95/5/1
11:47 ص
آقای ظریف! شما دیروز در مورخ 28/4/95 در سالگرد برجام در خصوص نمره برجام گفتید:
آقای ظریف! در رابطه با نمراتی که دادید، از شما چند سؤال داریم که امیدواریم در سخنرانی ها و مصاحبه های بعدی به پاسخ شان اشاره کنید:
آقای ظریف! چگونه نمره برجام را بسیار خوبی می دانید در حالی که این قدر به لحاظ ضمانت های اجرایی برای طرف مقابل ضعیف بوده است؟!
آقای ظریف! چطور به برجامی که بر مبنای انکار دشمنی آمریکا تنظیم شده است، نمره خوب می دهید در حالی که قریب به یک قرن است که آمریکا دشمنی مستمر و مدام با ایران و ایرانی را با انواع کودتای سخت و نرم، استثمار، جنگ تحمیلی، حمایت قاطع از ترور، تحریم، ویروس استاکس نت، زدن هواپیمای مسافری، تهدید، توهین و … نشان داده و همین تداوم دشمنی اش در اجرای برجام هم تکرار شد؟!
آقای ظریف! چطور به برجام نمره بسیار خوبی می دهید در حالی که اگر اقدامات طرفین برجام، همزمان، متناظر، متوازن و گام به گام در آن مشخص می شد، عملاً امکان بدعهدی و کارشکنی در این حد از او اخذ می شد؟!
آقای ظریف! چطور نمره برجام را بسیار خوب می دانید در حالی که خودتان به رهبری فرمودید «ما نتوانستیم برخی از خطوط قرمز شما را حفظ کنیم» و البته اکثر قریب به اتفاق خطوط قرمز درباره مدت محدودیت، محدودیت های غیر معمول، بازرسی از اماکن نظامی، تناظر، هم زمانی و توازن تعهدات، 190 هزارسو در کوتاه مدت، لغو کلیه تحریم ها، ساختار تحریم ها و… را حفظ نکردید؟!
آقای ظریف! چطور به برجام نمره بسیار خوبی می دهید در حالی که پس از یک سال در عمل ثابت کرده که نتوانسته منافع ایران را در رفع تحریم ها تأمین نماید؟!
آقای ظریف! چطور به برجام نمره بسیار خوبی می دهید در حالی که نه تنها کلیه تحریم ها، بلکه حتی کلیه تحریم های هسته ای را نتوانسته از روی کاغذ بردارد و به اقرار عراقچی حداقل در 2 مورد با مقاومت آمریکایی ها عقب نشینی کردید؟!
آقای ظریف! چطور به برجام نمره بسیار خوبی می دهید در حالی که نه تنها نتوانسته است تحریم های قبلی را بردارد، بلکه نتوانسته جلوی برداشت از پول های ایران، تحریم های جدید مانند تحریم جدید موشکی، محدودیت ویزا و تحریم های در دست تصویب کنگره و دولت آمریکا به بهانه های موشکی، حقوق بشری، تروریسم، سایبری و… را به طور حقوقی بگیرد؟!
آقای ظریف! شما چگونه به اجرای برجام توسط آمریکا نمره بد می دهید در حالی که شروط نه گانه رهبری در اجرای برجام مانند اخذ تضمین کتبی از رئیس جمهور آمریکا، ممانعت از هرگونه تحریم جدید، ممانعت از بیان شفاهی باقی ماندن ساختار تحریم ها و… راه کارشکنی و سنگ اندازی در اجرای برجام را برای طرف مقابل بازگذاشتید؟!
آقای ظریف! چطور نمره برجام بسیار خوب است در حالی که با این همه کارشکنی و بدعهدی آمریکا در اجرای برجام، هنوز نمی توانید براساس متن برجام، نقض برجام را اثبات کنید و تنها می گویید این اقدامات وی با روح برجام سازگار نیستند؟!
آقای ظریف! اگر آمریکا با وجود برجامی که نمره بسیاری خوبی هم به آن دادید، توانسته این قدر بدعهدی و کارشکنی کند و تنها از ما امتیاز بگیرد، پس چطور توقع دارید برجام های 2 و 3 و … را هم کلید بزنید که البته با تعهد دادن به FATF کلید زده اید!؟
آقای ظریف! آیا بهتر نیست دست از بیان این جملات متناقض بردارید که «نمره برجام خیلی خوب است»، «آمریکا بدعهدی کرده است»، «اقدامات آمریکا ناقض برجام نیست و فقط با روح آن سازگاری ندارد»، «باید با برجام های دیگر مشکلات بیشتری را حل کرد»؟!
95/4/29
12:18 ع
عراقچی ، عضو تیم هسته ای و رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام، مقارن با یک سالگی برجام چند جمله مهم و کلیدی گفته است:
«خواسته های دیگر و به نظر من بزرگتری هم وجود داشته که نباید فراموش شود. نباید ما برجام را منحصر به برداشتن تحریم ها کنیم که البته هدف بسیار مهم و لازمی است و مطالبات ما از طرف های غربی نیز هیچ گاه در این زمینه کاهش پیدا نکرده و نخواهد کرد.»
