لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
< << 6

94/7/29
8:55 ص


menaاخیراً شبهه ای با عنوان “مسئولیت تراژدی منا برعهده کیست؟” به صورت گسترده در شبکه های اجتماعی منتشر گردیده است که در آن با مطرح کردن مواردی مثل خاکسپاری حضرت امام، جمعیت نماز عید فطر، شلوغی زیارت امام رضا، ترافیک ناشی از دستجات عزاداری و صفوف سبد کالا و روز سینما، آنها را با نظم جمعیت 6 میلیونی تشیع جنازه پاپ ژان پل دوم و فاجعه منا مقایسه کرده است و بعد هم نتیجه می گیرد که بی نظمی صرفا مشکل عربستان نیست بلکه برخلاف غرب، تنها مشکل ایران و همه جهان سوم است که پس از درج متن کامل شبهه، پاسخ آن تقدیم می گردد:

متن شبهه:
مسئولیت تراژدی منا بر عهده‌ی کیست؟
یادم میاد سالها پیش در تشییع جنازه امام خمینی شرکت کردم ،آنقدر در بین تشییع کنندگان بی نظمی هویدا بود، من که سنی در حدود هفده سال داشتیم متاسفانه در بین جمعیت له شدم و حالم به هم خورد و کارم به بیمارستان کشیده شد و چند ساعتی در بیمارستان بستری بودم . وقتی خبر اتفاق ناگوار رمی جمرات را شنیدم که بسیاری از هموطنانم جانشان را از دست دادند ناگهان یاد آن روز خودم افتادم. واقعا مرگ را آن روز جلوی چشمانم دیدم و درک کردم که افرادی که در این فاجعه جانشان را از دست داده اند چه کشیده اند .من سوء مدیریت دولت عربستان را محکوم می کنم . ولی … ولی … آیا خودمان هم در این فاجعه بی تقصیر بوده ایم یا نه؟ این اتفاق افتاد ولی آیا آخرین اتفاق خواهد بود؟ چرا غربیان در همه کارهایشان به بهترین وجه نظم را رعایت می کنند و ما جهان سومی ها به بهترین بی نظمی؟ درست است که دولت عربستان را عوضی می نامیم ولی رفتار خودمان را در حرم مطهر امام رضا وقتی می خواهیم دستمان را به ضریح امام رضا بزنیم و همه را حول می دهیم و پا روی همه می گذاریم را چه می نامیم؟ عید فطر امسال شاهد بودم نمازگزاری که 30 روز را روزه گرفته و برای یک کیک و ساندیس چگونه همه را به طرفی پرت می کرد و حتی به کودکان هم رحم نمی کند تا به کیک و ساندیس دست پیدا کند. وقتی پاپ ژان پل دوم درگذشت ملت های بسیاری برای وداع او به واتیکان سفر کردند. جمعیتی بالغ بر 6 میلیون نفر. تصاویرش موجود است دوستان می توانند ببینند که چگونه و در نظم بسیار خوبی تک تک همه با پاپشان وداع کردند. امروز تقصیر دولت عربستان است. فردا و فرداهای دیگر می خواهیم بی نظمی خود را گردن چه کسی یا کسانی بیندازیم؟ هنوز یادمان نرفته پارسال وقتی دولت اعلام کرد، یک روز به مناسبت روز سینما؛ تمام سینماهای ایران رایگان است، به خاطر بی نظمی چندین نفر کشته شدند و یا به خاطر سبد کالا چقدر افراد به جان هم افتادند تا یک پنیر بیشتر بگیرند. ما مسلمانان دنیا که خود را تابع بهترین دین دنیا می دانیم باید بسیار روی فرهنگ نظم خود کار کنیم . متاسفانه بی نظمی ما کار دستمان داده . با مرگ بر عربستان و اسرائیل و آمریکا و آل سعود و این و آن کارمان درست نخواهد شد. ما مسلمانان باید روی فرهنگمان ابتدا کار کنیم. آنوقت با رفتار درستمان تمام ملتهای دنیا را تابع خود خواهیم کرد. آن آقایی که روضه امام حسین می گیرد و راه خیابان را مسدود می کند و مردم را مجبور می کند تا از خیابان های دیگر رفت و آمد کنند و ترافیک راه می اندازد با آن کسی که به خاطر شاهزاده عربستانی راه را مسدود می کند و آن فجایع را به وجود می آور هیچ فرقی ندارد. اشتباه از هر نوعش اشتباه است. ما جهان سومی ها از دنیای نظم بسیار فاصله داریم .

پاسخ شبهه:
1- جمعیت حاضر در خاکسپاری جان پل دوم کمی بیش از 2 میلیون ذکر شده است که این مراسم 6 روز پس از فوت ایشان انجام شده است (www.isna.ir/fa/news/8401-03554).
2- خاکسپاری حضرت امام خمینی با جمعیت بیش از 10 میلیون نفر، رکورد دار گینس است که این خاکسپاری کمتر از 3 شبانه روز بعد از فوت ایشان انجام شده است (www.yjc.ir/fa/news/4326877).
3- نگارنده ادعا می کند در مراسم خاکسپاری زیر دست و پا له شده، حالش بهم خورده و کارش به بیمارستان کشیده شده است به راستی چگونه است که بهم خوردن حالشان در یک مراسم 10 میلیونی و ناگهانی اینقدر در خاطرش مانده است ولی کشته شدن چند هزار نفر در یک مراسم 2 میلیونی سالانه را اینچنین امری طبیعی و معمول در جهان سوم وانمود می کند؟!
4- این که فردی ادعا کند نمازگزاران عید فطر (که یکماه پا روی نفس شان گذاشته اند و گرسنگی و تشنگی را تحمل کرده اند و صبح زود برای خواندن نماز عید فطر از خانه هایشان خارج شده اند)، برای ساندیس و کیک به کودکان رحم نکردند و ایشان را به این طرف و آنطرف پرت نمودند نیز ادعایی غیر مستند و البته کاملاً غیر منطقی، غیرقابل باور و معاندانه است.
5- این ادعا که برای زیارت امام رضا (ع) همه همدیگر را هول می دهند و پا روی پای یکدیگر می گذارند نیز غیر منصفانه است چرا که بسیاری از افراد، زیارت را در چسبیدن به ضریح نمی دانند و اگر هم عده ای از مردم عادی و ساده دل به این عمل اقدام کنند بدون تلفات و تحت نظارت دقیق خدام و دوربین های حرم قرار دارند و این که پای یک نفر در آن شلوغی روی پای یک نفر دیگر گذاشته شود را با فاجعه منا مقایسه می کنند حقیقتاً نمی تواند بدون قصد و غرض و مرض تلقی نمود.
6- کشته شدن چند نفر در صفوف شلوغ روز سینما نیز بدون هرگونه سندی ادعا گردیده است و با جستجو در اینترنت نیز چنین خبری مشاهده نگردید و عکس هایی نیز که در این خصوص مشاهده شده حاکی از این نیست که کسی بین این جمعیت له شده باشد (www.tabnak.ir/fa/news/375090).
7sabadkala - 1– در خصوص سبد کالا نیز سهمیه هرکسی مشخص بود و کمتر و بیشتر از آن داده نمی شد و اگر یک قلم کالا هم تمام می شد سهمیه اش حفظ می شد و در هر صورت ادعای کشته شدن برای یک پنیر بیشتر، ادعایی کذب، غیر منطقی و توهین آمیز است.
8- این که برخی هیأت ها و دستجات مسائلی را رعایت نمی کنند و با صدا و یا بی نظمی موجب زحمت مردم می شوند امری غلط و قابل انتقاد است اما این که متولیان این هیأت ها را با آن شاهزاده ای که با بستن راه حجاج باعث کشته شدن چند هزار انسان شد مقایسه می کنند را چگونه می توان منصفانه دانست؟!
9- آیا در همان غربی که نگارنده این چنین عاشقشان است با انواع جشن های ابلهانه مثل گاوبازی و جشن گوجه و امثالهم خیابان ها بسته و کثیف و بی نظم نمی شود؟! آیا در آن کشورها مردم برای گرفتن کپن غذای موسسات خیریه صفوف طولانی را تحمل نمی کنند؟!
10- در این متن سعی شده است تا حتی سوءمدیریتی که در توزیع سبد کالا توسط مدیران رخ داد هم به مردم حواله داده شود، در صورتی که مردم چه کنند وقتی مسئولان شان دوست دارند برای توزیع سبد کالا صف تشکیل بدهند تا خانم وندی شرمن خیالش راحت شود و بگوید این صفوف نشان داد که دولت به قولش عمل کرده و پول های ازاد شده را برای مایحتاج ضروری (ونه محل دیگر) هزینه کرده است (http://www.tabnak.ir/fa/news/376320) ؟! سوء مدیریتی که در توزیع سبد کالا رخ داد اینقدر بود که رئیس جمهور را به عذرخواهی واداشت؛ مسلم است که وقتی در یک شهر یک میلیون نفری تنها 4-5 فروشگاه را برای توزیع سبد کالا تعیین می کنید حتما صفوف طولانی تشکیل می شود
♦?کلام آخر: و در نهایت این که آیا برای تطهیر دولت عربستان باید مردم و باورهای تمام کشورهای اسلامی را تحقیر کرد؟! آیا برای تطهیر دولت عربستان باید تمام سوءمدیریت های دولت عربستان و یا دولتهای ما را انکار کرد؟! به راستی نگارنده به اصطلاح روشنفکر متن، به چه حقی به خود اجازه می دهد تا شیفتگی اش به فرهنگ غرب را اینچنین با تاختن بی رحمانه به فرهنگ ملی مذهبی خود فریاد کند؟!


