91/6/27
9:22 ع
بعد از توزیع فیلم توهین آمیز به پیامبر اسلام، سران آمریکا و غرب این اقدام را به بهانه ی دموکراسی حاکم بر غرب قابل پذیرش و تحمل معرفی کردند و اینچنین هرگونه برخورد با این معضل را نفی نمودند و برخی از سادگان ما نیز با همین دلیل قانع می شوند و به همان اظهار هم دردی اکتفا می کنند.
آنچنان در باب تقدس دموکراسی از غربی ها شنیده ایم که برخی مان کم کم دارند به تقدسش ایمان می آورند، آن قدر دموکراسی را مقدس می دانند که در تضاد با تقدس پیامبران، به دموکراسی احترام می نهند، در تضاد با تقدس سنن الهی به دموکراسی احترام می گذارند، ولی آیا مدعیان دموکراسی واقعاً دموکراسی را اینقدر مقدس می دانند؟!
اولین تناقض این که اگر تقدس دموکراسی اینقدر زیاد است، پس چرا در برخورد با منتقدان مقولاتی مانند هولوکاست و یا همجنس بازی اینقدر با خشونت برخورد می شود؟! چگونه است که در تأمین مصالح صهیونیزم حاضر به برگزاری دموکراسی و انتخابات بین تمام فلسطینی ها نبوده و نیستند؟! پس چگونه است که حکومت های متعددی را که با رأی مردم انتخاب شدند و مطلوب مردم همان کشورها بوده و هستند را با تحریم و تهدید و فشار و ترور و کودتا تغییر می دهند؟! پس چگونه است که حکومت هایی را که یقیناً دیکتاتوری کامل بوده و هستند را سال ها مورد حمایت قرار داده و می دهند؟! پس موضوع این نیست که دموکراسی مقدس است بلکه موضوع این است که هیچ چیزی مقدس نیست و چه چیزی بهتر از دموکراسی وجود دارد تا این مفهوم را بتواند توجیه کند، دموکراسی وسیله ای است تا از همه چیز تقدس زدایی کند؟! دموکراسی غربی سال هاست که این کارکرد را یافته است تا در عین حال که به ظاهر به همه چیز احترام می گذارد ولی در واقع به هیچ چیز احترام نگذارد. دموکراسی مورد نظر غربی ها برخلاف نظر تبلیغ کنندگانش، هیچ تقدسی ندارد جز این که منافعشان را به پیش ببرد.
براین اساس دموکراسی باید ظاهر مقدسی داشته باشد، باید آن قدر به آن تقدس داد تا بتوان به بهانه ی آن منافع را تأمین کرد چرا که هر کسی ابزار شغل خود را در بهترین شرایط نگاه می دارد و دموکراسی ابزار غرب است، ابزاری برای این که هرجا منافعش تأمین نمی شود به بهانه ی دموکراسی، دیکتاتوری خود را بگستراند و منافعش را کسب نماید. ایشان معتقدند که باید دموکراسی را آن قدر مقدس کرد که هر باطلی را بتوان به بهانه ی آن توجیه کرد و به کرسی نشاند و این کار را حتی به مرحله توهین به پیامبران و ادیان الهی رسانده اند. اینچنین است که برای حفظ این ابزار همه چیز را به پایش فدا می کنند و به پیامبران و به حدود الهی به راحتی توهین می کنند، فعالیت های شیطانی مانند همجنس بازی تبلیغ می شود، کشتن افراد تجویز می شود و هزاران فساد دیگر که همگی زیر سایه ی شوم دموکراسی غیر دینی غربی اتفاق می افتد تا این چنین تنها چیزهایی که می توانند شاخ دموکراسی را بشکنند یعنی ادیان الهی را خنثی کنند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/6/24
10:49 ع
شاید آن موقع که صهیونیست ها چنین فیلمی را سفارش می دادند گمان می کردند که با یک واکنش کوچک و قابل کنترل مواجه خواهند شد و می توانند به بهانه همان واکنشهای کوچک، اسلام و مسلمانان را محکوم به خشونت کنند و سیاست های تبلیغاتی شدیدتری را علیه مسلمانان و اسلام دنبال کند، اما با گسترده شدن اعتراضات به کشورهای زیاد و حتی غیر مسلمان، عملاً نه تنها همان گروه قبلی به پشیمانی دچار شده اند، بلکه هزینه ی این گونه آثار لحظه به لحظه در حال زیاد شدن است، آری اگر چه اسلام دین علم و عقل است اما دین غیرت و جهاد نیز هست، اسلام نه آن مسیحیت خودساخته است که در برابر هرسیلی، سیلی دیگری طلب کند، اسلام همان قدر که تسلیم در برابر خداست در برابر کفر نیز شدید است.