«ما با بدعهدی، بد قولی و عدم اجرای درست برجام مواجه بوده ایم»
«خط قرمز هسته ای با تأیید رهبری جابجا شد»
البته این اظهارات و مشابه آن در همین مدت اخیر کم رخ نداده است تا حدی که امثال ناصر هادیان و یا بهشتی پور که از مشاوران و حامیان دولت در مذاکرات هسته ای بودند نیز حرفهای مشابه ای در خصوص این که رفع تحریم ها هدف اصلی مذاکرات نبود، زده اند و به نظر می رسد پس از ناکام ماندن برجام و اثبات خیالی بودن آن در باغ سبزی که از برجام نشان می دادند، رویکرد خود را در سالگرد برجام به دو سمت تغییر داده اند:
با توجه به جایگاه عراقچی به عنوان مسئول ستاد پیگیری برجام و تأثیر تفکرات وی در نحوه اجرای مسئولیتش، نمی توان اظهارات او را کم اهمیت دانست، بلکه لازم می دانم در خصوص این اظهارات عراقچی و تناقضات آشکار وی با اظهارات قبلی خود دولتمردان و مقام معظم رهبری مواردی را بیان نمایم:
در تمام طول مذاکرات و تا مدت ها پس از نهایی شدن برجام، مذاکره کنندگان هسته ای اصرار می کردند که تمام خطوط قرمز رهبری را رعایت کرده اند ولی مقام معظم رهبری در نوروز امسال در مشهد فرمودند که آقای ظریف به من گفتند «نتوانستیم برخی از خطوط قرمز شما را حفظ کنیم»، به راستی آیا این به معنی هماهنگی با رهبری در جابجایی خطوط قرمز می تواند تلقی گردد؟! و یا این که عراقچی بازهم در حال طرح دروغ دیگری است؟!
نقل قول مقام معظم رهبری از ظریف درخصوص رعایت نکردن برخی از خطوط قرمز رهبری اثبات کرد که دو ادعای ظریف و عراقچی مبنی بر این که «تمام خطوط قرمز رهبری حفظ شده است» و «رهبری از همه جزییات مذاکرات مطلع بوده است» دروغ بوده است و از سوی دیگر همین مذاکره کنندگان قبل از تصویب برجام از سوی مجلس و شورای امنیت و امضای مشروط رهبری، بارها گفتند که متن برجام قابل تغییر نیست و یا باید تصویب شود و یا رد!! تا حدی که عراقچی در مصاحبه های اخیرش، شروط رهبری در اجرای برجام را منفک از برجام و نقض آن را متفاوت با نقض برجام معرفی کرد! که این ها نشان می دهد اساساً ادعای جابجایی خطوط قرمز با هماهنگی رهبری، دروغ جدید ایشان است.
از دیگر صحبت های عراقچی در یک سالگی برجام این بود که «هدف ما در مذاکرات تنها رفع تحریم ها نبود و فقط نباید به رفع تحریم ها معطوف شد بلکه هدف بزرگتر ما حفظ حقوق هسته ای بود!»، در صورتی که این سخنان، هم به لحاظ منطقی ایراد اساسی دارد و هم با حرفهای قبلی خود دولتمردان و سخنان مقام معظم رهبری در تناقض آشکاراست.
منطق عراقچی از این جهت اشتباه است که او داده ها را نیز به جای ستانده جا زده و به آن ها می نازد! انگار او فراموش کرده که برجام بخش هایی از حقوق هسته ای و قانونی ایران براساس مقررات بین المللی را به صورت طولانی مدت و بعضاً دائم (برخلاف خط قرمز رهبری) محدود کرده است و این به عنوان داده و پیش پرداخت ما به طرف مقابل بود تا ستانده ما که همان رفع تحریم هاست محقق گردد و این که او داده ها را نیز امتیاز و افتخار تلقی می کند نوعی سفسطه است.
هم شعارهای انتخاباتی روحانی، هم مواضع ایشان و سایر دولتمردان بعد از انتخابات، به رفع تحریم ها به عنوان هدف و نیاز اصلی تمام بخش های کشور اشاره داشتند و رهبری نیز همین مسئله را به استناد سخنان خود دولتمردان به ایشان گوشزد می کرد و نقل به مضمون گفتند «مگر شما نگفتید هدف اصلی ما رفع تحریم هاست، پس از آن کوتاه نیایید» و هم در متن موافقت مشروط خود با اجرای برجام، هدف ایران از پذیرش مذاکرات را این چنین بیان کردند:
«از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جمله آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمها است»
در این که هدف روحانی و تیمش از گرفتن مجوز نرمش قهرمانانه، رفع تحریم ها بدون خدشه به حقوق مسلم هسته ای بود هیچ تشکیکی نمی توان ایجاد نمود و گرنه ما که از ابتدا براساس قوانین بین المللی، انرژی صلح آمیز هسته ای را حق خودمان می دانستیم و اساساً برای ما اهمیتی نداشت که آمریکا و غربی ها به حقوق هسته ای ما اذعان بکنند یا نکنند! بلکه همانطوری که دولتمردان شعار می دادند، مهم این بود که در کنار حفظ حقوق هسته ای، تحریم ها هم رفع شود!