nazokbin

94/7/2
1:17 ع

شورای نگهبان 2 –یکی از مواردی که در دولت های متعدد مورد اعتراض و بعضاً چانه زنی قرار گرفته است بحث تأیید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان و یا بحث نظارت استصوابی این نهاد است و این در صورتی است که برای این مسئله شواهد قانونی و عقلی مشخصی وجود دارد که به برخی از آن ها می پردازم:

1- یکی از شواهد محکمی که در خصوص نوع نظارت شورای نگهبان در انتخابات وجود دارد صراحت بند 9 اصل 110 قانون اساسی موضوع چگونگی امضای حکم ریاست جمهوری توسط رهبری است:
“امضا حکم‏ ریاست‏ جمهوری‏ پس‏ از انتخاب‏ مردم‏. صلاحیت‏ داوطلبان‏ ریاست‏ جمهوری‏ از جهت‏ دارا بودن‏ شرایطی‏ که‏ در این‏ قانون‏ می‏ آید، باید قبل‏ از انتخابات‏ به‏ تأیید شورای‏ نگهبان‏ و در دوره‏ اول‏ به‏ تأیید رهبری‏ برسد.”

2- مورد دیگری نیز در اصل 120 قانون اساسی است که به بحث تأیید صلاحیت نامزدها اشاره دارد:
"هر گاه‏ در فاصله‏ ده‏ روز پیش‏ از رای‏ گیری‏ یکی‏ از نامزدهایی‏ که‏ صلاحیت‏ او طبق‏ این‏ قانون‏ احراز شده‏ فوت‏ کند، انتخابات‏ به‏ مدت‏ دو هفته‏ به‏ تاخیر می‏ افتد."

3- اصل‏ شصت و دوم قانون اساسی نیز به لزوم کنترل شرایط انتخاب شوندگان اشاره دارد:
"مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ از نمایندگان‏ ملت‏ که‏ به‏ طور مستقیم‏ و با رأی‏ مخفی‏ انتخاب‏ می‏ شوند تشکیل‏ می‏ گردد. شرایط انتخاب‏ کنندگان‏ و انتخاب‏ شوندگان‏ و کیفیت‏ انتخابات‏ را قانون‏ معین‏ خواهد کرد."

شورای نگهبان

4- اصل‏ نود و نهم قانون اساسی به جایگاه نظارتی شورای نگهبان در تمام انتخابات ها اشاره دارد لیکن وقتی تعیین نمی کند که این مرجع نظارت باید گزارش های نظارتی خود را برای داوری به نهاد دیگری بدهد طبیعتا این چنین نتیجه گیری می شود که شورای نگهبان هم ناظر و هم داور است و عملا این مسئله موید نوع نظارت استصوابی شورای نگهبان است:
"شورای‏ نگهبان‏ نظارت‏ بر انتخابات‏ مجلس‏ خبرگان‏ رهبری‏، ریاست‏ جمهوری‏، مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ و مراجعه‏ به‏ آراء عمومی‏ و همه‏ پرسی‏ را برعهده‏ دارد."

5- قانون اساسی در اصل های متعدد (116 و 64 و 62 و...) نحوه انجام نظارت یا اجرا در انتخابات را به قانون حواله می دهد که بر همین مبنا قانون انتخابات تصویب گردیده است البته در اصل 6 قانون اساسی برای این که مشخص شود چه همه پرسی هایی می تواند در کشور برگزار گردد این گونه می گوید "این قانون معین می کند" لیکن در مورد کیفیت و نحوه اجرا و نظارت می گوید "قانون معین می کند" که این تفاوت نشان می دهد که قانون اساسی به قوانینی که بعداً در خصوص انتخابات وضع می گردد اشارت دارد که البته در آن دقیقا به همه ابعاد وظایف شورای نگهبان و دولت در انتخابات اشاره دارد.

6- یکی از شبهاتی که به بحث تأیید صلاحیت نامزدها در انتخابات مجلس وارد می کنند این است که با توجه به این که مرجع تصمیم گیری گزارش های چهارگانه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی هستند این عمل می تواند توسط دولت هم انجام شود و نیازی به شورای نگهبان نیست و این در حالی است که اولاً جمع بندی این گزارش ها معمولاً به یک قضاوت نسبی نیاز دارد چرا که ممکن است در یکی از این گزارش ها مواردی باشد که باید در کنار گزارشهای دیگر مورد قضاوت قرار گیرد و چه بسا مواردی پیش بیاید که حتی شورای نگهبان لازم بداند که یک تحقیق نهایی برای این جمع بندی ها، خودش یا از طریق سایر مراجع و نهادها بنماید. ثانیاً دولت به عنوان کسی که خودش برخاسته از احزاب و جریان های سیاسی است اگر بخواهد جمع بندی گزارشهای نهادهای امنیتی را انجام دهد چه بسا در قضاوت دچار جانب داری گردد و دولت ها تلاش کنند مجلسی که با خودشان هماهنگ است را رقم بزنند.

7- بحث تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات در بدو انقلاب توسط کمیته ای که توسط حضرت امام تشکیل شد صورت گرفت و با تشکیل نهاد شورای نگهبان بحث تأیید صلاحیت به این شورا محول گردید و این مسئله نه از سوی کسانی که قانون اساسی را تنظیم کردند و نه از سوی حضرت امام خمینی و نه از سوی مقام معظم رهبری و نه سایر کسانی که امروز به این مسئله اعتراض دارند با اعتراض مواجه نشد. به راستی اگر دولت های نهم و دهم می خواست تأیید صلاحیت را خودش انجام دهد آیا کسانی که امروز دولتمرد هستند به شدت معترض نمی شدند؟! پاسخ به این سوال خود نشان می دهد که بحث تأیید صلاحیت باید از سوی یک نهاد بی طرف و قانونی که اتفاقا از بدو تأسیس این کار را برمبنای قانون انجام می داده است ادامه دهد در غیراینصورت بیم دیکتاتوری از سوی دولت ها خواهد رفت.

8- نه تنها حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری در خصوص بحث نظارت استصوابی و یا تأیید صلاحیت نامزدها اعتراض نکردند بلکه نسبت به این مسئله تأکیداتی نیز در خصوص جلوگیری از برخی جریان های منحرف حتی بعضا با ذکر نام برخی جریان ها (مثل انجمن حجتیه ای ها و ملی مذهبی ها و ...) داشتند که این مسئله نشان می دهد بحث تأیید صلاحیت نامزدها مورد تأیید و تأکید ولایت فقیه بوده است.


nazokbin

94/2/6
8:13 ص

 

مهدی خزعلی

به دلیل حضور مستمر در فضای مجازی و به خصوص شبکه های اجتماعی و به تبع آن حضور در مباحثات و مناظره های مختلف با فعالان فضای مجازی، مسائلی مهمی برایم مشخص شده است که ناچار به طرح آنها می باشم، مطلع کلامم با سخن حاج حسین یکتاست که اخیراً گفت و امروز عیناً در شبکه های اجتماعی مشاهده می کنیم، ایشان گفتند که کار نیروهای انقلاب در فضای مجازی به جنگ تن به تن رسیده است و امروز این جنگ های تن به تن را در مباحثه ها و مناظره های حامیان انقلاب با حامیان ضدانقلاب و یا حامیان خستگان از انقلاب به وضوح مشاهده می کنیم.

