مکلف به رعایت این میزان ها تعریف کنیم عدالت اتفاق می افتد؟! آیا اگر حمایت همین مظاهر عدالت و دوستان نزدیک دولت اگر نبود، مه آفرید خان! اکنون بزرگترین متخلف اقتصادی کشور بود و یا نه! می توانست یک انسان فعال و موفق اقتصادی باشد؟! و البته اکنون که متخلف است باید محاکمه شود و هرکسی که به او کمک غیرقانونی کرده است نیز باید محاکمه شوند و این عدالت است، نه این که برخی این را هم از موانع اجرای عدالت بدانند.
بحث مهم دیگر این که هرکسی از ظن خود یار عدالت شده است. چه بسا همین گلایه در مورد سختی اجرای عدالت را ریاست قوه ی قضاییه داشته باشد که مثلاً نمی گذارند به برخی از دولتی ها چپ نگاه شود، چون خطوط قرمز معرفی شده اند و یا همین گلایه را مثلاً مجلسی ها داشته باشند که آقا چرا با سروصدا نظارت ما را بر وزرا مخدوش می کنند و یا همین گلایه را وزارت اطلاعات داشته باشد که اگر می گذاشتند .... و یا اصلاً بحث بسیار مهم دیگر، کسانی که باید عدالت را اجرا کنند اگر مکدر شده اند از سختی اجرای آن، مردمی که در این سوء اجرا دچار بی عدالتی می شوند چه باید بکنند؟! مثل ما بیایند در وبلاگشان بنویسند که مثلاً چرا بدون اینکه یارانه ی ما را اضافه کنند چرا قیمت نان و شیر را بالا می برند!؟ و یا این که چرا یارانه ی من را می خواهند حذف کنند و یا...! می ترسم روزی همین نوشته ها هم از سدهای اجرای عدالت تلقی شوند!
این مطلب در پایگاه های عمارنامه، جام نیوز، سلمان فارسی... منتشر شده است.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/14
9:0 ع
عبادت ما ذکر علی است، ذکری که ما را باهم نزدیک می کند و دشمن را از ما دور. ذکر علی عبادت است چون نامش تولی می آفریند و تبری. ذکر علی عبادت است چون عشق و شور جهاد و شهادت را در سرمان می پروراند. ذکر علی عبادت است چون نماز واقعی را بیادمان می آورد. ذکر علی عبادت است چرا که نماز واقعی را با انفاق حقیقی می آمیزد. ذکر علی عبادت است چون با دهان روزه خدمت به خلق را به ما می آموزد. ذکر علی عبادت است چون عدالت را میزان است. ذکر علی عبادت است چون علم و عدل و حق در او خلاصه است. ذکر علی عبادت است چون امر به معروف را و نهی از منکر را با عشق و علم و عمل انجام می داد. ذکر علی عبادت است چون علی مظهر عبادت است. ذکر علی عبادت است چون خود علی دائم العباده است. ذکر علی عبادت است چون برق اشک و شمشیرش هر دو نور خدا بود. ذکر علی عبادت است چون خشم و رحمش هر دو مظهریست از صفات خدا. ذکر علی عبادت بود چون علی حاصل عبادت نبی بود. ذکر علی عبادت است چون علی ولی بود خدارا و وصی بود رسول خدارا. ذکر علی عبادت است چون دق الباب شهر علم، حضرت محمد (ص) بود. ذکر علی عبادت بود، چون خواب و بیداری او عبادت بود. علی آن قدر کما و کیفاً در عبادت پیشتاز بود که ثواب یک نفسش در لیله المبیت، روز قیامت همه ی ما را کافیست، ان شاءالله.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.