بحث دیگر این که اساساً همین رفع تحریم ها به عنوان هدف اصلی مذاکرات نیز خواسته رهبری نبود، چه در اواخر دولت دهم و چه در دولت یازدهم، رهبری تنها با درخواست هایی که در خصوص امتحان کردن مسیر مذاکره مستقیم با آمریکا انجام شد موافقت کردند ولی همواره به بدبینی به این مسیر اذعان و به لزوم اجرای اقتصاد مقاومتی به عنوان راه حل اصلی مقابله با تحریم ها اشاره داشتند و امروز جالب است که خود دولتمردان که مجوز نرمش قهرمانانه را به بهانه رفع تحریم گرفتند، تلاش می کنند این هدف را در درجات بعدی قرار دهند!
دولتمردان با بیان دروغ هایی مانند اطلاع رهبری از تمام جزییات مذاکرات، رعایت تمام خطوط قرمز رهبری، جابجا شدن خطوط قرمز با هماهنگی رهبری، منظور از لغو همه تحریم ها تحریم های هسته ای بوده است و این که همه تحریم های هسته ای برداشته شده اند، تلاش می کنند تا از مسئولیت خود بکاهند و رهبری را نیز شریک ناکامی های برجامی خود نشان دهند مسلماً به راحتی قابل رد است چرا که وضع موجود ناشی از تنازل های مذاکره کنندگان از خطوط قرمز و شروط رهبری در تصویب و اجرای برجام است و اگر نظرات رهبری در خصوص لغو کلیه تحریم ها، محدودیت های بلند مدت و خاص، بازرسی از اماکن نظامی و امنیتی، اخذ تضمین های لازم و محکم، همزمانی و تناظر تعهدات و ممنوعیت هرگونه تحریم جدید و … رعایت می شد، یقینا اکنون با این همه دروغ و تناقض در اظهارات عراقچی مواجه نبودیم.
البته همانطوری که در مطلب قبلی ام در همین خصوص نوشتم، دلیل اصلی این تناقضات بسترسازی برای برجام های 2 و 3 است، در واقع مذاکره کنندگان هسته ای از یک سو جسارت ندارند که به ضعف های برجام که به دلیل خوش بینی مفرط به دشمن ایجاد شد اعتراف کنند و از سوی دیگر مانور بر بدعهدی ها و کارشکنی های آمریکا هم عملاً راه برجام های بعدی را برای شان می بندد پس اینجاست که به تناقض و دروغ و سفسطه ناگزیر می شوند تا هم شایستگی خود را برای برجام های دیگر زیر سؤال نبرند و هم این که آمریکا را همچنان شایسته تعامل و مذاکره و توافق نشان دهند.
95/4/23
7:48 ع
عراقچی دیشب در آستانه ساگرد برجام در برنامه گفتگوی خبری سیما حاضر شد و توضحیاتی در خصوص برجام و روند اجرای برجام در این مدت داد که محور این صحبت ها این بود که طرفین به تعهدات خود در اجرای برجام عمل کرده اند و نهایتا طرف مقابل رفتارهایی داشته که بعضا با روح برجام در تعارض بوده است و این که مذاکرات در زمینه هسته ای بوده و توقع رفع تحریم ها نیز باید در همین محدوده خلاصه شود مگر این که در سایر زمینه ها هم مذاکره و توافقات جدیدی رخ دهد که در نقد این سخنان و ارتباط آنها با برجام های 2 و 3 موارد زیر تقدیم می گردد:
نتیجه گیری: وقتی می بینیم با وجود این همه کارشکنی طرف مقابل در اجرای تعهداتش در برجام چه در آزادسازی پول های بلوکه شده، چه با تحریم های جدیدی مانند محدودیت ویزا، بسته جدید تحریم موشکی جدید و تحریم های جدیدی که روی میز کنگره و دولت آمریکا قرار دارد و چه با تکرار حفظ استخوانبندی تحریم (برخلاف منشور رهبری در اجرای برجام) و حتی تهدید کشورهای دیگر درخصوص مراوده با ایران، همچنان مسئولان سیاست خارجی ما وانمود می کنند آمریکا به تعهداتش پایبند است، به این نتیجه می رسیم که ایشان به دنبال توجیه توافق در زمینه های دیگر در قالب برجام های 2 و 3 هستند و این کار جز با لاپوشانی اشتباهات فاحش خود در تنظیم برجام و کارشکنی های محرز طرف مقابل میسر نیست!
در واقع مسئولان دولت و مسئولان سیاست خارجی برای رسیدن به برجام های 2 و 3 سر یک دوراهی گیر کرده اند که می خواهند از هیچکدام هم عبور نکنند و این امر موجب سردرگمی شان گردیده است:
الف- اگر بگویند با این همه کارشکنی، بدعهدی و مانع تراشی آمریکا در انتفاع ایران از برجام، آمریکا ناقض برجام نبوده است! عملاً به ضعف مفرط و تأیید ایرادات منتقدین به برجام گواهی داده اند.
ب- اگر هم بگویند آمریکا در اجرای تعهداتش در برجام هسته ای کارشکنی و بدعهدی داشته است، عملاً باب مذاکره و توافق برای برجام های 2 و 3 را بسته اند.
و این چنین است که وقتی به حرفهای دولتمردان و مذاکره کنندگان نگاه می کنیم دنیایی از تناقض برای فرار از این دو راهی جهت رسیدن به برجام های 2 و 3 مشاهده می شود، ایشان هم برجام را تا حد معجزه الهی بالا می برند، هم رسیدن به منافع برجام را به دادن تعهدات دیگر مثل تعهد به FATF (کارگروه اقدام مالی) تعبیر می کنند و هم می خواهند آمریکا را بدعهد و ناقض برجام نشان ندهند!
95/4/2
2:22 ع
باتوجه به هشدار بی سابقه ای که سردار قاسم سلیمانی به حاکمان مستبد بحرین در خصوص شیخ عیسی قاسم بحرینی دادند، به نظر میرسد بعد از عزل دیپلمات انقلابی امیر عبداللهیان و افزایش تعلل های دستگاه دیپلماسی درخصوص مسائل منطقه که نمونه اش را در اعدام مجاهد انقلابی شهید شیخ نمر توسط رژیم آل سعود شاهد بودیم، از این پس بخشی از بار دیپلماسی انقلابی منطقه ای را هم در تکمیل مأموریت منطقه ای خود، شخصاً برعهده گرفته است.
دیروز روزنامه حامی دولت آرمان، عزل ناگهانی امیر عبداللهیان را رکب ظریف معرفی کرده بودند که این مسئله با توجه به اظهارات برخی عناصر اعتدالی، در جهت تحقق برجام2 یا همان برجام منطقه ای تلقی می گردد که البته این برجامها نیز مانند مذاکره با آمریکا، جز درخصوص مسئله هسته ای، از سوی مقام معظم رهبری به دلیل ضررها و کارشکنی های طرف مقابل (که نمونه اش را در برجام هسته ای شاهدیم)، ممنوع اعلام گردید و دولت قانوناً و شرعاً حق ورود به این صحنه را ندارد چرا که دولت تنها مکلف است در راستای سیاستهای کلی نظام به خصوص در حوزه سیاست خارجی و به ویژه مسائلی که به جنگ، صلح و امنیت کشور مربوط باشد، حرکت نماید.
95/3/24
2:28 ص
روحانی (1395/3/20):
“بهرهگیری از فرصت ماه مبارک رمضان بهویژه در فضای پسابرجام ضروری است!”
به نظر میرسد آقای روحانی و تمام ابعاد شخصیتی ایشان کاملا دچار عارضه برجامیسم از نوع وخیم ان شده باشد و الا فرصت و معنویت ماه مبارک رمضان چه ربطی میتواند به فضای پسابرجام داشته باشد؟!
به راستی چرا روحانی اینقدر میکوشد برجام را موضوعی مقدس نشان دهد؟! روزی میگوید برجام را خدا آورد! روزی شکرگزاری نکردن از آن را مستوجب خشم خدا و عذاب الهی میخواند! روزی با برجام میخواهد برای ماه رمضان فرصت و ضرورتهای جدید بتراشد! روزی آن را آفتاب تابان و روزی دیگر ابر گذران مینامد و روزی هم تصمیم به برگزاری کلاس برجام در مدارس می گیرند!
و این همه تمجید و تعریف در شرایطی است که خود متولیان برجام، تاکنون بارها بابت عدم تامین منافع ایران و کارشکنی آمریکا، از روند اجرای برجام اظهار نارضایتی کردهاند و بعضا برای منافع آن از لفظ تقریبا هیچ استفاده کردهاند! و این امر از سوی تجار داخلی و خارجی و بانکهای خارجی و مسئولان کشورهای اروپایی تلویحا و بعضا صراحتا تایید شده است.
آقای روحانی اینقدر شیفته برجام هست که همه مشکلات واقعی و خیالی کشور اعم از اختلافات قوا و حقوق بشر را به اسم برجام های 2 و 3 و … می خواهد حل کند، او با وجود مشکلاتی که در همین برجام پر هزینه هسته ای ایجاد شده است، هنوز دنبال برجام های دیگر خارجی با آمریکا و غرب نیز هست، اینقدر روحانی غرق برجام شده است که حتی اگر در خانه اش هم مسائلش را به اسم برجام های مختلف نامگذاری نماید جای تعجب ندارد و این هم از علائم عارضه برجامیسم است.
به نظر میرسد آقای روحانی به جای حل مشکلات اقتصادی کشور و به خصوص رکود شدید و بیکاری روزافزون، تلاش میکند هر روز برجام را بزرگتر و مقدستر نشان دهد در حالی که با گذشت 4 ماه از اجرای برجام و هر روز بیشتر از دیروز مشخص میشود، برجام فاقد ویژگیهایی بود که مدعی آن بودهاند!
95/2/6
9:59 ع
ضمانت اجرایی اجرای برجام چیست؟! آن چیزی که ظریف، آمریکایی ها را با ایمیل، تلفن و حضور، مدام تحت فشار قرار میدهد کدام است؟! چه عاملی است که در متن برجام نیامده است اما آمریکایی ها با آن تحت فشار قرار میگیرند؟! پاسخ این سوال در اظهارات متعدد ظریف در مصاحبه اش با هاله اسفندیاری، توئیت ها و کلیپش پس از مذاکرات وین 5 و در آستانه مذاکرات وین 6، فیلم ضبط شده از صحبتهای ظریف و البرادعی در مذاکرات سعد آباد و اظهارات کری و اوباما درخصوص چرایی تعجیل در توافق هسته ای موجود و همگی حاکی از آن است که ظریف و مسئولان آمریکایی یک دغدغه مشترک دارند و آن حفظ دولت و مسئولان اهل تعامل در ایران است.
کاملاً مشخص است که آمریکا مدام در حال بدعهدی و کارشکنی و به قول ظریف بازی شاهین-قمری با ایران برای اخذ امتیازات متعدد هسته ای، موشکی، منطقه ای، سیاسی و… است و تنها در مواردی که احساس میکند محبوبیت روحانی و دولتش در حال ریزش است، با برخی امتیازات صوری و قولهای کذب، تلاش میکند تا از سقوط ایشان در انتخابات ها و از چشم مردم بکاهد. متأسفانه دولتمردان ما نیز این عامل را یک ابزار مشروع و مبتکرانه برای امتیاز گیری از طرف مقابل فرض کرده اند غافل از این که این ابزار، بیش از این که یک ابزار و اهرم ناشی از قدرت دولتمردان ما تلقی گردد، ناشی از ضعف ایشان در رقابتهای جناحی تلقی شده است و همین امر خودش به یک عامل امتیاز گیری از دولتمردان و فشار بر ایشان در نقاط حساس و پشت درهای بسته تبدیل میشود.
در واقع ظریف آمریکایی ها را از شکست جناح خود می ترساند و این مسئله شاید برای آمریکایی ها هم ناخوشایند باشد اما مطمئناً برای جناح ظریف حکم مرگ و زندگی دارد، نقطه ضعفی که میتواند لطمات جدی به سلامت سیاسی دیپلماسی ما وارد نماید و چه بسا این دغدغه مشترک به تلاش برای تبانی در برخی موضوعات و یا مشاوره های آمریکایی ها برای دولتمردان ما ختم شود، بالاخره کسی که مشکلات داخلی و خانوادگی خودش را نزد اغیار بازگو میکند، باید بداند که خواسته یا ناخواسته، مجوز دخالت و نسخه پیچی را برای طرف مقابل صادر کرده است، آنجا که رسماً به ایشان سفارش برجامهای 2 و 3 میدهند و مسائل غیر هسته ای را برای اجرای برجام هسته ای، گروکشی میکنند و یا تفنگداران متجاوز به آبهای ایران را کمتر از 20 دقیقه و بدون عذرخواهی رسمی و امتیازگیری آزاد میکنند و یا کشتی نجات راهی یمن را تنها با یک تماس کری از مقصد بازمیگرداند.
95/1/13
4:29 ع
هنوز 2 هفته از آغاز سال جدید نگذشته است که به غیر از انتخاب نام سال 95 با عنوان «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» که مشخص است حکایت از مطالبه گری جدی رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی دارد، شاهد 3 موضع گیری قاطع دیگر ایشان در برابر برخی تلاش ها جهت ایجاد انحراف در مسیر انقلاب هستیم:
1- یکی از موضع گیری های قاطعانه رهبری در خصوص مخالفت با برجام 2 و 3 و بیان علت این مخالفت بود، مقام معظم رهبری خیلی قاطعانه فرمودند که منظور از برجام 2 و 3 چانه زنی بر روی مفاهیمی مانند قانون اساسی، اسلامیت قوانین، مسئله فلسطین، توان موشکی و دفاعی، مسئله حمایت از حزب الله و … است که ایشان رسما چنین اجازه ای نخواهند داد.
2- موضع گیری دیگر مهم رهبری در مورد برجام بود، ایشان با گذشت بیش از 70 روز از اجرای برجام، با توجه به عدم پایبندی طرف مقابل به تعهداتش و با توجه به خصومت های ادامه دار ایشان در راستای بروز تحریمهای جدید، برجام را خسارت محض نامیدند که این عبارت نشان میدهد که رهبری از روند اجرای برجام اصلا راضی نیستند و این یک هشدار برای دولتمردان است که اگر ادامه برجام را طالب هستند باید در جهت احقاق حقوق ملت ایران که بابت آن مذاکره کردند و برجام را تنظیم کردند، تلاش عاجل نمایند.
3- مقوله دیگری که مقام معظم رهبری در روز 11 فروردین خیلی قاطعانه بیان کردند، در مورد کسانی بود که اهمیت موشک و توان موشکی را زیر سوال می برند که ایشان را ناآگاه یا خائن قلمداد کردند که در این خصوص نام دو نفر بیشتر به ذهن میرسند، یکی آقای روحانی که حدود 1 سال پیش گفته بود: «برخی اقتدار ملی را در برد موشک میدانند!» و دومی هم آقای هاشمی بود که گفت: «دنیای فردا، دنیای گفتمان هاست نه موشک ها».
البته مقام معظم رهبری در مواقع دیگری هم مواضع صریحی به منظور حفظ منافع ملی و امنیت ملی در مسائلی مانند ممنوعیت بازرسی از اماکن نظامی و امنیتی و سایر خطوط قرمز هسته ای و یا ممنوعیت مذاکره باآمریکا (به غیر از مسئله هسته ای) اتخاذ کرده بودند که به دلیل اهمال کاری مسئولان و عدم حساسیت ناظران و رسانه ها جدی گرفته نشده است ولی به نظر میرسد قاطعیت مواضع اخیر رهبری از جنسی دیگر است و بسیاری از کارشناسان این تذکر را با تذکرات امام خمینی خطاب به بنی صدر مقایسه میکنند.
95/1/13
4:23 ع
لطفاً این متن را تا انتها، با حوصله و بدون پیش قضاوت، مطالعه فرمایید:
دیروز 2 فرد و 6 شرکت دیگر به فهرست تحریمی های مرتبط با ایران افزوده شدند و این سومین مصوبه تحریمی است که بعد از مصوبات محدودیت ویزا و بسته تحریم موشکی که طی همین 2 ماه پس از برجام تصویب شده است. این امر در کنار عدم رفع برخی از تحریم ها و یا مانع تراشی برای قابل استفاده بودن همین رفع تحریم ها از سوی آمریکا نشان میدهد که دولت اگر از ساحت همین برجامی که با دادن امتیازات سنگینی به دست آمده است، به صورت جدی دفاع نکند، همانطوری که رهبری فرمودند برجام درحد یک خسارت محض خواهد ماند.
آنانی که مذاکرات مستقیم را خواستار شدند و از رهبری مجوز چانه زنی برای تأخیر غیرطولانی در برخی از بخش های هسته ای را گرفتند، بهانه شان رفع تحریم بود و اگر قرار باشد بخشی از تحریمها در متن برجام باقی بماند و برخی هم به خاطر بدعهدی در اجرای برجام رفع نشود و همان هم که ظاهراً رفع شده با مانع تراشیهای طرف مقابل مانع معامله، توافق و اثرگذاری برای ایران گردد و تازه تحریمهای جدید هم به بهانه های دیگری افزوده شود، عملاً چه تضمینی است که طی دو سه سال آینده از نظر میزان تحریم به همان نقطه قبلی نرسیم در حالی که در هسته ای نیز سالها عقب نشینی کرده ایم؟!
این که مذاکره کنندگان ما در متن برجام جلوی افزایش تحریم ها به بهانه های دیگر را نگرفته اند یا ناشی از خوشبینی مضحک ایشان به طرف مقابل بود که فکر نکردند همه تحریمها را به بهانه ای دیگر می توانند برگردانند و یا ناشی از این امر بود که تمایل داشتند باب مذاکره با آمریکا به بهانه های دیگر را بازبگذارند و بازهم عجیب تر این که خود مسئولان ما توقع دارند برای جلوگیری از بازگرداندن تحریمها، نظام حاضر شود در خصوص کاهش توان دفاعی، تغییرقانون اساسی، آزادیهای جنسی مانند همجنسبازی، دست برداشتن از حمایت از فلسطین، حزب الله و ملت های مظلوم و به رسمیت شناختن اسرائیل هم عقب نشینی کند؟! که نشان میدهد این افراد یا به این اصول و آرمانهای اسلام و انقلاب اعتقادی ندارند و یا در خصوص آنها پایبندی و اصراری ندارند و گرنه چگونه حاضر به پذیرش چانه زنی در قبال آنها میشدند؟!
همه میدانیم که مقام معظم رهبری در نامه صدور مجوز اجرای برجام، 9 شرط قراردادند که اگر این شرایط محقق نگردید ایران باید طبق قاعده برگشت پذیری برجام و با توجه به مکانیزمی که در برجام جهت اعتراض تنظیم شده است که بند 3 از این شرایط که به بند 3 مصوبه مجلس هم اشاره کرده، آمده است:
«در سراسر دورهی 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبهی مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.»
باتوجه به این که منشور رهبری در اجرای برجام از سوی رئیس جمهور و مسؤولان دستگاه دیپلماسی مطاع شمرده شد و کتبا بر رعایت آن تعهد داده اند و به منظور جلوگیری از ادامه روند جایگزینی تحریم های جدید غیرهسته ای به جای تحریمهای هسته ای، ضروریست که در اسرع وقت جلوی این امر که در عین اعمال محدودیتهای هسته ای به ما، تحریمها را نیز برمیگرداند، گرفته شود.
نه تنها دولت مکلف به واکنش جدی و مناسب در برابر تحریم های جدید است، مجلس و شورای امنیت ملی هم باید در قبال مسیری که منجر به خسارت محض کشور از برجام میشود واکنش جدی نشان دهند، چه بسا واکنش جدی در این مقطع جلوی ادامه این روند را بگیرد و مانع فروپاشی برجام در آینده نزدیک گردد.
95/1/6
10:18 ع
پس از پیام صریح مقام معظم رهبری در حرم مطهر امام رضا (ع) مبنی بر خسارت محضی که در برجام وارد شده و مخالفت با برجامهای2و3 درباره چانه زنی در تغییر قانون اساسی، کاهش توان دفاعی، جلوگیری از حمایت از فلسطین و لبنان و سوریه و یمن و به رسمیت شناختن اسراییل و… جریانی که برجام را فتح الفتوح نشان میداد تا به این بهانه برجامهای دیگری را با عقب نشینی در حوزه های دیگر در برابر آمریکا رقم بزند، در لاک دفاعی فرو رفته است و هنوز نتوانسته پاسخی به سخنان صریح رهبری ارائه نماید، چرا که واکنش خارج از مسیر قانونی تنها جایگاه سست و شکننده دولت را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد که این امر با حضور یکباره هاشمی و روحانی و هیأت همراهشان در کیش تحت تدابیر سخت امنیتی همراه شد و موجب گردید که برخی از رسانه ها سفر هاشمی و روحانی به کیش را با هدف هماهنگی و ایجاد شرایط خاص برای نظام معرفی کنند، لیکن به نظر میرسد که:
1- بعد از فتنه 88 و مشاهده انسجام و توان مدیریت نظام در شرایط بحران، شخص یا جریانی به سرش بزند که دوباره کشور را به سمت فتنه ای جدید سوق دهد.
2- باتوجه به این که فرماندهی کل قوا با شخص مقام معظم رهبری است و تمام قوا نسبت به مسائل کشور توجیه و با مردم و رهبری نیز کاملاً همراهند، هیچ جریانی نمی تواند با اقدامی غیرقانونی در برابر توان مردم، بسیج و امنیتی کشور، دچار اشتباهی از جنس اشتباهات بنی صدر یا سران فتنه گردد.
3- هرچند که انتخاب یک مجلس خبرگان انقلابی، امید بدخواهان را در خصوص تغییر رهبر و یا شورایی شدن آن ناامید کرد ولی این که در یک حرکت انتحاری بخواهند روی تمام موقعیت خود به یکباره قمار نمایند بسیار بعید است.
4- علی رغم این که هیچ خطر جدی با چنین تجمعاتی متوجه نظام نمیشود، ولی این احتمال منتفی نیست که برخی بخواهند با یک مانور نمایشی و طرح برخی شایعات، شرایط جامعه و میزان همراهی ایشان را با نقشه های خود آزمایش نمایند که البته معمولاً وقتی این آزمایشها با شکست و عدم همراهی مردم در فضای رسانه ای و اجتماعی مواجه میشود، تکذیبیه هایی از جنس اعلام همراهی کامل با نظام و رهبری امری دور از ذهن نخواهد بود.
95/1/6
10:9 ع
بحثهای شعاری امروز جایگاه زیادی در ذهن مردم ما ندارد. مردم ما جوانان ما، آحاد جامعه ما، فقیهاند. به مسائل با چشم منطق و استدلال نگاه میکنند.
در این مقطع زمانی، سیاستهای استکبار و بهخصوص سیاستهای آمریکا، اقتضا میکند که این تفکر در ملت ما تزریق شود که ملت ایران بر سر یک دو راهی دروغین قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یا با آمریکا کنار بیاید یا بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمل کند.
کنار آمدن با آمریکا به معنای کنار آمدن با هیچ دولت دیگری نیست چون دولت آمریکا از ثروت، دستگاههای تبلیغاتی وسیع، سلاحهای خطرناک و امکانات بسیاری که دارد برای عقب راندن طرفهای مقابلش استفاده کرده است، بدون این که عقب نشینی قابل توجهی در برابرشان انجام دهد.
در همین توافق اخیر هستهای هم اگرچه این توافق را ما تائید کردیم و برگزارکنندگان این توافق را مورد قبول اعلام کردیم و قبول داریم آن را، لیکن وزیر خارجه ما در مواردی به بنده گفت که ما اینجا این خط قرمز را نتوانستیم حفظ کنیم.
آمریکاییها به آنچه وعده دادند عمل نکردند. به تعبیر وزیر خارجه ما، روی کاغذ کارهایی را انجام دادند ولی از راههای انحرافی متعدد، جلوی مقاصد جمهوری اسلامی را گرفتند. آمریکایی ها گفتند که ما تحریم را بر میداریم و روی کاغذ هم برداشتند، اما از طُرق دیگر طوری عمل میکنند که اثر رفع تحریمها مطلقاً بهوجود نیاید.
کسانی که امید میبندند که بنشینیم با آمریکا مذاکره کنیم و به نقطه توافقی برسیم از این غفلت میکنند که ما باید به همه تعهدات عمل کنیم اما طرف مقابل با شیوههای مختلف، تقلب و خدعه، سر باز میزند و به تعهداتش عمل نمیکند. این خسارت محض است که در مقابل چشم خود میبینیم.
منطقی است که سعی میکنند در میان نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند، این است که برجامهای2و3 باید در قضایای منطقه و قانون اساسی وغیره بهوجود بیاید تا بتوانیم راحت زندگی کنیم، معنای این حرف، آن است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسی که به حکم اسلام و برجستگیهای نظام جمهوری اسلامی به آن پایبند است، صرفنظر کند.
آمریکا دنبال تغییر سیرت جمهوری اسلامی است. ممکن است صورت باقی بماند ولی از محتوای خود به کلی تهی شود. بنا بر این تحلیل دشمن این تحلیل را در اذهان نخبگان و افکار عمومی ملت تزریق میکند که اگر جمهوری اسلامی و ملت ایران میخواهد از شّرِ آمریکا راحت شود، باید از محتوای جمهوری اسلامی و اسلام و از مفاهیم اسلامی و امنیت خود دست بردارد.
امروز انسانهای آگاه و متکی به ارزشهای اسلامی از آمریکا نمیترسند. شاید برخی از آمریکا بترسند اما این ترس از آمریکا غیرعقلایی است. اگر ترس محمدرضا از آمریکا عقلایی بود، ترس اینها غیرعقلایی است چراکه آن زمان پشتیبانی مثل مردم نداشتند اما جمهوری اسلامی پشتیبانی قوی مانند این مردم را دارد.
بی تعارف مقصود از دشمن دولت آمریکاست، البته میگویند ما دشمن نیستیم. پیام نوروزی میدهند که اینها بچه گولزنی است. وزیر خزانهداری امریکا شبانهروز مشغول کار است که جمهوری اسلامی نتواند از نتایج برجام بهرهمند شود.
9 ماه دیگر دولت آمریکا عوض خواهد شد. هیچ تضمینی وجود ندارد که دولتی که می آید همین تعهدات اندک را هم اجرایی کند. نامزدهای انتخاباتی آمریکا الان در بدگویی به ایران مسابقه گذاشتهاند.
واقعیت دیگر این است که این دشمن به ظاهر مقتدر ابزارهای دشمنیاش نامحدود نیست. چند ابزار اساسی دارد که ابزارهای فعال اوست. یکی تبلیغات است و ایرانهراسی، یکی نفوذ و دیگری هم تحریم.
دو راهی حقیقی که وجود دارد این است که یا باید مشکلات تحریم را تحمل کنیم یا ایستادگی کنیم به وسیله اقتصاد مقاومتی که اقدام و عمل نیاز است.
امروز آنطور که به من گزارش دادند، حدود 60 درصد از امکانات تولید ما معطل و تعطیل است. باید تولید را احیاء و زنده کنیم. راه دارد، مسئولان دولتی حرفهای منتقدان را بشنوند، گاهی پیشنهادها و حرفهای خوبی دارند.
با فساد و ویژهخواری و قاچاق مبارزه جدی شود. اینها به اقتصاد کشور لطمه میزند و ضررش به مردم میرسد. باید آنچه که امروز ممکن است پیش بیاید، جلوی آن را بگیرند.
دستگاههای دولتی بهجای اینکه آغوش خود را بهروی کسانی که نظام و ارزشهای اسلامی را قبول ندارند، باز کنند, به روی بچه مسلمانها و نیرویهای حزباللهی، مومن و انقلابی باز کنند که کارهای فرهنگی با ارزشی انجام میدهند.