به دلیل چند مباحثه ای با جناب مهدی خزعلی و علیزاده طباطبایی (وکیل مهدی هاشمی و شهرام جزایری و رئیس حلقه عرفان و …) داشته ام، شاهد حضور بسیار فعال و مستمر ایشان در شبکه های اجتماعی و برگزاری مباحثات و مناظرات هستم و متأسفانه باید بگویم که نوع مباحثاتی که این افراد در فضای مجازی مطرح می کنند، حقیقتاً پر از اتهام و هتاکانه است که به عنوان مثال برخی از ادعاهای جناب خزعلی را که حین مباحثات اخیر بیان کرده اند و فایل های صوتی شان هم موجود است را مختصراً برمی شمارم:

  • جناب مهدی خزعلی، تحمیلی بودن جنگ 8 ساله را زیر سوال بردند و حضرت امام خمینی و تسخیر لانه جاسوسی را عامل دشمنی های آمریکا و حمله صدام به ایران می دانند.
  • ایشان بیان داشتند که 10 سال پیش اسرائیل نزدیک به فروپاشی بود و احمدی نژاد با طرح مسئله هلوکاست باعث شد تا اسرائیل دوباره جان بگیرد.
  • ایشان گفتند که شهدای هسته ای، توسط خود انقلاب کشته شده اند و این که اصلاً آنها دانشمند هسته ای نبودند و فقط دانشمندان فیزیک بوده اند و این در حالی است که خود اسرائیلی ها به ترورهای هسته ای اعتراف داشتند.
  • ایشان گفتند که انتخاب آقای خامنه ای در خبرگان با یک سناریوی از پیش تعیین شده و ساختگی انجام شد و کاملاً گام به گام به پیش برده شد و خیلی جسورانه می گویند حتی آقای خامنه ای هم به صورت نمایشی با رهبری خودش مخالفت کرده است!
  • ایشان گفتند که بیشتر اعضای فعلی خبرگان خواب و بی کفایت هستند.
  • ایشان بیشتر نمایندگان مجلس را بی کفایت و بله قربان گوهایی معرفی می کند که گوششان به دهان رهبری است.
  • ایشان گفتند که عباس یزدان پناه (شاهد مقتول مهدی هاشمی)، به دست نیروهای انقلاب کشته شده است، چرا که به زعم جناب خزعلی، یزدان پناه به نفع مهدی هاشمی شهادت می داد و این در صورتیست که فیلمی اخیرا از یزدان پناه منتشر گردیده است که کاملاً مشخص می کند که زنده ماندن عباس یزدان پناه به ضرر مهدی هاشمی تمام می شده است.
  • مهدی خزعلی بسیار هتاکانه می گوید حکومت ما مثل حکومت معاویه است و در موارد متعددی صراحتاً یا تلویحاً به رهبری جسارت و توهین می کند.
  • ایشان آمریکا و غرب را مهد آزادی و آزادی بیان می داند و حال این که در برابر سوالات ما در خصوص ده ها زندان غیرقانونی مثل گوانتانامو و ابوغریب که شکنجه کردن در آنها رسما‌ً‌ انجام می شود و یا در خصوص زندانی کردن پروفسور رژه گارودی (که تنها جرمش تحقیق در مورد هلوکاست بود)، هیچ پاسخ منطقی جز تمجید از زندان های آمریکا نداشت.
  • ایشان سال 94 را نقطه عطفی می دانند که در آن رابطه ما با آمریکا و غرب خوب می شود و در انتخابات های خبرگان و مجلس شورای اسلامی94 نیز یقیناً افراد جدید و غیر بله قربان گو خواهند آمد!
  • ایشان در خصوص شورای نگهبان بارها و بارها با بی احترامی به آیت الله جنتی این شورا را و شخص جنتی را عامل حکومت در حذف رقبا معرفی می کند و شورای نگهبان را سبد جنتی نام می نهد.
  • او می گوید که همه ی فرقه های مذهبی از بهایی و وهابی باید بتوانند تبلیغ و ترویج دین شان را داشته باشند و این را ترویج می کند.
  • ایشان تعطیلی برخی از احزاب مثل ملی مذهبی ها و مشارکتی ها و … را تنها در جهت حذف رقیب تعبیر می کند و اصلاً هتاکی های این احزاب به اسلام، ائمه، حدود الهی و ولایت فقیه را تقبیح نمی کنند و حال این که این احزاب همواره در جهت جدا کردن دین از سیاست و سکولاریزم گام برداشته اند و اساساً در چارچوب حکومت دینی نمی گنجیده اند.
  • ایشان در عین حال که ولایت مداری و تبعیت از ولایت را با عبارات و متلک های مختلف مثل دستبوسان ولایت مسخره می کند، ولی خودشان در مسیر تطهیر هاشمی و فرزند مجرمش و سران فتنه و ضدانقلاب حرکت می کنند.
  • در حالی که حتی دشمنان مقام معظم رهبری حتی وجود یک نقطه خاکستری در زندگی اقتصادی مقام معظم رهبری و خاندان ایشان را تکذیب می کنند ایشان مقام معظم رهبری را برخلاف حضرت علی علیه السلام در مواجهه با عقیل می شناسد و این در صورتی است که در برابر انتقاد ما به نشاندن مهدی هاشمی بر سفره قراردادهای نفتی و حمایت شدید پدرش از او هیچ جوابی نداشتند. جالب است که همین مهدی خزعلی و همه کسانی که برای هاشمی جان فشانی می کنند توجه ندارند که چگونه شخص هاشمی خون فرزندش را از همه جوانان این کشور رنگین تر می داند و حتی یک روز زندان را برای این همه تخلف و ضربه به منافع اقتصادی و سیاسی ملی وی برنمی تابد.
  • ایشان می گوید چون راهپیمایی 22 بهمن را تحریم کردند مردم در آن شرکت نکردند و می گویند در انتخاباتی که آن را تحریم کرده بودند نرخ مشارکت 23 درصد بود که به آن ضریب دادند و آن را 46 درصد اعلام کردند و میگویند روی 9 دی روزی بود که مردم را فریب دادند و مردم به خیابان آمدند و اساساً ایشان تمام انتخاباتها را مهندسی شده تعبیر می کنند و در برابر این سوال که پس چرا در انتخابات های تماماً متقلبانه و مهندسی شده شرکت می کنید جواب منطقی نداشتند.

آنچه که در بندهای فوق آمد، تنها گوشه ای از نظرات مهدی خزعلی بود، مباحث ایشان در خصوص موارد متعدد تاریخ انقلاب و تاریخ اسلام و یا در بیان نظرات امام خمینی حاوی تحریف و تأویل است و نگاهی به مسیر مباحث ایشان در تطهیر دشمنان انقلاب مانند صدام، اسرائیل و آمریکا از یک سو و مقصر دانستن انقلاب و تفکر انقلابی در تمام مشکلات و مسائل کشور نشان می دهد که اساساً ایشان یک خط مستقل و مشخص را دنبال می کند.

مسیری که شخص جناب هاشمی و سربازان ایشان اعم از روحانی تا ترکان و خزعلی و علیزاده طباطبایی (وکیل مهدی هاشمی) و …. در فضای حقیقی یا مجازی دنبال می کنند یک مسیر مشخص است، اینان صراحتاً رفتارهای شاخص انقلابی گری را هدف قرارداده اند و انقلاب و نمادهای مقاومت را از طریق روش های زیر مورد اصابت قرار می دهند:

– ترویج گفتمان نمی توانیم و به سخره گرفتن توان نظامی و صنعتی و اقتصادی کشور
– حذف نمادهای مقاومت از روی اسکناس ها، تعطیلی مراکز تحقیقات فضایی و هسته ای
– حذف شعار مگر بر آمریکا و نمادهای استکبار ستیزی از طریق جعل خاطرات و تطهیر دشمن
– به سخره گرفتن ساده زیستی و متهم کردن این رفتارها به پوپولیستی گری
– توهین به جریان های انقلابی تحت عناوین توهین آمیز مختلف مانند تعامل هراس و ترسو و بزدل و بی سواد و افراطی و…
– جسارت به نهادهای انقلابی اعم از سپاه و شورای نگهبان و خبرگان و ….
– تطهیر فتنه گران، ضدانقلاب، آمریکا و غرب در جهت تخریب و مقصر دانستن جریان های انقلابی در تمام کشمکش ها
– عادی سازی تهمت، توهین، جسارت و متلک پراکنی به رهبر انقلاب و انقلابیون

