91/10/30
9:13 ع
طرح مشکلات تحریم در کشور از آنجا آغاز شد که برخی سوءمدیریت های دولت و برخی حمله های غیر منصفانه منتقدین و لجاجت های این دو موجب شد تا دولت در دفاع از خودش جنبه های تحریم و تأثیر آنها را بر اقتصاد کشور علنی نماید. بعد از طرح مشکلات تحریم در جامعه توسط مسئولان، متأسفانه امید دشمنان به پیروزی با این حربه بیشتر شد، آن قدر که صدای هل هله های شوم وحشیانه شان به گوش مان می رسد، تحریم هایی که زندگی روزمره مردم را از غذا تا درمان و سلامتی هدف گرفته است و اگر چه با مدیریت بهتر و دقیق تر تا حدود زیادی قابل پیشگیری بود ولی اکنون نقطه ی امیدی برای دشمن شده است. در این شرایط دولت و مجلس اقدام به نشست مشترکی برای بررسی و رفع مشکلات کرده اند که در مطلب قبلی همین وبلاگ به آن پرداخته ام اما از نگاه دیگر در این نشست باید به غیر از محصولات مدیریتی از مردم نیز مدد جست.
مردم ولایی و مومن ایران می توانند جور اشتباهات و نقصان های مسئولان را در همکاری و اجرای اقتصاد مقاومتی به دوش بکشند، مردم به انقلاب و استقلال کشورشان علاقه دارند و اگر صادقانه و مسئولان از ایشان خواسته شود، حاضرند ایثارگرانه از خودگذشتگی کنند. همدلی و وحدت مسئولان اگر حقیقتاً برای حل مشکلات و در راستای مقاومت جانانه در برابر تحریم ها باشد و از حرف به عمل و رفتار برسد، حتماً مردم نیز با حس اعتمادی که به مسئولان پیدا می کنند بیشتر حاضر به همکاری خواهند شد. همانطوری که در دوکلام اقتصادی با مردم و 2 تکلیف اقتصادی مهم ما در این شرایط به آنها پرداختم ما مردم می توانیم سهم بسیار ویژه ای در گذشتن از این مرحله داشته باشیم، برای نیل به این هدف، باید با موارد زیر را مورد اهتمام جدی قرار دهیم:
1- صرفه جویی در مصرف همه چیز برای کاهش واردات و افزایش صادرات
2- پرهیز از خرید محصولات خارجی و ارز بر برای صرف ارز در جاهای ضروری
3- پرهیز از مصرف پول برای دلالی که موجب افزایش تورم و نتیجتاً کاهش ارزش پول ملی و تضعیف اقتصاد کشور می شود.
4- دمیدن حس آرامش و روحیه مقاومت در اطرافیان و اجتماع به منظور افزایش مشارکت عمومی در پوشاندن مشکلات و مراعات کردن انصاف بیشتر نسبت به همدیگر
5- پرهیز از مسافرتهای غیر ضرور خارجی از سیاحتی گرفته تا زیارتی غیر ضروری
6- سپردن نقدینگی به بانک و بورس در جهت تقویت نقدینگی تولید و صنعت در کشور
7- همت بیشتر از سوی سرمایه دار و نیروی کار در جهت افزایش تولید و بهره وری و نتیجتاً کاهش واردات و افزایش صادرات
8- توکل به خدا و توسل به اهل بیت همواره در حل مشکلات به خصوص وقتی که با تلاش همراه می شود معجزه می کند و نمی توان آن را نادیده گرفت
با رعایت این موارد به مسئولان فرصت می دهیم تا با همدلی و وحدت مشکلات را حل کنند، تا به شرایط عادی برسیم، فقط کافیست مسئولان به صورت جدی از مردم بخواهند، کافیست مسئولان مجلس و دولت با اقرار به کوتاهی های خودشان در ایجاد تفاهم و همکاری و سوء مدیریت و باتعهد بر تلاش برای جبران اشتباهات، از مردم بخواهند تا مردم نیز عاشقانه همکاری کنند، نکته مهم این است که مردم به چنین دعوی صادقانه ای پاسخ رد نخواهند داد و تمام تلاش خود را برای حل مشکلات خواهند نمود.
مطالب مرتبط:
2 تکلیف اقتصادی مهم ما در این شرایط
دوکلام اقتصادی با مردم
اقتصاد مقاومتی یعنی ..
یا مهدی! ادرک انقلابنا
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/10/19
4:45 ع
امروز وزیر نفت گزارش داد که فروش نفت 40 درصد و فروش گاز 45 درصد کاهش یافته است، احساس کردم باید ما هم بیشتر کمک کنیم و نباید شرایط را مانند قبل فرض کنیم، اصلاً کاری به زحمات و اشتباهات و مدیریت ها و سوءمدیریت ها و سوءاستفاده ها و حتی خیانت های دیگران ندارم، بیایید ببینیم ما خودمان چقدر به انقلاب و کشور و استقلال کشورمان علاقه داریم؟ یقیناً در این شرایط دشمنان قسم خورده کشور بر آنند تا با فشار اقتصادی، مردم و انقلاب را از پای درآوردند و از آنجا که حفظ نظام از اوجب واجبات است، شناخت مسئولیت هر بخش اعم از دولت، مجلس، قوه قضاییه، تولید کنندگان و در نهایت مردم و عمل به آن تکالیف از واجبات مهم به شمار خواهد رفت، یقیناً ما مردم نیز دارای در حفظ نظام دارای تکالیفی هستیم، که باید به اندازه علاقه و ایمان مان در جهت حفظ انقلاب و استقلال کشور از این تکالیف تقدیم می شود غفلت نورزیم:
1- در شرایطی که واردات هر کالایی از لوکس تا حیاتی محتاج ارز است و با توجه به کاهش فروش نفت در تأمین ارز نیز مشکل داریم، بیایید تا جایی که حیاتی نیست، اجناس خارجی نخریم، این کار موجب می شود با فروش کمتر نفت نیز بتوانیم راحت تر مشکلات را پشت سر بگذاریم و این اجازه را به دولت بدهیم تا ارز را صرفاً در موارد ضروری مانند دارو و مواد اولیه صنعت و تولید و رسیدن به خودکفایی در موارد حیاتی صرف نماید.
2- در حالی که هر چه مصرف مان کمتر شود، هم نیاز کمتری به واردات پیدا می کنیم و هم امکان صادرات و درآمد ارزی بیشتری پیدا می کنیم، می توانیم روی صرفه جویی بیش از این تأکید بورزیم. در باب صرفه جویی همه چیز در اولویت قرار دارد، چرا که در مورد هر کالایی یا به خودکفایی رسیده ایم و یا بیش از مصرف داخلی تولید می کنیم که در هر صورت صرفه جویی می تواند نسبت به خروج کمتر ارز و ورود بیشتر درآمد ارزی به کشور کمک کند. صرفه جویی می تواند در تمام بخش ها اعم از مواد غذایی و پوشاک و برق و .... کمک به سزایی به اقتصاد کشور داشته باشد، پس بیایید صرفه جویی را امری واجب و تکلیفی الهی فرض کنیم.
نکته ی مهم: اگر چه تکلیف تولید کننده خودش نیاز به مطلب مجزایی دارد اما همین بس که بدانیم بزرگترین تکلیف تولید کنندگان این است که این دو عامل را در اجناس داخلی به هم نزدیک کنند، یعنی طوری تولید کنند که مصرف انرژی کمتر یا امکان صرفه جویی بیشتری را برای کشور فراهم آورند تا مردم بتوانند به راحتی جنس ایرانی و کم مصرف خریداری کنند.
مطالب مرتبط:
دوکلام اقتصادی با مردم
مردم مقصرند؟!
برخی موانع تولید و اشتغال در گیلان
تأمین سرمایه در گردش، مهمترین نیاز فعلی تولید
وزارت دارایی مخل تولید
اقتصاد مقاومتی یعنی ...
گام های بعدی کنترل بازار چیست؟
قوانین صادراتی اصلاح شود
آرامش بازار مقدمه گام های بعدی دولت
بی تعارف، تولید بر همه چیز مقدم است
مادر مشکلات اقتصادی
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
آیا نرخ سود بانکی فعلی به نفع تولید است؟!
شکوفایی اقتصادی را پیامد شکست تحریم ها نخوانید
رابطه عدم تقویت تیم اقتصادی دولت با جام زهر
خائنان، طلبکار از خادمان!!!
تحریم، تحفه ای به سران فتنه
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/8/22
10:12 ع
به اقتضای شغلم، طی اطلاعاتی که مستقیماً از کارگاه های مختلف کسب کرده ام، مهمترین مشکل فعلی تولید، تأمین سرمایه در گردش و نقدینگی است. هم اکنون با افزایش قیمت مواد اولیه و از سوی دیگر با تغییر روزبه روز قیمت این مواد، بیشتر نقدینگی کارگاه ها صرف خرید نقدی مواد اولیه می شود و با توجه به این که فروش محصولات همچنان به صورت چکی و مدت دار انجام می شود، تولید کنندگان با بحرانی به نام کمبود مفرط نقدینگی مواجهند. اگر چه بحران نقدینگی از زمانی که با افراط در پرداخت کارگاه های زودبازده به تفریط کشیده شد، مشکل نقدینگی صنایع تشدید شد، اما شرایط اخیر اقتصادی این مشکل را بازهم بیش از پیش افزایش داده است.
تولید کنندگان در این شرایط به منظور جبران این کمبود نقدینگی، نسبت به کاهش تولید و در نتیجه کاهش نیروی کار و تأخیر چندماهه در پرداخت حقوق کارگران و افزایش مشکلات کارگری و در موارد زیادی نیز نسبت به تعطیلی کارگاه ها مبادرت کرده اند؛ از سوی دیگر فشار روز افزون و بی سابقه ادارات مالیات و داریی در دریافت مالیات و هزینه های افزایش یافته بسته های انرژی در صنعت و کشاورزی، از عوامل دیگر کاهش نقدینگی و فشارهای اقتصادی به کارگاه ها هستند.
با افزایش بحران در صنایع و تولید، عملاً تولید کاهش یافته و ضمن افزایش بیکاری در جامعه، هزینه های اجتماعی بیکاران و بیمه بیکاری ایشان همچنین نیاز روز افزون به واردات کالاها موجب خروج ارز بیشتر از کشور و تشدید شرایط بد اقتصادی گردیده است.
هم اینک که تولید کنندگان به غیر از تأمین نقدینگی باید مشکلات ناشی از تأمین مواد اولیه و فروش محصول و تأمین ارز مورد نیاز و تأمین تجهیزات و لوازم مورد نیاز و ممنوعیت صادرات خود را نیز حل کنند، خوب است که لااقل تأمین نقدینگی مورد نیاز تولید را دولت تقبل نماید و به جای اصرار در تزریق پول به بازار، نقدینگی تولید را تأمین نماید.
با توجه به کم بودن سود بانکی نسبت به نرخ تورم، بانک ها نیز علاقه ای به تأمین نقدینگی صنایع نداشته و عملاً کارگاه ها قادر به تأمین نقدینگی خود از مجاری عادی و قانونی نیستند که تمام این موارد لزوم ورود سریع دولت و مجلس را در این عرصه نشان می دهد، تا با تأمین بودجه لازم، ضمن جلوگیری از ضرر و زیان بانک ها، تسهیلات و نقدینگی مورد نیاز صنایع را تأمین نمایند.
مطالب مرتبط:
رابطه عدم تقویت تیم اقتصادی دولت با جام زهر
آرامش بازار مقدمه گام های بعدی دولت
گام های بعدی کنترل بازار چیست؟
مادر مشکلات اقتصادی
بی توجهی خودروسازان به امر رهبر
گام های بعدی کنترل بازار چیست؟
پیشنهاد برای کنترل بازار خودرو
آیا نرخ سود بانکی فعلی به نفع تولید است؟!
کاش دولت همیشه علمی عمل کند
تیم اقتصادی دولت چرا ساکتند؟
اثبات تورم 50% و نسخه پیشنهادی
مدام نگویید بانکداری ما ربوی است
آیا چاره ی گرانی ها افزایش بازرسی هاست؟!
کاهش آنی قیمت سکه پیامی برای دولت
لزوم پاسخگویی سریع ارزی دولت
یک سفربازاری به جای چند سفر استانی
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/7/9
8:16 ص
چندیست که خودم و همکارانم حین انجام وظیفه شغلی خود متوجه شده ایم که وزارت دارایی به منظور کسب درآمد مالیاتی خود، فشار بیش از حدی را بر صنایع و متأسفانه صنایع دچار رکود وارد می کند. همین دیروز خودم دیدم در شرکتی که در حوزه نساجی فعالیت می کند و با حدود 1000 نفر کارگر در حال کار است و یک برند معروف را در سراسر کشور تولید و عرضه می کند و به علت مشکلاتی مانند نداشتن نقدینگی و گران شدن مواد اولیه و نداشتن تسهیلاتی جهت بهسازی و بروز سازی با مشکلات مالی و حتی کارگری مواجه شده و این که بیش از 15 ماه است که حتی حقوق و مزایای کارگران خود را نتوانسته پرداخت نماید، با فشاری غیر قابل تحمل از سوی دارایی مواجه شده و کارخانه به ورطه ی تعطیلی کشانده می شود، جالب است مبلغی را که قرار بوده از یکی از مشتریان دولتی این کارخانه دریافت و بخشی از حقوق کارگران پرداخت گردد توسط دارایی بلوکه شده است و انگار نه انگار که حقوق کارگران بر اساس قانون جزء دیون ممتازه است.
آیا این برخورد های وزارت دارایی نشان دهنده ی حرکت در مسیر تولید ملی و اقتصاد مقاومتی است؟! این که کارخانه ای که در تأمین مواد اولیه ی خود دچار مشکل شده است (به علت گرانی ارز و نداشتن نقدینگی) اینچنین تحت فشار سازمان های داخلی قرار گیرد صحیح است؟! آیا مسئولان کشور خودشان را در این وضعیت پیش آمده برای ارز و گران شدن مواد اولیه اصلاً مقصر نمی دانند که به جان تولیدکنندگان افتاده اند؟! از سویی اکنون بیش از 2 سال است که قرار است یک تسهیلات برای سرمایه در گردش و جهت تسویه حساب با کارگران به این شرکت بدهند ولی گویی نقدینگی جز با فشار بر اقشار کارمند و کارگر و تولید کننده کنترل نمی شود!!!
یک سوال حیاتی، اصلاً برفرض این که دولت توانست مبلغی را به عنوان مالیات از این گونه صنایع کسب نماید، آیا این درآمد می تواند جبران هزینه های حقوق بیمه ی بیکاری این افراد و ایجاد شغل جدید را نماید؟! آیا برای ایجاد دو و نیم میلیون شغل نباید ابتدا مشاغل موجود را حفظ نمود؟! آیا در شرایطی که تورم و ارز و کاهش قدرت خرید و واردات کالاهای چینی به ضرر تولید و جزء مسئولیت های نهادهای اقتصادی کشور از قبیل همین اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی و وزارت صنعت تجارت و بازرگانی است بهتر نیست که دولت لااقل باری بر دوش صنایع نباشد و موجب افزایش بیکاری نشود؟!
گویی وزارت اقتصاد و دارایی بیشترین درآمدش را می خواهد از اقشاری مانند کارمند و کارگر و تولیدکننده بستاند و فکری هم برای درآمدهای کلان دلالان تلفنی و مجازی و زیرزمینی نمی نماید، افرادی که با یک تلفن چیزی را می خرند و با تلفن دیگر می فروشند و درآمدی کلان کسب می کنند و افزایش قیمت های نابجا را در تمام حوزه های ارز و سکه و مسکن و خودرو ایجاد می کنند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/5/14
9:42 ص
افزایش قیمت سوخت و به موازات آن توجه مردم به اهمیت ورزش، علاقه ی مردم روز به روز به دوچرخه سواری بیشتر گردیده و با توجه به تقاضایی که روزبه روز برای این محصول ایجاد می شود، هم اکنون شاهد واردات روزافزون دوچرخه به داخل کشور می باشیم که بیشتر آنها نیز از کشورهای چین، تایوان و برخی کشورهای اروپایی وارد می شود.
نکته ی جالب توجه این است که هم اکنون بهترین و گرانترین دوچرخه های بازار توسط شرکت های خودروسازی انجام می شود که با توجه به توان صنعت خودروسازی و قطعه سازی در کشورمان و البته حمایتی که از خودروسازان داخلی صورت می گیرد، به نظر می رسد صنایع خودروسازی کشور باید به صورت فعال وارد این عرصه شوند و این بازار مهم داخلی و انشاءلله منطقه ای را دریابند.
متأسفانه در سال های گذشته، کارخانجات دوچرخه سازی داخلی به دلیل عدم حمایت های دولتی و واردات بی رویه و ارزان چینی با ورشکستگی مواجه شده و از دور رقابت خارج شدند ولی با توجه به حمایت تامی که از صنایع خودروسازی انجام می شود، یقیناً در صورت ورود ایشان به این عرصه، برکات زیادی به لحاظ اشتغال، جلوگیری از خروج ارز و حتی ارزآوری ایجاد خواهد شد، به این شرط که در این صنعت با مد نظر قرار دادن کیفیت و قیمت مناسب، بیش از مشتریان خودرو با مشتریان دوچرخه وطنی کنار بیایند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/31
12:20 ص
تولید بر اشتغال مقدم است چون آن هنگام که اشتغال را بر تولید مقدم کردیم، تولیدمان بی کیفیت و صنعتمان فرسوده شد چون صنعت باید فقط اشتغالزایی می کرد و آن با دستگاههای قدیمی و فرسوده بود که محقق می شد.
تولید بر اشتغال مقدم است چون اشتغال پایدار با تولید مناسب میسر است نه با تولید بی کیفیت و ضایعاتی.
تولید مناسب اشتغال غیرمستقیم مناسب هم ایجاد می کند چون افزایش حمل و نقل و فروش و خدمات پس از فروش را ایجاد می کند.
تولید بر مبارزه با تورم مقدم است چون وقتی به خاطر جلوگیری از تورم، نقدینگی به تولید کننده ندادیم، به خاک سیاه نشست و حتی نتوانست مواد اولیه اش را بخرد. و اینکه این تولید است که تورم را به صورت اصولی کاهش می دهد چون عرضه و تقاضا را تنظیم می کند و هر کالایی دچار جهش در قیمت نمی شود.
تولید بر حمایت از نیروی کار مقدم است چون اگر تولید نباشد، یعنی نیروی کار نیز بیکار می شود.
تولید اگر چه به حمایت نیاز دارد، اما برای دولت درآمد مالیاتی ایجاد می کند تا چرخ دولت بچرخد بی آنکه نفت را خام بسوزاند.
تولید بر یارانه مستقیم اولویت دارد چون موجب پویایی جامعه و ارتقای اخلاق در جامعه می گردد.
تولید از مبارزه با بی اخلاقی ها کم اهمیت تر نیست، چون بیکاری است که مادر گناهان است و بیکاری به وسیله ی تولید از بین می رود.
تولید از وام ازدواج مهم تر است چون ازدواج با وام انجام می شود ولی با درآمد است که پایدار می ماند.
تولید از تحصیل مهمتر است چون تحصیل کننده ی بی تولید باید برود سیگار بفروشد و تاکسی براند.
تولید از مستحبات واجب تر است چون ایمان واجب تر از هر چیز است و بی تولیدی یعنی فقر و فقر یعنی بی ایمانی.
تولید از اکتشاف نفت و معادن مهم تر است چون جامعه ی بی تولید یعنی سرمایه ی درونی مردم استخراج نشود و این از نداشتن نفت و گاز بسی تلختر است.
تولید یعنی حل مشکلات روانی جامعه، یعنی احساس مفید بودن داشتن، یعنی روحیه مضاعف، یعنی نان بازوی خود را خوردن، یعنی افزایش ازدواج و کاهش طلاق، یعنی کوری چشم دشمنان، یعنی تحریم خداحافظ، یعنی اقتدار ایران، یعنی آینده ی روشن.
مطالب مرتبط از همین وبلاگ:
برخی موانع تولید و اشتغال در گیلان
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/23
6:23 ع
تقریباً دوسال پیش بود که مجلس با تصویب یک قانون اقدام به کاهش تعرفه ی واردات خودرو نمود که به دلیل عجز و لابه ی خودروسازان به مقام معظم رهبری، ایشان ضمن این که از مجلس خواست تا فرصتی دیگر به خودروسازان بدهند، لزوم افزایش بهره وری و کیفیت و در مقابل کاهش قیمت تمام شده ی خودرو را خاطر نشان کردند ولی هم اکنون با بیش از چند دهه از فعالیت خودروسازان داخلی و علی رغم این که شاهد توانمند شدن خودروسازان داخلی لااقل به اذعان خودشان و آمار فروش شان هستیم اما انصاف این صنف نسبتاً دولتی نه تنها برای مردم کشورشان بیشتر نشده است، بلکه همچنان این بازار انحصاری را محملی برای مکیدن خون مردم فرض کرده اند.
دیگر آن زمان که صنعت خودروسازی نمی توانست محصولاتش را در داخل بفروشد گذشته است، اکنون خودروهای ساخت داخل کشور در خارج از کشور به فروش می رسند و همین تولید کننده به قیمت فروشی کمتر از نصف فروش در داخل، در حال کسب منفعت است. اکنون دیگر آن زمان که صنعت خودروسازی را باید به مانند طفلی بزرگ می کردیم گذشته است، اکنون جوانی برنا شده است و این جوان برنا الان وظیفه دارد مردمی را که سالهاست تحملش می کنند را پاس بدارد. اکنون من نمی توانم بپذیرم محصولی را که در خاک کشورم و با دست و بازوی هم وطنانم ساخته می شود را به چند برابر قیمت مصرف کننده ی خارجی بخرم و احساس استحمار نداشته باشم.
شاید آن زمان که قیمت خودرو گران تر از همه جای دنیا بود، به این توجیه که در عوض قیمت سوخت از همه جا ارزان تر است می شد این احساس را نداشت اما اکنون که یک گام از سه گام آزادسازی قیمت سوخت برداشته شده است، انصاف نیست که قیمت خودرو همان قیمت زمان بنزین 100 تومانی باشد. انصاف این نیست که خودروسازی که به بهای منفعت و تجربه ی او سوار هر چه ساخته است شده ایم، اکنون به جای کاهش قیمت، به هربهانه ای دنبال افزایش قیمت باشد. اکنون که هر کوچه و محله و خانواده به خاطر ناایمن بودن محصولات همین تولید کنندگان که ابتدایی ترین ملزومات ایمنی روز دنیا را نیز آبشن معرفی می کنند، بی تلفات نیست، رسم جوانمردی این است که مجلس و دولت مطالبه ی رهبری از این صنعت را مورد بازرسی و نظارت قرار دهند، چرا باید در کشوری که رهبری تمام نهادهای خود را از نظارت مجلس مستثنا ندانسته است، صنعتی که با جان و مال مردم سروکار دارد این گونه به کنج امنی خزیده باشد و با کاهش و افزایش تولید، بازار عرضه و تقاضا و قیمت را به انحصاری ترین حالت دچار تنش نماید.
همین صنعتی که پول خودرو را چند ماه زودتر از مردم می ستاند، پرداخت پول قطعه ساز را چند ماه که بعضاً به سال هم می رسد، به تأخیر می اندازد و اینچنین است که صنایع خودروسازی جزء بحرانی ترین صنایع کشورند و حال این که بازار خودروسازان داغ ترین و انحصاری ترین و امن ترین بازار کشور است. گویی صنعت خودروسازی ما نمی خواهد و نمی خواهد و نمی خواهد اصلاح شود، این گونه این صنعت شده است یک نماد نامبارک از یک صنعت دولتی کشور که با بهره بردن از بزرگترین رانتهای کشور، بیشترین نارضایتی را بین مردم و حتی صنعتگران دیگر (به خصوص صنایع قطعه سازی) ایجاد نموده است، خواسته ی ما این نیست که خودروساز داخلی تحت فشار رقابت با محصولات خارجی نابود شود، اما انصاف نیست که حتی به حد توانش هم نخواهد به کام مردم گام بردارد.
اکنون این صنعت در حالی که از بنیه و توان رقابتی خوبی برخوردار است، با انحصارطلبی اش موجب شده است تا هم مصرف سوخت در کشور بالا برود، هم تعداد تلفات سوانح رانندگی ما دارای رتبه ی جهانی باشد، هم نارضایتی پنهان از وضعیت اقتصادی و نفوذ رانتخواران را بین مردم ایجاد کند و اینچنین به جای این که مردم ما از این صنعت قوی وطنی خود احساس غرورملی کنند، متأسفانه مورد تحقیر هستند.
امسال سال تولید ملی است و احترام به تولید ملی برای صنایعی که تحت واردات بی رویه محصولات مشابه در حال له شدن هستند، نباید ما را دچار دلسوزی نابجا برای کسانی کند که برای جان و مال مردم، آبروی نظام و امر رهبری هیچ احترامی قائل نیستند، وقت آن است که این صنعت برنا و تنومند که محصولاتش در چند قاره بازار دارد، یادگیرد که مردم کشورش از همه جای دنیا بیشتر قابل احترامند و این که حقی بسیار بیشتر از یک مشتری معمولی به گردن خودروسازان دارند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/3
1:19 ص
اگر چه بحث تولید و اشتغال از مشکلات عمده و مهم تمام استانهای کشور است اما برای رفع بهتر و دقیقتر مشکلات هر استان بهتر است که مشکلات هر استان به صورت مستقل مورد توجه قرار گیرد که به همین منظور نمونه ای از مشکلات استان را که حل آنها می تواند موجب ارتقای وضعیت اشتغال، تولید و توسعه ی استان باشد را مختصراً تقدیم می کنم:
محوریت اشتغالزایی، یکی از موانع اشتغال و تولید: یکی از مشکلات مهم اشتغال در استان ریشه در همین حل مشکل اشتغال دارد. توضیح این که سالهاست که نبض تسهیلات بانکی در خدمت سیاستهای وزارت کار قرار دارد و اینگونه است که بر اساس افزایش اشتغال به صنایعی تسهیلات پرداخت شده و یا از آنها حمایت می شود که توان اشتغال زایی بیشتری را با هزینه ی کمتر و زمان کوتاهتری (زودبازده) داشته باشند و این یعنی شیوع صنایع فرسوده، قدیمی، آلوده، خطرناک، پرضایعات و کم بازده در استان به نحوی که حتی کارخانجاتی که تازه تأسیسند و یا تازه توسعه یافته اند نیز قادر به حفظ اشتغال اولیه خود نیستند. اینگونه صنایع محصولات بی کیفیت و گران تولید می کنند و به این شکل است که این صنایع شغل های ناپایدار و کم درآمد ایجاد می کنند.
یکی از پیامدهای چنین اشتغال هایی این است که به دلیل تولید کم و بی مشتری، قادر به ایجاد اشتغال غیر مستقیم مناسبی نیز نیستند و بنگاه هایی در جهت فروش، عرضه و خدمات این کالاها تأسیس نشده و اشتغالی نیز در این خصوص ایجاد نمی شود.
از پیامدهای دیگر این نوع اشتغال این است که این صنایع به دلیل عدم سودآوری مناسب، انگیزه و توانی برای سرمایه گذاری بیشتر ایجاد نکرده و با توجه به حاشیه ی سود کم شان، عموماً قابلیت مقاومت در شرایط سخت و رقابتی را ندارند و در شرایط عادی نیز این صنایع درجا می زنند و حال این که صنایع پیشرفته، با کیفیت و کمیت بالا و سودآوری زیاد، اگر چه در گام های ابتدایی اشتغال کمی ایجاد می کنند، اما با سودآوری به سرعت توسعه یافته و موجب اشتغال بیشتر در گامهای بعدی می گردند و البته که این اشتغال پایدار و در شأن کارگران ایرانی خواهد بود.
متأسفانه بسیاری از صنایعی که در گیلان وارد شدند، صنایع فرسوده و قدیمی اروپای شرقی بودند که به دلیل عدم نظارت بر تسهیلات دریافتی، وارد گیلان شده و موجب بروز صنایع قدیمی و کهنه ای در نساجی، فولاد و ... مشکلات عدیده ی کارگری در استان گردیده اند.
عدم حمایت منسجم نمایندگان و مسئولان از صنایع و تولیدات استان: به نحوی که چای، برنج، طیور، صنایع غذایی و نساجی و بسیاری از محصولات استان که براساس قابلیت های موجود و اقلیمی بومی در استان تولید می شوند، با دلیل عدم حمایت از سوی نمایندگان مجلس و دولت، توان رقابت و توسعه نداشته و حتی در حفظ اشتغال موجود نیز موفق نیستند. این مسئله نشان از عدم حمایت و وحدت نمایندگان مجلس و دولت در احقاق حقوق تولید کنندگان استان را دارد که در مقایسه با مسئولان استان های قوی مانند اصفهان کاملاً به چشم می آید.
مستندسازی ها آفت جان سازمان های دخیل در اشتغال: اگر چه این مشکل در تمام استانها وجود دارد اما با توجه به مهارت ادارات استان گیلان در رقابت های مربوط به طرح تکریم و سایر ارزیابی های دولتی بیشتر به چشم می آید، چرا که تا زمانی که محوریت رشد و ارتقای هر سازمان صرف آمار و مستنداتی باشد که خود آن سازمان یا زیرشاخه های وی تولید می کنند، همواره شاخص ها به نحو کاذبی در حال مثبت نمایی خواهند بود. سازمان هایی با این رویکرد عموماً بهترین امکانات و پرسنل خود را در زمینه ی کسب و ایجاد آمارها و مستندات بهتر هزینه می کنند و به این شکل موجب می شوند تا همواره ظاهری بهتر از باطن داشته باشند.
دعوت از پیمان کاران ضعیف برای احداث و ایجاد پروژه های مختلف: متأسفانه شواهد و موارد زیادی وجود دارد که پیمان کاران ضعیف با ترک تشریفات و یا مناقصه های صوری به کار گماری می شوند و این پیمانکاران موجب می شوند تا زمان به بار نشستن پروژه های مختلف من جمله پروژه هایی که موجب اشتغال زایی و توسعه ی صنعت، کشاورزی و توریسم می شوند، چند برابر به طول انجامد که نمونه ی این مشکل را در انتخاب با ترک تشریفات پیمانکار احداث شهرک گلخانه ای و پیمانکاران مسکن مهر رشت و یا ساخت آزادراه قزوین رشت می توان مشاهده نمود که همین ضعف موجب ورشکستگی و از توجیه خارج شدن طرح شهرک گلخانه ای و عقب افتادگی مفرط مسکن مهر رشت و عدم اتمام پروژه اتوبان رشت –قزوین و افزایش قیمت تمام شده در تمام آنها گردیده است.
عدم اهتمام به قابلیت های بومی استان گیلان در صنایع تبدیلی و بسته بندی و توریسم: موجب گردیده است تا اشتغال غیر مستقیم مربوط به چای و برنج و سایر محصولات کشاورزی و دام و طیور به استان های دیگری مانند تهران واگذار گردد. هم اکنون چای گیلان در سایر استانها بسته بندی می شود و یا به خارج از کشور ارسال شده و با فراوری و طعم دهی از آن کشورها به سایر نقاط دنیا من جمله خود ایران ارسال می شود و این یعنی اشتغال عظیمی که با گشاده دستی به کشورهای دیگر و سایر استانها هدیه می شود.
توریسم به عنوان بهترین و سبز ترین صنعت در گیلان می تواند نقش بسیار تعیین کننده ای داشته باشد که متأسفانه به دلایل زیادی من جمله عدم معرفی مناسب و گسترده، مهیا نکردن راه های دسترسی آسان برای رسیدن به نقاط توریستی، عدم تسهیلات مناسب جهت ساخت هتل ها و مسافرخانه ها و نبود حمایت از این عرصه همچنان جای کار زیادی دارد که در صورت اهتمام به رفع موانع توریسم و به خصوص با بحث توریسم درمان که جدیداً در برنامه ی استان قراردارد، گام بلندی در جهت افزایش اشتغال، جذب منابع و توسعه صنعت سالم، پاک و جذاب توریسم ایحاد خواهد شد، توضیح این که همین توریست هایی که در مقاطع مختلف سال به استان گیلان می آیند نیز به دلیل عدم احداث بنگاههایی برای استراحت، گردشگری، خرید و ... بدون این که درآمدی برای استان ایجاد کنند تنها موجب گرانی فصلی، شلوغی خیابانها و جاده ها و کاهش اجناس و کالاها می گردند. یک مثال ساده این که اکنون سالهاست که قرار است استخرهایی که در اطراف رشت قبلا برای فراوری چوب به کار برده می شدند، برای جذب توریسم بکار برده شوند که نشده است و چقدر راحت می توان این استخرها را با وسایل مختلف تفریحی از قبیل قایق و پارک و یا تدابیر دیگری مانند پرورش ماهی برای ماهیگیری تفریحی میهمانها به محلی برای تفریح و اشتغال و کسب درآمد تبدیل نمود.
عدم استفاده ی شایسته از منطقه ی آزاد و قابلیت های آن: اگر چه شهرستان بندرانزلی با داشتن تعریف منطقه ی آزاد تجاری از تسهیلات خاصی در خصوص اشتغال و توسعه می تواند استفاده کند اما این ظرفیتها همچنان با کمترین استفاده هدر می روند.
مطالب مرتبط از همین وبلاگ:
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/24
10:24 ص
سایت وزین بولتن نیوز، در مطلبی با تیتر دوم "شکست تحریمها و شکوفایی اقتصاد" به آخرین اخبار مرتبط با شکست تحریمها پرداخته است. اگرچه این مسئله تا حدود زیادی صحیح است، اما سایت ها و خبرگزاری های معتبر، ارزشی و بعضاً حکومتی ما باید دقت کنند که اخبار و تحلیل های شان حتماً از سوی دشمنان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد و هر گونه اشتباه در تیترزنی یا انتشار مطالب در موضوعات حساس می تواند عواقبی را برای کشور ایجاد کند، به خصوص هم اکنون که لابی های صهیونستی در حال شدیدترین رایزنی ها برای جلوگیری از کاهش تحریمها هستند و در این راستا نیز از استناد به هیچ سند حتی نیم بندی برای اثبات تأثیر گذاری تحریم ها فروگذار نمی کنند، بهتر است قبل از این که انعکاس خبر و تحلیل مورد توجه سایتهای ارزشی و متعهد ما قرار گیرد، مصالح کشور و نظام مد نظر باشد.
فارغ از صحت این خبر که شکست تحریم ها می تواند بر شکوفایی اقتصادی تأثیر مثبت داشته باشد که حقیر نیز پس از پایان مذاکرات دور اول دراستانبول با عنوان "رویش دربهار تولیدملی باگذر پیروزمندانه اززمستان تحریم"به آن پرداختم، ولی شکوفایی اقتصاد یا عدم شکوفایی اقتصاد، اگر در سایتهای معتبر و پربازدید به عنوان پیامد شکست یا عدم شکست تحریم ها بیان شود، قابلیت مورد سوءاستفاده قرار گرفتن را دارا خواهد بود که اصلاح و عدم تکرار موارد اینچنینی از این سایت ها و خبرگزاری ها، توقع نابجایی نیست.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/2/11
11:26 ع
حالا هر سال، روز کارگر را گرامی بداریم و تبریک بگوییم و به اسم آنها و به کام دیگران جشن و همایش بگیریم، آیا برایشان امنیت شغلی می شود؟! آیا برایشان حقوق سروقت و پاداش افزایش تولید ایجاد می کند؟! آیا برایشان رفاه و آسایش خاطر به بار می آورد؟! مسلماً نه! اما تمام این ها تنها با یک اقدام ساده، تنها با خرید محصولات کارگران ایرانی میسر است. فقط کافی است تا محصولات تولیدی همین کارگران را به جای اجناس وارداتی و چه بسا بنجل خارجی بخریم، مسلماً تا وقتی که محصولات ایرانی به فروش می رسد، خانه و خانواده ی کارگر ایرانی گرم و روشن است و پر رونق و چه گرامی داشتنی بهتر از این که آرامش و حیاط را به کسی و خانواده اش هدیه کنیم.
پس واقعاً پاس بداریم جایگاه کارگر ایرانی را، با خرید محصولاتی که او با هزار بیم وامید برایشان زحمت کشیده است.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.