وقتی آمریکا و اسرائیل اینگونه آثار را حمایت می کنند و مجوز می دهند و حاضر به محکومیت و ایجاد قوانین بازدارنده برای ممنوعیت آنها نیستند، چه کسی باید پاسخگوی این خیانت ها باشد. مگر جز این است که سفارتخانه های آمریکایی نماینده ی کشور آمریکا در کشورها هستند؟! پس آنگاه که مردم کشوری از خشم رفتار هتاکانه و بی شرمانه آمریکایی ها به تنگ می آیند، چه توقع که این آتش خشم سفارتخانه های آمریکایی را در بر نگیرد!!
اکنون گوشه گوشه ی جهان، هرجا که مسلمانی هست، سفارتخانه های آمریکا محل اعتراض و اعتصاب گشته و می گردند، اکنون هزینه ی هتک حرمت به پیامبر اسلام در حال ازدیاد است و باید این هزینه را زیادتر نیز نمود، باید با عقل و غیرت نشان داد که حریم امن اسلام جای پارس کردن و زوزه کشیدن سگان ولگرد صهیونیسم نیست.
ما می دانیم که سیاست های خصمانه علیه پیامبر و اهل بیت ریشه در خشم و درماندگی غرب در برابر پیشرفت اسلام دارد، اما به کفار خواهیم آموخت که برای کنترل خشم خود، بدون سروصدا خودشان را بگزند و بدرند، اکنون من و هر مسلمان دیگری حق نداریم کسانی را که به قصد محاربه، به اسلام و پیامبر و اهل بیت، توهین می کنند را به دیده ی قابل بخشش بودن بنگریم، اکنون وقت آن نیست که شروران را جسورتر کنیم، اکنون باید شر این جسوران را به خودشان بازگردانیم.
توضیح این که این نوشته در برنامه ی نوبت شمای BBC فارسی مطرح گردید.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/6/18
8:3 ص
بسیار دیده ام که دونفر که هر دو مؤمن هستند و اهل خدا و پیغمبر و معتقد به دین خدا، در مسائل سیاسی با هم بحث می کنند و بعضاً شأن خودشان و همدیگر را نیز در این مباحثه رعایت نمی کنند و اغلب به مجادله نیز کشیده می شوند و متأسفانه بعضی وقت ها نیز با الفاظ زشت و توهین آمیز به افراد مورد علاقه ی همدیگر می تازند که همین مسئله باعث تشدید کدورت می گردد.
یکی از دونفر مثلاً به آقای احمدی نژاد توهین می کند و دیگری به یکی از بزرگان منتقد رییس جمهور و اینجا شعله ی مجادله که بنا به سخن بزرگان از کارهای نادان ها است در می گیرد. چنین مجادلاتی معایب زیادی دارند که می توان به اضطراب و گناهان زبان اعم از غیبت و تهمت و دروغ و حرف به غیر علم نام برد، اما آنچه که در مباحثه ی دو مؤمن بر مباحث سیاسی بسیار به چشم می خورد این که حواسمان باشد که نکند دو نفر که بر سر اصول اشتراک دارند و به نوعی برادر دینی محسوب می شوند به خاطر اشتباه در شناخت مصداق ها و سوءتفاهم ها دچار تعصب و کینه شوند و همین مباحث موجب لجبازی گردد و اینچنین حتی وقتی که گذر زمان می تواند سوءتفاهمات را و شناخت ها را اصلاح کند در اثر دریده شدن حرمت ها و لج بازی ها بی فایده گردد.
چه بسا کسانی که از مسیر سیاسی و یا سخنان خود پشیمان شده باشند اما به خاطر شدت موضع گیری و یا پافشاری بیش از حد بر آن، دیگر روی بازگشت را ندارند و در راه باطلی همچنان طی طریق می کنند تا قعر جهنم را درک نمایند و از سویی چه بسا ما حرف مان صحیح باشد و حرف طرف مقابل اشتباه، اما نباید کاری کرد که طرف مقابل روی بازگشت را نداشته باشد و گاه پشیمانی پل پشت سر را خراب بیند، و چقدر زشت است که مؤمنین که اصول وفروع و فقه و پیامبر و امامشان یکی است اینچنین بر سوء تفاهمات سیاسی به بیراه روند و همدیگر را مورد بی مهری و اهانت قرار دهند که یقیناً چنین مسئله ای وقتی که بین مؤمنین رخ می دهد هم مورد سوءاستفاده ی سایرین قرار می گیرد و هم به عنوان گناهی بزرگ تلقی می شود.
مطالب مرتبط:
بحث سیاسی نکنید، مشکل جای دیگریست
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/5
11:39 ص
این توهین ها کمال عدم پایبندی به دموکراسی و تربیت را در دشمنان اسلام می رساند. چه بسا با چنین توهین هایی ماهیت افراد و اعمالشان مشخص شده است که چقدر به همان اصولی که خودشان دم از آنها می زنند، پایبند نیستند.
شاید مهمترین عامل در شناخت و نشر آثار اهل بیت، همین اهانت ها و ظلم هایی بوده که به ایشان رفته است، تا محرم ها، صفرها و دهه ی فاطمیه ها برپاشود و شیعیان در ماتم این همه ظلم بر ائمه ی رحمت، بر خوان معرفتشان بنشینند و نصیب برند؛ چنان که هنوز دل مسلمین به یاد آن لحظه ای که خاکروبه بر سر پیامبر اسلام می ریختند، می سوزد و اشک می ریزند.
این توهین ها چه از زمان صدر اسلام و چه اکنون موجب شده است تا شقاوت، نکبت، ابتریت و فلاکت بر دشمنان اهل بیت سایه افکند، و این نکبت ها از ابی لهب تا ابن ملجم و شمر و یزید و سلمان رشدی و شاهین نجفی همچنان ادامه دارد.
این توهین ها باعث می شوند تا شیعیان به خود و اعمال خود بنگرند و تحلیل کنند که چه اشتباهاتی انجام داده اند؟ کجا کوتاه آمده اند که دشمن جسور شده است؟ کجا خودشان نیز شریک جرم بوده اند؟ کجا سکوت کرده اند که دشمن دریده شده است؟
این توهین های فاقد منطق، باعث می شوند تا دانشمندان بیش از پیش به معرفی و تبیین سیره ی اهل بیت اقدام کنند و برآیندِ آن توهین ها و این تبیین ها، موجب افزایش علاقمندان به اسلام، اهل بیت و تشیع گردد و جز این اگر بود، کل یوم عاشورا نبود و کل ارض کربلا.
این جسارت ها باعث می شود تا رابطه ی هتاکان با دشمنان اسلام و اهل بیت آشکار تر شود و چه بسا از پس این هتاکی ها مشخص شد که آبشخور این جسارت ها، همان دشمنان همیشگی اسلام یعنی انگلیس، آمریکا و اسرائیل و رسانه های مجعولشان بوده است و این که همین توطئه ها که طرفداران هتاکان خداجو!!!، مرموزانه توهم نام می نهادند، از برای تبرئه ی خویشتن بوده است تا خودشان شریک توطئه لقب نگیرند (یادآوری به این که همین موسوی فتنه 88 که هتاکان به امام حسین را مردان خداجو!!! لقب نهاد، همان است که توطئه ها را توهم خواند و در آن باب، صفحه ها نوشت تا توطئه گر نبودن خویش را برای آینده اثبات نماید که البته "ان الله خیرالماکرین").
توهین ها باعث می شوند تا شیعیان بیش از پیش فرزندان شان را به نام بزرگان خویش مسما کنند و همان نام ها که کمتر استفاده می شدند، از برای احترام و تکریم بیشتر مورد استفاده قرار گیرند.
این هتاکی ها باعث می شوند تا شیعیان در پی دفاع از مظلومیت ائمه هدی، بیشتر در پی شناخت آنها برآیند و ایشان را بهتر به فرزندان و اطرافیانشان بشناسانند و از وجودشان بیشتر فیض برند.
یادمان نمی رود که درخشان ترین دوران ها برای اسلام همیشه از پس هتاکی هایی بیرون آمد که شیعیان در مواجهه با آنها بیکار ننشستند و فعالانه به دفاع از دین و ایمان خویش به پاخاستند و نمونه اش نیز دوران به اصطلاح اصلاحات بود که بعد از 8 سال توهین و جسارت به مقام ائمه و سیره شان و برداشتهای کج و معوج از دین، این هتاکان فرسنگ ها از کسب جایگاه در قلب مردم دورشدند در حالی که دم خروسشان از زیر بغلشان بیرون زده بود.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
90/6/7
1:21 ع
روزی نیست که نشنویم فلان مداح برای فلان مسئول شاخ و شانه کشیده و یا آن یکی مداح به مسئول دیگری فحش های رکیک داده و یا دیگری حکم قتل مسئول دیگری را داده یا حکم ارتداد فرد دیگری از سوی فلان مداح صادر شده!
خدا نبخشد هر کسی را که در کاری تخصص و آگاهی ندارد ولی اصرار به دخالت و اظهار نظر در آن داشته باشد، این مسئله بین مداح و خواننده و رییس دفتر و عالم دینی و متاسفانه همه ی اقشار مشاهده می شود و هیچ کسی نیست که با این مسئله برخورد کند. یک روز یک استاد آواز می آید و در سیاست دخالت می کند بدون اینکه الفبای آن را و حتی دوست و دشمن خودش و کشورش را بشناسد، یک روز یک رییس دفتر می آید و در مورد فقه و روز دیگر در مورد فلسفه و روز دیگر در مورد تاریخ سخن می گوید، دو روز بعد یک مداح می آید و در موضوعات سیاسی، اجتماعی دهانش را به فحش و ناسزا باز می کند، دوباره چند روز بعد یک مسئول نظامی که اتفاقا یک دکتری آبکی هم گرفته است می آید و اقتصاد و فرهنگ و سیاست و امور خارجه را در یک برنامه باهم واکاوی می کند، چند روز بعد یک مداح می آید و برای سر یک نفر جایزه تعریف می کند و بعد از مدتی می آید و حرف خودش را تحریف (نه تکذیب) می کند، دوباره چند روز بعد یک نفر که خودش را جزء هنرمندان می داند می آید و با اظهارات ناشیانه در فقه و تاریخ چادر مشکی را بدترین حجاب معرفی می کند، همین ها موجب شده است که در جامعه افراد بی سواد و یا بی تخصصی را بینیم که در زمینه های کاملاً تخصصی اظهار فضل و نشر جهل می کنند، انگار نه تنها مقابله ای وجود ندارد، بلکه این مسئله فراگیر شده است.
ما ملت را چه شده است؟؟!!! نمی گویم در گوش کسی بزنیم که در خارج از حوزه ی تخصصی خود آنچنان محکم سخن می گوید که مبانی یک علم یا تخصص را به لرزه واداشته است، ولی لااقل چرا از این دکانها فاصله نمی گیریم؟؟! چرا وقتی یک مداح بی پروا و مستمراً حرف هایی می زند که نشان از کج فهمی سیاسی، فقی و اجتماعی دارد بازهم به گردش جمع می شویم؟؟!! آخر کسی نیست به این مداحان محترم بگوید که مگر کشور کم عالم و فقیه و مجتهد و دین شناس و جامعه شناس دارد که شما کسی را تکفیر می کنید؟؟!!! حال اصلاً شناخت شما صحیح، مگر می شود اینچنین در ملأ عام بی پروا دهان به ناسزا گشود؟!! قبلاً مداحان در محضر علما و سخنرانان مداحی و روضه خوانی می کردند و اگر اشتباهی داشتند همانجا آن عالم اصلاح می کرد، اما از وقتی که مداحان ما خودشان منبر می روند، علم هم همراه علما از منابر رخت بربسته است؛ آن وقت سایتی مانند رجانیوز که می توان روی اسم و فعلش قسم خورد، اینچنین محتاط و مودبانه انتقادی به چنین مداحی می کند، طرفداران غیرتی مداح، آن سایت و نویسنده و مدیر و مسئول را یکجا لقب مزور می دهند! آخر چگونه می شود مداحی بگوید پول خون کسی را می دهم و چند شب بعد بگوید من 1000 تومان می دهم آن هم بدون 3 صفر تازه تا آخر ماه رمضان!!!!! خوب اگر این مداح انسان عاقلی است خب روی حرفش بایستد و اگر از روی جهل سخن گفته بود با عذر خواهی در سخنان آتی خود احتیاط کند و طرفداران هم کمی به خودشان بیایند.
آخر این چه رسم ولایت پذیری است که برخی از این مداحان با غصب منابر سخنان ناعالمانه بزنند و وقتی مورد نهیب و بی مهری ولایت نیز قرار می گیرند بازهم درس عبرت نگرفته و دوباره بدترش را به بهانه ی ولایت مداری تکرار می کنند، خوب همین کار را جریان انحرافی هم می کند، همین کار را هاشمی رفسنجانی هم کرد؛ پس چه فرقی بین جناب مداح و انحرافی و فتنه گر وجود خواهد داشت، وقتی نظر خود را عاقلانه تر از دستور ولی خود بداند؟؟؟
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
89/11/14
10:22 ص
متأسفانه سایت های خبری ما همگی خود را مستقل می دانندو برای این که خط و ربطشان مشخص نشود، نامی از مسئولان سایت درج نمی شود و همه ی چیزهای موجود هم در حد گمانه زنی است. صراط نیوز یکی از سایتهایی است که من وابستگی اش را نمی دانم ولی مهمترین خطی که دنبال می کند، بحث مشایی است، آن قدر این مسئله در این سایت پررنگ است که همیشه چند مطلب ناب از مشایی در آن وجود داشته و تنها چیزی که زود به زود به روز می شود، همان مطالب است. من کاری به مشایی ندارم که به قول رهبر معظم انقلاب یک مسئله ی فرعی است، اما جالب این که این سایت،این بار فرعی بودن بحث مشایی را حتی با وجود دستور مقام معظم رهبری رد می کند و ناجالب تر اینکه در ادامه ی خبر نظراتی را درج می کند که کاملا خلاف ادب بوده و هیچ حد و مرزی را رعایت نمی کند، هم به قومیت ها اهانت می کند و هم حرفهایی می زند که حتی من از نقل قولش هم شرم دارم. در هر صورت فکر کردم اگر اسم سایت را بی ادب نیوز می گذاشتند بهتر بود!