آنچه که در مورد جناب خزعلی و علیزاده طباطبایی و امثالهم مشابه است جلسات مکرر و حضوری و هماهنگی ایشان با جناب هاشمی است و مشخص است که حضور مستمر این افراد در شبکه های اجتماعی و برگزاری جلسات بحث و گفتگوی برنامه ریزی شده در گروه های مختلف نمی تواند اتفاقی و تصادفی انجام شود؛ به نظر می رسد جناب هاشمی همانطوری که در صحنه حقیقی در حال یارگیری و صحنه آرایی است، در فضای مجازی نیز بیکار ننشسته و به صورت منسجم مشغول فعالیت در تضعیف گفتمان انقلاب و انقلابی گری است که به همین دلیل ضرورت واکنش هدفمند در برابرشان احساس می شود.
اگر چه شخصاً از بحث کردن با امثال خزعلی و علیزاده طباطبایی شانه خالی نکرده ام، اما امروز رسماً بیان می کنم که هدف اصلی ایشان نشر شایعات، شبهات، تهمت های بی اساس و عادی سازی توهین و جسارت به امام و رهبری است و به نظر نمی رسد که تریبون دادن به این هتاکان با غیرت هیچ انقلابی سازگاری داشته باشد و به همین دلیل:

  • در گام اول باید تلاش کنیم تریبون را از این هتاکان ضدانقلاب بگیریم و با حذف ایشان از گروه های اجتماعی، مأموریتشان را ناکام بگذاریم.
  • در گام دوم باید افراد و گروه ها را از ماهیت مأموریت سربازان هاشمی در زمینه انقلاب زدایی و انقلابی ستیزی آگاه کنیم
  • و در گام سوم باید جلوی عادی سازی هتک حرمت به امام و رهبری و مبانی انقلاب را گرفت و نباید اجازه بیان مطالب غیرمستند و کذب و توهین را به ایشان داد

nazokbin

94/1/23
2:44 ع

 

شایعات شبکه های اجتماعی

هرچند مدت زیادی از فعالیت شبکه های اجتماعی به خصوص شبکه های اجتماعی تلفن های همراه نمی گذرد، لیکن نقش این شبکه ها در بروز و تسریع تحولات اجتماعی و سیاسی روز به روز بیشتر آشکار می شود. اما آنچیزی که از آثار مخرب این شبکه ها در این مدت به شدت به چشم آمد، نقش شان در شیوع سریع شایعات است که بعضاً حتی فرصت خنثی کردن را نمی دهد و یا بسیار دشوار می کند.

شایعاتی مانند مرگ یا سکته افراد، نشر تصاویر فتوشاپ و جعلی، اخبار کذب معاصر و حتی تاریخی، خبر از پشت پرده مسائل، نشر حواشی رخدادهای مهم، خبر از مفاسد و تخلفات گسترده و بسیاری از موارد اینچنینی و شبهاتی از جنس شبهات دینی و مذهبی را در این چند ساله در شبکه های اجتماعی مشاهده کردیم که متأسفانه خیلی سریع هم مورد بازنشر قرار گرفته و بعضاً موج هایی نیز ایجاد کرده اند، موج هایی که بعضاً خیلی با هزینه های سنگین اجتماعی، اقتصادی و امنیتی مهار شده اند و یا همچنان در جریان هستند.

در عصر ارتباطات یکی از ابزارهای پیشبرد نقش ها و طرح های جریانات خزنده سیاسی و اجتماعی استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی است که با استفاده از این ظرفیت مشاهده می شود که بعضاً از کاه، کوه ساخته می شود و یا کوهی را به اندازه کاه جلوه می دهند به حدی که نقش این ابزارها امروزه نه تنها در تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، بلکه در ایجاد جنگها و درگیری های فیزیکی و نظامی نیز قابل مشاهده است. یادمان نمی رود که به اذعان صریح وزیر پیشین امور خارجه آمریکا در کنگره این کشور، تنها به منظور نقش آفرینی شبکه اجتماعی توئیتر، هماهنگی هایی برای استفاده از این ظرفیت ها در فتنه 88 ایجاد شده بود.

حیثیت افراد و اقوام، به خصوص در حوزه هایی که با تعصبات یا حساسیت های اجتماعی همراه هستند، یکی از اهداف جدی در شیوع شایعات است، یک شایعه تخریبی، خیلی سریع و هیجانی منتشر می شود و اخبار اصلاحی خیلی کند و با بی انگیزگی بین انبوهی از شبهات و شایعات مدفون می شود؛ معمولاً سرعت نشر و ضریب تکرار شایعات اینقدر زیاد است که فرصت و رغبتی برای صحه گذاری آنها پیدا نمی شود و بسیاری از افراد در برابر این شایعات خلع سلاح می شوند و به یک بانک شایعه و شبهه بدل می شوند که در اثر تکرار، همان شایعات و شبهات را به عنوان اخبار و معلومات قطعی خود می پذیرند و براساس همان، رفتار و شیوه عملکرد خود را تنظیم می کنند و این چنین است که متوجه می شویم با یک عارضه و اپیدمی به نام نشر رباتیک شایعات و شبهات مواجه هستیم.
چه باید کرد؟
به منظور درمان عارضه نشر رباتیک شبهات و شایعات در شبکه های اجتماعی و کاهش عوارض آن، چند اقدام پیشنهاد می گردد:

1- باید نسبت به اخباری که در شبکه های اجتماعی منتشر می شوند فارغ از تمایلات سیاسی و مذهبی با حساسیت و مسئولیت مواجهه کرد. قرار نیست چون از فلان شخصیت یا قومیت خوشمان نمی آید شایعاتی که علیه او منتشر می شود را بدون صحه گذاری بازنشر یا تأیید کنیم. یادمان باشد که این عارضه اگر درمان نشود فردا آسیبش به ما هم خواهد رسید.

2- از اقدامات شایسته برای رفع مشکل این است که باید در جامعه فرهنگ مستند حرف زدن و مستند حرف شنیدن را جا انداخت، باید نسبت به سند و مرجع حرف ها حساس بود و آنها را مطالبه کرد. نباید از خواستن سند اخبار حتی از دوستان مان نیز ابایی داشته باشیم و در این عرصه نباید با خوش بینی نسبت به اخبار مواجه شد.

3- باید نسبت به رسانه ها و کسانی که بدون سند مطلب منتشر می کنند، موضع گیری کرد تا این کار را ترک کنند و یا توسط دیگران مورد اعتماد قرار نگیرند، معرفی اشتباهات افراد یا جریانهای خاطی در نشر شایعات می تواند در کاهش اعتماد به ایشان مفید واقع شود.

4- از دیگر مواردی که می تواند در خنثی کردن این شرایط مفید باشد این است که خودمان به صورت فردی یا با تشکیل گروه های رصد و پاسخگویی به شایعات و شبهان، نسبت به صحه گذاری مطالبی که منتشر می شود فعال باشیم، یعنی اگر مطالبی با سند منتشر می شوند اول خود سند کنترل شود و اگر مطالبی بدون سند منتشر می شوند، ضمن مطالبه ی سند مطلب، خودمان هم برای تحقیق در خصوص آن مطلب فعال باشیم؛ باید توجه داشت که به راحتی می توان با جستجوی بخشی از متن های شایع، از مرجع، سند و میزان اعتبار آن مطلع شد و به همین شکل با مشاهده یک تصویر شبهه انگیز، می توان همان تصویر را در موتورهای جستجوگر عکس جستجو نمود و با دیدن مشابه های احتمالی آن، به اصالت و یا سندیت تصاویر پی برد.

5- یکی دیگر از اقداماتی که می تواند در خنثی سازی این معضلات مفید باشد، این است که با بازنشر مطالب اصلاحی که توسط افراد و یا گروه های فعال در زمینه شایعه و شبهه فعال هستند، می توان جلوی نشر بیشتر یا تأثیر گذاری شدیدتر شایعات را گرفت و با ایجاد حساسیت در افراد، جامعه را به دقت بیشتر در خصوص اخبار و شایعات منتشره در فضای مجازی وادار نمود.


nazokbin

93/12/9
12:52 ص

بحث در شبکه های اجتماعی

امروز در شبکه های اجتماعی مجازی سه رویکرد در دستور کار بچه های انقلاب قرار گرفته است که بعضاً در خصوص این روش ها بحث های داغی صورت می گیرد که از هرکدام از این روش ها و آثار آنها، مختصراً مواردی تقدیم می گردد:

1- روش تخاصم و افشاگری: یکی از روش های غالب در فضای مجازی و جنگ نرم روش تخاصم و افشاگری است که متأسفانه در اکثر گروه های فعال در فضای مجازی و از سوی همه ی جریان ها به کرات دیده می شود، در این روش یک فیلم، عکس، اظهار نظر، خبر، حکم دادگاه و … را در فضای مجازی منتشر کرده و فوراً به صورت رگباری شروع به بمب باران خبری و حتی خبرسازی در همان حیطه می نمایند. فقط کافی است یک حکم محکومیت از افراد مطرح طرف مقابل منتشر گردد و یا حتی اتهام غیرمحتملی شنیده شود که همان مسئله، مدت ها فضای رسانه ای و مجازی را تحت الشعاع مباحث تند سیاسی و بعضاً توهین آمیز قرار می دهد، این روش جز یک رویارویی از نوع بزن و دررو و افزایش میزان کدورت ها و لجاجت ها اثر دیگری ندارد، با این وجود بسیاری از بچه های انقلابی گمان می کنند که در برابر روش تخاصم و افشاگری طرف مقابل، باید به همین روش روآورند، در صورتی که این شیوه به دلیل لجاجت و عداوت افزایی در برابر جذب حداکثری و دفع حداقلی قرار می گیرد.

2- روش بحث های سیاسی: در این روش، مباحث سیاسی با شیوه ای منطقی و مناظره ای بین جریانهای مختلف مطرح می گردد و اکثرآنها حول اخبار و رخدادهای معاصر و ارتباط شان با یکدیگر شکل می گیرد. اگر چه مباحث در این موضوعات معمولاً با آرامش بیشتر و گفتمان طولانی تر صورت می گیرد، لیکن اکثر این مباحث بازهم به بن بست ختم می شود، چرا که ریشه ی بیشتر اختلافات سیاسی در اختلافات اعتقادی است، عدم ورود به مباحث اعتقادی و چرخیدن حول همان تحلیل های سیاسی، موجب بی فایده بودن و عدم اثربخشی مباحث صرفاً سیاسی می گردد.

3- بحث های اعتقادی و فکری: با توجه به این که اکثر اختلافات سیاسی، ناشی از اختلافات فکری و اعتقادی و یا برداشت های متفاوت از اصول اعتقادی است، می توان متوجه شد که در صورت افزایش اشتراکات فکری و اعتقادی در جامعه، خود به خود بسیاری از اختلافات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز کاهش می یابد. بحث در حوزه های اعتقادی و فکری به لحاظ این که نیاز به حوصله، مطالعه و منطق دارد چندان طرفدار ندارد، ولی اثر بخشی این مباحث در ایجاد اشتراکات فکری و اعتقادی بسیار زیاد است، یکی از موانع بکارگیری این شیوه ناامیدی بچه های انقلاب از تأثیرگذاری در طرف مقابل است و این در حالی است که پیامبر اکرم و ائمه ی هدی علیهم السلام هرگز از تلاش برای هدایت و تأثیرگذاری حتی روی خبیث ترین افراد نیز دست برنمی داشتند. اهمیت این شیوه در نیروهای انقلاب آنگاه نمایان تر می شود که به موارد زیر اهتمام داشته باشیم:
الف- منطق گفتمانی اسلام در برابر سایر مکاتب فکری و بشری وسیاسی اینقدر قوی و قابل دفاع است که با اطمینان خاطر می توان در این حوزه ورود کرد و حتی حین بحث کردن می توان در حوزه های مورد بحث، اطلاعات مورد نیاز را از طریق رجوع به منابع معتبر دینی موجود در فضای مجازی تأمین نمود و ضمن پاسخگویی به طرف مقابل، موجب ارتقای سطح علمی خود شد.

ب- هجمه هایی که با بارش شبهات در فضاهای مجازی به مسائل فکری و اعتقادی وارد می شوند، اگر چه همگی قابل پاسخگویی هستند ولی به یک همت بلند، حساسیت بالا و فرصت کافی نیاز دارد، فعالان فضای مجازی ابتدا برای تأمین نیازهای فکری و اعتقادی خود و سپس برای تأثیر مثبت بر فضای رسانه ای و مجازی و سایر کاربران، به ناچار باید نسبت به شبهاتی که می بینند با وسواس برخورد کرده و اقدام به یافتن پاسخ و نشر آن نمایند.

ج- توجه به ریشه های اختلافات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نشان می دهد که بهترین و موثرترین راه در کاهش این اختلافات، پرداختن به مبانی فکری و اعتقادی مورد اختلاف است، به خصوص که این مباحث حیاتی در اوج حساسیت ها و فتنه های روزگار به سختی قابل طرح هستند و باید پیش از رسیدن به مقاطع حساس تاریخی، روی این مباحث به صورت گسترده کار کرد. همین که جریان های مختلف یادبگیرند با صحبت و گفتگو مشکلات شان را طرح و بحث نمایند، می توان از خیابانی شدن بسیاری از تنش های سیاسی و اجتماعی در خیابان ها کاست و امنیت و آرامش را برای کشور به ارمغان آورد.


nazokbin

93/12/6
12:36 ص

اصلاح طلبان

جدیداً دو خط همزمان بین اکثریت جریان اصلاح طلبی در جریان است که این دو خط یک هدف مشترک را دنبال می کنند و آن هم عبور از اصلاح طلبان معتدل و بازگرداندن مجدد گروه های ساختار شکن از اصلاح طلبان به قدرت است که در خصوص هرکدام از این دو خط مختصراً توضیح می دهم:

  • خط تخریب، تهمت و سیاهنمایی در خصوص دولت های نهم و دهم

بعد از محکومیت محمدرضا رحیمی به دلیل توزیع پول غیرقانونی بین نامزدهای انتخابات مجلس و برخی نمایندگان که بین ایشان نام افرادی از هر دو جریان دیده می شود، یک خط هجمه سنگین به دولت های نهم، دهم و تمام اصولگرایان اتفاق افتاده است در حالی که اولاً این جرم اختلاس نبوده است، ثانیاً در طول کار دولت های نهم و دهم رخ نداده است و ثالثاً که خود جریان اصولگرایی به شدت در برابر امثال رحیمی و عدم محاکمه ی ایشان موضع گیری عدالت طلبانه داشتند؛ از سوی دیگر بین دولتمردان (یعنی اعضای دولت) در دولت های نهم و دهم و به خصوص در طول خدمت این دولتها تاکنون هیچ فساد اقتصادی بزرگ و حتی کوچکی از جنس اختلاس یا غیر از آن اثبات نگردیده است. اگر چه ما نسبت به تخلفات مالی دولتها اعم از برداشتها و هزینه کردن در محل های دیگر و مفاسدی که در دولت های نهم و دهم مثلاً در زمینه فساد 3000 میلیاردی و یا بحث بابک زنجانی رخ داد اعتراض داریم ولی این مقولات و امثال آنها در دولتهای قبلی اعم از سازندگی و اصلاحات هم کمتر نبوده است. عملاً دولت های اصلاحات و سازندگی به لحاظ پرونده هایی که در خصوصی سازی های همراه با رانت و با ترک تشریفات انجام دادند و یا مفاسد قراردادهای نفتی که در هر دو دولت رخ داد و یا پرونده ی شهرام جزایری که حتی به بزرگان اصلاحات مثل کروبی و خاتمی نیز پول های چندصد میلیون تومانی داد و سایر پرونده های کلان مفاسد اقتصادی که در دولت های اصلاحات و سازندگی رخ داد و هیچ کدام از اصولگرایان نیز این دولت ها را دولت اختلاس و دزدی ننامیدند، مسئله ای اخلاقی که متأسفانه بین اصلاحاتی ها رعایت نمی شود و به بهانه های واهی و ثابت نشده تمام دولت های نهم و دهم را اختلاس گر می نامند.

  • خط تطهیر خاتمی و سران فتنه

خط دومی که همزمان با بحث اختلاسگر نامیدن دولت قبل دنبال می شود، پاک نامیدن و تطهیر خاتمی و دولت های اصلاحات از هرگونه فساد و مشکل است و این که انتقاداتی که به جناب خاتمی به لحاظ حمایتی که در سه مقطع با رفتار، گفتار و سکوت از جریان فتنه انجام داد را نه به خاطر ایفای نقش در فتنه، که به لحاظ پاکی وی تأویل می کنند. در صورتی که اولاً مفاسدی مانند شهرام جزایری، دانشگاه هاوایی، پرونده شرکت ایران مارین، شرکت نفتی پتروپارس، مفاسد شهرداری تهران در دوره اصلاحات، برداشت 50000000000 دلاری از صندوق ذخیره ارزی، خرید هواپیمای چهل میلیارد تومانی از سلطان برونئی، عدم واریز بیش از 6 میلیارد دلار درآمدهای حاصل از فروش نفت به خزانه دولت براساس گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات، طرح اکتشاف گاز در منطقه حفاظت شده سراج، خسارت حداقل و سالیانه قرارداد کرسنت معادل 24 هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شود، فروش گاز ایران برای مدت 20 سال به قیمت 17?5 دلار (14 برابر زیر قیمت جهانی)،پرونده استات اویل و سایر قراردادهای نفتی که با رشوه از سوی مهدی هاشمی و به دور از منافع ملی منعقد می شد و خصوصی سازی های گسترده با ترک تشریفات و مفسده انگیز، دلیل گلایه ی فعلی و اصلی ما و نظام به جناب خاتمی نیست و هرچند این ایرادات به افرادی در سطح وزرای دولت اصلاحات بازمی گردد، لیکن ایراد اصلی ما به جناب خاتمی مسئله ی دیگری است که به تنهایی باعث وارد شدن بزرگترین لطمات اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، سیاسی و حتی خانوادگی در کشور گردید و آن هم بحث فتنه است. اگر چه بعدها جناب خاتمی به رخ ندادن تقلب اقرار کردند و حتی اولین فرد مطرح اصلاحاتی بودند که در انتخابات رسمی کشور حضور پیدا کردند، اما حضور ایشان در کنار فتنه گران از زمانی که بحث دمیدن در تنور دروغ تقلب آغاز شده بود و چه در کوران فتنه و چه پس از آن (با صحبت ها و سکوت معنا دار و طولانی شان)، همچنین اقرار ایشان به علم بر عدم تقلب (طبق مستندات موجود)، نشان می دهد که جناب خاتمی هم در شروع تهمت تقلب، هم در داغ شدن آن و هم در مراقبت از سرد نشدن آن، آگاهانه ایفای نقش نموده است. بحث نقش آفرینی خاتمی در فتنه در کنار افرادی مانند موسوی، کروبی، موسوی خوئینی ها و … چیزی نیست که با مقایسه ی مفاسد دولت های اصلاحات یا سازندگی یا احمدی نژاد قابل تطهیر باشد، بلکه مقوله ای کاملاً مستقل و در راستای ضربه زدن به اصل نظام و قانون اساسی و دموکراسی خلاصه می گردد و این مسئله است که اجازه ی بازگشت به فضای سیاسی به ایشان و امثال ایشان را نمی دهد، باید قبول کرد که هیچ فرد یا جناح سیاسی که عدم التزامش به قانون اساسی را عملاً اثبات کرده باشد، در هیچ کشوری مجاز به فعالیت گسترده سیاسی نمی گردد. البته بخشی از بدنه اصلاحات که در فتنه نقشی نداشتند و حتی محکوم کردند، همچنان در چارچوب نظام به فعالیت های رسمی سیاسی مانند سایر جناح ها مشغولند که این مسئله نشان می دهد نظام با اساس جریان اصلاحات مشکل ندارد بلکه با بی قانونی، فتنه انگیزی و خیانت به کشور و منافع ملی موضع دارد.


nazokbin

93/11/26
8:35 ص

شبهات نامه به مقام معظم رهبری

اخیراً نامه ای با “عنوان نامه ی یک جوان شیعه به آیت الله خامنه ای” در فضای مجازی به صورت گسترده منتشر گردیده است که لازم دیدم آن را بررسی نمایم، به همین منظور در خلال بیان نامه، توضیحات و پاسخ ها عرضه می شوند:

بسم الله الرحمن الرحیم
باعرض سلام و خسته نباشید
خدمت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب

شاید در قدم اول بسیار گستاخانه باشد که یک جوان شیعه به نقد و بیان اشکالات یک عالم شیعه بپردازد. اما ما پیرو مکتبی هستیم که رئیسش چنین فرمود ” محبوب‌ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب‌های مرا به من اهدا کند ”  پس من هم به فرمایش امام صادق (علیه السلام) عمل می‌کنم و سعی می‌کنم در کمال ادب و احترام تمام سؤالات و اشکالاتی که از محضر شما دارم را بیان کنم ولی آنقدر سوال ها زیاد است که نمیدانم از کجا شروع کنم!! و از جهتی هم میترسم سوال کنم.چون به چشم خود دیده ام و همه میدانند که با منتقدین خود و نظام خود چه کرده اید….
ولی برای واضح شدن مطلب و حقانیت تشیع و برای مقدمه ی سوال ها ده سوال میپرسم.!

پاسخ: این که فردی ادعا می کند با چشم خودش دیده که رهبری با منتقدانش چه می کند!! ممکن است برخی سادگان را در همان گام اول تحت تأثیر قرار دهد که لابد، نگارنده چیزهایی دیده است!! ولی عبارت بلافصل آن که می گوید “همه می دانند!!” که رهبری با منتقدان خود و نظام چه کرده است!! ظن انسان را به موارد آشکاری مانند نحوه برخورد با فتنه گران متمایل می سازد که این مسئله اولاً نشان می دهد که نگارنده حرکت گسترده و برنامه ریزی شده علیه رأی مردم و قانون اساسی کشور را تنها به یک انتقاد تشبیه کرده است و فارغ از توجه به خسارات عظیمی که به منافع ملی، نیروهای بسیج، بیت المال و معیشت مردم وارد شد، توقع دارند برای فتنه گران، ایادی شان هیچ هزینه ای اعم از حبس و حصر مترتب نگردد! و ثانیاً نشان می دهد که در پس این سوالات و شبهات به ظاهر دینی و فقهی، مسائل سیاسی با جهت گیری حمایت از فتنه و ضدیت با رهبری در حال پیگیری است و ثالثاً ادعای اثبات “حقانیت شیعه” در نامه به مقام معظم رهبری ، خاستگاه نامه را نشان می دهد که مشخصاً از سمت طیف صادق شیرازی ها و افراطیون شیعه منتشر گردیده است. ضمناً با توجه به پراکنده بودن سوالات، تعداد سوالات علی رغم ادعای خود نامه، 13 عدد بود که شماره گذاری می گردد:

1- شما بر چه اساس و روایت و آیه ای بیان کردید:
مرد میتواند به حد علی بن ابیطالب علیه السلام برسد و زن میتواند به حد فاطمه ی زهرا علیها السلام برسد؟؟؟؟

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7284

پاسخ : جمله ی اولی که از رهبری در بند 1 تقطیع شده را با یک جمله قبلش تقدیم می کنم:
مرد میتواند به عالیترین مقامات از لحاظ معنوی برسد؛ زن هم میتواند به بالاترین مقامات از لحاظ معنوی برسد. مرد میتواند به حدّ علی بن ‌ابی طالب علیه‌السّلام برسد و زن میتواند به حدّ فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها برسد.
این جمله از لحاظ معنوی حد کمال را بیان می کند، یعنی مردان می توانند به حد کمال حضرت امیر و زنان هم به حد کمال حضرت زهرا برسند. اساساً مقامات معنوی حضرت امیر و حضرت زهرا و هر اولیای دیگری از جناب خود ایشان و البته تحت هدایت باری تعالی محقق گردیده است. یعنی این اولیا و ائمه و انبیا به لحاظ مقامات معنوی به مقام عصمت از گناه می رسند و آنگاه که به حد خاصی از معنویت رسیدند در صورتی که خداوند مقرر فرماید می تواند مقامات خاصی مانند پیامبری یا امامت را هم به ایشان بدهد. مقام معنی را انسان باید بدست آورد ولی مقامات الهی مانند نبوت و امامت انتصابی است. این دو را نباید با هم قاطی کرد.

2-شما بر چه اساس و مبنایی بیان کردید:
ما نخواستیم فقط پرچم شیعه را بلند کنیم -میتوانستیم اما نخواستیم !؟
((میتوانستید و نخواستید اگر اینکار را میکردید چه میشد؟؟؟))

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=22076

پاسخ: در خصوص بند دوم، بازهم یک جمله و آن جمله هم به صورت ناقص تقطیع شده است که اصل پاراگراف را می آورم:
از همان ابتدای انقلاب، ما نخواستیم فقط پرچمِ شیعه را بلند کنیم، ما پرچم اسلام را بلند کردیم تا همه دورِ هم جمع شوند. امروز کتاب‌های ضدِ شیعه، تحریفِ تاریخِ شیعه، زیاد چاپ می‌شود، نه مثلِ قدیم‌ها و آن چاپ‌های بدِ پاکستانی. در شکل‌های نو و جذاب. ما هم می‌توانیم جواب‌شان را بدهیم. توانش را هم داریم. اما این کار را صلاح نمی‌ دانیم، این کار را نمی‌کنیم. در جوانی که در مسجد بینِ مغرب و عشا منبر می‌رفتم، کارم این بود که معارفِ عمیقِ اسلامی را منتقل کنم. از همان زمان تأکید داشتم بر وحدت. البته خیلی‌ها مرا متهم می‌کردند به سنی‌گری، اما من می‌گفتم که فرصتِ جواب دادن به این‌ها را ندارم. 

مشخص است که بحث وحدت بین شیعه و سنی است نه این طور که وانمود شده است یعنی انقلاب حتی نتوانسته شیعه را درست کند حالا مدعی سنی است. بحث این است که انقلاب دنبال بهم زدن دعوای شیعه و سنی به نفع اسلام بود.

3 -بنا به چه روایتی اظهار داشتید:
من با برهنه شدن عزادران برای سینه زنی به هیچ وجه موافق نیستم ، نه تنها قلبا بلکه زبانا هم گفتم که اینکار درست نیست!!!
آیا مراجع ما اشتباه میکردند؟؟

http://dornews.com/NewsDetails.aspx?News=2095656

پاسخ : اختلاف فقهی بین فقها نه تنها در سینه زنی که در بسیاری از مسائل دیگر فقهی وجود دارد البته مسائلی که آیات و روایات مسلم در خصوص آنها وجود دارد هیچ محل اختلاف نیست ولی در خصوص مواردی که پای عقل هم به وسط می آید اختلاف فتوا ایجاد می شود اما این مسئله به معنی این نیست که یک فتوا، موجب ضایع دانستن علم سایر فقها گردد.

4-این نظر را بر چه مبنایی دادید؟؟که
دسته‌ها? عزادار? با?د مخصوص عاشورا بماند !! و? ادامه داد:
پ?امک‌ها? خ?‌ف? را از قول بنده م?‌زنند که فاطم?ه با?د عاشورا?? برگزار شود ،
در حال? که بنده چن?ن چیزی نگفته ام . من با برگزار? دسته‌ها? عزادار? مخالفم !!طرح روضه‌ها? حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خ?ابان شا?د به مصلحت نباشد !!
http://www.farsnews.com/newstext php?nn=13930213000595
پاسخ: در خصوص بند 4 این که اولاً مطلبی که بیان شده تحریف و تقطیع شده است و ثانیاً لینکی که داده شده خراب است که من در جای دیگری این مطلب را پیدا کردم که عینا تقدی می کینم توضیح این که این مطلب خودش نقل قول از طرف آقای علی‌اکبر مداحی رئیس سازمان بسیج مداحان است:

“پیامک‌های خلافی را از قول مقام معظم رهبری می‌زنند که فاطمیه باید عاشورایی برگزار شود، در حالی که ایشان چنین فرمایشی ندارند و اخیراً از ایشان در این باره سؤال شد که فرمودند: هر چند با تجمع‌ها در روز شهادت حضرت زهرا(س) مخالف نیستم، اما با برگزاری دسته‌های عزاداری مخالفم.
مدیر ستاد مرکزی هیأت رزمندگان تصریح کرد: طرح روضه‌های حضرت زهرا(س) در خیابان شاید به مصلحت نباشد و گاهی به اختلافات مذهبی هم دامن بزند، اما متأسفانه در این موضوع سلیقه‌ای عمل می شود و برخی جلسات فرعی جای برخی جلسات اصلی را می‌گیرد.”

همانطوری که مشخص است هدف از مخالفت مقام معظم رهبری در خصوص عزاداری هایی که به بهانه ی حضرت زهرا علیها السلام روی می هد جلوگیری از ایجاد خط تفرقه و اختلاف بین سنی و شیعه است چرا که متأسفانه کسانی که این حرکت ها را انجام می دهند در همان خیابان به افرادی که برای اهل تسنن محترم هستند توهین می کنند.
————–—
5-آیا برای شما و امام خمینی گریه کردن و سینه زدن اجر و ثواب دارد؟؟که شما گفته اید:
در ایام شهادت حضرت زهرا سینه زنی و نوحه خوانی مناسبتی ندارد !
باز هم دشمنی باشعائر .چرا؟؟تا چه حد؟؟ برای این دولت چه ضرری دارد؟؟که میگویید:
در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه‏ السّلام) – با این‏که وفات آن بزرگوار از وفات‌هاى داراى روضه‏ خوانى است – من لزومى نمى‌‏بینم که سینه‏ زنى بشود!!!

http://www.chafyeh110.ir/post-314.aspx

پاسخ : کل متن مورد اشاره را تقدیم می کنم، قضاوت با شما:
مسأله‏‌ى دیگر، مسأله‏‌ى روضه‏‌هاست. روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى باید باشد؛ اما نه در هر عزایى. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن – آن سنت سنیه – مربوط به همه‏‌ى ائمه نیست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسى کسى روضه‏‌اى مى‏‌خواند، عده‏‌اى دلشان نرم مى‏‌شود و گریه مى‏‌کنند؛ این عیبى ندارد. اصلاً عزادارى کردن یک حرف است، روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى راه انداختن یک حرف دیگر است. روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیست‏ و یکم ماه رمضان، سینه‏ زنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه‏ السّلام) – با این‏که وفات آن بزرگوار از وفات‌هاى داراى روضه‏ خوانى است – من لزومى نمى‌‏بینم که سینه‏ زنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‏‌اللَّه‌‏علی‌ها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‏‌آور است.

6-آیا دست به سوی شما دراز کردن و یا شما دست به سوی مردم دراز میکنید بدعت است؟؟که گفته اید:
ما در هیچ کجا نه در منابع شیعه و نه در منابع سنی نداریم که در هنگام بردن نامی غیر از خدا دستان خود را بالا ببرید. از این به بعد این کار را نکنید!!

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/297535
پاسخ: بند 6 دو مسئله ی غیر مرتبط را باهم خلط کرده است. سوال در مورد دست بیعت دادن است و پاسخ در مورد چیز دیگر، این را خودم دقیقاً یادم هست و بدون جستجو عرض می کنم که در حین ادعیه و زیارات وقتی که نام امام حسین یا امام زمان علیهما السلام برده می شد برخی از مستمعین دستان شان را بالا می بردند و مثل حالتی که دعا می کنند بالا نگاه می داشتند که رهبری این را رد کردند و گفتند این حالت فقط باید برای خداوند باشد.
7-خودتان گفته اید:
«از دوران جوانی به داشتن عقاید جماعت عمریه متهم بوده ام»
چرا ؟!
شیعه وظیفه دارد خودش را در معرض تهمت قرار ندهد.آیا شما جوابی برای حضرت زهرا دارید که فردای قیامت بگویید ؟؟؟

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=22076

پاسخ: بند هفتم اشاره به این دارد که چرا مقام معظم رهبری در هنگام جوانی مثلاً به عمر و ابوبکر فحش نمی داده و این را موضع تهمت قرار گرفتن تعبیر کرده است اما این مسئله مسلماً اشتباه است، اولاً که انسان باید حرف حق را بزند نه این که بترسد در موضع تهمت قرار گیرد و اساساً مجموعه ای از احادث در خصوص دوری از تهمت بیان می کنم تا خط این احادیث روشن شود:
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید کسی را که به او بد گمان می‌شود ملامت و نکوهش کند. همچنین امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: کسی که به موضعی از مواضع تهمت برود و متهم شود نباید جز خودش را ملامت کند. و نیز امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ در وصیت به فرزندش امام مجتبی ـ علیه السلام ـ فرمود: از محل تهمت بر حذر باش و دوری کن، همچنین از مجلسی که به آن گمان بد برده می‌شود. و به همین جهت است که در اخبار و روایات تأکید شده که مؤمنان باید از دوستی و هم نشینی با فساق و گناهکاران بپرهیزند زیرا رابطه داشتن با آنان موجب می‌شود که مردم نسبت به مؤمنان بدبین و در نتیجه به آن‌ها تهمت بزنند.  و نیز پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: از مواضع تهمت بپرهیزید و خود هنگامی که در مسجد معتکف بود و صفیه یکی از همسران پیامبر به دیدن حضرت آمد، پیامبر هنگام مراجعت صفیه به منزل چند گامی او را همراهی و در ضمن با او گفتگو می‌کرد یکی از انصار آنان را دید حضرت به انصاری فرمود این صفیه همسر من است، و هدف پیامبر از بیان این مطلب دفع سوء ظن محتمل از طرف انصاری بود.
8- فتوا داده اید که :
بد معاویه را نگویید.
(آیا زیارت عاشورا خوانده اید؟؟آیا اهلسنت زیارت عاشورا را نشنیده اند؟؟نخوانده اند؟؟)
(وحدت و همگرایی از منظر رهبر معظم انقلاب، علیرضا برازش،نشر امیر کبیر، ص64)

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2603

پاسخ : در مورد بند 8 متأسفانه به شدت تقطیع شده است، این دیگه واقعاً با سوء نیت است این از مقام معظم رهبری است:
نیست من خاطره‌یی را برای شما نقل کنم؛ هرچند که به خیلی از دوستان هم این را گفته‌ام. امام یک وقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از معاویه به صورت طعن‌آمیزی اسم می‌آورند. شما میدانید که من مدتی را در بلوچستان بودم و با خیلی از علمای آن‌جا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را مقدس میدانند. به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم میشمارند و او را خال‌المؤمنین میدانند – البته بحق یا بناحق آن، مربوط به جلسه‌ی بحث است – یعنی مسلمانان هند، پاکستان، بنگلادش و افغانستان اغلب سنی حنفیاند؛ اینها معاویه را محترم میشمارند. امام گفتند عجب، من نمیدانستم! من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جمله‌ی طعن‌آمیز از امام راجع به معاویه نشنیدم. من خودم در نماز جمعه راجع به جنگ صفین و سایر جنگهای امیرالمؤمنین صحبت میکنم؛ اما اهانت نمیکنم. تاریخ‌گویی، یک حرف است؛ اهانت، حرف دیگری است. تاریخ بیست‌وسه‌ساله‌ی بعد از رحلت پیامبر تا خلافت امیرالمؤمنین، یک تاریخِ قابل بررسی است؛ باید بررسی شود؛ اما در آن اهانت و جسارت به خلفا به‌هیچ‌وجه نباید باشد.
9- واقعا جای تعجب است نسبت به این سخنرانیتان که گفتید:
اینکه اصرار میکنن بلند گریه کنید هیچ لزومی نداره…آرام گریه کنید.
وقتی میخواهند سینه بزنن یا وقتی صلوات میفرستن میگویند این صدای این جمعیت نیست…
((سخنرانی مشهوری که آیت الله العظمی وحید بسیار جواب تندی به ایشان دادند.))

پاسخ: در مورد بند 7 عین کلام رهبری را می آورم قضاوت با خودتان:
اینی که آقایون مداحان اصرار میکنند که بلند گریه کنید.لزومی نداره ،میخواهند آرام گریه کنند.وقتی میخواهند سینه بزنند اصرار بر این که این صدای شما صدای این جمعیت نیست.صلوات میفرستند،این صلوات این جمعیت نیست.
شما بخواهید صلوات بفرستند ولو تو دلشون ،گرم شدن مجلس به این شیوه ها،اصل نیست ,کاری کنید که دل های مستمع را در اختیار بگیرید.دل مستمع وقتی در اختیار شما آمد مقصود حاصل است.اگر آهسته هم گریه کند باز مقصود حاصل است.اگر توجه کرد به شما مقصود حاصل است.
10-در صورتی که علامه امینی فرمودند کسی که بگوید مثنوی اصول دین است گناهش از صدسال شراب خوری بیشتر است و تمامی مراجع و علما فرموده اند خواندن مثنوی اشکال دارد و او راهش از راه اهلبیت جداست و کفریاتش زیاد است .چرا گفتید:
مثنوی اصول اصول اصول دین است
(بیانات دردیدار شاعران رمضان 25 /6 / 1387)
پاسخ: در مورد بند 8 دوم نیز اولاً اصل جمله ی علامه امینی را می آورم که البته ایشان آثار شعرا و نویسندگان را در برابر قرآن مجید و فرمایش های معصوم بی ارزش می داند که بلا شک این مقایسه از نظر هر علمی قابل پذیرش نخواهد بود:
حرفها(سخنان معصومین)را اگر گوش دادید کیف می کنید، علم او را گر یاد دارید کیف می کنید، ولایت را اگر داشته باشید کیف می کنید، برو حرف صاحب ولایت را یاد بگیربروببین امیرالمومنین چه حرفها می زند با خدا چه جور حرف زده عشق بازی چه جوره محبت بازی چه جوره حقّه بازی نکن با حافظ کار درست نمی شه با مثنوی کاردرست نمی شه ،حافظ چیه!؟ مثنوی چیه!؟ بذارزیر پات، یک عالم پیدا کن برو دعای حضرت سجاد را بده به دست عالم اون بخواند به تو بفهمی عشق بازی چی است بگو محبت بعد بفهم محبت چی است.
و اما اصل جمله ی رهبری:
یک بخش مهمى از شعر آئینى ما می‌تواند متوجه مسائل عرفانى و معنوى بشود. و این هم یک دریاى عظیمى است .شعر مولوى را شما ببینید. اگر فرض کنید کسى به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسى نداشته باشد که خیلى از ماها دسترسى نداریم و اگر آن را کسى یک قدرى دوردست بداند؛ مثنوى؛ مثنوى؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. یک وقتى مرحوم آقاى مطهرى از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوى چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوى همین است که خودش گفته: و هو اصول… . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده ‏ام همین است. البته در مورد حافظ یک مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم.
11-باتوجه به روایت امام صادق علیه السلام مبنی بر اینکه نگاه به شطرنج حرام است و اگر دیدید یزید را لعنت کنید.و روایت دیگری که گناه نگاه کردن به شطرنج همانند نگاه کردن به فرج (عورت) مادرت است.بر چه مبنایی فتوا دادید:
اگر شطرنج در حال حاضر از آلات قمار نباشد اشکالی ندارد (استفتاءات)
پاسخ: در خصوص بند 11 اولاً که قبل از مقام معظم رهبری، حضرت امام خمینی بودند که شطرنج را مباح دانستند البته اگر برای قمار نباشد و عرفاً نیز از آلات قمار محسوب نشود پس این نظر فقهی فقط به رهبری منوط نمی شود و برخی دیگر از فقها هم چنین نظری دارند. ضمناً فقها در بیان فتوای خود ضمن توجه به قرآن و احادیث، روی صحت حدیث و شرایط و ابعاد آن فکر می کنند و بعد فتوا می دهند.

12-با توجه به قرآن کریم که میفرماید:

ولا تسبوالذین یدعون من دون الله

چرا به آمریکا و انگلیس و نمادهای آنها توهین میکنید.وجان شیعیان را در خطر می اندازید؟؟
چنانچه الان با این تحریم کمر مردم شکسته شد
پاسخ: بند 12 اشاره به آیه ممنوعیت سب کردن به غیر خدا دارد تا برخی دیگر نیز سب به خدا نکنند اما ما به آمریکا و دشمنان خدا سب نمی کنیم بلکه لعن می کنیم، خود قرآن در آیات مختلف لعن دارد، لعن به کفار به مشرکین به مسرفین به …. اساساً این اشکال معنی سب و لعن را با هم خلط کرده است.
—————
13- با توجه به اینکه اقرار کردید به یکی از صدها اشتباهاتتان.
ما چه طور به شما اطمینان کنیم که مابقی سخنان و فتاوا و حکمتان اشتباه نیست؟؟آیا کسی که علنا اشتباه کند میتوان پشت سر او نماز خواند؟؟
جولوگیری از کثرت جمعیت شیعیان مساوی است با کشتن هزاران بچه شیعه و…
بیانات رهبری:
من همین جا در داخل پرانتز عرض کنم.یکی از خطاهایی که خود ما کردیم -بنده خودم هم در این خطا سهیمم-این مسئله ی تحدید نسل از اواسط دهه ی 70 به این طرف باید متوقف میشد (شعار: زندگی بهتر=فرزند کمتر)

البته اولی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد،خوب بود،لازم بود،لیکن از اواسط دهه ی هفتاد باید متوقف میشد.این را متوقف نکردیم.این اشتباه بود.عرض کردم!مسءولین کشور در این اشتباه سهیمند ،بنده ی حقیر هم در این اشتباه سهیمم.این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد،نسل جوان را باید حفظ کرد.
بیانات رهبر انقلاب در دراجتماع بزرگ مردم بجنورد 19 /7/ 91
آقای خمینی :
اگر فقیه یک گناه صغیره هم بکند از ولایت ساقط میشود (صحیفه نور ج11ص37)ص40)
پاسخ : اولاً که نه رهبری و نه حضرت امام و نه هیچ فقیه دیگری معصوم از اشتباه نیست که اگر بود دیگر نیازی به انتظار امام معصوم نبود. ثانیاً در خصوص شرط امام جماعت که با فقهات خلط شده هم اشتباه بیان می شود، شرط عدالت عصمت از اشتباه نیست بلکه ترک کبیره و عدم اصرار بر گناه صغیره است، گناهان کبیره مشخص و گناهان صغیره هم مشخصند که نباید بر آنها اصرار داشته باشد هرگز در شرط امام جماعت معصومیت از اشتباه ذکر نشده است. ضمناً در خصوص کنترل جمعیت هم رهبری بیان داشتند که تا 70 درست بود و از 70 باید این سیاست متوقف می شد، رهبری نظرشان در خصوص جمعیت این نبوده و همچنان نیست که کلا با تمام سرعت افزایش جمعیت رخ دهد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه