لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
1 2 >

95/4/23
7:40 ع

tahrifحکایت تعریف برخی از انقلاب و آرمان های انقلاب شده عین حکایت آن کسی که خود را پهلوان می دانست و خواست تا طرح شیر بر بدن خویش نقش زند، همان کسی که استاد دلاکی به هر عضو شیر رسید، از درد سوزنش به خود پیچید و قید نقش آن عضو را از سر پراند تا بدانجا که استاد دلاک گفت:

شیر بی دُم و سر و اشکم که دید  این چنین شیری خدا کی آفرید؟

پهلوانان مدعی تدبیر و امید پیشرفت هسته ای و بازرسی اجانب از اماکن نظامی و امنیتی را کم اهمیت دانستند! تمام اطلاعات شبکه بانکی را تحت نظارت آمریکا بردند! حتی تعهدی را امضا کردند که به تبع آن کمک به سپاه، حزب الله و فلسطین هم تخلف باشد! عصر حاضر را عصر گفتگو و بی نیازی به موشک دانستند! در رد اهمیت استقلال کتاب نوشتند! وگفتند وقتی همه چیز را میتوان خرید چه نیاز به خودکفایی! بهشت رفتن مردم را بی ارتباط به انقلاب دانستند! به جای مرگ بر آمریکا به او لبخند زدند! و ساده زیستی مسئولان را عوامفریبی دانستند!

حال این ها را کنار هم که بگذاریم حکایت آن شیر بی یال و کوپال به خوبی در ذهن تداعی می شود و اینجاست که باید به آقایان گفت: انقلاب بدون استقلال، خودکفایی، کمک به مستضعفین، تبری از مستکبران، مرگ بر آمریکا، توان دفاعی و موشکی، اعتنا به معنویت و دین مردم، حفظ اسرار و حراست از امنیت کشور را چه کسی می تواند تصور کند؟!

تصور و تمایل این جریان برای داشتن انقلابی بی دم و سر و اشکم باعث شده که طرفداران انقلاب و آرمان هایش را افراطی و تندرو لقب نهند و حرفهای امام خمینی(ره) را یک به یک با تأویل و تحریف به مسیری که دل خواهشان است متمایل کنند و منویات امام خامنه ای را با انواع متلک ها و طعنه ها زیر سؤال ببرند تا زیربارش نروند! به راستی آیا مذبذبانی که چرب و گرم رفاه زیر دندانشان رفته است، توان چشیدن سوزن امام و استاد انقلاب را می آورند؟!


nazokbin

95/3/17
11:21 ص

دوستی با آمریکا

نزدىک به سه دهه از فوت امام خمىنى(ره) گذشته است و برخى از افراد به دلىل بغض قدىمى از امام و ىا خستگى از ادامه انقلاب، مى کوشند تا شخصىت و مشخصه هاى اصىل انقلابى حضرت امام را دچار تحرىف نماىند که اىن امر در سخنرانى مقام معظم رهبرى در 14 خرداد سال گذشته، به عنوان ىک خطر جدى معرفى شد و خود اىشان به تبىىن 7 وىژگى مهم شخصىت امام پرداختند که ىکى از اىن وىژگى ها «مخالفت صریح با جبهه ی قلدران بین المللی و مستکبران» بود که در همىن خصوص مقام معظم رهبرى فرمودند:
«امام با مستکبرین سر آشتی نداشت، واژه شیطان بزرگ برای آمریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود، وقتی شما یک دستگاهی را، شیطان دانستید، معلوم است که باید رفتار و احساسات شما، در مقابل او چگونه باشد، امام تا روز آخر نسبت به آمریکا، همین احساس را داشت و عنوان شىطان بزرگ را هم به کار مى برد.»
بازخوانى اىن وىژگى امام خمىنى از چند جهت بسىار مهم است:

  1. اىن وىژگى جزء نصوص متواتر شخصىتى امام خمىنى(ره) بود و همواره بر استکبارستىزى و بالاخص آمرىکا ستىزى تأکىد داشتند؛ امام خمىنى(ره) حتى قبل از انقلاب که عَلم مبارزه با استبداد را بلند کردند شاىد بىش از استبداد داخلى به استکبار خارجى و تحقىر ملت اىران از سوى اىشان اعتراض داشت، او هرگز نسبت به استکبار و به خصوص نماد آن، آمرىکا، لبخندى بر لب و محبتى بر چشم نىاورند بلکه همواره با غىظ و غضب از شىطان بزرگ نام بردند. غىرت دىنى و ملى امام هرگز اجازه نداد تا به دنبال تعامل با دشمن درجه ىک خدا و بشرىت باشد، امام خمىنى(ره) از ىک سو آمرىکا را شىطان بزرگ و از سوى دىگر برائت از وى را لازم و ضرورى مى دانست. با ىک جستجوى ساده در خصوص رابطه امام خمىنى با شعار مرگ بر آمرىکا متوجه می شویم که اىشان هم خودشان رسما از اىن شعار حماىت مى کردند و هم آن را وظىفه همه ىک مىلىارد مسلمان مى دانستند و هم منتقدان اىن شعار را تخطئه مى کردند و اىن دشمنى خود با آمرىکا را حتى در متن وصىت نامه شان هم فرىاد کردند و اىن امر نشان مى دهد که حقىقتاً مبارزه با مستکبران عالم و در صدر آن آمرىکا، تا آخر عمرشان از اصول مهم شخصىتى امام خمىنى بوده است.
  2. وقتى هجمه براى تحرىف ىک مشخصه شخصىتى حضرت امام خمىنى اىن قدر بالا باشد که برخى مدعى تغىىر نظر امام خمىنى(ره) درباره حذف اىن شعار آن هم در اواخر عمر شرىفشان گردند ىعنى اىن خصوصىت و حفظ آن از تحرىف، بسىار مهم مى شود. هر کسى که مدعی مخالفت امام خمىنى با شعار مرگ بر آمرىکا مى شود با چند سوال کلىدى روبه رو است:
    – مگر مىشود امام خمىنى حتى در وصىتش چند مرتبه، صراحتاً بر دشمنى اش با آمرىکا تأکىد کرده باشد ولى با تبرى از اىن دشمن مخالفت کرده باشد؟!
    – مگر مىشود در حالى که هرگز دشمنى آمرىکا در قبال ملت اىران و انقلاب کاسته نشده بود، همان امام خمىنى که بارها منتقدان شعار مرگ بر آمرىکا را به شدت تخطئه کرده بود، خواستار حذف شعار مرگ بر آمرىکا شود؟!
    – مگر مىشود پذىرفت کسانى چنىن خاطره مهمى را 30 سال در سىنه حبس کرده باشند و در اىن مدت همراه مردم و بعضا پىشتر از مردم شعار مرگ بر آمرىکا هم داده باشند بى آنکه از تعارض رفتارش با آخرىن نظر امام سخنى بگوىد و ىا ناراحتى وجدان پىدا  کند؟!
  3. و جنبه سومى که موجب جدى گرفتن وىژگى استکبارستىزى و آمرىکا ستىزى امام خمىنى مى شود اىن است که در تمام سال هاى پس از فوت امام خمىنى(ره)  از دشمنى هاى آمرىکا کاسته نشده است تا حدى که آمرىکا از تمام توانش اعم از تحرىم و ترور و تهدىد و … در دشمنى با انقلاب استفاده کرده است.
  4. با تمام اىن دشمنى هاى دنباله دار آمرىکا و استکبار علىه اىران، برخى در داخل کشور به هر روشى تلاش مى کنند تا چهره خبىث آمرىکا و ساىر مستکبران عالم را تطهىر و حتى بزک کنند تا حدى که اىشان را مودب و محق نشان مى دهند.

همه عوامل فوق نشان مى دهد که بحث استکبارستىزى و آمرىکا ستىزى هم در نص سىره امام خمىنى کاملا متواتر و غىر قابل انکار است و هم حفظ انقلاب بدون اىن وىژگى تقرىباً غىر ممکن است چرا که عقب نشىنى در برابر آمرىکا و باز کردن گارد در برابر او، موجب لطمات سنگىنى به کشور و انقلاب خواهد شد.


nazokbin

95/3/14
5:37 ع


11605_66518در مسیر بازخوانی مبانی و اصول شخصیت حضرت امام خمینی در آیینه کلام مقام معظم رهبری بر گرفته از سخنرانی ایشان در حرم مطهر حضرت امام که در مراسم سالروز وفات آن حضرت در سال گذشته تبیین شد، به مورد دوم با عنوان «اعتماد به وعده ی الهی و بی اعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی» می رسیم. این مشخصه چه قبل از تحقق انقلاب اسلامی و چه پس از آن در زندگی آن حضرت امام کاملا به چشم می آید، تا حدی که مطمئناً اگر چنین مشخصه ای وجود نداشت، از اساس حرکتی برای انقلاب اسلامی یا ایستادگی در برابر استبداد بی رحم داخلی و استکبار تمامیت خواه خارجی شکل نمی گرفت.

مشخصه اعتماد به خدا و بی اعتمادی به طاغوت نه تنها در شخصیت حضرت امام خمینی بلکه در سیره علمای دیگر دینی و اولیای الهی و در صدر آنها پیامبر عظیم الشأن انقلاب و اهل بیت معظمشان موج می زند. ایمان به خدا و کفر به طاغوت پس از آیه الکرسی در قرآن کریم و در جای جای این گنجینه الهی به عنوان یک دستور وجود دارد و از آن به عنوان عامل مهمی که سرلوحه تمام پیامبران الهی بوده یاد شده است. به راستی اگر اعتماد به وعده های الهی و بی اعتمادی به طاغوت نبود کدام پیامبر به رسالتش می پراخت؟! جز این است که تمام موساهای زمان به قوت اعتماد به خدا و کفر به طاغوت توانستند در برابر فرعونها و تفرعنهایشان بایستند؟!

