91/4/13
7:33 ص
با توجه به تفویض اختیار تعیین ساعت کار ادارات به استانداری ها، چند روزی است که ساعت کار ادارات در گیلان یک ساعت عقب آمده است، یعنی شروع ساعت کار 6/5 صبح است! ساعت ها همین الان هم با توجه به این که یک ساعت به جلو کشیده شده اند، یک ساعت زودتر از افق شرعی است و این یعنی 6/5 صبح الان، در واقع ساعت 5/5 صبح قدیم است؛ یعنی در طول یک سال کاری، ساعت بیولوژیک کارمندان 2 ساعت کم و زیاد می شود؛ در صورتی که حتی 1 ساعت تغییر در ساعت بیولوژیک هم از نظر پزشکان مورد انتقاد است و خود رییس جمهور نیز همین 1 ساعت را مخل آرامش کارمندان می دانست و زیربار اجرای آن نمی رفت ولی حالا کارمندان گیلانی در واقع 2 ساعت از این تغییر را تجربه می کنند.
ساعت 6 صبح که کارمندان می خواهند به سرکار بروند تاکسی در خیابان پیدا نمی شود و خوردن صبحانه هم ساعت 5/5 صبح (یک ساعت قبل از کار) عملاً میسر نیست و این یعنی بخشی از کارمندان با خودروی شخصی به سرکار بروند و باید در اداره وقتی هم برای خوردن صبحانه صرف کنند، از سویی این ساعت شروع کار، به کار ارباب رجوع هم نمی آید، از وقتی که ساعت کار جدید ابلاغ شده است یکی دو ساعت اول صبح ارباب رجوعی پیدا نیست، بالاخره آنها هم ساعت بیولوژیک دارند و محتاج خواب طبیعی هستند.
از طرفی از روزی که این ساعت کار برای گیلان ابلاغ شده است هواخنک و بارانی شده است و تا چند روز آینده هم همین وضعیت ادامه دارد و اصلاً با توجه به نزدیکی ماه رمضان و تغییر ساعت معمول دراین ماه نیازی به تغییر ساعت اخیر نبود، فقط کافی بود استانداری یک استعلام از هواشناسی می کرد تا بداند اصلاً با توجه به خنکی 2 هفته ای هوا نیازی به بهم زندن خواب و زندگی کارمندان بود یا نه! از سویی وقتی ساعت کار یک کارمند بهم می خورد، کل خانواده و امور خواب و تفریح شان دچار اختلال می گردد.
در هر تغییر ساعت کار، چند هفته فقط لازم است تا بدن و ساعت بیولوژیک بدن به شرایط جدید عادت کند و وقتی تغییرات با فاصله ی کم و با دامنه ی زیاد اتفاق می افتد، عملاً تأثیر منفی زیادی روی روحیه، روان و جسم افراد ایجاد می کند که مطمئناً موجب اختلال در سلامتی کارمندان و بهره وری ادارات می گردد.
ای کاش اولاً تفویض اختیاراتی که به استان ها انجام می شود به حدی نباشد که موجب آزار و اذیت اهالی آن استان شود و ثانیاً، استانداری ها از این واگذاری اختیارات استفاده ی مطلوب و منطقی و در جهت رضایت مردم کنند، و ثانیاً این که قبل از اجرای هر طرحی ابتدا فایده- هزینه محاسبه شود تا لااقل فایده و هزینه های یک طرح سر به سر باشد، باشد که اگر بر بهره وری نمی افزاید، ضد بهره وری نباشد.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
91/3/27
7:11 ع
از وقتی که استخدام های دولتی که به صورت سراسری انجام می شدند به استانها واگذار گردیده اند، یک فساد آشکار در حال شکل گیری است. نمایندگان مجلس، مسئولان و نهادهای مختلف مذهبی و غیر مذهبی هرکدام بسته به میزان نفوذشان مشغول اعمال نفوذ در این زمینه اند، هرکدام سیاهه ای برای جذب تهیه کرده اند و ناعادلانه جوانان بیکار و بی پارتی را به عقب می رانند. بحثِ شایستگی نیست، بحث وابستگی است، هر کسی به منبع ذی قدرت تری وصل باشد، احتمال یافتن کاری بهتر برایش مهیاتر است. یادم هست که حدود 10 سال پیش خودمان با آزمون استخدامی ادواری و گزینش و مصاحبه در خودِ وزارتخانه، مشغول کار شدیم و امروز گویی همه ی اینها با یک پاراف یا نامه از ذی نفوذها قابل جایگزینی است.
بحث فقط ناعادلانه بودن نحوه ی جذب این افراد نیست، بلکه ورود این افراد به خط مقدم سنگر مواجهه با مردم به عنوان ارباب رجوع، مصیبتی برای مردم است. کسانی که از بدو شروع به خاطر اتصال به پارتی وارد سازمانی شده اند، آیا به راحتی قابل مهار و کنترل خواهند بود؟! قابل نظارت و تنبیه چه؟! آیا این افراد خود را وامدار آن مسئولان نخواهند دانست؟! آیا ایشان مانع و سد پیشرفت کارمندان و یا افراد سالم و بی پارتی نخواهند شد؟! تضمینی هست که از همان قدرت در جهت تخریب دیگران استفاده نکنند؟! آیا ادارات اصلاح می شوند یا فاسد تر؟! برخی ادارات هم با استفاده از ابزارهای قانونی و غیرعادلانه ای که در دست دارند، فرزندان شایسته و یا ناشایسته ی همکاران خود را فارغ از هر مشکلی جذب می کنند. گویی مسئول برای خودش حق استخدام سلیقه ای را قانونی می کند و چه جای تعجب؟! چرا که در پاسخ باید گفت همانطوری که نماینده ی مجلس ورود دیگران را به مجلس سخت تر می کند، برای خودش قانونی برای ارتقای مدرک تحصیلی تصویب می کند.
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
90/4/20
8:52 ص
طی دستوری که از سوی استانداری گیلان اعلام گردیده است، ساعت کار ادارات به 6/5 تا 13/5 تغییر یافت که احتمال قریب به یقین هدف این تغییر صرفاً صرفه جویی در مصرف برق بوده است اما توجه به چند نکته شاید در این میان انجام نشده است که تقدیم می گردد:
1- اصولاً امکان حضور ارباب رجوع در ساعت 6/5 بسیار بعید بوده و معمولاً تا قبل از ساعت 8 صبح کسی به ادارات دولتی مراجعه نمی کند و مطمئناً در صورتی که اربابان رجوع، الزام به این کار داشته باشند نیز، این مسئله برای بسیاری از آنان خوشایند نمی باشد، به خصوص این که پایان ساعت کاری نیز یک ساعت زودتر انجام می شود و همین مسئله یعنی نارضایتی ارباب رجوع و تضاد با تکریم اربابان رجوع.
2- در شرایطی که ساعت رسمی کشور تغییر نکرده و صرفاً ساعت کار تغییر یابد، با فرض ثابت بودن برنامه های زندگی کارمندان اعم از میهمانی، برنامه های تلویزیونی، خرید، ساعت خواب کودکان و این که ساعت 21 تازه شب می شود، میزان خواب کارمندان کاهش یافته و موجب کسالت و بیماری های ناشی از کم خوابی می گردد.
3- خواب ماندن کارمندان، شق غیر قابل انکار این تغییر ساعت بوده و موجب تأخیرها، جاماندن از سرویس، نارضایتی کارمندان، مدیران و اربابان رجوعی که قرار کاری با کارمندان دارند خواهد شد.
4- کاهش اشتراک ساعت با ساعت ادرات مرکزی و وزارت خانه ها، مطمئناً یک نکته ی منفی از این تغییر ساعت است که در این طرح دیده نشده و یا فکری به حال عواقب آن نشده است.
لازم به ذکر است که برای این که کارمندی بخواهد ساعت 6/5 در محل کار حضور داشته باشد، حداقل باید ساعت 6 از خانه بیرون برود و این یعنی حداقل ساعت 5/5 باید از خواب برخیزد. حال اگر ساعت خواب طبیعی و استاندارد را 8 ساعت فرض کنیم، ساعت خواب کارمندان عزیز باید 21/5، مقارن ساخت خواب مرغ و خروس ها باشد و این در حالی است که ساعت 21 تازه شب می شود و اگر خود کارمند هم بخواهد در این ساعت بخوابد فرزندانش را که در تابستان به مدرسه نمی روند چه کند و همین مسئله خود موجب درگیری، نارضایتی و ناراحتی کارمندان و خانواده ها را پدید می آورد.