کمی جلوتر که می رویم می بینیم حتی در بسیاری از انقلابهای غیر مذهبی هم این دوعامل ایمان به خدا و کفر به استکبار با کمی قوت و ضعف وجود داشته اند، توگویی یکی از لوازم اولیه هر انقلاب و البته بقای آن است.

با درک جایگاه اعتماد به وعده های الهی و بی اعتمادی به قدرتهای مستکبر جهان در اندیشه تمام حرکت های آزادی خواهانه و الهی می بینیم که این ویژگی حقیقتاً بسیار مهم، کلیدی و از پایه های اساسی فکری حضرت امام خمینی و تشکیل و بقای انقلاب اسلامی ایران است و این جاست که جریاناتی که در پی ایجاد انحراف در مسیر انقلاب و گفتمانش هستند متوجه می شوند یکی از مهمترین موانع این نقشه شوم، وجود اعتماد به وعده های الهی و بی اعتمادی به استکبار است. ملتی که به وعده های خدا ایمان دارد و می داند که از دست طاغوت و استکبار خیری به ایشان نمی رسد، عمر و سرمایه اش را در انتظار نگاه و محبت و مذاکره با طاغوت و استکبار به باد نمی دهد، چنین ملتی گلوگاه های خود را از نقطه ضعف خارج می کند و اینقدر تقویت می کند که از چنگال استکبار در امان باشد و یا لااقل گلوی خویش را در دسترس دشمن قرار نمی دهد. چنین ملتی اول تلاش می کند در برابر تهدیدات نظامی، اقتصادی و تحریم، نقطه ضعف تعیین کننده ای نداشته باشد و سپس می کوشد اگر هم جایی نقطه ضعفی دارد که اصلاحش به زمان نیاز دارد، آن را ناخواسته در معرض نفوذ و اعمال قدرت استکبار قرار ندهد.

ملتی که به خدا و وعده هایش ایمان دارد و چشم امیدش به استکبار نیست، استقلال اقتصادی،‌ فرهنگی و سیاسی و همچنین توان نظامی و بازدارندگی خود را با هیچ امتیازی عوض نمی کند و می داند که دشمن برای گرفتن این نقطه قوت حتی حاضر است آن ها را با سیاست چماق و هویج از دست ملتها خارج کند و البته همیشه در داخل کشورها هستند کسانی که نه چندان به خدا و حمایتش اعتماد قلبی دارند و نه چندان توان چشم پوشی از زر و زور استکبار را در ذهن! ایشان خواسته یا ناخواسته مفاهیم اعتماد به خدا و تحقق وعده های الهی را دور از دسترس و بعضا غیر منطقی می دانند و بسیار دم دستی تعریف می کنند و از سوی دیگر مدام هیمنه استکبار را بزرگ و ایستادن در برابر او را غیر ممکن و بی عقلی نشان می دهند!

بحث دیگر این که شاید هیچ مسئول و شخصی در کشور نباشد که حاضر باشد خود را بی اعتماد به وعده های الهی و امیدوار به لطف استکبار معرفی کند، اما وقتی از نزدیک به رفتار این جریانها نگاه می کنیم و حتی صحبت هایشان را تحلیل می کنیم، می بینیم که متأسفانه ایشان با استفاده از توجیهات و بهانه جویی عملا رویکردی را دنبال می کنند که اعتماد به وعده های الهی را ناشی از احساسات و غیر واقع بینی نشان و بی اعتمادی به استکبار را ماجراجویی، بی تعاملی، افراطی گری و خشونت طلبی نمایش دهند تا عملا بستر برای خدشه به این پایه مستحکم انقلاب اسلامی مهیا گردد.

این جریانات بیش از این که به وعده های الهی اعتماد داشته باشند به هنر خود در دیپلماسی ایمان دارند و بیش از این که به استکبار بی اعتماد باشند، به مخالفان استکبار و انقلابی های روزگار به چشم نامحرم نگاه می کنند. جریاناتی که نمی توانند معجزات الهی مانند شکست حصر پیامبر در شعب ابیطالب، پیروزی در جنگ های با عِده و عُده کمتر دربرابر لشگریان کفر و فتح مکه و … در صدر اسلام و معجزاتی چون شکست کودتای طبس، آزادی خرمشهر، خنثی شدن بسیاری از بدخواهی های استکبار و… را در زمان انقلاب به عنوان سنت و وعده الهی بپذیرند، دیپلماسی تعامل با دشمن را به مانند معجزه های واقعی معرفی میکنند و از همگان توقع سجده بر این دیپلماسی را دارند!


nazokbin

95/2/25
11:2 ع

راه عبور از مشکلات در کلام رهبری

مهدوی فر در نامه اش به مقام معظم رهبری نوشت:

«چگونه است که من، بابت تمام نوشته هایم باید به نیروهای امنیتی جواب پس بدهم ولی شما بابت 27 سال رهبری تمام عیار و بلامنازع خود، نباید به هیچ کس پاسخگو باشید؟ جناب آقای خامنه ای، صبح که بچه های من از خواب بیدار می شوند، صرف نظر از اینکه من بیکار باشم یا به کاری مشغول باشم، تاجر باشم یا شاعر باشم، از من نان می خواهند. توی سفره من باید نان باشد. نگاه همه آنها برای همه احتیاجاتی که دارند، به دست پدرشان است، شما به عنوان پدر امت، به عنوان مقام اول مملکت، آیا نسبت به سفره خالی مردم مسئولیت ندارید؟ آیا می توانید سفره خالی را به رئیس جمهور نسبت بدهید؟ معلوم است که نمی توانید. رئیس جمهور می آید و می رود، آنکه می ماند شما هستید. رئیس جمهور مقام بعد از شماست. شما هر مشکلی دارید خودتان با رئیس جمهور حل کنید ولی جواب سفره خالی مردم را شما باید بدهید. همه در مقامی که هستند، مسئول هستند ولی مسئولیت هیچ کس با مسئولیت شما قابل مقایسه نیست. دوست دارم یکبار در سخنرانی هایتان از دغدغه های واقعی مردم بگویید و روی آنها تأکید کنید. والله بالله دغدغه اصلی مردم استکبار جهانی و مبارزه با آمریکا و محو اسرائیل از صفحه روزگار نیست، شاید دغدغه اول شما باشد ولی دغدغه قاطبه مردم این نیست، دغدغه واقعی مردم نان و آب و رفاه و تحصیل و درمان و اشتغال و رفع گرفتاری هاست. دغدغه مردم پرداخت اقساط و اجاره خانه و قبض آب و برق و گاز و تلفن و این جور چیزهاست. والسلام»

پاسخ:

البته مسلما رهبر جامعه نسبت به حل مشکلاتش مسئولیت دارد ولی این مسئولیت در حد اختیارات رهبری است، رهبری نسبت به تبیین سیاست های کلی نظام با مشورت نهادهایی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و ارائه رهنمود در خصوص آنها مسئولیت دارد و در صورت لزوم هم می تواند با حکم حکومتی به برخی از مسائل خیلی خاص ورود کنند، لیکن این تصور که رهبری همه گره ها را باید با سرانگشتان خودش و یا حکم حکومتی باز کند، اشتباه، غیر منطقی و نشدنی است.‌

حتی حضرت امیرالمومنین (ع) هم نتوانست همه مشکلات را یک تنه حل کند، چرا که این امر به مجریان همراه و همیاری مردم در حل مشکلات و خنثی کردن دشمنی ها محتاج بود که بعضاً محقق نشد و معاویه و یارانش در مسیر جامعه و حکومت اسلامی انحراف ایجاد کردند؛ پس به صرف وجود مشکلات، نمی توان رهبر را مقصر دانست و چه بسا رهبری در حل آن مشکل تمام  تلاشش را در چارچوب وظایفش به بهترین نحو انجام داده باشد ولی مشکل از عدم اجرا و یا عدم همراهی مناسب مسئولان و مردم یا موانع خارجی، مرتفع نگردیده باشد.

بحث دیگر این که اگر رهبری به بهانه این که مسئول اول کشور است بدون توجه به قانون اساسی در تمام مسائل اجرایی مستقیم و با حکم حکومتی ورود می کرد، همان کسانی که اکنون ایشان را بابت عدم دخالت در حل همه مشکلات، مقصر تمام مشکلات معرفی می کنند،‌ رهبری را بابت دخالت نابجا در همه مسائل کشور مقصر معرفی می کردند! اساساً این غر زنندگان، مقصران و کاهلان در اجرای سیاست های کلی نظام را تطهیر می کنند وانگشت اتهام را به سوی رهبر می گیرند.

این ادعا که رهبری دنبال حل مشکلات نیست تهمتی زشت است، دامنه سخنان رهبری در مسائل اقتصادی، فرهنگی، نظامی، سیاسی و امنیتی حاکی از این است که ایشان نگاهی همه جانبه به مسائل و نیازهای کشور دارد و اگر جایی هم از لزوم شناخت و عدم اعتماد به دشمن یا از اهمیت اتکا به توان داخلی و توجه به تولید ملی و اقتصاد مقاومتی سخن می گوید، همه در جهت حفظ منافع، امنیت و عزت مردم است، کشوری که مصرف کننده صرف کالای خارجی باشند نمی توانند از اشتغال، امنیت، عزت و پیشرفت مناسبی برخوردار باشند، کشوری که از دشمنش غافل شود مطمئناً دچار خسارت های عظیم خواهد شد و آنانی که به نمایندگی از مردم توجه به مسائل معیشتی را در تعارض با استقلال، امنیت، عزت و آرمان های انقلاب معرفی می کنند دروغگویانی منحرف هستند.


nazokbin

95/1/13
4:25 ع

GOFTEMAN

گفتمان انقلاب، مبتنی بر ادبیات مناسب، اخلاق حسنه، ولایتمداری، قانونمندی، انتقادپذیری، دینمداری، عدالت جویی، پاکدستی و استکبارستیزی است که اگر هر کدام از این مشخصه های اصیل در رفتارمان دچار تزلزل شد، به همان میزان، از گفتمان انقلابی گری زاویه پیدا کرده ایم و هر چقدر بیشتر نسبت به این مشخصه ها انطباق وجود داشت، محبوبیت، مقبولیت و فراگیری گفتمان انقلاب در جامعه بیشتر خواهد بود.

صلابت انقلاب به میزان رعایت گفتمان انقلاب با تمام مشخصه هایی است که برشمرده شد و دقیقاً به همین منظور کسانی که دنبال تضعیف و یا انحراف انقلاب هستند، بر تحریف یا تخریبِ گفتمان انقلاب تمرکز میکنند و تلاش میکنند، مشخصه های اصیل آن را با عباراتی مانند تندروی، افراطی گری، بی اخلاقی، بی قانونی، فساد، ماجراجویی و ستیزه جویی جایگزین نمایند که بخش زیادی از این تحریفها تنها با ادعا، تهمت و سیاه نمایی است، اما بخشی از این تحریفات و تخریبات با بروز اشتباهات جریان منتسب به انقلاب و حزب الله است که تشدید میگردد.

بخواهیم یا نخواهیم نقش برخی از ادبیات ها و رفتارهای تند و اشتباه عزیزانی مانند احمدی نژاد، حسینیان، کوچکزاده، بیرانوند، برخی از مداحان و روحانیون، در هجمه هایی که به کلیت گفتمان انقلابی انجام شد غیرقابل انکاراست، اشتباهاتی که با اشتباه گرفتن رقیب، دوست، همکار یا مسئول به جای دشمنان رسمی کشور، شکل گرفت و باعث شد تا بهانه های خوبی برای زیر سوال بردن انقلاب و انقلابی گری ایجاد گردد.

هر کسی که ادعای انقلابی بودن دارد خیلی باید در ادبیات و رفتارش دقت کند چرا که کوچکترین اشتباهی از این جریان مانند لکه خاکستری کوچکی بر دامان پاک انقلابی گری به چشم میآید و با سوءاستفاده جریان مقابل علیه کلیت گفتمان انقلاب مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.

به همان میزان که باید در ادبیات و رفتار خود دقیق، سنجیده و با اخلاق بود، باید در نقد درون گفتمانی نسبت به منتسبین انقلاب هم جدی و مطالبه گر بود، وقتی رهبری عزیز، خائن خواندن مذاکره کنندگان یا ادبیات تند نسبت به دولتمردان یا تعرض به سفارتخانه ها را غلط میخوانند، جریان انقلابی هم باید مواظب گفتارش باشد و هم در برابر اشتباهات دوستانش موضع گیری منصفانه و دلسوزانه بنماید تا هم اشتباهات کمتری صورت گیرد و هم نیازی به دخالت شخص رهبری هم نباشد.

برخلاف جریانهای مقابل که بی قانونی، بی اخلاقی، دروغگویی، خدشه به منافع ملی، جلب حمایت از دشمن و حتی گرا دادن به او را برای رسیدن به قدرت توجیه میکنند، در جریان انقلاب و انقلابی گری نمی توان به خاطر داشتن هدف، وسیله را توجیه کرد و به همین دلیل گفتمان بگم بگم، جنگ روانی مبتنی بر بی اخلاقی و عدول از انصاف و به خرج دادن تعصب نمیتواند قابل توجیه باشد.

کسانی که نمی توانند مشخصه های انقلابی گری را در رفتار و اخلاقشان نشان دهند، اگر دلداده و دلسوز انقلاب و گفتمانش هستند، بهتر است ادعای انقلابی گری و انتساب به این جریان را کنار بگذارند و حالا که نمی توانند حافظ و مراقبِ اعتبار انقلابی گری باشند، موجب هتک حرمت به انقلاب نشوند و البته بهتر است که هرچه بیشتر متخلق به رفتار انقلابی باشند تا در نشر و معرفی گفتمان انقلاب نقش پویا و مثبت ایفا کنند.


nazokbin

95/1/1
9:46 ع

139501011729299367384474توجهی گذرا به سخنان تحویل سال مقام معظم رهبری و شخص رئیس جمهور و سپس شنیدن سخنرانی امام خامنه ای در حرم مطهر امام رضا علیه السلام، نشان میدهد که:

1- اگر چه دولتمردان بدون شفافیت لازم و بدون بیان دقیق و حتی کلی منظورشان از طرح برجام های 2 و 3 ، مستمراً از این واژگان استفاده میکنند، اما رهبر معظم انقلاب، خیلی صریح هدف دولت از بیان این عبارات را برای مردم توضیح دادند که همانا چانه زنی در خصوص تغییر قانون اساسی و کوتاه آمدن از برخی اصول اسلام و آرمان های انقلاب در جهت پسند آمریکاست.

2- باتوجه به این که کشورمان تا مدتی به لحاظ تأمین انرژی با نفت و گاز در امان است، مذاکرات و چانه زنی های هسته ای، با رعایت خطوط قرمزی مانند حفظ حقوق کامل هسته ای و نپذیرفتن محدودیت طولانی، مجاز اعلام شد و به همین دلیل مسؤولان سیاست خارجی و هسته ای، مجاز به نرمش قهرمانانه در خصوص هسته ای شدند، البته همانطوری که شخص رهبری، مسئولان و کارشناسان مختلف، بیان کردند، برخی از این خطوط قرمز در برجام محقق نشد و برخی دیگر نیز تنها روی کاغذ عملی شد.

3- آیا میتوان در خصوص سایر مواردی که آمریکا به دنبال چانه زنی با جمهوری اسلامی است هم چنین شرایطی را پذیرفت؟! آیا می توان فقط چند سال اسراییل را به رسمیت شناخت؟! آیا می توان احکام اسلامی را فقط چند سال از قوانین کشور حذف کرد؟! آیا می توان فقط چند سال فرهنگ منحوس غرب در رسمیت بخشیدن به آزادی های بی حد و حصر جنسی مثل آزادی همجنسبازان را مجاز دانست؟! آیا می توان فقط چند سال از حفظ و تقویت توان دفاعی عقب نشست به این خیال که دراین مدت مورد هیچ تعرض و تهدیدی قرار نمیگیریم؟! آیا می توان فقط چند سال از حمایت متحدین منطقه ای و محورهای مقاومت دست کشید و منتظر نابودیشان ماند؟! آیا می توان فقط چند سال از جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه، به سمت یک حکومت سکولار با یک جایگاه فرمالیه برای ولایت فقیه حرکت کرد؟! آیا می توان تنها چند سال از روحیه انقلابی گری، مقاومت، استقلال، شهادت طلبی، استکبارستیزی و حمایت از مظلوم دست برداشت و آرمانهای انقلاب را تنها برای چند سال فراموش کرد؟!

نتیجه: باتوجه به این که جایگاه ولی فقیه در اصل 110 قانون اساسی به عنوان کسی که سیاستهای کلی نظام را به سران قوا ابلاغ می کند، کاملاً به تصریح بیان شده است و اصول متعدد قانون اساسی خط مشی سیاست داخلی، خارجی، نظامی و اقتصادی را مبتنی بر استکبارستیزی و حمایت از مظلومان عالم، استقلال، قاعده قرآنی نفی سبیل و ترویج فرهنگ اسلامی و اجرای احکام اسلام به صراحت ترسیم کرده است، ضروریست که رئیس جمهور نسبت به تکالیف قانونی خود که برای اجرای آنها قسم یاد کرده است، پایبند بماند و امضای حکم تنفیذ رهبری را قدر بشناسد و در حال حاضر به جای بی تابی برای رابطه با آمریکا به اجرای اصول اقتصاد مقاومتی و تقویت بنیه اقتصادی کشور بکوشد.


nazokbin

95/1/1
9:43 ع

rohaniiiiiآقای روحانی، رئیس جمهور محترم در بخشی از پیام نوروزیشان گفتند:

“نوروز به معنای شستن دل از کینه‌ها است، … از او می‌خواهیم که ذهن و زبان ما را با دوستی و آشتی که آیین نوروزی است، آشناتر نماید. خشم را از نگاه ما، ستیز را از کلام ما و تندی را از رفتار ما، دور کند و از او بخواهیم که همه ما با هر اعتقاد و مذهبی که داریم، سرود وحدت علیه تفرقه و تنازع و خشونت سر دهیم.”

البته کسی که با ادبیات رئیس جمهور آشنایی نداشته باشد، ممکن است تیتر این مطلب را زیر سئوال بداند ولی وقتی مروری به ادبیات تند و نگاه خشم آلود ایشان به منتقدان داخلی میکنیم و لبخندها، مهربانیها و خوشبینی هایشان به برخی دشمنان خونی این کشور و مردم را به یاد میاوریم، میفهمیم که این جملات روحانی طعنه و کنایه به انقلابیها و حزب اللهی هایی است که دوستی و اعتماد به دشمنان اسلام و انقلاب را چونان قرآن، امامان و رهبران خود برنمیتابند.

ما دشمنی آمریکا با اسلام، انقلاب و مستضعفین را در جای جای منطقه و جهان شاهدیم و ساده لوحانه این خوی ددمنشی را به خاطر پیامک کری و پیام اوباما و بزکِ بزک کنندگان آمریکا، فراموش نمیکنیم و رمز موفقیت انقلاب را در استفاده از فرصتهای داخلی و خارجی و اهتمام به شعارهای انقلاب، ایستادگی، تکیه برتوان داخلی، استقلال و استکبارستیزی میدانیم.


nazokbin

94/12/14
11:21 ع

آقای صادق زیباکلام! سلام؛

زیبا کلام روحانی

شما ادعا کردید که با بال شکسته پریدید و منظورتان لابد ردصلاحیت برخی از شخصیت های اصلاحاتی بود، آقای زیباکلام! چرا رک و راحت نمیگویید که منظورتان این است که اگر برخی از افراد رسماً عدم التزامشان به قانون اساسی را به بدترین شکل در سال 88 اثبات کردند، باز هم باید فرصت استیلا بر مردم را پیدا کنند؟! چرا نمیگویید که عدم پایبندی و حتی ایستادن در برابر این قانون اساسی را اساساً قبیح نمیدانید؟!

آقای زیباکلام!لیستی از شما در تهران رأی آورد که اگر در آن لیست، اسم 30 جماد را هم میگذاشتید حامیانتان به ایشان رأی میدادند پس عدم حضور برخی از شخصیت هایتان در لیست را به منزله شکسته بودن بالهایتان تعبیر نکنید، چرا که دوستانتان آموخته شده اند که به هویت اشخاص و کارکردها و برنامه ها و توانایی هایشان کاری نداشته باشند، به قول آقای حسین مرعشی که اخیراً گفت: «توسعه یافتگی سیاسی در ایران موجب خواهد شد مردم بیاموزند به جای تکیه بر شناخت خود به سمت انتخاب بسته های سیاسی پیش بروند»!!

آقای زیباکلام!رویکرد هاشمی و اصلاح طلبان طوری شده که نه تنها حامیان داخلی شان بلکه دشمنان انقلاب هم چشم بسته از ایشان و فهرستی که تهیه میکنند حمایت میکنند، چرا که با هدف شما همذات پنداری دارند که همان کاهش قدرت و اختیارات ولایت فقیه ، حذف یا تضعیف شورای نگهبان و عدول از احکام اسلامی (به اسم حمایت از حقوق بشر) در حکومت داری و عقب نشینی از اصول استقلال ، مقاومت و استکبارستیزی است.

آقای زیباکلام!شما رأی مردم تهران را رأی به فتنه قلمداد کردید و این رأی اینقدر شما را جسور کرده که در پی تطهیر فتنه و سران فتنه و زیر سوال بردن حصر امنیتی ایشان هستید؟! آقای زیباکلام!جالب است که شما تنها به این دلیل که چرا اصولگرایان شکستشان را که شما به آن اصرار دارید، نمیپذرند بر ایشان می تازید ولی کسانی را که نه تنها شکست شان را نپذیرفتند، بلکه دیگران را دعوت به اغتشاش کردند و از دشمن درخواست کمک و تحریم و فشار کردند و باعث کشته شدن جوانان هر دو طرف این ملت شدند را تطهیر میکنید؟!

آقای زیباکلام!شمایی که جمعیت تهرانی هایی را که به خاطر اعتماد به نامزد متوهمشان فکر کردند آرای تهرانی ها گم شده را هنوز از خاطر نبرده اید، آیا از انتخابات امسال درس گرفتید که چگونه نتیجه تهران با شهرستانها زمین تا آسمان متفاوت بود؟! آیا هنوز وقت آن نرسیده که اعتراف کنید ایران فقط تهران نیست؟! آیا هنوز فتنه گرانی که با غرور و کج فهمی نتوانستند فرق بین آرای تهران و غیرتهران را بفهمند را مقصر نمیدانید؟!

آقای زیباکلام!شمایی که جمعیت معترض اولین روزهای پس از انتخابات 88 را دیدید، آیا متفرق شدن حامیان اولیه ایشان را به دلیل افشای ماهیت دروغگویی، توهم و خیانتشان ندیدید؟! آیا جمعیت انبوهی را که در تهران و سراسر کشور حماسه 9 دی را در محکومیت فتنه و سران دروغگویش به صورت خودجوش شکل گرفت را ندیدید؟!جمعیتی را که در سایر انتخاباتها و راهپیمایی های همین نظام با اعتماد مشارکت کردند را ندیدید؟! اصلاً با فرض باقی ماندن بخشهایی از تردیدهای سال 88 در اذهان تان، آیا بهتر نبود در آن چندماهی که سران فتنه آزاد بودند و دعوت به اغتشاش می کردند از ایشان طلب مدرک و سند بکنید تا تردیدتان مرتفع گردد؟!

آقای زیباکلام!شما نمازجمعه تیر88 هاشمی را دعوت به آشتی ملی خواندید؟!واقعاً مطالبه ابطال بدون دلیل و غیرقانونی آرای مردم دعوت به اغتشاش است؟!در کدم کشور دنیا که شما رفتید کسانی را که به پشتوانه تهمت و با دعوت به اغتشاش و بدون مراحل قانونی خواستار ابطال انتخابات میشوند را دعوت کننده به آشتی ملی میخوانند؟!

آقای زیباکلام! شما از این که چرا در 6 سال پس از انتخابات به فتنه گران فرصت دفاع داده نشد گلایه کردید، ولی مگر در آن 8 ماهی که فرصت ارائه مستندات قانونی و بازگشت به مسیر قانونی و دفاع از ادعاها و اتهامات شان علیه نظام داشتند، از این فرصت استفاده کردند؟!و یا برعکس، این فرصتها بیشتر باعث توهم و جسارتشان شد و از این فرصتها برای گرا دادن به دشمنان و هجمه به پایه های جمهوریت و اسلامیت نظام استفاده کردند!!


nazokbin

94/11/23
4:4 ع


22bahmanاز این جهت که برخی منتظرند تا حتی حضور پرشمار مردم را هم کم شور نشان دهند چه رسد به این که، راهپیمایی فردا کم شمار هم باشد؟!

از این بابت که برخی منتظر بهانه هستند تا بگویند دیدید مردم دیگر با انقلاب و رهبر و آرمانهای امام همراه نیستند!

از این جهت که برخی دنبال تغییر آرمان های انقلاب هستند و به همین دلیل فردا مهمتر از حضور در راهپیمایی، سردادن شعارهای انقلابی اصیل است و نه شعارهای بی شعور و کم شور و تحریف شده!

آری! فردا ما ثابت می کنیم که آمریکا در نگاه ما علی رغم زحمات برخی بزک کاران، همچنان همان کریه المنظری است که سیرت زشتش را در یمن، عراق، سوریه و افغانستان و در حمایت از داعش، تروریسم و دشمنی علی الدوام با مردم ایران شاهدیم!

فردا ما ثابت خواهیم کرد که ذهن مان از دشمنی های آمریکا خالی نشده است و ما مثل برخی اهل نسیان و خستگی نیستیم، ما فردا فریاد خواهیم کرد که ملتِ برجاییم و نه برده برجام!

ما فردا نشان می دهیم که کسی نمی تواند آرمان های اصیل انقلاب مثل استکبارستیزی، انقلابی گری، استقلال و روحیه جهاد و مقاومت را با عباراتی مثل ماجراجویی، افراطی گری، تعامل، خشونت طلبی و … از ذهن مان بزداید، ما فردا دوباره مرگ بر آمریکا خواهیم گفت، بانگ استقلال آزادی جمهوری اسلامی سرخواهیم داد و آمادگی مان را برای فرمانبرداری از نظام و رهبری فریات خواهیم زد.


nazokbin

94/10/19
9:40 ص

 

yjc-5452842دولت یازدهم با شعار مذاکره و رابطه با آمریکا و غرب کارش را درحالی آغاز کرد که ریاست شورای عدم تعهد با عضویت 120 کشور دنیا هم برای 3 سال در دست ایران قرارگرفته بود ولی متأسفانه دولت یازدهم به جای حفظ سرمایه های قبلی و حفظ رابطه با کشورهای متوسط، کوچک و مستضعف دنیا در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی و هم افزایی بیشتر بین ایشان و استفاده از توان این کشورها دربرابر نظام سلطه و استکبار، تقریباً تمام عزم خود را برای اصلاح رابطه خود با آمریکا و چند کشور خاص غربی صرف کردند و این مسئله به تدریج باعث تضعیف سیاستهای استکبارستیزانه در کشورهای دوست و روی کار آمدن دولتهای آمریکا دوست، گردید.

و اما سیاست خارجی دولت تحت عنوان تنش زدایی از سوی بسیاری از کشورهای عربی و غربی به معنی انفعالی بودن تعبیر شد و میزان جسارتها و هتک حرمتها در دوره ای که دولت شعارش تنش زدایی بود نه تنها کاسته نشد، بلکه بعضاً افزایش نیز یافت که نمونه اش را در کوتاه آمدن ایران در برابر جسارتها و هتک حرمتهای مکرر عربستان در مسائل مختلف و در عوض، انفعال دستگاه دیپلماسی مان را شاهد بودیم که تبعات دیگر دیپلماسی منفعلانه این بود که میزان سرخوردگی و عصبانیت مردم در قبال کشورهای عربی و به خصوص عربستان در این سالها نه تنها کاسته نشد، بلکه موجب مسأله تعرض به سفارت و کنسولگری عربستان گردید.

پس از تعرض به سفارت عربستان، کشور جیبوتی که در این سالهای سرکار آمدن دولت تدبیر و امید از دولتمردان ما دور و به حکومت عربستان نزدیک شده بود نیز این وقایع را محکوم کرد ولی جناب نوبخت به عنوان سخنگوی دولت به جای صحبت رسمی، محترمانه و دیپلماتیک، اقدام به تحقیر و تمسخر کشور جیبوتی نمود که بعد از این تحقیر، جیبوتی طی یک نامه رسمی و اعتراض آمیز قطع رابطه با ایران را اعلام کرد و چه بسا همین تحقیر، در قطع رابطه چند کشور دیگر از ایران هم مؤثر بوده باشد. حالا در این میان مسئله ای که در حال رخ دادن است این که آمریکا و عربستان همین کشورهایی را که در ادبیات منتقدان دولتهای قبل، به عنوان کشورهای بی اهمیت تحقیر میشدند را جذب می نماید و دولت همچنان منفعلانه دنبال مقصران تعرض به سفارت عربستان می گردد!

سؤال جدی این که آیا رفتار دولتمردان ما با فصل سیاست خارجی قانون اساسی، مشی امام و رهبری و آرمانهای انقلاب هیچ قرابتی دارد؟! آیا بهترین رفتار ممکن این بود که دولت اقدام به فرصت سوزی، تنفرافزایی، تضییع سوابق دوستی، اتلاف هزینه های قبلی و هل دادن این کشورها (که در هر صورت یک کشور با یک حق رأی در نهادهای بین المللی و تعداد زیادی انسان قابل جذب محسوب می شوند)، به دامن سعودی ها و آمریکا نماید؟!


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه